تعریف عرصه

به تعدادی ازفضاها و عملکردهای سازگار که با هم وابستگی معمــاری داشته و در بخش مشخصی از نقشه طرح ما مکان یابی گردند را عرصه گوییم.
عرصه خصوصی عبارتند از : اتاق خواب – حمام – اتاق کار – اتاق مطالعه
عرصه خانوادگی عبارتند از : غذا خوری – آشپزخانه – هال – نشیمن
عرصه پذیرایی عبارتند از : پذیرایی – نهارخوری
عرصه خدماتی عبارتند از : پارکینگ – موتورخانه – انبار
عرصه فضای باز عبارتند از : باربیکیو

عرصه خصوصی:
ازمهمترین قسمتهای ساختمــــان مــــی باشد . فضــــایی است غیــــر رسمی و در صورت مکان بایــد در بهترین و مهمترین موقعیت طراحی مکان یابی شود .
برای یک زندگی متعادل و متوازن لازم است بین زندگی جمعی و خصوصی تعادل بهوجود آیـــد . ما به همــــــان اندازه که احتیاج به هم نشینی با افراد خانوادهداریم به همان اندازه نیز احتیاج به داشتن محیط خلوت با خود بودن , تفکر و عبادتو استراحت داریم . عرصهخواب شامل اتاق خواب بچه , اتاق خواب والدین , کتابخانه و گاهی هم اتاق خواب میهمانمی باشد . ایــــن بخش از ساختمان به عنوان خصوصی ترین و آرام ترین بخش خانه , ضمن نزدیکی به فضـــــــای خانوادگی مانند نشیمن و آشپزخانه ,معمولا به طور مستقل و دوراز پذیرایی میهمان طراحی می شود.
تجهیزات عرصه شامل: فرش، رختخواب، گنجه لباس، دسترسی مناسب به فضای خدماتی، وسایل گرمایش و سرمایش.

عرصه خانوادگی :
شامل فضای نشیمن و آشپزخانه میـباشد و در خانـــــه های بزرگتر , صبحــانه خوری نیز به ایـن مجموعه اضــافه میشود . این عرصه رو به آفتاب و فضایحیاط میباشد . در صــورت امکـــــان دسترسی مستقیم به حیاط و بالــکن طراحی میشود .عملکرد: خانواده باید فضای لازم برای ادامه زندگی جمعی خود را داشته باشد. چنین فضایی علاوه بر آنکه امکان جریان یافتن اعمال مختلف زندگی خانواده را می‌دهد، اغلب فعالیتهای فردی را نیز سبب می‌شود. این «فضای زندگی» عنصر اصلی مسکن خانوار سنتی است.
تجهیزات این فضا عبارتند از: فرش، تلویزیون، رادیو، میز، گنجه ظروف، وسیله تکیه دادن، گل و گلدان وسایل گرمایش و سرمایش. ایوان یا حیاط در فصولی خاص به عرصه مشترک تبدیل می‌شود.

عرصه پذیرایی و مراسم :
فضاهای عمومی خانه شامل پذیرایی , غذاخوری و ورودی وسیله ارتباط بیــــن اعضـــای خانواده , افراد فامیـــل , دوستان و همسایگان میباشد .به علاوه این فضاها محل برگزاری جشنها و مــــراســم ها مـــــی باشد . نـحوه ی دسترسی و ورود به این فضا بخش مهمی ازطرح را تشکیل می دهد .
پذیرایی از مهمان، سنتی دیرینه است که ریشه در فرهنگ و عادات مردم ایران دارد. این عرصه تا حد امکان باید از حریم زندگی خصوصی خانواده جدا بماند.
تجهیزات: فرش، پشتی، گنجه، گل و گلدان. میز، مبلمان.

عرصه خدماتی و پشتیبانی :
راحتی آسایش زندگی در یکخانه بستگی به پیش بینی و طراحی عناصر خدماتی مورد نیاز مانند : پارکینگ , انبار،موتورخانه و زیرزمین دارد . اگرچه یک خانه ممکن است فقط یکی از این عناصر را داشته باشد

عرصه فضای باز و خصوصی :
طراحی یک خانه میسر نخواهدشد مگر اینکه همزمان با طراحی فضای داخلی طراحی حیاط و محوطه در واحد همسایگی مدنظرقرار گیرد . فضای باز خانه و همچنین فضای نیمه باز خانه بسته به اینکه در ترکیب باکدام یک از حوضه های خصوصی و خانوادگی قرار گیرند به دو دسته عمومی و خصوصی تقسیممی شوند . اینحوضه از خانه باید از طریق مکان یابی مناسب فضا ها و استفاده از فضای سبز و محوطه سازی از دید عابران و همسایگان محفوظ بماند . استفاده از آبنما نیز در چنین فضاهایی الزامی است.

فضای ورودی و خروجی:
فضای ورودی خانه، فضای مکث و توقفی است که شخص را برای ورود و خروج آماده می‌کند. در ضمن فضای واسطه‌ای بین عرصه عمومی و عرصه خصوصی درون خانه نیز می باشدوباید حریمی برای فضاهای داخلی خانه ایجاد کند و آنها را از معرض دید افراد بیگانه خارج سازد.

 

طراحی خانه بوردیوکس

این خانه به منظور اسکان زوجی طراحی شده که مرد خانه اسیر ویلچر بود.این زوج قطعه زمینی بر بالای کوه با دور نمایی  از شهر را خریده بودند و از معمار درخواست کردند تا خانه ای پیچیده را طراحی کند که معرف دنیای شوهر وی باشد.

 

maison-a-bordeaux-rem-koolhaas-facade-et-طراحی خانه بوردیوکس  بوردیوکس فرانسه رم کولهاس ، دفتر معماری متروپولتین

بوردیوکس فرانسه
رم کولهاس ، دفتر معماری متروپولتین
مساحت زیر بنا : ۵۰۰ متر مربع
مصالح بکار برده شده در بنا : بتن، فولاد، آلومینیوم، شیشه

maison-a-bordeaux-rem-koolhaas

این خانه به منظور اسکان زوجی طراحی شده که مرد خانه اسیر ویلچر بود.این زوج قطعه زمینی بر بالای کوه با دور نمایی  از شهر را خریده بودند و از معمار درخواست کردند تا خانه ای پیچیده را طراحی کند که معرف دنیای شوهر وی باشد.

b-oma-burdeos-Ann-Chou

معمار خانه ای را طراحی کرد که در واقع سه خانه بر روی یکدیگر است.پایین ترین خانه شامل یک سری غارهای حفاری شده در دل تپه برای زندگی خصوصی خانواده است. بالاترین طبقه به دو قسمت ، فضایی برای والدین و دیگری برای فرزندان تقسیم شده است. مهمترین طبقه یک اتاق شیشه ای است که میان دو طبقه دیگر – نیمی بیرون و نیم دیگر داخل قرار گرفته و تقریباٌ نامرئی است.

b-oma-burdeos-10

شوهر اتاق یا جایگاه خود را دارد با آسانسوری به ابعاد ۱۱ در ۹/۸ فوت (۳/۵ در ۳ متر) که بین طبقات رفت و آمد می کند و نقشه و عملکرد آن با حرکت میان طبقات تغییر می کند. یک دیوار مجزا نزدیک آسانسور، هر طبقه را به دو نیم می کند و محتوای هر آن چیزی است که احتمال دارد بدن شوهر نیاز داشته باشد.

maison-a-bordeaux-rem-koolhaas-escalier

آسانسور که با هر حرکت، معماری بنا را تغییر می دهد، قلب خانه است.

maison-a-bordeaux-rem-koolhaas-colline

 

maison-a-bordeaux-rem-koolhaas-contreplongee

 

redvertex2

0aakoolniiisisi_0

 

housekeeper

maison-a-bordeaux-rem-koolhaas-panorama

maison-a-bordeaux-rem-koolhaas-sejour

maison-a-bordeaux_low

villa-bordeaux-2

villa-bordeaux

maison_bordeaux_koolhaas

structure

maison-a-bordeaux-rem-koolhaas-maquette1

maison-a-bordeaux-rem-koolhaas-maquette5

persp-model-02

 

 

 

 

 

 

متولد ژوئن ۱۹۵۱ در والنسیای اسپانیا است. کالاتراوا یک نام اشرافی است که از شوالیه های قرون وسطایی گرفته شده است.خانواده کالاتراوا دارای صنعت کشاورزی وسیعی بودند که این امر در زمان دیکتاتوری ژنرال فرانکو بسیار نادر بود .نتیجه این که از وضع مالی خوبی برخوردار بودند.کالاتراوا دوران ابتدایی را در والنسیا گذراند و موقعی که ۸ سال داشت به مدرسه هنر و صنعت وارد شد.در آنجا مهارتهای فرم کشیدن و نقاشی کردن را یاد گرفت .

زندگینامه سانتیاگو کالاتراوا

 

اوتحصیلاتش را از رشته هنر در دانشگاه والنسیا شروع کرد ولی بعد از یک سال به معماری تغییر رشته و در همان دانشگاه تا سطح کارشناسی ارشد گرایش طراحی شهری ادامه داد سانتیاگو کالاتراوا سپس به دانشگاه صنعتی زوریخ (ETH) رفت و شروع به آموختن سازه کرد و تا سطح دکتری سازه پیش رفت.رساله دکتری اوبا عنوان … قابلیت خم شدگی سازه های فضایی … بود. در ۱۹۸۱ اولین دفتر معماری و مهندسی خود را در زوریخ افتتاح کرد. از اولین پروژه های سانتیاگو کالاتراوا ایستگاه قطار و کارخانه ای در سوئیس هستند. موفقیت او در فعالیت های معماری به گونه ای بود که پس از ۷ سال دومین دفترش در پاریس شروع به کار کرد. توانایی و احاطه وی در مسایل فنی و سازه ای در تمام آثار او مشهود است و با توجه به چنین ویژگی هایی بدون شک می توان او را بزرگترین طراح معاصر «پل» نامید. تعداد پل هایی که او تاکنون طراحی کرده و ساخته شده اند بیش از ۳۳ دهنه است. کالاتراوا پیش از این نیز سابقه همکاری با کمیته برگزاری المپیک را داشته است. طراحی برج مخابراتی و پلی مخصوص عابران پیاده در دهکده بازی های المپیک بارسلونا محصول همین همکاری است. از جمله بزرگترین پروژه های در دست انجام توسط وی می توان به طراحی مرکز هنر و علم والنسیا ، ایستگاه مترو مرکز تجارت جهانی نیویورک و بزرگترین برج آپارتمانی اروپا در مالموی سوئد نام برد
از پروژه های اجرا شده کالاتراوا می توان از توسعه موزه هنر میلواکی (Milwaukee) ، پل معلق Sundial ، کالیف ( Calif ) و استادیوم المپیک تابستانی ۲۰۰۴ آتن نام برد. همچنین کالاتراوا در حال طراحی مرکز حمل و نقل مرکز تجارت جهانی “WTC”و برج “Turning Torso” سوئد است.
فرم های کالاتراوا با عنوان “elemental and lyrical” خوانده می شود که شاید بتوان آن را در فارسی به “خالص و موسیقیایی” تعبیر کرد.
سانتیگو کالاتراوا ، مهندس معمار هنرمند ، کسی که بلند پروازیهای شاعرانه ساختمانها و پل هایش کوله باری از تحسین بین المللی را به همراه داشته است . در دوم دسامبر امسال منتخب هیئت AIA جهت دریافت مدال طلا شد . این مدال بزرگترین افتخار این موسسه است که به شخصی اعطا می شود . کالاتراوا این هدیه را به همراه مدال از موسسه معماری آمریکا در یازدهم فوریه ۲۰۰۵ در محل ساختمان موزه بین المللی در واشنگتن DC دریافت داشته که این خود تاکیدی بر هنر معماری وی می باشد . کالاتراوا پس از نشست هیئت AIA گفت وقتی این خبر در زوریخ و از طرف مدیر ایوژنس هاپکینز به من رسید گفتم:  ” شگفت آور است. متشکرم. من خیلی احساس افتخار می کنم”  و در هنگام دریافت جایزه گفت: “من سعی خواهم کرد در این سطح افتخار برای باقیمانده ی مسیر زندگی ام بمانم و به شما و به کارم افتخار می کنم.”
در هر حال معماری وی الهام بخش و بیان کننده انرژی روح انسان و توسعه تخیل بشری است که ما را دلشاد و شگفت زده کرده و کار او که به شکل تندیسی با ساختار دینامیک که نشاندهنده روح انسانی در خلق محیطی برای زندگی ، بازی و کار ماست. یکی از موفقیت های کالاتراوا پیشینه آکادمیک وی بود. او به زبان های اسپانیایی ،انگلیسی ،،فرانسه و آلمانی به روانی صبحت می کرد و مرزهای بین معماری ، هنر و مهندسی را میگذراند.کالاتراوا یک چهره معروف و راهنمای نسلی است که معماری جهان رامشهور نمود.

خانه نزدیک سواحل «زوریخ-سـی» هم خانه و هم دفتر کار اوست، که خصوصیات و مراحل کاری او را به خوبی نشان می دهد. این خانه سنگی علی رغم وجود تعدادی از مجسمه های او در محوطه چمن کاری، نشان دهنده طبقه متوسط جامعه است.یک ملاقات کننده ممکن است نتیجه بگیرد که این خانه نه خانه یک مهندس معمار که خانه یک مجسمه ساز یا نقاش است.اگر طرح ها یا ماکتهای معمارانه کمی در خانه وجود داشته باشد، مجسمه ها در همه جای خانه دیده می شوند. وی می گوید« گاهی ترکیب های هنری مجسمه دار ایجاد می کنم که اگر دوست دارید ، می توانید آنها را مجسمه بنامید».«آنها بر اساس عقاید خیلی شخصی هستند.مانند فیلینی یاکوروساوا که قبل از فیلمسازی نقاشی می کردند، من مجسمه می سازم. »

سانتیاگو کالاتراوا  و ساخت پل ها:

کالاتروا این بومی اهل والنسیای اسپانیا ،کسی که با گذشته غنی معماری قرون وسطی ای که به او به ارث رسیده ، در واقع آموزاننده رسمی آن دوران می باشد . او در زمان نوجوانی وقتی که اسپانیا در دیکتاتوری به سر می برد برای آسایش از محدودیت سفر کرد و این مسئله به او اجازه داد که مطالعاتش را در پاریس و سوئیس همچون یک بورسیه ادامه دهد . او فوق لیسانس خود را از والنسیا و دکترا را از ETH زوریخ دریافت کرد .کالاتراوا نخستین دفتر خود را در زوریخ تاسیس کرد که خیلی زود تحسین همگان را در طراحی پل برانگیخت . او کار خود را با طراحی پل باخ درودا و در سال ۱۹۸۴ برای بازیهای المپیک بارسلونا شروع کرد . از جمله شاهکارهای او در پل سازی ، پل زیبای آلامیلو در سال ۱۹۹۲ و پل بیلبائو در سال ۱۹۹۷ و پل آلامدا در سال ۱۹۹۵ می باشد . تاسیس دومین دفتر وی در پاریس در سال ۱۹۸۹ همزمان با طراحی ایستگاه فرودگاه لیون بود که در سال ۱۹۹۴ تکمیل و به بهره برداری رسید . همزمان با این کار او عمارت BCE را در تورنتو طراحی کرد . سومین دفتر او در والنسیا در سال ۱۹۹۱ با شروع کار برروی شهرک علم و هنر که یک مجموعه کامل فرهنگی است تاسیس شده است .
خلاقیت هنری به همراه رعایت تکنیکهای طراحی از عناصر شاخص کارهای این هنرمند معمار می باشد که می تواند به عنوان سرمشقی برای هنرمندان کشور عزیزمان ایران مطرح شود که الهام از طبیعت ، رعایت نکات علمی ، استفاده از پیشینه تاریخی و در یک کلمه فرهنگ بومی گذشته چگونه توانسته است در خلق آثاری فوق العاده به یک هنرمند در گوشه ای دیگر از گیتی ، نوید بخش و الهام دهنده باشد. سانتیاگو کالاتراوا ، شخصیتی که بیشتر به واسطه فعالیتهای معماری اش شهرت یافته است ، به هنر به عنوان انگیزه و محرکی برای خلق آثارش می نگرد . شیفتگی و تمایل وی به هنر در طی سالها را می توان در تعداد مبهوت کننده طراحی ها و مجسمه هایش تا به امروز ، درک کرد .در طی ۲۰ سال گذشته ، وی بیش از ۶۵۰۰۰ اسکیس و طراحی در آرشیوش جمع آوری کرده است . کالاتراوا بیان می کند که گوناگونی و تنوع در طراحی هایش منعکس کننده اهمیتی است که وی به هر جزء می دهد ، به گونه ای که حتی اندازه و کیفیت کاغذ ، ایجاد کننده یک گفتگو میان خود و طراحی است .
اسکیسهای اولیه کالاتراوا چندان حال و هوای معماری را ندارند ، تنها در مراحل اصلی طراحیست که واقع گرایی این اسکیس ها نمود می یابد . به هر حال وی از همان ابتدا که به دنبال بیانی هنری است ، نوع تفکر واقع بینی را نیز کنار نمی گذارد .همچنین کالاتراوا چندین هزار طراحی از بدن انسان دارد که اکثر آنها بدون آنکه از روی مدلی خاص کشیده شده باشند ، تصوری ترسیم شده اند . شیفتگی شدید او به این زمینه در پرتره ها ، پیکرهای فردی و جمعی و پیکره هایی که تکامل یافته و در یک پروسه طراحی معماری دخیل شده اند ، بازتاب می یابد. تعدادی دیگر از طرحهای وی شامل مجاورتی از مکعب ها و بدن انسان در حالت های مختلف هستند . برجسته ترین این نوع آثار ، تنشی پویاست که در نزدیک شدن پیکر یک دونده و تعدادی مکعب حاصل شده است .کالاتراوا خود را یک طراح نمی داند .طراحی با کارش آمیخته شده و آنرا راهی دیگر برای کسب پتانسیل ایده هایی بر می شمرد که او را مجذوب می کنند .میزهای او از پویاترین طرح های مبلمان هستند .
تعداد قابل ملاحظه ای از اسکیس ها ، نمونه های اولیه و میزهای ساخته شده وی بر پایه پیکر انسانی است که زانوها ، بازوان و یا سر ، شیشه ای را در بالا تحمل می کنند .این ترسیمات در واقع مجسمه هایی هستند که با سطح صافی که بر روی آنها قرار گرفته تغییر شکل عملکردی یافته اند ، به گونه ای که به جزئی اصلی از کل فرم تبدیل شده اند .طرح ها و مجسمه های او را می بایست به عنوان کارهایی هنری در اصالت خودیش نگریست . در عین حال ، در اولین گام ها از پروسه خلاقیت کالاتراوا ، آنها یک لابراتوار یا فضایی برای رشد و جهت گیری کانسپت ها شکل می دهند ، تا وسیله ای شود برای روح بخشیدن به افکار و تجزیه وترکیب فرمها . این لابراتوار مخزنی را از ایده های گوناگون فراهم می آورد که از گفتگوی با طبیعت و با فرمهای آشکار در تاریخ هنر و معماری ناشی می شود . در اینجا خاطرات گذشته با تصوراتی از دنیای آینده آمیخته می شوند – ترکیبی از علم مهندسی ، ریاضیات ، طراحی به خودی خود و پاسخ سازه بویژه به نیازهای عملکردی.

 

سبک کاری  سانتیاگو کالاتراوا:
کارهای کالاتراوا بیشتر مانوس و الهام گرفته از طبیعت و در خیلی موارد متاثر از اندامها و ارگونومی بدن انسان است. با این حال تشابهات زیادی هم به سبک اکوتک دارد که در زیر در مورد این سبک توضیحاتی ارائه شده است.
اصل طراحی در این سبک بر این اصل استوار است که ساختمان ، جزئی کوچک از طبیعت پیرامونی است و باید به عنوان بخشی از اکوسیستم عمل کند و در چرخه حیات قرار گیرد . معماری اکوتک ، طراحی است مردمی و لذا کیفیت فضاهای داخلی ساختمان اهمیت ویژه ای می یابند. حال این سئوال مطرح است که کیفیت خوب چگونه حاصل می آید ؟ بدون تردید کیفیت مطلوب بدون توجه به طبیعت ، نورگیری مناسب فضاها و تهویه مطبوع فراهم نمی آید . در ضمن از آنجا که پایداری و ماندگاری خود ساختمان به عنوان یک پدیده مد نظر است ، لذا ساختن با کیفیت بالا و استفاده از مصالحی با قابلیت ماندگاری طولانی نیز باید در نظر گرفته شود.رسیدن به چنین شرایطی با استفاده از مدیریت کارآمد و به کار گیری آخرین تکنولوژی ها صورت می گیرد . دستیابی به استانداردهای بالای کیفیت ، امنیت و آسایش که در واقع سلامت انسان ها را تأمین می کند از مهمترین اهداف معماری اکوتک است . در ضمن این نکته را نباید نادیده گرفت که بهره گیری از تجربیات گذشتگان در بهبود کیفیت معماری، راهگشای دستیابی به طراحی پایدار خواهد بود. بهبود کیفیت معماری در طراحی اکوتک در راستای نیل به یک هدف صورت می گیرد و آن هم آسایش است . نکته مهمی که در این نوع معماری مورد توجه قرار می گیرد ، آن است که تمامی عوامل دخیل در آسایش ، مرتبط با هم و به صورت یک سیستم واحد در نظر گرفته می شود آنچه زیر مجموعه آسایش در معنای عام آن قرار می گیرد عبارتند از : آسایش ، آرامش ، امنیت ، ایمنی و سلامت آنچه به تفصیل پیرامون معماری گفته شد ، نشان دهنده نوعی نگرش به معماری است که بر چند نکته اساسی اشاره دارد:
۱- کیفیت گرایی
۲- توجه به آینده
۳- توجه به محیط
لذا معماری اکوتک یک سبک فرمال و برگرفته از شرایط زودگذر و هیجانات آنی نیست ، بلکه در بطن خود واجد مفاهیم عمیقی است که پیوند دهنده انسان ، طبیعت و معماری است . بیان و ابزار دستاوردهای علمی و فنی ، همواره از وظایف معماری مدرن بوده است . مدرنیستهای اولیه نظیر لوکوربوزیه و گروپیوس ، به فن آوری به مثابه نیرویی که تغییر را موجب می شود ، توجه می کردند و بنابر همین ملاحظات بود که انسان آن را در معماری از آن خود ساخت و مورد ستایش قرارداد. هدف از معماری اکو- تک ( اکولوژی + تکنولوژی ) علاوه بر استفاده حداکثر از عوامل طبیعی و محیطی به همراه فن آوری روز ، بالابردن کیفیت زندگی برای آیندگان است . برخی از معماران برای ایجاد پیوند و هماهنگی بین انسان و محیط طبیعی از طریق فضای معماری به فکر استفاده از مصالح و مواد طبیعی و در مواردی کاربرد روشهای بومی افتادند و خصوصیات مصالح سنتی را از نو شناختند . معماری بومی که نتیجه پذیرش معیارهای معماری مردمی ، به عنوان روش طراحی توسط مهندسان معمار می باشد . این معماری وسیله ای برای ادامه ارزشهای ریشه دار، در یک بافت نوین است .معماری اکوتک با هدف حفظ محیط زیست بر موارد زیر تأکید دارد :
– کاهش اتلاف و پخش انرژی در محیط
– کاهش تولید تأثیر گذارنده ها بر سلامت انسان
– استفاده از مواد قابل بازگشت به چرخه طبیعت
– رفع سموم مواد
فعالیت های او در ابتدا بیشتر در زمینه پل سازی و طراحی ایستگاه قطار متمرکز بود برج مخابراتی زیبا ومتهورانه « مونتویی » در شهر بارسلون در مقر برگزاری بازی های المپیک ۱۹۹۲ باعث جلب توجهی جهانی به این ارشیتکت شداز آن پس پیشنهاد های بسیاری از سرتاسذ جهان به او داده شد به لطف همین پیشنهادات او توانست شهرتی جهانی پیدا کند و نایل به کسب جوایز وتندیس های بسیاری شد که برخی از آن ها بشرح زیر است .
۱:مدال طلای پژوهش و فناوری از پاریس « ۱۹۹۰ »
۲:مدال طلای از انجمن مهندسان سازه « ۱۹۹۲ »
۳:مدال طلای موئسسه معماران امریکا { AIA } « ۲۰۰۴ »
۴:جایزه ی { یوجین مکدرموت } از انجمن هنر انستیتوی تکنولوژی مساچوست
۵:عضویت در انجمن هنر و فرهنگ پاریس

سبک پیشروی کالاتراوا برای ادغام مهندسی سازه و معماری در پل سازی شهرتی جهانی یافته است. در حقیقت او را می توان دنباله رو مهندسان اسپانیایی مدرنیستی مانند فلیکس کاندلا و گائودی دانست . با وجود این، سبک او بسیار شخصی است و از مطالعات فراوان او پیرامون ساختار فیزیولوژیک بدن انسان و جهان طبیعت منتج می‌شود .
در سال ۱۹۹۳ موزه هنرهای زیبا نیویورک نمایشگاه بزرگی از آثار او را تحت عنوان «سازه و زیبایی» برپا کرد. در سال ۱۹۹۸وی به عضویت انجمن هنر و فرهنگ پاریس انتخاب شد.

 

سینمای باکس پیکسل در ووهان

شرکت مستقر در هنگ کنگ معماران one plus partnership ، پروژه سینمای باکس پیکسل را طراحی کرده اند ؛در این پروژه عنصر پایه ای یک پیکسل کوچک به عنوان اساس طراحی در نظر گرفته شده و این طرح به دنبال غوطه ور کردن بازدیدکنندگان به عرصه تصاویر متحرک و فیلم های سینمایی به واسطه ایجاد یک بنمایه بصری فراتر از واحد های مربع شکل است . واحد های مبلمان و مناطق پروگراماتیک که توسط همبستگی موضوعی از طریق پیکسل ها ساخته شده اند ، توسط جعبه هایی با ارتفاعات مختلف تعریف می شوند : کانتر صندوق ، کابین نمایش غذا ، کانتر سرو ، صندلی ها و میز ها که توسط برآمدگی های مکعبی شکل مانند یک مجموعه سه بعدی ایجاد می شوند . در سالن اداری بزرگ ، یک پوشش بزرگ مخروطی از بیش از ۶۰۰۰ قطعه هایی از پانل های فولادی ضد زنگ به شکل یک فضای قابل سکونت ایجاد شده که به طور کامل در اطراف بینندگان می پیچد .

2150634763878997091495201219277096_400_01

مـنـــــــبـع :

www.designboom.com

2150634763899909141710201210279146_400

2150634763879898742770201249278746_400

2150634763880801175245201220271176_400

2150634763900799416760201239279416_400

 

2150634763899572893700201237272896_400

 

2150634763900318402625201251278406_400215063476389933075099520121327756_400

ایجاد طیف در بدنه ی حجم

1-001_400_02
نکته:در ترسیم درختان باید به ابعاد آنها توجه داشته باشیم که خیلی بزرگ و کوچک نشود، زیرا بنا را تحت تاثیر قرار میدهد.

ایجاد کادر در آسمان با نقطه ی تاکید
1-002_400
نکته: به ایجاد سایه روشن در بنا توجه شود.

راندوی گرافیکی محیط پیرامون
2-003_400

2-004_400
نکته: در برخی موارد برای راندو از اشکال گرافیکی همچون دایره، مربع و… استفاده میشود.

راندو با جزئیات
3-005_400
نکته: وقتی بنا با جزئیات زیاد کار شده، به ترسیم و راندوی آسمان نیازی نیست.

ایجاد کادر با خطوط آسمان
3-006_400

معماری و دکوراسیون داخلی ویلایی بسیار زیبا در برزیل را مشاهده می کنید که از ویژگی های آن می توان به طراحی داخلی وسیع و مدرن و استفاده از عناصری مانند سنگ و شیشه اشاره کرد.در طراحی داخلی ودکوراسیون ویلا به زیبایی و کارایی توجه ویژه شده است.ویلای زیر حاصل یک طراحی قدرتمند است که به خوبی استفاده از شیشه وسنگ در دکوراسیون داخلی را به نمایش میگذارد. این ویلا با معماری و دکوراسیون داخلی منحصر به فرد ترکیب زیبایی از مصالح مدرن و نور پردازی را نشان می دهد.

معماری و دکوراسیون داخلی ویلایی بسیار زیبا در برزیل

 

معماری و دکوراسیون داخلی ویلایی بسیار زیبا در برزیل

 

معماری و دکوراسیون داخلی ویلایی بسیار زیبا در برزیل

 

معماری و دکوراسیون داخلی ویلایی بسیار زیبا در برزیل

معماری و دکوراسیون داخلی ویلایی بسیار زیبا در برزیل

 

کافه Graffiti در شهر وارنا بلغارستان قرار دارد. طراحی داخلی این کافه مدرن توسط استودیو MODE انجام شده است. از آنجا که در طبقه بالایی این کافه یک گالری هنر مدرن وجود دارد، طراحان تلاش کرده اند تا کافه Graffiti در هماهنگی کامل با این گالری باشد. از اینرو محیط داخلی کافه به دو بخش مجزا شده است؛ بخش جلویی که متناسب با نمای بیرونی ساختمان طراحی شده و بخش پشتی که بوسیله تغییرات ایجاد شده در کف و سقف، کاملاً از بخش دیگر متمایز شده است. طراحی ظریف و زیبای ستونها و سقف بخش پشتی و استفاده از میز و صندلی های مدرن، منجر به ایجاد فضایی مجلل، کاربردی و با جزئیات هنری زیاد شده است.

طراحی داخلی کافی شاپ

 

طراحی داخلی کافی شاپ

 

طراحی داخلی کافی شاپ

 

طراحی داخلی کافی شاپ

 

دفتر معماری ساندرز: استدیو برج

آخرین سازه تکمیل شده از یک مجموعه ی در حال انجام شش تایی، با نام ” استدیو برج”، طراحی شده بوسیله ی دفتر” معماری ساندرز” ، واقع در نروِژ، بر خلیج کم عمق جزیره فوگو در کانادا مشرف است. یک نیمرخ سیاه رنگ [سیلووت] در میان منظره ی صخره ای، فرم گوشه دار و همچنین پیچان را تشکیل می دهد؛ با یک نور گیر منحصر به فرد؛ که هم عملکرد پنجره را تشدید می کند و هم نور را بیشتر جذب می کند. این ساختمان سه طبقه، با مسیر ساحلی صخره ای از شهرهای مجاور، یا با پیاده روی در طول راهی چوبی با ۱۲ اینچ پهنا قابل دسترسی است؛ مسیری که از جاده شلوغ جدا شده، از روی باتلاق گذشته و به ورودی می رسد. در زمان ساخت، از این مسیر باریک به منظور حفاظت از گلسنگ ها، برای انتقال مواد با چرخ دستی استفاده می شد. یک شکل مثلثی حاصل از فرم، بالای ورودی را می پوشاند و نقش سایبان را بازی می کند. یک آتشگاه در طبقه همکف، آشپزخانه کوچک و سرویس بهداشتی در خدمت ساکنین موقت این بنا قرار می گیرد. پله ای در میان دیواری شیب دار، به طبقه اول منتهی می شود، و به هنرمندان اجازه می دهد تا بر روی سطح کناری آن تکیه کنند و از پنجره مثلثی به بیرون خیره شوند و نور شمالی را احساس کنند.

214263476008021678222520121236786_400

2142634760080492897365201229232896_400_01

214263476008089649458020129236496-1_400

21426347600808107871752012123786_400

2142634760080747558800201254237556_400

2142634760081534979105201213234976_400

214263476008145507211020125235076_400

2142634760081387049120201258237046_400

2142634760081278198665201247238196_400

ورودی
داخل شدن به یک بنا یا اطاقی در یک بنا و یا به محدوده ای تعریف شده از فضای خارج، متضمن عمل عبور از سطحی عمودی است که یک فضا را از فضای دیگر متمایز می کند. از آنجا که عمل ورود لزوما عمل رسوخ در یک سطح عمودی است، به جای اینکه به وسیله ایجاد سوراخی در یک دیوارانجام پذیرد می تواند به طریق ظریفتری عمل گردد. عمل ورود می تواند گذر از درون سطحی باشد که نه به صورت واقعی بلکه به طور ضمنی به وسیله دو ستون یا یک تیر در بالای سر به وجود آمده است. در حالت ظریفتر هنگامی که تداوم بصری و فضایی بین دو فضا مورد نظر باشد، یک اختلاف سطح می تواند علامت گذر از یک فضا به فضای دیگر باشد. در حالت عادی، هنگامی که از دیوار برای تعریف و بستن یک فضا یا مجموعه ای از فضاها استفاده می شود، ورودی با ایجاد یک باز شو در سطح دیوار به وجود می آید. در هر حال فرم باز شو از یک سوراخ ساده در دیوار گرفته تا مدخلی کار شده و دقیقا تفکیک شده می تواند تغییر کند.

 

صرف نظر از شکل دیوار و فرم فضایی که به آن وارد می شویم، سطحی که عمود بر مسیر رسیدن به فضاست ( خواه واقعی باشد یا ضمنی ) ورودی را بهتر معرفی می کند.
ورودی ها را به طور متعارف می توان در دسته های زیر گروه بندی کرد. هم تراز با سطح دیوار / پیش آمده/ عقب نشسته.
ورودی های هم تراز با سطح دیوار تداوم سطح دیوار را حفظ می کند و در صورت تمایل طراح می تواند تعمدا نا معلوم و گم شود.

slide1_400_02

 

 

ورودی های پیش آمده، عملکرد خود را در مسیر رسیدن به بنا اعلام می دارند و حفاظی از بالای سر ایجاد می کند.

 

 

slide2_400_01

در هر یک از دسته های بالا فرم ورودی می تواند شبیه فرم فضایی که انسان به آن وارد می شود باشد و یک تجسم قبلی از آن به وجود آورد و یا فرم فضا در تضاد باشد تا حدود ورودی را تقویت نماید و بر هویت آن به عنوان یک مکان تاکید ورزد.
در مورد مکان آن یک ورودی می تواند در مرکز سطح جلوی بنا قرار گیرد، یا اینکه از مرکز خارج شود و در خودش، حالت تقارن موضعی ایجاد کند. ارتباط مکان ورودی با فرم فضایی که انسان به آن وارد می شود عامل تعیین کننده شکل مسیر و نوع فعالیتهای درون فضا خواهد بود.

slide4_400

 

slide5_400

slide6_400

 

معرفی یک ورودی از طریق بصری به طریق زیاد می تواند قوی تر شود:
– ایجاد باز شو به حالتی کوتاهتر و عریضتر یا باریکتر از آنچه که انتظار می رود.
– ایجاد ورودی به صورت پرعمق یا دونفره یا غیر مستقیم.
– تفکیک باز شو به وسیله افزایش تزئینات یا عناصر تزئینی.
نقاط ورودی برای ایجاد مفهوم حرکت و ارتباط:
۱- تعریف ورودی برای ایجاد مفهوم مسیر حرکتی:

slide7_400

 

 

۲- ورود از نقاط ویژه:

slide8_400

۳- تعریف ورودی به وسیله ابعاد فضا. شکل و جایگِیری

slide9_400

ورودی در هر مجتمع تجاری علاوه بر اینکه باید حس دعوت کنندگی را به خوبی القا کند ,انتظار می رود المان شاخصی در تجاری باشد.

پس از گذشت ۴ سال از اجرای پروژه فرودگاه، پکن صاحب بزرگترین فرودگاه جهان شد که ساخت آن در زمان برگزاری المپیک ۲۰۰۸ به پایان رسید. طراحی این فرودگاه بسیار کارآمد و مفهومی صورت گرفته است و از نظر بازدهی و بهینه سازی، راحتی مسافران، پایداری و دسترسی به نور طبیعی بسیار با کیفیت و عملکردی طراحی شد است.

طراحی معماری فرودگاه

این فرودگاه به عنوان پیشرفته ترین فرودگاه در بهره وری عملیاتی و پایداری ستوده شده است.

معمار: نورمن فاستر و همکاران

مکان: بیجینگ، پکن، چین

سال ساخت:۲۰۰۸

مهندسی سازه و مکانیک: arup

طراحی منظر: مایکل دسویگن

طراحی معماری فرودگاه

 

طراحی ساختمان به گونه ای صورت گرفته که تا سال ۲۰۲۰ گنجایش پذیرش ۵۰ میلیون مسافر در سال را داشته باشد. هدف از طراحی فرودگاه حل پیچیدگی های مسافرت هوایی مدرن و ترکیب وضوح فضایی با استاندارد بالا و ایجاد فضایی دوستانه و نشاط بخش برای مسافران و همچنین مسافرت آسان بوده است.

قوسی که در ساختمان ایجاد شده دعوت کنندگی زیبایی را از مسافران انجام می دهد .حفره هایی که در سقف ساختمان ایجاد شده تهویه هوا و عبور نور در طول مدت روز فراهم می کند. عکسهای بیشتری از این پروژه زیبا در ادامه آمده است.

 

 

طراحی معماری فرودگاه

طراحی معماری فرودگاه


مقاله هماهنگی و تضاد در معماری و فضای شهری

مقاله هماهنگی و تضاد در معماری و فضای شهری

نویسنده مقاله : مهندس آرتور امید آذری

 

هماهنگی و تضاد در معماری و فضای شهری

هماهنگی و تضاد در معماری و فضای شهری

در مورد مقوله هاهنگی و تضاد در طراحی نکات زیر قابل توجه است:

برقراری ارتباط میان طراحی و زمینه.

ایجاد انسجام.

وحدت.

 

در عین حال برخی از تناسبات اجزا بنا که باعث وحدت خواهند شد عبارتند از:

پنجره ها.

محل قرارگیری درب.

عناصر تزئینی.

سبک.

مصالح.

خط افق.

ویژگیهای مشترک.

هر جائی برای خود دارای ترکیبی از عناصر و درجه ای از آزادی برای ایجاد تنوع است. یک ساختمان برای حفظ تناسب با زمینه و تقویت وحدت بصری نیازی به تقلید دقیق از شکل و فرم ساختمانهای مجاور ندارد، بلکه باید ویژگیهای مشترک و اساسی معینی را رعایت کند. طراحی متناسب با زمینه خود ابزار مهمی برای حفاظت می باشد، زیرا بدین ترتیب می توان ساختمانهای باارزش را در زمینه ای متناسب و تقویت شده نگهداری کرد.

مهمترین اقدام برنامه ریزان و شهروندان تأکید بر حفظ جنبه های مثبت موجود محیط توسط طراحان است. باید توجه داشت که طراحی و اجرای کامل و موفق یک پروژه بزرگ به عوامل زیر بستگی دارد:

محلی مناسب.

طراحی زبردست.

بودجه کافی.

کارفرمائی استثنائی.

نظام اداری کارآمد و حمایت کننده.

هنگام طراحی در بین ساختمانهای باارزش «رعایت ویژگی و مقیاس ابنیه باارزش محلی در بناهای جدید که موجب وحدت و یکپارچگی می شود، الزامی است.

حرکت کوچکی که در نمای این ساختمان جهت منعکس نمودن خطوط نمای ساختمانهای مجاور انجام گرفت، برای جبران تفاوتهای بسیار زیاد آن با بناهای مجاور کافی نیست. جایگزینی جان پناه سبک مصری با قرنیزی برجسته و مشخص و همچنین نوار عمودی و تیره پنجره هایی متناسب تر می تواند ارتباطی مثبت را به وجود آورد.

اغتشاش بصری

اگر اکثر ساختمانهای در یک فضای شهری با هم متفاوت و متباین باشند، نتیجه هرج و مرج و اغتشاش بصری خواهد بود.

 

تمرکز بصری

تباین و ناهمگونی می تواند جالب و هیجان انگیز باشد. ساختمانهای مهم در یک شهر می توانند با طرح و نحوه قرارگیری از سایر ساختمانها متمایز باشند. بدین ترتیب روی آنها تأکید شده و بر اهمیت آنها افزوده می شود.

 

 

طراحی همگون و متناسب با زمینه

طراحی همگون و متناسب با زمینه به ندرت امری مطلق و قطعی است. در بسیاری از موارد راه حل را می توان از بین مجموعه ای از گزینه های از حداکثر همگونی تا حداکثر تضاد و تباین انتخاب کرد.

 

طراحی یکنواخت

در این طراحی کلیه عناصر کاملاً شبیه به هم بوده و تکرار می شوند. وقتی از حد معمول خارج می شود، موجب خستگی بصری و عدم تشخیص ساختمانی از ساختمان دیگر می شود. این موضوع در دوران مدرنیسم به وقوع پیوست. نماهای مرکز شهر چندیگر که توسط لوکوربوزیه طراحی شد، از جمله این نوع طراحی است.

 

عدم امکان یا عدم لزوم طراحی متناسب با زمینه

در صورت عدم وجود زمینه مطلوب و یا هنگامی که قوانین و مقررات موجب تغییر اساسی باشند (افزایش شدید تراکم) ممکن است سازگاری و هماهنگی دقیق طرح با زمینه موجود لازم نباشد و طراح این اجازه را داشته باشد که به طراحی منطقه جهتی جدید ببخشد.

 

 

تفاوت شرایط

تصمیم گیری در شرایطی که گزینه ها کاملاً متفاوت باشد، ساده تر است. در یک موقعیت عادی می بایستی اهداف برنامه ریزی، شرایط اقتصادی و مجموعه ساختمانهای موجود را که تنها مبهم ترین ملزومات طراحی متناسب با زمینه را ارائه می دهند، در نظر گرفت. درک ماهیت مسئله اولین شرط تحلیل خوب طراحی شهری است.

 

آزادی عمل (در پس درختان)

در شرایطی که ساختمانها توسط شاخ و برگ فشرده درختان از دید یکدیگر پوشیده شده اند، مانند بسیاری از مناطق حومه ای بدون آسیب رساندن به زمینه سایر ساختمانها می توان از تعداد زیادی طرحهای متنوع استفاده نمود.

آزادی عمل (در مناطق در حال تحول)

در مناطق در حال تحول که ساختمانهای موجود آنها فاقد ارزش چندانی نیست و یا مناطق ارزشمندی که سیاستهای دولت برای ایجاد تغییرات اساسی آنها را پاره پاره نموده، امکان خلق زمینه ای جدید را فراهم می آورند. البته در مواردی که ویژگیهای ارزشمندی وجود داشته باشد که بتواند به عنوان شروع توسعه جدید محسوب شود، بسط این موارد حس هویت و تداوم فرهنگی جامعه را تقویت می نماید.

ارتباط اختیاری

 

در جائی که بناها دارای کیفیتهای مختلف هستند و بناهای خوب با ساختمانهای معمولی تر مخلوط شده اند، ممکن است روش انتخابی تر لازم باشد. مناطقی که تنها دارای احساس انسجام اندکی بوده و یا نظم هماهنگی نسبی دارند، از بعضی نقطه نظرات بیش از سایر مناطق آسیب پذیر می باشند. الگوهای همگون کننده و هویت بخش در مواقع ممکن می بایستی تقویت گردند و از ویژگیهای منفی طراحی بایستی احراز نمود.

 

هماهنگی نسبی (همگنی)

در مواردی که سبکهای متنوعی وجود دارد، امکان آزادی عمل بیشتری برای ارائه راه حلهای طراحی وجود دارد. آن ویژگیهای مشترکی که مبین احساس کلی وحدت و هماهنگی هستند، عناصر اصلی یک طرح سازگار و متناسب را به وجود می آورند. عناصر جدیدی نیز می توان به طرح افزود، مشروط به آنکه دارای ارتباط قوی طراحی باشند.

 

همگونی شدید

مناطقی که دارای آثار مهم معماری یا روحیه مشابه و جزئیات مشترک بسیار می باشد را نباید سبک شمرد، در چنین مناطقی، بهترین کار حفظ این ویژگیهای خاص می باشد؛ چنین امری مستلزم بناهایی است که کاملاً  با محیط سازگار و همگون باشند، معمولاً تقلید لازم نبوده، اما توجه دقیق به ارتباطات طراحی در همه سطوح ضروری می باشد.

 

شبیه سازی

در بسیاری از شهرها تقلید و شبیه سازی ساختمانهای مجاور به ندرت رخ می دهد. یک قطعه زمین بایر در بین ردیفی از ساختمانهای تاریخی یکسان با ارزش عالی معماری نمونه ای از موقعیت مناسب برای تقلید و شبیه سازی است. احداث بنائی که تنها دارای ظاهری تقریباً همگون باشد خطا بوده و از ارزش مجموعه می کاهد، زیرا قدرت جاذبه بصری ردیف ساختمانها حاصل تکرار دقیق فرم می باشد.

 

راهنمای طراحی

شبیه سازی ساده است. لذا تلفیق ویژگیهای مشترک که به مجموعه ای از بناها انسجام می بخشد (بین جدید و قدیم) مستلزم شناخت دقیق ماهیت ازتباطات طراحی و نحوه عملکرد آنها با هم می باشد. تهیه یک راهنمای طراحی که مسایل مورد توجه را توضیح داده و چند نمونه از راه حلهای قابل قبول برای مسائل و مشکلات معمول را ارائه دهد بسیار مفید خواهد بود.

شناخت پیوندهای طرح و نحوه استفاده از ضوابط

هویت و شخصیت مجموعه چنان قوی است که  نمی توان تصویر کرد هیچ سبک و نوع دیگر ساختمان در این مجموعه قرار گیرد، بدون اینکه مجموعه را دچار مشکلات زمینه و محیطی سازد. وحدت و یکپارچگی در یک  مجموعه حاصل عوامل ارتباطی زیر است:

خط افق آسمان.

فاصله بین ساختمانها.

تناسب پنجره ها، درب ها و غیره و نحوه استقرار آنها.

برجستگیها و فرورفتگی های نما.

فرم و شکل کلی بنا.

محل و نحوه حل مدخل ورودی.

جنس مصالح، پرداخت و بافت نما.

الگوی سایه حاصل از حجم و عناصر تزئینی.

مقیاس بنا.

سبک معماری، و

محوطه سازی در صورت وجود.

تنها آخرین ضابطه یعنی محوطه سازی در مورد خانه های کوئین آن وجود نداشته است. این ساختمانها درست از لبه پیاده رو شروع می شوند.

خط افق

در حالیکه شکل هر سقف نسبت به دیگری متفاوت بوده ولی دو عامل شیب و مقیاس موجب ایجاد وحدت گردیده و خط افق جالب و چشم نوازی ارایه کرده است.

فاصله گذاری

شکاف عمیق بین نماها در این ردیف از مجموعه طرحی از خطوط سایه عمودی به وجود می آورد که بی شباهت به استفاده از سکوت در آهنگسازی نیست و بدینوسیله با (پر و خالی ها) می توان به شیرینی ریتم در ردیف یک مجموعه اضافه کرد.

برجستگی ها و فرو رفتگی های نما

عقب نشینی از حد مالکیت لبه خیابان جهت ایجاد فضای کافی برای برجستگی پنجره ها و فرورفتگی برای تعریف فضای ورودی و شکاف بین ابنیه همگی موجب ایجاد احساس عمق و استواری طرح گردیده است.

 

تناسب پنجره ها، درب ها و دیگر عناصر

پنجره ها، درب ها و برجستگی ها و ستون های خانه ها هرچند دارای شکلهای مختلف هستند، اما تناسب مشابهی دارند که موجب ارتباط و پیوند آنها با یکدیگر شده است. طرح هر نما دارای ترکیبی از عناصر عمودی است که به صورت نوارهای افقی به هم متصل شده اند.

 

فرم و شکل کلی بنا

فرم های هندسی سه بعدی پیچیده هویت بخش این ردیف ساختمانی هستند. استوانه ها با حجم اصلی بنا ترکیب شده و در فرم مثلثی شکل سقف رسوخ می کنند. پنجره ها رو به بیرون توسعه یافته و به خلاف آن تورفتگی های عمیقی از حجم اصلی بنا حجاری می شوند. این شکل دهی برجسته و استادانه، مجموعه ساختمانهایی را به وجود می آورد که با توجه به اندازه خود دارای حجم و توده جالب توجهی هستند. هر تغییری در فرم با استفاده از عناصر هم اندازه دیگری انجام شده است.

محل و نحوه مدخل ورودی

نحوه و محل ورود به یک ساختمان معمولاً بخش مهمی از طراحی را تشکیل می دهد و هنگامی که درهای ورودی مانند این موارد دارای ویژگی های مشترکی هستند

جنس مصالح ، پرداخت و بافت نما

کنده کاری های چوبی، طاقچه ها و دیوارکوب ها، تزئینات سقف و شیروانی، سنگهای سرطاق و توفال کوبی های تزئینی تمام سطح بنا به جز چند قطعه چوب باریک و بلند را می پوشاند و همگی از بالا تا پائین به دقت رنگ شده اند. جزئیات نما به این مجموعه غنائی یادمانی بخشیده است.

 

سایه و نور

نحوه بازی آفتاب و سایه بر روی نمای یک ساختمان می تواند به اندازه ویژگیهای پایدارتر و ملموس تر حائز اهمیت باشد و خود موجب ایجاد کاراکتر و مشخصه ای بوده و در هماهنگی نماها نقش داشته باشد.

مقیاس بناها

در برخورد اولیه به نظر می رسد که این مجموعه ساختمانها دارای ارتفاع مشابهی هستند، اما بعضی ساختمانها، یک طبقه تمام بلندتر از ساختمانهای دیگر هستند. اختلاف ساختمان یا ترکیب فرم ساختمانی پنهان شده است. اگر چه شباهت ارتفاع کاملاً رعایت نشده ولی نقش بسزائی در ارتباط این ساختمان با هم ایفا نموده است.

 

نوعی ارزیابی از اعتبار یک مجموعه از ضوابط

در این اسکیس تمامی عناصر پیونددهنده در طرح مجموعه کوئین آن به گونه ای دیگر به کاررفته اند (معکوس یا وارونه). عدم موفقیت حاصل کار برای هر بیننده ای نیز واضح است. این تغییرات به شرح زیر است:

به هرحال سبکها پیامهای متفاوت و متضادی دارند. فرمهای تجملاتی کوئین آن که متعلق به اشراف قدیم است، هیچ وجه مشترکی با ساختمانهای اقتصادی و عملکردگرا ندارند. ساختمان جدید کاملاً در تضاد با یگر ابنیه این مجموعه است.

چند نکته احتیاطی

خانه های ردیفی کوئین آن نمونه کاملاً استثنائی است که مسائل در آن کاملاً روشن هستند. در اغلب موارد مسائل در آنها دشوارتر است. باید بدانیم که معیارها و ضوابط تصمیم گیری نمی کنند، اما به تعریف تصمیم گیرندگان کمک می کنند. لیست معیارها و ضوابط طراحی برای شناخت اشکالات و ارایه طریق اصلاح آنها بسیار مفید است.

چنانچه دستور العملهای طراحی شهری کامل نباشند، در اجرای کار با مشکل روبرو می شود، به عنوان مثال درخواست رعایت خطوط نمای ساختمانهای مجاور از طرح ممکن است تنها به یک خط روی نما ختم شود. بیانات کلی و مشابه می تواند مفاهیم و تفسیرهای کاملاً متفاوتی را برای افراد مختلف داشته باشد.

مسایل جاری

قرار گرفتن ساختمانهای مرتفع بزرگ و جدید در بین ساختمانهای تجاری قدیمی تر و نسبتاً کوچکتر مشکلی است که در بسیاری از شهرها به چشم می خورد. در مناطق باز حومه ای با کمک فضای سبز می توان مشکل راحل کرد، ولی در مناطق شهری که ساختمانها دارای مرز مشترک هستند، این امر موجب عدم هماهنگی خواهد شد. شکستن ارتفاع ساختمان بلند به صورت پلکانی یک روش برای ایجاد زمینه ای مناسب برای ساختمان کوچکتر است.

تغییرات زیاد ناگهانی در مقیاس را می توان با استفاده از مراحل و مقیاسهای میانی بین ساختمانهای کوتاه و ساختمانهای مرتفع یا بزرگ حذف نمود، یا لااقل به حداقل کاهش داد. در این صورت کوتاهترین پله یا شکستگی ساختمان بزرگ می بایستی در مقیاس متناسبی با ساختمان کوتاه باشد.  معمولاً ارتفاع متناسب این شکستگی تا دو و نیم برابر ارتفاع ساختمان کوتاه بایستی باشد.

خط نقطه چین حجمی را تعیین کرده که در صورت وجود توده ساختمانی اضافی از معبر عمومی دیده نمی شود.

ایجاد زمینه جدید

در اغلب شهرها بخشهای کوچک و بزرگی وجود دارند که فاقد هرگونه  زمینه خاصی هستند. در این قسمتها که آثار گذشته از بین رفته و ساختمانهای باقیمانده دارای هیچ ارزشی از لحاظ ساختمانی، زیبائی یا تاریخی نیستند. رایج ترین روش آن است که به نخستین طرح پیشنهادی از میان گزینه ها اجازه داد تا چهارچوب کار را مشخص کند، این امر مستلزم حداقل تلاش بر ایجاد زمینه ای جدید می باشد.

مناطق حساس

در مناطق تاریخی و حساس از نظر معماری و شهرسازی که اساساً از ساختمانهای دو و سه طبقه بوجود آمده می‌بایست تأثیر حتی کوچکترین انحراف از مقیاس موجود را به حداقل رسانید. یک راه حل ساده طراحی آن است که در نقاطی که حجم بالقوه ساختمانی از معابر عمومی قابل رؤیت نیست، اجازه احداث بنا داده بشود.

سوء استفاده از اصول و قوانین

یک فرد خوش صحبت و حرفه ای با استفاده از فن بیان و ترفندهای گوناگون می تواند از انجام کاری صحیح طفره رود. در این حالت در مقابل یک گروه نا آشنا با طراحی براحتی می توان کوچکترین حرکت طراحی را به مثابه کامل ضوابط و مقررات نشان داد. در شهرهای کوچک و ارگانهایی که متخصصین مربوطه وجود ندارد این اتفاق بیشتر رخ می دهد.

روش دیگری برای بخش های بدون زمینه موجود

تهیه زمینه‌ای انتخابی از میان نقاشیها و عکس‌هایی از مجموعه‌های خوب طراحی شده بعنوان الگو و مدل برای طراحی می تواند به عنوان روشی دیگر مورد توجه باشد. این روش در دفاتر معماری معاصر که از مجلات مانند پراگرسیو آرکیتکچر و دیگر مجله‌های معماری شبیه است.

تباین موثر

خیابانها، صحنه کارزار و جنگ پایان‌ناپذیر طراحی هستند. تباین برای ایجاد یک محیط شهری جالب و زنده ضروری است. اما همچون هر ادویه تندی در غذا می‌بایستی محتاطانه از آن بهره‌برد. این بهره‌گیری به مزاج جامعه مربوطه هم مربوط می‌شود (مانند ادویه در خوراک هندی، ایرانی و ژاپنی).

تباین بین این دو ساختمان در کادر این عکس جالب و از نظر بصری لذتبخش است اما در واقع هیچ کادر و هارچوب مشخص وجود ندارد.

– ساختمان مدرن، و متفاوت و در تضاد شدید با ساختمانهای مجاور خود می‌باشد.

هنگامی که ساختمان جدید دیگری در کنار ساختمان قبلی بنا شود، در صورت بی‌توجهی انسجام و پیوستگی چهارچوب ساختمانهای سنتی و دارای تزئینات ظریف تدریجاً از بین می‌رود.

تنها ساختمان کاملاً متفاوت با زمینه، اینگونه موارد بعنوان آخرین باقیمانده ساختمانهای قدیمی در بین ساختمانهای جدید در شهرهای قدیمی و رو به رشد سریع قابل ملاحظه است.

انواع گوناگون تضاد و تباین و همگنی

–         هندسه ساده و ترکیبی

–         هندسی

–         هندسی و ارگانیک

نکات مهم در مورد تباین

در کنار نکات منفی تباین نکات مفیدی درباره ماهیت تباین وجود دارد که می‌تواند ما را در رسیدن به نتایج صحیح و درست یاری کند.

ساختمان مرکز ایالت «ایلی نویز» ممکن است مانند یک مجسمه به نظر آید ولی اندازه و نحوه استقرار آن را به موجودیتی تفرقه افکن و مخرب در زمینه محیطی خود تبدیل کرده است.

وحدت و انسجام میدان کاخ دادگستری کالیفرنیا در اثر بی توجهی و وجود چند ساختمان ناهنجار و نامتناسب با زمینه تضعیف شده است.

هنگامی که همه ساختمانها بخواهند مرکز توجه و منحصر به فرد باشند. اغتشاش بصری پدیدمی آید. این مسئله نیز موجب گیجی، سردرگمی و ناآرامی خواهد شد.

ساختمانهای متضادی که در تقابل با یکدیگر و محیط پیرامونی هستند می‌باید از لحاظ بصری از یکدیگر جدا شوند.

محدود کردن ساختمانهای کاملاً متضاد در یک منطقه مشخص و خاص شریکی از راههای ممکن برای کاهش تأثیر مخرب بصری این ساختمانها می‌باشد، (مانند محل نمایشگاههای بین‌المللی).

برخی مناطق حومه‌ای اغلب دچار یکنواختی بیش از حد بوده که خود حاصل وجود یکنواخت شده و درخت و یک اندازه بودن اکثر ساختمانها می‌باشد. تزریق اندک ویژگی شهری به نقاط حساس و کلیدی یکی از راههای ممکن برای ایجاد نظم قطعی‌تری به این محیط می‌شوند.

تباین می‌تواند خدمات ارزشمند بسیاری را عرضه نماید که عبارتند از:

اعلام وجود یک فعالیت مهم اجتماعی.

اعلام وجود یک فعالیت کاربری مهم شهری.

ایجاد تمرکز بصری در یک فضای باز بزرگ.

شکستن خستگی بیش از حد مناطق یکنواخت.

ایجاد نظمی کلی در سیمای شهر با فهمی زیبا شناسانه.

ایجاد ریتم و ملودی متنوع و دلنشین در سیمای شهری.

آنچه غیر قابل قبول و غیر منطقی بنظر می‌رسد، پراکندگی بی‌مفهوم بی‌برنامه، ساختمانهای متباین در سطح یک مجموعه شهری است. تباین و تضاد بیش از حد تجملی خطرناک و غیر قابل قبول است. ساختمان کاملا متباین با تضاد کوبنده مدعی برتری است:

۱- دانه بندی درشت و بافت نا هماهنگ

۲- دانه بندی نرم و ریز و بافت هماهنگ

۳- دانه بندی درشت و خشن و بافت

new_picture_400

هماهنگی و تضاد در معماری و فضای شهری

مهندس امید آذری- کارشناس ارشد معماری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران.

 

ضوابط واستانداردهای ساختمان های مسکونی

تراکم کم :
تراکم ۱۰۰% قطعه زمین ۱۵۰۰ : هر ۵% کاهش سطح اشغال همکف ۱۰% به تراکم اضافه می شود. حداقل سطح اشغال همکف ۲۰% حداکثر سطح اشغال خالص ۴۵% بدون ۲۰% مساحت راه پله قطعه زمین بیش از ده هزار مترمربع : تراکم ۱۸۰% و ۱۵% مساحت مختص معابر و سطح اشغال نسبت به میزان باقیمانده مساحت کل محاسبه می شود. ناخالص زیربنای یک واحد مسکونی ۱۶۰ مترمربع و حداقل زیربنای ناخالص ۱۱۰ متر مربع

تراکم متوسط:
تراکم ۱۳۵% قطعه زمین هزار متر مربع: هر ۵% کاهش سطح اشغال همکف ۱۰% به تراکم اضافه می شود. حداقل سطح اشغال ۲۵% حداکثر سطح اشغال خالص ۴۵% بدون ۲۰% مساحت راه پله قطعه زمین بیش از هفت هزار متر: تراکم ۱۸۰% و ۱۲% مساحت مختص معابر و سطح اشغال همکف نسبت میزان باقیمانده مساحت کل است.زیربنای ناخالص هر واحد ۱۱۰ متر مربع و حداقل ۷۵ متر مربع

تراکم زیاد :
تراکم ۲۴۰% قطعه زمین ۵۰ مترمربع: هر ۵% کاهش سطح اشغال همکف۱۰% افزایش تراکم. حداقل
سطح اشغال ۳۰% قطعه زمین بیش از ۵۰۰۰ مترمربع: ۱۵۰% تراکم و ۱۰% مساحت کل قطعه مختص معابر حداکثر سطح اشغال همکف ۵۰% زیربنای متوسط ناخالص یک واحد مسکونی ۶۰ مترمربع و حداقل ۹۰ مترمربع تعیین می شود.

ضوابط و قوانین شهرداری :

حیاط :
عرض حیات خلوت ۲ متر است و مساحت ۱۲ مترمربع که جزء زیربنا محسوب نمیشود. چنانچه عرض آن کمتر از دو متر یا مساحت کمتر از ۱۲ متر مربع باشد. در طبقه ای که کف حیاط خلوت در آن است جزء زیربنا محسوب می شود. در واحدهای آپارتمانی بیش از ۵ واحد اتاق ها (آشپزخانه، نهارخوری، نشیمن، و خواب) باید بوسیله حداقل ۱۲ مترمربع با حداقل عرض ۲ مترنورگیر داشته باشد. در ساختمانهای بیش از ۵ طبقه باید اتاق ها بصورت مناسبی نور بگیرند. حداقل مساحت حیاط خلوت های تأسیساتی و نورگیر بایستی ۴ متر مربع و سطح آن حیاط جزء بنا محسوب می شود. پنجره های مشرف به همسایه در حیاط خلوت ها از کف طبقه اول به بعد از ۷/۱ نصف شود.

پله فرار و آسانسور
در ساختمانهای دارای پیلوت و چهارطبقه روی پیلوت به آسانسور و پله فرار نیاز نیست. در ساختمانهای ۵ طبقه چنانچه طبقه ۴ و ۵ بصورت دوبلکس باشد به آسانسور و پله فرار نیاز نیست. در ساختمانهای بیش از ۵ طبقه پله فرار و آسانسور الزامی است.

پخی
میزان پخی در گذرگاه های اصلی برابر یک دهم مجموع دو عرض گذرگاه متقاطع است. میزان پخی در پلاکهای مجاور گذرگاه های با عرض ده متر و کمتر به گذرگاه های بیش از ده متر ، دو متر است. محل تقاطع
خیابان فرعی به اصلی میزان پخی دو دهم عرض خیابان فرعی.

پیش آمدگی ساختمانی در گذرها
پیش آمدگی از امتدادی که برای ساختمانها معین شد، حساب خواهد شد ولواینکه بنادر این امتداد نباشد. طول پیشآمدگی هر ساختمان در هر طبقه از درصد زیربنای آن طبقه تبعییت نماید. اگر بلوک مجاور بصورت زمین یا ساخته شده ۶۰% بیشتر احداث نموده باشد می توان به اندازه ی ۲+۶۰% ساختمان (زیربنا) دانست و اگر پلاک مجاور کمتر از ۶۰% بود می توان بعد از ۶۰% با زاویه ۴۵ درجه تا دو متر اضافه احداث نمود. کارگذاردن در و پنجره که به طرف گذر باز و در موقع باز شدن از سطح نما تجاوز نماید، ممنوع است. ریزش آب ناودان در پیاده رو ممنوع است و باید از زیر سطح پیاده رو عبور نماید. نصب لوله بخاری به دیوار خارجی مشرف به گذر یا خروج آن از دیوار ممنوع است. نصب پله جلوتر از امتداد ابنیه ممنوع است مگر در اثر تغییر تراز خیابان این عمل الزامی باشد و با موافقت شهرداری. در خیابانهای بیش از ۸ متر مقدار پیش آمدگی ۲/۱ عرض پیاده و حداکثر ۲۰/۱ متر است و ارتفاع کمتر از ۳ متر نباشد. کنسول در ارتفاع ۴/۲ متر مانند پیلوت از کف پیاده نباید به میزان ۳/۱ عرض پیاده رو و حداکثر ۶۰ متر بیشتر شود. پیاده رو ۶/۱ عرض خیابان است. کنسول راه پله فقط می تواند در ارتفاع ۲۰/۲ یا ۴۰/۲ از کف باشد و حداکثر ۷۰ سانتی متر پیش آمدگی و عرض ۳ متر کنسولهای احداثی در خیابان جزو تراکم ساختمانی نیست. تراس اگر از طرفین باز باشد نصف مساحت جزو سطح طبقات محسوب می شود. تراس اگر از طرفین بسته باشد ۳/۲ مساحت آن جزء سطح طبقات است. تراس از کلیه جهات بوسیله دیوار یا شیشه مسدود باشد کلاً جزء سطح زیربنا است.


رعایت محدودیت ارتفاع

ساختمانهای در خیابانهای با عرض ۳۰ متر یا بیشتر تا ۳۰ متر ارتفاع به رعایت محدودیت نیاز ندارند. ارتفاع ساختمانهای در خیابان با عرض کمتر از ۳۰ متر نباید از عرض خیابان تجاوز کند. در صورت تجاوز به همان میزان باید عقب نشینی کند.: دید ۴۵ درجه ارتفاع ساختمانها با دو یا چند بر با گذرهای کمتر از ۳۰ متر، در گذرگاه به ارتفاع پیلوت + دو طبقه مجاز است و از طبقه سوم باید به اندازه ۵/۳ متر از گذرگاه عقب نشینی کند. طبق ضوابط طول گذرگاهی که افزایش یافته ارتفاع را افزایش دهد و در صورت تجاوز مجدد ارتفاع بیش از ۳۲ متر باید یازای هر طبقه ۴ متر عقب نشینی کند. اگر عرض خیابان بین ۱۲ و ۳۰ متر بود محدودیت ارتفاع ندارد. اگر عرض خیابان بین ۷ و ۱۲ متر بود بیش از ۳۲ متر ارتفاع بازای هر طبقه اضافه ارتفاع بایستی ۴ متر عقب نشینی کند.

پارکینگ
تعداد پارکینگ مورد لزوم به تعداد ۷۰ درصد تعداد واحدهای مجاز خواهد بود. رمپ پارکینگ در فضای باز ساختمان پیش بینی می شود و جزء سطح زیربنا نیست. حداکثر ارتفاع پارکینگ ۲٫۴۰ و حداقل ارتفاع ورودی آن ۱٫۸۰ متر است. پارکینگ در زیرزمین باید دارای دسترسی مستقیم به طبقات باشد. شیب رمپ ۱۷% (حداکثر) جای پارک هر اتومبیل هر اتومبیل ۵/۲*۵ به انضمام فضای مناسب جهت مسیر حرکت به داخل و خارج (استاندارد) حداقل عرض رمپ جهت دسترسی پارکینگ مسکونی ۵/۲ متر و در تجاری ۵/۳ متر. در پارکینگ فاصله آکس تا آکس ستون ها در همکف یا زیرزمین حداقل ۵/۵ متر. به ازای هر دو واحد مسکونی یک پارکینگ مورد نیاز است. در صورت گاراژی بودن پارکینگ به میزان حداقل ۱۶ مترمربع جهت پارکینگ و برای هر پلاک دو گاراژ لازم است. در آپارتمانهای ۴ واحدی دو پارکینگ لازم است (هر دو واحد یکی). بازای هر واحد اضافی یک پارکینگ مورد نیاز است و مساحت هر پارکینگ حداقل ۲۵ مترمربع.

Citylight’ ایده مفهومی جالبی است که به روشنایی معابر شهری کمک زیادی خواهد کرد. در این ایده وسایل ورزشی که در پارکها و سایر اماکن عمومی وجود دارند به وسیله ای جهت تولید برق و روشنایی تبدیل می شوند.  به این ترتیب با ورزش کردن مردم، انرژی جنبشی آن به الکتریسیته تبدیل شده و منجر به تولید انرژی مورد نیاز لامپ LED این چراغها میشود. این ایده و طراحی  نوآورانه و جالب کمک زیادی به روشنایی معابر و اماکن عمومی با صرف کمترین هزینه و منابع خواهد کرد.

طرح مفهومی چراغ معابر شهری

 

 

طرح مفهومی چراغ معابر شهری

هنگام انتخاب هرنوع کف‌پوش‌، سعی کنید حتما جنس باکیفیت‌تر را بخرید. اگرچه کف‌پوش‌‌های مرغوب‌تر، گران‌ترند اما ارزش پولی را که خرج می‌کنید، دارند. یادتان باشد که کف‌پوش‌‌های باکیفیت بیشتر عمر می‌کنند.
حالا باید ببینید از هر کدام از اتاق‌ها و فضاهای خانه چه استفاده‌هایی می‌شود و حجم تردد افراد در هر کدام از این فضاها چقدر است. برای مثال، آشپزخانه و حمام از مکان‌هایی هستند که کف‌پوش‌های مقاوم و در عین‌حال زیبا لازم دارند یا برای مثال اتاق‌خواب‌ و اتاق نشیمن بنا به نوع استفاده‌ای که از آنها می‌شود، به پوششی احتیاج دارند که گرم، مقاوم و قابل شستشو باشد. با در نظر گرفتن همین فاکتورهاست که استفاده از کف‌پوش‌های با پرزهای نرم و رنگ ملایم برای اتاق خواب‌ها، توصیه می‌شود.اگر کف خانه‌تان ناهمواری دارد، می‌توانید موکت یک‌پارچه و ثابت را به عنوان کف‌پوش‌ انتخاب کنید. این نوع کف‌پوش‌ نه تنها رنگ، بافت و نقش را به اتاق شما می‌آورد، بلکه به گرم شدن اتاق‌ها هم کمک می‌کند. موکت، در عین ‌حال طنین صدا را هم می‌گیرد. به عبارت دیگر موکت یک نوع عایق صوتی و حرارتی محسوب می‌شود.

چگونه بهترین کفپوش را انتخاب کنیم

استفاده از فرش، قالی و قالیچه علاوه بر اینکه یک فضای شرقی و سنتی خلق می‌کند، می‌تواند یک فضای بزرگ را به چند فضای کوچک‌تر تقسیم کند تا هر فضا کاربری خاص خودش را داشته باشد. یکی دیگر از ویژگی‌های فرش، قالی و قالیچه این است که به‌راحتی قابل حمل است و آسان جابه‌جا می‌شود.
استفاده از فرش در فضاهای کوچک و اتاق‌هایی با متراژ پایین موجب می‌شود که فضا کوچک‌تر به نظر رسد، ولی در اتاق‌ها و سالن‌های بزرگ برای رسیدن به القای حس رسمی بی‌نظیرند.
هرگز رنگ‌های کدر را برای کف‌پوش‌تان انتخاب نکنید، چرا که موجب القا شدن حس کهنگی و کثیفی به محیط اطراف می‌شود.
مواد کفسازی نهائی آخرین لایه از ساختار کف هستند،و چون در بخش عمده ای از  سطح اتاق اجرا می شوند،کف سازی باید با ضوابط عملکردی و زیبایی فکری منطبق باشد.  دوام نیز اهمیت زیادی دارد و بدلیل اینکه پوشش کف است باید از موادی استفاده کرد که بتواند جابجائی مبلمان و وزن افراد را تحمل کند. مصالح کفسازی باید در برابر فرسایش فیزیکی،کشیدگی، و… مقاوم باشند.

چگونه بهترین کفپوش را انتخاب کنیم

آنچه مستقیما به دوام بستگی دارد سهولتی است که با آن بتوان از کفپوش  در شرایط خوب، نگهداری کرد.برای دوام و نگهداری،کفپوش باید در برابر گرد و غبار،رطوبت و چربی و لکه پذیری به ویژه در نواحی پر رفت و آمد،مقاوم باشند.

درنواحی که مشکوک به خیس شدن هستند،توصیه می شود از کاربرد مواد کفپوش صاف و سخت پرهیز کنید. سطوح سخت کف، صدای  تولید شده در اتاق را منعکس می کند و سرو صدای حاصل از راه رفتن و انتقال مبلمان را تقویت می کند.کفپوش ارتجاعی برخی از این صداها را کم می کند.

گرچه کف را عموما به عنوان یک پس زمینه بصری و سطوح مفید در نظر می گیرند اما کف می تواند با رنگ،الگو،و بافت،نقشی فعال را در تعیین شخصیت یک فضا داشته باشد.

کف با رنگ روشن،سطح نور درون فضای یک اتاق را بالا می برد در حالیکه کف تیره رنگ، بیشتر نوری را که رویش پخش می شود جذب می کند. رنگ گرم و روشن تاثیر بصری کف را بیشتر می کند در حالی که کف گرم و تیره احساس امنیت را بر می انگیزد.

بر خلاف سطوح دیوار ،ما به محض آنکه روی  کف اتاق راه می رویم ویژگی های لمسی( بافت و تراکم ) را  مستقیما احساس می کنیم.

کفپوشهای نهایی معمولا به  دو گروه جداگانه تقسیم می شوند:

*کفپوشهای سخت مثل{چوب،سنگ،کاشی و …}

*کفپوشهای ارتجاعی و رو پوشهای نرم کف مثل،{فرشها، قالیچه ها و …}

چگونه بهترین کفپوش را انتخاب کنیم

کفپوشهای چوبی:

انواع چوبهای  سخت(مثل بلوط قرمز و سفید، افرا،ون، راش،گردو و …)با دوام و چوبهای ریز طرح و چوبهای نرم (مثل،کاج جنوبی،صنوبر داگلاس، کاج اروپای، شو کران و …)برای ساخت کف پوش به کار می روند.از میان آنها انواع کاج و بلوط بیشتر به کار برده می شوند.درجه یک آنها صاف یا انتخاب شده بوده و عارضه هایی چون گره،چین،رگه و پارگی ندارند.

انواع دیگر چوبهایی که برای ساخت کفپوش مصرف می شوند حصیر خیزران و چوبهای کهنه هستند. خیزران از نظر فنی علف است و قابلیت کشت سریع آن بعد از درو برایش شهرت ماده قابل جبران را به ارمغان آورده است.

کفپوشهای چوبی به صورت تخته عرضه یا به صورت بلوک و پانل ساخته می شوند. کفپوشهای چوبی اغلب با پلی اورتان( ( polyurethane ،لاک،الکل و یک ماده درزگیر، پرداخت و تکمیل می شوند،پرداختها می توانند از جلای براق ،تا مات باشند.کفپوشها چوبی می تواند واکس به خود گرفته،رنگ شود و یا حتی فلز کوب گردد اما سطوح رنگ خورده به نگهداری بیشتری نیاز دارند.

کفسازی سنگی و سفالی:

مصالح کفسازی سنگی و سفالی مستحکم و صلب هستند.به نسبت قطعات و الگویی که روی آن قرار می گیرند،این مصالح کفپوش می توانند،ظاهری سرد و رسمی داشته و یا احساسی غیر رسمی را بر انگیزد.

کفپوشهای سفالی،موزائیکی و یا سرامیکی در  واحدهای مدولار کوچک با طراحی چند پارچه از خاک چینی  یا رس طبیعی برای کفپوش بسیار رایج هستند.کاشی های سرامیکی بزرگتر در انواع،ابعاد و الگوهای در دسترس بوده و طراحی برخی از آنها به صورت تقلید از سنگ طبیعی و در برابر لک،چرک و رطوبت مصونیت دارند.

کفپوشهای سنگی یک سطح کف متراکم،دائمی و بسیار با دوام می سازند.میزان رنگها، از خرمائی،قهوه ای روشن، و قهوه ای مایل به قرمز تا لوحه های رنگی خاکستری،سبز،و مشکی تغییر می کند.کفپوشهای سنگی یا کاشی با دوغاب چیده می شوند.دوغاب در رنگهای متنوع موجود است و می تواند در هماهنگی یا تضاد با مصالح کفپوش به کار رود.

چگونه بهترین کفپوش را انتخاب کنیم

سایر کفپوشهای سخت:

سیمان هم میتوتند به عنوان کفپوش به کار رود،اگر به اندازه کافی صاف و تراز شود.بهتر است در مقابل لکه و چربی محافظت شود

کاشی ماسه سیمانی نوعی پوشش متراکم آشکار است که الگوهای موزائیک گونه اش با پولکهای مرمر ایجاد می شوند و به صورت ریختن درجا و یا قطعه ای عرضه می شود.

کاشی سیمانی استاندارد،دارای زمینه پرداخت شده و صیقل داده است که اصولا از پولکهای خرده سنگ درست شده است.

کفپوشهای ارتجاعی:

مواد کفپوش ارتجاعی یک سطع کفپوش ضد اب،فشرده و مقرون به صرفه اقتصادی،دوام نسبی خوب و نگهداری و تعمیر آسان ایجاد می کند.درجه فنری بودن،چنین موادی،کفپوش را قادر می کنند در حالی که در زیر  پا بی صدا و راحت هستند ،در مقابل فرسایش نیز مقاوم باشند.

صفحات وینیل و لینولئوم در توپهای به عرض۱۸۲۹ تا ۴۵۷۲ میلیمتر عرضه می شود.ممکن است در  کارخانه یا در میدان کار در الگوهای متفاوت بریده شود.

کفپوش لاستیکی:

صفحات وینیل، مشمع و محصولات چوب پنبه بهترین ارتجاعیها هستند. صفحات و کاشی وینیل و مشمع در برابر لکه، چربی، و سوختگی ناشی از آتش مقاوم هستند. الگوی روی صفحات و کاشی های وینیل ممکن است سائیده و پاک شوند در حالیکه  چوب پنبه  و مشمع در طول عمرشان رنگ ثابت دارند.زمانی که صفحات مشمع واکسبخورند،بهترین جلوه و کارآیی را خواهند داشت.

کفپوشهای نرم:

فرشها و قالیچه ها، کفپوشهای نرم برای پوشاندن کف هستند.این پوششها از نظر بافت و تجسم بصری برای سطوح کف نرمی،انعطاف پذیری و گرمی با درجه گسترده ای از رنگها و الگوها را به ارمغان می آورند. این ویژگیها به نوبه خود قالی ها و فرش ها را جاذب صدا کرده و اثرات نویزها را کاهش و سطحی راحت و امن برای راه رفتن ایجاد می کنند.در کل، فرش کردن بسیار راحت تر از کاربرد کفپوشهای سخت است،نگهداری آن بسیار آسان و اغلب اقتصادی ترین روش پوشاندن سطوح کف است.

قالیچه ها،قطعات مجردی از پوششهای کف هستند که در اندازه های استاندارد ساخته شده یا برش می خورند. آنها به قصد پوشش کل سطح کف در یک اتاق طراحی نمی شوند و بنابراین به سادگی بر روی مصالح کف قرار می گیرند.قالیچه های موضعی که برای محدوده خاصی مورد استفاده قرار می گیرند،بخش کوچکی از کف اتاق را پوشش میدهند و قادرند برای  تعریف یک محدوده مورد استفاده قرار گیرند و یا وحدت بخش گروهی از مبلمانها باشند یا یک مسیر را مرزبندی و مشخص  نمایند،می توانند به عنوان یک عنصرطراحی غالب به کار گرفته شوند و نقطه عطفی را برای آرایش اتاق فراهم آورند.

موکت در واحد متر مربع فروخته می شود.سپس مطابق نیاز بریده شده و با نوارهای بدون میخ یا چسبهای تجاری روی کفسازی تخت چسبیده می شود.موکت معمولا تمام سطوح کف اتاق را می پوشاند. می توان آنرا بجای کاشی مستقیما روی زیرسازی  نصب کرد و نیاز به پرداخت نهائی را از بین می برد و میتوان آن را روی سطح نهائی نیز نصب کرد.

 

– سطح زیربنای مجموع واحدهای مسکونی حداکثر معادل ۱۲۰% نسبت به سطح زمین مجاز می باشد.
۲- سرانه زمین ناخالص به ازای هر واحد مسکونی حداقل معادل ۱۰۰ مترمربع می باشد.
۳- مساحت کوچکترین واحد مسکونی نباید از ۸۰ مترمربع کمتر باشد.
۴- حداکثر سطح اشغال مجاز در همکف معادل ۳۵% سطح کل زمین می باشد. سطوح زیربنای نگهبانی، گلخانه، دوش و رختکن و سرویس های بهداشتی و استخر و فضای سرپوشیده تفریحی کودکان مسئول محدوده فوق نمی شود.
۵- احداث محل پارک اتومبیل به تعداد معادل حداقل ۷۵% نسبت به تعداد واحدهای مسکونی الزامی است.

۶- حداقل سطح خالص پارکینگ به ازای هر اتومبیل ۵/۱۲ مترمربع می باشد.
۷- حداقل عرض معابر دسترسی به محل های پارک ۵/۵ متر رعایت گردد.
۸- مجموع سطوح تحت اشغال زیربنای ساختمانهای مسکونی در همکف به اضافه سطح اشغال مسیرهای اتومبیل رو و پارکینگ ها در شرایطی که پارکینگ ها در محوطه روباز پیش بینی می شود نباید از ۶۰ درصد سطح کل زمین بیشتر باشد.

ضوابط الگوی خانه نمونه شهری :


الف) مکانیابی

۱٫ رعایت ضوابط طرح‌های توسعه شهری مصوب (به لحاظ کاربری‌ها، سرانه‌ها، تراکم‌ها و…)؛
۲٫ رعایت ضوابط محیط زیست پایدار؛
۳٫ امکان تامین و دسترسی مناسب به خدمات عمومی و تاسیسات زیربنایی؛
۴٫ رعایت نکات مربوط به پهنه‌بندی سانحه‌خیزی از قبیل زلزله، سیل، رانش و غیره.

ب) زمین
۱٫ استفاده بهینه از زمین‌های شهری از طریق تجمیع پلاک‌های کوچک، بازیافت زمین در بافت فرسوده؛
۲٫ حداکثر استفاده از تراکم در چارچوب ضوابط در اراضی مسکونی؛
۳٫ تعیین سرانه زمین مسکونی در مناطق شهری با توجه به ویژگی‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و کالبدی؛
ج) زیربنای واحد مسکونی
زیربنای مفید واحد مسکونی در سه سطح کلان‌شهرها و سایر شهرهای مناطق سردسیر و مناطق گرمسیر به شرح ذیل تعیین می‌گردد:
۱٫ کلان‌شهرها، مشتمل بر شهرهای با جمعیت بیش از یک‌میلیون نفر: در حد ۷۵ متر‌مربع؛
۲٫ شهرهای مناطق سردسیر شمال و غرب کشور و نیز نواحی معتدل خزری: در حد ۹۰ متر‌مربع؛
۳٫ شهرهای مناطق گرمسیر، مشتمل بر نواحی گرم و خشک مرکزی و نوار ساحلی جنوب کشور: در حد ۱۰۰ متر‌مربع؛
۴٫ به لحاظ رعایت الزامات الگوی تفکیک، ضوابط طراحی و معماری و… حداکثر زیربنای مفید واحد مسکونی تا حد ۵ مترمربع با تایید سازمان مسکن و شهرسازی استان مربوطه قابل افزایش خواهد بود.
۵٫ همچنین استان‌هایی که میانگین بعد خانوارها در آن حداقل ۲۰‌درصد بیش از میانگین ملی نقاط شهری کشور باشد، سطح زیربنای مفید واحد مسکونی تا ۱۰‌درصد مساحت‌های تعیین شده در هر یک از مناطق سه‌گانه فوق قابل افزایش خواهد بود.
۶٫ در احتساب زیربنای مفید، فضای مفید محصور شده قابل سکونت ملاک عمل خواهد بود و شامل پیلوت‌ها، فضاهای ورودی، راه پله‌ها، بالکن‌ها و فضاهای مشاع نمی‌گردد.

د) طراحی
۱٫ حفظ هویت بومی، ایرانی، اسلامی و توجه به ویژگی‌های اجتماعی – فرهنگی و اقتصادی و مقیاس انسانی در طراحی فضاها و بناهای مسکونی؛
۲٫ توجه به عوامل اقلیمی و محیطی در طراحی؛
۳٫ توجه به شیوه سکونت و تطبیق آن با زندگی امروز و نیازهای گوناگون بهره‌برداران متفاوت؛
۴٫ انعطاف‌پذیری عملکردی و ساختمانی؛
۵٫ ایمن بودن فضای خانه و محیط مسکونی برای تمامی گروه‌های سنی به ویژه کودکان و سالمندان و معلولین؛
۶٫ تامین و طراحی فضاهای عمومی در راستای تقویت روابط اجتماعی و فراهم نمودن زمینه مشارکت؛
۷٫ توجه به ایمنی و امنیت در طراحی با هدف ثانویه صرفه‌جویی اقتصادی؛
۸٫ استفاده از انرژی‌های تجدید پذیر از طریق جهت‌گیری مناسب ساختمان و توجه به استفاده بهینه از انرژی در طراحی؛
۹٫ تاکید بر استحکام بنا در طراحی و انجام محاسبات مبتنی بر مبانی فنی و اقتصادی؛
۱۰٫ تامین فضاهای سبز و خدماتی – رفاهی در مجتمع‌های مسکونی؛
۱۱٫ توجه به اصول تنوع فضای زیست شهری، تناسب و… در طراحی ضمن رعایت ضوابط و قوانین شهرسازی و معماری؛
۱۲٫ تنوع در طراحی از نظر ابعاد، مصالح و نقشه ؛
۱۳٫ توجه به ارزش‌های فرهنگی و حفظ حرمت و منزلت خانواده (اصول حریم و محرمیت)؛
۱۴٫ تامین فضای باز (عرضه) متناسب با سطح اشتغال و تعداد واحد مسکونی و جمعیت‌پذیری.

ه) فناوری ساخت
۱٫ استفاده از فناوری‌های نوین ساختمان (سبک، سریع و مقاوم) و استاندارد نمودن اجزای آن؛
۲٫ رعایت آیین‌نامه‌ها و مقررات ملی ساختمان؛
۳٫ انتخاب نوع اسکلت با توجه به ویژگی‌های فنی، اقتصادی، اجرایی و اقلیمی؛
۴٫ استفاده از مصالح استاندارد و بادوام و تا حد امکان محلی؛
۵٫ صرفه‌جویی در مصرف انرژی از طریق استفاده از فناوری‌های نوین و مصالح مناسب در جداره‌های ساختمان؛
۶٫ توجه به روش‌های نگهداری از طریق استفاده از تکنولوژی جدید در تاسیسات شهری؛
۷٫ کاهش ارزبری و وابستگی صنعت ساختمان از طریق استفاده از مصالح و معادن محلی استاندارد؛

برخلاف ویژگی های قبلی پروژه های پیتر آیزنمن خانه ی شماره VI شامل بی نظمی، ابهام و بدون هیچ تطابقی با خانه های سنتی می باشد. در حقیقت خانه هیچ شباهتی به یک منزل معمولی و منطقی ندارد. آیزنمن یکی از اعضای شرکت پنج نیویورکی این خانه را بین سال های ۱۹۷۵-۱۹۷۲ برای خانم و آقای ریچارد فرانک که آثار این معمار را علارغم اینکه به وی لقب معمار مقوایی و نظریه پرداز داده بودند، بسیار مورد تحسین و تمجید قرار می دادند، طراحی کرد. این موضوع به آیزنمن فرصت داد تا تئوری خود را به اجرا بگذارد و یکی از مشهورترین و سخت ترین خانه ها را در ایالت متحده آمریکا بنا کند.

16606345807628390475802011432890411_400

این خانه در مکانی مسطح واقع در کارنوال است که خانه ی شماره VI همانند یک مجسمه بر روی زمین اطراف استاده است. این طرح برگرفته از یک پروسه ی مفهومی و ذهنی است که از یک شبکه آغاز شده است. آیزنمن این شبکه را اصلاح کرد و از این رو خانه به چهار بخش تقسیم شد و در هنگام تکمیل ساختمان خود این بنا می توانست یک فرآیند طراحی بی نظیر و بی سابقه محسوب شود. بنابراین عناصر ساختاری کار آشکار بودند واز این رو این فرآیند مشهود بود اما همیشه قابل درک و فهم نبود. به این ترتیب این خانه به تحقیق و مطالعه ای میان ساختار واقعی و تئوریکی تبدیل شد.

16606345807632661686802011262861611_400

2192634791929846363190201244296367_400

این اثر به طور متناسب و کارآمد با استفاده از یک سیستم محافظتی و نورپردازی ساده ساخته شده است. با این وجود برخی ستون ها یا پرتوهای نوری هیچ نقش ساختاری را ایفا نمی کنند و تنها به منظور ارتقا و بهبود هرچه بیشتر طرح ذهنی و مفهومی ساختمان پدید آمدند. برای مثال یک ستون در بالای میز غذاخوری آشپزخانه معلق است که حتی به زمین هم نمی رسد.
در سایر فضاها پرتوهای نور به هم می رسند اما یکدیگر را قطع نمی کنند، و بدین ترتیب یک مجموعه ی حمایتی یا حفاظتی پدید می آورند. رابرت گاتمن در خصوص این خانه چنین نوشته است “بسیاری از این ستون ها نفش حفاظتی و استقامتی در نقشه ی ساختمان را ایفا نمی کنند، اما وجود دارند مثل شکاف های موجود در دیوارها، سقف و کف که بیانگر نقشه ی ساختمان تا سیستم هندسی و ریتمیک اعتقادی و ذهنی آیزنمن را برجسته و آشکار می سازند.” ساختار این خانه با شبکه ی آیزنمن به منظور بیان طرحی که بتواند ایجاد فضاهای داخلی را با یک سری برنامه و نقشه که یکدیگر را خنثی می کنند هماهنگ است.
با نادیده گرفتن نظر و عقیده تشکیل این کار ویژه، آیزنمن فضاهایی خلق کرده است که به خوبی نورپردازی شده اند اما برای یک زندگی معمولی غیر متعارف و عجیب می نماید. کارهای وی برای کاربران ایجاد سختی و دشواری می کند از این رو آن ها مجبورند خود را با معماری نوین آن وقف دهند و دائما از رشد معماری آگاه باشند. برای مثال در اتاق خواب اصلی یک شکاف شیشه ای وجود دارد که از کف تا سقف کشیده شده و اتاق را به دو قسمت تقسیم می کند، بدین ترتیب اجبارا تخت ها به طور جداگانه در دو طرف اتاق وجود دارند به گونه ای که زن و شوهر مجبورند جدا از هم روی تخت های جداگانه بخوابند. یکی دیگر از جوانبی که ایجاد کنجکاوی می کند یک پلکان برعکس و فاقد عملکرد میباشد، عنصری که محورهای خانه را به تصویر می کشد و برای جلب توجه به رنگ قرمز رنگ آمیزی شده است.
جنبه های بسیار دیگری نیز وجود دارد که در زندگی معمولی اخلال ایجاد می کنند مانند ستونی که در بالای میز غذاخوری معلق است و میزها را از هم جدا کرده و همچنین یک حمام ساده که تنها راه دسترسی به آن با عبور از اتاق خواب میسر می شود. به همان اندازه که طراحی این خانه برای ساکنین آن ایجاد مزاحمت می کرد آیزنمن قادر بود به طور مداوم به کاربران بیاموزد که چگونه می توانند از طریق معماری اطرافشان زندگی خود را تحت تاثیر قرار دهند.
بدین ترتیب او در ایجاد یک خانه هم به عنوان یک ساختمان و هم در جایگاه یک اثر هنری فردی موفق بود اما تغییر اولویت ها در هر مورد منجر به ایجاد یک اثر هنری شد. وی یک خانه ساخت که در آن انسان مجبور است در یک اثر هنری یک مجسمه ی پیرو از یک اثر هنری زندگی کند و با توجه به خواسته های متقاضی که از زندگی در آثار هنری و شعرگونه ی آیزنمن لذت می برند، این خانه یک اثر بسیار موفق محسوب می شود.
موقعیت: کارنوال – کانکتیکات

مـنـــــــبـع : www.archdaily.com

219263479192526426388520126294267_400_01

2192634791929715150885201231295157_400

قفسه بندی فضاهای داخلی راه حل فوق‏العاده‏ای برای نظم بخشیدن به وسایل

قفسه بندی فضاهای داخلی

استفاده از قفسه‏ بندی درست، راه حل فوق‏العاده‏ای است برای نظم بخشیدن به وسایل و آراستن آنها به طرز دلخواه که در عین حال از درهم ریختگی‏ها جلوگیری می‏کند. برای دستیابی به این منظور، انواع قفسه‏ها موجود است: مدل‏های ایستاده، دیواری و توکار، این قفسه‏ها هم جایگاه مناسبی هستند برای چیدن وسایل و هم می‏توانند نقش کتابخانه را داشته باشند.در خانه‏های امروزی، وجود فضاهای کوچک بی‏استفاده اغلب می‏تواند دردسری بزرگ برای صاحب‏خانه فراهم آورد. در طراحی صحیح برای چنین فضاهایی، بسیار مهم است که از همه فضا به نحو احسن استفاده نمایید. به این معنا که به قدر کفایت از قفسه‏بندی و گنجه، به‏خصوص در فضاهای مرده مانند تو رفتگی‏هایی بر روی دیوار یا گوشه‏های اتاق استفاده درست داشته باشید.

قفسه بندی فضاهای داخلی راه حل فوق‏العاده‏ای برای نظم بخشیدن به وسایل

قفسه بندی فضاهای داخلی راه حل فوق‏العاده‏ای برای نظم بخشیدن به وسایل

 

قفسه در گوشه های دیوار

گوشه دیوارها  در مواردی  از سخت ترین و دشوارترین  فضاها  در هر خانه طراحی شده است .آنها فضای کامل برای نگه داری   برخی چیزها در قفسه ها است. تعداد کمی از سیستم قفسه سازی  در گوشه  دیوار  برای نقاطی است  که این  سیستم قفسه را می توان در آن جا  آویزان کرد که توسط “ویلیام فنی” به طور خاص و سفارشی طراحی شده است .

واژه “گوشه” آشناست و در هر خانه ای یافت می شود. آنها فضای مناسب برای تعبیه قفسه ها هستند. این  سیستم قفسه را می توان در آن جا  آویزان کرد که توسط “ویلیام فنی” به طور خاص و سفارشی طراحی شده است .

پیچش جالب این قفسه  از یک دیوار به دیوار دیگری منحصر به فرد  است ؛ و بصورت عمودی چیده شده و ادامه می یابد.

این قفسه ها به طور موثر ، به دو دیوار متقاطع متصل شده ا ند ؛ در حالی که به ایجاد فضای تابعی ذخیره می گردند. در حالی که اندازه و رنگ های خاص برای خرید خیلی ارزان نیستند ، اما امکان دارد الهام بخش برخی چیزها مانند پروژه های قفسه بندی خانه تان باشد .

corner-wood-wall-shelf-قفسه در گوشه های دیوار

contemporary-wooden-modular

Untitled-1

 

lob-(1)

lob-(6)

 

 

گروه مهندسین ایران معماری با مدیریت آرشیتکت آرتورامید آذری

در این بخش تحت عنوان مقالات در معماری بر آن شده ایم تا مجموعه ایی از مقالات ،گفتارها و نظریات موجود در جامعه معماری ایران و جهان را ارائه دهیم، تا سرآغازی نوین در عرصه بحث مبانی و مفاهیم نظری معماری باشد.


شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

فریز و خوون در ساختمان

خوون یک نقش تزئینی است که با تکه های آجر تراشیده و موزائیک آن را پدید آورده اند، آن گاه روی آن را با خاک و سریشم رنگ هائی که در آب حل کرده اند به رنگ های گوناگون رنگرزی می کنند و در پیشانی ساختمان، میانه ستون ها و «فریز در» چیده می شود. برای ورود روشنایی و هوا به اتاق ها لوله های گلچین را سوراخ کرده و نقش هایی پدید آورده و آن لوله ها را در بالای درها و پنجره ها می نشانیدند.

آجرکاری خوون چینی به صورت آمود (چیدن یک پوسته آجر بر روی اسکلت و سفت کاری ) در دوره صفویه در دزفول توسعه فراوان و گستردگی پیدا نمود و تا اواخر قاجاریه و پهلوی اول ادامه پیدا کرد.

soozangar

«خوون چینی »
کاربرد تزئین آجر است و از ضخامت آن در ایجاد انواع گره های تزئینی در پیشانی نما استفاده می نمایند . در مرحله ای که عملیات استحکامی بنا تکمیل می شود وجرزهای اصلی اتاق ها زده می شود ، قسمت های ارزشمندی از ساختمان مانند : ورودی ها و نما های داخلی حیاط و در بعضی موارد نما های بیرونی تزئین می گردد.اما اساس کار خوون چینی تقسیماتی است که انجام می گیرد و این تقسیمات دقیقاً به گونه ای است که امکان ایجاد هر طرح و نوشته ای را در چیدمان می دهد و اندازه گیری ها و فاصله ها و چینش ها دقیقاً قابل طراحی بر روی کاغذ وایجاد نقشه است ، که این خود از وجود اصول هنری و مهندسی آگاهانه حکایت دارد و نه کاری از روی تفنن و اتفاقی !
و اینجاست که به رمز تکامل ابعاد این نوع از آجر پی میبریم . جالب تر این که این چینش ها به گونه ای است که با تابش نور خورشید بدانها، ایجاد سایه روشن هایی می کند که زیبایی کار را دو چندان می نمایند .

 

شرکت معماری آرتور و همکاران (AOA)
تلفن: ۲۲۹۸۳۳۸۵ و ۲۲۷۰۶۶۳۱
آدرس: فرمانیه، بلوار اندرزگو، خیابان وطن پور شمالی، بن بست هنگامه، پلاک ۳