معماری خانه شیشه ای – نیوکانون کانکتیکات – ۱۹۴۹

آنچه موجب شهرت و اقتدار جانسون گردید، طراحی خانه زیبا ولی ساده ای بود که نه تنها بعنوان کاری اصیل و واقعی در معماری بلکه به عنوان شاهکار معماری و کاری فوق العاده در رده معماران بزرگ کلاسیک شناخته شد.

ایده این کار به ۱۰ سال قبل تر باز می گشت، زمانی که جانسون و میس با هم در مورد ساختمانی کاملاً شیشه ای و امکان ساخت آن به بحث نشسته بودند. از این منظر، شاید جانسون این طرح خود را مدیون میس باشد و حتی به عقیده برخی این کار وی تقلیدی از طرح Fransworth می باشد که در سال ۱۹۵۰ در پلانو ایلینویز، در کنار رودخانه فاکس اجرا گردید. از طرفی، معماری این طرح به خاطر بکارگیری و استفاده از فضای باز و تساوی موقعیت ها نکات مشترکی با خانه چمنزار رایت دارد.

glass_house_طراحی ویلای شیشه ای با منظری بسیار زیبا

معماری خانه شیشه ای الهام گرفته از طرح ماله ویچ ۱۷۸۰ و آرامگاه نیوتن لدوکس است.

در این بنا سطوح بالای سر، سطوح عمودی، نحوه رسیدن به بنا و فضاهای زیر مجموعه فضایی بزرگ تر، همگی قابل تعمق و بررسی هستند. طبق بیانات خود جانسون، استوانه سرویس بهداشتی از طرح ماله ویچ الهام گرفته شده است. این استوانه آجری اشاره به معماری سنتی آمریکا دارد. فضای خانه به ۶ بخش تقسیم شده که مبلمان خانه، تعریف کننده المان های سطوح و فضاهای عملکردی می باشند. در این بنا تقریباً هیچ دیواری وجود ندارد و سطح بام اصلی ترین عنصر تعریف کننده فضاست که فرم ها و زیر فضاهای زیرین خود را سازمان دهی می کند. این بنای دلپذیر در میان باغی خصوصی واقع شده و احتمالاً هیچ فضای معماری محصور دیگری نمی تواند سیالیت و سبکی این خانه را داشته باشد. در وصف این خانه عنوان شده، در مبلمان فضای داخلی دقت کنید، بی جهت نیست که آن را خانه بی پایان نامیده اند. ساخت این بنا دو سال طول کشید و اگر چه به سبک و سیاق میس و ندروهه بود، ولی حتی خود میس هم قادر به طراحی وساخت چنین بنایی نبود.

-طراحی ویلای شیشه ای با منظری بسیار زیباglass-house

جهت ورودی به باغ به گونه ای است که از حریم خانه دور بوده و خانه دیده نمی شود. خانه شیشه ای (به عنوان بخش خصوصی) از سمت خانه مهمان به خوبی قابل مشاهده است. در واقع این خانه باز، حالت نمایشی از یک زیباروی در لباس بدن نما، در سالنی زیبا را دارد که مجذوب کننده چشم ها است. بدین ترتیب هیچ وقفه ای از عدم حضور جانسون پدید نمی آید.

طراحی ویلای شیشه ای با منظری بسیار زیبا

جانسون در سال های بعد مجموعه های دیگری به این سایت اضافه کرد؛ چرا که فضای باغ مانند او گنجایش طرح های دیگر وی را نیز داشت. برخی از فضاهای تعریف شده در سایت عبارتند از: ورودی، پارکینگ، خانه مهمان، مجسمه و خانه شیشه ای. خانه مهمان را در ۱۹۵۳، کلاه فرنگی در دریاچه کنار املاکش را در ۱۹۶۲ و گالری مجسمه را در ۱۹۷۰ به مجوعه اش افزود.

وی شیشه را مظهر پاکی، صافی، زلالی و نرمی می دانست و این طرز تفکر، از خلال کارهایش، به ناظر نیز القا می شود. در ساخت خانه و بناهای عمومی وی، شیشه نقش عمده ای در میان مصالح ساختمانی داشت و در این کار شهرت جهانی پیدا کرد. او در طول ۷-۶ سال یکسری از خانه ها با تنوع های گوناگون و در همان سبک و سیاق خانه شیشه ای ساخت. مجله رکورد در سال ۲۰۰۰ خانه شیشه ای وی را در میان ۱۰۰ بنای برتر قرن بیستم جای داده است.

طراحی ویلای شیشه ای با منظری بسیار زیبا

خانۀ شیشه ای که فلیپ جانسون برای خود طراحی کرده بود،مفهوم خانه را به طور کاملا متفاوت جلوه می دهد.در این بنا دیوارها به پنجره تبدیل می شوند، محرمیت زندگی خصوصی از بین رفته است و کاملا از بیرون نمایان است. با این همه، خانۀ شیشه ای قابل سکونت می باشد؛ چرا که تنها یک نفر در آن زندگی می کند و محیط اطراف آن نیز پر از درخت بوده و کاملا حفاظت شده است. این خانه که ظاهرا تنها از هوا ساخته شده است از نظر معماری، وضوح طرح و نقشه آن، تا حدودی بی همتاست. خانۀ شیشه ای تنها یک اتاق ۱۰ در ۱۶ است  و در داخل دارای یک حجم استوانه ای دودکش مانند آجری، می باشد که ازآجری ساختمان برآمده و در داخل قفسی از جنس شیشه و فولاد قرار گرفته است. همانطورکه در شکل هم دیده می شود یک نوار فولادین دور تا دور دیوارهای شیشه ای بنا،در ارتفاع معینی، پیچیده شده و با چسبندگی خاصی که به وجود آورده، اجزای این خانه را هم سوار کرده است. دیوارهای متقابل کاملا متقارن بوده وهر یک در قسمت میانی، دری شیشه ای دارند.

-طراحی ویلای شیشه ای با منظری بسیار زیباphilip_johnson_glasshouse

پلان ویلای شیشه ای با منظری بسیار زیبا

 

خانه مسکونی در دازایفو

طراحی این خانه مسکونی به شیوه ایست که منظره های طبیعی چشم نوازی فراهم می نماید و نور را به زندگی ساکنان آن وارد می کند.در اینجا ارزش فضا بیش از عملکرد و کارایی روی این مسئله متمرکز می شود که: “چگونه طبیعت را به ساکنان این خانه هدیه کنیم؟”

این هدف به وسیله ترکیب فضاها با منظر ها، نور و باد حاصل شده است.و بدین سان زندگی در فضا هایی که در ترکیب با طبیعت بیرون آن شکل گرفته اند،جاری است.در نتیجه،این خانه مسکونی معیار و ارزشی را داراست که ظاهراً با خانه های معمولی امروزی ژاپنی،متفاوت و به نمونه های قدیمی نزدیکتر است.

خانه مسکونی در دازایفو

 

خانه نزدیک جاده” دازایفو” قرار دارد.محیط اطراف آن آرام و از تاثرات یک منطقه توریستی در امان است.زمین این منطقه ناهموار و گیاه بامبو ی بومی در آن رشد میکند و درختان پهن برگ با تغییرات فصلی شان مناظر بدیعی پدید می آورند.

دو “جعبه”سفید روی یک شیب قرار گرفته اند که با هم اختلاف سطح دارند.آن دو رو به سوی تپه های” دازایفو” می باشند.در نما هر یک از آنها مستقل از دیگری است. نقش “جعبه”پایینی این است که نماهای دور دست را به طور افقی قطع کند وتغییرات گوناگون طبیعت را به نمایش بگذارد.

خانه مسکونی در دازایفو

اینجا، دیدهای مختلف در بیان فضا ها به عنوان یک عنصر، نقش حیاتی ایفا می کنند. تقسیمات داخلی فضا،هیچ مفهومی از “اتاق”را در خود ندارند. خود”جعبه”به تنهایی یک اتاق بزرگ را شکل می دهد.داخل آن، جعبه های کوچکتر، با المانهای عملکردی که واحدی را برای کارایی زندگی شکل می دهند، به شیوه ای منظم چیده شده اند.”جعبه” بالایی فقط به طور عمودی باز می شود و وظیفه آن جدا کردن فضاهای داخلی و خارجی است.این “جعبه”شامل دو فضاست. یک “باغچه نور” با یک استخر کم عمق آب،که در پشت آن گالری شماره ۲ قرار دارد. در این فضا فرد می تواند نمایش های مختلف نور را به وسیله پارتیشن های قابل اجرا انتخاب کند.اگر لازم بود،فضاهای داخل می تواند به کلی ازخارج جدا شود. ارتباط بصری بین انسان و طبیعت در حجم بالایی از پایینی ناب تر است.

خانه مسکونی در دازایفو

دو حجم ، به وسیله یک راه طبیعی در طول شیب، به هم مرتبطند. زیستن به وسیله رفت و آمد میان دو حجم یعنی بخشی از طبیعت به طور طبیعی ، به فضای زندگی وارد شده است.

طراحی ساختمان مسکونی

خانه مسکونی در دازایفو

خانه مسکونی در دازایفو

خانه مسکونی در دازایفو

دست آورد مهمی که در سازماندهی وسیع انبوه سازی مسکن کاربرد داشت و به فرم های ساده ی انتزاعی تبدیل میشد،به صورت ترکیب بندی های منحنی شکل ومارپیچ،که به نحوی بسیار هنرمندانه درهم ادغاام شده و از وحدت یکپارچه ای برخوردار بودند و سرانجام در نهایت دقت در شکل دهی فضاهای عمومی،با قوس های دایره ای شکل مختلف المرکز متنوع نقش مهمی داشتند.

معمار قرن بیستم ، آیلو،امیل Aillaud,Emile

آیلو،امیل

Aillaud,Emile

تولد در مکزیک به سال۱۹۰۲٫مجموعه های مسکونی که اوبعد از جنگ جهانی دوم در فرانسه طراحی کرد،شامل لس کورتی لایر درپانتین(۶۰-۱۹۵۷و۵۶-۱۹۵۵)و_وایسبرگ در فورباخ(۱۹۶۱و۱۹۵۹)ولاگراند بورن،در گریگ نی(۷۱-۱۹۶۴)ی،نشان دهنده ی تلاش هایی در جهت جبران یکنواختی ناشی از کاربرد وسیع روش های صنعتی ساز بود.

دست آورد مهمی که در سازماندهی وسیع انبوه سازی مسکن کاربرد داشت و به فرم های ساده ی انتزاعی تبدیل میشد،به صورت ترکیب بندی های منحنی شکل ومارپیچ،که به نحوی بسیار هنرمندانه درهم ادغاام شده و از وحدت یکپارچه ای برخوردار بودند و سرانجام در نهایت دقت در شکل دهی فضاهای عمومی،با قوس های دایره ای شکل مختلف المرکز متنوع نقش مهمی داشتند.

این مجموعه های مسکونی به نحوی شورانگیز تکانه ای در هویت معماری محیط مجاور پدید آوردند.

پروژه های آیلو امیل

پروژه های آیلو امیل

پروژه های آیلو امیل

پروژه های آیلو امیل

 

 

اجرای نما با استفاده از ساندویچ پانل

عایق صوت و حرارت

ساندویچ پانل از جهت عایق بودن ودارا بودن استانداردهای روز جهان  و کاربری های متنوع از کلیه عایقها برخوردار بوده و میتوان این محصول را مطابق با قوانین  ملی مبحث ۱۹ ساختمان بشمار آورد و  شاخص دانست با داشتن کلیه ضوابط.بطور مثال عایق صوت در ساندویچ پانل بدلیل داشتن فوم پلی اورتان در پشت ساندویچ پانل باعث شده این نما در ساختمان تا ۶۰ دسی بل صوت رابا ارائه گواهینامه بین المللی از خود عبور نداده و همچنین بعلت وجود این فوم از عایق حرارتی نیز برخوردار می باشد و هدر رفت انرژی نسبت به دیگر نما های نوین تا حد زیادی کاهش می یابد.و همچنین بدلیل وجود متعلقات و اتصالات در زاویه ها که هیچ یک از نما ها دارا نمی باشند توانسته با دلیل و منطق تمامی عایق ها را رعایت نماید.

 

 ساندویچ پانل در نمای ساختمان

صرفه اقتصادی:

نمای ساندویچ پانل با دارا بودن محاسن بسیار و بهره گیری از برترین محصولات موجود که باعث برتری کیفیت آن نسبت به دیگر رقبای خود گردیده دارای قیمت تمام شده نسبتا بالایی می باشد.اما باید در نظر داشت  برگشت صرفه اقتصادی آن در بهینه سازی الگوی مصرف  باعث صرفه اقتصادی آن  در دراز مدت می شود و این محصول بمقدار زیادی از هدر رفت انرژی جلوگیری کرده و همچنین بدلیل بالا بودن سرعت اجرای آن و اینکه سالیان سال می توان از این نما با توجه به رنگ و طرح انحصاری آن سود برد و بدون پرداخت هزینه جهت شستشوی نما و بازآوری طرح و رنگ اولیه صرفه اقتصادی را در بحساب آورد.

دوام:

نمای ساندویچ پانل از دوام و مقاومت بالایی برخوردار بوده که این حسن آن منشاء گرفته از وجود روی و گالوانیزه می باشد.که فلز روی برای انعطاف پذیری و فلز گالوانیزه برای مقاومت بیشتر به کار برده شده اند.از این جهت این نما را می توان از جمله نماهای نوین با استقامت و مقاومت در برابر ضربه برشمرد.

تنوع طرح:

نمای ساندویچ پانل با طراحی ترکیبی و اجرای زیبا دراشکال متنوع سازه قابل اجرا می باشد.این نما توانسته اشکال مختلف نما های سنتی را در غالب خود ایجاد کرده وهمچنین بدلیل داشتن طرحی برجسته  از این حیث خود را سرآمد دیگر نماهای نوین و سنتی ساخته که در حقیقت ساختار نمای سنتی اسلامی ما را بصورتی نوین رعایت کرده است.

جرم پذیری:

ساندویچ پانل بدلیل برخورداری از رنگ استاتیک که با روش الکترو استاتیک انجام می شود از امتیاز عدم جذب معلقات موجود در هوا بهرمند می باشد.رنگ استاتیک روی سطح نمای گالواریوم سبب می شود رنگ شفافیت خود را حفظ نموده و هرگز زنده بودن خود را از دست ندهد.و همچنین با وقایع جوی مانند باد و باران غبار و دیگر آلودگیها از روی آن برداشته می شود.

سرعت اجرا:

نمای ساندویچ پانل بدلیل پیروی از شیوه نصب آسان و با بهره گیری از علم روز جهان توانسته تا حدود زیادی سرعت اجرای نما را به ماکزیمم رسانده و در این مورد نیز خود را سرآمد دیگر رقبای خود سازد.

وزن:

نمای ساندویچ پانل بدلیل استفاده از فلزات سبکی مانند آلومینیوم روی و آلیاژی از فلز گالوانیزه توانسته تا حدود زیادی وزن خود را به مینیمم برساند و از این بابت بار مرده ساختمان را بمقدار شایان ذکری بکاهد.این نما در ابعاد ۳۸/۰*۸/۳ سانتی متر می باشد که هر یک برگ آن ۴۴/۱ سانتی متر مربع و هر یک متر مربع آن ۵/۱ کیلو گرم وزن دارد.

تنوع رنگ:

رنگ بندی نمای گالواریوم پانل بسیارمتنوع بوده و توانسته با توجه به نیازبازار و سفارش مشتری خود را در جهت خواسته های آنها رهنمون سازد.و همچنین این نما از۱۰۰رنگ برخوردارمیباشد.

آتش سوزی:

نمای ساندویچ پانل با بهر گیری ازجدید ترین دانش روز دنیا و تحقیقات گسترده در این زمینه توانسته این ضعف عمده که دامن گیر همه محصولات جهت نما میباشد را از بین برداشته و با بکار گیری فوم پلی اورتان که  از رزین پلی اورتان ( بایر آلمان) می باشد ازاشتعال آتش جلوگیری می نمایید.این فوم بدلیل برخورداری از درصد کربنات بالا از گسترش اشتعال جلوگیری کرده و مانع از سرایت آتش به محلهای دیگر می گردد.

اِم وی آر دی وی و میکرو شهری در کالبد یک بلند مرتبه

شرکت مشهور هلندی، ام وی آر دی وی(MVRDV)، با صفی بین المللی از استدیوهای مختلف شامل دفتر مشارکتِ ژِرده(jerde partnership) و آروپ(ARUP) و همچنین توسعه دهنده ی بومی ویجایا کاریا(wijaya karya)، به منظور ثبت طرح خود برای یک میکرو- شهر(micro-city) درقامت برجی ۴۰۰ متری، با نام ” پریوری ۸۸”( peruri 88)، در کشور اندونزی همکاری کرد. این بلند مرتبه ی آیکونیک، حوزه ای منتخب از کاربری ها را میزبانی خواهد کرد؛ از خرده فروشی های معمولی، مسکونی، رستوران، پلتفرم های تماشایی، هتل لوکس و چهار طبقه پارکینگ تا یک خانه ی عروسیِ یکپارچه، مسجد، تئاتر آی مکس، و یک آمفی تئاتر خارجی که همگی زیر باغ بام های با شکوه جای دارند که فضای سبز بیشتری را به چنین بافت شهریِ توسعه یافته ای تزریق می کند. این فرم حاصل [تجمیع] چندین بلوک قاب بندی شده ی فولادیِ خرد تر با اندازها و جهت گیری های متفاوت است که هر کدام مختص یک کاربری جداگانه هستند و بر بالای بیرون زدگی ها و تراس ها مزیت های بهره گیری از نور خورشید در زاویه های مختلف و تهویه را در خود دارند.

26176348991547936335152012593036311_400

کارمندان، ساکنین و بازدید کنندگان؛ قادرند از همنشینیِ گونه های مسکونی و اداری، در یک ساختار، و در درون یک جنگل عمودی به همراه آب نماها و گیاهان بومی؛ لذت ببرند. جایی که این بنا با سطح زمین برخورد می کند، یک پیوستگی حاصل از محیط ساخته شده و جنگل، سراسرِ حیاط های عمومی باز و فضاهای تجاری؛ فضایی زنده و اجتماعی برای ارتباط فراهم می کنند. علیرغم زیبایی شناسیِ نسبتا پیچیده، این پروژه یک منطق سازه ای نسبتا ساده را دنبال می کند، که ریشه در چهار برجی دارد که به صورت سنتی ساخته شده اند و با پنج هسته که بواسطه ی پل های هوایی به یکدیگر متصل شده اند، با نیت همسازیِ الزاماتِ برنامه و بودجه ای بهینه سازی شده اند.

26176348991550359772652012233059711_400

26176348991549123835152012113023811_400

کامپوزیت پانل در نما

عایق صوت و حرکت:

این نما را بطور قطع نمی توان از نماهای دارای عایق صوت و حرارت دانست و حتی به علت فلزی بودن و نداشتن لایه عایق به هدر رفتن انرژی کمک شایانی می نماید.

صرفه اقتصادی:

نمای کامپوزیت از نظر صرفه اقتصادی به صرفه نبوده زیرا علاوه بر اجرای شاسی زیر کار آن نصب ورق آلومینیوم و لایه میانی آن که از مواد پلی اتیلین می باشد را شامل می شود به همین علت قیمت تمام شده آن به توجه به توضیحات بالا مقرون به صرفه نمی باشد.

 اجرای نمای کامپوزیت پانل در نما

دوام:

با توجه به ضخامت بسیار کم ورق آلومینیومی نما ی کامپوزیت در برابر شرایط جوی نا مطلوب مانند باد و طوفان شکل اولیه خود را از دست داده و بعد ازگذشت زمان کوتاهی دفرمه شده بهمین علت ازدوام واستقامت خوبی برخوردار نمی باشد.

تنوع طرح:

تنوع طرح کامپوزیت نسبتا خوب بوده و می توان این نما را از جمله نماهای مناسب جهت زیبا سازی ساختمان دانست.

جرم پذیری:

جرم پذیری نمای کامپوزیت نسبتا بالا بوده زیرا این نما از فلزآلومینیوم با رنگ کوره بوده که این خود از ایرادات وارده به این نما از جهت جذب ذرات معلق در هوا می باشد.نا گفته نماند در خارج از ایران این نما با رنگ استاتیک تولید شده که از خواص آن عدم جذب ذرات معلق می باشد که بدلیل مقرون به صرفه نبودن این شیوه رنگ آمیزی  در ایران انجام نمی پذیرد.

سرعت اجرا:

نصب و اجرای نمای کامپوزیت از سرعت خوبی برخوردار بوده و در مدت زمان کوتاهی به اجرا در می آید که این مورد از محاسن بارز و مفید نمای کامپوزیت می باشد.

وزن:

وزن پایین کامپوزیت که سبب ایجاد بار مرده کمی در ساختمان می گردد نیز از دیگر محاسن نمای کامپوزیت می باشد.

تنوع رنگ:

نمای کامپوزیت از رنگ بندی خوبی برخوردار بوده که می توان از این جهت از این نما جهت زیباسازی بنا استفاده نمود.

آتش سوزی:

مقاومت کم نمای کامپوزیت در مقابل آتش سوزی ازمعایب آن می باشد.از آنجایی که ورق آلومینیوم در مقابل آتش از حالت خود خارج شده و هیچ گونه کمکی در جهت مهار آتش ندارد و همچنین مواد پلی اتیلین موجود در نمای کامپوزیت به شعله ور شدن آتش می افزاید.از این رو این نما جزء نماهای بدون مقاومت در برابر آتش قرار گرفته

 

طراحی منظر باغ طبیعت اسکاتلند

این باغ حاصل تلاش مبتکرانه شخصی است بنام چارلز جنکس . چارلز معماری است توانمند و ساکن لندن که برای گذراندن تعطیلات و استراحت به اقامتگاه خود در اسکاتلند میرفته . زمانی که فرزندان وی کوچک بودند همسرش به وی پیشنهاد میدهد که برای آب تنی بچه ها یک حوضچه در باغ ایجاد کنند . چارلز شروع به طراحی می نماید و با همسرش حوضچه ای را در باغ ایجاد می کنند . نتیجه تلاش آنها را در عکس زیر می بینید .
خلاصه این زن زوج خوشبخت بعد از ایجاد این حوضچه تصمیم می گیرند اشکال را با الهام گرفتن از امواج در فضای اطراف حوضچه خود ایجاد کنند و بدین صورت باغ طبیعت خودشان را پایه گذاری کردند . تمامی اشکال اطراف حوضچه که به شکل مواج می باشد حاصل تلاش و خلاقیت این زوج است . مرد با استفاده از دانش خود در زمینه معماری و بهره گیری از اساتید علم فیزیک و دانشمندان نامی ساکن در بریتانیا و زن با الهام از دانش شرق شناسی و بواسطه آشنایی با سبک هنر چینی و زندگی زمان تجرد که همراه پدرش که بازرگان معروفی بوده و در شرق زندگی میکرده ، دست به ابتکار بی نظیری می زنند .

طراحی منظر باغ طبیعت اسکاتلند

طراحی منظر باغ طبیعت اسکاتلند

طراحی منظر باغ طبیعت اسکاتلند

طراحی منظر باغ طبیعت اسکاتلند

طراحی منظر باغ طبیعت اسکاتلند

طراحی منظر باغ طبیعت اسکاتلند

طراحی منظر باغ طبیعت اسکاتلند

طراحی منظر باغ طبیعت اسکاتلند

طراحی منظر باغ طبیعت اسکاتلند

سقفی که خانه را در تابستان خنک و در زمستان گرم نگه می دارد

 

گروهی از محققان در آزمایشگاهی در آمریکا اقدام به طراحی و ساخت نمونه اولیه یک سیستم سقف و اتاق زیرشیروانی کردند که با صرفه جویی در انرژی در تابستان خانه را خنک و در زمستان خانه را گرم نگاه می دارد.

گرما و سرمای منزل دو هزینه بزرگ برای صاحبان خانه است که بخش اعظم مصرف انرژی را به خود اختصاص داده است. محققان در بخش طراحی و آزمایش آزمایشگاه اوک ریدج در آمریکا یک سیستم سقف و اتاق زیرشیروانی را آزمایش کرده اند که به طرز موثری انرژی مصرفی در تابستان و زمستان را کاهش دهد.

نکته مهم در رابطه با این سیستم جدید این است که می توان این سیستم را در رابطه با سقفهای موجود به کار گرفت.

 

طراحی این سیستم سقف جدید دربرگیرنده یک سیستم تهویه منفعل است که هوایی را که داخل خانه می رود از اتاق زیر شیروانی جذب می کند و آن را وارد یک فضای هوای شیبدار بالای سقف کرده تا بتوان آن را به بالا و بیرون منتقل کرد.

از دیگر ویژگیهای این سقف این است که می تواند تشعشع، انتقال گرما و عایق پوشش داده شده را خنثی و کنترل کند. این عایق قلب این سیستم را تشکیل داده و می توان آن را میان تیغه اصلی اتاقک زیر شیروانی قرار داد و یا آن را در روی سیستم سقف توخالی قرار داد تا مسئول نصب مجبور به از بین بردن تیغه قدیمی نباشد.

گروه محققان این آزمایشگاه اظهار داشتند که شبیه سازیهای کامپیوتری نشان می دهد که سیستمهایی که به خوبی مهروموم نشده و سیستمهای تهویه هوایی که هوای تهویه شده را به یک اتاق زیر شیروانی منتقل می کند می تواند سالانه بین ۱۰۰ تا ۳۰۰ دلار هزینه داشته باشد، اما مهرو موم کردن این اتاقک با اسپری فوم می تواند به صرفه جویی در هزینه های مصرفی منتهی شود؛ اما هزینه ابتدایی این سیستم حدود ۸ هزار دلار است.

در مقام مقایسه این گروه تحقیقاتی اظهار می دارند که افزودن این سیستم به سقفهای کنونی مالکان خانه ها سالانه ۱۰۰ دلار صرفه جویی در انرژی را به دنبال دارد و هزینه نصب و راه اندازی اولیه به ۲ هزار دلار کاهش می یابد.

این گروه مقاله علمی خود را با عنوان نمونه اولیه طراحی سقف برای تنظیم دمای خودکار و کاهش انتقال گرما توسط انجمن ملی پیمانکاران سقف منتشر شده است.

 

نام پروژه : دبیرستان دیاموند رانچ

معمار :گروه معماری مورفوسس

موقعیت بنا : کالیفرنیا

زمان ساخت : سال ۲۰۰۰

تصورات معمارانه به همراه در طراحی دبیرستان دیاموند رنچ با هم آمیخته شده است.

مدرسه در زمینی با شیب زیاد واقع شده که شیب آن از ۱:۱  به  ۱:۵   افزایش می یابد و مورفویس از این تغییرات شیب برای بوجود آوردن یک سری ساختمان و بازی با زمین که اثر معماری و اثرات متقابل توپوگرافی است، سود می برد. فضاهای ورزشی بیرونی در قسمت بالایی و پایینی تپه با دو ردیف ساختمان و مسیر پیاده روی بین آن قرار دارد.

DiamondRanchHS_طراحی معماری دانشگاه معماری دبیرستان دیاموند رانچ_CarolHighs

هندسه شکسته که به سمت پایین تپه کم می شود، مسیر حرکتی برای تمام مجموعه و مسیر عبوری پیاده رو برای شکل دادن محوطه بیرونی را تعریف می کند. ساختمان های مرتبط  و جدا شده، معماری مناسبی برای یک دبیرستان پر از جوان های بالغ می باشد. فضاهایی با برگشت صدایی و گسل های متزلزل که در نزدیکی کوه ها قرار دارد، منطقه را تعریف می کند. این پروژه نیاز به مقدار پول زیادی دارد و بدلیل حجم زیاد استفاده از بیشترین نمونه پالت ها از جنس هایی با قیمت بالا، دارای اجرای پیچیده ای می باشد. انواع آزمایش های معماری که برای مورفویس شناخته شده است، با ایده های آگاهانه اجتماعی که انواع مختلف محیط های یک مدرسه دارند ترکیب شده و متمایل به توسعه، پیچیدگی و کمال آور است.

DiamondRanchHS_طراحی معماری دانشگاه معماری دبیرستان دیاموند رانچ_CarolHighs

موارد زیر از شاخصترین ایده های پروژه می باشند:

۱- محوطه بوسیله هندسه ی لبه دار و تیرهای پیش آمده خاص مفصل بندی شده است.

۲- دره مرکزی که دامنه کوه را قطع کرده است به عنوان خیابان پیاده رو استفاده شده است.

۳- یکی از حیاط های داخلی، بوسیله فضاهای تدریس دیده می شود.

DiamondRanchHS_طراحی معماری دانشگاه معماری دبیرستان دیاموند رانچ_CarolHighs

cid_طراحی معماری دانشگاه معماری دبیرستان دیاموند رانچ_Diamond_Ranc

cid_طراحی معماری دانشگاه معماری دبیرستان دیاموند رانچ_Diamond_Ranc

cid_طراحی معماری دانشگاه معماری دبیرستان دیاموند رانچ_Diamond_Ranc

cid_طراحی معماری دانشگاه معماری دبیرستان دیاموند رانچ_IMG_1615

cid_طراحی معماری دانشگاه معماری دبیرستان دیاموند رانچ_002

cid_طراحی معماری دانشگاه معماری دبیرستان دیاموند رانچ_008

DRH_DI_طراحی معماری دانشگاه معماری دبیرستان دیاموند رانچ_04-512

DiamondRanchHS_طراحی معماری دانشگاه معماری دبیرستان دیاموند رانچ_CarolHighs

DiamondRanchHS_طراحی معماری دانشگاه معماری دبیرستان دیاموند رانچ_CarolHighs

 

اولین گام موفقیت در اسکیس این است که صادقانه و بدون در نظر گرفتن هر واسطه ای شروع به طراحی کرده و تمام حس خود را روی کاغذ پیاده کنیم ،برای آموختن طراحی و کسب مهارت باید تجسم عینی اشکال را در ذهن خود درست ترسیم کنیم و اگر در این روند آموزشی بتوانیم مهارت را که نیمکره چپ مغز بوده با احساس کودکانه که نیمکره راست مغز می باشد در هم بیامیزیم اثری به وجود خواهد آمد که از رنگ و بوی هنر و اسکیس واقعی برخوردار باشد.

26649_330345167062695_1502841528_n_400

298624_323866034377275_1289332964_n_400

 

557841_328641580566387_785631063_n_400

 

208173_332084763555402_2109326229_n_400

جستاری بر رابطه مدیریت شهری و مولفه های رفاه شهروندی

چکیده:

از انجا که رفاه شهروندی دارای نقشی اساسی در شکل گیری رضایتمندی اجتماعی و بستر سازی برای شکل دهی سرمایه اجتماعی در ساختار شهر بشمار می رود التفات به این امر اهمیتی اساسی در مدیریت ساختار شهری دارد. از سویی دیگر مدیریت شهری باید بر ان باشد تا با بهبود سطح رفاه شهروندان در ساختار شهری امکان بهره گیری متناسب از خدمات و تسهیلات رفاهی را در بستر عدالت اجتماعی فراهم کند. این امر می طلبد تا با نگاهی به اهداف مدیریت شهری به تبیین ملاحظات و معیارهایی پرداخت که این امر را ممکن می کند. در این گفتار نیز با بیان شاخصها و معیارهای رفاه اجتماعی به تبیین جایگاه مدیریت شهری خاصه در کلانشهرها در افزایش رفاه شهروندی می پردازد و راهکارهایی را برای تحقق این مهم یاداوری می کند.

powerpoint.frame_400_01

نویسندگان مقاله : دکتر هادی محمودی نژاد و مهندس آرتور امید آذری

_مدیریت شهری:

۱_۱_مفاهیم تعاریف و معیارها:

“مدیریت” ، فرایند به کارگیری مؤثر و کارآمد منابع “مادی” و  “انسانی” در “برنامه ریزی” ، “سازماندهی” ، “بسیج منابع و امکانات” ، “هدایت” و “کنترل” است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول ، صورت می گیرد. “مدیریت شهری” را می توان  سازمانی فراگیر و در برگیرنده اجزای “رسمی” و “غیر رسمی” مؤثر و کارامدی دانست که در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و کالبدی حیات شهرتاثیر دارند و با ماهیت چند عملکردی در حوزه “سیاستگذاری” ، “برنامه ریزی” و  “اجرا”،  بر آن هستند  تا به “اداره” ، “هدایت” ،”کنترل”  و “توسعه” همه جانبه و پایدار شهر بپردازند تا  افزایش “کیفیت زندگی” شهروندان  و “رفاه شهروندی”  را محقق گردانند.  همچنین باید به مفاهیمی همچون “مدیریت شهرداری” و یا “مدیریت حکومت محلی” نیز اشاره کرد که در کنار مفهوم “مدیریت شهری” مطرح می شود. در بیشتر مواقع نیز مدیریت شهری به عنوان زیر مجوعه “حکومت محلی” شناخته می شود و “شهرداری” نام می گیرد. (سعیدنیا، ۱۳۸۳ ، ص ۲۲) “شهرداری” را واحدی در نظر می گیرند که به وسیله مردم در قسمتی از خاک یک کشور به منظور اداره “امور محلی” و “ارایه خدمات” مورد نیاز مردم آن منطقه تشکیل می شود(هیربدنیا، ۱۳۵۸ ، ص ۳). بر این اساس شهرداری ،  سازمانی است که برای ایجاد و اداره تاسیسات عمومی ، وضع و اجرای نظامات شهری و تامین نیازمندیهای مشترک محلی بوجود می آید (هاشمی، ۱۳۷۱ ، ص ۶) تا اداره امور محلی و ارایه خدمات و تسهیلات شهری را تسهیل گرداند. شهرداری بر اساس “ماده ۵ قانون محاسبات عمومی” کشور ، سازمانی “عمومی” و “غیر دولتی” است که دارای “استقلال” و “شخصیت حقوقی” بوده و تحت نظر “شورای شهر” و با نظارت “وزارت کشور” تاسیس می گردد (ایمانی جاجرمی، ۱۳۷۴ ، ص ۸). بر این اساس بایستی به برخی از نکات مشترک در تعاریف شهرداری اشاره کرد:  الف_”شهری بودن” و وابستگی به ساختار شهری.  ب_”غیر دولتی” بودن و قرارگیری تحت نظارت دولت. پ_”استقلال” و عدم وابستگی در حوزه “عملکردی”.  ت_”انتخابی بودن” و آزادی عمل در حوزه اداره امور شهری. ث_”رسمیت داشتن” و انطباق با “قانون اساسی”.  ج_اداره امور محل و ارائه “خدمات عمومی” مورد نیاز ساکنان شهر (سعیدنیا،۱۳۸۳ ، ص۲۶).

 

۱_۲_وظایف مدیریت شهری:

“وظایف مدیریت شهری” را می توان در چارچوب مفاهیمی همچون “برنامه ریزی شهری”، “وظایف عمرانی”، ” وظایف خدماتی”، “تأمین بهداشت شهری”، “خدمات اجتماعی”، ” وظایف ایمنی”، “وظایف فرهنگی”، ” ارتقای محیط زیست شهری” و ” وظایف نظارتی”  بیان کرد.  امروزه نیز چهار نوع وظیفه را برای مدیریت شهری کارامد،  در نظر می گیرند: ۱_”مدیریت و بهبود سرمایه گذاریهای زیربنایی”.  ۲_”ارائه و توزیع خدمات اجتماعی”.  ۳_”ارتقأ رشد اقتصادی و بهبود شرایط زندگی مردم”.  ۴_”برنامه ریزی استراتژیک “.

 

 

۱_۳_منابع مالی شهرداری:

“منابع مالی شهرداری” نیز از طریق زیر تامین می گردد: ۱_”اخذ مالیات های محلی”. ۲_”کمکهای دولتهای مرکزی”. ۳_” انتشار اوراق قرضه”. ۴_” هدایای محلی”. ۵_” درآمد ناشی از تخلفات راهنمایی و رانندگی” ۶_” استفاده از هدایا و وامهای بین المللی”. ۷_”  اخذ عوارض مربوطه”.۸_” مشارکت شهروندان در سرمایه گذاریهای شهری”.

توجه به مراتب و چگونگی مدیریت ساختار شهری اهمیتی مضاعف می یابد،هنگامی که روند شهرنشینی و افزایش جمعیت شهری مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرد.در جدول شماره۱ به میزان رشد جمعیت شهری اشاره شده است.

 

جمعیت شهری به میلیون نفر

۱۹۵۰

۱۹۶۰

۱۹۷۰

۱۹۸۰

۱۹۹۰

کل جهان

۷۳۴

۱۰۳۱

۱۳۷۱

۱۷۶۴

۲۲۳۴

کشورهای توسعه یافته

۴۴۷

۵۷۱

۶۹۸

۷۹۸

۸۷۷

کشورهای در حال توسعه

۲۸۷

۴۶۰

۶۷۳

۹۶۶

۱۳۵۷

سهم کشورهای در حال توسعه بر جهان

۳۹

۴۵

۴۹

۵۵

۶۱

نمایه شماره۱_ رشد جمعیت شهری جهان طی سالهای ۱۹۵۰-۱۹۹۰

منبع:ADAPTED FROM WORLD RESOURCES 1988-89    ,WORLD RESOURCES INSTITUTE,WASHINGTON

 

۱_۴_”الگوهای مدیریت شهری”:

۱_۴_۱_”مدیریت تک سطحی مجزا” :

در این الگوی مدیریت شهری ، شهرهای وابسته به یک “مجموعه شهری”،  هر کدام بطور مجزا دارای “شهرداری” وابسته به خود می باشند  و برای “محدوده قانونی” تعریف شده خود فعالیت می نمایند . “الگوی مدیریت تک سطحی”،  بدلیل عدم بهره گیری از تعاملات و بازخوردهای مجموعه شهری و عدم التفات به فرآیند “برنامه ریزی” در حوزه مجموعه شهری ، تا حدودی ناکارامد می نماید. این الگو در حوزه تعاملات مجموعه شهری و تاثیر و تاثرات منطقه شهری توجه ندارد و در برخی کشورها مانند “ایران” مورد کاربست دارد.

 

 

۱_۴_۲_”مدیریت تک سطحی ادغام شده” :

در این الگو ، یک شهرداری واحد ، مسئول ارایه خدمات شهری به کل شهرهای “مجموعه شهری” می گردد ، درحالی که این شهرداری ممکن است مجموعه شهری را به بخشها و مناطق مختلف تقسیم بندی کند  و مدیریت خود را در هر یک از حوزه ها و بخشهای وابسته اعمال نماید که بدلیل نگاه همزمان به فرایند “برنامه ریزی” ، “هدایت”  و “کنترل” در حیطه مجموعه شهری ، می تواند به فرایند “مدیریت در حوزه کلان” و در مجرای تعاملات مناطق شهری وابسته ، پاسخ مناسبتری را اعمال نماید.  این شهرداری ممکن است از ادغام “شهرداری های موجود” در یک مجموعه شهری با یکدیگر و یا ضمیمه شدن “شهرداری های شهر های کوچکتر به شهر بزرگتر ” در مجموعه شهری شکل بگیرد. این الگوی مدیریت شهری در کشورهایی مانند “مصر” و “کلانشهر قاهره” مورد کاربست دارد.

 

 

۱_۴_۳_”همکاریهای داوطلبانه و اختیاری”:

این الگوی مدیریتی ، همان الگوی مدیریتی تک سطحی است  ، با این تفاوت که با بهره گیری از  “همکاری داوطلبانه” بین شهرداری های موجود در منطقه شهری ، به فرایند “هدایت”،  “کنترل”  و “اداره امور شهری” و “ارایه خدمات” و “تسهیلات عمومی”،  می پردازد ، هرچند که میزان این همکاری و نظارت بر حوزه های مرتبط با مناطق مشترک  و نقاط همجوار ، فرایند برنامه ریزی،  نظارت و اجرا را دچار چالشی فراگیر می کند. این همکاری ها می تواند اشکال و چارچوبهای متفاوتی مانند ایجاد یک “کنسرسیوم” و یا “قراردادهای همکاری مشترک” به خود بگیرد که ضرورت وجود “نهادی هماهنگ کننده” در میزان و مراتب این همکاری و ایجاد “مرجعی برای تصمیم گیری” در امور وابسته مورد اختلاف در حوزه مجموعه شهری ، ضروری بنظر می رسد.

 

 

 

۱_۴_۴_مدیریت دو سطحی” :

این الگو ، دارای “دو سطح اداری شهری” است که  یکی “شهرداری سطح منطقه ای ” است که کل مجموعه شهری را در بر می گیرد و دیگری “شهرداری سطح محلی”  است که در هر کدام از شهرها و شهرکهای موجود در مجموعه شهری شکل می گیرد.  “شهرداری سطح منطقه ای”،  معمولا خدماتی را که ابعاد منطقه ای دارند ، ارایه می کند و “شهرداری های محلی” نیز خدماتی را ارایه می کنند که جنبه محلی تر بخود می گیرد. در این الگوی مدیریتی بدلیل وجود “نظام شهری مرجع” در حوزه “کلان شهری” و فراهم سازی در نظرگیری تعاملات و “کنشهای درون منطقه ای”، فرایند “برنامه ریزی”،” سازماندهی”، “هماهنگی”، “کنترل” و “نظارت” برای هدایت و راهبری منطقه شهری ، بصورت شایسته تری محقق می گردد. این الگوی مدیریتی در برخی کشورها مانند “ترکیه” و شهر “استانبول” مورد کاربست دارد.

 

 

۱_۴_۵_ایجاد سازمانهای فرامحلی جایگزین” :

در این الگوی “مدیریت شهری”،  به ایجاد “سازمانهای فرامحلی” وبژه شهرداری های موجود در یک مجموعه شهری اقدام می شود که مسئولیت “ارایه خدمات منطقه ای” را بر عهده می گیرند.  نهادها و سازمانهای تشکیل شده نیز همان نوع خدماتی که شهرداری ها بطور معمول انجام می دهند را ، در قالبی فراتر و برای کل “مجموعه شهری” انجام می دهند  که می تواند “صرفه جویی در هزینه ها” و “استفاده از صرفه های ناشی از مقیاس” را بهمراه داشته باشد که تقسیماتی ویژه مانند خدمات آموزشی مدارس، حمل و نقل ، آب و فاضلاب ، توسعه اقتصادی ، مالیات بندی و تعیین قیمت را در بر می گیرد و در برخی کشورها مانند “کانادا” و “کلانشهر تورنتو” کاربست دارد.

 

۲_رفاه اجتماعی:

۲_۱_تعاریف مبانی و مفاهیم:

در باب ریشه شناسی، رفاه اجتماعی را می توان از ریشه  fare wellدانست که معانی خوب بودن و مناسب بودن را تداعی می کند (میجلی،۱۳۷۸:ص۴) . «استیس» رفاه اجتماعی را واژگانی می داند که در گستره سه مفهوم تجلی می یابد که در بستر اول، واژه قراردادی رفاه اجتماعی، در تعریف دوم، توسعه اجتماعی و در تعریف سوم ،طرح نوین جهانی را بیان می کند (زاهدی اصل، ۱۳۸۱ :ص ۱۵). «گودین» نیز رفاه اجتماعی را در سطح ملی تا جهانی مورد نظر قرار می دهد که از ترکیب اندیشه های استیس و گودین، چهار الگوی رفاه اجتماعی حاصل می شود: «الگوی سنتی، الگوی برقراری عدالت اجتماعی، الگوی توسعه اجتماعی و الگوی جدید جهانی رفاه اجتماعی» (ماکارو، ۱۳۷۸ :ص ۱۵).ذکر این نکته نیز اساسی به نظر می رسد که رفاه و تامین اجتماعی مهمترین پیش نیاز توسعه محسوب می شود که به علت قرار گیری در مفاهیم کالای عمومی، می بایست دولتها به ساماندهی و شکل دهی آن همت گمارند(نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی، ۱۳۷۸ :ص۱۱) .بر این اساس پرداختن به مضمون تامین و رفاه اجتماعی،خاصه در ساختار شهری از این لحاظ مهم می نماید که می توان رفاه اجتماعی را محور اصلی هر برنامه توسعه اقتصادی و اجتماعی دانست که در گستره وسیع میزانی برای سنجش و تمایز کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به حساب می آید. فقدان رفاه اجتماعی و عدم گسترش کمی و کیفی تامین اجتماعی می تواند چالش گاه توسعه پایدار و ثبات سیاسی و اقتصادی، همبستگی اجتماعی و سلامت زیست محیطی به شمار آید . از این جهت که راهبردهای معطوف به رفاه اجتماعی امری موثر بر تمامی جنبه های سیاست گذاری نظام می باشد، التفات همزمان به مفاهیم «توسعه انسانی پایدار» و بهره گیری از «سرمایه اجتماعی» و مشارکت همگانی در مدیریت شهری امری اساسی به نظر می آید. بهینه سازی توزیع عادلانه درآمد، بیمه اجتماعی ،حمایتهای اجتماعی و خدمات درمانی ، تامین شغلی و آسایش روانی از مفاهیم رفاه اجتماعی به حساب می آیند که در توسعه پایدار کاربستی بدیل می یابند، چنانچه «امنیت انسانی» از مهمترین مشخصه های رفاهی تلقی می شود ،به نحوی که محور اصلی توسعه پایدار در قرن حاضر را امنیت انسانی تشکیل می دهد که بر اساس گزارش توسعه انسانی سازمان ملل در سالهای ۱۹۹۴ و  ۱۹۹۸ ،جنبه های امنیت شغلی، امنیت از جهت درآمد،سلامت جسمی و روانی، زیست محیطی را نیز در بر می گیرد(گزارش توسعه انسانی سازمان ملل، ۱۹۹۴ :ص۴).بر این اساس رفاه اجتماعی مهمترین بخش مفاهیم توسعه پایدار را تشکیل می دهد که امکان تامین نیازهای انسان امروز بدون از بین بردن توانمندی نسلهای آینده برای دستیابی به آرزو و نیازهایشان را فراهم می کند(جدلی، ۱۳۷۷ :ص۲۶). این مهم در مدیریت ساختار شهری نقشی بدیل می یابد که امکان زندگی مطلوب و شایسته را برای شهروندان فراهم می کند و بر شاخصهای رفاه اجتماعی شهروندی تاکید می ورزد . مدیریت شهری باید این امکان را فراهم کند تا ضمن بهبود ساختار فضایی شهری و مسکن، ترمیم و بازسازی محیط زیست شهری،تلفیق و اختلاط کاربری های شهری و بهبود حمل ونقل ودسترسی، خدمات و تسهیلات شهری و افزایش کیفیت زندگی شهری از جدایی گزینی فضایی و مسکن جلوگیری بعمل آورد و راهکارهایی را برای افزایش رفاه شهروندی و رضایتمندی اجتماعی فراهم آورد که از اهداف اساسی توسعه پایدار در ساختار شهری بحساب می آید. التفات به ملاحظات اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی در روند طراحی پایدار شهری از این لحاظ مهم می نماید که تامین آسایش همگانی و رفاه شهروندی را شدنی می گرداند که بایستی در مدیت شهری مورد ارزیابی قرار گیرد.

 

۲_۲_شاخصها و معیارها در رفاه اجتماعی:

«رفاه اجتماعی» (SOCIAL WELFARE) را می توان واژگانی دانست که با مفاهیمی چون «حمایت اجتماعی» (SOCIAL ASSISTANCE) ، «بیمه اجتماعی» (SOCIAL INSURANCE) ، «تامین اجتماعی» (SOCIAL SECURITY) ، «خدمات اجتماعی» (SOCIAL SERVICES) و «بهزیستی»، پیوستگی معنایی نزدیکی دارد که گاهی بر قلمروی مفهومی مشترکی نیز اشارت دارد. بر این اساس رفاه اجتماعی، مفهومی عام و خاص را در بر می گیرد که در مفهوم عام رفاه اجتماعی عناوینی نظیر خدمات اجتماعی، حقوق عمومی و شهروندی یادآوری می شود که منظور التفات به ساختاری اجتماعی بدون در نظر گیری ویژگی های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که دو بعد مادی و معنوی را در بر می گیرد . بعد مادی بر تامین نیازهای اساسی، خوراک، پوشاک شغل و مسکن، بهداشت و درمان تاکید دارد (زاهدی اصل، ۱۳۸۱ :ص۲۰). بعد معنوی را نیز می توان شامل مفاهیم زیر دانست: تعلیم و تربیت و ریشه کنی جهل و بی سوادی، حمایت قانونی از عموم ملت و برخورداری از حقوق انسانی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، التفات به خانواده به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی و تامین قداست و فضیلت در بستر جلوگیری از انحرافات اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی(زاهدی اصل، ۱۳۸۱ :ص ۲۱ ). انتظام دهی خدمات اجتماعی در بستر قوانین و سیاستهای اجتماعی در جهت افزایش رضایت جمعی را می توان رفاه دانست(محسنی، ۱۳۸۲ :ص۹).همچنین تلاش در تامین تساوی فرصت زیستی، اجتماعی و اقتصادی بین افراد اجتماع و قائل شدن همان حقوق برای آیندگان تا کاربست مفهوم عدالت اجتماعی را در مفهوم توسعه پایدار بیان کند که شعار اصلی سازمان بین المللی کار(ILO)و اتحادیه بین المللی تامین اجتماعی (ISSA) در بیانیه فیلادلفیا (۱۹۴۴) به حساب می آید(پناهی، ۱۳۷۶ : ص۱۲).رفاه اجتماعی را میتوان مجموعه ای متشکل از تدابیر و حمایتهای اجتماعی دانست که با تکیه بر مشارکت مردمی و نهادهای اجتماعی و دولتی برای تامین نیازهای انسانی و حفظ کرامت والای انسانی انجام میگیرد که با تعریف بهزیستی تطابق دارد (برنامه تفضیلی بخش بهزیستی، ۱۳۶۲-۱۳۶۶ :ص۱). تعریف دیگر رفاه اجتماعی این است که مجموعه سازمان یافته ای از قوانین، مقررات و سیاستهایی را شامل می شود که در قالب موسسات رفاهی و نهادهای اجتماعی به منظور پاسخگویی به نیازهای مادی و معنوی و تامین سعادت انسان ارائه می شود تا زمینه رشد و تعالی او را فراهم آورد (سمینار جامعه شناسی و توسعه، ۱۳۷۳ :ص۱۰۰).لذا رفاه اجتماعی مجموعه تدابیر رفاهی و اجتماعی را در بر می گیرد که در شکل دهی به تعامل اجتماعی افراد دارای نقش اساسی است. بهبود سطح روانی توده های اجتماعی در جهت زندگی مطلوب را نیز می توان از شاخصهای رفاه اجتماعی قلمداد کرد (ژان استوتزل، ۱۳۶۳ :ص۳۱۸). در باب تحقق رفاه اجتماعی باید به تامین اجتماعی اشاره کرد که به معنای تامین حداقل درآمد و سطح زندگی است که در هنگام بیکاری، بیماری و حادثه، امکان پرداخت می یابد (طالب، ۱۳۶۸ :ص۳۸). در مفهوم خاص نیز رفاه اجتماعی اقشار خاصی را در بر می گیرد که به دلیل ویژگیهای خاص جسمی، روحی، روانی و عاطفی، اجتماعی و اقتصادی از دیگر ساختارهای اجتماعی متمایز می شوند (زاهدی اصل، ۱۳۸۱ :ص۲۲).

 

۲_۳_تئوری رفاه اجتماعی:

تئوری های مبتنی بر «وجدان اجتماعی» به این امر می پردازند که بشر را دارای التزامی عملی به امور نوع دوستانه می دانند که از طبیعت اجتماعی انسان، ناشی می شود و در بستر هنجارهای اجتماعی و فرهنگی و روحیات بشر دوستانه و در قالب انجام خدمات اجتماعی و تحقق عدالت اجتماعی امکان بروز می یابد. تئوری های «مارکسیستی» نیز بیان می کنند که رفاه اجتماعی بوسیله ساختار حکومتی برای جلوگیری از فعالیتهای انقلابی، صورت می گیرد که تاکیدی بر ساختار سیاسی، در جهت غرض ورزی سیاسی می دانند .در نظریه های بنیادی رفاه اجتماعی نیز به دو نظریه تاکید می شود که نظریه «ترمیمی» (RESIDUAL THEORY)، با تکیه بر آزادی فردی در زندگی اجتماعی بیان می کند که در رویکرد تامین و رفاه اجتماعی می بایست اجتماع را آزاد گذاشت تا به هر صورتی که تمایل دارند، در آن سرمایه گذاری کنند.(زاهدی اصل،۱۳۸۱:ص۲۵)در مقابل «نظریه نهادی» (INSTITUTIONAL THEORY) بر آن است که دولت می بایستی برای تامین نیازهای اجتماعی و تحقق رفاه عمومی اقدام به برنامه ریزی، سیاست گذاری و اجرای برنامه های متواتر نماید که از سه طریق خدمات عمومی، بیمه های اجتماعی و حمایت اجتماعی اعمال می شود. در دین مبین اسلام نیز بر این مهم تاکید می شود و دولت اسلامی در تامین رفاه اجتماعی، با تشویق و ترغیب برای اخوت اسلامی و زنده سازی احساس متقابل افراد اجتماع به این مهم همت می گمارد و در مواقعی که از حد توان افراد اجتماع خارج می شود ، در تحصیل این امر نقشی اساسی بعهده می گیرد تا سطح زندگی مناسب همگانی و رفاه اجتماعی را فراهم گرداند . در قرآن کریم در آیه ۸۰ سوره نحل، آیه ۲۹ سوره اسرا، آیه ۷۷ سوره قصص، آیه ۵۶ سوره عنکبوت و آیه ۲۱ سوره روم به آن اشارت می شود.دین اسلام بر تامین تمامی نیازهای انسانی التفاتی خاص دارد و هیچ نیازی را بی اعتبار و ارزش نمی داند (نصری، ۱۳۶۱ :ص۱۰۵) . توسعه انسانی (HUMAN DEVELOPMENT) را بایستی مرحله اساسی در فرآیند توسعه به حساب آورد که انسان را در مرکز الگوهای توسعه قرار می دهد که از یک سو، بر شکل گیری قابلیت های انسانی از بستر سرمایه گذاری در نیروی انسانی تاکید می ورزد تا سرمایه اجتماعی را فراهم گرداند و از سوی دیگر، بر شیوه بکارگیری این قابلیتها در راه ایجاد چارچوبی برای مشارکت همگانی، در رشد اقتصادی و اجتماعی توجه دارد. در مفاهیم توسعه انسانی، گاهی توسعه منابع انسانی (HUMAN RESOURCE)و گاهی برنامه هایی یک بخشی قلمداد می شود که سرمایه گذاری در بهداشت، آموزش و پرورش و خدمات اجتماعی را در بر می گیرد (گریفین، ۱۳۷۵ :ص۱۲). ذکر این نکته نیز لازم بنظر می رسد که رشد اقتصادی با توسعه انسانی تضادی بنیادی را نشان می دهد و توسعه اقتصادی را بایستی شرط لازم و نه کافی در فرآیند توسعه دانست ، حال آنکه توسعه انسانی در توسعه و رشد اقتصادی  تاثیر اساسی دارد و امکان بهبودی اقتصادی در صنایع را با التفات بیشتر به حقوق کارگران و کارکنان فراهم می آورد و مفاهیم کمی و کیفی را در چارچوب مفاهیم توسعه در کنار هم قرار می دهد و توسعه پایدار را ممکن می گرداند. التفات به این مضمون  همگام با احترام به حقوق نسلهای آینده، ضرورت توسعه پایدار  برای رفاه اجتماعی را یاد آور می شود تا الگوهای توسعه انسانی پایدار فراهم گردند و تمامی شکلهای سرمایه اعم از مادی، انسانی و طبیعی، باز آفرینی شوند و ماترکی شایسته برای آیندگان را فراهم گردانند و بایستی در ساختار مدیریتی شهر مورد مداقه قرار گیرد. توجه بر مفاهیم توسعه پایدار بوسیله مدیریت کلان در حوزه شهرها، از این جهت مهم می نماید که تحقق رفاه و تامین اجتماعی جز در بستر توسعه پایدار امکان پذیر نیست تا با تحقق امنیت و عدالت اجتماعی، امکان بهره وری متعادل و متوازن از تمامی منابع مالی، طبیعی و انسانی را فراهم گرداند . بر این نکته اساسی نیز بایستی تاکید ورزید که التفات به ارتباط افقی و عمودی بین اهداف، سیاستها و برنامه ها در سطوح عملی و نظری که از شرایط لازم برای توسعه اجتماعی و اقتصادی است می بایستی در برنامه ریزی توسعه کاربستی عمیق یابد (خادم آدم، ۱۳۷۵ :ص۶). این امر به آن دلیل است که در ایران، اغلب اجزای برنامه توسعه منتزع از یکدیگر اندیشیده می شود و این خود، ایجاد رویکرد پایدار در مضامین توسعه، خاصه در تمامی مراحل سیاست گذاری و طرح ریزی را یاد آور می شود.

 

۳_نقش مدیریت شهری در رفاه شهروندی:

۳_۱_اصول و مفاهیم:

از انجا که مدیریت شهری دارای وظایفی در ساختار شهری برای ارایه خدمات و تسهیلات عمومی و توزیع متناسب و بهینه انها است پرداختن به نقش مدیریت شهری در افزایش مولفه های کیفیت زندگی امری اساسی بنظر می رسد.مدیریت شهری بر ان باشد تا با امکان دهی بهبود کیفی زندگی شهروندان امکان برخورداری متناسب و بهینه ساکنان شهر را از خدمات و تسهیلات رفاهی فراهم کند و در این میان توجه به معیارها و مولفه های موثر در رفاه شهروندان ضروری بنظر می رسد.بر این اساس در انطباق با وظایف مدیریت شهری که در بالا به انها اشاره شد ملاحظات و راهکارهایی ارایه می شود که توجه و رعایت انها می تواند بهبود کیفی زندگی و افزایش رفاه شهروندی و متعاقبا رضایت عمومی را فراهم کند.

۳_۲_راهکارهای اجرایی و استراتژی های راهبردی:

۳_۲_۱_ملاحظات فرهنگی و اجتماعی:

۱_گسترش فرهنگ شهرنشینی و آموزش شهروندی.

۲_کاهش تراکم جمعیت شهرنشینی و شهر گرایی.

۳_کاهش میزان مهاجرت های شهری.

۴_التزام به فرهنگ و هویت ملی و بومی.

۵_توزیع عادلانه امکانات و تسهیلات شهری.

۶_بسترسازی عدالت اجتماعی در بستر خدمات شهری و شهروندی.

۷_گسترش ارتباط ارگانهای رفاه اجتماعی با نهادهای شهری و شهرداری.

۸_از بین بردن تضادهای طبقاتی همراه با اختلاط کاربری های شهری.

۳_۲_۲_ملاحظات کالبدی:

۱_بهبود محیط زیست شهر، کیفیت مسکن و فضای شهری.

۲_امکان دهی همگانی به بهره مندی از مسکن مطلوب شهری.

۳_مکان یابی دقیق در فرآیند طراحی و برنامه ریزی شهری.

۴_گسترش مفهوم عدالت اجتماعی و برابری اجتماعی.

۵_احاطه شهر با اکوسیستم های تولیدی یا تجزیه کننده زباله های شهری.

۶_بازیافت فضایی و بهره گیری از فضاهای مخروبه شهری..

۷_بازیافت فضایی و بهره گیری از فضاهای مخروبه شهری.

۸_اختلاط کاربری و استفاده چند منظوره از فضای شهری.

۹_تعیین و التزام ضوابط ساخت و ساز برای بهبودی مطلوبیت مسکن شهری.

۱۰_تعیین ظوابط برای کاهش آلودگی هوای شهری.

۱۱_بهره گیری از انرژی پاک و رعایت استانداردهای طراحی اقلیمی شهری.

۱۲_ساماندهی توزیع شهری متناسب با ظرفیت بستر اکولوژیکی شهری.

۱۳_ترمیم و بازسازی زیرساختهای شهری.

 

۳_۲_۳_ملاحظات اقتصادی و مدیریتی:

۱_کاهش هزینه حمل و نقل عمومی شهری.

۲_تغییر الگوی تولید، توزیع و مصرف مصالح و مواد.

۳_کاهش هزینه سرانه خدمات شهری برای افزایش رفاه اجتماعی.

۴_بهبود و ساماندهی حمل و نقل شهری.

۵_بهبود زیر ساختها و توسعه و بهبود کیفی ناوگان حمل و نقل عمومی.

۶_جلوگیری از جدایی گزینی طبقاتی و فضایی(بالا شهر_پایین شهر).

۷_مشارکت نهادهای شهری با نهادهای عمومی شهروندی.

۸_تغییر نگرش در طرحها و سیاستهای شهری.

۹_آموزش و اطلاع رسانی و تعلیم و تربیت همگانی.

۱۰_امکان پراکنش متعادل و بهینه خدمات و تسهیلات شهری.

 

 

۴_نتیجه گیری:

مدیریت شهری باید تلاش کند  تا به طراحی همگون با اقلیم ،تقویت بنیانهای اجتماعی،حفاظت و ترمیم محیط زیست شهری امکان دهد و کیفیت زندگی در شهر را به میزان مطلوب برساند که تمامی معیارهای اقتصادی و فرهنگی  را نیز در بر می گیرد. التفات به معماری و طراحی پایدار ، جلوگیری  از جدایی گزینی فضایی و جدایی گزینی مسکن و تامین نیازهای مادی و معنوی شهروندان همگام با احترام به  حقوق و میراث نسلهای آینده  را اهداف خدماتی مدیریت شهری می دانند که  بر سرمایه اجتماعی تاکید خاص دارد. التفات به اصول اساسی طراحی پایدار ، طراحی انسانی و طراحی بر اساس چرخه حیات مهم می نماید که بهبود کیفیت زیست محیطی را ایجاد می کند و از این طریق افزایش رفاه عمومی شهروندی را بهمراه دارد. افزایش رفاه اجتماعی محور انسانی و اساسی در رویه مدیریت شهری قلمداد می شود که در بستر بهبود محیط زیست شهر، کیفیت مسکن و فضای شهری، امکان پراکنش متعادل و بهینه خدمات و تسهیلات شهری ، ترمیم و بازسازی زیرساختهای شهری و تسهیل حمل و نقل و  دسترسی به کاربری های شهری امکان بروز می یابد . توجه به تورم اقتصادی درون شهری و امکان دهی همگانی به بهره مندی از مسکن مطلوب شهری و ایجاد مکانهای فراغت شهری،ایجاد اشتغال و کار آفرینی و از بین بردن تضادهای طبقاتی همراه با اختلاط کاربری های شهری بایستی مورد مداقه قرار گیرد.

 

۵_منابع و ماخذ:

۱-شورای پژوهشی، (۱۳۷۸) ، نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی، تهران، موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی.

۲-ماکارو، دیوید، (۱۳۷۸) ،رفاه اجتماعی ساختار و عملکرد، ترجمه محمد تقی جغتایی و فریده رحمتی، تهران، دانشگاه علوم بهزیستی.

۳-پناهی، بهرام، (۱۳۷۶) ،اصول و مبانی نظام تامین اجتماعی، تهران، موسسه انتشارات سوره، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی.

۴-زاهدی اصل، محمد، (۱۳۸۱) ،مبانی رفاه اجتماعی، تهران، نشر دانشگاه علامه طباطبایی.

۵-زاهدی اصل، محمد، (۱۳۷۷) ،مبانی مددکاری اجتماعی، تهران، انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی.

۶-گریفین، کیث و تری مک کنلی، (۱۳۷۵) ،تحقق استراتژی توسعه انسانی، ترجمه غلام رضا خواجه پور، تهران، موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی.

۷-طالب، مهدی، (۱۳۵۸) ، تامین اجتماعی، انتشارات آستان قدس رضوی.

۸-محسنی، منوچهر و صالحی پرویز، (۱۳۸۲) ،رضایت اجتماعی در ایران، تهران، انتشارات آرون.

۹–، (۱۳۷۳) ،مجموعه مقالات سمینار جامعه شناسی و توسعه، چاپ اول، جلد دوم، تهران، سمت.

۱۰-نصری، عبدالله، (۱۳۶۱) ،مبانی انسان شناسی در قرآن، تهران، بنیاد انتقال به تعلیم و تربیت اسلامی.

۱۱-کالن، گوردن، (۱۳۷۷) ،گزیده منظر شهری، ترجمه منوچهر طبیبیان، تهران، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.

۱۲-بحرینی، حسین، (۱۳۷۸) ،تحلیل فضاهای شهری، چاپ دوم، تهران، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.

۱۳-لینچ، کوین، (۱۳۸۱) ،سیمای شهر، ترجمه منوچهر مزینی، چاپ پنجم، تهران، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.

۱۴_اسکندری ،علی اکبر(۱۳۷۰)”ادراره امور شهرداریها”،تبریز،استانداری اذربایجان غربی.

۱۵_ایمانی جاجرمی، و حسین سعیدی(۱۳۷۴)”مدیریت شهری در ایران”،تهران،دفتر مطالعات برنامه ریزی شهری،وزارت کشور.

۱۶_بهرامی ،پورهنگ(۱۳۶۹)”حسابداری شهرداری ومدیریت امور مالی شهرداریهای کشور”،تهران،مرکز آموزش مدیریت دولتی.

۱۷_دوروسنی،ژول وجون بیشون(۱۳۷۰)”روش تفکر سیستمی”ترجمه امیر حسین جهانبگلو،تهران،انتشارات پیشبرد و مفهوس.

۱۸_رجایی،فرهنگ،(۱۳۷۳)معرکه جهان بینی ها، در خردورزی سیاسی و هویت ما ایرانیان، تهران، شرکت انتشارات احیاء کتاب.

۱۹_سلطانزاده،حسین،(۱۳۷۰)فضاهای شهری در بافتهای تاریخی ایران، تهران،دفتر پژوهش های فرهنگی.

۲۰_سعیدنیا ، احمد(۱۳۸۳) ،”کتاب سبز شهرداری ها:مدیریت شهری” ،تهران ، انتشارات سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور.

۲۱_فربودی،یوسف(۱۳۶۲،”اداره امور شهرداریها”،تهران دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران.

۲۲_قهاری ، منوچهر(۱۳۶۴) “اداره امور شهر”،تهران ، انتشارات رامین.

۲۳_کنوتس ، کارل(۱۳۷۰) ، “خود گردانی محلی در سوئد”، ترجمه قدیر معتقدی ،فصلنامه آبادی، سال اول ،شماره۲٫

۲۴_کورز، لوئیس آلفرد،(۱۳۷۸)نظریه های بنیادی جامعه شناسی،ترجمه فرهنگ ارشاد،تهران، نشر نی.

۲۵_گیدنز،آنتونی،(۱۳۷۹)جامعه شناسی،ترجمه منوچهر صبوری،تهران، نشر نی.

۲۶_محمودی نژاد ،هادی و علی اکبر تقوایی(۱۳۸۵)”توسعه پایدار شهری و رفاه اجتماعی شهروندی”تهران،نشریه جستارهای شهرسازی تابستان ۱۳۸۵٫

۲۷_نیامی ،علی (۱۳۴۸) ،” مدیریت شهرداری”، تهران، اتحادیه شهرداریهای کشور.

۲۸_هاشمی ،فضل الله(۱۳۷۱)”حقوق شهری و قوانین شهرداری”،تهران،مرکز مطالعات وتحقیقت شهرسازی و معماری ایران.

۲۹_هرسی ، پاول و بلانچارد ،کنت. ایچ(۱۳۷۱)”مدیریت رفتار سازمانی”، ترجمه قاسم کبیری ، تهران ، انتشارات جهاد دانشگاهی.

۳۰_هیکس ،هربرت .جی و گوست (۱۳۷۴)”تئوریهای سازمان و مدیریت “، تهران،  انتشارات اطلاعات.

۳۱_هیربد نیا ، ابراهیم(۱۳۵۸) ، “حکومت محلی و مدیریت شهرداری “، تهران ، انتشارات اتحادیه شهرداریهای کشور.

۳۲-شیعه، اسماعیل، (۱۳۸۰) ، مقدمه ای بر مبانی برنامه ریزی شهری، تهران، انتشارات دانشگاه علم و صنعت ایران.

۳۳-استوتزل، ژان، (۱۳۶۳) ،روان شناسی اجتماعی، ترجمه علیمحمد کاردان، تهران، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.

۳۴-امکچی، حمیده، (۱۳۸۳) ، شهرهای میانی و نقش آنها در چهار چوب توسعه ملی، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران.

۳۵_افروغ، عماد، (۱۳۷۷) ،فضا و نابرابری اجتماعی، تهران، انتشارات دانشگاه تربیت مدرس.

۳۶–، (۱۳۸۳) ،توسعه محله ای چشم انداز توسعه پایدار شهری،تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران.

۳۷–، (۱۳۸۰) ،همایش موازین توسعه و ضد توسعه فرهنگی اجتماعی شهر تهران،تهران، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران.

۳۸-هاروی، دیوید، (۱۳۷۶) ،عدالت اجتماعی و شهر، ترجمه فرخ حسامیان، تهران، شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری.

۳۹-میجلی، جیمز، (۱۳۷۸) ،رفاه اجتماعی در جهان، ترجمه محمد تقی جغتایی و فریده همتی، تهران، دانشگاه علوم بهزیستی.

۴۰-کهن،گوئن،(۱۳۷۶) ،شاخص شناسی در توسعه پایدار،تهران، شرکت چاپ و نشر بازرگانی.

۴۲-الیوت،جنیفر.آ،(۱۳۷۸) مقدمه ای بر توسعه پایدار در کشورهای در حال توسعه،ترجمه عبدالرضا رکن الدین افتخاری و حسین رحیمی،تهران،موسسه توسعه روستایی ایران.

۴۳-سایث،آشوانی،(۱۳۷۵) راهبردهای توسعه و روستاییان فقیر،ترجمه بهنام شاهپوری،تهران، وزارت جهاد سازندگی،مرکز تحقیقات و بررسی مسائل روستایی.

۴۴–،(۱۳۷۱) شاخص های توسعه شهری مسکن،تهران،وزارت مسکن و شهرسازی.

۴۵-مارک هنری،پاول،(۱۳۷۴) فقر،پیشرفت و توسعه،ترجمه مسعود محمدی،تهران،موسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه.

 

 

معماران زابور در مسکو و طراحی خانهْ دفتر کاری سبک و برامده از فضای پس ماندِ عمودی

دفتر طراحی شده توسط معماران زابرو در مسکو معماران زابرو درواقع این یک ایده ی معاصرغربی است که سعی کرده است بین دو فضای ساختمانی قرارگیرد و در عین حال دسترسی های پایین دست به فضای عمومی را نیز تامین کند. بعنوان بزرگترین شهر اروپایی، مسکو فاقد فضاهایی اینچنین خلاقانه و متناسب برای برای دفتر کار میباشد والبته این شهر دارای مقدار زیادی ساختمانهای غیرقابل زیست و از نظر زیبایی شناسی نه چندان قابل دفاع نیز هست .

2626634900874882420000201248224212_400

سه فضای کار طراحی شده بوسیله ی سازه ای فولادی و سبک وزن که در دیوارهای مجاور مهار شده، موجب شده است حجم کلی از زمین آویخته و به صورتی معلق نگه داشته شود. در واقع این ارتفاع ایجاد شده از زمین فضای قابل عبور و مرور راحت و قابل دسترسی را برای عموم از بخش زیرین ساختمان ایجاد میکند.
سیستم مدولار استفاده شده در کف ها اجازه میدهد تا فضاهای داخلی پلان، که دارای دیوارهایی با گوشه های پخ از سلول های پلی کربن است برای تغییر نیازهای فضایی دوباره طراحی شود. زمانی که نمای سایه افتاده ی ساختمان یک پوسته ی نازک و صاف را بوجود میاورد، پنجره های بزرگ نور طبیعی و دید خوبی رادر هرطبقه ایجاد میکنند.

262663490087326929500020126292912_400

2626634900873438670000201223286712_400

262663490087387726375020127272612_400

2626634900874073982500201227239812_400

2626634900874262576250201246225712_400

2626634900873625388750201242253812_400

این استراتژی ساختمان سازی بطور موفقیت آمیزی، بسیاری از فضاهای غیر قابل استفاده و بی ارزش را به فضای معمارانه ای تبدیل می کند که نه فقط به دنبال رفع نیازهای کارکردی باشد، بلکه ساختمان های جدید و پویایی را در اطراف شهر، که بطور تازه ای بکار برده شده است را بوجود میاورد.
سازه ی سبک و بالا نگه داشتن آن از زمین عبور و مرور راحتی را برای عموم ایجاد کرده است
راه پله های فلزی از زمین شروع میشود وبه سمت ورودی راهنمایی میکند
فضای داخلی از پلی کربن است و دیوارهای نمایی در داخل از بتن میباشد

2626634900872942263750201234222612_400

 

 

این خانه محل زندگی و متعلق به آیت‌الله نورالله نجفی اصفهانی می‌باشد که رئیس علما و آزادی‌خواهان اصفهان و بختیاری در آن دوره بوده است. سومین جاذبه تاریخی این خانه، زیبایی و چشم‌انداز معماری آن است که از دو شاه‌نشین در جبهه شمالی و جنوبی بنا و نیز دوازده اتاق تشکیل شده است، که یادآور طرز زندگی و آداب و رسوم نیاکان ما می‌باشد.

معماری خانه مشروطه

معماری خانه مشروطه

یکصد سال پیش در این مکان علما، آزادی‌خواهان، مردم، روشنفکران ورجال سیاسی فرهنگی اصفهان وبختیاری گردهم می‌آمدند تا درباره مشروطیت و حکومت غیرمستبدانه و امور مدنی مشورت و تفکر نمایند.

معماری خانه مشروطه

نام مشروطیت در حقیقت دربرگیرنده «قانون‌گرایی» و حکومت «مردم‌سالاری» و «مشورت» را به ذهن می‌آورد. به همین دلیل می‌توان با قدم گذاشتن در این خانه و مطالعه اسناد و مدارک و تصاویر موجود در آن به اهمیت این مباحث و سیر تاریخی و اندیشه نسل‌های گذشته پی‌برد.

معماری خانه مشروطه

علاوه بر این اتفاقات تاریخی مهمی در این محل روی داده است که قسمتی از فرهنگ و تاریخ شهر اصفهان و در حقیقت ریشه برخی از تحولات زندگی امروز ما را می‌توان در آن دید.

معماری خانه مشروطه

علاوه بر مرور تاریخ یک‌صد سال اخیر، وقایع مربوط به دوران مشروطه، جنگ اول جهانی و اوایل سلطنت رضاشاه پهلوی، این خانه محل زندگی و متعلق به آیت‌الله نورالله نجفی اصفهانی می‌باشد که رئیس علما و آزادی‌خواهان اصفهان و بختیاری در آن دوره بوده است. سومین جاذبه تاریخی این خانه، زیبایی و چشم‌انداز معماری آن است که از دو شاه‌نشین در جبهه شمالی و جنوبی بنا و نیز دوازده اتاق تشکیل شده است، که یادآور طرز زندگی و آداب و رسوم نیاکان ما می‌باشد. سایت این مجموعه فرهنگی تاریخی به تازگی در آدرس http://www.khanemashroote.ir راه اندازی شده و آماده بازدید عموم می باشد.

مکان این خانه در محور دولت خانه صفوی در ضلع شرقی میدان امام(نقش جهان) در محله قصر منشی واقع در خیابان نشاط کوچه چهاردهم (مقصود بیک) است.

معماری خانه مشروطه

معماری خانه مشروطه

معماری خانه مشروطه

معماری خانه مشروطه

پیش طراحی از نظر سنتی، نقش مهمی در آموزش و حرفه معماری ایفا کرده است.با اینکه وسایل دیجیتالی و فن آوری های در حال توسعه ارتباطات، ابزارهای جدیدی برای طراحی فراهم کرده اند، اما پیش طراحی با دست آزاد، کماکان، به تامین توانایی های منحصر به فرد و بسیار مهم برای آرشیتکت ها و طراحان در رشته های وابسته ادامه می دهد.

4_400_05

ترسیم دست آزاد پنج مزیت مهم دارد:

۱ – اول اینکه، چیزهایی که تاکنون وجود نداشتند، اکنون طوری نشان داده می شوند که انگار وجود دارند. وقتی ترسیم بصورت دست آزاد انجام می گیرد، ساختمان ها، اتاق ها، محوطه ها، تصاویر، موتیف ها، صحنه ها و … بلافاصله بصورت سه بعدی قابل مشاهده می شوند. بدین ترتیب ایده های ما به سرعت شکل می گیرند.
۲ – یک ترسیم جامع و کامل را می توان برای نشان دادن یک شیء بطور واضح تری نسبت به سایر تکنیک ها، مورد استفاده قرار داد. در عصری که ما اجباراً با تلویزیون، فیلم ها و عکاسی تغذیه ذهنی می شویم، طراحی و ترسیم تاثیر ماندگارتری داشته و خوش آیند تر است.
۳ – لذتی ناب از دیدن نتایج تلاش های ما به ما دست خواهد داد که دائمی، ماندگار و زیباست.
۴ – قدرت درک بصری ما بسیار بالاتر می رود. ترسیم دست آزاد ما را وادار می کند تا موارد اساسی را از موارد بی اهمیت جدا کرده و بدین ترتیب اشیاء را بهتر ببینیم.
۵ – کل مسیر زندگی ما بصورت بصری گسترش پیدا کرده و خالص می شود. قدرت درک ما بالاتر می رود. حافظه بصری ما قوی تر می شود، تخیلات بال و پر می گیرند و احساس شکل و فضا ارتقا پیدا می کند. ما یاد می گیریم که اساس همه چیز را ببینیم.
جایگزین های زیادی وجود دارند، ولی حتی در عصر دوربین ها و عکاسی پیشرفته، اتم، فضا و تکنولوژی های تولیدی، ما بدون طراحی دست آزاد کاری از پیش نخواهیم برد.
اسکیس سریع همیشه روشی خوب برای تبادل اطلاعات در صحبت ها می باشد و بقول متخصصین، یک طرح به اندازه هزار کلمه ارزش دارد. ترسیم دست آزاد را می توان از یک کانسپت یا ایده اولیه برای طراحی داخلی یا طراحی در سایر موارد شروع کرد.
در محیط زیست، ترسیم دست آزاد می تواند علاقه ما را به جزئیات ریز زندگی که قبلاً توجهی به آنها نداشتیم، تحریک کند. با یادگیری طراحی دست آزاد، یاد می گیریم که به محیط اطراف خود با ریزبینی بیشتری نگاه کنیم و اشیاء را روشن تر دیده و آنها را بهتر درک کنیم.

ترسیم و طراحی دست آزاد هزاران سال سابقه دارد و تکنیک های آن توسط انسان های اعصار مختلف ابداع و کار شده است. کافی نگاهی به نقاشی های ده هزار سال پیش بیاندازیم. انگیزه این کار از نیاز به تزئین، نگهداری خاطرات یا انتقال اطلاعات به روشی ساده و خالص بوجود می آید.

به تصویر کشیدن خود و محیط اطراف همیشه یکی از نیازهای اساسی انسان بوده است و خود را به روش ها و رسانه های مختلف به نمایش گذاشته است (که شامل طراحی دست آزاد نیز می باشد). رسانه خاص این کار با عواملی مانند محیط زیست، آموزش و حالات خودسازی تعیین می شود.
مثلاً در زمان های گذشته، خانه نیمه چوبی فرد با شکل و رنگ خاص خود، یک شیء بسیار شخصی بود. امروزه، این حالت به انتخاب شکل و رنگ از کاتالوگ سازنده یا از بین خانه های پیش ساخته تبدیل شده است.
ترسیم دست آزاد عرصه را برای آزادی شخصی باز می کند که می تواند ما را به خود جذب کرده و تبدیل به یکی از عادات خوشایند ما شود. ترسیم دست آزاد قادر است تا تجربه یک مسافرت یا تعطیلات را اغنا کند. و اگر هیچ تصویر، عکس یا بروشوری وجود نداشته باشد، ما قادریم تا به سرعت اسکیسی از یک شیء ترسیم کنیم و آن را به دیگران نشان دهیم.
شکی نیست که با کمی تلاش و صبر، ترسیم و طراحی دست آزاد را به خوبی یاد خواهید گرفت و از نتایج آن لذت خواهید برد.

 

5_400_01

17_400_01

imag0089_400

پل حضرت موسی در هلند (The Moses Bridge, Netherlands).

توسط گروه RO & AD طراحی شده است . از چوب آکویا ساخته شده است . چوبی که با استفاده از آخرین تکنولوژی از بهترین چوبهای مناطق استوایی نیز محکم تر و بادوام تر شده است . از لایه خاصی در قسمت در تماس با آب آن استفاده شده است . این پل به خاطر معجزه حضرت موسی در شکافتن نیل به نام این پیامبر نام گذاری شده است .

12_400

11_400_01

10_400

 

ساده ترین و پوسته ای ترین رابطه موسیقی ومعماری، که اتفاقا اغلب از آن سخن به میان می آید، شباهت ها، فصل های مشترک و اصطلاحات مشابه موسیقی و معماری است. برای مثال می گویند چون موسیقی دارای ریتم و ضرب آهنگ است و معماری هم از آنها بهره می گیرد پس از موسیقی بهره برده است. ولی موضوع به این سادگی و پیش پا افتادگی نیست. مسئله خیلی عمیق تر و ریشه ایست. درک بصری از اصوات و امواج محیط پیرامون و طبیعت، در آفریدن هر دو دخیل هستند. اگر از این منظر به بحث بنگریم حتی به این نتیجه می رسیم که بیشتر، موسیقی از معماری بهره برده است. اینجا معاری با اقلیم و اکوسیستم درگیر است و موسیقی با هر دو. حجم در اقلیم ها و نواحی گوناگون کاملا در شکل گیری موسیقی آن ناحیه نقش ایفا کرده. برای گشودن این راز باید به تاریخ موسیقی نگاهی موشکافانه و دقیق داشت. این که موسیقی فلان منطقه در چه دوره ای از تاریخ و چگونه شکل گرفته است تنها ۴۰% از پاسخ ما را تشکیل می دهد. آب و هوا، شرایط اقتصادی و اجتماعی، تکنولوژی روز، دین و باورها، سنت و حکومت، نوع روابط و خیلی از مواردی که نهایتا ایجاد فرهنگ می کنند، هر کدام جداگانه بر معماری و بالاخره موسیقی تأثیر مستقیم و غیر مستقیم داشته اند. حتی وضع توپوگرافی، پوشش گیاهی، و ساختمانها در شکل گیری موسیقی نواحی مؤثر بوده اند. مسئله جالب اینجاست که اگر یک موسیقی فولکلور را روی کاغذ بیاوریم، و توسط خطوطی نتها را به یکدیگر وصل کنیم به صورت اتفاقی و شاید عمدی، برجستگی ها و پستی های این خطوط، با خط آسمان آن منطقه مشابهت می کند. احتمالا ابتدا موسیقی از اقلیم و سپس معماری از هر دو تأثیر گرفته است.

 

 

برای مثال موسیقی بودائی هایی که در فراز قله های چین و میان انبوهی از درختان آنرا خلق کرده اند و امروز حتی به عنوان موسیقی ریلَکسِیشِن (‏relaxation‏) از انها استفاده می شود، به نوعی به وزش باد، یا ابری که میان دره ها پرواز می کند، شباهت دارد. چشمان خود را ببندید و تصور کنید در قله ای از کوههای پیر که با انبوهی از درختان پوشیده شده است نشسته اید. در جلوی چشم خود دره هایی می بینید که در هم پیچیده شده اند. مِهی لطیف و رویایی چندین متر زیر پای شما، مثل حریری در پیچ و خم دره ها جا خوش کرده است و نسیمی ملایم می وزد. در واقع شما روی ابرها راه می روید! صدای پرندگانی را می شنوید که با صدای باد هم نوایی و گاهی دوئت می کنند. ناگهان صدای برخورد قطرات باران را بر روی برگها احساس می کنید. این صحنه واقعی است و در موسیقی بودائی از آن استفاده شده است. فلوت چینی صدای همان بلبل یا پرندگان است. باد اصوات کششی زیرصدا، قطرات باران ریتم ها و ضرب آهنگها را تشکیل می دهند. وقتی به این موسیقی گوش می دهید حتی اگر در مترو باشید و چشمان خود را ببندید احساس می کنید در آن فضا هستید.
به گوشه دیگری میرویم. سرتان را بالا بگیرید، تا چشم کار می کند آسمان خراش می بینید. حالا جلویتان را نگاه کنید، صفی طویل از ماشینها را می بینید که در ترافیک (‏traffic jam‏) گیر کرده اند و بوق می زنند. چند نفر پایین برج کنار شما گدائی می کنند و یک زن آنطرف خیابان جیغ و داد می کند و صدای شیونش از ربوده شدن دختر ۷ ساله اش خبر می دهد. مدام شانه شما بین جمعیت گیر می کند و همه به شما تنه می زنند و بی تفاوت از کنارتان می گذرند. ناگهان می بینید کیف پولتان در دست کودکی ۱۰ ساله است و به سرعت از میان جمعیت فرار می کند و ناپدید می شود. اینجا جایی مثل شیکاگو یا نیویورک است. شما در این صحنه موسیقی هوی متال(‏Heavy metal‏) در ذهنتان پخش می شود. این سبک از موسیقی اصلا برای اعتراض و بیان همین نابسامانی ها و نا امنی ها بوجود آمده است. اغلب وارد مسائل فلسفی می شود و از حماسه نیز میگوید. اکنون خواننده با صدایی عصبانی و شاید محزون از این اوضاع شکایت می کند. صدای هارش گیتار لید و ریتم، صدای ماشینهای موتوری را به یاد شما می آورد. این موسیقی خیلی خوب به این وضع اعتراض می کند. چشم خود را دوباره ببندید. از خیابانها بگذرید و خود را از بین برج ها به یکی از محله های سیاه پوستان برسانید. در یکی از کوچه های کثیف و باریک می بینید چند سیاه پوست، با شلوار و لباسهای گشاد و کتانیهای بزرگ که احتمالا کتانی بسکتبال است را می بینید که قوز کرده و به گردن خود، چند آویز طلائی انداخته اند. آنها مدام همدیگر را مسخره می کنند و بلند بلند می خندند و مدام سیگار می کشند. گویی خود را از شلوغی و هرج و مرج کنار کشیده اند و به آن هیچ اعتناعی نمی کنند. دوباره یکی دیگر را گیر آورده و به باد تمسخر می گیرند. آن گوشه روی سکو آن کودک ۱۰ ساله ای که جیب شما را زده نشسته است. شما در این صحنه در حال گوش کردن به موسیقی رپ هستید. این موسیقی توسط سیاه پوستان در شهر های شلوغ پدید آمد و شاخه ای از موسیقی شهری (‏urban music‏) شد. آنها سالها به صورت زیرزمینی دور هم حلقه زده و بی اعتنا به هرج و مرج بیرون، یکدیگر را مسخره کرده و لذت برده اند. در گوشه های دیگر شهر شما ممکن است صدای موزیک های راک، پانک، رِگه، هیپ هاپ، کانتری با تمام زیر شاخه های دیگرشان و حتی جَز و کلاسیک بشنوید. می بینید فرهنگ، معماری و اقلیم چگونه روی موسیقی دنیا و حتی موسیقی های یک کلانشهر تأثیر گذارده است؟
زمانی که در اروپا فیلسوفانی زیبایی شناسی را با معادلات ریاضی بررسی می کردند و سلیقه انسانها را با اعداد اندازه گیری می نمودند، معماری و موسیقی کلاسیک بسیار زیبا با یکدیگر خلق شدند و خلق کردند. حتی امروزه اگر بخواهیم برای یک بنای کلاسیک موسیقی انتخاب کنیم، بی شک قطعات کلاسیک می توانند شکوه و عظمت آن بنا را بیان و شاید دو چندان کنند. مثلا برای نشان دادن شکوه و عظمت بناها در برنامه های مستند، دیده می شود از آثار کلاسیکی از قبیل دَنس ۱ و ۲ اثر برامس بهره گرفته اند.
موسیقی اصیل ایرانی با اینکه به قول استاد حسین علیزاده تصویری نیست، ولی باز خاطره اماکن و شهرهای مختلف را زنده می کند. موسیقی هر ناحیه از ایران با همان توضیحات قبلی شکل گرفته و تکامل پیدا کرده است. با گوش دادن به تاریخ موسیقی اصیل، می توانید در ابتدا خود را در کوچه باغهای شیراز و اصفهان دو صده قبل و شاید بیشتر بیابید. هر چه به آثار متأخر نزدیک می شویم خود را بیشتر در فضاهای شهری می یابیم تا اینکه بالاخره از تهران قدیم، لاله زار، سنگلج و غیره سر در می آوریم.
برای بررسی بیشتر روند شکلگیری موسیقی در مناطق  مختلف نیاز به بیان کامل روند تکامل موسیقی در تاریخ آن است که اینجا از مقال دور است.

مسئله ای که به نظر اینجانب بیشتر در معماری دخیل است، می تواند درک بصری، تخیل، تجسم و فضاسازی از آثار موسیقی باشد. گاهی از معمار خواسته می شود تا برای یک قطعه موسیقی، معماری کند و بنا یا دکور بسازد. این نمونه اغلب در طراحی صحنه استفاده میشود. گاهی یک موسیقی یا یک اثر می تواند الهام دهنده، ایده و یا آغاز یک طراحی باشد. برای مثال آقای دنیل لیبسکیند در‎‎روند طراحی موزه یهود برلین توضیح میدهد که این بنا قسمت و یا پارت دوم و ناتمام یک سمفونی است. گاهی از یک موسیقیدان خواسته می شود که برای یک اثر معماری موسیقی بنویسد و یا معمار برای آن اثر موسیقی انتخاب کند. شاید این روش در موسیقی متن آثار تئاتر و سینما و یا معرفی کار معماران حائز اهمیت باشد. در تمامی این روش ها و نمونه های مشابه معمار و موسیقیدان، هر دو باید از هنر یکدیگر آگاه و به موضوع مسلط باشند.
برخی از موسیقی ها و یا سبک ها، ذاتا روح فضاسازی، تجسمی و تصویری دارند. در دیگر موارد، موسیقی همواره بر ریلی از نشانه ها حرکت می کند. مثلا در موسیقی اسپِیس راک (راک فضائی-‏space rock‏)  و دوم متال(‏Doom metal‏)، اکثرا با گوش کردن به اثر و تفکر در مورد آن، می توان خود را در فضائی مجازی و خاص شناور کرد. این فضاسازی به دو صورت شکل می گیرد. اول اینکه موسیقیدان با اضافه کردن اِفکت ها، صداهای طبیعت و یا اصوات خاص الکترونیکی، برای شما یک فضای واقعی را شبیه سازی می کنند. برای مثال آقای دیوید گیلمور، خواننده، گیتاریست و آهنگساز گروه پینک فلوید (‏Pink Floyed‏) در قسمتی از آهنگ یادگرفتن پرواز (‏Learning to fly‏) با اضافه کردن صدای رادیوئی یک خلبان روی ریتم سبک و دلنشین گیتار لید، شما را از فضای اصلی به کاکبیت هواپیما دعوت می کند. با گوش کردن به این اثر شما برای مدت ۶۶ ثانیه احساس می کنید کنار خلبان نشسته اید و در حال پروازید! در قسمتی از آهنگ “این یک معجزه است” (‏It’s a miracle‏) اثر راجر واترز، با شنیدن صدای کودکانی که در حال بازی هستند، توسط یک فلش بک شما خود را در یک پارک بازی کودکان احساس می کنید. در حالت دوم موسیقیدان با چیدن ملودیها، و زیر صداهای مخصوص خود، و آمیختن آن با هنر تنظیم منحصر به فرد، برای شما یک فضا و حالت کاملا مجازی و تخیلی ایجاد می کند. این فضا و حالت می توتند خوشایند، آرامش دهنده، توهم زا، استرس آور و یا رعب انگیز باشد. موسیقی متن فیلم های جنایی یا ترسناک از این قائده بهره می گیرند و ترس و هراس شما را با این ترفند چندبرابر می کنند. در آلبوم روی یک جزیره (‏On an island‏) اثر دیوید گیلمور، با این ترفند شما خود را در جزیره ای دور افتاده، زیبا، آرامش بخش  و  رها می یابید.
انتخاب سازها در طراحی این فضاها بسیار مهم هستند. سازها و جنس صداها می توانند شما را یاد سرزمین های گوناگون بیندازند. در قطعه “هر کجا پرسه زنم” (‏where ever I may roam‏) اثر جیمز هتفیلد و کرک همت، در ژانر هوی متال، با اینکه اصوات غربی هستند ولی به دلیل اینکه این قطعه از مسافرتهای طولانی مدت گروه به سرزمینهای شرقی تر سخن می گوید، با اضافه کردن اصوات گیتار بیس ۶ سیم توسط جیسن نیوستد، و لید توسط کرک همت، شما مسافرت به سمت شرق را کاملا احساس می کنید. موسیقی متن فیلم سینمایی اخراجی های ۱، اثر فریدون شهبازیان، با ملودی بسیار زیبایی از آکاردئون شروع می شود و بسیار تأثیر گذار است. این فیلم در ژانر دفاع مقدس ساخته شده و آکاردئون یک ساز ایرانی آن هم از نوع جنوبی نیست. اگر شما فیلم را ندیده باشید و فقط موسیقی را بشنوید، فکر میکنید این موسیقی یک فیلم اسکاتلندی یا ونیزی است و مثلا یک ماهیگیر محزون، در ونیز کنار آب نشسته است. گروه آلبا برای ساخت آلبوم آلبا، به همراه کریستف رضائی و مسعود شعاری و چندی از نوازنده های ارمنی و ایرنی، راهی قلعه رام اردشیر از آثار اولیه دوره ساسانی شدند. گروه آلبا سعی داشت روح مشترک بین موسیقی ایرانی، کلیسائی و ارمنی را پیدا کرده و کاری تلفیقی و خاص ارائه دهند. گروه به بهانه آنکه رام اردشیر از بناهای منحصر به فرد و خاص و بدون نمونه ایران و یک نمونه کهن است این بنا را انتخاب کرد، تا حضور در فضای معنوی قلعه، روح و حال و هوای موسیقی را تحت تأثیر بگذارد.
موسیقی هایی که برای ما نشانه هایی از خاطرات بصری و ناخودآگاه انسان دارند ممکن است فقط برای ما جرقه ای ایجاد کنند و ما باید خود به دنبال فضا باشیم. صدای تَمبورین (دایره زنگی) در اپرای تراویاتا (‏Traviata‏) و تروواتور (‏Trovator‏) اثر وِردی (‏Verdi‏)، شما را به یاد تزئینات خاص بناهای اروپایی می اندازد. موسیقی فولکلور و اصیل ایرانی با اینکه فضاسازی نمی کند ولی اطلاعات خوبی را به ذهن انسان وارد می کند. با شنیدن موسیقی مقامی کردها، خود را در شور عرفانی، با شنیدن موسیقی تهران قدیم خود را در کوچه باغهای تهران، با رنگ شهرآشوب خود را در اُرُسی های شیراز و اصفهان، و بالاخره با شنیدن موسیقی محلی بوشهر خود را در کوچه های بافت، زیر شناشیرها، در حال نظاره خانه ها می یابید. رنگ، معنویت و سیالیت در موسیقی ایران ما به ازاهای زیادی در معماری دارد.

 

رابطه بین معماری و رنگ

color and architecture

مربع,نمایانگر ماده ,وزن و حدود مشخص است وحسی از کشش و امتداد و تجربه حرکت را القاء میکند.مربع با رنگ قرمز منطبق است و وزن حجم قرمز با شکل سنگین و ساکن مربع مطابقت دارد.

مثلث با زوایای حاد و تند,تاثیر ستیزه جویی,پرخاش و تهاجم را ایجاد میکند.مثلث سمبل تفکر است و حالت وخصوصیت بی وزن ان با زرد روشن هماهنگی دارد.

دایره بر عکس مربع,احساسات را ملایم و معتدل میکندو حس ارامش و حرکت ارام و اهسته را القاء مینماید.دایره سمبل روح است که در درون خود همواره در حال حرکت است.

در واقعیت، رنگ وجود ندارد! از نظر علم فیزیک چیزی وجود دارد که دارای جسم و یا ماده باشد و بتوان به آن شکل داد و آن را لمس کرد. شیء رنگی را می توان لمس کرد و یا به آن شکل داد؛ اما این خود آن شیء است که موجودیت خارجی دارد نه رنگ آن. رنگ تنها ظاهر دارد، چیزی که به صورت لحظه ای دیدهمی شود.

رابطه معماری با رنگ

رنگ بازتابی از نور است که به شکل‌های متفاوتی در می‌آید و این بازتاب مجموعهٔ وسیعی را شامل می‌شود.اگر یک ناحیه باریک از طول موج‌های نور مرئی توسط ماده جذب شود رنگ بوجود می‌آید.

رنگ یکی از از خاصیتهای نور است.ادراک رنگ ،نتیجه نور تابیده شده ،تغییرات در آن،ویژگی های جذبکنندگی،انعکاسی و انتقالی سطح ،رابطه سطح با رنگهای اطراف ان و ویژگیهای چشم می باشد.

برای دیدن ادامه مطلب و دریافت مطلب به صورت کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید.

نقش رنگ در معماری
رنگها روح دارند و زنده اند,رنگها کلمه اند و همچنین کلمات سخن میگویند
از نهان سبز جنگل ها,از راز آبی آسمان و دریاها,از شفافیت و زلالی قطرات باران و از پاکی سفید برف;بلی رنگها از روح آدمی و دنیای پر رمز و راز انسان سخن میگویند و رنگهایی که انسانها بدان می پوشند و می نگارند و نقش میزنند نیز حکایت از گوشه ای دیگر از درون ایشان دارد.

.
غایت و هدف همه مجاهدت های هنری بیرون کشیدن و استخلاص ماهیت و سرشت معنوی فرم و رنگ و آزادی آنها از زندان دنیای مادی است.از چنین آرزو و سودایی است که هنر غیر مادی نشات میگیرد.دنیائی که امروز در آن زندگی میکنیم , به دنیای انسان در سالهای گذشته , شباهتی ندارد.دنیای ما با ابداع و خلاقیت شکل گرفته است.ما بناهائی میسازیم که محتوای آنها در عملکرد آنها نهفته است;در عین حال بناها سمبول افکار و عقاید نیستند ; بلکه تجسم افکاری هدف دار هستند.

.
با گذشت زمان فکر انسان به اسرار پدیده های طبیعت چون رنگین کمان , رعد و برق , جاذبه و امثال آن پی برده است , با وجود این , پدیده ها هنوز هم در اسرار باقی مانده اند; رعد و برق ما می ترساند.ولی رنگهای رنگین کمان و نور ستاره شمالی روح را تعالی می بخشد و آن را تهذیب می کند.رنگین کمان سمبل صلح است.فقط کسانی که عاشق رنگ هستند می توانند زیبائی و کیفیت ذاتی آن را درک کنند.

رنگ مواهب خود را به همه تقدیم می کند , ولی رموز و اسرار پنهان خود را فقط برای علاقه مندان واقعی آشکار می سازد.رنگ زندگی است زیرا جهان بدون رنگ برایمان مرده جلوه می کند , رنگ ها ایده آغازین و ثمره نور اصلی بدون رنگ هستند و مقابل آنها تاریکی بدون رنگ است.

.
گوته در ” فاربن لهر ” در مورد هماهنگی و کلیت رنگ می نویسد: وقتی چشم رنگی را می بیند , بلافاصله فعالیتش را شروع می کندو عملکردش چنان است که به شکلی نا خود آگاه و اجتناب ناپذیر , رنگ دیگری ایجاد می کند که با پیوستن به حلقه رنگها , ترتیب حلقه رنگ را کامل میکند و این تاثیر متقابل , احساسی از غنای رنگ به انسان می بخشد.مقصود از هماهنگی رنگ , هنر وسعت دادن به درون مایه ها و مضامینی از تناسبات اصولی رنگ است که می تواند بعنوان پایه ای برای کمپوزیسیون ( یا آفرینش هنری )به خدمت گرفته شود.
رنگهای درخشان به تنهایی جذاب هستند اما اگر در یک الگو یا ردیفی منظم قرارگیرند از نظر بصری تاثیر بیشتری خواهند داشت. این نوع آرایش یک ساختار ساده را بر این رنگها حاکم میکند و در نتیجه یک مفهوم و یا نوعی نظم را، ورای حضور محض رنگها، منتقل خواهد کرد.پدیده های بصری , معنوی و روانی در حیطه رنگ و هنرهای رنگ روابط مشترک زیادی دارند.وقتی که موضوعی در نظر مشترک گرفته شد , طرح باید از این موضوع اولیه و حاکم بر کار , پیروی نماید.
اگر رنگ مهمترین وسیله بیان حالت و مفهوم باشد , ترکیب رنگ باید از سطوح رنگ شوع شود و این سطوح , خطوط را مشخص خواهند کرد.کسی که اول خطوط را رسم می کند و بعد رنگ را بدان می افزاید , هرگز نخواهد توانست یک اثر رنگی خوب و واضح به تصویر بکشد.رنگها , ابعاد و جهات مخصوص به خود را دارند و سطوح را به شیوه خود , ترسیم می کنند.

.
شاید به نظر عجیب برسد که در حوزه حس بصری رنگ حرارت را می توان تشخیص داد.به هر حال تجربه نشان داده است که بین دو آتلیه که یکی با رنگ سبز-آبی و دیگری با قرمز-نارنجی رنگ شده باشد , ۵ تا ۷ درجه اختلاف حرارت یا بودت از طریق ذهنی احساس می شود.به عبارت دیگر , کسانی که در آتلیه سبز هستند , در ۱۵درجه سانتیگراد احساس سرما می کردند , اما در اتاقی که با رنگ قرمز نارنجی رنگ شده بود تا ۱۳-۱۱ درجه سانتی گراد نیز احساس سرما نمی کردند.حقیقت این است که رنگ آبی-سبز جریان خون را کند و رنگ قرمز نارنجی همانند داروی محرکی است که باعث حالت هیجانی و تسریع جریان خون در بدن می گردد.

.
این تاثیرات مختلف قدرت وسیع مفهومی و بیان حالت کنتراست سرد و گرم را نشان می دهد و از آن می توان برای ایجاد اثرات تصویری فوق الهاده زیبا استفاده کرد.مناظری که فاصله اشیاء در آن زیاد است , همیشه از لحاظ رنگ سرد تر بنظر می رسند , زیرا که در عمق هوا قرار دارند.پس کنتراست سرد و گرم وسیله مهمی است که اثرات پرسپکتیو و حجمی را نشان می دهد.

شکل ها نیز دارای خصوصیت گویا ومعنی دار نظام زیباشناختی خود هستند.در طراحی,این کیفیت های معنی دار شکل و رنگ می بایست با یکدیگر مطابقت داده شوند,یعنی شکل و رنگ در معنی دار بودن و مفهوم خود یکدیگر را تایید و اثبات نمایند.

سه شکل اصلی مربع,مثلث و دایره نیز مانند سه رنگ اصلی قرمز,زرد و آبی دارای خصوصیات مفهومی و بیانی مشخص هستند.مربع,نمایانگر ماده,وزن و حدود مشخص است وحسی از کشش و امتداد و تجربه حرکت را القاء میکند.مربع با رنگ قرمز منطبق است و وزن حجم قرمز با شکل سنگین و ساکن مربع مطابقت دارد.مثلث با زوایای حاد و تند,تاثیر ستیزه جویی,پرخاش و تهاجم را ایجاد میکند.مثلث سمبل تفکر است و حالت وخصوصیت بی وزن آن با زرد روشن هماهنگی دارد.دایره بر عکس مربع,احساسات را ملایم و معتدل میکند و حس آرامش و حرکت آرام و آهسته را القاء مینماید.دایره سمبل روح است که در درون خود همواره در حال حرکت است.

 

ازدید همه نور”جزء اساسی و ضروری ساختمان است . که وظیفه آن روشن کردن فضا به منظور قابل رویت ساختن آن است .در هنر ساختمان سازی یا به عبارتی معماری نور یکی از اجزایی است که کنار عناصرو مفاهیم دیگر از قبیل ساختار” نظم فضایی “مصالح” رنگ و …. مطرح می شود و در طراحی به عنوان یک عنصر مجزا باید نقش خود را ایفاکند . ولی واقعیت این است که در بسیاری از موارد در ساختمان سازی و معماری های داخلی به نور بیشتر از یک عامل روشن کننده که باعث کاهش مصرف نور مصنوعی و در نتیجه کاهش مصرف برق  می شود ” نمی نگرند و فقط به مواردی از قبیل این که نور جنوبی و شمالی بر نور شرقی و غربی ارجحیت دارد و در مواقع ناچاری نور شرقی از نور غربی بهتر است “توجه می شود و معماران به صورت کلیشه ای و از روی عادت آن را رعایت می کنند و اگر در ساختمان سازی نیازی به نور پردازی و ایجاد مفاهیم و تاکید هایی توسط نور باشد منحصرا به استفاده از نور مصنوعی می پردازند و با انواع درجات و رنگ های نور مفهوم و طرح خود را اجا می کنند .
در صورتی که با نگاهی به تاریخ معماری گذشته ( تقریبا هر نوع معماری تاریخی ) نور به عنوان یک عنصر مجزا به کار گرفته شده و به نتایج بسیار زیباییهم رسیده اند .

نقش نور طبیعی در معماری و معماری داخلی

یکی از مهمترین مشخصه های نور طبیعی ” توالی و دگرگونی آن در در طول روز است که باعث حرکت و تغییر حالت در ساعات مختلف می شود . در تاریخ نقاشی توجه به نور در دوره امپر سیونیست ها دیده می شود . هنگامی که نقاشان آتلیه های خود را ترک کردند و در زیر نور خورشید با نور طبیعی مشغول نقاشی شدند . از مشخصات این سبک توجه به رنگ و نور در ساعات مختلف روز و انعکاس رنگ های اشیای مختلف در یکدیگر و تاثیر رنگ های پیرامونی و به کار بردن رنگ های خالص و ناب می باشد . قاعدتا لازم نیست که چنین تحولی در سبک معماری داخلی ما نیز به وجود آید ” با توجه به اینکه ما ساختمان هایی داریم که عنصر نور را به قدری قوی و جذاب در خود به کار گرفته اند که هر بیننده ای را به خود جذب می کند . این مقاله به بررسی نقش نور در معماری و معماری داخلی به عنوان یک جزء سازنده و مفهوم بخش می پردازد و در خاتمه امید بر این دارد که در آینده در ساختمان ها همانند گذشتگان شاهد به کارگیری نور طبیعی به صورت یک عنصر کاملا اثر بخش باشیم

نور و طبیعت
نور طبیعی که حامل انرژی حیات بخش درونی است به عنوان یکی از منابع وجود حیات بر روی زمین محسوب می گردد. علاوه بر آن نور می تواند با رنگ ها و جلوه های متفاوت خود باعث تغییر چهره یک مکان شود زیرا نور در هر یک از فصول سال ” در آب و هواهای متفاوت و یا در هر زمانی از طول روز دارای چهره ای مخصوص به خود می باشد .
ضمنا هر مکانی دارای نور خاصی است که تنها به آنجا تعلق دارد برای مثال در صحرای یک منطقه استوایی تابش به قدری شدید و سایه ها آنقدر کوتاه است که اشیا به چشم بیننده مرتعش و در حال ذوب شدن به نظر می آیند .
به همین ترتیب نور موجود در مناطق کوهستانی ” جنگلی و یا سواحلی نیز دارای ویژگی های مکانی مخصوص به خود و متمایز از سایر مناطق است . زمانی که نور را به داخل فضای ساخته شده هدایت می کنیم در اصل نوعی ارتباط بین ساختمان و محیط خارج از آن ایجاد کرده ایم . بدین وسیله می توان جلوه های متفاوتی از فضای داخلی را که هر یک دارای ماهیت خاص خود از لحاظ ادراک فضایی می باشند ” ایجاد کرد .

نور و بشر
از دوران ما قبل تاریخ همواره اجسام نورانی که تجسمی از یک شی ء زنده را در ذهن بیدار می کردند توسط بشر مورد ستایش و احترام قرار گرفته و مشتاقانه برایشان جشن می گرفتند ” آنها را عبادت کرده و می پرستیدند.
این توجه بیش از اندازه به عنصر نور در اغلب فرهنگ های اولیه بشری و در جوامعی با آداب و رسوم و عقاید مذهبی متفاوت همچنان در طول زمان مشاهده می شود . برخی از جوامع نور خورشید را در تشریفات مذهبی شان به کار می برند و برخی دیگر درخشش اجسام نورانی را به عنوان عامل ایجاد فعل و انفعالاتی رمز آلود جهت دست یابی به حیطه هایی ماورای دنیای زمینی تلقی می کردند.
حتی امروزه در بسیاری از مدارس شرقی که به تدریس یوگا اشتغال دارند برای ایجاد تمرکز ذهنی از اجسام نورانی مانند لامپ ” خورشید “ماه ” بلور و نور آتش استفاده می کنند .
در اغلب ادیان ” نور نماد عقل الهی و منشا تمامی پاکی ها و نیکی هاست و خارج شدن انسان از تاریکی جهل و تابیده شدن نور معرفت در وجودش همواره یک هدف نهایی می باشد . در اثر تابیده شدن نور الهی به درون کالبد مادی ” یعنی جایگاه نفس آدمی است که انسان به رشد و تکامل معنوی می رسد در نتیجه برای نمایش این تمثیل ” در معماری اغلب بناهای مذهبی ” نور به عنوان عنصری بارز و مستقل از سایر عناصر و مفاهیم به کار رفته در ساختمان به کار گرفته می شود به گونه ای که شعاع های آن به طور واضح در داخل کالبد مادی و تاریک حجم قابل مشاهده است . فضاهای عمیق و تاریک کلیساهای قرون وسطی و یا مساجد اسلامی که با عنصر نور مزین شده اند به خوبی قادر به انتقال یک حس روحانی و معنوی می باشند . انسان در چنین فضاهایی که با نوری ضعیف روشن می شوند با مشاهده سایه های مبهم از اشیا و احجام ” در ذهن خود به کامل کردن تصاویر پرداخته و با این عمل به نوعی خلسه فرو می رود که نتیجه آن یک حس نزدیکی به منبع وجود و هستی در درونش بیدار می شود .

دینا صنیعی

 

خلاصه  کتاب بوطیقای معماری

این متن خلاصه ای است از کتاب بوطیقای معماری (poetics of architecture) جلد اول، کتابی که توسط یک استاد کهنه کار معماری نوشته شده و حاصل سالها تمرین در کنار دانشجویانی از سراسر دنیا و نیز در عرصه حرفه ای است. مطالعه این کتاب را به تمام افرادی که دغدغه طراحی معماری دارند توصیه میکنم … و اما دانشجویان ، اگر مطالعه این کتاب شروعی باشد بر راه بی پایان ساختن ،مسلما خوب است… اما پیمودن راه طراحی خصوصا راههای توصیه شده در این کتاب بدون راهبر و استاد را بسیار مشکل میدانم. اگر راهبردهای کتاب را به کار می گیرید برای یافتن و درک مصادیق واقعی آن بسیار تلاش کنید. و اگر در سالهای اولیه دانشکده هستید، همانند اولیس[i] خود را به دکل کشتی یادگیری ببندید و آوای زیبای راهبردها را از دور بشنوید و پیش از هر چیز خود را در ترسیم معماری قوی کنید. هنوز هم ،و شاید همیشه اولین و قوی ترین ابزار معمار ، دست اوست … بنابراین تا می توانید کار ببینید، از روی طرح هایی که شما را جذب خود کرده اند، ترسیم کنید، عین آنها را ،این ذهن شما را قوی می کند. یک شطرنج باز قوی، هر روز بازی های قوی انجام گرفته قبلی مسابقات را مرور می کند ولی این کار نه او را دنباله رو می کند و نه مقلد… وجود دغدغه به خودی خود خوب و ارزشمند است. چرا که ما را به کاوشگری وا می دارد. پروسه طراحی معماری، شاید عجیب ترین و پیچیده ترین پروسه های خلق اثر باشد، ولی من آن را لذت بخش ترین نیز می دانم. لذت بخش و غم انگیز. این باعث نمی شود که، این را ه را دست نیافتنی ، نیاموختنی، غیر قابل تحلیل و افسانه ای بدانیم.

214263476008021678222520121236786_400

فرایند تولید در شرکت های معماری و یا نوشته بهروز پاکدامن در مجله معماری و شهرسازی ۵۵-۵۴ ص۵۴ با عنوان روش طراحی ، نشان می دهد که در کنار راه میرمیران ، راه های سیستماتیک نیز وجود دارند که کاملا هم اصولی و صحیح هستند… نویسنده کتاب پروفسور آنتونی سی آنتونیادلس، استاد دانشگاه تگزاس و عضو AIA و AICP و مترجم دکتر احمدرضا آی که به حق کتاب را به صورتی عالی برگردان کرده است. رویکرد کتاب در کوتاه ترین سخن : راهبردهایی به سوی خلاقیت معماری است. در دو جلد، یکی راهبردهای نامحسوس و در دیگری راهبردهای محسوس را بیان کرده است. اینکه خلاصه اش را میخوانید جلد اول است یعنی راهبردهای نامحسوس … “من نمیتوانستم به عنوان عاشق کنش خلاقه و منتقد صادق معماری ، نسبت به آثار درخور توجهی که در بعضی از آتلیه های همکاران پست مدرن من و در فضای دانشگاهی به وجود می آمد ساکت بمانم ، و از سوی دیگر احساس میکردم که بسیاری از دانشجویان آنها که به تقلید بی چون و چرای مجلات پرداخته اند ، عموما سردرگمند و قادر به تشخیص اهداف و مقاصد تلاشهای خود نیستند و اغلب نمیتوانند خود را با دیگر واقعیتها و انتظارات محسوس تر و در عین حال حرفه ای تر تطبیق دهند (ص۱۵)” نکته ارزشمند کتاب این است که مطالب ارائه شده به صورت عملی در آتلیه های طراحی مولف مورد آزمایش قرار گرفته است و بیان تئوری صرف نیست. همچنین در جای جای آن، حاصل تفکرات و نتیجه کارهای دانشجویی آتلیه مولف ارائه شده است. تعریف بوطیقا به عنوان جایگزینی برای معنی لفظی poetics صرفا به معنی شعر نیست بلکه ” ساختن اثر هنری از دیدگاه زیبایی شناسانه” است. پیش از خروج از مقدمه ، اشاره به نکته ای لازم است که مضمون یکی از سوال های ما نیز قرار گرفته بود: بحث مطلوبیت ، از کجا بدانم کارم، مطلوب و صحیح است؟ اما پرداختن به آن خیلی ظریف و آگاهانه است : ” آنچه در معماری مطلوب است به وضوح از دشوار ترین امور برای ارزیابی است … مفهوم مطلوب همواره دلمشغولی اصلی زیبایی شناسی بوده است … این مفهوم، شدیدا نسبی است : “مطلوب” برای معمار؟ “مطلوب” برای کاربر؟ یا “مطلوب” برای جامعه؟… (ص۲۰)” مطلوبیت در رعایت بیشترین پارامترها و پرهیز از تک بعدی بودن است ،رعایت مثلا عملکرد و ساخت ، داخلی و خارجی و پرهیز از سطحی نگری، مثلا معمار نماساز یک سطحی نگر است. چرا که فقط به یک پارامتر پرداخته در حالیکه معماری جامع نگر از “کلیت به مثابه یک سمفونی (ص۲۱) ” حمایت میکند. حال آیا باید معماری تک بعدی را کنار گذاشت؟ البته که نه ، معمار جامع نگر همه پارامتر ها را مورد نظر قرار میدهد ، مثلا ماحصل تلاش در حوزه انرژی و معماری پایدار، حتما مورد توجه معمار جامع نگر خواهد بود … جامع گرایی امری بسیار مهم است ” جامعیت به معنی رویکرد کشف ایده ها و ساختن اثری است که با دیدگاهای متعدد ژرف اندیشانه (نه تنها عملکردی،شکلی یا معنوی و نه تنها به عنوان بخشی از محیط تاریخی – سنتی یا معاصر) نسبت به رویکردهای محدود یا یک جانبه گذشته، ایجاد شده باشد.(ص۲۲) ” بررسی جامعیت از چند طریق امکان پذیر است :۱- از طریق بازخورد های استفاده کننده (مردم) ۲- از طریق پرداختن به دیدگاه های مطلوب ( محققان) ۳- از طریق پرداختن به روش های مفهومی ( معمار ) فرایند جامع گرایی معماری فرایندی مادام العمر است ، نیازمند به سرشت چند بعدی آموزش انتقادی است. دانشکده های معماری باید برنامه طراحی خود را وسعت داده و راهبردهای خلاقیت را به دانشجویان ارائه دهند ، همچنین ابتدا راهبردهای محسوس (فرم – عملکرد – تناسبات – مقیاس ) و در مراحل پایانی تحصیل راهبردهای نامحسوس (استعاره – شعر – تاریخ و …) مد نظر قرار گیرند. و در عین حال دانشجویان به جای اینکه سالها در انتظار “معنای طراحی” باشند به موقع با مباحث نظری آن آشنا شوند. بخش اول: راهبردهای نامحسوس به سوی خلاقیت. گفتار اول : فرایند خلاقیت (این بخش از کتاب آنقدر ارزشمند است که به جای مطالعه خلاصه ، توصیه میکنم حتما متن کامل را از خود کتاب مطالعه کنید) برای توضیح فرایند خلاقیت سه مفهوم بیان شده است : تخیل ، تصور و واقعیت. تخیل، با قوه خیال ، تجسم ذهنی مسایلی که وجود ندارند و نمیتوانند وجود داشته باشند و خیالی هستند سرو کار دارد مثل قالیچه پرنده و … رویاها و خیالها اجزایی از تخیل هستند. در عوض تصور دلالتی حتمی و عملگرا دارد. مثلا وقتی کسی به شما آدرسی بدهد و شما همزمان آنرا تصور کنید … خیابان روبرو، کوچه بن بست دست چپ … این قوه تصور ماست. تصور با واقعیتها سر و کار دارد. واقعیت یعنی آنچه وجود دارد. حال اگر ما امری را تصور کنیم که وجود ندارد ولی میتواند وجود داشته باشد ، به کنشی میان تصور و تخیل دست یافته ایم. مثلا درختی که هنوز نکاشته ایم را در حال میوه دادن تصور کنیم. خلاقیت در لحظه ای رخ میدهد که امری از سوی تخیل به سمت تصور سوق داده شود . آنرا بارور کند و بتواند راهی به دنیای واقعیت بیابد : “…تخیل عامل تسریع کننده تصور است ، در حالی که تصور نوعی صافی است که تخیل برای پیوستن به واقعیت باید از آن بگذرد. (ص۳۰) ” خیلی مهم : ” باور ما این است که غایت معماری ساختن است. پس واقعیت به گونه ای انکار نا شدنی با این هدف معماری مرتبط است (ص ۳۳) ” خلاقیت به عنوان فرایندی که به واسطه آن قوه تصور شکل می گیرد. میتواند آموزش داده شود و تقویت شود ، خلاقیت ذاتی نیست بلکه آموزش دادنی است. و در ادامه “معماری حتی در معنوی ترین شکل خود هنری کاربردی است، به همین دلیل معماری نمیتواند از حیطه عمل گرایی خارج گردد و به هنری خالص، تک بعدی، جزمی و صرفا شکل گرا تبدیل شود (ص ۳۸)” در مقابل این دیدگاه ، تفکری وجود دارد که پرداختن به این مساله را یا ناممکن میدانند و یا ناپسند… ولی ما خلاقیت و لحظه طراحی را امری قابل توصیف ، بیان و تقویت میدانیم ذکر این نکته ضروری است که آیا معماری “خلاقانه” لزوما معماری “مطلوب” و پسندیده است یا نه؟ و آیا معماران را میتوان به دو دسته هنرمند خلاق و معماران حرفه ای تقسیم کرد ؟ از دیدگاه ما باید به این مساله به دیده تردید نگریست و این را مد نظر قرار داد که معماری خلاق آن است که جامع نگر بوده و به بیشترین امور پرداخته باشد. در حیطه خلاقیت معماری دو نکته مهم را باید همیشه در نظر داشت یکی اینکه طرح خلاق لزوما عجیب و غریب نیست و خلاقیت لزوما خرق عادت نیست. و دوم اینکه هنرمند خلاق لزوما فردی بی خیال ، و عاشق تفنن و سرگرمی نیست ، همانطور که یک فرد حرفه ای لزوما یک فرد جدی و سهامدار یک شرکت معماری نیست! میس واندر روهه از جدی ترین و خلاقترین معماران بود. خلاصه گفتار دوم : استعاره استعاره در زبان به معنی استفاده از کلمه ای به جای کلمه دیگر به دلیل مشابهتی در یک بخش (از معنی) مثلا استفاده از خانه به جای شهر : خانه شهری کوچک است. استعاره در معماری سه گونه است : نامحسوس ، وقتی که سرچشمه طرح یک مفهوم ، ایده و یا کیفیتی ویژه است. (مثل فردیت ، طبیعی بودن ، عمومیت و غیره) محسوس ، وقتی که سرچشمه یک ویژگی بصری یا مادی است (خانه ای شبیه قلعه یا گنبدی شبیه آسمان) ترکیبی ، ترکیبی از موارد بالا هر چه ما از استعاره های مناسب تری استفاده کنیم و از سمت محسوسات به سمت نامحسوسها حرکت کنیم ، از معماری سطحی به سمت معماری با مفاهیم عمیق حرکت کرده ایم ، این دلیل نامناسب بودن و سطحی بودن استفاده از شکل اردک برای فرم ساختمان فروش ماکیان است. ” موزه آلمانی ماری تایم در برمرهاون (۱۹۶۹-۷۵) اثر هانس شارون، بسیار شبیه به قایق به نظر میرسد. این موزه مصداقی از برداشت سطحی از ویژگیهای بصری رزمناو است و به همین دلیل نمونه ای نامناسب از به کار گیری استعاره به شمار میرود. اگر معمار به جای قناعت به جاذبه های رمانتیک ویژگیهای بصری یک قایق ، بر ویژگیهای مفهومی و استعاری (مثل یکپارچگی و استحکام) تاکید کرده بود، قطعا به نتیجه ای بهتر دست می یافت… برداشتهای سطحی از استعاره ها دارای نیرومندی و غنای نتایج مبتنی بر برداشتهای استعاری بنیادین نخواهد بود. اما از آنجا که برداشتهای سطحی سهل الوصول ترند ، همگان – و به ویژه دانشجویان – آنها را مورد استفاده قرار میدهند. (ص ۷۱)” رهیافت به استعاره : ” راهبرد استعاری تبعات مثبت و منفی خاص خود را دارد، و این وابسته به نوع رویکرد ما به آن است… رازگرایی افراطی (رویکردی که متفاوت و پیچیده جلوه میدهد) به همراه تلاش در جهت فوق عقلانی گری ساختن زبان و اصطلاحات جدید برای استعاره ها، کمکی به شخص خلاق نمیکند. این شیوه میواند شکافی بین افراد مستعد خلاقیت … ایجاد کند (ص ۸۵)” خلاصه گفتار سوم : پارادوکس و متافیزیک ، بخشی که صرفا با مطالعه کامل کتاب میتوان به گوشه ای از مطلب عمیق آن پی برد. پارادوکس به معنی قول مطلبی برخلاف عقاید عمومی با قطع نظر از اینکه صحیح باشد یا نباشد – نیز به معنی مساله بی راه حل و یا دارای تناقض منطقی ، مثلا یک طرف کاغذی نوشته شده آنچه پشت صحفه نوشته دروغ است و پشت صفحه نوشته شده ، آنچه روی صفحه نوشته شده راست است. متافیزیک : علومی که به هستی و مسایل الهی مربوطند و یا علومی که نمیتواند جزو شعبی از علوم فلسفی باشد (روانشناسی و منطق و علوم اخلاق و غیره … ) استفاده از پارادوکس یعنی جستجوی غیر قابل ساختها و متناقضها برای رسیدن به قابل ساختها ، مثل کارهایی که آیزنمن میکند … “بنابراین پارادوکس راهبردی بسیار طاقت فرسا و پر مشقت به خلاقیت است، چرا که برای فردی که میخواهد این روش را دنبال کند انضباط، رسایی و گویایی در بیان و دانش بیش از حد متعارف مورد نیاز است تا وی بتواند از مواضع و عقاید خود دفاع کند. (ص ۹۵)” متافیزیک با ناشناخته ها سر و کار دارد … فراسوی قلمرو فیزیکی ، البته از معمار انتظار متافیزیسین شدن نمی رود بلکه معمار گاهی ناممکن ها را میبیند و تنها تلاش برای ممکن کردن آن او را خوشحال میکند. ” توانایی فعالیت خارج از چارچوبهای موجود و مقابله دائم با باورهای غالب، نیازمند نیرویی خارق العاده است …اینها خصایصی هستند که در حوزه تجربه صرف ، شاید چندان مورد نیاز نباشند.( ص ۱۰۰)” ” این توان معماری سامان مند است که باید در نهایت تمامی کاوشهای ذهنی را از اقیانوس پارادوکس و متافیزیک به لنگرگاه واقعیات عمل پذیری مثل سازه، نظم، ریتم، تناسب، مقیاس و …هدایت کند. به دلیل این پیچیدگی است که استفاده از راهبرد پارادوکس و متافیزیک زمانی پیشنهاد میشود که شخص دوره آموزشی را به پایان میبرد، با تجربه تر میشود و از لحاظ طراحی بالغ می گردد… کاوشگری پارادوکسی و تعمق متافیزیکی … دو مسیر سخت و خطرناک هستند … چه سعادتمند هستند دانشجویانی که یک معلم متافیزیک واقعی داشته باشند…( ص ۱۰۹)” خلاصه گفتار چهارم : راهبرد تغییرپذیری فرم برای تغییرپذیری فرم سه شیوه متفاوت وجود دارد: ۱- تغییرپذیری بر اساس محدودیت های خارجی ( سایت ، دید ، شیب و…) و داخلی ( عملکرد ، برنامه فیزیکی و…) و عوامل هنری ( توانایی ، اراده و رویکرد معمار به دستکاری فرم ) ۲- اقتباس ، امکان اقتباس حرکتهای فرمی از نقاشی ، مجسمه سازی و حتی از طبیعت و یا سایر کارهای معماری ۳- ساختار شکنی یا ترکیب شکنی تغییر پذیری فرمی از یک سو ریشه در زیست شناسی دارد .وقتی در خصوص تکامل موجودات صحبت می کنیم به نوعی تغییرپذیری آن موجود می پردازیم مثلا نوزاد قورباغه مراحل مختلفی را طی می کند تا مبدل به یک قورباغه بالغ شود. اینها از یک سو و نظریات دوارسی تامپسون در خصوص فرم های مرتبط و فرم های نا مرتبط مبنای شناخت تغییرپذیری فرمی قرار گرفته است . یک پای شکسته فرمی نامرتبط است . با همین نگرش ، ساختمان های شکسته شامل بخش های نا تمام و تنگ و تاریک با اینکه محصول تغییرپذیری فرم است اما پذیرفته نیست. همچنین برای تحلیل و قضاوت معماری ، باید آنرا ترسیم کرد نه روایت .” ما به پیتر آیزنمن و هر هنرمند سخت کوشی که برای آفریدن چیزهایی تلاش میکند که پیش از این دیده نشده اند ، آری میگوییم و از تلاش ایشان استقبال میکنیم. این روشی است که از طریق آن ما چیزها را می آموزیم و خرد بنیادین و تاریخ خویش را مشترکا ارتقا میبخشیم (ص۱۲۴)” تلاشهایی از قبیل تلاش زاها حدید و دانشجویان آتلیه او نیز ارزشمند است، اما باید بسیار مراقب بود که به افراط و در نهایت تفسیرهای خود سنجیده دانشجویان کشیده نشود.اینجا مستقیما ر.ک. به صفحه ۱۲۵ کتاب بوطیقا … جایی که هدف اصلی تغییر پذیری فرم را بالاتر از توان دانشجویان سال چهارم و پنجم میداند و اینکه تصاویر حاصل از این تلاش میتواند بسیار تکان دهنده و در عین حال بی اعتبار باشد. کار بر روی بحث تغییرپذیری فرم از راه های مختلفی امکان پذیر است: ۱- تمرین هایی که با یک کار خوب معماری آغاز می شود ۲- آغاز با باغ یا شهر ۳- حرکت از آثار هنری ۴-حرکت از ساختمان های ساخته شده قبلی طراح. تغییرپذیری فرم می تواند باعث ایجاد کارهای تقلیدی و یا سطحی شود،(وقتی نقطه شروع اثر معمار دیگر و رویکرد تغییر پذیری رویکردی سطحی باشد) اگر نقطه شروع ، کاری از خود طراح باشد ، طرح نهایی به کامل ترین شکلی اصیل است و هیچکس نمی تواند طراح را به تقلید و یا ایده دزدی محکوم کند .” مزایای راهبرد تغییر پذیری فرم به اندازه معایب بالقوه آن است. وقتی که تغییر پذیری مرزهای نهایی را لمس می کند ممکن است تاثیر منفی بر دانشجویان بگذارد، مگر اینکه آموزگار بسیار مجرب و هوشیار باشد و آنها را در طول فرایند خلاقیت راهنمایی کند و از خطرهای موجود آگاه سازد.( ص۱۲۸)” خلاصه گفتار پنجم : ابهام ازلی و دست نیافته نفس موضوع مبهم می تواند دستمایه بسیاری از هنرها قرار گیرد ،موضوع مبهم موضوعی است که اطلاعات موجود برای احاطه ذهنی بر آن ناکافی است .ابهام ازلی شامل موضوعات مبهمی است که در حافظه فردی و جمعی برای همیشه مبهم بوده مثل اساطیر، مسایل مذهبی ، عشق و مانند آن . دستمایه قرار گرفتن این ابهامات برای طراحی نیاز به تمرین و بررسی مصداقها و نمونه های آن دارد که برخی از نمونه ها در کتاب ذکر شده است . همچنین فضاهایی که مرتبط با آیین های فکری و یا مذهبی هستند مثل اتاق چای. دریافت احساس مبهم درونی فرد(کارفرما) از مذهب یا هر موضوع فردی و جمعی مبهم دیگر ،باید از توانایی های معمار باشد :”معمار خلاق باید موقع شناس و دقیق و هشیار باشد تا بتواند احساسات … نهفته ای را که غالبا به وضوح بیان نمیشوند را دریافت کند.( ص۱۶۱) “و ” از کارفرما بخواهید تا خاطرات کودکی خود،جایی که در آن بازی میکرد … خاطرات مثبت و منفی از دوران کودکی … را برای شما توصیف کند(ص۱۶۳)” ابهام دست نیافته پنهان (untouched) ، ابهامی است که در موضوعاتی موجود ولی مبهم نهفته است ، موضوعاتی که می تواند توسط معمار کشف شده و دستمایه طراحی معماری قرار گیرد . مثل لحظه مبهم طلوع و غروب خورشید. یکی از خوبی های بزرگ کتاب بوطیقا ، ذکر مصداق های ساده ای برای همه موارد گفته شده مثال های ملموس از تلاش خود مولف و یا شاگردان آتلیه او ذکر شده است. این خیلی مهم است چرا که در معماری حرف زدن آسان ولی ارائه مصادیق واقعا مشکل است. تلاش برای یافتن نحوه تاثیرگذاری موضوعاتی قدیمی که همیشه با انسان بوده اند مثل ” عشق و معماری… معماری و حس بویایی … معماری و شب … معماری و ترس … و … (ص۱۶۷)” از جمله تلاش های ارزشمند در این زمینه است . خلاصه گفتار ششم : شعر و ادبیات اشعار و نوشته ها می توانند بر معمار تاثیر گذارند و دستمایه طرح های معماری شوند، این مبدا می تواند سطحی یا مستقیم باشد مثلا طراحی فضایی که در نوشته به آن اشاره شده و یا غیر مستقیم و پویا باشد هنگامی که جوهره مطالب بر طرح معماری اثر گذارد. ( ر.ک. به تاثیر شعر ، میرمیران چگونه طراحی میکرد.) در این میان شعر معمولا تاثیر قویتری دارد. الهام بخشی مرکب لحظه ای رخ میدهد که معمار تحت تاثیر متنی ادبی خود شروع به نوشتن کند و یا بسراید و طراحی پس از آن صورت بگیرد. رویکرد معمار و مردم به افسانه ها نیز جالب توجه است “افسانه ها گواه تمایل به واقعیتی دیگرند…در آنجا نیروی انگیزه بخش در این است که باعث شویم خواننده آرزو کند که آنچه را متصور شده است … آیا ما نمیخواهیم آنچه که تا کنون وجود نداشته به وجود آید؟( ص۱۷۷)” “هایکو (شعر سه سطری ژاپنی) یا هر فرم دیگر از هنر که قوه تصور را به جنبش وادارد و طراح را به تمرین دادن توانایی های ذهنی و انتقادی خود ترغیب کند، “ابزار استعاری مناسبی برای معماری است.( ص۱۸۹ )” یک هایکوی خیلی قدیمی : The old pond…a frog jumps in…plop! برکه ای کهن…غوکی در آن می جهد…آوای آب! خلاصه گفتار هفتم : بیگانگی و چند فرهنگی به طور کلی ، تجربه طراحی در فرهنگهای کاملا متفاوت از فرهنگ معمار، میتواند باعث خلاقیت و ظهور ایده ها و اندیشه های نو شود. طراح محدودیتهای ظاهری (اقلیم ، ضوابط و …) را در می یابد ولی از قیودی که بر دست و پای تفکر بومی در طی سالها گذاشته شده آزاد است. لذا طرح های خلاقانه تری زاده می شود. طرح سفارت یک کشور در کشوری دیگر و همچنین شرکت در مسابقات بین المللی معماری نمونه هایی عملی از این دست است.

 

طراحی متفاوت مجتمع مسکونی بتنی روککو

 

مجتمع مسکونی روککو Rokko Housing

نام پروژه : Rokko Housing

معمار : تادائو آندو Tadao Ando

موقعیت بنا : ژاپن – کوبه  Kobe- Japan

زمان ساخت : ۱۹۸۱

معماری “آندو” بیش از هر چیز یادآور مفهوم سکوت در آیین های شرقی است. بدون توجه به مفاهیم سنتی شرق شاید در نگاه اول معماری “آندو” سرد و بی روح به نظر برسد، اما این فضاهای تهی، مملو از خلوص، بی پیرایگی، سکوت و آزادی است.

“آندو” که در هیچ آکادمی معماری تحصیل نکرده است ، معماری خود را تحت تاثیر طبیعت زادگاهش (اوزاکا-ژاپن) می داند و از خورشید، آسمان، سایه و آب، ابزاری برای خلق فضا ساخته است.

طراحی متفاوت مجتمع مسکونی بتنی روککو

زمانی که “آندو” در سال ۱۹۷۰ دفتر معماری خود را تاسیس نمود معماری مدرن توسط معماران بنامی چون “کنزو تانگه” و “آراتا ایسوزاکی” در ژاپن معرفی شده بود، اما “آندو” با گرایشی متفاوت، توانست به خوبی از عهده تلفیق مفاهیم بومی و سنتی ژاپن با معماری مدرن و تکنولوژیک غرب بر می آید و به سرعت تبدیل به یکی از معماران برجسته بین المللی گردد وی در سال ۱۹۹۵ برنده جایزه معتبر پرایتزکر گردید.

 

rokko-housing_طراحی متفاوت مجتمع مسکونی بتنی روککو

مجتمع مسکونی  Rokko که از سه فاز مجزا تشکیل شده است، یکی از مهمترین آثار “آندو” در جهت تعامل ساختمان ها با طبیعت پیرامون است. ساختمان های Rokko1 و Rokko2  در دامنه کوهی با شیب ۶۰ درجه قرار گرفته و در مقطع از شیب زمین استفاده کرده و بین آنها در حدود ۱۵۰۰ متر مربع فضای سبز قرار دارد.

Rokko1  شامل ۲۰ واحد مسکونی است و تمامی ساختمان با مکعب هایی به ابعاد ۷/۵ * ۷/۵ متر ساخته شده، اما تنوع واحدها در اثر ساختار نامتقارن طرح و توپوگرافی نامنظم سایت به وجود آمده است. نحوه قرارگیری ارتباط عمودی اصلی پروژه در شکاف میان واحدها علاوه بر تقسیم کردن پله ها به دو بخش اصلی و اختصاص فضای نیمه عمومی در قلب پروژه سبب شده تا دسترسی واحدها از یکدیگر مستقل بوده و تراس هایی با چشم اندازها و ابعاد متفاوتی حاصل آید. لازم به ذکراست که درها و بازشوهای هر واحد به سبک بازشوهای سنتی ژاپنی بوده و این بازشوها در پلان ها با خطی باریک نمایش داده شده است.

ساختار بتنی بلوک ها سبب شده است تا در انتهای بافت مسکونی با فرم و رنگ خاص معماری سنتی ژاپن ، ساختمان های Rokko جزئی از کوهستان محسوب شود.

بعدها مجتمع مسکونی Rokko  نیز با همین سیما در کنار Rokko1  (با زیر بنایی معادل ۴ برابر Rokko1) و مجتمع مسکونی Rokko3 نیز بالاتر از این دو و با ساختاری متفاوت توسط “آندو” طراحی و اجرا شد.

طراحی متفاوت مجتمع مسکونی بتنی روککو -Rokko_Housing_Tadao_A

v

rokko-housing_طراحی متفاوت مجتمع مسکونی بتنی روککو

rokko-housing_طراحی متفاوت مجتمع مسکونی بتنی روککو

rokko-housing_طراحی متفاوت مجتمع مسکونی بتنی روککو

cid_طراحی متفاوت مجتمع مسکونی بتنی روککو _rokkohousing

Rokko_Housing_Project_طراحی متفاوت مجتمع مسکونی بتنی روککو

شرکت معماری آرتور و همکاران (AOA)
تلفن: ۲۲۹۸۳۳۸۵ و ۲۲۷۰۶۶۳۱
آدرس: فرمانیه، بلوار اندرزگو، خیابان وطن پور شمالی، بن بست هنگامه، پلاک ۳