کلینیک تخصصی طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی

یکی از فعالیت هایی که در کلینیک تخصصی طراحی و اجرا یدکوراسیون داخلی ، در گروه مهندسی ایران معماری صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت روش ها وتکنیک های نوین طراحی داخلی است .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به معرفی نمونه های ساخته شده پرداخته می شود.

گروه مهندسین فاوکس یکی از گروه های فعال در زمینه مشاوره، خرید ،طراحی و اجرای فضاهای داخلی می باشد.

آتلیه Ando : ارائه ی یک خانه ی مدرن و مجلل.

هنرمندان یک آتلیه اسرائیلی تصمیم گرفتند تا یک فضای خلاقانه، شیک و بی نظیر طراحی کنند. در طراحی این خانه ی استثنایی به جزئیات به دقت توجه شده است، از طراحی محوطه و قفسه بندی ها گرفته تا مبلمان شیک داخل خانه، همگی طوری به نظر می رسند که گویی آماده اند برای شروع زندگی و لذت بردن از آن.

ورودی خانه بسیار شیک طراحی شده و کاملا مناسب برای استقبال و خوشامد گویی است. الگوی هندسی دروازه ی ورودی شبیه یک توری زیبا که می تواند هوای مطبوع را داخل خانه راه دهد ساخته شده.

حیاط پشتی قطعا برای اوقات فراغت و سرگرم شدن طراحی شده، حتی می تواند مناسب برای برپا کردن مهمانی و همچنین لذت بردن از منظره ی آن از داخل اتاقی باشد که روبه روی آن است. درهای عریض کشویی مستقیما از اتاق خواب و اتاق نشینمن و غذاخوری به حیاط باز می شوند و باعث می شوند تا سرتاسر خانه همیشه هوا و نور مطبوع و کافی داشته باشد.

قفسه هایی زیبا به منظور قرار دادن وسایل خانه و تزئینات و همچنین جدا کردن فضاهای متفاوت زندگی از یکدیگر در همه جای خانه طراحی شده اند.

فضای باز طبقه ی همکف مستقیما به آشپزخانه باز می شود، آشپزخانه ای که توسط یک دیوار با ۲ اجاق گاز در درون آن، از فضاهای دیگر جدا می شود، همچنین دارای یک جزیره طویل مرکزی می باشد که می توان برای پخت و پز و فضای صبحانه خوری استفاده کرد.

آتلیه آندو در فاز دوم پروژه خود، مبلمان داخلی ساختمان مسکونی را طراحی کرد.

در این خانه ی استثنایی از دیوار برای جدا کردن فضاها استفاده نشده، بلکه تنها با نحوه ی چیدمان مبلمان، فضاهای مختلف را از هم جدا کرده است. یک کاناپه ی تکی ساده می توانست افراد بیشتری را در خود جا دهد و البته با حریم خصوصی کمتر.

سرو غذا بیرون از خانه نهایت تجمل است، با قرار دادن یک فضای غذاخوری تمام و کمال بیرون از خانه، می توان نشان داد که هر نوع سرگرمی داخل خانه را به بیرون نیز می شود انتقال داد و البته اینبار با هوایی تازه.

مبلمان تیره تر در این خانه حس استوار بودن و در عین حال مدرنی را القا می کند.

با وجود شبیه بودن سازمان کلی این فضا به قسمت های دیگر، اثاثیه این قسمت کمی کلاسیک هستند؛ صندلی های فلزی و میز غذاخوری باریک و سفید ساده.

انرژی مثبت چمن کاری زیبا و فضای سبز طبقه ی اول می تواند وارد خانه شود، آتلیه Ando ثابت کرد که خانه های معاصر و لوکس میتوانند کاملا مزین و راحت باشند.

گروه مهندسین ایران معماری

یکی از فعالیت هایی در گروه مهندسی ایران معماری صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت نمونه های مشابه در پروژه های معماری است .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به معرفی نمونه های ساخته شده پرداخته می شود.

طراحی معمارانه مرکز سی تی اسکن برای کودکان

مرکز سی تی اسکن مخصوص کودکان

بیمارستان کودکان New York-Presbyterian Morgan Stanley تصمیم گرفت تا دستگاه سی تی اسکن خود را تعویض کند. دستگاهی که مخصوص تهیه اسکن های داخلی است و می تواند قسمت هایی که قابل مشاهده با دستگاه های X-Ray معمولی نیست را نشان دهد. آنها می خواستند چیزی را ارئه دهند که کمی خوشایندتر باشد. این به این دلیل بود که سی تی اسکن می تواند کمی ترسناک باشد، به خصوص برای کودکان.

به جای تعویض دستگاه با یک دستگاه سفید ساده ی خسته کننده، که در بسیاری از بیمارستان ها پیدا می شود، آنها تصمیم گرفتند که تجهیزات اتاق را پر نشاط و جذاب کنند. دستگاه جدید علاوه بر اینکه این قابلیت را داشت که میزان کمتری از اشعه را به بیمار وارد کند، طوری طراحی شد که شبیه کشتی دزدان دریایی باشد.

تونل سی تی اسکن شبیه فرمان کشتی طراحی شده، اطراف اتاق هم حیواناتی دوست داشتنی ترسیم شده اند که از طناب آویزانند.

نتیجه این دستگاه که توسط GE و همکاری پزشکان طراحی شد، کسب تجربه ای جالب برای کودکان و افراد زیر ۲۱ سال بود که علاوه بر اینکع ترسناک و استرس آور نیست بلکه آرامش بخش هم می تواند باشد.

گروه مهندسین ایران معماری

یکی از فعالیت هایی در گروه مهندسی ایران معماری صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت نمونه های مشابه در پروژه های معماری است .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به معرفی نمونه های ساخته شده پرداخته می شود.

شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

طراحی جزیره مرجانی



 

جزیره کرال سیتی در زیر دریا مترادف خوب زیستن و لذت بردن در یک محیط طبیعی متفاوت است. طیفی از عملکردها و تجارب گوناگون، این مرکز فرهنگی و واهه استراحت و آرامش را شکل می دهند؛ مکانی جذاب و خاص. کرال سیتی فضایی است برای تجربه و باز زنده سازی اکوسیستم دریایی که برای داشتن توجیه اقتصادی، به پروژه ای با جاذبه های توریستی برای متقاضیانی از چهار گوشه دنیا، تبدیل شده است.

این طرح، ایجاد یک آزمایشگاه بزرگ مطالعات و تحقیقات دریایی در دبی را پیشنهاد می کند؛ آزمایشگاهی که قادر است تغییرات اکولوژیک خلیج فارس که ناشی از توسعه شهری است را پیش بینی و برنامه ریزی نماید. نیمی از این ساختار زیر دریا قرار دارد و از نحوه عملکرد مرجان ها تقلید می کند؛ به گونه ای که فعالیت های گوناگون در یک فضای واحد اتفاق خواهد افتاد.

پروژه قصد دارد حافظه و خاطره گذشته نزدیک منطقه را زنده کند، زمانی که فرآورده های دریایی، غذای مردم دبی را تامین می کردند و صدف ها و مرجان ها به دلیل صید بیش از حد، از بین نرفته و بخشی از اکوسیستم دریایی منطقه بودند.

فضاهای زیر آب امکان تمدد اعصاب، آموزش و جنب و جوش و حرکت را در یک محیط باز زنده سازی شده، برای بازدیدکنندگان به وجود خواهند آورد. این فضاها فصل جدیدی را برای شهر به همراه خواهند داشت؛ شهری که امروز مورد هجمه صنعت، توریسم و داد و ستد قرار گرفته است.

برای باز آفرینی مجدد طرح و تقلید از استراتژی ها و تکنیک های بسیار موثری که در طول هزاران سال توسط اکوسیستم مرجانی مورد استفاده قرار گرفته است،معماران از سازه های مرجانی الهام گرفته اند. سنگ های مرجانی، تفاوت چندانی با یک ساختار شهری ندارند؛ چرا که این سازه ها پناهگاهی برای فعالیت های حیاتی روزمره فراهم می کنند. همانند یک ساختار مرجانی که نظیر شاخ گوزن دارای شعب متعدد است، در اینجا نیز هدف، به حداکثر رساندن فضا و نیز دریافت حداکثر نور طبیعی است. بخش ها و المان های مختلف، تهویه کافی و ایجاد چشم انداز باز ۳۶۰ درجه ای را ممکن می کنند. فرم بیضی شکل مرجان فضایی متمرکز و حفاظت شده را به وجود می آورد که به یک آزمایشگاه شباهت دارد.

توده مرجانی پوششی زنده ای به وجود می آورد که ضمن پوشش ساختار، ارتباط و مبادله آسان تری را با محیط و شرایط اقلیمی فراهم می کند. مرجان جدید روی مرجان های قدیمی تولید می گردد. مرجان ها پس از مردن به اسکلت های مرجانی، سپس به شن های نرم و پس از سخت شدن به سنگ های مرجانی تبدیل می شوند که زیر ساخت لازم را برای مرجان های جدید به وجود آورند. نتیجه این فرآیند ایجاد ساختارهای سنگی از جنس سنگ های آهکی می باشد که از تنوع اکولوژیک بسیار زیادی برخوردار است.

طرح از این اصل الهام گرفته تا بخشی از مجموعه را که بیرون از آب قرار می گیرد، با بخش زیر آب مجموعه، مرتبط سازد. از این رو حرکت و چرخش بازدید کنندگان و نیز توزیع فضاها، از ارتباطی منطقی برخوردار است؛ به طریقی که امکان گسترش مستمر و توسعه به همان طریقی که در ساختارهای مرجانی اتفاق می افتد را ممکن سازد.

کارفرما: دفتر مطالعات فنی نمایشگاه

کاربری: ایستگاه ساحلی و مرکز تحقیقات علمی

زیربنا: ۱۲۶۸۰ مترمربع

تاریخ طراحی: ۲۰۰۷ (طرح اجرا نشده)

 

کلینیک تخصصی طراحی و اجرای سازه های نوین

یکی از فعالیت هایی که در کلینیک تخصصی  طراحی و اجرای سازه های نوین ، در گروه مهندسی ایران معماری تحت نظارت مهندسین مشاور آلتون سازه  صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت روش ها وتکنیک های نوین و برتر تکنولوژی ساخت  در راستای اجرایی کردن آنها ، می باشد .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به تعاریف و مفاهیم  نظری پرداخته می شود و در نهایت تکنیک های نوین اجرا معرفی می گردد.

تلفن تماس برای کسب اطلاعات بیشتر:  ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

ورمیکس چیست؟

ورمیکس عایق حرارتی و صوتی است که بصورت ملات خشک در پاکت های پلاستیکی مخصوص به وزن ۲۵ کیلوگرم بسته بندی گردیده است.

 

انواع ورمیکس:

ورمیکس بر دو نوع است:

  • ورمیکس سی
  • ورمیکس جی

روش استفاده از ورمیکس جی:

این ملات در زمان مصرف فقط با آب مخلوط و استفاده میگردد. میزان اختلاط ماده خشک با آب را استاد کاران گچکار با تجربه خویش مشابه روش ساختن گچ و خاک، با همان نسبتها انجام داده و روش اجرا نیز کاملاً مشابه است. تنها نکته استفاده از ورمیکس جی این است که پس از اختلاط آن با آب از پنجه زدن به مخلوط آماده خوداری نموده تا مخلوط به قوام لازم برسد، بگونه ای که امکان کار کردن آن با ماله بوجود آید. سپس آنرا از داخل استامبولی برداشته و با ماله در بین کرم بندی استفاده نمایید و با شمشه سطح را یکنواخت تسطیح نمایید. پس از خشک شدن سطحی کاملاً شبیه گچ و خاک بدست خواهد آمد.

 

روش استفاده از ورمیکس سی:

این ملات در زمان مصرف فقط با آب مخلوط و استفاده میگردد. میزان اختلاط ماده خشک با آب را استاد کاران سیمانکار با تجربه خویش مشابه روش ساختن ملات ماسه و سیمان، با همان نسبت ها انجام داده و روش اجرا نیز کاملاً مشابه است. تنها نکته استفاده از ورمیکس سی و بعلت ریز دانه بودن این ملات آنست که از اجرای آن با ضخامت های بیش از ۲ سانتیمتر در یک مرحله اجتناب نموده و در صورتیکه نیاز به اجرای ضخامتی بالاتر از دو سانتیمتر داشته، این کار را طی دو مرحله انجام شود.

 

محل های استفاده از ورمیکس:

دیوارهای خارجی ساختمان و سقف پارکینگ و طبقه فوقانی را میتوان از طرف داخل با ورمیکس جی اندود کرده و بدین وسیله بین ۳۷% الی ۵۵% صرفه جویی در مصرف انرژی در واحد سطح دست پیدا کرد. باید بخاطر داشته باشیم در جاهایی که در آینده بر روی آن کاشی چسبانده خواهد شد، باید از ورمیکس سی استفاده گردد. همچنین برای عایق کاری دیوار در مکانهایی که با ریزش آب مواجه هستند نیز از ورمیکس سی استفاده می گردد.

نکته ۱:

نظر به الزامی شدن رعایت مبحث ۱۹ مقرارت ملی ساختمان و با توجه به اینکه ورمیکس اجرا شده کاملاً شبیه گچ و خاک به نظر میرسد، قبل، در هنگام و پس از مصرف ورمیکس حتماً مهندس ناظر پروژه را در جریان قرار داده، فاکتور فروش و پاکتهای مصرفی را تا زمان تأیید مصرف از سوی مهندس ناظر نزد خود نگهدارید.

نکته ۲:

جهت رعایت مبحث ۱۹ مقرارت ملی ساختمان، اجرای حداقل ۳ سانتیمتر ورمیکس بر روی دیوارهای آجر فشاری و یا سفالی الزامیست.

 

مشخصات ورمیکس

۱٫ بجای اجرای دو لایه پوشش دیوار در حال حاضر – یک لایه گچ‌و‌خاک و یک لایه گچ سفید کاری – می‌توان تنها با اجرای یک لایه از ورمیکس به ضخامت ۱ تا ۳ سانتیمتر به سطحی آماده رنگ‌آمیزی دست یافت.

۲٫ با توجه به اجرای یک لایه اندود به جای دو لایه، زمان کمتری در برنامه زمانبندی پروژه به این آیتم کاری اختصاص خواهد یافت که خود هزینه‌های مستقیم و غیر مستقیم را کاهش خواهد داد.

۳٫ لایه اجرا شده به تنهایی تاب تحمل شعله مستقیم آتش و حرارت متمرکز ۱۲۰۰ درجه سانتیگراد را دارا می‌باشد و میتواند در چنین شرایطی پایدار بماند و از انتقال حرارت به سطوح پشتی خود نیز جلوگیری کند. تأمین کننده آیین نامه مقررات ملی ساختمان مبحث سوم (حفاظت ساختمانها در مقابل حریق).

۴٫ با اجرای ورمیکس به ضخامت ۲۵ میلیمتر روی جداکننده‌ها میتوان سطحی عایق در برابر انتقال اصوات را بدست آورد، بسته به فرکانس منبع تولید صوت به میزان ۶۷ تا ۸۵ درصد از آلودگی صوتی کاهش می‌یابد. تأمین کننده آیین نامه مقررات ملی ساختمان مبحث هجدهم (عایق بندی و تنظیم صدا)

۵٫ لایه ورمیکس اجرا شده میتواند بعنوان یک عایق حرارتی از انتقال حرارت بصورت رسانایی جلوگیری نموده و بدینوسیله بیش از ۵۰٪ در انرژی صرفه جویی نمود. مقاومت حرارتی هر سانتیمتر ورمیکس ۰٫۱m2.K/W می‌یاشد در صورتی که مقاومت حرارتی گچ و خاک برابر۱m2.K/W معادل ۱۰ برابر می‌باشد. تأمین کننده آیین نامه مقررات ملی ساختمان مبحث نوزدهم (صرفه‌جویی در مصرف انرژی)

۶٫ با توجه به ضخامت لایه اجرا شده و همچنین خصوصیات فیزیکی ورمیکس، در مقایسه با ساختمانی که بطور سنتی اندود میگردد (گچ و خاک) به میزان ۷۰ درصد از وزن کل سازه کاسته خواهد شد. که در پروژه‌های در دست طراحی این مهم میتواند به عنوان یک آیتم بسیار کمک کننده در کاهش وزن ساختمان، کاهش ضخامت مقاطع سازه‌ای را در بر خواهد داشت که برآیند تمام این موارد، جواب قابل قبول کاهش هزینه را منعکس خواهد نمود.

۷٫ از ورمیکس (ورمیفایر با خصوصیات شیمایی و فیزیکی متفاوت) میتوان به عنوان یک لایه محافظ در برابر حرارت بر روی اسکلت‌های فلزی جهت بالا بردن تاب حرارتی سازه فلزی استفاده نمود. تأمین کننده آیین نامه مقررات ملی ساختمان مبحث سوم (حفاظت ساختمانها در برابر حریق)

۸٫ در هنگام آتش سوزی به دلیل بالا بودن تاب تحمل شعله مستقیم؛ شعله ور نشده و همچنین هیچگونه گاز یا دودی از آن متساعد نخواهدشد و به همین جهت تلفات مسمومیت و خفگی ناشی از سوختن مصالح متعارف؛ منتفی می‌گردد.

۹٫ در ساختمانهای اجرا شده همیشه در انتهای مرحله نازک‌کاری اعم از گچ‌و‌خاک و یا سفیدکاری نهایی، انبوهی از ضایعات این مرحله در محل انباشته می‌گردد که می‌بایستی با صرف هزینه نسبت به بارگیری و حمل و تخلیه در محلهای مجاز ضایعات ساختمانی اقدام نمود. ولیکن ورمیکس با توجه به اینکه محصولی کاملاً طبیعی میباشد نیازی به حمل پرتی حاصل از عملیات اجرایی نداشته و می‌تواند به عنوان خاک زراعی در محوطه‌سازی ساختمانها و یا جعبه‌های کاشت (flower Box) مورد استفاده قرارگیرد که در این زمینه نیز هزینه را کاهش خواهد داد.

۱۰٫ با توجه به اینکه این محصول کاملاً طبیعی و معدنی می‌باشد لذا هیچگونه آلودگی زیست محیطی ایجاد نکرده و به سهولت به طبیعت بازمی‌گردد. همچنین باعث مشکلات تنفسی و استنشاقی نخواهد شد.

۱۱٫ این محصول در سه گونه اصلی ۱) ورمیکس با پایه گچی برای اندود سطوح داخلی ۲) ورمیکس با پایه سیمانی برای اندود سطوح خارجی بنا۳)ورمیفایر برای پوشش ضد حریق ساختمانی و صنعتی موجود است.

۱۲٫ خصوصیات اجرایی این مصالح به شرح زیر می‌باشد:

  • نحوه اجرا می‌تواند هم به صورت سنتی تخته ماله و هم بوسیله ماشین و بطور پاششی انجام شود.
  • در روش اجرای دستی نسبت به گچ و خاک خستگی کمتری دارد.
  • بعلت تولید یک سطح روغنی پس از گیرش کامل از رنگبری کمتری نسبت به گچ برخوردار است.
  • به نسبت گچ‌وخاک از پرت مصالح کمتری برخوردار است.

۱۳٫                    مهم‌ترین گزینه آنکه ورمیکس به عنوان یک محصول کاملاً ملی و ایرانی نیاز به خروج ارز نداشته و با توجه به بوم‌آورد بودن، می‌توان هنر معماری و مهندسی ایرانی را که مبتنی بر شرایط اقلیمی و مصالح بومی بوده‌است را پاس داشت.

 

خواص حرارتی بعضی مصالح در مقایسه با ورمیکس

ضریب هدایت حرارتی مواد

هرچه ضریب هدایت حرارتی یک ماده کمتر باشد ، آن ماده عایق بهتری است

مقدار حرارتی که در مدت یک ثانیه از یک متر مربع ماده همگن به ضخامت یک متر در حالت پایدار عبور کند و اختلافی برابر یک درجه کلوین بین دمای دو سطح ماده ایجاد می‌کند را ضریب هدایتی آن ماده می نامند.

گزارش مرکز تحقیقات مسکن

نوع مصالح

ضریب هدایتی

ورمیکس

۰٫۱

بلوک سفالی

۰٫۵۱

آجر فشاری

۱

اندود سیمان

۱٫۵

گچ و خاک

۱

 

توضیح:

عایق پلی استایرن و پلی اورتان یکسال پس از استفاده ۲۰ الی ۵۰درصد عایق بودن خود را از دست می دهند و نیز به دلیل قطعه ، قطعه اجرا شدن پل حرارتی به وجود می آورند درنتیجه عایق مناسبی برای صرفه جویی انرژی محسوب نمی شوند.

پل حرارتی نقطه ای ازپوسته ساختمان است که میزان عایق درآن بسیار کمتر از سایر نقاط است (این نقاط شامل محل اتصالات صفحات  و… می باشد) و در نتیجه اتلاف حرارتی در آن قسمت ، به میزان زیادی بالاتر از میانگین اتلاف از کل بدنه است .

میزان مصرف انرژی بنا ، تحت تاثیر تعداد و اندازه پل های حرارتی در پوسته میباشد. تعداد پل حرارتی باایجاد نقاط سرد در پوسته بنا و ایجاد شبنم بر روی سطوح ، باعث افزایش مصرف انرژی و کاهش تاثیر عایق کاری ونیز بدلیل ایجاد رطوبت در اطراف پلهای حرارتی باعث از بین رفتن تدریجی لایه های نازک کاری داخل ساختمان می شود.

 

مصالح نوین ورمیکس عایق صوت و حرارت (vermix)

هدف :

هدف از عایق بندی صوتی به حداقل رساندن صدای ناخواسته درساختمانها و ایجاد شرایط مناسب شنیداری جهت تامین سلامت و آسایش ساکنان آن می باشد.

عایق بندی صوتی در ساختمانهای مسکونی ، هتل ها، مدارس، بیمارستانها، ساختمانهای اداری وتجاری، سالن کنفرانس، سینما و کتابخانه نسبت به شرایط محیطی متفاوت می باشد و آشنایی با ویژگی های صوت جهت انتخاب عایق صوتی مناسب و حصول نتیجه بهتر الزامی است.

طول موج:فاصله دو نقطه ای که در دو سیکل متوالی یک موج متناوب قراردارند.

فرکانس (بسامد):  تعداد امواجی که در هر ثانیه از یک نقطه عبور می کند.

دامنه: اندازه میزان انرژی در یک موج صوتی بلندی صداها نیز در متمایز کردن آن ها موثر است، هر  چه انرژی یک موج صوتی بیشتر باشد صدای آن بلندتر است.

شدت صدا میزان انرژی صوت است که ما به بلندی صدا آن را می شناسیم. هر چه شدت صوت بیشتر باشد، دامنه آن بیشتر خواهد بود. بعضی اصوات خوشایند وبرخی آزار دهنده هستند. اصوات خوشایند امواج منظم و هماهنگ هستند وتکرار می گردند، اما امواج ناخوشایند هیچ نظم و هماهنگی در آنها وجود ندارد.

عوامل فوق در متمایز کردن اصوات از یکدیگر موثرند بنابراین عایق مناسب بر اساس نوع صوتی که در محیط وجود دارد انتخاب می گردد.

ورمیکس( vermix) بدلیل داشتن ورمیکولیت با ابعاد گوناگون می تواند امواج صوتی را در فرکانسهای مختلف جذب و به انرژی مکانیکی ودر نهایت طبق رابطه  watts001/0=db130به انرژی حرارتی تبدیل نماید.( انرژی حرارتی حاصل از امواج صوتی ازدحام تماشا گران در یک استادیوم ورزشی می تواند یک استکان آب را به جوش آورد).

ضخامت ۲۵ میلیمتر ورمیکس (vermix)

۱/۳اکتاو (Hz)

۱۲۵

۲۵۰

۵۰۰

۱۰۰۰

۲۰۰۰

۴۰۰۰

ضریب جذب

(Sabin)

 

۰/۰۵

 

۰/۲۰

 

۰/۵۰

 

۰/۸۰

 

۰/۹۰

 

۰/۸۰

 

ضریب جذب : نسبت انرژی صوتی جذب شده توسط سطح یک محیط، به انرژی صوتی که به آن سطح برخورد کرده است.

 

 

مرکز شنا و بازیهای آبی؛ مکعب آب

Chinese National Aquatics center (Water Cube)

مکعب آب نام پروژه “مرکز شنا و بازیهای آبی” در بازیهای المپیک تابستانی ۲۰۰۸پکن است. ساخت این پرژه در سال ۲۰۰۳ با تحویل زمین آغاز و در ۲۸ ژانویه ۲۰۰۸ به پایان رسید، و برای استفاده تحویل داده شد.

Chinese National Aquatics center (Water Cube)

 

 

 

 

در ژوییه ۲۰۰۳، طرح مکعب آب از بین ۱۰ طرح بین المللی که در رقابت معماری طراحی استخر شرکت کرده بودند، انتخاب شد.

طراحی و اجرای پروژه مکعب آب را کنسرسیومی متشکل از گروه معماران PTW  از استرالیا، شرکت آروپ، انجمن مهندسی ساختمان جمهوری خلق چین (CSCEC)، و انستیتو طراحی شنزن(Shenzhen) وابسته به آن (CSCEC+DESIGN) انجام دادند.

به نظر طراحان مکعب آب، این پروژه یکی از هنرمندانه ترین و مهیج ترین طراحی های ورزشگاهی محسوب می شود.

 

Chinese National Aquatics center (Water Cube)

 

طراحی مکعب آب حاصل تلاش یک کار گروهی است؛ معماران چینی به دلیل تناسبات نمادین فرهنگ چینی و نیز همخوانی با ورزشگاه آشیانه پرنده، علاقمند به ایجاد فرمی مکعب شکل بودند، در حالی که طراحان شرکت استرالیایی، ایده مکعبی با پوشش حبابی که نماد و سمبل آب باشد، را ارایه کردند.

به نظر می رسد که در معماری چین، مکعب نماد زمین و دایره (فرمی شبیه ورزشگاه)، نماد آسمان باشد.  در نتیجه فرم مکعب، که به معماری نمادین چین باز میگردد، تصویب و اجرا شد.

 

Chinese National Aquatics center (Water Cube)

 

ایجاد بنایی که یکپارچگی و عدم تفکیک اجزای مختلف بنا اعم از سقف و، دیوارها و … در آن اعمال شود، یکی از اهداف طراحان معمار شرکت آروپ بود. علاوه بر این موضوع، برآوردن انتظارات زیست محیطی و انرژی کارفرمایان پروژه بود که با استفاده از پوششی شفاف و دولایه و بهره گیری از عملکرد گلخانه ای، این امر ممکن شد.

 

Chinese National Aquatics center (Water Cube)

 

سازه مکعب

پروژه به شکل یک مکعب ساده و شفاف و سازه آن بسیار شبیه به اجتماع مولکولهای آب(H2O) و در حقیقت آرایش پیچیده ای از اجزای حباب مانند است که به صورت یک مکعب بزرگ و حجیم، کریستالیزه شده اند. سازه اصلی، یک قاب فضایی فولادی است که با بیش از ۱۰۰۰۰۰متر مربع از بالشتک های حبابی با پوششی از جنسETFE ،پوشیده شده است، و بزرگترین پوشش از این جنس در جهان محسوب می شود.

سازه به کار رفته در مکعب آب شامل دوجزء سازه داخلی و بدنه است. که در نهایت بدنه توسط پوشش حبابی ساختمان پوشیده می شود.

 

Chinese National Aquatics center (Water Cube)

 

دیوار پیرامونی برمبنای ساختار Weaire-Phelan شکل گرفته است. این ساختار، ساختاری ابداعی با استفاده از الگوی طبیعی حباب کف صابون است. در ساختار واقعی Weaire-Phelan، (برمبنای قوانین تعادل)،  هر سلول زاویه ۱۰۹٫۵ درجه در هر راس دارد. اما در این پروژه، مهندسین سازه به منظور دسترسی به مقاومت بهتر در راستای هر محور، ناگزیر به برهم زدن این زاویه شدند. با تغییر زوایا و اندازه حباب ها در این الگوی پیچیده که همانگونه که عنوان شد برمبنای حباب های کف صابون ابداع شده بود، توانستند به مقاومت و ایستایی مورد نظر دست یابند. طراحان آروپ ومهندسان سازه بر این باور بودند که استفاده از ایده الگوی طبیعی حباب صابون  بسیار تکرار پذیر و قابل ساخت است. درواقع ایده استفاده از الگوی حباب های طبیعی، بسیار قبل تر و توسط دانشمندی به نام کلوین مطرح و ارایه شده بود.

 

Chinese National Aquatics center (Water Cube)

 

با استفاده از هندسه  Weaire-Phelan، روکش فلزی بیرونی مکعب آبی، از ۴۰۰۰ حباب ETFE، تشکیل شده است که برخی ازآنها دارای عرض بزرگتر از ۹٫۱۴ متر هستند. در نهایت سقف مجموعه با هفت اندازه متفاوت از این حباب ها و دیوارهای آن با ۱۵ اندازه متفاوت، پوشیده شده است. این پوشش تنها ۱% وزن شیشه را دارا می باشد از اینرو مکعب آب دارای سازه ای بسیار سبک  است که این خود علاوه بر صرفه اقتصادی باعث اطمینان بخشی قابل توجه در محاسبات لرزه ای سازه می شود.

در تحلیل سازه ای، بارهای ناشی از وزن سازه، بار زلزله، بار باد و بار برف لحاظ شده است که در محاسبات بار زلزله، از مشخصات ژئوتکنیک سایت پروژه استفاده شده است. در واقع می توان گفت که طراحی لرزه ای سازه، یکی از مهمترین مراحل کل روند طراحی بوده است.

 

Chinese National Aquatics center (Water Cube)

 

ابعاد پروژه

این مجموعه در زمینی به مساحت ۶۵هزار متر مربع، با زیربنای ۳۲ هزار متر مربع واقع شده است. مکعب آب حقیقتا یک مکعب و به ابعاد ۱۷۷*۱۷۷ متر  و ۳۱ متر ارتفاع می باشد. ضخامت دیواره های پیرامون آن در حدود۶/۳ متر و ضخامت سقف آن ۲/۷ متر می باشد.

مکعب آبی در طول بازیهای المپیک دارای ظرفیت ۱۷۰۰۰ نفر بود، یعنی شامل شش هزار صندلی ثابت و ۱۱هزار صندلی متحرک برای مواقع مورد نیاز، اما اکنون این میزان به ۷۰۰۰ نفر کاهش پیداکرده است.

مجموعه دارای ۵ استخر برگزاری مسابقه می باشد که بخش اصلی آن، استخر اصلی است به طول ۵۰متر، عرض ۲۵ متر، عمق ۳متر، و شامل ۱۰ خط شنا می باشد.

تخمین زده می‌شود که ۱۵۰ تا ۲۰۰ ملیون دلار هزینه، صرف ساختن مکعب آبی شده باشد. طراحی خوب آن استفاده از این ورزشگاه را تا ۴۰-۳۰ سال آینده هم ممکن خواهد کرد.

 

Chinese National Aquatics center (Water Cube)

 

ویژگی های منحصر به فرد مکعب آب

 

بسیاری از مردم معتقد بودند که مکعب آب، سریعترین استخر المپیک در جهان است.  چرا که این استخر ۱٫۳۱۴ متر از اغلب استخرهای المپیک عمیق تر است. (البته مرکز ورزشهای آبی لندن که در سال ۲۰۱۲ ساخته شده است، نیز به همین عمق است.). چرا که تا یک حد مشخصی از عمق،که بالاتراز آن، شناگران احساس بینایی خود را در زیرآب از دست می دهند، استخر عمیق تر اجازه پاشیدن امواج به پایین را می دهد، و این خود باعث می شود که اختلال کمتری در حین شنا برای شناگر به وجود آید و در نتیجه سرعت شناگر بیشتر شود.  از همین رو و به علت عمق بیشتر استخر مکعب آب، بسیاری از مردم بر آین باورند که این استخر، سریعترین استخر در جهان است. این استخر همچنین دارای دو آبرو در دو طرف است که باعث جذب امواج می شود.

در مجموع می توان گفت که پوشش به کاررفته در سطح خارجی مکعب و چگونگی عملکرد آن، مساله آتش سوزی و چگونگی مقابله با آن، استفاده از انرژی خورشیدی، و نیز بازیافت آب مصرفی در استخر با توجه به کمبود بارش و آب در شهر پکن از جمله ویژگی های منحصر به فرد و خلاقانه این پروژه می باشد.

طراحی مکعب آب در چهار محور اصلی یعنی اقتصادی بودن، مسائل اجتماعی، محیطی و منابع طبیعی قدم برداشته است. این مرکز آبی، آنقدر محبوبیت دارد که درحال حاضر یک نمونه یک به یک از آن در ماکائو ساخته شده است.

 

بازدهی بالای سازه

پوشش اتیل تتروفلورواتیلین (ETFE)،که برای پوشش سطح انتخاب شد، تنها وزنی برابر ۱% وزن شیشه دارد و عایق گرمایی و حرارتی بهتری است. چیزی در حدود ۲۰% انرژی خورشیدی در تله حرارتی این پوشش قرار می گیرید و برای گرمایش مورد استفاده واقع می شود.

روکش فلزی ETFE اجازه می دهد تا نور و گرمای بیشتری به درون بنا نفوذ کند. امکان استفاده از نور روشنایی روز این امکان را فراهم می آورد که بیشتر از ۵۵% انرژی روشنایی مورد نیاز برای سالن ماساژ استخر تامین شود و این خود باعث کاهش ۳۰ درصدی  هزینه های انرژی می شود.

مکعب از آب بارانی که روی سقفش می‌بارد بعد از تصفیه، برای تأمین آب ورزشگاه استفاده می‌کند.

این ورزشگاه طوری طراحی شده که در مصرف انرژی کارا باشد، پوسته حبابی، انرژی نور خورشید را جذب می‌کند و هوا و آب استادیوم را گرم می‌کند. هر حباب، فیلتری دارد که میزان پراکنده شدن گرما را تنظیم می‌کند. بنابراین این ورزشگاه سازه‌ای «سبز» و سازگار با محیط زیست محسوب می‌شود.

هوای داخلی مکعب، به دلیل وجود رطوبت فراوان، محیطی خورنده به شمار می آید که این امر می تواند در حالت عادی به هر سازه ای لطمه بزند. برای حل این مشکل، سازندگان مکعب آب، علاوه بر قراردادن سازه اصلی مکعب درون دو لایه پوششی و خشک، تمام اجزای سازه را با استفاده از نوعی پرایمر حاوی فلز روی، اندود کرده اند.

مکعب آب بعد از بازیهای المپیک

استادیوم های مسابقات ورزشی به خصوص المپیک، معمولا بعد از اتمام بازی ها به حال خود رها می شوند. دلیل این امر هم هزینه های بالای نگهداری چنین ساختمان های عظیمی است، که چندان صرفه اقتصادی برای ادامه فعالیت ندارند. اما دولت چین استادیوم زیبای ورزشهای آبی المپیک ۲۰۰۸ با نام مکعب آب را تبدیل پارک بازی های آبی کرده است. طراحی رستورانی در خارج از حجم حبابی شکل باعث شده تا این مکعب آب بعد از مسابقات المپیک پکن نیز به عنوان یکی از مناطق تفریحی شهر پکن مورد استفاده قرار گیرد. در بازیهای المپیک و در این ورزشگاه ۲۵ رکود جهانی شکسته شد. بعد از بازیهای المپیک مجموعه به پارک آبی تبدیل شد و از سال ۲۰۱۰ به طور رسمی و به عنوان پارک آبی افتتاح گردید. این پارک با بیش از ۱۲ هزار مترمربع مساحت، هم اکنون بزرگترین پارک آبی آسیا است، که بخش های متنوعی همانند استخر موج، رودخانه وحشی، تورنادو و بیش از ۱۳ محوطه آب بازی جداگانه دارد.

جوایز کسب شده برای طراحی و اجرای پروژه مکعب آب :

کسب جایزه ویژه برای بیشترین کارهای انجام شده در بخش طراحی کاربردی و هنرمندانه، که به شرکت استرالیایی معماری PTW ،و به نیز به شرکت طراحی و اجرای CSCEC، و شرکت آروپ، برای طراحی و ساخت مرکز ملی شنای بازیهای های المپیک ۲۰۰۸پکن چین اهدا شد. این پروژه نشان داد که چگونه همکاری آگاهانه و خردمندانه علوم زیستی  مولکولی، معماری و پدیدار شناسی، می تواند فضایی خیره کننده ، و سرشار از آرامش را برای انجام فعالیت های ورزشی آبی ایجاد کند. ( نقل قولی از گزارش هیئت داوران نهمین نمایشگاه بین المللی معماری؛ METAMORPH؛ دوسالانه ونیز؛

  • ۲۰۰۴: دوسالانه ونیز، (Venice Biennale )جایزه برترین کار انجام شده در بخش طراحی کاربردی هنرمندانه؛
  • ۲۰۰۶: علم محبوب و مردمی، ( Popular Science) بهترین کاری که در زمینه مهندسی در سال ۲۰۰۶ انجام شده است؛
  • ۲۰۰۸ : NSW، پروژه سال، انستیتو مدیریت پروژه استرالیا؛
  • ۲۰۰۹: چهلمین جایزه سالانه MacRobert، بزرگترین جایزه بریتانیا برای نوآوری در مهندسی؛
  • ۲۰۱۰: انجمن بین المللی مهندسی پل و سازه(: International Association for Bridge and Structural Engineering )، جایزه ساختار برجسته ۲۰۱۰٫
  • Chinese National Aquatics center (Water Cube)

 

 

 

 

 

گروه مهندسین ایران معماری

یکی از فعالیت هایی در گروه مهندسی ایران معماری صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت نمونه های مشابه در پروژه های معماری است .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به معرفی نمونه های ساخته شده پرداخته می شود.

شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

 

زَاها حَدید از معماران برجسته بریتانیایی در سبک واسازی است. در سال ۲۰۰۴ میلادی حدید نخستین زن بود که به دریافت جایزه معماری پریتزکِر نائل آمد.

تولد: ۳۱ اکتبر ۱۹۵۰ م. (سن ۶۲بغداد، عراق

والدین: محمد حدید

بناها: مرکز ورزش‌های آبی لندن، مرکز فرهنگی حیدر علیف

جوایز: جایزه معماری پریتزکر

تحصیلات: دانشگاه آمریکایی بیروت، مدرسه معماری انجمن معماری

 

ROCA London Gallery

zaha hadid/

زاحا حدید دربغداد تولد یافت و در سال ۱۹۷۷در انگلستان فارغ التحصیل شد.از معماران برجسته عصر حاضر است. طرح های او دکنستروکتیویزم در معماری را معرفی می کند.کنفرانس و طرح های او ،در نقاط مختلف جهان، مورد تئجه قرار دارند.در سال ۱۹۹۴ ،بعد از کنزو تانگه ،کرسی تدریس طراحی در دانشکده معماری هاروارد، به وی واگذار شد.فعالیت های حرفه ایی او، از آفرینش فضاهای شهری کلان، تا خلق اجزای زینت مند و مبله ی داخلی، ابعاد جهانی دارد

zaha hadid

این مجموعه به عنوان یک محیط چند منظوره  طراحی شده است، در گالری  این پروژه برای طیف گسترده ای از برنامه های اجتماعی و فرهنگی، از جمله نمایشگاه ها، جلسات، سخنرانیها، بحث و پذیرایی برگزار خواهد شد. از شاخصه های اصلی طراحی در این پروژه خلق محیطی صمیمی  که بتواند سبب ترغیب  بازدید کننده از طریق ایجاد رابطه فعال و درگیر با فضاهای داخلی را ایجاد کند.

zaha hadid

فضاهای به اجرا در آمده از زاحا حدید از لز شخصیت بغرنج و روشن فکرانه ی او سرچشمه گرفته است.

او با رفتار کاملا آزاد تصمیم بزرگ منشانه اش ،به کشفی بسیار دقیق در جنبش معماری مدرن نائل آمده است

/zaha hadid

عملکرد دیوارها به هیچ وجه به مانند جداگرهای غیرقابل عبور، در نظر گرفته نشده است، هرچند که آنها وظیفه جدا نمودن فضاهای داخل را،از بافت محیط پیرامون، عهده دار می باشند،همچون ورقه هایی قابل تعویض، و تا حدودی با “نمود غیر مادی”متصور گردیده اند.

zaha hadid

کاربرد تدابیر ماهرانه در استراکچر طرح های حدید، گسستگی را از ترکیبات پلاستیکی-فرمی،فضا،و اجزاء سازه ایی محو نموده است

zaha hadid

فضاهای داخلی بنا بر فلسفه سبکی ،معماری تفاوت و سیالیت در معماری حدید

zaha hadid

  • ۲۰۰۹ – ۲۰۱۱
  • ROCA Ltd
  • Built
  • ۱,۱۰۰m۲

London, United Kingdom

zaha hadid

 

گروه مهندسین ایران معماری

یکی از فعالیت هایی در گروه مهندسی ایران معماری صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت نمونه های مشابه در پروژه های معماری است .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به معرفی نمونه های ساخته شده پرداخته می شود.

شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر:۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

استادیوم المپیک مونترال  Olympic Stadium Montreal

Olympic Stadium Montreal

 

استادیوم المپیک مونترال به سبب بازی های المپیک تابستانی سال ۱۹۷۶ که در کانادا برگزار می شد ساخته شده است، اما هنوز هم جذابیت های بسیاری دارد. این استادیوم را معمار فرانسوی، راجبر تالیبرت طراحی کرد. این استادیوم که اکنون برای اجرای کنسرت یا بازی های بیس بال استفاده می شود، قابلیت نگهداری ۸۰ هزار تماشاگر را دارد.

Olympic Stadium Montreal

 

استادیوم مونترال بسیار منحصر به فرد طراحی شده است. سقف این استادیوم قابلیت باز و بسته شدن دارد و این عمل به وسیله برج ۱۷۵ متری که در کنارش قرار دارد انجام می شود. این برج، بلندترین برج متمایل جهان و ششمین برج بلند مونترال است.

Olympic Stadium Montreal

استادیوم المپیک، یک سازه با طراحی بسیار استادانه است که در مکان چندان مناسبی واقع نشده است. درواقع مقامات استان کبک برای نگهداری این سازه با مشکلات زیادی دست به گریبانند. اینا ستادیوم تقریبا در مرکز مونترال و در محل تلاقی چند خیابان مهم قرار گرفته که دسترسی به آن را سخت می کند و باعث ترافیک بسیار هم می شود.

در عین حال مقامات مونترال از پس هزینه های نگهداری این استادیوم برنمی آیند. طراحان شهری پیشنهاد ساخت پارکی بزرگ در کنار استادیوم را به مسئولان شهر ارائه کرده اند. آنها معتقدند که این پارک می تواند هزینه های نگهداری استادیوم را فراهم کند.

 

 

 

کلینیک تخصصی طراحی و اجرای برج باغ بامدیریت آرشیتکت:آرتور امیدآذری

یکی از فعالیت هایی که در کلینیک تخصصی طراحی و اجرا ی برج باغ ، در گروه مهندسی ایران معماری صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت روش ها وتکنیک های نوین طراحی داخلی است .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به معرفی نمونه های ساخته شده پرداخته می شود.

برج های دوقلو هاربین چین harbin-towers

برج های دوقلو در شهر هاربین چین، و در ایستگاه غربی خطوط ریلی پرسرعت چین طراحی شده اند. این پروژه شامل فضاهای اداری، آپارتمانهای مسکونی، فروشگاههای کوچک(مغازه)، و یک راه زیرزمینی به مرکز مترو می باشد.

چین دارای طولانی ترین شبکه خطوط ریلی پرسرعت در جهان است، به نحویکه خطوط این شبکه کل کشور را از شمال به جنوب و از شرق به غرب متصل می کنند.در شهر هاربین، ایستگاه غربی جدیدالتاسیس، دروازه شمال چین خواهد بود که هاربین را با استفاده از این خطوط پرسرعت ریلی، به شهرهای بزرگ چین ماند پکن،تیانجو،شانگهای و گوانجو متصل خواهد کرد.

قرارگیری و ساخت این برجها در شاهراه ارتباطی این منطقه باعث خواهد شد که با کوتاهتر شدن مسیرها، امکان انجام امور اداری و تجاری بیشتر شده، و ارتباطات رواج پیداکند.

چراکه مکانیابی این پروژه به نحوی است که به ایستگاه خطوط ریلی پرسرعت، مترو و ایستگاه اتوبوس دسترسی کامل داشته، و در واقع در مرکز حمل و نقل قرار خواهد گرفت. و همانگونه که گفته شد علاوه بر اتصال به شهرهای مهم، از قابلیت های دسترسی های آسان و کم هزینه برخوردار خواهد شد.

پیکره بندی اصلی برجها با الهام از زنجیره DNA -اما با عملکرد و رویکری متفاوت- شکل گرفته است. برجهای دوقلو از یک شکل جدید برای گسترش منطقه تجاری Haxi بهره گرفته اند. در طراحی برج ها رابطه متعادلی بین پر و خالی، جرم و خلا، خصوصی و عمومی ایجاد شده است.

در واقع هر برج علاوه بر ارتباط معناگرایانه با دیگری، به طور مجزا با سایت پیرامون خود در تعامل و گفتگو است، یک برج با شمال، آتریوم برج آپارتمانها به سمت میدان باز می شود، و دیگری به سمت جنوب و آتریوم برج اداری به سمت منطقه تجاری گشوده می شود.

در واکنش به شرایط شدید آب و هوایی هاربین، تراسهای داخلی سبز چند عملکردی،در قسمت فوقانی آتریوم ایجاد شده اند که کیفیت بالا و سلامت محیط کاری را برای کارکنان در برج اداری فراهم میکنند، و نیز شرایط کنترل شده و راحتی را برای برج مسکونی فراهم می آورند.

برجها نقش یک دروازه هوشمند را بین  شهر و ایستگاه ایفاء می کنند. با تلفیق وجوه مختلف برجها و فضای میدان مجاور، ارتباطات و تعاملات اجتماعی در بین مسافران، رهگذران، و ساکنان برج پدید می آید. همچنین شرایط آتریوم موجود در برجها، گونه جدیدی از فضای داخلی را به وجود می آورد که باعث ارتقاء تعاملات انسانی می شود.

برجهای دوقلوی هاربین؛ اطلاعات ساخت

موقعیت: هاربین، بخش  Haxi، چین

برنامه:اداری،مسکونی، خرده فروشی(مغازه)، پارکینگ، و چشم انداز

وضعیت: پیشنهاد طراحی

سال: جولای، ۲۰۱۳

کارفرما: گروه Kaishengyuan

معمار:  spatial practice

شرکاء ساخت: Erik Amir, Dora Chi

معمار پروژه: Max Gerthel

گروه: Calvin W.Liu, Cathal Peter Quinn, James Beadnall, Sarah GeXiaorui, Victor QuirosQuiros, Emily Wu

معمار محلی: انستیتوی فن آوری هاربین

مهندسین سازه: BuroHappold, Matthew Smith, Henry Li

تجسم  فکری: گروه Glessner آلمان، ADRI

مدل فیزیکی:  Gereide Models پکن.

کلینیک تخصصی طراحی و اجرای مجتمع مسکونی بامدیریت آرشیتکت:آرتور امیدآذری

یکی از فعالیت هایی که در کلینیک تخصصی طراحی و اجرا ی مجتمع مسکونی ، در گروه مهندسی ایران معماری صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت روش ها وتکنیک های نوین طراحی داخلی است .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به معرفی نمونه های ساخته شده پرداخته می شود.

مجموعه ی چند منظوره ی ابوظبی

توسعه ی ساحل الرها

ابوظبی، امارات متحده عربی ۲۰۰۷

نورمن فاستر و همکاران

مجموعه ی چند منظوره ی ابوظبی ساختمان اصلی ساحل الرها است که المان اصلی این شهر ساحلی در شرق ابوظبی به شمار میرود . استراتژی طراحی این پروژه که پاسخی است ویژه به اقلیم و توپوگرافی این سایت ساحلی دراماتیک ، طی پروسه ای که با تحلیل پیچیده ی کامپیوتری محیط اطراف همراه بود تکامل یافت.

نتیجه ی نهایی این طراحی تضاد های سایت را برطرف میسازد : سایه ایجاد میکند در حالی که اجازه ی عبور نور را میدهد ، با جریان طبیعی هوا خنک میشود در حالی که سپری است مقابل تندبادهای کویری ، شمایل خاصی ندارد و بیشتر مجسمه گونه است در حالی که از دیگاه عملکردی و محیط زیستی کاملاً منطقی است .

این ساختمان که در انتهای شرقی تفرجگاه شبه دایره ایه ساحل الرها قرار گرفته است ، به سوی مرکز این تفرجگاه امتداد میابد تا اینگونه شبه جزیره ای را پدید آورد و مسیر ساحلی سرزنده ای را شکل دهد .

این پروژه ، ترکیبی حساب شده از ادارات ، آپارتمانها ، هتلها و فروشگاه ها را گرد هم آورده است تا الگویی پایدار از فعالیتهای اجتماعی و اقتصادیِ روزانه را تقویت کند .

فرم سینوسی ساختمان تا برج شرقی بالا میرود و با سایبان هایی درخشان و مواج به شکلی کرکره ای پوشیده میشود و با توجه به جهت گیری ساختمان زاویه اش برای به حد اقل رساندن جذب انرژی خورشیدی تغییر میکند . ورودی اصلی در جنوب به یک آتریوم عظیم مرکزی وصل میشود که با آپارتمان ها و ادارات احاطه شده است و به این ترتیب مانعی در برابر شرایط بد آب وهوایی ایجاد میکند .

اگرچه فرم ساختمان کاملاً حسی و مجسمه گونه به نظر میرسد ، اما منطق این شکل گیری کاملاً ریشه در استراتژی پایدار محیطی دارد که بر کنترل پسیو ( Passive Control ) یا همان کنترل انفعالی ( که از مراحل مهم معماری پایدار است : مترجم ) متکی است .

ساختمان در ضلع جنوبی دندانه دار شکل گرفته است تا مساحت سطح آسیب پذیر در برابر تابش مستقیم خورشید کاهش یابد .

همچنین هسته های خدماتی و سیرکولاسیون ،  بیشتر فضاهای در معرض تابش های باقی مانده را اشغال میکند و طاقنماهای سقف در طبقه ی اول نیز مسیر سایه داری را پدید می آورد که اطراف سایت را احاطه کرده است .

سقف هم در جهت باد غالب به گونه ای شکل گرفته است که هوای خنک را به میان و اطراف ساختمان سوق دهد .

پایداری ( sustainability )

سازماندهی ساختمان که بیشتر بر پایه ی سیستم پسیو یا اینفعالی و ایستا ( Passive System )  شکل گرفته به گونه ای است که دریافت تابشهای خورشیدی را به حد اقل برساند . صفحات خورشیدی نیز در تمامی طبقات و در طول ساختمان نسب شده اند .

به این ترتیب عملکرد کلی نما از لحاظ جذب تابش های خورشیدی و غیره حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد یک ساختمان معمولی است . هدف این است که پایدارترین و کارآمد ترین ساختمان از لحاظ مصرف انرژی در ابوظبی شود .

برای یافتن موقعیت بنا روی نقشه به این لینک مراجعه کنید : http://maps.google.com/maps?ll=24.4262,54.518۳

مساحت کل : ۳۷۰۰۰ m²

ارتفاع : ۱۳۲ m

گروه مهندسین ایران معماری با مدیریت آرشیتکت آرتورامید آذری

در این بخش تحت عنوان مقالات در معماری بر آن شده ایم تا مجموعه ایی از مقالات ،گفتارها و نظریات موجود در جامعه معماری ایران و جهان را ارائه دهیم، تا سرآغازی نوین در عرصه بحث مبانی و مفاهیم نظری معماری باشد.


شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵


بلندمرتبه سازی و کاهش مناطق متراکم و فرسوده شهری

بافتهای متراکم و فرسوده امروزه بخشهای قابل توجهی از شهرهای بزرگ مارا تشکیل می دهند . در شهر تهران هم اکنون بیش از ۶۰ درصد بافت های مسکونی فرسوده اند که نیاز به نوسازی وبازسازی دارند که از این تعداد ۳۰ درصد نیازمند تخریب کاملند . وجود ویژگیهایی نامطلوب همچون کاربریهای ناسازگار، تراکم ترافیک، تراکم شدید جمعیت ، وضعیت ناسالم زیست محیطی ، کمبود تسهیلات اجتماعی و خدمات شهری، مدیریت شهری را به سمت اجرای برنامه های نوسازی وبازسازی این مناطق سوق داده است. بلند مرتبه سازی بدلیل داشتن امتیازاتی از قبیل استفاده بیشتر و بهتر از سطح زمین در شهرها، تامین فضای باز و محیط زیست بهتر می تواند یکی ازراهکارهای موثر در جهت ارتقای کیفی وضعیت مناطق متراکم و فرسوده شهری بشمار آید.


 


 

مقدمه

آغاز حرکت به سمت بلند مرتبه سازی در ایران را می توان سال ۱۳۲۸ هجری شمسی دانست . تا پیش از سال ۱۳۲۸ ، بلندترین ساختمانهای ایران و تهران را می توان ساختمان باشگاه افسران دانست که مشتمل بر ۴ طبقه بود. اولین ساختمان بلند ایران در شهر تهران و در ۱۰ طبقه درخیابان جمهوری، در سالهای ۳۰-۱۳۲۸ احداث گردید. سپس در سالهای ۴۱-۱۳۳۹ ساختمان پلاسکو و دو سال بعد در سال ۱۳۴۳ ساختمان تجاری ۱۳ طبقه آلومینیوم احداث گردید.

با وقوع انقلاب اسلامی بلند مرتبه سازی تقریبا به مدت بیش از ۱۰ سال متوقف شد و دراین سالها ساخت و ساز این نوع ساختمانها به تکمیل مجموعه های مسکونی نیمه تمام محدودماند. در سالهای اخیر صنعت بلند مرتبه سازی در کشور ما به علت جوان بودن، با مشکلات متعددی روبروست. به کمک طرحها و برنامه های جامع و کارشناسانه شهری، می توان از ویژگیهای مثبت این گونه بناها جهت حرکت به سمت توسعه کیفی مناطق قدیمی و متراکم شهری بهره گرفته ودر نهایت به بهبود کلی وضعیت شهرهای بزرگ و پرجمعیت کمک نمود.

 

ساختمان بلند

بلند بودن ساختمان یک امر نسبی است و از جنبه های مختلف تعاریف گوناگونی برای ساختمانهای بلند مرتبه ارائه شده است:

برنامه ریزان و طراحان شهری غالبا ساختمانهای ده طبقه به بالا را ساختمان بلند اطلاق می نمایند و ویژگی ساختمان بلند را آن می دانند که حداقل یک نمای طراحی شده آن نمایانگرتعدادطبقات متعدد آن باشد . به عبارت دیگر یک نمایشگاه، کارخانه و یا هر ساختمان با ارتفاع زیاد دراین تعریف نمی گنجد. در قوانین داخلی ایران طبق دستورالعمل اجرایی محافظت ساختمانها دربرابر آتش سوزی ( نشریه ۱۱۲ سازمان برنامه و بودجه ) حداقل تعداد طبقات ساختمان مرتفع ۱۰طبقه عنوان شده است. هرچند که می توان با توجه به پیشرفت وسایل و امکانات، این تعداد طبقات را به ۱۲ طبقه رساند. همچنین بر اساس متن ضوابط و مقررات احداث ساختمانهای ۱۰طبقه و بیشتر در تهران که به عنوان دستورالعملی برای ساختمانهای بلند در تهران بشمارمیرود، هر کجا از ابنیه بلند ، ساختمان بلند و با بنای بلند نام برده شده است، منظورساختمانهای ۱۰طبقه و بیشتر می باشد. با توجه به جمیع موارد عنوان شده، می توان ساختمان بلند راساختمانی با حداقل ۱۰ طبقه عنوان نمود که در حیطه کلیه تعاریف فوق قرار می گیرد.

 

سوابق قانونی بلند مرتبه سازی در ایران

ضوابط و مقررات مرتبط با بلند مرتبه سازی در ایران را می توان در دو دوره قبل و بعد از انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار داد . بررسی این ضوابط نشان از تشویقی بودن آنها درسالهای ابتدایی شروع بلند مرتبه سازی دارد که هر چه پیش می رویم جنبه های تشویقی ضوابط جای خود را به جنبه های کنترلی و محدود کننده می دهد.

 

اولین قانون مرتبط با ساختمانهای بلند تصویب شده در ایران را می توان قانون تملک آپارتمانها دانست که در سال ۱۳۴۳ جهت تشویق احداث ساختمانهای بلند مسکونی تدوین و تصویب شد. سپس در سال ۱۳۴۵ ماده ۱۰۰ اصلاحی قانون مالیاتهای مستقیم به تصویب رسید . براساس این ماده “شرکتهایی که منحصرا به منظور ایجاد واحدهای مسکونی ارزانقیمت برای طبقات متوسط و کم درآمد تشکیل شده و یا بشوند، نسبت به آن قسمت از درآمد حاصل ازفروش اقساطی بلوکهای آپارتمانی که در داخل شعاع ۵۰ کیلومتری مرکز تهران، کمتر از ۱۰ طبقه نباشند و در خارج از شعاع مذکور طبقات آن از تعدادی که در آیین نامه موضوع تبصره اینماده تعیین خواهد شد کمتر نباشد و طبق ضوابط و قیمتهای تعیین شده از طرف وزارت دارایی و وزارت آبادانی و مسکن ظرف مدت ۱۰ سال از تاریخ تصویب این قانون احداث می کنند، ازپرداخت مالیات معاف هستند مشروط بر اینکه مدت اقساط کمتر از ۸ سال نباشد.” همچنین برای اولین بار واژه بلند مرتبه سازی و آپارتمان سازی و احداث مسکن دسته جمعی در برنامه ۵ ساله چهارم عمرانی رژیم سابق ۵۱-۱۳۴۷ مطرح گردید .

 

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و طی شدن دوران رکود بلندمرتبه سازی، شورایعالی شهرسازی و معماری ایران با توجه به گرایش بلند مرتبه سازی در تهران و شهرهای بز رگ در جلسه مورخ ۱۳۶۹/۱۰/۲۴ “ضوابط و مقررات افزایش تراکم و بلندمرتبه سازی ” را تصویب نمود . اهداف این مصوبه عبارتند از:

 

–          استفاده بیشتر و بهتر از سطح زمین در شهرها برای اسکان جمعیت

–          تامین فضای باز و محیط زیست بهتر

این مصوبه در هماهنگی با مصوبه مورخ ۱/۷/۶۹ شورای اقتصاد در خصوص تقلیل سطح زیربنای واحدهای مسکونی، خط مشی های زیر را مورد توجه قرار داد :

 

– تشویق بلند مرتبه سازی

– تطبیق الگوی تفکیک با مقتضیات بلند مرتبه سازی

– تشویق به تجمیع قطعات در مناطق نوسازی

– استفاده از ظرفیتهای افزایش تراکم و ساختمانی جمعیت

– انبوه سازی و بکارگیری روشهای صنعتی در ساختمان سازی

همچنین شورایعالی شهرسازی و معماری ایران در جلسه مورخ ۴/۲/۷۱ ضوابط و مقررات منطقه بندی شهرها به مجتمع آپارتمانی، چند خانواری و تک واحدی را تصویب نمود . این مصوبه نتایج زیر را دنبال می کرد  :

 

۱-     منطقه بندی مجتمعهای آپارتمانی و ساختمانهای بلند یا چند خانواری و تک واحدی متفاوت بوده و نمی توان لابلای گستره ای از شهر که تک واحدی و عمدتا چند خانواری است،مجتمع هایا آپارتمانی بنا نمود.

۲-     کاهش سطح اشغال و همچنین استفاده از زمینهای بزرگتر و تجمیع و عدم تفکیک موردتاکیدقرار گرفته است.

۳-     ارتفاع این ساختمانها نامحدود ولی مشروط به رعایت تراکم مجاز و حقوق ساختمانهای مجاور می باشد.

۴-     طراحان این مجموعه باید گزارش امکان سنجی مربوط به تامین نور، آفتاب و عدم اشراف رابه تایید مراجع صدور پروانه ساختمان ( شهرداری ) برسانند.

 

در کنار ضوابط و مقررات فوق، گذری بر طرح ساماندهی تهران خالی از فایده نخواهد بود. طرح ساماندهی تهران در ارتباط با بلندمرتبه سازی راهبردهایی دارد که به آنها اشاره می نماییم : “درجهت تامین بخشی از سطوح خدماتی مورد نیاز، لازم است ضمن تغییر کاربری قسمتی ازاراضی مسکونی در مورد افزایش تراکم ساختمانی هم اقدام شود . بر این اساس افزایش تراکم ساختمانی در مقیاسهای عملی، منجر به اتخاذ سیاست بلندمرتبه سازی در بخشی از اراضی مسکونی می شود و اصولا از بلندمرتبه سازی نخست ( نسبت به سهم زمین مشتر ک وسطح اشغال ثابت) زیربنای بیشتری دست می یابد و در زمینه دوم درصورت کاهش سطح اشغال وتثبیت زیربنا، به فضای عمومی و فضای باز بیشتری دسترسی پیدا می کند.” در قسمت دیگری از طرح یاد شده آمده است : “تفکیک اراضی به قطعات کوچک طی سالیان متمادی باعث شده است که فضاهای باز شهری تدریجا بسیار کوچک، خرد و از وضعیت مطلوب و قابل بهره برداری خارج شوند و این فضاهای کوچک عملکرد خود را در زمینه های دیگر نیز به علت اشراف این ویژگی از دست بدهند . در همین خصوص برای جلوگیری از خرد شدن اراضی به قطعات کوچک و آزاد شدن فضاهای کوچک برای بهره وری بیشتر ، سیاست های تشویقی برای تجمیع قطعات و عدم تفکیک قطعات بزرگ فعلی پیشنهاد می شود. این استراتژی که مکمل استراتژی بلندمرتبه سازی است، به کمک روش تجمیع، از کم شدن فضاهای باز شهری از طریق ایجادمجموعه های بلندمرتبه جلوگیری می کند.

 

هرچند که در کل طرح ساماندهی تهران بنابر دلایل مختلف شکل اجرایی جدی به خود نگرفت اما دیدگاه مثبت قانونگزاران نسبت به بلند مرتبه سازی در پایتخت همچنان پابرجاست بطوری که بنابرگفته معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهرا ن، در طرح جامع و تفضیلی جدید شهرتهران که از بهمن ماه ۱۳۸۵ ابلاغ و اجرایی  شد، برای بلندمرتبه سازی هیچ محدودیتی درنظرگرفته نشده است، اما برای آن برنامه اصولی و علمی دارد که کجا و طبق چه برنامه ای بلندمرتبه سازی شود. این امر نشان دهنده رویکرد مثبت همراه با سازوکارهای کنترلی مناسب برای بلندمرتبه سازی در کلانشهری همچون تهران خواهد بود.

 

 

کلینیک تخصصی طراحی و اجرای سازه های نوین

یکی از فعالیت هایی که در کلینیک تخصصی  طراحی و اجرای سازه های نوین ، در گروه مهندسی ایران معماری تحت نظارت مهندسین مشاور آلتون سازه  صورت می پذیرد، مطالعه وشناخت روش ها وتکنیک های نوین و برتر تکنولوژی ساخت  در راستای اجرایی کردن آنها ، می باشد .لذا یکی از رویکرد های اصلی این گروه تلفیق نظریه های علمی با روشهای عملی است.برای بسط موضوع در ادامه به تعاریف و مفاهیم  نظری پرداخته می شود و در نهایت تکنیک های نوین اجرا معرفی می گردد.

کاربرد نانومواد در صنعت ساختمان

مرکز محمدعلی (Muhammad Ali Center )

مرکز محمدعلی (ام.ای.سی)، که توسط معماران و طراحان Beyer Blinder Belle Architects ، ال. ال. پی. و با مشارکت شرکت طرح و معماری لی.اچ.اسکولنیک (Lee H. Skolnick)، در لوییزول، کنتاکی امریکا ساخته  شده است، نمونه ای از کاربرد فناوری نانو در صنعت ساختمان است.

این مرکز یک مرکز فرهنگی بین المللی است و دارای فضای موزه، محل برگزاری سمینار و کنفرانس، سخنرانی و نمایش فیلم می باشد. این بنا که در ساحل رودخانه اوهایو، و در شهر مشت زن اسطوره ای، محمدعلی کلی واقع شده است، ظاهری جالب توجه و جذاب دارد. این ویژگی به علت طرح نمای بنا، ایجاد شده است. برروی نما، سرامیک های با رنگ های متفاوت در یک شبکه ۳۰*۶۰ چیده شده اند. دورنمای ساختمان، تداعی کننده یک صفحه نمایشگر بزرگ سرامیکی است که حالت های مختلف ایستادن یک ورزشکار مشت زن، را نمایش می دهد.

اما از فاصله نزدیک، این نما، به صورت یک الگوی انتزاعی خود رانشان می دهد.  مساحت پروژه تقریبا ۹۰۰۰ مترمربع و مساحت نمای بنا، تقریبا ۱۵۰۰ مترمربع می باشد. ای پروژه در سال ۲۰۰۵میلادی و در ایالت کنتاکی افتتاح شد.

با هدف کاهش هزینه های پاک سازی و حفظ کیفیت ظاهری، سرامیک های مورد استفاده در نما، دارای نانوپوشش خود تمیز شونده فتوکاتالیتیک، هستند. این پوشش، در کالبد لعاب سرامی ها پخته شده و از این رو دارای دوام طولانی شده است. علاوه براین، این نما قابلیت تصفیه کنندگی هوا و تجزیه آلاینده ها و گازهای خروجی از اگزوزها رانیز دارد. نانو ماده مورد استفاده در این پروژه، هایدروتکت یا سرامیک های خودتمیز شونده فتوکاتالیتیک، می باشد.

اثر خودتمیزشوندگی فتوکاتالیتیک، یکی از پرکاربردترین عبارت های در ارتباط با فناوری نانو در صنعت ساختمان است که ژاپنی ها طلایه داران آن هستند. و مهم ترین نتیجه استفاده از آن، کاهش چشمگیر میزان چسبندگی ذرات آلاینده به سطوح است.

یعنی نیروی آب برای کندن آلودگی ها از سطح، بیش از نیروی الکتروستاتیکی بین آلاینده ها و سطح است.بای خاطر نشان ود که منظور از اصطلاح ” خودتمیز شوندگی” به این معنا نیست که سطح به هیچ وجه نیازمند تمیزکردن نمی باشد، بلکه به این معمی است که فاصله زمانی بین دوره های نظافت آن، بسیار طولانی تر از حالت عادی خواهد بود.

که این امر خود سبب کاهش تعداد دفعات شستشو، در نتیجه کاهش مصرف مواد شوینده و کاهش استهلاک سطوح در اثر شست و شو می باشد. گذشته از کاهش قابل توجه هزینه های نیروی انسانی، به علت کاهش خاصیت چسبندگی آلاینده ها به سطوح، در صورت کثیف شدن سطح، کندن ذرات آلاینده و تمیزکردن سطح، آسان تر خواهد بود.

گروه مهندسین ایران معماری با مدیریت آرشیتکت آرتورامید آذری

در این بخش تحت عنوان مقالات در معماری بر آن شده ایم تا مجموعه ایی از مقالات ،گفتارها و نظریات موجود در جامعه معماری ایران و جهان را ارائه دهیم، تا سرآغازی نوین در عرصه بحث مبانی و مفاهیم نظری معماری باشد.


شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

ویلیام موریس ( William Morris )

موریس، شاعر، هنرمند و انقلابی سوسیالیست، در ۲۴ مارس ۱۸۳۴ در اسکس انگلستان به دنیا آمد. او تحصیلات خود را در دانشگاه آکسفورد ادامه داد و برای مدت کوتاهی، درس معماری خواند. او یکی از موسسان ” مجله آکسفورد و کمبریج” در سال ۱۸۵۷ بود.

ویلیام موریس ( William Morris )

موریس با الهام از نظریات و اندیشه های جان راسکین و نیز پس از فهم و مشاهده فقدان خلاقیت و آزادی هنری در پروسه کار سرمایه داری، به کمونیستی انقلابی بدل گشت. او مشارکت بسیاری در تشکیل “اتحادیه سوسیالیست” داشت.

اعتقاد و تلاش وی در زمینه مبارزه با عقاید سرمایه داری به حدی بود که عده ای از منتقدان، طراحی و ساخت خانه معروف موریس به نام خانه قرمز یا (Red House) را به اندیشه هایش نسبت می دهند و رنگ قرمز نمای خارجی خانه را نشانه و بازتابی از اعتراض وی به نظام سرمایه داری می دانند، عقیده ای که به نظر می رسد با توجه به نوع خاک انگلستان و تولید غالب آجرهای قرمز رنگ، بسیار رنگ و بوی اغراق داشته باشد.

خانه ی قرمز Red House

 

خانه قرمز را دوست و همکار موریس،فیلیپ وب، طراحی و اجرا نمود، و طراحی داخلی و نیز طراحی کلیه مبلمان منزل را خود موریس انجام داد.

مبلمان داخل خانه ی قرمز Red House

 

مبلمان داخل خانه ی قرمز Red House

در یک تعریف کلی، موریس، معماری را اینگونه تعریف می کند: ” معماری؛ شامل تمام محیط فیزیکی است که زندگی بشر را در بر می‌گیرد و تا زمانی که جزئی از دنیای متمدن بشمار می‌آییم، نمی‌توانیم خود را از حیطهٔ آن خارج سازیم، زیرا که معماری عبارت از مجموعه اصلاحات و تغییراتی است که به اقتضای نیازهای انسان، بر روی کرهٔ زمین ایجاد شده‌است که تنها صحراهای بی آب و علف از آن بی نصیب مانده‌اند. ما نمی‌توانیم تمام منافع خود را در زمینه معماری در اختیار گروه کوچکی از مردمان تحصیل کرده بگذاریم و آنها را مامور کنیم که برای ما جستجو کنند، کشف کنند، و محیطی را که ما باید در آن زندگی کنیم شکل دهند و بعد ما آن را ساخته و پرداخته تحویل بگیریم و سپس شگفتزده شویم که ویژگی و کارکرد آن چیست”.

گروه معماری و ساختمانی فاوکس

گروه معماری و ساختمانی فاوکس با در اختیار داشتن کادر فنی و مهندسی مجرب و با سابقه ،خدمات معماری و ساختمانی زیر را ارائه می دهد.

  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای بازسازی فضاهای اداری و تجاری و……
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای نماهای کلاسیک، مدرن و پست مدرن
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای ویلاهای کلاسیک ، مدرن و ..
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای محوطه سازی و حیاط هایی با ویژگی های بارز و بام سبز
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای مجتمع های مسکونی با جدیدترین روش طراحی و تکنولوژی ساخت
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای برج باغ با طراحی منحصر به فرد
  • کلینیک تخصصی مشارکت و سرمایه گذاری در ساخت

کلینیک تخصصی طراحی و اجرای ویلاهای کلاسیک ، مدرن و ..

در این آتلیه طراحان حرفه ایی متعددی گردهم آمده اند تا با اعمال دیدگاه ها و نظرها و ایده های متفاوت ،بتوانند  آلترناتیوهای خلاق و کانسپت گرا خلق کنند . محصول چنین گردهمایی، آفرینش و تدوین طرح هایی منحصر به فرد و خلاقانه می باشد.و این امکان را به کارفرما می دهد تا آلترناتیوی را که به ذهن، سلیقه وبودجه ی آن، نزدیکتر است را انتخاب نماید.

در زمینه طراحی ویلا ،تیم طراحی پژوهش های زیادی را انجام داده اند تا به یک روند طراحی واحد

و جامع متناسب با خرد اقلیم های سرزمین ایران چه از لحاظ فرم و عملکرد و همچنین مقوله اقتصاد و زمان ،دست یابند.

کلینیک تخصصی طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی

مشاوره، خرید متریال، طراحی،اجرا  با برترین تکنولوژی ساخت

کلینیک تخصصی طراحی و اجرای بازسازی فضاهای اداری و تجاری و……

بازسازی و بهسازی بنای قدیمی شما با بروزترین متریال ها و تکنیک های نوین ساخت

کلینیک تخصصی طراحی و اجرای نما

طراحی و اجرا بر اساس سبک و متریال مورد نظر شما
طراحی تخصصی نمای سنتی
طراحی نماهای مدرن و پست مدرن
طراحی نمای کلاسیک
طراحی نمای رومی
طراحی نما با سنگ
طراحی نما با آجر
طراحی نمای آلومینیوم کامپوزیت ساختمان
طراحی نما با بتن اکسپز
طراحی نما با چوب
طراحی نماهای تمام شیشه
طراحی انواع نماهای ترکیبی
طراحی نما با ترکیب آجر و سنگ
طراحی نما با ترکیب کامپوزیت و شیشه
طراحی نما با ترکیب سنگ و کامپوزیت
طراحی نما با ترکیب چوب و کامپوزیت
طراحی نما با ترکیب مدرن چوب و سنگ
طراحی نما با ترکیب چوب و بتن اکسپز

  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای بازسازی فضاهای اداری و تجاری و……
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای نماهای کلاسیک، مدرن و پست مدرن
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای ویلاهای کلاسیک ، مدرن و ..
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای محوطه سازی و حیاط هایی با ویژگی های بارز و بام سبز
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای مجتمع های مسکونی با جدیدترین روش طراحی و تکنولوژی ساخت
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای برج باغ با طراحی منحصر به فرد
  • کلینیک تخصصی مشارکت و سرمایه گذاری در ساخت

گروه معماری و ساختمانی فاوکس با در اختیار داشتن کادر فنی و مهندسی مجرب و با سابقه ،خدمات معماری و ساختمانی زیر را ارائه می دهد.

  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای بازسازی فضاهای اداری و تجاری و……
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای نماهای کلاسیک، مدرن و پست مدرن
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای ویلاهای کلاسیک ، مدرن و ..
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای محوطه سازی و حیاط هایی با ویژگی های بارز و بام سبز
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای مجتمع های مسکونی با جدیدترین تکنولوژی ساخت
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای برج باغ با طراحی منحصر به فرد
  • کلینیک تخصصی مشارکت و سرمایه گذاری در ساخت

تلفن تماس برای کسب اطلاعات بیشتر:  ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

کلینیک تخصصی طراحی و اجرای نما

طراحی و اجرا بر اساس سبک و متریال مورد نظر شما
طراحی تخصصی نمای سنتی
طراحی نماهای مدرن و پست مدرن
طراحی نمای کلاسیک
طراحی نمای رومی
طراحی نما با سنگ
طراحی نما با آجر
طراحی نمای آلومینیوم کامپوزیت ساختمان
طراحی نما با بتن اکسپز
طراحی نما با چوب
طراحی نماهای تمام شیشه
طراحی انواع نماهای ترکیبی
طراحی نما با ترکیب آجر و سنگ
طراحی نما با ترکیب کامپوزیت و شیشه
طراحی نما با ترکیب سنگ و کامپوزیت
طراحی نما با ترکیب چوب و کامپوزیت
طراحی نما با ترکیب مدرن چوب و سنگ
طراحی نما با ترکیب چوب و بتن اکسپز

کلینیک تخصصی طراحی و اجرای ویلاهای کلاسیک ، مدرن و ..

در این آتلیه طراحان حرفه ایی متعددی گردهم آمده اند تا با اعمال دیدگاه ها و نظرها و ایده های متفاوت ،بتوانند  آلترناتیوهای خلاق و کانسپت گرا خلق کنند . محصول چنین گردهمایی، آفرینش و تدوین طرح هایی منحصر به فرد و خلاقانه می باشد.و این امکان را به کارفرما می دهد تا آلترناتیوی را که به ذهن، سلیقه وبودجه ی آن، نزدیکتر است را انتخاب نماید.

در زمینه طراحی ویلا ،تیم طراحی پژوهش های زیادی را انجام داده اند تا به یک روند طراحی واحد

و جامع متناسب با خرد اقلیم های سرزمین ایران چه از لحاظ فرم و عملکرد و همچنین مقوله اقتصاد و زمان ،دست یابند.

کلینیک تخصصی طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی

مشاوره، خرید متریال، طراحی،اجرا  با برترین تکنولوژی ساخت

کلینیک تخصصی طراحی و اجرای بازسازی فضاهای اداری و تجاری و……

بازسازی و بهسازی بنای قدیمی شما با بروزترین متریال ها و تکنیک های نوین ساخت

  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای بازسازی فضاهای اداری و تجاری و……
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای نماهای کلاسیک، مدرن و پست مدرن
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای ویلاهای کلاسیک ، مدرن و ..
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای محوطه سازی و حیاط هایی با ویژگی های بارز و بام سبز
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای مجتمع های مسکونی با جدیدترین روش طراحی و تکنولوژی ساخت
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای برج باغ با طراحی منحصر به فرد
  • کلینیک تخصصی مشارکت و سرمایه گذاری در ساخت

تلفن تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

گروه معماری و ساختمانی فاوکس

گروه معماری و ساختمانی فاوکس با در اختیار داشتن کادر فنی و مهندسی مجرب و با سابقه ،خدمات معماری و ساختمانی زیر را ارائه می دهد.

  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای بازسازی فضاهای اداری و تجاری و……
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای نماهای کلاسیک، مدرن و پست مدرن
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای ویلاهای کلاسیک ، مدرن و ..
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای محوطه سازی و حیاط هایی با ویژگی های بارز و بام سبز
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای مجتمع های مسکونی با جدیدترین روش طراحی و تکنولوژی ساخت
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای برج باغ با طراحی منحصر به فرد
  • کلینیک تخصصی مشارکت و سرمایه گذاری در ساخت

کلینیک تخصصی طراحی و اجرای بازسازی فضاهای اداری و تجاری و……

بازسازی و بهسازی بنای قدیمی شما با بروزترین متریال ها و تکنیک های نوین ساخت

کلینیک تخصصی طراحی و اجرای ویلاهای کلاسیک ، مدرن و ..

در این آتلیه طراحان حرفه ایی متعددی گردهم آمده اند تا با اعمال دیدگاه ها و نظرها و ایده های متفاوت ،بتوانند  آلترناتیوهای خلاق و کانسپت گرا خلق کنند . محصول چنین گردهمایی، آفرینش و تدوین طرح هایی منحصر به فرد و خلاقانه می باشد.و این امکان را به کارفرما می دهد تا آلترناتیوی را که به ذهن، سلیقه وبودجه ی آن، نزدیکتر است را انتخاب نماید.

در زمینه طراحی ویلا ،تیم طراحی پژوهش های زیادی را انجام داده اند تا به یک روند طراحی واحد

و جامع متناسب با خرد اقلیم های سرزمین ایران چه از لحاظ فرم و عملکرد و همچنین مقوله اقتصاد و زمان ،دست یابند.

کلینیک تخصصی طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی

مشاوره، خرید متریال، طراحی،اجرا  با برترین تکنولوژی ساخت

کلینیک تخصصی طراحی و اجرای نما

طراحی و اجرا بر اساس سبک و متریال مورد نظر شما
طراحی تخصصی نمای سنتی
طراحی نماهای مدرن و پست مدرن
طراحی نمای کلاسیک
طراحی نمای رومی
طراحی نما با سنگ
طراحی نما با آجر
طراحی نمای آلومینیوم کامپوزیت ساختمان
طراحی نما با بتن اکسپز
طراحی نما با چوب
طراحی نماهای تمام شیشه
طراحی انواع نماهای ترکیبی
طراحی نما با ترکیب آجر و سنگ
طراحی نما با ترکیب کامپوزیت و شیشه
طراحی نما با ترکیب سنگ و کامپوزیت
طراحی نما با ترکیب چوب و کامپوزیت
طراحی نما با ترکیب مدرن چوب و سنگ
طراحی نما با ترکیب چوب و بتن اکسپز

  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای بازسازی فضاهای اداری و تجاری و……
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای نماهای کلاسیک، مدرن و پست مدرن
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای ویلاهای کلاسیک ، مدرن و ..
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای محوطه سازی و حیاط هایی با ویژگی های بارز و بام سبز
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای مجتمع های مسکونی با جدیدترین روش طراحی و تکنولوژی ساخت
  • کلینیک تخصصی طراحی و اجرای برج باغ با طراحی منحصر به فرد
  • کلینیک تخصصی مشارکت و سرمایه گذاری در ساخت

گروه معماری و ساختمان فاوکس

گروه مهندسین ایران معماری با مدیریت آرتور امیدآذری

بخشی را درقالب اطلاع رسانی در رابط با آثار تاریخی معماری ایران ، تدوین نموده است تا امکان اطلاع رسانی برای علاقه مندان به معماری را مهیا کرده باشد.

نارین قلعه میبد

دژ در ایران زمین انواع مختلف داشته است. دژ هایى که بر بالاى بلندى ها ساخته مى شد داراى حصار و برج و بارو بودند ودژ هایى که در دشت ها و زمین هاى هموار پدید مى آمدند. بیشتر بعد از حصار داراى خندق هاى عمیق و وسیع بودند که به هنگام ضرورت آن ها را پر از آب مى کردند. گاه دژهاى تو در تو ساخته مى شدند یعنى دژ کوچک ترى در داخل دژ بزرگ تر پدید مى آمد.

دژ هاى کوچک تر را که در داخل حصارهاى بزرگ تر ساخته مى شدند نارین قلعه مى نامیدند. نارین قلعه شاید معنای دژ کوچک است. شاید نیز از رنگ و شکل خورشید گرفته شده باشد.

قلعه هاى بزرگ و مهم یا کهندژها، محل زندگی امیران و پادشاهان بودند و بخشى از آن ها که کاخ ها و ساختمان های دولتى و سلطنتى و معابد و انبارهاى اسلحه و آذوقه و محل نشیمن و زندگى نگهبانان و دولتیان قرار داشت، ارگ نامیده مى شد.

نارین قلعه ها شهر- دژ- نیایشگاه ها ی بسیار کهن ایرانی هستند. تو در تو. خشتی بودن آن ها یکی از رازهای ماندگاری آن هاست. خشت که گوهر ساختمان این قلعه هاست، دارای توان بسیار برای ایستادگی در برابر رویدادهای طبیعی است.

میبد

یک روایت افسانه ای حکایت از آن دارد که میبد در زمان «کیومرث» بنیان گذاری شد و نخستین آدمیان از راه آب و دریا به این سرزمین پا گذاشتند. راه های باستانی آن را سواران مادی، پارسی، اشکانی و ساسانی درنوردیدند. سکه های به جای مانده از دوران «پورانداخت ساسانی» که در این شهرستان ضرب می شده است، از جمله اسناد تاریخی است که اهمیت سیاسی و شهری میبد را در دوران ساسانی نشان می دهد.

نارین‌قلعه یا نارنج‌قلعه مهمترین و دیدنی‌ترین بناى تاریخى شهرستان میبد است. می توان چنین گفت که «نارین قلعه» میبد، کهن ترین سند تاریخی و شهرسازی استان یزد است. برخی نیز آن را ساخته ی سپیبد ساسانی میبدار یا مهبد می دانند. مهبود البته از سرداران قباد و انوشیروان بود. در واقع میبد و نارنج قلعه یکی از شاهکارهای هنر و دانش انسان کهن ایرانی است.

وجود چاپارخانه ی میبد ، آب انبارها ، یخچال ها ، خانقاه ، نقاره خانه ، کاروانسراها ، ده ها برج که دیوارهای شهر را به هم پیوند می داده ، چندین آسیاب ، کوره پزخانه ، میدان ها، بازارها، دخمه و باغ ها نشانه های کافی برای شکوه و عظمت این شهر بهشتی و این گنگ دژ باستانی هستند.

نخستین قسمت در ساختن دژها، دیوارها یا حصار یا باره یا باروى قلعه بود که از خشت و گل ساخته مى شد. این بارو هر چه پهن تر بود مطلوب تر بود. گاه آن ها را آنچنان پهن مى ساختند که چندین سوار در ردیف همدیگر در بالاى آن رفت و آمد مى کردند.

به تناسب بزرگى و کوچکى حصارها، قلعه ها داراى چهار برج گرد یاچهارگوش، یا بیشتر، که از دیوار قلعه ها بلندتر بودند و دید بهتری داشتند ساخته مى شد.

پیرامون حصار قلعه ها و بالاى برج ها همه داراى دندانه هایى به نام کنگره بود. کنگره ها علاوه بر اینکه بر زیبایى معمارى قلعه ها مى افزودند، داراى سودهاى تدافعى و جنگى نیز بودند. بدین شکل که سربازان و مدافعان قلعه در پناه و پشت آن ها قرار مى گرفتند و از شکاف و روزنه اى که در وسط آن ها بود یا از فاصله دو کنگره دشمن را پاییده، تیر مى انداختند.

کنگره هاى هفت پله اى ساختمان هاى دوران هخامنشى به خصوص تخت جمشید بسیار معروفند. در هنر و معمارى این دوره از تاریخ ایران کنگره مفهوم و اهمیت فراوانى داشته است. کنگره در هنر هخامنشى از جمله نماد شهر و معبد و آتشکده و سمبل شهرنشینى و فرهنگ و شاهی بود. به همین جهت است که پیرامون و بالاى دیهیم و تاج هاى پادشاهان هخامنشى همه به شکل کنگره ساخته مى شد و در سایر آثار هنرى آن دوره کاربرد وسیعى داشت. در پیرامون نارنج قلعه نیز این کنگره های هفت پله ای که نشانی از هفت فلک و هفت آسمان نیز هست دیده می شود.

دور بالاى حصار قلعه هاى جنگى مهم، گذشته از کنگره ها در حاشیه بالاى بارو، تنوره هایى براى ریختن سنگ و گلوله هاى کروى شکل از سنگ و فلز وجود داشت که به آن ها سنگ انداز مى گویند. تا بیست سال پیش و کنار خیابان اصلی از این سنگ اندازها وجود داشت.

تاریخچه ایجاد بنا

می گویند این قلعه را دیوها ساخته اند. همه گنج حضرت سلیمان هم این جاست. احمد کاتب در تاریخ جدید یزد می نویسد: «اما قلعه در زمان سلیمان پیغمبر علیه السلام ساختند و آن چنان بود که در زمان سلیمان علیه السام، فارس تختگاه سلیمان بود…. چنانکه مشهور و مذکور است سلیمان بفرمود که دیوان، در کوهی که قابل قلاع باشد به جهت حفظ خزینه، قلعه بسازند…. دال دیو بدین کوه رسید….. خبر به سلیمان رسید. فرمود که بر این پشته، از گل و سنگ، قلعه حصین دال دیو بسازد. دال دیو به فرمان سلیمان، قلعه میبد بساخت… و چون سلیمان وفات کرد بوم لرزی پیدا شد… و اکنون که حصار او کنده‌اند همچنان سخت ترین قلاع است و او را قلعه دالان خوانند….»

محمد شبانکاره ای در مجمع الانساب ساختمان کهندژ یا دژ دالان را سرآغاز آبادی های یزد می داند.تخمین زده می شود که نزدیک سه هزار سال پیش، اقوام ماد در زمان جنگ های داخلی ایران، آن را ساختند. پیچ های تو در توی قلعه نشان می دهد که این جا قبلا یک شهر پرماجرا بوده است. بعضی ها نارین قلعه را همان دژ سفید شاهنامه فردوسی می دانند.

در نزدیکی های نارنج قلعه سفال های رنگی و نقش دار از دوران ایلامی نیز به دست آمده است و این گمان را به وجود می آورد که این دژ بیش از چهار هزار سال زندگانی کرده باشد و به همین سبب به زیگورات ها شبیه است. باید این سرزمین مورد تهاجمی دراز مدت قرار گرفته باشد که ده ها قلعه با یک نام و یک شکل در سراسر این کشور بنا شده است. علاوه بر آن باید کاربرد غیر نظامی نیز داشته باشد تا بتواند چنین شکوه و عظمتی پیدا کند و زندگانی درازی نیز بیابد.

روایتی که در تاریخ جدید یزد در باب قلعه میبد آمده بدین شرح است که اهمیت قلعه میبد مربوط به عهد سلاطین آل مظفر است که در عمران و آبادی میبد کوشا بودند و قلعه آنجا پناهگاه محلی آنان بود، و بنابر قول مولف تاریخ جدید یزد، “محمد بن مظفر در سال ۷۳۷ خزینه‌ای که در یزد بود تصرف کرد و لشکر را مرسوم داد و قلعه دالان میبد را عمارت کرد و خندق دور کرد.”

مطالب تاریخ جدید یزد که در تاریخ یزد و جامع مفیدی هم با تفاوت‌های مختصر دیده می‌شود، حکایت از قدمت قلعه دارد. مشاهده قلعه و مخصوصاً خشت‌های قطور و بزرگ آن خود نیز موید کهنگی آن است.

امروزه در محل، قلعه موجود را با نسبت “دالان” نمی‌خوانند و نامی است که متروک شده‌است. این تسمیه قدیم باید ماخوذ از «دال» باشد که نام مرغان بزرگ شکاری از نوع عقاب است. نظیر این اسم به شکل «دالدون» بر کوهی در نزدیک میمند شهر بابک اطلاق می‌شود.

ویژگی های بنا

قسمت‌های مختلف قلعه بر سطح تپه‌ای در چهار طبقه قرار دارد و هر طبقه بر طبقه دیگر اشراف دارد. بنای ارگ آن در مرتفع ترین نقطه تپه واقع شده‌است و یک طبقه هم در قسمت زیر قرار که اطاقک‌های کنده شده در دل خاک است از نوع بوکن یا بوکنه. اطراف قلعه، خندق عظیمی بوده که بعضی قسمت‌های آن به باغ تبدیل شده‌است و نقب‌های زیر آن گاهی تا یک فرسنگ امتداد دارد. و در هر گوشه نیز برجی برای نگهبانی و اتاق هایی تو در تو برای زندگانی مردمان. که در حال حاضر قسمت‌هایى از این اتاقک‌هاى کوچک تودرتو، موجود است و بسیارى از آنها نیز به علت قرار گرفتن در طبقات پایین و ریختن راهروها هنوز کشف نشده است.بعضی می گویند قلعه نظامی بوده و برخی با توجه به شکل پنج طبقه آن، احتمال می دهند زیگورات بوده و از آن به عنوان یک مرکز مذهبی و معبد استفاده می شده است. خشت های بزرگ آن باید که یادگاری از دورانی پیش از هخامنشی ها باشد.

مساحت این قلعه ۳ هکتار و بنا در ۷ طبقه و داراى برج و بارو و دربندهاى متعدد است و بالاى تپه‌اى مسلط بر شهر میبد قرار دارد.قطر پایین‌ترین حصار قلعه که قسمت بزرگى از آبادى میبد را دربر مى‌گرفت، ۵ و در بعضى قسمت‌ها به ۲۰ متر مى‌رسیده است.

باروی نارین قلعه ی میبد هنوز هم نشانه های از خود دارد. همچنین قلعه، چهار برج گرد بلند دارد و باید دانست که آنچه امروز از آن باقی مانده قسمت مرکزی آن است و نشانه هایی از برج ها و باروها در روستای کوچک(کوشک) از آن باقی است. کوشک یا کوچک نزدیک ترین روستا به دژ بود و بیشتر آن را باغ ها و قنات ها و آسیاب در برگرفته بود.

اوج اقتدار این قلعه در پیش از اسلام، مربوط به دوره ساسانیان و پس از آن مربوط به دوره آل مظفر است.

در محرم سال ۷۴۴ جنگ سرنوشت سازی که باعث پیروزی آل مظفر بر چوپانیان گشت در این محل اتفاق افتاده است. بقایای کنونی قلعه میبد، با وجود خرابی‌هایی که به مرور ایام بر آن روی آورده دیدنی است و متاسفانه در این سال‌ها به سبب ایجاد خیابان، قسمتی از آن خراب و تسطیح شده‌است.

این قلعه و شهرستان پیرامونش چهار دروازه داشته است: دروازه ی شمس آباد رو به جنوب که به آن دروازه فارس هم گفته اند. تا همین نزدیکی ها راه به فارس و یزد از کنار همین دروازه می گذشت.

دروازه کسنویه و رباطی که در کنار خود دارد و برای مسافران بین شهرها، کاروانسرا و آب انبار و چاپارخانه داشته است و هنوز پابرجاست.دروازه ی کوچک در کنار خود یک آسیاب داشته است. دروازه ی بشنیان که احتمالا در آخر روستای بشنیغان قرار دارد.

در کنار آن باید از بیده نیز نام برد. بیده با همان قدمت، یکی از دهاتی است که به مانند دژی بر فراز تپه ای بنا شده است و از اینگونه روستاها در ایران بسیار است.در روستاهای وابسته به میبد نیز دژهایی بنا نهاده شده بود که از دسته دوم و کوچکتر و با شش برج است و برخی مانند دژ مهرجرد باقی است. بقیه آن ها که برخی کاملا نابود شده اند: دژ بارچین. دژ بیده. دژ بشنیغان. دژ رکن آباد.دژ حسن آباد.

دژهای هر روستا نیز دروازه ها داشت که حکایت از شکوه این گهندژها داشته است. مانند روستای بشنیان یا بشنیگان (بشن یعنی بدنه و بیرون و بشنیان به معنی مکان بیرونی) که هفت دروازه داشت و هنوز بخش هایی از این دروازه ها باقی است:دروازه های سرکوره.کولی خانه.آسیاب لکگ.کنزی ها.سلمان.باغ خان.حاجی ملا رضا.
میدان هایی با یک ستون و جای آتش در میان آن و همراه با سکوهایی در پیرامونش بیشتر از آن که مکانی برای برگزاری شبیه خوانی باشد باید مکانی برای نیایش و گردهمایی و بازار روستا بوده باشد که در هر محله یکی از آن ها را می توان دید. به بنای بیشتر میدان ها هنوز آب انبار و بازار چسبیده است و تا همین نزدیکی هاکولیان برای فروش هیزم و انبر و بیل و چکش در آنجا بنه می زدند.

برای ارتقاء سواد علمی –پژوهشی متخصصین ، دانشجویان و علاقمندان معماری بر آن شدیم تا مجموعه کاملی از لغات، تصاویر و تعاریف تخصصی معماری را در غالب یک دیکشنری تصویری معماری ارائه دهیم.
شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر:
۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

آجر Brick

نوعی واحد بنَایی از جنس رس که در حالت خمیری به شکل یک منشور مکعبی در آمده و یا خشک شدن در آفتاب یا پختن در کوره، سخت میشود.


آجر

آجرنما Tacing brick )face brick)

آجر ساخته شده از رس مخصوص برای دیوارهای نما که اغلب به منظور ایجاد رنگ و بافت سطحی مطلوب روی آن کار شده است.

آجر نما

نوع آجر Brick Type

عنوان نشان دهنده میزان تغییرات مجاز در اندازه، رنگ و میزان آب پریدگی و پیچیدگی قابل قبول در مورد یک قطعه آجر نما.

 

درجه بندی آجر Brick Grade

عنوان نشان دهنده دوام یک قطعه آجر، هنگام قرار گرفتن در شرایط هوازدگی، ایالات متحده آمریکا – بر اساس بارندگی زمستانی سالانه و تعداد روزهای دارای چرخه ی یخ زدگی در طول یک سال – به سه ناحیه ی هوازدگی شدید، متوسط و خفیف، تقسیم شده است. (بنابراین) آجر برای استفاده در هر یک از این نواحی بر اساس مقاومت فشاری، حداکثر جذب آب و حداکثر ضریب اشباع درجه بندی میشود.

 

جذب آب Absorption

وزن آب جذب شده توسط یک واحد بنَایی رسی، هنگام غوطه ور شدن در آب سرد یا آب جوشان برای یک مدت مشخص که بر حسب درصدی از وزن حالت خشک آن واحد بنایی مشخص میشود.

 

ضریب اشباع خاص Saturation coefifcient

نسبت وزن آب جذب شده توسط یک واحد بنایی رسی غوطه ور در آب سرد، به وزن جذب شده هنگام غوطه ور شدن در آب جوشان – که نشان دهنده ی مقاومت احتمالی آجر در برابر عمل یخ زدن و آب شدن است. (باید دقت کرد که این واژه در مکانیک خاک، معادل ضریب اشباع میباشد. ولی با معنایی کاملا متفاوت از آنچه در این توضیح آمده است.)

مکش Suction) initial rate of absorption)

وزن آب جذب شده توسط یک واحد بنایی رسی، هنگام نیمه غوطه ور شدن در آب برای مدت یک دقیقه – که بر حسب گرم یا اونس بر دقیقه بیان میشود. (نسبت اولیه ی جذب آب هم نامیده میشود.)

شوره efflorescence

نهشته ای سفید و پودری شکل، تشکیل شده روی یک سطح بنایی یا بتنی نمایان ، حاصل شسته شدن نمک های حلال از بین مصالح (و آمدن به سطح) و متبلور شدن آنها. (به آن سفیدک هم میگویند.)

کوره kiln

تنوره یا اجاق مخصوص شعله دادن، پختن یا خشک کردن یک چیز مانند کوره مخصوص شعله دادن سفال، پختن آجر یا خشک کردن الوار

کوره ی آجر پزی

 

آجر نسوز firebrick

نوعی آجر ساخته شده از رس نسوز و مورد استفاده برای پوشش داخلی کوره و اجاق

 

آجر جوش clinker

نوعی آجر متراکم و سخت پخت که بطور خاص برای کف فرش کردن مورد استفاده قرار میگیرد.

 

آجر غیر استاندارد Jumbo brick

هر یک از انواع مختلف آجرهای بزرگتر از حد معمول با اندازه ی اسمی که تولید کننده ایجاد میکند.

 

آجر معمولی modular brick

آجری با ابعاد اسمی ۸*⅔۲*۴ اینچ (۲۰۳*۶۸*۱۰۲ میلی متر). (آجر مدولار هم معادل دیگر آن است که چندان رایج نیست.)

 

آجر مهندسی Engineered brick

آجری با ابعاد رسمی ۸*⅕۳*۴ اینچ (۲۰۳*۸۱*۱۰۲ میلی متر).

 

راسته stretcher

آجر یا هر واحد بنایی دیگر، که در یک دیوار به صورت افقی قرار میگیرد به نحوی که وجه باریک درازتر آن نمایان و یا با سطح دیوار موازی است.

 

کلَه header

آجر یا هر واحد بنَایی دیگر، که در یک دیوار به صورت افقی قرار میگیرد. به نحوی که وجه باریک کوتاه تر، نمایان و یا موازی با سطح دیوار است.

 

نره سر Rowlock (rollock)

آجری که روی لبه ی درازترش قرار میگیرد. به نحوی که وجه باریک کوتاه تر آن نمایان است. (معادل دیگر آن میتواند آجر کلَه ی ایستاده باشد.)

 

هره soldier

آجری که بصورت قائم قرار گرفته، به نحوی که وجه باریک درازتر آن نمایان باشد.نره راسته sailor

آجری که به صورت قائم قرار گرفته، به نحوی که وجه عریض آن نمایان است.

 

نره خفته Shiner (bull stretcher)

آجری که به صورت افقی روی وجه باریک درازتر خود ایستاده، به نحوی که وجه عریض آن نمایان است. (معادل دیگر آن میتواند آجر راسته ی ایستاده باشد.)

 

آجر کاری brickwork

ساختمان سازی با آجر و یا به عبارت بهتر، هنر پیوند دادن مؤثر آجرها به هم

آجر نما

 

آجرچینی bond

هر یک از انواع مختلف چیدن واحدهای بنَایی، با طرحی منظم، قابل تشخیص و معمولاً هم پوشان – به منظور افزایش مقاومت و بهبود ظاهر ساختمان. (این کلمه، در مورد چیدن هر نوع واحد بنَایی به کار میرود، ولی در این قسمت، منظور اصلی آجر است.)

آجر چینی


راسته چینی Running bond (stretcher bond)

نوعی پیوند در آجرکاری یا هر نوع مصالح دیگر. متشکل از راسته های هم پوشان. (معادل دیگر آن پیوند راسته میباشد.)

راسته چینی

آجر چینی آمریکایی Common bond ) American bond)

نوعی آجر چینی با یک رج آجر کلَه در بین پنج یا شش رج آجر راسته.

آجر چینی آمریکایی


ته بند  (Closer (closure

یک واحد بنَایی که برای تمام کردن یک رج یا کامل کردن پیوند در گوشه ی یک دیوار، شکسته یا شکل داده میشود. (رج بند هم معادل رایجی برای آن میباشد.)

 

آجر چینی انگلیسی English bond

نوعی آجر چینی با رج های یک در میان از آجرهای راسته و کلَه، که در آن کله ها روی راسته ها متمرکز میشوند و درزهای بین راسته ها در تمام رج ها مانند خطی به صورت قائم ادامه می یابد.

 

آجر قلم دانی Queen closer (queen closuer)

آجر (شکسته ای) با عرضی مساوی با نصف عرض معمول، مورد استفاده برای کامل کردن یک رج یا فاصله انداختن بین آجرهای راسته.

آجر قلمدانی


آجر چینی کلَه راسته Flemish bond

نوعی آجر چینی با کله و راستههای یک در میان در یک رج که هر کلَه در بالا و پایین یک راسته متمرکز شده است.

 

آجر کلاغ پز King closer (king closure)

یک آجر سه چارکی (سه چهارم یک آجر) برای تمام کردن یک رج با فاصله انداختن بین آجرهای راسته.

انواع آجر

رج راسته Stretching course

یک رج ممتد از آجرهای راسته، در آجرکاری

 

رج کلَه Heading course

یک رج ممتد از آجرهای کلَه، در آجرکاری

 

آجر چینی ضربی Soldier course

یک رج ممتد از هره ها در یک کار آجری.

 

آجر چینی توده ای Stack bond (stacked bond)

نوعی پیوند در کار با آجر یا هر نوع مصالح دیگر، دارای رج های متوالی از آجرهای راسته که کلیه بندهای قائم آنها بصورت قائم در یک امتداد قرار گرفته است. (معادل دیگر آن، آجرچینی ردیف چین است.)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

گروه مهندسین ایران معماری با مدیریت آرشیتکت آرتورامید آذری

در این بخش تحت عنوان مقالات در معماری بر آن شده ایم تا مجموعه ایی از مقالات ،گفتارها و نظریات موجود در جامعه معماری ایران و جهان را ارائه دهیم، تا سرآغازی نوین در عرصه بحث مبانی و مفاهیم نظری معماری باشد.

شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر:۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

سبک دیکانستراکشن

دریدا

 

معماری دیکانستراکشن

 

معماران سبک دیکانستراکشن که در اوایل دهه نود میلادی به سمت مکتب فولدینگ گرایش پیدا کرد ند براین نظریه خود را پایبند ندیدند. انها در روند شکل گیری موضوعات علمی وفلسفی  جدیدتر حرکت علمی و فلسفی جدیدی که از اواخر دهه ۱۹۷۰ بامبحث دیکانستراکشن شروع شده بود را ادامه دادند .

چارلز دیکنز شخصی بود که این نظریات را وارد حوزه معماری کرد .از نظر چارلز جنکز معماری باید معلول باشد .معلول دیدگاه انسان از خود واز جهان پیرامون خود معماری باید معلول شرایط امروز باشد. به عقیده جنکنز اگر در جهان سنت فرم تابع سنت ودر جهان مدرن فرم تابع عملکرد بوده است” در جهان کنونی فرم تابع دیدگاه جهانی باید باشد”.

اگر میس وندرو شعار کمتر بیشتر است را در معماری مدرن مطرح کرد جنکنز بر اساس نظریه پیچیدگی و شعار بیشتر متفاوت است را تکرار کرد.

یکی از ساختمان های جالب توجه که در این سبک ساخته شد طرح فرانک گهری برای موزه گوگنهایم در شهر بیلبائو است . گهری بر خلاف اکثر معماران زیاد اهل بحث وتبیین مبانی نظری نیست .

معماری گهری از یک معماری دو بعدی که سطوح را در مقابل و در تقابل با یکدیگر نشان می داد به سمت یک معماری سیال وسه بعدی گرایش پیدا کرده است وبهترین نمونه کار او در این زمینه موزه گوگنهایم است .

پلان ساختمان به صورت گلی است در حال باز شدن وشکوفا شدن . احجام سه بعدی منحنی شکل که با  ورقهای فلزی تیتانیم پوشیده شده همچون گلبرگهای یک گل از مر کز ساختمان به سمت بیرون گسترش یافته اند .در این ساختمان معماری امواج چرخش واستمرار نرم ومشابهت خودی  با  استادی تمام  وبه صورت  خلاقانه ای طراحی شده است .

یکی از ایراد هایی که جنکز به این ساختمان گرفته است یک اندازه بودن صفحات تیتانیوم بر روی سطوح با انحنای متفاوت ساختمان است.

جنکز ضوابط این معماری را در هشت مورد خلاصه کرده است:

۱)  ساختمان مجاور طبیعت با استفاده از گفتمان طبیعی

۲) نمایش مبدا کیهانی سازمان دهی خودی وظاهر شدن وپرش به یک سطح بالاتر ویا پایین تر

۳)  عمق سازمان دهی وپیچیدگی ومرز اشفتگی

۴) تجلیل از گوناگونی  و تنوع و دگرگونی

۵) ایجاد گوناگونی از طریق روش های تکه چسبانی (کولاژ)

۶)  تصدیق زمان وبرنامه اجباری و چرخه طبیعی و کثرت گرایی

۷)  بیان موضوعات به  صورت نشانه های دو گانه  یعنی نشانه های زیبایی و نشانه های ایده ها

۸)  توجه به علم خصوصا علم معاصر در مورد مباحث نشانه های کیهانی

 

 

– ۱ – ۱ – کل و جزء

در هر سیستم ساختی، یک عنصر هست که نسبت به بقیه عناصر سیستم حالت مشخص و ممتازی دارد. این عنصر واحد به معنای کل است . در مقابل سایر عناصر که «کثیر» هستند و معنی جزء دارند. کل که به واحد بودن شناخته می شود، عامل اتحاد اجزاء و تشکیل سیستم آن، به گونه ای است که تمام این مجموعه در برابر سایر نظامها، واحد مستقلی را تشکیل می دهد. وظیفه نهایی کل به وحدت رساندن اجزاء است . مانند مغز که به عنوان عنصر واحد و حاکم عملکرد سیستماتیک و منظم، بدن را هماهنگی و رهبری می کند.

بیان فرق می تواند اساس متدولوژی طراحی معماری قرار گیرد. مصداق این چنین نظری را در قالب هنرهای مختلف و حتی معماری می توان یافت . مفاهیمی چون نقطه عطف یا عنصر حاکم در ترکیب، محور اصلی در یک مجموعه معماری و قطب در یک بنای معماری هر کدام نمودهای نیاز یک مفهوم کلی هستند و جزء لاینفک معماری سنتی می باشند.

۶ – ۱ – ۱ – خصوصی عمومی

دو صفت ویژه دیگر فضا که رابطه مستقیم با صفات دیگر مانند حرکت، نور و صدا را دارند. صفتهای عمومی و خصوصی بودن فضا می باشند. عرصه های خصوصی عمومی در معماری، خود را از طریق شواهد، جلوه گر می کنند که متشکل از ابعاد، عرصه ها، خصوصیات نور، حرکت و صدای مربوط به آنها است . حریم خصوصی بودن یک اتاق خواب، موقوف به سکوت، آرامش، آسایش، و تاریکی نسبی در مقابل فزونی فعالیت، صدا، حرکت و روشنایی در یک فضای عمومی است . در زیر این روابط را به شکل نمودار انطباق مفاهیم دیالکتیکی نشان داده ایم.

روشنایی کمتر ——————————— روشنایی بیشتر
حرکت کمتر ——————————— حرکت بیشتر
فضای کمتر ——————————— فضای بیشتر
خصوصی تر ——————————— عمومی تر
مفاهیم فوق در فرهنگ و معماری سنتی به خوبی قابل مشاهده و تفکیک است .

 

۷ – ۱ – ۱ – ایستایی و پویایی فضا

حرکت و توقف در خلق فضای معماری بخصوص در مسیری که برای حرکت فرد در فضا در نظر گرفته می شود همیشه مورد نظر طراح بوده و او به وسیله ارایه تناسبات و اندازه های خاص، ارایه عنصرهای معرف و ایجاد ریتم به فضا حرکت می دهد و در جایی دیگر که نیازی به مکث و توقف باشد با گشایش در فضا و سایر ابزار، حالت توقف را به شخص القاء می کند. برای مثال یکی از کوچه های بافت قدیمی شهر یزد را می توان بررسی کرد. در مقابل فضای مستطیل شکل کشیده که در جهت طولش خصوصیت پویایی دارد، ناگهان فضای مربع گشوده می شود که به فضا خصوصیت ایستا بودن می بخشد.گاهی مورد قرارگیری عملکردهای دیگر در کنار یک فضا قوت بیشتری به ایستا بودن آن فضا می بخشد. این صفت در فضاهای بسته و باز نیز دیده می شود. (شکل شماره ۱)

طراح در خلق یک فضای پویا یا ایستا عموما از موارد زیر بهره می گیرد:
-تناسبات و ابعاد خاص (افقی و عمودی )
– ریتم
– عناصر معرف مانند (دروازه )
– عملکردهای جانبی

 

۸ – ۱ – ۱ – کمپوزیسیون

از دیگر خصوصیات و صفتهای معماری سنتی توجه به وزن و ترکیب بنا یا به عبارتی «کمپوزیسیون » است . هنگامی که عناصر کالبدی با هم ترکیب شده و مجموعه ای را تشکیل می دهند، لزوم هماهنگی از نظر وحدت شکل وجود دارد، تا مجموعه که از بناهای مختلف با کاربردهای متفاوت، تشکیل شده بتواند به عنوان واحدی همانند و هماهنگ مطرح شود. چنین ترکیبی را ترکیب دارای کمپوزیسیون می خوانیم

در معماری سنتی کمپوزیسیون به صورتی کلاسیک مطرح است و بیشتر در غالب کمپوزیسیون قرینه، محوری و مرکزی دیده می شود. البته نمونه های بعد از صفویه در ایران وجود دارد که معماری (معمولا فضای باز)، دارای کمپوزیسیون کمی آزادتر می باشد. از طرفی یک اصل مهم در کمپوزیسیون مطرح است و آن وجود یک عنصر به عنوان قلب یا قطب(dominant) در یک کمپوزیسیون است که حاکم بر تمام اجزاء می باشد. طراح برای هدایت شخص در فضای معماری، با ایجاد یک کمپوزیسیون مناسب و با کمک گرفتن از صفات دیگر فضا با القاء بصری، شخص را به طرف مقصد نهایی مجموعه هدایت می کند. قطب، یک فضای معماری است که معمولا” اصلی ترین و مهم ترین منظور و کاربرد فضایی را دربردارد و عامل اتحاد اجزاء و به وحدت رساندن آنهاست . (شکل ۲)

تقارن در کمپوزیسیون عموما” در بناهای سنتی دیده می شود. مهم ترین اثر بصری تقارن ایجاد تعادل و توازن در فضا است . (شکل ۳)

 

۹ – ۱ – ۱ – مقیاس و تناسبات

معماری ایرانی همواره بیشترین توجه را به جنبه های مثبت معماری، مقیاس انسانی، تناسبات و…. معطوف می کرده، محاسبات و هندسه چنان پر اهمیت بوده که فقط معماران طراز اول، دانشمند و مهندس خوانده می شدند، بالاترین وظیفه معمار شناخت تناسبات و ابعاد قسمتهای پر و خالی و تجسم فضایی نیروهای ساکن و جاری در کالبد ساختمان بوده است .
یکی از مهم ترین قسمتهای ایجاد یک فضای کالبدی، سطوح آن است که تغییرات در اندازه و تناسبات آن، حالات روحی و روانی مختلفی را القاء می کند. از طرفی تناسب اندازه ها با روحیات و حالات انسانها، مسیله مقیاس انسانی را میان می کشد. پس به طور کلی می توان گفت:

۱ – منظور از تناسبات، رابطه بین ابعاد مختلف یک فضا یا شی ء ) مستقل از اندازه آن ) است .
۲ – منظور از مقیاس، رابطه بین ابعاد یک شی ء یا فضا با اشیاء و فضاهای دیگر می باشد.
۳ – چنانچه اندازه یک فضا با پیکر انسان و رفتارهای فیزیکی – روانی او در ارتباط خوب و مطلوب باشد، گفته می شود که فضا مقیاس انسانی دارد.

با نگرشی تحلیلی بر چند نمونه از بناهای معماری سنتی ایرانی می توان دریافت که همواره ابعاد و تناسبات یک کالبد، دارای پیمون مشخصی بوده که از نظر زیبایی شناسی و انطباق با موارد کاربردی (یا به طور کلی فونکسیون ) پاسخ را ارایه داده است .

۱۰ – ۱ – ۱ – محصور کردن فضا

کیفیت هر فضایی با هر ابعاد و تناسبی از نظر بصری واجد شرایطی است که به عکس العملهای احساسات انسانی مربوط است . طراحی یک فضا می تواند چنان آگاهانه صورت پذیرد که انسان وقتی در آن قرار می گیرد احساس ویژه ای در وی پدید آید. در یک فضای بسته که به وسیله سطوح مادی پدید می آید ترکیب سطوح و میزان محصور بودن فضا از جمله خصوصیات مهم فضا می باشد.

احساس محصور بودن در فضا اساسا” بر رابطه فاصله چشم ناظر از ارتفاع بدنه محصورکننده فضا استوار است . عناصر محصورکننده فضا با توجه به موقعیت و سلیقه طراح انتخاب شده و می توان از آن جمله موارد زیر را نام برد. (شکل ۴)

۱ – قسمتهای سرپوشیده یک معبر
۲ – بدنه فضا
۳ – ردیفی از درختان
۴ – اختلاف سطح

 

۱۱ – ۱ – ۱ – فضاهای متباین

معماری سنتی دارای گنجینه های گرانبها از فضاهای متباین و متفاوت است . این فضاها بیشترین اثر بصری و احساسیشان، جلوگیری از یکنواختی فضاهای معماری و شهری است . فضاهایی که از نظر خصوصیت اجزاء و عناصر، دارای تفاوتهای خاصی هستند، فضاهای متباین محسوب می شوند. (شکل ۵)

فضاهای متباین در معماری سنتی معمولا” با تغییر در ابعاد فضا (پهن و باریک شدن ) و با ایجاد فضاهای باز و سرپوشیده در امتداد هم مطرح می شوند البته کاربردهای دیگری چون ایجاد سایه برای مقابله با شرایط اقلیمی خاص منطقه نیز در این میان مطرح می شود.

عناصر و عوامل به وجود آورنده در فضای متباین را می توان به صورت زیر تفکیک کرد:
– تغییر در مقیاس دو فضا
– تغییر در نوع فضا
– تغییر در درجه محصور نمودن فضا
– تغییر در عناصر محصورکننده فضا و……

 

۱۲ – ۱ – ۱ – رنگ

رنگ، نقش مؤثری در برقراری حالات مختلف در فضای معماری ایجاد می کند. رنگها بر حسب مقدار، روشنایی و خصوصیت طول موجشان، هماهنگی ها و تضادهای منطقی با یکدیگر می سازند، که تعیین آن ساده است . برای دریافتن آن به آسانی می توانیم به ترتیب قرار گرفتن رنگها در شکل طیف نور سفید که نظام طبیعی رنگها را بیان می کند تکیه کرده و بردار روشنایی را بر طیف سفید نور منطبق کنیم . این نور سفیدی که از مادون قرمز شروع و به ماوراءبنفش ختم می شود در هر دو انتها به خاطر تغییرات طور موج، عملا” به تیرگی می گراید و در وسط طیف که رنگ زرد قرار دارد شدت روشنایی به حداکثر می رسد. زرد بیشترین مقدار روشنایی و بنفش کمترین مقدار روشنایی را دارد و این دو تقابل های اساسی را در دایره رنگها تشکیل می دهند. به همین ترتیب رنگهای بینابین هم خود به خود هر یک بر حسب ارزش روشنایی شان در دایره رنگها نسبت به یکدیگر مشخص می شوند.

رنگ می تواند بر سطوح معماری با روابط صحیح جا بگیرد و تأثیرات کامل و هماهنگی با سایر صفحات فضا داشته باشد.

 

۱۳ – ۱ – ۱ – نقاط عطف

سیمای شهرهای سنتی ایران عموما دارای عناصر بصری همگن و هماهنگ است که در آن از نظر بصری عنصر یا عناصری طلب می شوند که گذشته از کاربردهای روزمره، نشانگر و سمبول آداب و رسوم و اعتقادات مردم می باشند، و به صورت نقطه عطفی در سیمای شهری مطرح شوند. این گونه بناها در کلیه شهرهای سنتی ایران دیده می شوند، که در اکثر موارد دارای روحیه ای مذهبی یا فرهنگی که غنی ترین و ریشه دارترین موضوع در فرهنگ ساکنان آن شهرها بوده می باشد، برای مثال می توان منارها و گنبدهای مساجد جامع را به عنوان نقطه عطفی در سیمای شهرهای گذشته مطرح کرد. (شکل شماره ۶) نقاط عطف در مقیاسهای مختلف عرضه شده و محدود به مقیاس شهری نیستند. در تقسیمات کوچکتری مانند مرکز محله، یک مجموعه معماری و یا حتی یک بنا آورده می شود.

فضاهای معماری پس از آن که به عنوان بازگو کننده تفکرات و اعتقادات مطرح شد در قالب یک کالبد برای کاربرد یا کاربردهای مشخص مطرح می شود. اصلی در معماری سنتی در رابطه با کاربرد فضاها وجود دارد که شاید مهم ترین نکته این مبحث باشد و آن چند عملکردی بودن فضاهای معماری سنتی است . چه در معماری فضاهای عمومی و چه در معماری فضاهای خصوصی

از طرفی می توان این موضوع را در رابطه با عناصر تشکیل دهنده کالبد معماری نیز مطرح کرد. بدین صورت که کمتر بین عنصر یا جزیی از بنا را در معماری سنتی می توان یافت که صرفا” یک عملکردی باشد. عموما” عناصر تشکیل دهنده کالبد معماری نه تنها هماهنگکننده نیازهای روحی و بصری فضا هستند بلکه در جوابگویی به شرایط محیطی و شالوده بنا و غیره نیز کاربرد دارند.

 

نتیجه گیری

مبانی نظری طراحی

در معماری، هر طرح یک سیستم است . با یک دید کلی هر اثر هنری یک سیستم است که در هماهنگی اجزاء متشکله اش زاده می شود. در هر سیستم عامل، تعیین کننده و شکل دهنده «کل » آن سیستم است . شکل و نظم هر کار معماری نیز به همین ترتیب متکی بر شکل و نظم کل آن است . کل در معماری از طرفی مترادف فرم است و فرم (صفتهای ویژه فضا) عامل قبلی و تعیین کننده برای فونکسیون است . از طرف دیگر «کل » در معماری همان فضای واحد، عمومی و جمعی، با حرکت و نوربیشترین است، در نتیجه فرض بر این است که در معماری، عرصه کلی واحدی، وجود خواهد داشت که حرکات «انسان » و روابط بین فضاهای «جزء» را تعیین و تأمین می کند. به این ترتیب، در هر کار طراحی، ما باید در وحله اول به کل فکر کنیم . برای رسیدن به طرح از طریق یک نظم سیستماتیک، ما باید از کل شروع نماییم . کل در هر طرح عبارت است :

از سیستم حرکت و ارتباط فضاها با یکدیگر، به علاوه صفتهای مناسب و هماهنگ شده فضاها.

در حقیقت حرکات را نظم دهیم، طرح خود را منظم می شود – نور را نظم دهیم فضا خود منظم می شود – کل را نظم دهیم اجزاء خود منظم می شوند – معماری از میان هماهنگی همه این نظامها به مبانی اصیل خود نایل می گردد.

 

تشخیص فرم

خصوصیت عملکردی فضا، به دنبال صفتهای فرمال فضا می آیند و وقتی ما اتاق را ساختیم، خود به خود عملکرد را تعیین کرده ایم . بنابراین در معماری، یعنی در ساختن فضاها، ما به منظور دستیابی به فونکسیون باید از فرم شروع کنیم .
فرم یعنی ارزشهای فضا به عنوان «سیمای طبیعی و عینی فضا» می تواند، چیزی قابل تشخیص و اندازه گیری باشد، (دررابطه با نیاز یعنی «فونکسیون » فضا) منتها تشخیص فرم وظیفه مهم معمار است که از یک طرف صفتهای ویژه فضا را برحسب نظام طبیعی شان هماهنگ کند و از طرف دیگر، نیازهای مشخص هر فضای عملکردی را تشخیص دهد. برای مثال وقتی ارزشهای زیبایی را در قرار دادن یک تختخواب در فضا بدست خواهیم آورد که فضا با صفتهای ویژه تاریکی، سکوت، سکون و خصوصی بودن (که صفات ویژه فرمال یک اتاق خواب هستند) همراه باشد.

 

فهرست منابع

(۱) آریان پور. ا. ح . جامعه شناسی هنر – تهران: انجمن کتاب هنرهای زیبا ۱۳۵۴
(۲) افشار. ایرج . یادگارهای یزد – تهران: انجمن آثار ملی، ۱۳۵۴٫
(۳) توسلی . محمود. ساخت معماری در اقلیم گرم و خشک ایران – تهران: دانشکده هنرها. ۱۳۵۳
(۴) توسلی . محمود. اصول و روشهای طراحی شهری و فضاهای مسکونی در ایران (جلد اول ) – تهران: وزارت مسکن و شهرسازی . ۱۳۶۵٫
جعفری . جعفربن محمد. تاریخ یزد – تهران: بنگاه ترجمه نشر کتاب . ۱۳۳۷٫
فلامکی . محمدمنصور. باز زنده سازی بناها و شهرهای تاریخی . تهران: انتشارات دانشگاه تهران . ۱۳۶۵
کاتب . احمدابن حسین . تاریخ یزد – تهران: انتشارات فرهنگ ایران زمین . ۱۳۴۵
کسمایی . مرتضی . اقلیم و معماری – تهران: انتشارات خانه سازی . ۱۳۶۳
کیانی . محمدیوسف. معماری ایران دوره اسلامی – تهران: دانشکده هنرها. ۱۳۶۶
کیانی . محمدیوسف. شهر و شهرنشینی – تهران: هواپیمایی ملی هما. ۱۳۶۵
گروه مطالعات . فرهنگ معماری ایران – تهران: دانشکده هنرها. ۱۳۵۷٫
گروه مطالعات . سنت در معماری – تهران: وزارت آبادانی و مسکن . ۱۳۴۹
تحقیقات ساختمان و مسکن . طرح جامع شهر یزد (تجدید نظر) – تهران: مشاورین شهربد. ۱۳۶۳
گروه مطالعات . معماری بومی – تهران: انجمن فرهنگی ایران و ایتالیا. ۱۳۶۵٫
(۱۵) Ardalan Nader The SENSE OF UNITY : Chicago . The university of chicago Bakhtiar Laleh
Museum Vol.XXVI No 3/4 1974 Quarterly Review published by Vnesco
فرانسیس وی . کی . چینگ. معماری: فرم فضا و نظم/. – تهران: دانشگاه تهران . ۱۳۶۸
هاشمی . رضا. مجله آبادی شماره /۴٫ – تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران . ۱۳۷۱
بزرگمهری . زهره . هندسه در معماری/. – تهران: سازمان میراث فرهنگی . ۱۳۷۲
پیرنیا. محمدکریم . معماری اسلامی ایران/. – تهران: دانشگاه علم و صنعت . ۱۳۷۱

دیکانستراکشن

 

 

دیکانستراکشن در فارسی به ساختار زدایی ، شالوده شکنی ، واسازی ، بنیان فکنی ، ساختار شکنی و بن فکنی ترجمه شده است . شاید این کثرت اسامی به دلیل آن باشد که دیثکانستراکشن یک نگرش چند وجهی و چند معنایی به دال و مدلول و هر نوع متنی دارد

از آنجایی که مبانی دیکانستراکشن مستقیما از فلسفه دیکانستراکشن استخراج شده و به لحاظ آشنایی نسبتا اندک معماران با فلسفه این مکتب ، برای استنباط معماری دیکانستراکشن ، ابتدا لازم است فلسفه دیکانستراکشن و مهم تر از آن ، زمینه های نظری این نحله فکری تبیین شود.

در نیمه اول قرن بیستم مهم ترین مکتبی که ادامه دهنده فلسفه مدرن محسوب می شد ، فلسفه اصالت وجود بود . ژان پل سارتر ( ۱۹۸۰ – ۱۹۰۵ ) فیلسوف فرانسوی  ، پایه گذار این مکتب است . او خرد گرایی مدرن ، که توسط دکارت ، کانت و سایر بزرگان مدرن مطرح و تبیین شده بود ، را اساس فلسفه خود قرار داد . سارتر معتقد  به خرد گرایی استعلایی ( Transendental Mind  ) است . از نظر وی ، ” فرد ماهیت خویش را شکل می دهد و نباید از این عامل در مسیر شخصیت فرد غافل ماند … سارتر آزادی بی قید و شرط را از امکانات ذهن آدمی دانست . به نظر او آدمی آزاد است هر چه می خواهد اختیار کند و به همین جهت است که باید او را مسئول انتخاب های خود دانست . “

 

از نیمه دوم قرن اخیر ، فلسفه مدرن و مکتب اصالت وجود و خرد باوری از طرف مکتب جدیدی به نام مکتب ساختارگرایی مورد پرسش قرار گرفت . این مکتب در ابتدا توسط فردیناند دو سوسور ، زبان شناس سوییسی و لوی استراوس ، مردم شناس فرانسوی ، مطرح شد . ساختارگرایی واکنشی در مقابل خرد استعلایی و ذهنیت مدرن است . ساختارگراها معتقدند که عاملی مهم تر از ذهن وجود دارد که پیوسته مورد بی مهری قرار گرفته و آن ساختار زبان است . از نظر اندیشمندان ساختارگرا ، می باید ساختارهای ذهن بشری را مطالعه کنیم و این ساختارها بسیار مهم هستند . ساختار ذهن مبنایش زبان است . انسان بوسیله زبان با دنیای خارج مرتبط می شود

اگر به عقیده دکارت همه چیز آگاهانه شکل می گیرد ، به نظر استراوس ، ساختارهای فرهنگ ، اساطیر و اجتماع آگاهانه نیست ، همه آنها در ساحت ناخود آگاه شکل می گیرد و مولفی ندارد . استوارس استیلای سیصد ساله ذهن استعلایی را زیر سوال برد . اگر از دوره دکارت ، انسان موجودی است خردورز ، از نظر استوارس موجودی است فرهنگی و ماهیت انسان در بستر فرهنگ شکل می گیرد . لذا جهت رهیافت به ماهیت بشر ، باید زبان ، فرهنگ و قومیت را مطالعه کنیم .به طور کلی ، ” روش ساختارشناسی ، یافتن و کشف قوانین فعالیت بشری در چهار چوب فرهنگ است که با کردار و گفتار آغاز می شود . رفتار و کردار نوعی زبان است . به همین دلیل ساختارگراها ، ساختار های موجود در پدیده ها را استخراج می کنند . ” چنانچه ژان پیاژه ( ۱۹۸۰- ۱۸۹۶ ) ، روان شناس فرانسوی ، مطالعات وسیعی در مورد ساختارهای رشد ذهن کودک و شخصیت کودک انجام داد

مکتب دیکانستراکشن که یکی از شاخه های مهم فلسفه پست مدرن محسوب می شود ، نقدی به بینش ساختارگرایی و همچنین تفکر مدرن است

مکتب دیکانستراکشن توسط ژاک دریدا (    – ۱۹۳۰ ) ، فیلسوف معاصر فرانسوی ، پایه گذاری شد . دریدا با ساختارگراها مخالف است و معتقد است که وقتی  ما به دنبال ساختارها هستیم از متغیر ها غافل می مانیم ، فرهنگ و شیوه های قومی هر لحظه تغییر می کند ، پس روش ساختارگراها نمی تواند صحیح باشد . دریدا از سال ۱۹۶۷ ، یعنی زمانی که سه کتاب او منتشر شد ، در مجامع روشنفکری و فلسفی غرب مطرح گردید . این سه کتاب عبارتند از :

 

گفتار و پدیدار ، نوشتار و دیگر بودگی و نوشتار شناسی

از نظر دریدا فلسفه غرب دچار نوعی ورشکستگی است و در حال حاضر پویایی خودش را از دست داده است .
به عقیده دریدا ، یک متن هرگز مفهوم واقعی خودش را آشکار نمی کند ، زیرا مولف آن متن حضور ندارد و هر خواننده و یا هر کس که آن را قرائت کند ، می تواند در یافتی متفاوت از قصد و هدف مولف داشته باشد . ” نوشتار مانند فرزندی است که از زهدان مادر ( مولف ) جدا شده . هر خواننده ای می تواند برداشت خود را داشته باشد . “

از نظر دریدا ، نوشتار ابزار خوبی برای انتقال مفاهیم نیست و یک متن هرگز دقیقا همان مفاهیمی را که در ظاهر بیان می کند ندارد . متن به جای انتقال دهنده معنا ، یک خالق است . به همین دلیل در بینش دیکانستراکشن ، ما در یک دنیای چند معنایی زندگی می کنیم . هر کس معنایی و استنباطی متفاوت با دیگران از پدیده های پیرامون خود قرائت می کند .

تقابل دوتایی موضوع دیگری است که دریدا نقد کرده است . تقابل های دوتایی همچون روز و شب ، مرد و زن ، ذهن و عین ، گفتار و نوشتار ، زیبا و زشت و نیک و بد همواره در فلسفه غرب مطرح بوده است . از زمان افلاطون تا کنون همواره یکی بر دیگری برتری داشته است. ولی به نظر دریدا هیچ ارجحیتی وجود ندارد . او این منطق سیاه و سفید و مسئله یا این یا آن را رد مردود می داند

به عنوان مثال ، در فلسفه غرب همیشه گفتار بر نوشتار به دلیل حضور گوینده ارجحیت داشته است . ولی به عقیده دریدا ، معنای متن را گوینده تعیین نمی کند ، بلکه شنونده و یا خواننده متن است که با توجه به ذهنیت و تجربه خود این معنا را که می تواند متفاوت از منظور و غرض گوینده یا مولف باشد مشخص می کند . لذا لزوما گفتار بر نوشتار ارجح نیست .
باید عنوان شود که تعریف دقیق و مشخصی از دیکانستراکشن وجود ندارد ، زیرا هر تعریفی از دیکانستراکشن می تواند مغایر با خود دیکانستراکشن تفسیر و تاویل شود

خود دریدا می گوید : ” دیکانستراکشن کردن یک متن به معنای بیرون کشیدن منطق ها و اسنتباطات مغایر با خود متن است . در واقع گسترش درک مجازی است

به طور کلی دیکانستراکشن نوعی وارسی یک متن و استخراج تفسیرهای آشکار و پنهان از بطن متن است . این تفسیرها و تاویل ها می تواند با یکدیگر و حتی با منظور و نظر پدید آورنده متن متناقض و متفاوت باشد . لذا در بینش دیکانستراکشن ، آنچه که خواننده استنباط و برداشت می کند واجد اهمیت است  و به تعداد خواننده ، برداشت ها ، استنباطات گوناگون و متفاوت وجود دارد . خواننده معنی و منظور متن را مشخص می کند و نه نویسنده . ساختاری ثابت در متن و یا تفسیری واحد از آن وجود ندارد . ارتباط بین دال و مدلول و رابطه بین متن و تفسیر شناور و لغزان است

شخصی که این مباحث فلسفی را وارد عرصه معماری نمود ، پیتر آیزنمن، معمار معاصر آمریکائی است . آیزنمن نه تنها با مقالات و سخنرانی های خود ، بلکه با فضاها ، کالبدها و محوطه سازی های متعددی که ساخته ، فلسفه دیکانستراکشن را به صورت یکی از مباحث اصلی معماری در طی دهه هشتاد میلادی در آورد

آیزنمن در مقاله ای به نام ” مرز میانی ” ، هم فلسفه مدرن و هم معماری مدرن را به باد انتقاد گرفت . از نظر وی ، معماری مدرن بر اساس علم و فلسفه قرن نوزده بنا شده است . به عقیده آیزنمن ، بحث ارزشی هگل در مورد تز ، آنتی تز و سنتز ، دیگر در جهان امروز کاربرد ندارد . فیلسوفان پست مدرن مانند نیچه ، فروید ، هایدگر و دریدا رابطه ما را با جهان هستی عوض کرده اند

علم قرن نوزدهم و یقین علمی آن دوره دیگر اعتبار خود را از دست داده است . قوانین جدید فیزیک مانند قانون نسبیت آلبرت اینشتین و اصل عدم قطعیت ورنرهایزنبرگ ، دریافت ما را از جهان پیرامون تغییر داده است

لذا اگر معماری یک علم است باید این معماری بر اساس علم و فلسفه امروز و دریافت کنونی ما از خود و محیط اطراف باشد . معماری امروز ما باید از علم و فلسفه قرن نوزده گذر کند و خود را با شرایط جدید منطبق سازد . همچنان که معانی ، مفاهیم و نمادها در علم و فلسفه عوض شده ، در معماری نیز باید عوض شود .

آیزنمن معتقد است که مدرنیست ها مدعی هستند که مدینه فاضله را باید در آینده جست و جو کرد . پست مدرنیست ها نیز به دنبال این مدینه فاضله در گذشته هستند ، ولی معماری امروز باید این مدینه فاضله را در شرایط امروز پیدا کند . در این مورد وی از واژه ” Presentness  ” به معنای ” اکنونیت ” استفاده کرده و معتقد است که معماری در هر زمان و مکان باید اکنونیت داشته باشد . متعلق به زمان و مکان حاضر باشد .

برای رسیدن به شرایط فوق ، باید قوانین گذشته معماری را بر هم زد و از آنجایی که این قوانین قراردادی هستند و نه طبیعی ، لذا بر هم زدن آنها ممکن است . حقایق و نمادهای گذشته باید شکافته شود ( دیکانستراکت شوند ) و مفاهیم جدید مطابق با شرایط امروز از دل آنها استخراج شود

پیتر آیزنمن بر این باور است که در زندگی امروز ما ، دوگانگی هایی مانند وضوح و ابهام ، ثبات و بی ثباتی ، زشتی و زیبایی ، سودمندی و عدم سودمندی ، صداقت و فریب ، پایداری و تزلزل ، صراحت و ایهام وجود دارد . نمی توان از یکی برای استتار دیگری استفاده کرد ، بلکه این تقابل ها و دوگانگی ها می بایست در ساحت معماری به عنوان تجلی گاه شرایط زندگی امروز ما به نمایش گذاشته شود .

در گذشته و همچنین در معماری مدرن و پست مدرن آنچه که حضور داشته ، تقارن ، تناسب ، وضوح ، ثبات ، مفید وبودن و سودمندی بوده است . در این تقابل های دوتایی همواره یکی بر دیگری ارجحیت داشته . اما آنچه که مورد غفلت قرار گرفته و غایب بوده ، عدم تقارن ، عدم وضوح ، ابهام ، ایهام ، منعکس کننده شرایط ذهنی و زیستی امروز ما باشد و آنچه که در معماری امروز ما مورد غفلت قرار گرفته ، بخشی از زندگی امروز ما است .

در معماری دیکانستراکشن سعی بر این است که برنامه و مشخصات طرح مطالعه و وارسی دقیق قرار گیرد . همچنین خود سایت و شرایط فیزیکی و تاریخی آن و محیط اجتماعی و فرهنگی ای که سایت در آن قرار گرفته نیز مورد بازبینی موشکافانه قرار می گیرد . در مرحله بعد تفسیرها و تاویل های  مختلف از این مجموعه مطرح می شود . در نهایت کالبد معماری به صورتی طراحی می شود که در عین بر آورده نمودن خواسته های عملکردی پروژه ، تناقضات و تباینات بین موضوعات اشاره شده در فوق و تفسیرهای مختلف از آن ارائه شود . لذا شکل کالبدی به صورت یک مجموعه چند معنایی ، ابهام انگیز ، متناقض و متزلزل ارائه می شود ، که خود طرح زمینه را برای تفسیر و تاویل آماده می کند .

آیزنمن در مقاله ” مرز میانی ” از واژه ” Catachresis ” استفاده کرده که به معنای دو پهلو یا ایهام است . دو پهلو مرز میانی  است . در دوپهلو یا ایهام ارجحیتی وجود ندارد . هم این است و هم آن – نه این است و نه آن . آیزنمن در این مقاله می نویسد : ” دو پهلو حقیقت را می شکافد و این امکان را می دهد که ببینیم حقیقت چه چیزی را سرکوب نموده است . “

یکی از اولین و شاخص ترین ساختمان های سبک دیکانستراکشن ، مرکز هنرهای بصری وکسنر ( ۱۹۸۹ – ۱۹۸۲ ) در شهر کلمبوس آمریکا است . در مسابقه ای که در سال ۱۹۸۲ برای طراحی این ساختمان صورت گرفت ، معماران معروفی از جمله مایکل گریوز ، سزار پلی ، آرتور اریکسون و پیتر آیزنمن شرکت کردند .

سایت این ساختمان در قسمت ورودی اصلی دانشگاه ایالتی اهایو در سمت شرق دانشگاه قرار دارد . عملکرد بنا ، نمایش آثار هنرمندان  و دانشجویان دانشگاه در آن است . هر یک از این معماران ساختمان خود را بین دروازه ورودی و ساختمانهای موجود در سایت قرار دادند . ولی در کمال تعجب ، ساختمان طراحی شده توسط آیزنمن به گونه ای بود که فضای باریک بین دوساختمان موجود در سایت را شکافته و در بین آن دو قرار گرفته بود و تعجب بیشتر آن که طرح وی به عنوان برنده اول اعلام شد . از آن زمان سبکی در معماری به نام دیکانستراکشن در مجامع بین المللی معماری به نام سبک دیکانستراکشن در مجامع بین المللی معماری مطرح و مورد توجه قرار گرفت

آیزنمن در تبیین طرح خود عنوان که این نقطه محل ملاقات دو قشر نسبتا متفاوت است . یکی دانشجویان و هنرمندان دانشگاه که کارهای خود را در این ساختمان ارائه می کنند و دیگری شهروندان و عامه مردم شهر که به دیدن این آثار می آیند . لذا دو کد یا نشانه برای هریک از این دو قشر انتخاب شد . یکی محورهای شبکه شطرنجی دانشگاه و دیگری محورهای شبکه شطرنجی شهر کلمبوس . این دو شبکه نسبت به یکدیگر ۱۷ درجه اختلاف زاویه دارند . لذا هر دو شبکه به عنوان نشانه ای از هر یک از این دو قشر در محل سایت با یکدیگر تلاقی کرده اند . این دو گانگی در کالبد معماری ساختمان به گونه ای نمایش داده شده که هیچ یک بر دیگری ارجحیت ندارد و این دو محور همانند دو تیغه قیچی بین دو ساختمان را شکافته و خود در آن جایگزین شده اند.

پس از باز نمودن و شکافتن فضای بین این دو ساختمان در سایت ، آیزنمن متوجه پی های یک بنای قدیمی شد که مربوط به دانشکده نظامی بود . این بنا در دهه پنجاه میلادی تخریب شده بود ، ولی هنوز بخشی از پی های آن در زیر خاک در محل سایت مدفون بود . اگر چه این ساختمان دیگر وجود نداشت ، ولی آیزنمن با وارسی دقیق سایت متوجه آن شده بود . وی این ساختمان را که دیگر در حاشیه قرار گرفته و به تاریخ سپرده شده بود ، به عنوان بخشی از متن موجود ، که همان سایت پروژه باشد ، قرائت کرد و این قرائت را به صورت کالبدی نمایش داد . لذا در طرح آیزنمن ، بخشهایی از ساختمان دانشکده نظامی ، که شبیه یک قلعه نظامی بود ، در قسمت سردر ورودی ساختمان مرکز هنرهای بصری وکسنر بازنمایی و بازسازی شد .
معماری دیکانستراکشن به عنوان یک سبک فراگیر و جهانی عمر نسبتا کوتاهی داشت و از حدود یک دهه فراتر نرفت ، ولی تاثیر شگرف و بنیادین بر شیوه طراحی و نوع بازنمایی معنی و تفسیر در حوزه معماری داشت . این سبک به عنوان پیش زمینه رویکردهای متعاقب آن همچون معماری فولدینگ و معماری پیدایش کیهانی بود

از دیگر معماران این سبک می توان از فرانک گهری ، زاها حدید ، رم کولهاس و برنارد چومی نام برد .

 

 

دیکانسراکشن

در جستجوی حقیقت یا شبیح به حقیقت

 

در لندن واژه دیکانسراکشن یا واسازی بکار گرفته شده ودر نیویورک از واژه دیکانستروکسیین یا وا ساختگرایی سخن گفته شده است.

دیکانسراکشن را به فارسی محتملا می توان واسازی ترجمه کرد و به معنی گشودن اساس و ساختمان یک مفهوم ، یک تصور یک تعریف و یا یک بنا.

اما به عنوان های ساختار زدایی ، شالوده شکنی ، بنیان فکنی ، ساختار شکنی و بن فکنی نیز ترجمه شده است.

این معانی زیاد شاید به این دلیل است که تعریف روشن و جامعی از طرف صاحب نظران این فلسفه و جود ندارد. زیرا مضوع دیکانسراکشن هنگامی که توسط بانیان این مباحث یا طرفداران آن مورد بحث قرار می گیرد به عمد یا تا اندازه ای معین به سبب ماهیت پیچیده آن به زبانی پیچیده و پر از ابهام بیان می شود.

از انجا ای که مبانی دیکانسراکشن مستقیم از فلسفه دیکانسراکشن استخراج شده و به لحاظ آشنایی نسبتا اندک معماران با فلسفه این مکتب برای استنباط معماری دیکانسراکشن ابتدا لازم است فلسفه دیکانسراکشن و مهم تر از ان زمینه های نظری آین نحله فکری تبیین شود.

مکتب فکری دیکانسراکشن توسط ژاک دریدا ، فیلسوف معاصر فرانسوی  پایه گزاری شد.

 

حال دیکانسراکشن درا یدا چیست؟

گفتن آن بسیار مکل است، طرفداران آن اصرار میورزیدند که دیکانسراکشن نمی تواند به مانند موقعیت های دیگر تشریح شود زیرا شکل جدیدی از منطق استچنین  چیزهایی چون تشریح، تحلیل و مانند آنها بخاطر طبعیت خود در تاریخ و در فن منسوخ گردیدند و دیکانسراکشن جانشین آن منطق سنتی شده است.

دیکانسراکشن یا ساختارشکنی را تعریف نمی باید کرد زیرا این کار اسا سا با روح ساختار شکنی در تضاد اسن. ژاک دریدا، هر گونه تعریف و تاویل دقیق و عبارت مند را  از غلط می داند و آن را نوعی ساختار قائل شدن برای مقوله ای که می خواهد ساختار را بشکند می شمرد.

از این روی آثار ، نوشته ها ، مصاحبه ها و سخنرانیها ی دریدا و پیروانش جملگی آثاری گنگ ، مبهم  و درک نا شدنی به نظر ی رسند.بنا بر این خطر بد فهمی که بسیار بد تر از نافهمی است خواننده ایت آثار را تهدید می کند و این دقیقا همان چیزی است کع کخالفن و منتقدانشان ، دریدا و دیگر ساختارشکنان را به آن متهم می کنند.

از نظر درا یدا ، معنا ، تابعی از مجموعه بسیار پیچیده رئابط ناخوداگاه میان گوینده و شنونده و شرایط ویژه آن هاست. پس هرگز تسلط کامل بر آنچه گفته می شود ممکن نیست . بنابر این گنگی و ابهام ، بخش جدا نا شدنی معناست.

ژاک درایدا در باره دیکانسراکشن می گوید:

چیزی بنا شده ، نظامی فلسفی ، سنت ، فرهنگ ، … و همراه با آن دیکانسراکتور پدید می آید که آن را آجر به آجر ویران می کند به برسی ساختار می پردازد و آن را حل می کند.. فردی که به نظام می نگرد … بر می نگرد که چگونه ساخته شده است کدام سنگ سر طاق و کدام زاویه و … ساختمان  را سر پا نگاه می دارد یک نفر آنها را جا بجا می کند و به موجب آن خود را از قدرت و نفوذ نظام رها می سازد.

درایدا پسا ساختار گرا یا حتی ضد ضد ساختار گراست لذا جای تعجب نیست که کتابهای او فقط اندکی احساسی از نظم و اندک احساسی از ساختار دارند . او آرزو داشت که مردم هر کلمه ا ز نوشته های او را از آغاز تا انتها  و با علاقه بشکافند و درک کنند از این روست که کتاب هایاو فهرست ندارند .

واضح این است که درایدا و مفسران او واقعا قصد دارند که دیکانسراکشن را مشکل جلوه دهند ، به این معنی که وادارمان سازند تا در زمینه هایی احساس بی کفایتی کنیم تا از این طریق آنها باهوش تر از ما به نظر آیند.

هدف ساختار شکنی را روشن تر و واضح تر می توان دریافت . مرز ها و محدودیت ها را شکستن ، دست یافتن به چشم اندازهای تازه یا به عبارتی کشف قلمروهای جدید، بر هم زدن و ریشه کنی نظم های مفهومی و چارچوب های فکری به ارث رسیده و ترجمان آنها علیه پیش انگاره های خودشان به منظور عریان و تجزیه کردن ، از برج عاج استحکام و ثبات پایین کشیدن و سر انجام ، واژگون نمودن این انگاره ها ، هدف تیغ تیز ساختار شکنی و وظیفه آن محسوب می گردد.

بیشتر زمان ها به نادرست دیکانسراکشن به عنوان جدا شدن از ساخت درک می شود به دنبال آن هر طرح معماری بر انگیزاننده که چنین وا می نمایاند که ساختار را با گسست ساده موضوعی به کنار زده یا پنهان کردن پیچیده موضوعی در کلاژی از خطوط ترسیم شده دیکانسراکتیو نامیده می شود ، اما این گونه نیست.

بحث اصلی دیکانسراکشن در چیست ؟

عصیان در برابر باورهای قرار دادی و معمول در عرصه معماری و پیش از آن در عرصه فلسفه ، که خود شامل رشته های وسیع تر می شود و در این مورد بیش از همه تردید در خرد و دانایی به عنوان تعیین کننده نهایی در تمام مباحثی که در جهان اندیشمند مطرح است به چشم می خورد.

بانیان و صاحبنظران عرصه دیکانسراکشن با توجه به آن چه در جهان هستی می گذرد بر ضد توضیحان منطقی گذشته شوریده اند تا جایی که « برنارد چومی» یکی از معماران بنام دیکانسراکشن بخش هایی از اثر خود در پارک دولاویلت را « دیوانگی» نام نهاده است . البته می توان این دیوانگی را ، دیوانگس شاعرانه ای یه تصور آورد.

در معماری همانند فلسفه ، اندیشه منطقی ریشه دیرینه دارد و اساس کار بسیاری از مظاهر معماری در دوره مختلف را بوجود می آورده است.

در معماری تا گذشته ای نزدیک از منطق ساختمان ، از منطق سازه ، از منطق اقلیم و انطباق معماری با آن و حتی از منطق زیبایی سخن فراوان گفته می شود و به رشته تحریر در می آمده است. اکنون با دیکانسراکشن تمامی این منطق ها زیر سئوال رفته است.

اما به این نکته باید توجه داشت و آن این است که به زیر سئوال بردن قضیه ای انکار آن نیست به زیر سئوال بردن خرد ودانایی معنایش این می تواند باشد یا هست ، که همه چیز را با دلایل منطقی نمی توان توضیح داد بنابر این خرد و دانایی باید توام با تجربه و آزمایش و با احساس باشد.

پس پیام پذیرفتنی دیکانسراکشن می تواند این باشد که اکنون باید آن چه « غیر منطقی» بودن هر قضیه بر اساس معیارهای  گذشته ، شرط پذیرفتن آن است.

یا اتکا به همین فلسفه که معماری دیکانسراکشن بخود اجازه و آزادی کامل می دهد تا به اثرش به دبده کاملا هنری بنگرد و ملاحضات کاربردی را زیر پا گذارد.

دیکانسراکشن به معماری صرفا به عنوان پدیده ای هنری می نگرد و عواملی چون توازن، وحدت، تناسب و مانند انها را که معیارهای هنری معماری هستند رد می کنند و علت آن این است که ایشان در حقیقت این معیارها را رد می کند تا معیار های خود را جانشین آن کند. برای نمونه مثال معماری دیکانسراکشن هم توازن فرساختگی را برهم می زند و هم توازن هندسی را . توازن در آثار این سبک به عبارت دیگر ، ناشی از عدم توازن یا نظم در عین بی نظمی است.

به گفته نظروران دیکانسراکشن می توان ، به هم زدن ، جابجایی ، انحراف و انحنا را از صفات این معماری به شمار آورد و تخریب ، جداسازی ، فساد و عدم پیوستگی را که نام دیکانسراکشن ممکن است به ذهن آورد از آن منتزع می گردد . این معماری بی آنکه فرساخت را تخریب کند آن را جابجا می کند.

دیکانسراکشن ها نظم شکنی را به عرصه فرساخت نیز راه می دهند و ایستایی و توازن ساختمان را نیز پرسش میگیرند در پاره ای موارد تردید در ایستایی و توازن ساختمانی ویژگی اصلی و جوهر کار دیکانسراکشن  ذا تشکیل می دهد.

معماری همواره یک نماد فرهنگی مرکزی بوده که به خاطر ثبات و نظمش ارزش یافته است . به نظر می اید این کیفیات از خلوص هندسی ترکیب صوری معماری بر می خیزد.

معماری همواره فرم خالص و ناب را یک رویا می بیند ساختمان هایی که  از فرم های هندسی خالص مکعب ها ، استوانه ها ، مخروط ها ، هرمها و مانند آن ها ساخته می شوند.

معماران دیکانسراکشن باید شکل دو گانه ای که در ماهیت معماری وجود دارد مشخص کنند ، از طریق قرار دادن فرم های خالص معماری بر صندلی داوری و سژس با باز جویی آن – گاه با زبان نرمی و گاه با خشونت و شکنجه – تا نا خالصی آن عیان شود.

معماران دیکانسراکشن از همان آغاز فرمهای خالص معماری مدرن ار مورد پرسش قرار دادند.

انحرافهای  فرمی در درون خود فرمها و در ساختار تر میبی که خود  فرم ها جزئی از آن هستند صورت می پذیرند و حاصل می آیند و ساده تر از آنند که صرفا حاصل جدائی ، ورقه کردن ، خرد کردن، ایجاد شکاف یا حفره در فرمها باشند.

نکته ای بس مهم این است که فرمها از درون مغشوش می شوند و این اغتشاش خود با ساختار فرمها و با ساختمان آن ها عجین می گردد.

دیکانسراکشن تخریب یا پنهان کاری نیست ، حال آنکه مشکلات ساختار مسلمی را درون ساختارهای ظاهر پایدار نمایان می نمایاند. اما این ترک ها به متلاشی شدن ساختار نمی انجامد ، به عکس دیکانسراکشن تمامی قدرت خود را از راه مبارزه طلبید نا ارزش های قوی مانن هماهنگی ، وحدت، و ثبات به دست می آورد و در عوض دیدگاه متفوتی از ساختار را پیش رو می نهد.

با دیدگاهی که طبق آن ترک ها در بطن ساختار قرار دارند و نمی توانند بدون ویران کردن آن بر طرف شوند در واقع این ترک ها ساختاری هستند. بنابر این معمار دیکانسراکشن کسی نیست که ساختمان ها را بی دفاع بسازد بلکه کسی است که مشکلات اصلی درون ساختمان ها یعنی ترک ها های ساختاری را تعیین می کند.

معمار دیکانسراکشن فرم های خالص سنت معماری را مانند پزشک رو ی تخت معاینه می کند و علائم بیمماری ناشی از نا خالصی با ریشخندی بزرگوارانه و شکنجه ای خشن به سطح آورده می شود ، فرم استیضا ح می شود ( به نوعی فرم را حجامت می کند).

اما این خشونت برای فرم جنبه  خارجی ندارد ، این به معنی چند دستگی ، چند بخشی یا پاره پارگی یا گسیختگی نیست . آشفتگی از سمت خارج صرفا تهدید کردن آن فرم نیست بلکه برای آسیب رساندن به آن یا پیراستن آن است.

 

 

 

 

گروه مهندسین ایران معماری با مدیریت آرشیتکت آرتورامید آذری

در این بخش تحت عنوان مقالات در معماری بر آن شده ایم تا مجموعه ایی از مقالات ،گفتارها و نظریات موجود در جامعه معماری ایران و جهان را ارائه دهیم، تا سرآغازی نوین در عرصه بحث مبانی و مفاهیم نظری معماری باشد.


شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

مقایسه فرم وشکل

form

فرم و خلق فضا

فرم را می‌توان زبان فضا دانست؛ چرا که آنچه را معماران در فضا می‌خواهند بیان کنند را با توجه به فرم بیان می‌کنند به همین دلیل فرم دارای اهمیت ویژه‌ای در آفرینش فضا است. اهمیت فرم را می‌توان در دوره معاصر جست‌وجو کرد یا به نوعی از زمان جدایی دو هنر نقاشی و مجسمه‌سازی از معماری، معماران برای ایجاد نوعی استقلال، به فرم اهمیت دادند، اما این مطلب گویای این نیست که فرم در معماری گذشته دارای اهمیت نبوده در واقع دنیای درونی و خاص هر فرد تا ابراز نگردیده از طرف مخاطبان مورد نقد قرار نمی‌گیرد که این ابراز را می‌توان در معماری، تحت عنوان فرم بیان داشت که اتصالی درونی را بین ناظر و فضا به وجود می‌آورد در واقع می‌توان فرم را زبانی یا واسطی برای انتقال مفهوم فضا به انسان بیان نمود که به عنوان ابزاری کار‌آمد در اختیار طراحان و معماران قرار دارد.


مقایسه فرم وشکل (مبانی نظری معماری)

 

form

خصیصه اصلی هر معماری را می‌توان تولید فضا برای زندگی تعریف نمود و مسلما درک هر‌فضا با توجه به تفکرات فرهنگی و اعتقادی هر منطقه، متفاوت است که در واقع این فضا‌ها را فرم‌هایی تشکیل می‌دهند که بتوان آنها را مکان نامید تا از طریق مکان به درک فضا نائل آیند. در واقع پیدایش فرم در معماری را می‌توان در رابطه مستقیم فرهنگ و اعتقاد مردم دانست که تحت اشکال، جهت، رنگ و جنسیت خاصی تعریف می‌گردد که با کمک این چهار عامل، موفق به نمود فضا در بعد فیزیکی و کلید ورود به فرهنگی است که این فضا را تولید می‌کنند. در واقع فرم را می‌توان نمود فیزیکی تفکرات و سنت انسان‌هایی دانست که به تولید فضا اقدام نموده‌اند پس با درک درست از فرم تولید شده می‌توان به درک صحیح فضا نزدیک شد. ” در زیباشناختی فرم یا صورت تظاهر حسی وواضح یک شئ است واین بیانی است که خود را در معرض قضاوت قرار می دهد .فرم یاصورت در طبیعت مستند هستند یعنی متأثر از محتوای خود هستند. پس از صورت از پیش داده شده است ونمی توان به میل خود آن را تغییر داد.” (گروتر)

آدورنو می گوید : ” صورت چنانچه از خود لفظ پیدا ست فرم یک چیز است وخود آن چیز اجازه ندارد به تکراربی مورد خود منجر شود .”در ادامه گروتر میگوید:” شکل دادن یعنی پردازش اشکال واین بدان معنی است که فرم به گونه ای انتخاب شود که با محتوا وایده طرح تطابق داشته باشد . براین اساس شکل پردازی صوری با توجه به فرم ، وابسته به عوامل گوناگون است. به عنوان مثال فرم یک گشودگی در یک دیوار بایستی تابع جنس وساخت دیوار نیز باشد :گشودگی در یک دیوار آجری احتیاج به قوس دارد .در حالی که در دیواری از فولاد وشیشه گشودگی زاویه دارد مناسب تر به نظر می رسد. .فرم یا صورت متأثر از محتوا است به قول آدورنو : ” میزان موفقیت زیباشناختی تابعی است از میزان موفقیت فرم در انتقال محتوا .”” فضا به وسیله عناصری که آن را محدود کرده اند مشخص یا اصطلاحاً تعریف می شود. این عناصر وارتباطشان با یکدیگر هستند که شخصیت یک فضا را می سازند وبه فضا فرم می دهند. اگر بخواهیم نظم در دنیای بی نهایت وسیع فرم ها بوجودآوریم به ناچار اولین قدم تقسیم فرم ها به دو دسته فرم های باقاعده وفرم های بی قاعده است. ( فرم درمعماری، حسین شیخ زین الدین، شماره ۱، ص ۱۶۶ )

form

فرم های بی قاعده

فاقد ساختار است .این فرم قابل پیش بینی نیست وبه این دلیل بدیع است .اما به دلیل اینکه هر پیام بدیعی  نیز بایستی در ارتباط با پیام های قبلی باشد واگر اینطور نباشد برای ما قابل درک نیست،  ما فرم های بی قاعده را بر اساس قانون تجربه در ارتباط با فرم های نظیرش که برای ما شناخته شده هستند می بینیم یا به عبارت دیگر تصویری را در ذهن ما تداعی می کنند .فرم های بی قاعده بیننده را وادار به خیال پردازی می کند هرچه فرم عرضه شده به بیننده غیر عادی تر باشد ،بیننده بیش تر در دنیای خاطراتش به دنبال چیزی می گردد که با این فرم غیر عادی قابل قیاس باشد .فرم های با قاعده به ما مجال ساده کردن می دهند ولی فرم های آزاد قابل ساده کردن نیستند بلکه محتاج تداعی هستند .فرم های باقاعده دارای اطلاعات معنایی بیشتری بوده ولی فرم های بی قاعده دارای اطلاعات زیبا شناختی بیشتر. فرم مفهومی است ذهنی وبرای اینکه بتواند وجود داشته باشد احتیاج به چیزی است که بتواند ان فرم را نشان دهد .وقتی صحبت از انواع  فرم می کنیم بایستی از خود بپرسیم فرم چگونه قابل شناسایی است . فضا چیزی سه بعدی وطبیعتاًٌ شکل آن نیز سه بعدی است . عناصر تعیین کننده فضا لااقل از نظر احساسی معمولاً سطوح ۲بعدی هستند که به نوبه خود عناصرتعیین کننده آنها خطوط هستند ( فرم درمعماری، حسین شیخ زین الدین، شماره ۱، ص ۱۶۶۹

rorm

 

فرم های با قاعده

تابع قوانین هندسی هستند .پیام این فرم ها دارای حشوزیاد است .چراکه  قابلیت پیش بینی در آنها زیاد است .ذهن می تواند با اطلاعات بسیار کمی این فرم ها راتکمیل وبازسازی کند .فرم های باقاعده دارای استخوان بندی یاساختار هستند ،قواعد فرم ها رابطه بین تک تک اجزاء هر فرم را مشخص کرده اند .ادرات شکل یا جستجوی ساختار- که می تواند مثلاً یک محور تقارن یا طول های متشابه اضلاع یا زوایا یا کانون ها وغیره باشد – آغاز می شود .ساختار به ندرت برخطوط تشکیل دهنده شکل منطبق است واغلب بالا فاصله قابل تشخیص نیست چراکه اغلب فاقد نقاط وخطوط است .معهذا در فرایند ادراک شکل ساختار می تواند از تمامی خطوط تشکیل دهنده شکل مهمتر باشد.  فرم درمعماری، حسین شیخ زین الدین، شماره ۱ صفحه ۱۶۶

خط : خط در معماری ، خطوط به عنوان حدود سطوح  مطرح می شوند . این خطوط محدود کننده گاه کمتر وگاه بیشتر از گویا یی برخوردار هستند .در معماری یونان خط به روشنی قابل دیدن است .در سبک باروک خط چنین اهمیتی ندارد .حتی گاهی اوقات نمی توان متوجه آن شد .گروتر میگوید :”هرسبک معماری از نظر فرم فضائی گویای یک محتوای ذهنی است .در طرح معماری بر حسب نوع آن چه که ساختمان بایستی بیان کننده آن باشد کمتر یا بیشتر از خطوط افقی و عمودی استفاده شده است.” پیت موندریان ارتباط بین خط راست و خط منحنی را چنین بیان می کند: ” خط راست به معنی نمونه متکامل خط منحنی است اگر چه که دوم تطابق بیشتری با طبیعت دارد .”در بین خطوط منحنی می توان دو نوع انحناء را از یکد یگر تشخیص داد : خط منحنی با قاعده یا هندسی مثل سهمی یا قسمتی از یک دایره و منحنی بی قاعده .خط و سطح مکمل یکدیگرند،تأکید بریکی از اهمیت دیگری می کاهد وبه عکس . پاول کله صحبت از خط فعال می کند که سطح را غیر فعال می سازد ونیز خط غیر فعال که سطح را فعال می کند .

سطح صاف : خط خمیده ای که دوسر آن به هم برسند محیط یک شکل را تشکیل می دهند .براساس نظریه شکل وزمینه چنین خطی را،یک شکل می بینیم واقع برروی یک زمینه .سطح در معماری نقشی کاملاً بارز به عهده دارد .سطح به صورت دیوار ونما اغلب عنصر محدود کننده فضا است .معماری از هر نوع که باشد نیازمند سطوح است وهم نیازمند خطوطی که این سطوح را محدودکنند. در هم رفتن خطوط وپنهان کردن مرزها باعث بوجود آمدن نوعی ابهام است واز طریق این تظاهر به تغیرات، تنش وتحرک ایجاد می شود.” (گروتر))

سطح منحنی : “یک سطح می تواند برروی یک صفحه خمیده قرار بگیرد. برحسب نوع وجهت خمیدگی انواع مختلفی از سطوح مقعر یا محدب ویا گنبدی شکل وغیره بوجود می آیند .خمیدگی در سطح ایجاد تحرک می کند.وگذشته از آن سطح خمیده در ارتباط نزدیکتری با فضای محاط برخود قرار می گیرد .برحسب اینکه سطح خمیده برجسته یا گود باشد خود را در مقابل فضای محاط برخودش قرار می دهد ویا اینکه آن را در برمی گیرد یا به عبارت دیگرپس زننده   بودن یا دعوت کننده بودن را القاءمی کند. درحالت اول سطح خمیده نقش قالب رادارد ودر حالت دوم نقش فضا را .درمقایسه سطح مقعر ومحدب بایستی گفت که سطح محدب نقش غالب رادارد یعنی اگر اجباری در انتخاب سطوح برای بیننده باشد بیننده سطح محدب را انتخاب می کند. فرم مقعر جایگزین شکل می شود وفرم محدب زمینه را تشکیل می دهد.

دایره : فرم دایره از همه طرف ارزشی   همگن دارد این بدان معنی است که دایره جهت نمی شناسد . کارل گوستاویونگ به این نتیجه رسیده است که دایره ومربع فرم های اولیه ای هستند که به عنوان مظاهر کمال وسادگی در رویاها دیده می شوند . دایره نه آغاز دارد ونه پایان .حرکتی است بی پایان که همواره به نقطه ی آغازش برمی گردد. دایره تصویری است از خورشید وماه وبه این دلیل همواره دارای ارزشی نمادین بوده است . در معماری یونان باستان فرم دایره نسبتاً نادراست،  از فرم دایره بیش از هر چیز در ساختن تئاتراستفاده شده است .در معماری روم باستان دایره فرم غالب است ، که البته در پلان کمتر ودر سطوح عمودی وبصورت قوس خیلی بیشتر است.

بیضی: بیضی دارای دو جهت است که یکی از آن دو غالب است .در شکل بیضی تحرکی است که در دایره نیست .

کره : حد نهایت تقارن ، کاملترین نوع نظم وبیشترین تنوع ، همگی در یک کره جمع اند. دارایساده ترین فرم است وخطوط بیرونی آن دلپذیر می باشد ومستعد ترین است برای بازی با نور .فرم ناب واصیل کره برای نمایاندن هر نوع شکوه وجلال  مناسب است .خواص اصلی کره بسته بودن  ، جهت نداشتن وآرامش است .

مربع : مثل دایره همیشه دارای ارزش نمادین بوده عدد چهار گویای چهار جهت آسمان است .دارای دوجهت است که هیچ جهتی غلبه ای برجهات دیگر نداشته .

مستطیل : دوجهت اصلی با یکدیگر هم ارزش نیست .برای ادراک بصری یک مستطیل بهترین حالت مستطیلی است که طول آن ۶۳/۱ برابر عرض آن باشد .یعنی میزانی که در برش طلایی تعیین شده است .وقتی که میزان کمتر از این باشد مستطیل یک مربع نامتناسب به نظر می آید واگر بیش از این باشد طول فوق العاده آن برای ما چشمگیر است واگر طول آن بیش از دوبرابر عرض آن باشد چشم ما  آنرا دیگر مستطیل نمی شناسد .مستطیل مورد استفاده ترین فرم در معماری است وفرم های مدور، مربع وبی قاعده در مقابل آن استثنا بنظر می رسد .

مثلث : ادراک بصری مثلث بستگی زیادی به استخوان بندی ساختار آن دارد در بین تمام فرم های باقاعده مثلث بی قاعده ترین است .

هرم : به عنوان یک شکل حجیم از نظر ادراک بصری ما یکی از فرم های اصلی است .هرم از نظر احساسی  دارای یک نوع دوگانگی خاص است :از طرفی ما سنگین تر شدن توده فزاینده هرم را – هر چه از بالا به پایین می آییم – احساس می کنیم ازطرف دیگر هر سطح هرم به طور چشمگیرهرچه بالاتر برویم جمع تر وجالب تر می شود .این دونیروی متقابل ایجاد تنش شدیدی می کنند که هرم را به یکی ازپر تحرک ترین فرم هامبدل می سازد .

شش ضلعی : به عنوان عنصر فرم پردازی درپلان استفاده می شود. امکان کنار هم چیدن وایجاد یک بافت قابل توسعه برای شش ضلعی بیشتراز دایره است . در موقع نظاره یک ساختمان مکعب شکل از مقابل احساس عمق از بین می رود به این معنی که ما فقط جبهه ساختمانی را که یک سطح است می بینیم .در مورد یک جسم استوانه شکل ما عمق رااحساس می کنیم.اما از آنجا که دایره فاقد جهت است ،درواقع اصلاً جبهه ای وجود ندارد.اما وقتی که ساختمان شش یا هشت ضلعی باشد از طرفی عمق ساختمان قابل درک است واز طرف دیگر ساختمان مشخص ومرئی باقی می ماند.

شکل درمعماری، سیدمحسن حبیبی، شماره ۱، صفحه ۳۴

انتخاب فرم

وظیفه معمار این است که به مدل ذهنی ایی که براساس عملکرد بوجود آمده فرم بدهد .فرآیند طراح همواره شامل فرم یابی نیزهست .این فرم یابی تحت تأثیر عوامل مختلفی است .فیزیک ساختمان ،نوع استفاده ، آب وهوا ،محیط ، سازه وسبک و…معماری را می توان در مفهوم وسیع آن حتی تا حد انجام وظیفه پایین آورد واین می تواند تا جایی برسد که در واقع معماری را جامع شناسان و روانشناسان انجام بدهند .برای بیان هر محتوا معنوی نیز بایستی فرم بصری متناسب وقابل ادراکی پیدا کرد وچنین است که نیاز به زبان فرم ها احساس می شود .” (گروتر)

( فرم درمعماری، حسین شیخ زین الدین، شماره ۱، ص ۱۶۶

احساس فرم

انسان با مشاهده یک چیز در وهله اول ،بدون آنکه از آن شناختی داشته باشد،ذهنیتی خاص در ذهنش ایجاد می شود، او این ذهنیت را با تجربیات قبلی خود آمیخته تا به احساسی خاص نسبت به آن چیز برسد، به عبارت دیگر همیشه ما اول از عینیت به ذهنیت واز ذهنیت به احساس می رسیم .مثل وقتی که وارد شهر جدیدی می شویم چون قبلاً آنجا را ندیده ایم ، فقط باچشم نگاه می کنیم بدون آنکه هیچ ذهنیتی از آن داشته باشیم. ولی همیشه یک تجربیاتی از جاهایی که قبلاً دیده ایم راداریم ،پس این تجربیات در ذهنیت ما تأثیر می گذارد. تمام این عوامل در کل مارا به احساسی خاص نسبت به آن شهر می رسانند.این موضوع در مورد فرم ها هم صدق می کند ،ما وقتی که شکلی را می بینیم فکری خاص در ذهن ما نقش می بندد این شکل رادرذهن تجزیه می کنیم وآنرا با شکلهای پایه موجود می سنجیم این ادراک یک ذهنیتی در ذهن ایجاد می کند ،بطور کلی همیشه باید یک ذهنیتی ایجاد شود تا فهم ازفرم شکل گیرد، که این ذهنیت یک احساس از آن شکل به ما می دهد .” ادراکی که ما از هرچیز داریم تنها نتیجه دریافت وتجزیه وتحلیل اورگانهای حسی نیست  سه عامل مهم دیگر نیز در این فرآیند نقش اساسی دارند:

الف- وضع روحی انسان در آن لحظه وحال وهوای محیط در زمان ادراک.

ب- خلق وخوی شخصی که چیزی است نقش گرفته وساخته شده از تمامی تجربیات وقایع گذشته شخص بیننده .

ج- عوامل موروثی وزمینه اجتماعی – روانی یعنی عواملی که نه از طریق یاد گرفتن بوجود آمده اند ونه از راه تجربه.” (لنگ )

هر شئ براساس ارزش زیباشناختی که دارد در ذهن اثری خاص می گذارد این تداعی در ذهن به عوامل گوناگونی مانند شخص ناظر وضعیت شئ وعملکرد آن بستگی دارد .

سانتایانا سه گونه ارزشهای بیانی یا تداعی کننده را تحت عنوان زیبا شناختی ، عملی ،منفی نام برده است .ارزش زیباشناختی : دریافت تداعی زیبایی شئ یا اثر توسط مشاهده گراست .ارزش عملی : بیان سودمندی یک شئ یا اثر است این ارزش از بیان کارکرد شئ حاصل می شود .ارزش منفی :از شوکه شدن ،وضعیت غیر منتظره ،ترسیدن یا تجربیات نا خوش آیند دیگر بوجود می آید.

لذت بخش بودن هر فرم بر اساس ارزشی که دارد و پیامی که منتقل می کند. این لذت در هر شرایطی    می تواند به صورتهای گو نا گون ادراک شود.مولس ساختمان و منظر را  ترکیبی از اجزایی می داند که هر کدام پیامی را منتقل می کنند .لذت بخش بودن پیام وابسته به ساختار آن است .مولس معتقد است که هر چه پیام منظم تر باشد مفهوم تر و لذت بخش تر است و هر چه کثرت معانی بیشتر باشد محیط لذت بخش تر است و احساس نظم به وجود آمده نیز باقی می ماند .برلین معتقد است که میزان انگیختگی یک فرد با ادراک او از جالب بودن محیط همبستگی دارد ، سطح انگیختگی وابسته به ساختار محیط ، شخصیت انگیزش و نیازهای فردی است.در کل لذت وقتی بوجود می آید که شرایط نا سازگار رفع شده باشد یاسطح مطلوبی از انگیختگی بدست آمده باشد .سطح مطلوب انگیختگی وقتی بوجود می آید که از هنجارها یاسطوح انطباق پذیری مطلوب عدول شده باشد .

لذت بصورت های مختلف ادراک می شود ما می توانیم از دیدن فرمی پیچیده احساس لذت کنیم ویا با دیدن فرمی متعادل .در کل انسان بعضی ازاین سازماندهی ها را می پسندد. تحقیقات روانشناسی و اکو لوژکی اخیر نشان می دهد که حیوانات وانسان (شامل کودکان ) در میدان بصری خود شکلهای پیچیده را ترجیح می دهند .جان لنگ در کتاب آفرینش  نظریه های معماری می گوید که برای رسیدن به پیچیدگی دوراه حل وجود دارد :یکی از طریق ابهام (به مفهوم چند معنایی نه مشخص نبودن معانی ) ودیگر بااستفاده از محیطهای متنوع وغنی که از یک منظر به طور کامل دیده نشوند ،به طوری که در عین آشکار کردن خود ویژگیهایی رمزی داشته باشد .شکل های پیچیده تر به تعمق ودقت بیشتری نیاز دارند .در پیچیدگی های زیاد ونظم کم ،بویژه وقتی محیط با روشنایی خیلی زیاد یاخیلی کم مبهم شده باشد ،شفافیت کم می شود ومحیط ناخوش آیندبه نظرمی رسد. راپاپورت معتقد است که فرم های غنی ،روشن وپیچیده عموماً باری مردم دوست داشتنی هستند .عدم تعادل تأثیرات متناقض برگیرنده می گذارد که نتیجه آن چیزی جزء احساس عدم اطمینان نخواهد بود .به غیر ازادراکی که انسان بصورت کلی از فرم های محیط دریافت می کند اجزاءتشکیل دهنده فرم ها نیزبه نوعی احساس خاصی را به انسان القاء می کند بطور مثال ” خط راست به عکس خط منحنی اثری مشخص وانعطاف ناپذیر در ذهن می گذارد وخط مستقیم حتی نیاز ندارد که در تمام طولش مرئی می باشد .در هر نوع ادراک بصری خطوط افقی وعمودی برخطوط مایل رجحان دارند ، چون اثر تحریکی آنها کمتر است .تعداد عضلاتی که حرکت نگاه مارا درجهت بالا وپایین ممکن می سازند دو برابر عضلاتی است که در موقع حرکت نگاه در جهت چپ وراست بکار گرفته می شوند.در مورد سطوح نیز این صدق می کند .” در سطح افقی – دست کم در یک نگاه – تمام جهات افقی هم ارزشند ودعوت به حرکت آزاد وارتباطات انسانی می کند .در حالی که در جهت قائم مفاهیمی مانند سلسله مراتب یا رقابت را تداعی می کند. جسمی که  گسترش افقی داشته باشد برروی زمین آرمیده است در دید ما گسترش عمودی شاخص از گسترش افقی است. یک مربع را وقتی ماواقعاً بصورت مربع احساس می کنیم که پهنایش کمی بیشتر از ارتفاعش باشد .از نظر احساسی جسمی که در طرف چپ میدان دید قرار داشته باشد سبکتر وکوچکتر از همان جسم به نظر می رسد که در سمت راست باشد . در کل فرم های با قاعده وساده سنگین تر از فرمهای پیچیده به نظر می رسند. وقتی که یک شکل در داخل یک ترکیب با ساختار مجموعه قابل تطبیق باشد وشکل بصورت منفرد وجدا افتاده نباشد بلکه به کلیت ترکیب وابسته باشد سنگین تر است. فرم های ساده وبخصوص متقارن متعادل تر از دیگران هستند.بدون توجه به جنس ،بعضی از فرم ها راکه مداوم وقوس دار باشند ،نرم وبقیه راکه گوشه دارو شکسته است را سخت احساس می کنیم .ما از طریق احساس شهودی که از فرم بدست آورده ایم می توانیم فضایی را که فرم در آن قرار دارد را درک کنیم .در کل به عقیده جیوردانو برونو” فضا از طریق آنچه در آن قرار دارد درک می شود وبه فضای پیرامون یا فضای مابین تبدیل می گردد. ( فرم درمعماری، حسین شیخ زین الدین، شماره ۱، ص ۱۶۶)

درک یک فرم در کنار فرم های دیگر

ارتباط فرم ها از لحاظ ترکیب بندی وچیدمان ،خود موجب ایجاد فرمی نامرئی می شود این فرم در هر ترکیب بندی فرق کرده وبه تناسب آن تأثیری راکه بر انسان می گذارد متفاوت است .مثلاً فرم نامرئی که از کنار هم قرار دادن چند شئ هم اندازه بدست می آید با فرم نامرئی که از کنار هم قراردادن یک شئ بزرگ در کنار یک شئ کوچک بدست می آید ،فرق دارد. یا فرم نامرئی راکه از ترکیبات ساده چند فرم بدست می آید با فرم نامرئی که از یک سری فرم پیچیده بدست می آید متفاوت است .اینها همه تأثیرات مختلفی بر احساس انسان می گذارد .در بعضی مواقع این فرم نامرئی به انسان احساس یکنواختی ، خستگی ،بعضی مواقع آرامش ودر بعضی مواقع شعف وهیجان می دهد .این احساسات همه از همان فرم نامرئی یا همان خطوط ترکیب بندی بدست می آید این همان حس پنهانی است که ازدیدن یک اثر معماری که متشکل از چندین شکل وفرم در کنار یکدیگر است به بیننده دست می دهد .درکل احساسات ما برای یک بنا نه تنها به نوع فرم استفاده شده در آن مربوط است بلکه به نور ، رنگ ،باد،سایه وذهنیتهای مانیز بستگی دارد . اینکه نوری که الآن به یک بنا تابیده شده از شرق ،غرب ،جنوب یاشمال است ویااینکه آیا این نور ها برای ما آزاردهنده ویا خوشایند است در نوع احساس ما به بنا اثر می گذارد. به طور مثال شاید بنا با فرم های خاص خودش ثابت باشد ولی با وجود نور آزار دهنده آن ،احساس ناخوشآیندی نسبت به بنا به ما دست دهد .مطمئناً با تغییر آن نور به نور دلخواه احساس ما نیز تغییر خواهد کرد .در مورد رنگ نیز همینطور می توان با رنگهای سرد آرامش را در بنا به مشاهده گر القاء کنیم یا بارنگهای گرم هیجان را ویا باکنتراست های شدید رنگ ،تنش وتوهم را ایجاد کنیم .وتأثیرات باد هم بربنا برنوع احساس ما اثر می گذارد که آیا این باد به دلخواه ما است یا موجب اذیت ما   می شود .ایجاد باد در بعضی از اقلیم ها امر بسیار مهمی است بطوری که کاملاً برقرار دادن ما در منطقه آسایش در رساندن حس خوشایندی از فضا نقش دارد .در نتیجه ما می توانیم با درک کل فضا با توجه به هدف خود ونتیجه ای که بنا باید به آن برسد ،با شناختن فرم ها ونوع ترکیب بندی ، ازفرم های بخصوصی استفاده کنیم ولی نباید عواملی چون فرهنگ ،ذهنیت  ، نور ورنگ را ازنظر دور کنیم ( فرم درمعماری، حسین شیخ زین الدین، شماره ۱، ص ۱۶۶

مولفه‌های فرم:

نیروهای سایت: پروفسور رادلف آرنهایم عقیده دارد که نیروها با کنترل و تاثیر خود باعث کنار هم قرار دادن پدیده‌های بصری می‌شود. نیروهایی که زندگی ما را گسترش می‌دهند و باعث رشد آن می‌شوند و بیان کننده توازن، اختلاف، رشد، حرکت، تنش یا فعل و انفعال میان پدیده‌ها می‌شوند. او با توجه به نیروهایی که بیان هنری را تحت تصرف خود دارند؛ بیان می‌کند که کار هنری، تنها پدید آوردن یک تصویر متوازن و متعادل نیست.

… تاثیر زندگی یک فعالیت جهت‌دار است نه یک تاثیر محدود، بنابراین کار هنری دارای توازن و هارمونی، یک الگوی منتج از نیروهایی است که متعادل، منظم و یکتا هستند. (رادلف آرنهایم، هنر و ادراکات بصری، لندن، صفحه ۳۶۸)

– پروفسور ونتورت تامپسون با توجه به روش تکثیر سلولی اندام‌ها بیان می‌کند که سلول‌های قرار گرفته در نقطه رشد بر اثر حالت و خصوصیات شخصی خود رشد نمی‌کنند بلکه آنها توسط سیستم دربرگیرنده خود کنترل می‌شوند. این عوامل رشد با توجه به فرم اندام‌ها و نیروهایی که به اندام وارد می‌شود، تکثیر سلولی را کنترل می‌کنند. در معماری حالت مشابهی وجود دارد و فرم‌های معمارانه با توجه به شخصیت نیروهای زمینه پیرامون و به منظور پاسخگویی به آن‌ها به وجود می‌آیند. فرم ساختمان‌ها از بعضی عوامل مثل چشم‌اندازها، مسیر حرکت خورشید و راه‌های مجاور تاثیر می‌پذیرد، هم‌چنین سایر عوامل سایت از قبیل تپه‌ها، دره‌ها و رود هم چون نیروهایی هستند که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم بر روی فرم تاثیر می‌گذارند. (ونتورت تامپسون، درباره رشد فرم، کمبریج، ۱۹۶۱، ص ۱۰۲)

فرم‌های مرکزی و خطی: سازماندهی‌های مرکزی هم چون کره و مکعب میان نیروها تعادل برقرار می‌سازند. بر خلاف سازماندهی‌های خطی که یک نیروی غالب دارای انرژی و جهت مشخص وجود دارد. فرم‌های مرکزی بیانگر استواری و سکون هستند. ولی فرم‌های خطی نشانگر تحرک و فعالیت هستند. مثلاً ویلاکاپرا، آندره پالادیو دارای یک فرم مرکزی و متقارن است خانه روبی، فرانک لویدرایت دارای گستره دو فرم خطی درون یک ارتبط تغییر مکان یافته است. (لوکوربوزیه، تجزیه و تحلیل فرم، جعفری اچ بیکر، ص ۶)

پویایی فرم:

-مائوریس دسائوسمارز درباره پویایی چنین می‌نویسد:

نقطه ساده‌ترین واحد به شمار می‌رود و نه تنها موقعیت را نشان می‌دهد، بلکه به واسطه انرژی انقباض و انبساط درونی خود ناحیه پیرامون را فعال می‌سازد. زمانی که دو نقطه وجود دارد، سنجش پدید می آید و بر وجود جهت دلالت می‌کند. انرگی ناشی از تنش مابین این دو نقطه، فضای میانی را متاثر می‌سازد. خط را می‌توان زنجیره‌ای از نقاط متصل به یکدیگر محسوب نمود. خط موقعیت، جهت و انرژی درونی خود را داراست، انرژی برای سفر در طول خود؛ انرژی که در دو انتها بیشتر می‌شود، به سرعت اشاره می‌کند و فضای پیرامون را به تحرک وا می‌دارد. فعل و انفعال میان سطوح عمودی و افقی، مقدمه و اصول تضادهای تعدیل کننده را تشکیل می‌دهد. خطوط عمودی بیانگر کشش نمادین نیروی جاذبه به خطوط افقی بیانگر سطوح نگهدارنده است.                                                                                                               حضور این دو نوع خط در کنار یکدیگر، احساس رضایت بخش و عمیقی را تولید می کنند. به این دلیل که سمبلی از تجارب انسانی در مورد تعادل کامل – ایستادن بر روی زمین- محسوب می‌شوند. خطوط مورب یک حرکت جهت‌دار و قوی را ایجاد می‌کنند؛ پویایی که برآیند تمایل ناخودآگاه این تعلیق دارای تعادل به سوی سطح افق یا عمود است.

(مائوریس دسائوسمارز، طراحی پایه: پویایی فرم، استودیو ویستا، لندن، ۱۹۶۴، ص ۲۲-۲۰)

سیستم‌های مرکزی:

انتظام‌های معمارانه سیستم‌هایی هستند که بخش های مختلف را در پیرامون یک ایده موضوعی بنیادین سازماندهی می‌کنند هندسه به عنوان طبیعت ساختاری و ذاتی عمدی، بیانگر سازماندهی و نظم سیستماتیک فرم معمارانه است. سیستم‌های مرکزی، شامل گونه چرخشی- که اغلب به صورت فرم‌های فره فره‌وار بیان می شود- گونه تجمیع فرم‌ها و سیستم‌های طبیعی هستند. سیستم مهیا سازنده یک نظم فرای محدودیت است؛ سیستم‌ها امکان رشد را فراهم می‌آورد، یک قطعه غزل گونه پدید می‌اورند و قادرند تا تضادها و پیچیدگی‌های بی‌پایانی را در برگیرند. مثلاً سیستم چرخشی، خانه آرتور هورتلی، فرانک لویدرایت، سیستم صلیبی، خانه وارد ویلیتز، فرانک لویدرایت. (لوکوربوزیه، تجزیه و تحلیل فرم، جعفری. لچ بیکر، ص ۸)

سیستم‌های خطی:

سیستم‌های خطی امکان توسعه در طول محور راایجاد می‌کنند. این سیستم‌ها قابلیت تکرار و توسعه ریتم‌ها را دارند و حرکت مهم‌ترین خصیصه این نوع فرم محسوب می‌شود. مثلاً سیستم خطی توسعه مسکونی دانشگاه سنت اندروز، جیمز استرلینگ، ۶۸-۱۹۶۴).

(لوکوربوزیه، تجزیه و تحلیل فرم، جعفری اچ. بیکر ص۹)

فرم در کارهای لوکوربوزیه:

-لوکوربوزیه فرم را با هدف بیان مفاهیم به کار می‌برد. ابعاد نمادگرایانه‌ای و تفاسیر منحصر به فردسی را مطرح می‌کند که به صراحت قابل تشخیص نیستند. در طول دهه ۱۹۲۰، جسم پردازی‌های مجسمه‌وار او به روح زمان اشاره می‌کند. در حالیکه انتزاع مبتنی بر بی‌قاعدگی دهه ۱۹۳۰ و بهره‌گیری از فرم‌های مجسمه‌وار کارهای متاخر او به طبیعت اشاره می‌کند و بیانگر احساسات و عوامل متافیزیکی است. لوکوربوزیه مکرراً قطعات افقی و عمودی را به کار می‌برد؛ که کوششی برای بیان یک ایده عالی به نظر می‌رسد. رفتار اغلب فرم‌ها، ماهیت ساده شکل را حفظ می‌کنند. در نتیجه ساختاری فشرده ناشی از تجمع فرمها و قطعات به وجود می‌آید. رفتار نمایشی و جسورانه فرم‌ها قطعه مانند، نشانه بارز سبک شخصی لوکوربوزیه است. در نقاشی‌ها و معماری او، منحنی‌ها در تنش با شبکه خطوط عمود بر هم یک مغادزله قدرتمند را به نمایش می‌گذارند.

(لوکوربوزیه، تجزیه و تحلیل فرم‌ها، جعفری. اچ بیکر، ص ۳۶۰)

فرم‌های فرفره‌وار و حلزونی:

بعد از دهه ۱۹۰۲، توجه لوکوربوزیه به سوی فرم‌های ارگانیک و بیولوژیک جلب شد؛ او این فرم‌ها را برای تغییر جریان بی‌روح زمان خود به کار برد. موزه رشد نامحدود او از رشد مارپیچ حلزون‌های دریایی الهام گرفته بود. استفاده از یک ورودی مرکزی باعث می‌شد که بازدیدکنندگان در طول مارپیچ به سوی فضای خارجی حرکت کنند. چرخش درون این سیستم، با بهره‌گیری از یک شبکه خطوط عمود بر هم سازماندهی شده بود. با ساختن موزه‌هایی در احمد آباد و توکیو، عناصر چرخان حول یک نقطه اتکا (یک نورگیر صقفی هرمی شکل، نقطه اتکای موزه توکیو را شکل می‌دهد) این ایده اجرا شد. گالری‌های پیرامونی موزه توکیو دارای یک حالت چرخشی فرفره وار هستند.

(لوکوربوزیه، تجزیه و تحلیل فرم‌ها، جعفری اچ. بیکر ص ۳۴۵)

خانه سیتر وحان:

در طراحی این خانه لوکوربوزیه از دو فرم استفاده کرده است.

۱) فرم اولیه                                                                        ۲) فرم خالص

– فرم اولیه: فرم مکعب مستطیل به دو فرم مکعب تقسیم شده است: (طول هر یک اندکی بیشتر از عرض آن‌هاست). یک مکعب، محدوده نشیمن دارای ارتفاع دو برابر نسبت به سایر فضاها و مکعب دوم محدوده استراحت منزل را در بر می گیرد. اتاق خواب اصلی به داخل محدوده نشیمن دید دارد و در طبقه زیرین آن، آشپزخانه و غذاخوری قرار دارد. دو اطاق خواب دیگر در طبقه بالاتر قرار گرفته‌اند و دارای یک تراس پشت بام هستند. بر خلاف ویلاهای اولیه که تقارن آن‌ها را کنترل می‌کرد و شکل سطوح بسیار مهم بود؛ خانه سیتروهان عناصر متقارنی را در درون یک ترکیب‌بندی انتزاعی و نامتقارن قرار می‌دهد عملکرد متفاوت پله خارجی و پله مدور داخلی، محدوده وسیع نشیمن و جایگیری آشپزخانه و غذاخوری در محدوده خصوصی در نظر گرفتن عملکردها و ایجاد ترکیب‌بندی‌های زیبا و ارضا کننده، از مهم‌ترین خصوصیات این خانه به شمار می‌رود.

– فرم خالص: فرم خالص، عناصر عملکردی را با وضوح و صراحت به نمایش می‌گذارد؛ و دارای حالت خطی و نامتقارن است عناصر اصلی هم چون پلکان خارجی، پله مدور، سقف مسطح و طبقه اول در یک موازنه پویا یا دیگر عناصر قرار گرفته‌اند. جهت فرم توسط حالت پله‌های خارجی و سقف معرفی و تقویت می‌شود.

(لوکوربوزیه، تجزیه و تحلیل فرم‌ها، جعفری اچ. بیکرص۹۳-۹۱)

شکل

یکی ازابزارهای فکری اولیه ای که به بررسی (( ریشه ها وگرایش های نظری معماری)) می آید، شکل است. شکل که ما عجالتا آن را دربرابر (( فرم)) که یکی ازمقوله های اساسی نظریه پردازی درادبیات معماری معاصرجهانی به شمارمی آید، قرار می دهیم- امروزه، بیش از واژه های مترادف ومتشابه دیگری که در زبان وادبیات ایران رواج دارند، بر ذهن ها نشسته است وایفای معنایی می کند که ما به شناختش نیاز داریم.

شکل که ما امروز به (( کسرش))، در عوض فتح آن تلفظ اش می کنیم)، یکی از واژه هایی است که در زبان غنی وریشه دارما، به گونه ای کم یا بیش رسا، کارنقل مطلب مفهومی رابه عهده دارند ازمیان آن واژه ها، بی اولویتی خاص، باصورت، تمثال، چهره، قالب، ظاهر، تصویر، نقش، قواره، وجه، هیبت روبه روی می شویم. وبرگزیدن شکل ازمیان این ها ونهادن آن دربرابر فرم که در زبان روزمره ما هر روزبیشتر نوشته می شود ودرگفتارمی آید، بیش ازهرچیز زاده از نیازمندی مابه روشنی وشفافی بیان است واین، درسایر محفل های علمی – ادبی جهان نیز رواج دارد. ( ریشه ها وگرایش های نظری معماری، دکترفلامکی، ۵۰

یکی ازیادداشت های اولیه ای که درباب شکل (فرم) باید عرضه شود وبرانگیزاننده کاوش های بعدی ما باشد، این است که بدانیم شکل را به مثابه موجودیتی ثبات یافته وتغییرنایافتنی می دانیم یاجزاین، به تصویری که روبه روی ماست به مثابه شکلی درحال، درشرایط زمانی محدودی که درآن بماند! می نگریم و، حتی اگرعنوان نکنیم، قائل به ماندگاری اش درطول زمان نیستیم. چنان که به تفصیل بیشترخواهیم دید، هرشکلی می تواند هم نمایانگرویژگی هایی گذرا ودگرگون شونده در طول زمان باشد وهم نشان دهنده مجموعه مشخصه هایی که ثبات یافته وماندگاربه نظرمی رسند.به سخن دیگر، شکل می تواند چندان تکامل یافته به نظر رسد ونمایانگرمشخصه های اندازه یی، رنگی،ترکیبی، وتناسباتی صلب شود، که ماندگاری خود را به ما القاء کند ویا برعکس، دگرگونی مشخصه هایی نظیرآنچه آوردیم چندان محسوس باشد وبه چشم آید که ما- علی رغم دریافت هویتی قابل تعیین وتعریفی که ازآن توانیم داشت- بر ناپایداری اش نظر دهیم. شکل ( یا فرم) در زمان های دیگر نیز، معنا ومفهومی چندان متقن نداردو، برحسب این که (( داده شده)) دانسته شود ویا بیننده بتواند وجود مشخصه هایی در حال دگرشدن را درآن مشاهده کند، به اشاراتی جانبی وتکمیلی مجهزمی شود. وشکل هرچیزخاصی، هرآینه ازدیدگاهی که هواداریا معتقد برعلیت ویا تعین است تفسیرشود، به بیانی متفاوت معرفی می شود تامگرچندی ها وچونی هایش بازشناسی ونمایانده شوند.از دیدگاه ما شکل سوای اینکه تنها راه ممکن برای انتقال مفهومی خاص ازسوی آفریننده برای بهره وری کننده است،ازمجموعه مشخصه هایی برخوردار است که به آن توان کارآیی می بخشد، به سخن دیگر، برای تمام آدمیان، شکل تنها وسیله بازگو کردن مفهوم است وشکل- به این قصد- نمی تواند دارای شالوده ای معین نباشد. گفتیم که آنچه در جهان اندیشه یی و در دل خود داریم را ازطریق آفریدن شکل وتنها ازاین طریق می توانیم بگوییم. ودرتوضیح این اصل واثبات آن به فاصله ای که میان هرفرآورده هنری وسازنده آن وجود داردمی توانیم بیاندیشیم، جایی که هرآنچه در ذهن سازنده وجود دارد، تنها آن گاه که بتواند به بیرون راه یابد، هست می شود وجزاین صامت است وهیچ.

هرگونه ابزاری اما، که بتواند راه اتصال میان جهان ذهنی هر فرد با جهان فکری هر انسان دیگری راباز کند، بی توجه به جنس ونوع آن، ازاولین لحظه ای که متظاهرمی شود به بعد، نمی تواند فاقد شکل باشد. شکل، تعیین رمز وراز می کند، شکل، بعدهای ذهنی را می نمایاند، شکل احساس های درک شده وبه غوطه برده شده رابه زبان می آورد، شکل، به همدلی های انسانی وبه دلبستگی های عاطفی اشارت می دهد، وشکل راه فشردن دست دل ها را می نمایاند.شکل، درگفتار ونوشتار، استعاره وتغزل پیشه می کند، شکل، درنمایاندن تمایلات فردی وشخصی هرفردی به سایرین، برمشترکاتذهنی آنان متکی است وبر هرانگیزه اجتماعی به صورت کم یا بیش آشکار تکیه می کند، شکل، به کمک صوت( چه ازحنجره برآید، چه ازترکیب رنگ ها به دلخواه)، تعیین رابطه می کند، شکل، درآراستن صحنه های رقص وآواز، چه درمحفل نمایش چه درمحفل هنر، تمایل ها را هستی می بخشد. نکته دیگری که لازم است اشاره به آن شود تا نمایان گردد که جای قابل توجهی را دراین بخش از گزارش مان را اشغال می کند، ویژگی شالوده یی بودن/ شالوده داشتن است، این نکته چندان مهم است که زیربنای مطلب به شمارمی آید. شکل هرآفریده هنری دارای ساختار ونیزشالوده ای معین است، ساختار شکل، به آن توان ارتباطاتی می بخشد وشالوده آن، دگرشدن های پیاپی شکل در طول زمان را میسورمی دارد، دگرشدن هایی که هم می توانند شکل رابمیرانند وهم برعکس- سبب ماندگاری اش شوند. . ( ریشه ها وگرایش های نظری معماری، دکترفلامکی، ۵۳         

ساختارشکل

شکل هرچیزی، چهره ای است که هرگونه دست ساخته انسانی وهربخشی ازطبیعت- به هربعدی که باشند- را به ما می نمایاند و دارای اندم خاصی است. اندام هرشکل را چگونگی جای گرفتن اجزای سازنده آن به دست می دهن، اجزایی که با یکدیگر رابطه هایی معین ومشخص دارند، رابطه هایی که در سطح ها و در تناسب ها، در فرورفتگی ها وبیرون زدگی ها، درنرمی ها و در زبری ها، در تندی ها و درملایم شدن رن گها، به ترتیب وتناسب هایی خاص متظاهر می شوند. شکل هرچیزی از دست ساخته های انسانی، کمال خود رایک باره نمی یابد و، آن گاه که به چنین مرتبتی نیز دست یافت، ثابت اش نگه نمی دارد زیرا نمی تواند دگرگون نشود. ازمیان دست ساخته های انسانی، آن ها که کم ترتغییرپذیرمی نمایند، قرآورده های صنعتی اند،اشیایی که روند تولیدشان حکایت از دگرگونی هایی نظم یافته وحساب شده دارد ونقطه ی پایانی تولیدشان نیزنمایانگر آخرین شکلی نیست که دارا خواهند بود. واین که چگونه، مجموعه رابطه هایی که گفتیم سازنده اندام شکل اند، پس ازاین نقطه پایانی نیز دگرخواهد شد، سرفصل مطالعات پردامنه ای را به وجود آورده که زیر عنوان (( مرمت)) قرار می گیرد. شکل پیوسته دگرمی شود واین دگرشدن، سبب ها ونیزآهنگ اش را معمولا درون خود بنا یا ماهیت وذات آن دارد.این مجموعه داده ها که تنها دریک ((آن)) ثابت جلوه می کند، ازآن جا که ازمنطق یا لوژیک ساختمانی خاصی پیروی می کند، ساختارشکل به شمارمی آید.ساختار، به معنای موجودیت شبه ساختمانی برپانگه داشته شده وبرپانگه دارنده تمامی رابطه هایی است که میان اجزاء متفاوت وتکمیل کننده شکل، به نظم وترتیب خاصی برقراراند.نکته دیگر قابل ذکراین است که شکل به عنوان چیزی که در دگرگونی مدام فهم می شود ( و در لحظه به بازشناسی ستاتیک اش می پردازیم) وعناصر یا اجزاء اش به نسبت های خاص وپیوسته مرتبط با یک دیگر ومشروط از مرتبت هایی زمانی- مکانی دیده شده ناد، معرفی می شود.به سخنی که آمد، هرشکل را دارای ساختار وشالوده ای خاص آن می شناسیم ودرتبع ازاین، دگرشدن مدام فرم رایکی ازشاخص های اصلی اش می دانیم. در حقیقت، اندیشسیدن به این گونه، منبعث ازشناخت شکل به عنوان یافته ای لحظه یی وگذرا از طول روند ساخته شدن وبه هست درآمدن یک شی ء است، یافته ای که وجه برونی یا ظاهری و موقتی مجموعه ای از رابطه هایی است که میان اجزاء سامان یافته ومکان یافته درچهرچوبی یگانه برقراراند.

( ریشه ها وگرایش های نظری معماری، دکترفلامکی، ۵۵

شکل و معماری

شاید در نگاه اولیه به کلمه شکل و فرم هر دو به یک مفهوم به نظر آیند که در واقع به این صورت نمیباشد ودر مفاهیم با هم امتفاوتند هر چند که همیشه باهم و همراه هم هستند .لوی کان در این باره می نویسد۳۲ : «فرم با شکل یکی نیست ، شکل به طرح مربوط است اما فرم به نمایش گذاشتن اجزاء جدائی ناپذیر می پردازد» طرح را به آنچه اطلاق می کنند که به معرض دید قرا دادن (فرم)می خواهد به ما بگوید واقعیت م یبخشد و آدرنو نیز در باره فرم می گوید۳۳ :« فرم چنانچه از خود لفظ پیداست فرم یک چیز است و خودآن چیز اجازه ندارد به تکرار خود منجر گردد »شاید شکل رابتوان دستعور العمل استفاده فرمها در ارتباط آنها با یکدیگرتعریف نمود.

شکل را می توان جزوه دسته مواردی دانست که در معماری توسط علم ریاضیت و علم معنا تعریف می گردد(۱ در واقع آغاز هر شکل را از نقطه می دانند که با تبدیل آن به دونقطه م یتوان به خط دست یافت و در گستر ش خط به اشکال اقلیدسی و با دوران آن به دایره و کره رسید که نمادی از عالم می باشد. اشکال را از لحاظ ریاضیت دارای تناسباتی دراضلاع هستند که بهترین این تناسبات را تناسبات طلائی می دانند. که در مجموعه از متناسبی از اعداد صحیح و تصاعدی هماهنگ از از قرار  اعداد ۲۱،۱۳،۸،۵،۳،۲،۱،۱و …به دست می آید که مجموع دو عدد متوالی عدد بعدی را تعریف می کند۳۴ . اما تنها این اعداد طلائی در مقیاس و تناسبات دخیل نیودند بلکه مهمترین عامل تاثیر پذیر در مقیاس را می توان به انسان نسبت داد که چرا که اشکالی که در معماری استفاده می گردید خود برای کاربری انسانی تعریف می گردید که براساس در معماری گذشته مقیاسهای همچون وجب ، پا ، قدم و… به وجود آمد که بعدها بر اساس این مقیاسها تعریفی در اشکال نیز بدست آمد مثلا انسان ۶ پا یا هشت وجب بوده و … که در طراحی اشکای کابردی بس فراوان دارد که باعث اهمیت اعداد خاص نیز در معماری می گردد .اما مسلمل شکل را با هندس در ریاضیات می توان تعریف کرد هندشه اشکالی که خود با عالم عرفان و معنا درگیر است به نوعی که از گسترش خطوط با ۳ خط مثلث و ۴ مربع ایستا و از گسترش مربع بع اطرا ف با ۵ مربع چلیپا مهمترین انگاره ایرانی و مکعب ۶ خطیکه بی جنبش ترین شکال است بدست می آید.

« کعبه رمزی برونی دراین عالم مادی از آن حضوری که به چشم نمی آید ، که در عالم الهی ماوراء دارد، همچنانکه جسم رمزی است برونی دراین عالم مشهود است از دل که به چشم نمی آید چرا که از عالم غیب است و اسن عالم مرئی مادی است وسیله ای ست برای عروج بدان عالم نا مرئی معنوی بزعم آنکه خداوند بر او فتح باب کرد»

شکل در معماری ما حرکتی است ازنقطه به خطوط و اشکال اقلیدسی و نهایت دایره و کره می شود که در آن مربع برگرفته از عالم چهار گانه طبایع که بر اثر نفس و عقل به ذات الهی می رسد که حرکت است از مربع با واسطهایی چون مثلث و خطوط که به دایره رسد و نهایت دایره که به کره و که خود نقطه ای در این جهان بیش نیست تبدیل می گردد که نقطه همان ذات الهی است .

از سطور بالا چنین می توان نتیجه گرفت که که شکل در معماری ایرانی حرکتی است از عالم ماده به ذات الهی که با استفاده از مفاهیم و تفکرات در کنار هم به فرم تعالی می یابد و به نوعی اشکال در معماری ایرانی را میتوان بر اساس الهلم تفکر گسترش ذات الهی تبدیل آن به عالم و هستی است که کنار هم قرار میگیرند وبه وجود می آیند

( فرم،شکل،گشتالت، جهانشاه پاکزاد شماره ۱، ۱۳)

 

گروه مهندسین ایران معماری با مدیریت آرشیتکت آرتورامید آذری

در این بخش تحت عنوان مقالات در معماری بر آن شده ایم تا مجموعه ایی از مقالات ،گفتارها و نظریات موجود در جامعه معماری ایران و جهان را ارائه دهیم، تا سرآغازی نوین در عرصه بحث مبانی و مفاهیم نظری معماری باشد.


شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

 

tehran

نقشه پهنه بندی اقلیم تهران

مطالعات اقلیمی

تقسیمات اقلیمی ایران

به منظور استفاده در معماری، شرایط اقلیمی ایران را به ۴ منطقه، سرد و گرم و خشک، معتدل و گرم و مرطوب تقسیم نموده اند.

البته تقسیمات اقلیمی ایران را به لحاظ معماری به ۶ منقطه تقسیم کرده اند در بررسی هایی که به طور مقدماتی در زمینه گروه بندی اقلیمی شهرهای ایران از نظر عملکرد حرارتی ساختمانهای معمولی انجام شده است این شهرها را به شش گروه اقلیمی تقسیم شده اند. معیار این تقسیم بندی عملکرد حرارتی عنصار مختلف ساختمانی و نحوه کنترل نهایی فضاهای داخلی ساختمان بوده است. این تقسیمات عبارت اند از :

 

۱- اقلیم سرد

۲- اقلیم معتدل و مرطوب

۳- اقلیم نیمه بیابانی

۴- بیابانی شدید

۵- خیلی گرم

۶- خیلی گرم و مرطوب

 

 

۴ ۳ اقلیم استان تهران

تهران از نظر آب و هوایی، غیر از نواحی کوهستانی شمالی که اندکی مرطوب و معتدل است، کلاً گرم و خشک است. حداکثر دمای ثبت شده در تهران ۴/۳۹ درجه و حداقل آن ۴/۷- درجه سانتی‌گراد و میانگین ماهانه حداکثر ۲۹ و حداقل ۱/۰ درجه می‌باشد.

بر ساختار کُلی اقلیم تهران  سه عامل جغرافیایی وجود دارد که در آب و هوای استان نقش مؤثری دارند. این عوامل عبارتند از: رشته کوههای البرز در شمال، ورزش بادهای باران زای غربی و دشت کویر در جنوب استان.عامل ارتفاع در آب و هوای استان تهران نقش اساسی دارد. به همین جهت با کاهش ارتفاع از شمال به جنوب دما افزایش می یابد. اما میزان بارندگی کمتر است. متوسط بارش در کوههای بخش شمالی استان، بیش از ۵۰۰ میلی متر است ولی به سمت نواحی جنوبی کاهش می یابد و در حواشی دریاچه نمک قم به ۱۰۰ میلیمتر میرسد. در این استان فصل بارندگی از مهر تا اسفندماه است. میزان بارندگی در دیماه به حداکثر میرسد ولی در اوایل بهار کم است. معمولاً در ماههای مرداد و شهریور باران نمی بارد.گرمترین ماههای سال، خرداد ، تیر، مرداد و سردترین آن، آذر، دی و بهمن است. بطور کلی میتوان نتیجه گرفت که با افزایش دما، بارندگی کم میشود و حتی قطع میشود. باد غالب در این استان باد غربی است این بادها هرگاه شدت بگیرند، هوای آلوده را از تهران خارج می کنند. البته امتداد کوههای البرز بین تهران و کرج تا حدود زیادی بادهای غربی را به سمت شهریار منحرف می کند و مانع تخلیه کامل آلودگی میشود. مگر آن که شدت باد زیاد باشد.پس از باد غربی، مهمترین باد در فصل تابستان از سمت جنوب و از داخل کویر به سمت شهر تهران می وزد و هنگام وزش، موجب انتقال گرمای هوای کویر و حمل گردوغبار آلود گی به سمت شهرهای استان میشود. جریان هوای دیگری که در محدوده استان تهرام می وزد، نسیم کوه به دشت و برعکس است. این بادها چون ملایم و آرام می وزند، قدرت پراکنده کردن مواد آلاینده را ندارند ولی روزها، این مواد را با خود به طرف شمال تهران حرکت می دهند. مواد آلاینده پس از برخورد با کوههای بخش شمالی استان در آنجا را که می مانند و شبها با وزش نسیم کوه به سمت دشت، از شمال به جنوب سرازیر میشوند.

فصل سرما در تهران معمولاً از آذرماه شروع می‌شود و بیش‌ترین دمای سال را در اواسط تابستان (مردادماه) دارا می‌باشد. کوه‌های اطراف تهران مانع بسیار مؤثری در نفوذ توده ‌هواهای مختلف هستند. به همین سبب هوای تهران از آرامش و سکون بیش‌تری نسبت به مناطق مجاور خود برخوردار است؛ به عبارت دیگر واقع شدن کوهستان از سمت شمال و دشت‌های حاشیه کویر از سمت جنوب و جنوب شرقی سبب ایجاد یک جریان خفیف و آهسته هوا از دشت به کوه در طی روز و از کوه به دشت در طول شب می‌گردد.

متوسط میزان بارندگی در سطح شهر تهران کم بوده و به مقدار ۳۱۶ میلی‌لیتر در طول سال اندازه‌گیری و تعداد روزهای یخ‌بندان آن نیز ۳۶ روز در سال ثبت شده است.

شهر تهران به وسیله دو رودخانه اصلی کرج و جاجرود و نیز تعدادی رودخانه‌های فصلی دیگر مشروب می‌شود، در واقع حد طبیعی فضای جغرافیایی تهران به واسطه این دو رودخانه مشخص می‌گردد.

رودخانه کرج پرآب ترین رود دامنه‌های جنوبی البرز است که از باران‌های فصل سرد و ذوب شدن برف‌های مناطق کوهستانی تأمین می‌شود و در ۴۰ کیلومتری غرب تهران از کانون آبگیر خرسنگ کوه سرچشمه می‌گیرد.

رودخانه جاجرود نیز از کوه‌های کلون بسته، که جزو بلندی‌های خرسنگ کوه است، سرچشمه می‌گیرد؛ که این دو رود مجموعاً قسمت عمده آب مصرفی شهر تهران را تأمین می‌کنند. تهران هم‌چنین دارای شمار زیادی قنات و آبراه است ولی به رغم داشتن منابع آبی فراوان به دلیل رشد بی‌رویه جمعیت و بارندگی کم در برخی دوره‌ها با مشکل کمبود آب روبه‌رو می‌باشد.

 

۴ ۳ ۱ – توزیع مکانی بارش در استان تهران

میزان بارندگی در سطح شهر تهران عمدتاً کم بوده و به مقدار ۲۴۵٫۸ میلیمتر در طی سال اندازه‌گیری و تعداد روزهای یخبندان (با دمای زیر صفر) آن نیز ۳۶ روز در سال ثبت شده‌است (۱۳۷۶). در یک دوره ۴۵ ساله بیشترین دمای تهران ۴۳ درجه سلسیوس و کمترین دمای آن ۱۵- درجه سلسیوس گزارش شده‌است. میانگین رطوبت نسبی هوا در تهران ۴۰٪ و در شمیران ۴۶٪ بوده‌است. باد غالب تهران غربی (۲۷۰ درجه) و متوسط سرعت آن ۵٫۵ متر بر ثانیه‌است. شب‌ها نسیم خنکی موسوم به نسیم توچال از کوه به پایین می‌وزد (باد کوه) و روزها برعکس نسیمی از سمت دشت می‌وزد (باد دشت.

 

۴ ۳ ۲ – دما

میانگین دمای تهران ۱۷ درجه سانتیگراد است این میانگین به ۶/۲۲ درجه در تابستان و در زمستان به ۵/۱۱ درجه سانتیگراد می رسد. حداکثرحداقل دما ۴۴ درجه در تابستان و ۸/۱۴ درجه سانتیگراد زیر صفر در زمستان است.

آب و هوای تهران

ژانویه

فوریه

مارس

آوریل

مـــــه

ژوئـن

ژوئیـه

آگوست

سپتامبر

اکتبـر

نوامبر

دسامبر

سـال

گرم‌ترین

۱۷

۲۱

۲۵

۳۰

۳۶

۴۰

۴۲

۴۰

۳۷

۳۱

۲۵

۲۱

۴۲

میانگین‌گرم‌ترین‌ها

۵

۸

۱۳

۲۱

۲۶

۳۳

۳۶

۳۵

۳۱

۲۳

۱۵

۸

۲۱

میانگین‌سرد‌ترین‌ها

۱

۵

۱۲

۱۶

۲۲

۲۵

۲۴

۲۱

۱۴

۷

۲

۱۲

سردترین

-۱۲

۱

۳

۱۰

۱۵

۱۲

۱۱

۳

-۱۲

بارش

mm

۴۳

۳۸

۳۸

۳۳

۱۵

۳

۲

۲

۳

۱۰

۲۵

۳۰

۲۴۲

جدول ۴ – ۱ – آب و هوای تهران در ماه های مختلف سال

 

۴ ۳ ۳ بادهای تهران

چگونگی وزش بادهای استان تهران با موقعیت جغرافیایی و چهره? کلی عوارض آن، ارتباط نزدیکی دارد؛ جریانات عمومی هوا در این استان تابع بادهای غربی است. امتداد عمومی این جریانات با جهت کلی کوههای البرز تقریباً موازی است و به همین سبب تأثیر این کوهها بیشتر به صورت کاهش سرعت متوسط باد در دره‌ها و کوهپایه‌های جنوبی ظاهر می‌گردد. پیشروی دامنه‌های جنوبی ارتفاعات شرق کرج سبب انحراف وزشهای سطحی این جریانات به سوی برخی از قسمتهای دشتهای جنوبی مانند شهریار می‌شود و افزایش نسبی سرعت باد را در این نقاط پدید می‌آورد.

 

گاه سرعت وزش باد در تهران به ۷۰ کیلومتر در ساعت نیز می رسد. اما میانگین سرعت وزش باد بسیار کمتر است

 

۴ ۳ ۴ – مشخصات اقلیمی تهران

تهران در حد فاصل منطقه کوهستانی و دشت قرار دارد. سه عامل در اقلیم تهران نقش موثری دارد. رشته کوه البرز، بادهای مرطوب غربی و وسعت استان .

در واقع رشته کوه البرز آب و هوای تهران را معتدل کرده‌است . در شمال تهران، آب و هوا معتدل و کوهستانی و در نقاط کم ارتفاع نیمه خشک است . بارش معمولاً در زمستانها زیاد است . فصل سرد از ماه آذر شروع می‌شود، اما در نقاط کوهستانی کمی زودتر آغاز می‌گردد . فصول سرد سه یا چهار ماه طول می‌کشد . در اسفند ماه از سرمای هوا رفته‌رفته کاسته می‌شود و در اواخر فروردین هوا با سرعت بیشتری گرم می‌شود و در اوایل خرداد هوا نسبتاً گرم است .اقلیم استان تهران در نواحی کویری و جنوب گرم و خشک، در نواحی پایکوهی سرد و نیمه مرطوب و در نواحی مرتفع سرد همراه با زمستان‌های طولانی است. گرم‌ترین ماه‌های سال در مرداد و شهریور بادمای متوسط ۲۸ تا ۳۰ درجه و سردترین ماه سال دی ماه بادمای یک درجه سانتی گراد گزارش شده‌است. دمای شهر تهران در زمستان معتدل و در تابستان گرم است.

بخش شمال تهران و شمیرانات در تابستان نیز معتدل است. بیشترین بارش سالانه در ماههای‌زمستان روی می‌دهد.

به‌طور خلاصه می‌توان گفت: در نواحی مختلف استان تهران به علت موقعیت ویژه جغرافیایی، آب و هوای متفاوتی شکل گرفته‌است. سه عامل جغرافیایی در ساخت کلی اقلیم استان تهران نقش موثری دارند: کویر یا دشت کویر: مناطق خشک مانند دشت قزوین، کویر قم و مناطق خشک استان سمنان که مجاور استان تهران قرار دارند، از عوامل منفی تاثیر گذار بر هوای استان تهران هستند و موجب گرما و خشکی هوا، همراه با گرد و غبار می‌شوند. رشته کوه‌های البرز: این رشته کوه‌ها موجب تعدیل آب و هوا می‌شود. بادهای مرطوب و باران زای غربی: این بادها نقش موثری در تعدیل گرمای سوزان بخش کویری دارند، ولی تاثیر آن را خنثی نمی‌کنند. استان تهران را می‌توان به سه بخش اقلیمی زیر تقسیم کرد: اقلیم ارتفاعات شمالی: بر دامنه جنوبی، بلندی‌های البرز مرکزی در ارتفاع بالای ۳۰۰۰ متر قرار گرفته و آب و هوایی مرطوب و نیمه مرطوب و سردسیر با زمستان‌های بسیار سرد و طولانی دارد. بارزترین نقاط این اقلیم، دماوند و توچال است. اقلیم کوهپایه: این اقلیم در ارتفاع دو تا هزار متری از سطح دریا قرار گرفته و دارای آب و هوایی نیمه مرطوب و سردسیر و زمستان‌هایی به نسبت طولانی است. آب علی، فیروزکوه، دماوند، لواسان، سد امیر کبیر و طالقان در این اقلیم قرار دارند. اقلیم نیمه خشک و خشک : با زمستان‌های کوتاه و تابستان‌های گرم، در ارتفاعات کم تر از ۱۰۰۰ متر واقع شده‌است. هر چه ارتفاع کاهش می‌یابد، خشکی محیط بیشتر می‌شود. ورامین، شهریار و جنوب شهرستان کرج در این اقلیم قرار گرفته‌اند. هوای تهران در مناطق کوهستانی دارای آب و هوای معتدل و در دشت، نیمه بیابانی است. تهران در مرز شرایط جوی بری و اقیانوسی قرار گرفته و تمایل آن به موقعیت بری بیشتر از وضعیت اقیانوسی است.

آب و هوای تهران متأثر از کوهستان در شمال و دشت در جنوب است. غیر از شمال تهران که تحت تأثیر کوهستان آب و هوای آن تا حدی معتدل و مرطوب است، آب و هوای بقیه شهر کلا گرم و خشک و در زمستان‌ها اندکی سرد است. مهم‌ترین منبع بارش در این شهر بادهای مرطوب مدیترانه‌ای و اطلسی هستند که از سمت غرب می‌وزند. رشته کوه البرز همجون سدی به نحو موثری از نفوذ بسیاری از توده‌های هوا جلوگیری می‌کند در نتیجه باعث شده‌است که هوای شهر از از یک سو خشک‌تر و از سوی دیگر از آرامش نسبی برخوردار باشد.[۱]

از نظر فصلی، هوای تهران در زمستان تحت تاثیر سامانه پرفشار شمالی (سیبری) قرار دارد. این تاثیر باعث شده‌است که در این فصل هوا در قسمت‌های مرکزی و جنوبی معتدل و در قسمت‌های شمالی شهر سرد باشد، به طوریکه در این قسمت‌ها دمای هوا در زمستان بارها به زیر صفر می‌رسد. همچنین در این فصل به دلیل پدیده وارونگی هوا میزان آلودگی جوی بالاست. در تابستان‌ها عامل مهم سیستم کم‌فشار حرارتی کویر مرکزی است که سبب می‌شود هوا گرم و خشک باشد. (۱)

 

نقشه پهنه بندی اقلیم تهران

۴ ۳ ۵ – نقشه پهنه بندی اقلیمی تهران

قسمت شمالی تهران که کوهپایه های البرز را شامل می شود دارای اقلیم سرد و قسمت میانی و جنوبی تهران دارای اقلیم نیمه بیابانی می باشد.

 

۴ ۳ ۶ – گروه اقلیمی نیمه بیابانی (تهران)

این منطقه در نقشه پهنه بندی اقلیمی ارائه شده با رنگ زرد نشان داده شده است. در این نقشه آن را اقلیم معتدل نام برده. اما برای تفکی آن از اقلیم معتدل و مرتوب حاشیه خلیج فارس آن را اقلین نیمه بیابانی  نیز می نامند. این گروه مناطق کوهپایه ای کشور به طور کلی اراضی حد فاصل مناطق مرتفع (کوهستانی) و مناطق کویری را در بر می گیرد. به همین دلیل دارای شرایطی نیمه کویری است که عمده ترین ویژگی آن نوسان دمای هوا است.

در اکثر نقاط واقع در این اقلیم ، متوسط حداقل دمای هوای در سردترین ماه سال زیر صفر و متوسط حداکثر آن در گرمترین ماه سال بالاتر از ۳۵ درجه است.

با توجه به نقشه فوق و استقرار دو اقلیم سرد در مناطق شمالی تهران و نیمه بیابانی در مناطق جنوبی، برای طراحی در هر یک ضوابط خاصی ارائه شده است.

 

۴ ۳ ۷ – ضوابط طراحی در اقلیم گرم و نیمه بیابانی

در این مناطق، به دلیل آنکه میزان بارندگی سالانه بخار آب مورد نیاز جهت رطوبت هوا را تامین نمی کند، هوا به طور کلی خشک است. معدل دمای هوای سردترین ماه سال در این مناطق بین ۱۸ و۳- درجه سانتی گراد ومعدل دمای هوا در گرمترین ماه سال بیش از ۱۰ در جه سانتی گراد است. در این مناطق زمستان کوتاه است ولی ممکن است حدود یک ماه یا بیشتر زمین یخ بسته یا پوشیده از برف باشد.

دو اصل کلی برای طراحی اقلیمی در مناطق گرم و خشک عبارت است اند از :

۱- جلو گیری از تاثیر هوای گرم در فضاهای داخلی مجموعه

الف. طراحی مناطق نیمه محافظت شده در خارج بنا

ب. استفاده از پوشش گیاهی برای خنک کردن محوطه

ج. استفاده از گیاهان در کنار دیوارهای خارجی ساختمان

د. استفاده از بام و دیوار دو جداره جهت تهویه در داخل پوسته ساختمان

ه. استفاده از پوسته‌های دو جداره جهت جابجایی حرارت

۲- محافظت ساختمان در برابر تابش آفتاب در مواقع گرم سال

الف. طراحی محوطه

ب. ایجاد سایه برای پنجره‌های رو به آفتاب تابستان

ج. شکل و جهت دادن به بدنه ساختمان به منظور کاهش اثر آفتاب تابستان

د. کاهش انعکاس زمین و سطوح بیرون از پنجره‌های رو به آفتاب تابستان

ه. تأمین سایه برای دیوارهایی که رو به آفتاب تابستانی هستند.

ی. ایجاد سایه برای پنجره‌های رو به آفتاب تابستان

 

۴ ۴ تغییرات اقلیمی بوجود آمده در سالهای اخیر در استان تهران

مطالعه دکتر علیجانی، استاد اقلیم شناسی دانشگاه تربیت معلم که نتایج آن در همایش چالش‌ها و راهبردهای زیست محیطی کلانشهر تهران در مردادماه سال جاری منتشر شد، نشان می‌دهد اقلیم تهران طی دوره ۴۷ ساله گذشته تغییر کرده است. نتایج این پژوهش که با استفاده از آمار ایستگاه هواشناسی مهرآباد در دوره آماری ۱۹۶۱ تا ۲۰۰۵ استفاده شده است، از آن حکایت دارد که اقلیم تهران در این دوره گرم‌تر شده است. براساس این مطالعه، دمای متوسط سالانه تهران ۴/۱۷ درجه سلسیوس بوده است. همچنین نتایج این بررسی نشان می‌دهد شب‌های تهران گرم‌تر شده است و دما در زمستان بیش از دماهای تابستان افزایش داشته است. بررسی بارش طی دوره ۴۵ساله مذبور نشان می‌دهد بارندگی شهر تهران در این دروه تغییر محسوسی نداشته است. اما با توجه به معادله خشکی که برایندی از میزان بارش و دمای هوا است، اقلیم تهران در دوره مورد مطالعه خشک‌تر شده است.

 

۴ ۴ ۱ – تحلیل و پیش‌بینی اثرات تغییر اقلیم بر فضای سبز شهرداری تهران

افزایش درجه حرارت محیط، موجب افزایش تنفس و تعرق گیاهان و بنابراین افزایش تلفات آب آنها و نیاز به آبیاری بیش تر برای حفظ وضعیت بهینه پوشش گیاهی است. گیاهان مختلف نیاز آبی متفاوتی دارد که به گونه گیاهی، سن و وضعیت بستر رشد آنها بستگی دارد. گیاهان علفی، به ویژه چمن، نیاز آبی بالایی دارند و با توجه به آنچه در مورد تغییرات اقلیمی تهران گفته شد، به نظر می‌رسد حفظ فضای سبز موجود در آینده نزدیک به منابع آبی بیشتری نیازمند خواهد بود. از طرف دیگر، گسترش فضای سبز فعلی شهر تهران برای دستیابی به استانداردهای جهانی سرانه فضای سبز شهری موجب افزایش پوشش گیاهی موجود می‌گردد که خود به معنی افزایش نیاز به منابع آب است. با عنایت به اقلیم خشک تهران و محدودیت‌های تامین منابع آب، لازم است راهبردهای مدیریت فضای سبز شهری در تهران به شکلی تغییر کند که با تحولاتی که رخ داده است و روند آن در آینده تشدید خواهد شد، سازگار گردد و اهداف درازمدت مدیریت شهری در طراحی، ایجاد و نگهداشت فضای سبز تامین گردد. بر این اساس، مدیریت پوشش گیاهی، بستر رشد آن و منابع آن باید مورد تجدیدنظر قرار گیرد. راهکارهای گوناگونی برای مواجهه با این شرایط وجود دارد که به اجمال به آنها اشاره می‌شود.

۴ ۵ تمهیدات و ضوابط اقلیمی استان تهران

۴ ۵ ۱ فضاهای سبز

۴ ۵ ۱ الف – پوشش گیاهی

با عنایت به مطالب پیش گفته، ضروری است که پوشش گیاهی فضای سبز شهر تهران متناسب با تغییرات اقلیمی گردد که با آن روبرو هستیم. مهم‌ترین راهبرد مدیریتی در این زمینه، بهره گیری از گیاهانی است که مقاوم به اقلیم گرم‌تر و متحمل به کم آبی باشند. در چنین شرایطی، استفاده گسترده از گیاهانی نظیر چمن که گیاهی با نیاز آبی بالا و ناسازگار با شرایط خشک است، توجیه نخواهد داشت. خوشبختانه، تنوع بالای گونه های گیاهی بومی ایران که بسیاری از آنها با شرایط گرم و خشک سازگاری مناسبی دارند، فرصت ارزشمندی را برای جایگزینی گونه های گیاهی جدید با گونه‌هایی فراهم می آورد که قادر به سازگاری با شرایط فعلی نیستند. نکته‌ای که باید در جایگزینی پوشش گیاهی مورد توجه قرار گیرد، تناسب گونه‌های جدید برای کارکردهای فضای سبز شهری است. گیاهانی را می‌توان در فضای سبز شهری استفاده کرد که طراوت و جلوه بصری مناسبی داشته و از پوشش متراکم قابل توجهی نیز برخوردار باشند، چرا که یکی از مهم‌ترین کارکردهای این فضا، علاوه بر سلامت و پالایش اکوسیستم شهری، جنبه‌های زیبایی شناختی آن است. با این حال، بسیاری از گونه‌های محتمل به شرایط گرم و خشک واجد چنین ویژگی‌هایی نیستند. گیاهان مقاوم به شرایط تحت تنش، غالبا ظاهری مات و کدر دارند که دلیل آن، تطابق به شرایط محیط برای افزایش بازتاب نور خورشید (جهت جلوگیری از افزایش دمای گیاه) و کاهش تعرق و از دست دادن آب است. به علاوه، سرعت رشد این گیاهان پایین است و پوشش گیاهی متراکم و انبوهی ایجاد نمی‌کنند. بدین ترتیب، در جایگزینی گونه‌های گیاهی فعلی باید به ظرفیت‌ها و توانمندی‌های گونه‌های جدید در بروز کارکردهای فضای سبز شهری توجه داشت.

۴ ۵ ۱ ب– خاک و بستر رشد گیاهی

علاوه بر نوع گیاهانی که در فضای سبز شهری استفاده می‌شوند، خاک و بستر رشدی که به کار می‌رود نیز نقش مهمی در مدیریت بهینه پوشش گیاهی دارد. یک بستر رشد مناسب، علاوه بر تامین نیازهای آب و عناصر غذایی گیاه و فراهم کردن شرایط برای رشد و نمو مطلوب گیاهان، قادر خواهد بود تلفات آب را به حداقل کاهش دهد. به طور کلی، تلفات آب یک پوشش گیاهی از دو مسیر عمده است: تعرق گیاه که برای فتوسنتز و تولید فرآورده‌های گیاهی و رشد و نمو آن لازم است و دوم، تبخیر آب از سطح خاک. همان‌گونه در بخش پیشین اشاره شد که کاربرد گونه‌های گیاهی جایگزین قادر است تعرق گیاهی و بنابراین تلفات آب را کاهش دهد و ما را با شرایط تغییر یافته اقلیمی سازگار سازد، ایجاد تغییرات مناسب در بستر رشد فضای سبز شهری قادر خواهد بود با کاهش تبخیر سطحی از خاک، از هدرروی منابع آب جلوگیری کند. یکی از راهکارهای مناسب در این زمینه، افزایش مقدار مواد آلی خاک است. مواد آلی در واقع به شکل اسفنج عمل می‌کنند و آب خاک را در منطقه حضور ریشه گیاهان حفظ می‌نمایند و مانع خروج آن از این منطقه که در اصطلاح آبشویی گفته می‌شود، می‌گردند. استفاده از خاکپوش‌ها (مالچ‌ها) در سطح خاک نیز راهکار دیگری است که تبخیر سطح خاک را، به ویژه در ساعات گرم نیم روز و روز به شکل قابل توجهی کاهش می‌دهد. به این منظور می‌توان از ترکیبات گوناگونی استفاده کرد که ضمن هزینه پائین، کارایی بالایی دارند و از جمله این مواد می‌توان به بقایای گیاهی، خاک اره و پوششهای پلی اتیلنی اشاره کرد.

۴ ۵ ۱ ج– منابع آب و روش‌های آبیاری

مدیریت آب، سومین عامل کلیدی مدیریت فضای سبز شهری در مواجهه با تغییر اقلیم است. در این میان، روشهای مناسب آبیاری که ضمن تامین نیاز آبی پوشش گیاهی، کارایی بالایی نیز داشته باشند، در اولویت قرار دارند. به نظر می‌رسد روش سنتی آبیاری دستی فضای سبز شهری توسط کارگران و یا روش غرقابی رایج، کارایی پایینی داشته و یکی از عوامل مهم هدررفت آب، به ویِژه در ساعات گرم روز باشد. تغییر سامانه‌های آبیاری با استفاده از روش‌ آبیاری قطره‌ای، کارایی آبیاری فضای سبز شهری را به شکل قابل ملاحظه‌ای افزاش می‌دهد. در این روش لوله‌های سامانه آبیاری در زیر سطح خاک قرار می‌گیرد و بدین ترتیب، عملا تبخیر از سطح خاک به صفر نزدیک می‌شود. این روش که در اکثر کلانشهرهای توسعه یافته جهان استفاده می‌شود، کارایی بالایی دارد و با وجودی که هزینه اولیه آن بالا است، اما با توجه به صرفه‌جویی قابل توجهی که در مصرف آب به دنبال دارد، از مزیت اقتصادی و مدیریتی چشمگیری برخوردار است.

علاوه بر ضرورت تغییر سامانه آبیاری، می‌توان از منابع آب جایگزین نیز برای آبیاری فضای سبز شهری استفاده کرد. استفاده از پساب شهری و فاضلاب، یکی از گزینه‌های مورد توجه در چند سال اخیر در کشاورزی و فضای سبز بسیاری از نقاط جهان بوده است. استفاده از این منابع جایگزین، به ویژه در فصولی که دسترسی به منابع آب محدود است، نقش مهم در تامین آب مورد نیاز فضای سبز شهری ایفا می‌کند. البته در این زمینه باید نکات بهداشتی و ایمنی مورد توجه کامل قرار گیرد و زیرساخت‌های لازم برای بهره‌برداری از این منابع در اختیار باشد. نخست، سلامت و عدم آلودگی این پساب‌هاو فاضلاب‌ها باید تضمین شود. به همین منظور، لازم است سیستم‌های پایش و کنترل منظمی وجود داشته باشد که میزان عوامل بیماری‌زا، فلزات سنگین و دیگر آلاینده‌های محیطی ایون منابع آبی را کنترل کند و در صورتی که از آستانه‌های مجاز بیش‌تر باشد، نباید از آنها استفاده کرد. چنانچه این منابع دارای آلاینده‌های پیش گفته باشند، علاوه بر تهدیداتی که متوجه سلامت شهروندان می‌شود، منابع خاک نیز آسیب خواهد دید. انباشت تدریجی فلزات سنگین در خاک موجب زوال کیفی خاک در میان مدت و کاهش حاصلخیزی آن می‌شود. یکی از راه‌های جلوگیری از پیامدهای بالقوه کاربرد این منابع آبی نیز استفاده از آبیاری قطره‌ای زیرسطحی است تا خطر احتمالی قرار گرفتن عوامل بیماری‌زا در سطح خاک و در تماس مستقیم با محیط، به حداقل کاهش یابد.

۴ ۵ ۲ ساختمانها

۴ ۵ ۲ الف – جهت استقرار ساختمان

جهت مناسب استقرار ساختمان نقش بسیار مهمی در تأمین بخشی از نیازهای حرارتی فضاهای داخلی به طور طبیعی ایفا می کند.

در این اقلیم بهتر است ساختمان در جهت دریافت حداکثر انرژی خورشیدی در ماههای سرد و همچنین در جهتی که نمای آن در حوزه بی اثر یا نیمه موثر بادهای سرد زمستانی باشد مستقر گردد.

از نظر دریافت انرژی خورشیدی در طول سال جهت های جنوب تا ۳۰ درجه شرقی مناسب ترین و جهت ۱۵ تا ۶۰ درجه غربی مناسب ترین جهت محسوب می شوند.

 

۴ ۵ ۲ ب – کروکی روش های طراحی اقلیمی

به طور کلی محور اصلی بنا باید در جهت غالب باد عمود باشد البته پلان می تواند حول این محور حدود ۲۰ درجه الی ۳۰ درجه بچرخد.

استفاده از مصالح با ظرفیت حرارتی زیاد جهت ذخیره حرارت خورشید.

درختان همیشه سبز در قسمت غرب و شمال غرب اغلب می توانند مانعی در مقابل باد زمستان باشند سایر رستنی ها و نرده ها و دیوارها می توانند نقش بادشکن داشته باشند.

در سمت غرب خانه از گیاهان زیاد بوته ها و پرچین ها استفاده می شود تا مانعی در مقابل آفتاب بعدازظهر باشد.

استفاده از تابش بند افقی – تابش و نور قابل کنترل.

 

۴ ۵ ۲ ج – بهترین جهت قرارگیری ساختمان درتهران

در مناطق گرم و خشک باید میزان تهویه طبیعی در روز رابه حداقل ممکن رساند چون در اثر ورود هوای گرم خارج به داخل ، دمای هوا و سطوح داخلی نیز افزایش می یابد ، به خصوص در طول روز که سرعت باد زیاد و در نتیجه میزان تهویه طبیعی نیز زیادتر است ، تغییرات دمای هوای داخلی در سطحی نزدیک به دمای خارج تغییر می نماید ، ازطرف دیگر ، چون رطوبت هوای اینگونه مناطق کم است ، حتی با جریان هوایی با سرعت کم امکان سرد شدن بدن از طریق تبخیر عرق بدن وجود داشته و در نتیجه احتیاج به سرعت زیاد هوا برای خنک سازی از راه تبخیر لازم نمی باشد . سرعت هوا برای ایجاد چنین وضعیتی می تواند ۱۵ سانتیمتر در ثانیه باشد و این سرعتی است که در نتیجه اختلاف دمای سطوح و همچنین درنتیجه نفوذ هوای خارج به داخل از طریق درز پنجره ها ، در هوای اتاق به وجود می اید و بدین ترتیب نیازی به باز بودن پنجره ها نخواهد بود . در عصر و شب به دلیل پایین بودن دمای هوای خارج نسبت به دمای هوا و سطوح داخلی ، تهویه طبیعی امکان سریع خنک شدن هوای داخلی را به وجود می آورد .

نیاز به کوران در عصرو شب ، وجود پنجره های بازشو را ضروری می سازد .اما باید به این نکته توجه داشت که راندمان تهویه با اندازه پنجره ها متناسب نیست . با هماهنگ ساختن محل ، شکل و نحوه بازشدن پنجره ها ، اندازه آنها را می توان به قدری کوچک انتخاب نمود که حرارت کسب شده از طریق آنها به حداقل رسانده و در عین حال امکان تهویه به طور مفید را به وجود آورد البته باید به مشکل ورود گردوغبار به داخل ساختمان توجه داشت.

 

۴ ۵ ۲ د – تعیین سطوح شیشه و تعیین سطوح نور گیری فضاهای داخلی

نور طبیعی : نور آفتاب و روشنایی طبیعی در یک واحد مسکونی اثر مستقیم در سلامت و بهداشت ساکنان آن دارد . استفاده از نور طبیعی در مسکن بهداشتی از اهمیت بسزایی برخوردار است چرا که میکروب کشی ، تامین ویتامینD  در بدن و مبارزه با برخی بیماری ها از خواص مهم نور خورشید محسوب می شوند . بنابراین با توجه به اهمیت نور خورشید در سلامتی انسان باید در تامین نور طبیعی کافی مسکن به خصوص اتاقها سعی گردد.

جهت تامین نور طبیعی در منازل مسکونی منطقه باید اندازه پنجره ها متناسب با سطح کف اتاق باشد . به صورتی که سطح نوردهی پنجره بایستی حداقل ۱۵ تا ۲۰ درصد سطح کف اتاق باشد . لازم به یادآوری است که دریک مسکن با اینکه نصب پنجره کافی و تامین نور طبیعی تا حد مطلوب لازم و ضروری است ، سطح پنجره ها نباید از حد معینی تجاوز کند زیرا در اینصورت مشکلات دیگری از نقطه نظر گرم کردن اتاق در زمستان و خنک نگهداشتن آن در تابستان به وجود خواهد آورد .

مقدار نور ورودی به طور کلی به ابعاد پنجره یا پنجره ها در ارتباط با مساحت اتاق مورد نظر و عمق نفوذی نور درداخل به مساحت پنجره و ارتفاع بالا سر پنجره از سطح کف بستگی دارد . تجربه و مشاهده نشان می دهد که مقدار نور اتاقها با مساحت شیشه ی پنجره ها در ارتباط با مساحت کف متناسب است و این مسئله را محاسبات نیز تایید می کنند . ضریب متوسط نور طبیعی روز در اتاقها دارای روشنایی جانبی تقریباً معادل یک پنجم نسبت درصدی شیشه به مساحت کف اتاق است.

پنجره هایی که در امتداد یک ضلع طولی اتاق بدون مانع قرار گرفته اند و انعکاس سطح اتاق ۴۰٪ است چنانچه مساحت شیشه ها یک پنجم یا ۲۰٪ مساحت کف می باشد . ضریب متوسط نور طبیعی ۴ و حداقل نصف این مقدار خواهد بود . بر عکس برای دستیابی به ضریب نور طبیعی متوسط ۶ در اتاقی به مساحت ۱۲متر مربع مساحت شیشه کاری مورد نیاز تقریباً برابر نصف یا  ۵×۱۲/۱۰۰×۶ این محاسبه متوسط کل معمولاً برای مکانهای عمومی مانند اتاقهای نشیمن کافی نیست و از آن می توان به عنوان پایه ای جهت تعیین مساحت پنجره ها متناسب با مساحت کف اتاق استفاده کرد.

 

منازل مسکونی

ضریب نور طبیعی

اتاقهای نشینمن ( بیش از یک دوم عمق، برای حداقل مساحت ۸ متر مربع)

۱ درصد

اتاقهای خواب ( بیش از سه چهارم عمق، حداقل مساحت ۶ متر مربع)

۰/۵ درصد

آشپزخانه ها ( بیش از یک دوم عمق، برای حداقل مساحت ۵ متر مربع)

۲ درصد

جدول ۴ –  ۲ – حداقل ضرایب نور طبیعی پیشنهادی برای اتاقهایی با روشنایی جانبی

 

۴ ۵ ۲ و– اندازه پنجره ها

اگر نور روز به عنوان عامل بسیار مهمی به شمار آید که باید به داخل اتاق اضافه شود ، پنجره ها نیز به عنوان وسایل ضروری در نظر گرفته خواهند شد .

هر فضای کار نیازمند پنجره ای است که به محیط بیرون مشرف باشد . فضای پنجره که نور را عبور می دهد باید حداقل یک بیستم از مساحت کف را در فضای کار داشته باشد . پهنای کلی تمام پنجره ها باید به یک دهم از پهنای تمام دیوارها برسد ، به عنوان مثال:

برای اتاق های کاری که ۵/۳ متریا بیشتر ارتفاع دارند،نور انتقالی از سطح پنجره ها باید حداقل ۳۰% از سطح دیوارهای بیرونی باشد ، به عنوان مثال B×A 0.3

 

 

 

 

 

 

 

 

شرکت معماری آرتور و همکاران (AOA)
تلفن: ۲۲۹۸۳۳۸۵ و ۲۲۷۰۶۶۳۱
آدرس: فرمانیه، بلوار اندرزگو، خیابان وطن پور شمالی، بن بست هنگامه، پلاک ۳