تفاوت ویلا با خانه ی ییلاقی
خانه ییلاقی شبیه ویلا است اما با مساحت کوچک و فضای ساده تر طراحی شده است. برخی از خانه های ییلاقی نیز قابل جابجایی هستند. مرور ادامه
خانه ییلاقی شبیه ویلا است اما با مساحت کوچک و فضای ساده تر طراحی شده است. برخی از خانه های ییلاقی نیز قابل جابجایی هستند. مرور ادامه
در این مقاله روندهای نوآورانه در در طراحی ساختمان های بلند مرتبه را به چالش می کشد. هدف از این مطالعه بررسی روش های نوین طراحی ساختمان برای آسمان خراشهای زیست محیطی با در نظر گرفتن ملاحظات اقلیمی و زیبا شناسی است.
در این نوشتار اصول اساسی معماری زیست اقلیمی ارائه شده است. مسائل مربوط به فرم ها و حالت های ساختمان در نظر گرفته شده است. با توجه به تعامل آنها با سایر عناصر فناورانه ، سازنده و برنامه ریزی مانند “جداره های سبز” ، سیستم های کنترل خورشیدی غیر فعال و فعال ، محوطه سازی ، سیستم های کنترل هوشمند دما و رطوبت ، کارایی استفاده از نمای دو پوسته، در شرایط مختلف آب و هوایی را تجزیه و تحلیل می کنند. آسمان خراش های زیست محیطی اکنون به گونه های جدیدی از ساختمان ها تبدیل شده اند و به شکل گیری محیط های متراکم اما دارای ارزش های آسایش محیطی و افزایش سرمایه منابع طبیعی کمک می کنند. این روش طراحی نشان می دهد که چگونه چشم انداز و ارتباط یک رویکرد سیستمی سبز و اقلیم گرا، برای طراحی و ساخت پروژه های مرتبط می توانند به صرفه جویی در انرژی در حیطه معماری و شهرسازی منجر شود و با راه حل های مهندسی و ساخت محقق می گردد.
مرور ادامهدر این مقاله درباره نوآوری در روش های طراحی و ساخت نما و همچنین مصالح ساختمانی مناسب برای نما بحث می شود. رابطه بین مصالح، عناصر ساختمانی نما با کل ساختار ساختمان، طراحی نما را توصیف می کنن. نماهای رایج در ساختمان های امروزی، مبتنی برساختار ثابت و غیرمتحرک هستند. این نماها قابلیت سازگاری و تعامل با تغییر شرایط محیطی را به صورت خودکار ندارند. در مقابل این نماها، ساختارهای” نماهای تطبیق پذیر و پاسخگو” هستند.
مرور ادامهدر این مقاله به روش های نوآورانه در طراحی و ساخت کنسول های عمیق در پروژه های معماری پرداخته می شود. طراحی سازه های مدرن، در پروژه های معماری، به خصوص استفاده از کنسول های عمیق، سبب ایجاد جذابیت بصری و منحصربه فرد در طرح می گردد.
در سراسر جهان، همواره کنسول های متعددی از لحاظ عمق و ابعاد دهانه مورد تحلیل و ساخت قرار گرفته است. و همواره از دغدغه های معماران و مهندسین کشف راه حل های مبتکرانه برای ساخت این کنسول ها بوده است. زیرا هرچه دهانه کنسول بیشتر باشد ، محاسبات پیچیده تری برای محاسبه بارها ، انتخاب طرح و خصوصیات مواد و مصالح نیاز است. البته این موارد هزینه های ساخت و ساز را افزایش می دهد. علیرغم این واقعیت ، از کنسول ها به طور فعال در ساختمان های مدرن با اهداف کاربردی مختلف استفاده می شود. ساخت سازه های کنسول به یافتن راه حل در زمینه های متعددی از معماری و شهرسازی کمک می کند ، از جمله برنامه ریزی شهری (مشکل کمبود فضا در سایت هایی با شکل پیچیده زمین) ، زیبایی شناسی (طراحی نمای جالب و غیرمعمول) ، طراحی کاربردی (ایجاد فضای اضافی با نمای منحصر به فرد) و ایجاد یک تصویرخاص که به عنوان یک نقطه عطف و یک نماد معماری در شهر شود.
در پایان باید اشاره کرد که عناصر معماری و مهندسی در نظر گرفته شده در ساختمان ها در اوج پیشرفت علمی و فناوری قرار دارند و محلی برای معرفی نه تنها سیستم های سازنده ، مصالح و فن آوری های پیشرفته بلکه ایجاد بستری برای تحلیل و کسب تجربه هستند. همه این موارد این ساختمان ها را منحصر به فرد می کنند. در عین حال هنگام در نظر گرفتن ساخت و طراحی کنسول در ساخت و ساز مدرن و با در نظر گرفتن قابلیت های عملکردی گسترده ، لازم است تا مواردی مانند؛ هویت محیط های طراحی ، همخوانی با استانداردهای طراحی ، توان ساخت و طراحی سازه ایی توجه ویژه ایی شود.
خانه های هالیوودی
طراحی خانه ها در هالیوود توسط یک نواریست که فضاهای باز و بسته را بوجود آورده و ترکیب می کند..
با توجه به حرفه ای بودن افراد و سایت خانه های هالیوود،مکانی که بسیاری از افسانه های هالیوودی در آن زندگی می کنند،طراحی خانه ها از کاوش پتانسیل های فضاهای مسکونی سرچشمه می گیرد،که این فضاها توسط نوارهای بی پایان و از یک جنس متریال ساخته می شوند ، همانطور که اتاق ها پیچیده طراحی شده اند و در آغوش یک نوار دائمی فیلم قرار گرفته اند .
پیچیدگی موج دار یک نوار موجب شکل گیری فضاهای مختلف ، اشکال متفاوت پنجره ها ، فرم خط آسمان و شکافی برای نور طبیعی و به جریان افتادن هوا در داخل فضاها می شود.
این طراحی ها با هدف رسیدن به یک دید و منظر مناسب و خاص از شهر صورت گرفته اند .
Hollywood House / wHY Architecture
wHY Architecture shared with us an interesting project for a house in Hollywood, a series of spaces contained by a single stripe, alternating between open and closed.
Read more about it:
Recognizing the profession of the clients and the site of the house where so many Hollywood legends have lived, the design originated by exploring the potentials of residential space created within an unending band of a single material; as if the rooms are wrapped and embraced within a continual strip of film. The undulated wrapping of the strip overlaps and departs to differentiate spaces, shape windows, skylights and gaps for natural light and air to flow through the entire house. The design uses strategic borrowed sceneries aimed for specific views from this Hollywood Hills location down towards the city
web site:http://iranmemari.com/
موزه سالوادور دالی
گروه معماری HOKموزه ای برای آثار سالوادور دالی در فلوریدا طراحی کرده است.
کانسپت معماری این بنا توسط (یان وی موس) تا حد زیادی از آثار سوئالیسم ،ترکیبی از عناصر کلاسیک و خارق العاده برگرفته شده است .
از آنحا که فلوریدا مستعد ابتال قدرتمند است ، ویژگی شاخص این بنا تطبیق با آب و هوای سخت منطقه می باشد. وجود دیوار های بتنی با ضخامت ۱۸ اینچ می توند بنا را در مقابل طوفان ها و باد هایی با سرعت ۱۶۵mph محافظت کند
این موزه با وسعت ۶۸۰۰۰ مترمربع ، دارای فضاهایی است که با ۲۱۴۰ قطعه های رنگی و شیشه ای پوشیده شده است .
راه پله مارپیچ این موزه برگرفته از DNA است و در آن تناسبات مستطیل طلایی و دنباله ی فیوناچی به چشم می خورند استفاده از قطه های شیشه ای باعث ایجاد کنتراست بین این فضا و فضای بتنی می شود و از دیگر ویژگی های آن ارتباط با طبیعت و بازتاب نور به داخل موزه می باشد .
استفاده ی موثر از طبیعت در طراحی فضاهای آموزشی
فضاهای آموزشی نقش پر رنگی در زندگی کودکان که بیشتر وقتشان را آنجا سپری می کنند، دارند.
محیط زیست در فضای آموزشی باید سه دسته از نیاز کودکان را فراهم کند: ۱٫ نیاز تحصیلی ۲٫معاشرت های اجتماعی و فعالیت های فیزیکی ۳٫نیازهای احساسی که برای تامین این نیازها فضاهای خاصی در طراحی بایددر نظر گرفته شوند تا به محیط آموزشی کارآمدی برسیم زیرا طراحی محیط زیست و پیرامون فضای آموزشی تاثیر زیادی بر بخش داخلی ساختمان دارد.
پیشرفت تکنولوژی نقش پررنگی در سبک زندگی کودکان،به خصوص در شهرهای بزرگ دارند و ارتباط کودکان با طبیعت اطرافشان بسیار محدود شده و مشکلی است که باید به کارگیری و محافظت از طبیعت در مدارس و دیگر مکان های عمومی که ممکن است قابل استفاده کودکان نباشد، حل شود .
در دو قرن اخیر مشاهده شده که مدارس، به کارخانه ای برای یادگیری تبدیل شده اند که این نحوه ی آموزش و تحصیل توسط بسیاری از معماران و معلمان زیر سوال رفته است. به همین دلیل تحقیقاتی راجع به جنبه های مختلف فضاهای آموزشی و تاثیری که بر یادگیری کودکان می گذارند، انجام داده اند و به این نتیجه رسیدند که دانش آموزانی که در محیط استاندارد تحصیل کردند بازتاب بیشتری از تحصیلات خود دارند تا دانش آموزانی که در محیط های غیر استاندارد نا مناسب تحصیل کرده اند و در این مطالعه اهمیت طبیعت در طراحی محیط آموزشی در پیشرفت دانش آموزان مورد بحث قرار می گیرد.
مطالعات زیادی ثابت کرده اند که حضور طبیعت در محیط آموزشی تاثیر چشمگیری بر پیشرفت بازده دانش آموزان در ریاضیات و علوم دارد و برای کسانی که در تمرکز مشکل دارند یا دچار اختلال کمبود توجه می باشند مفید است.
طبیعت به دانش آموزان این اجازه را می دهد که محیط اطراف خود را لمس کنند و یا آنرا تغییر دهند، برای مثال در باغچه ی شنی می توانند زمین را حفر کنند یا فرم های جالب شنی درست کنند، حیاط مدرسه ای که طبیعت در آن وجود داشته باشد، تجربه ی کارهای دستی لازم برای آموزش های محیط زیستی را تشویق کند.
ارزش تحصیل در محیط طبیعی و سبز این هست که تحصیل به قوانین مدرسه محدود نیست و تحصیل اینگونه اطلاعات پیوسته ای که نه تنها از زندگی جدا نیست، بلکه باعث کمال می شود را پرورش می دهد.
وقتی بچه ها در محیط طبیعی بازی می کنند، تنوع بازی هایشان بسیار متنوع می باشد و همین باعث رشد قوه ی تخیل و بازی خلاقانه باعث رشد مهارت هایشان می شود.
هدف از تحصیلات در محیط طبیعی و باز این است که یادگیری بعضی مسائل در محیط باز موثرتر است و باعث می شود دانش آموزان در کلاس های درسی رایج(درون ساختمان مدرسه) بازده و کارایی بیشتری داشته باشند.
دانش درباره ی محیط زیست در ذهن و سر، به دست آوردن مهارت با حضور در محیط زیست با دست امکان پذیر است و در نهایت باعث ایجاد حس اهمیت نسبت به طبیعت توسط قلب می شود. جنبه های مختلف برنامه آموزشی در محیط باز به خصوص در درس علوم، جغرافیا، هنر و ورزش می توتند نقش موثری داشته باشد و طبیعتا حیاط مدرسه می تواند قدم خوبی برای شروع باشد. تحصیل در فضای باز ارتباط مستقیمی با یادگیری تجربی دارد و یادگیری تجربی عموما یادگیری ای تلقی می شود که تجربه ی کار با دست باعث یادگیری شود و غالبا به عنوان تحصیل غیررسمی شناخته می شود که فرآیندی طولانی است که باعث رشد در تحصیل و کار می شود.
تحلیل معماری موزه هنرهای معاصر تهران
موزه هنرهای معاصر در ضلع شمالی بلوار کشاورز و غرب پارک لاله واقع شده است و درسال ۱۳۵۶، فعالیت فرهنگی و هنری خود را آغاز کرد.
موزه هنرهای معاصر در ضلع شمالی بلوار کشاورز و غرب پارک لاله واقع شده است و درسال ۱۳۵۶، فعالیت فرهنگی و هنری خود را آغاز کرد.این موزه در زمینی به وسعت ۲۰۰۰ مترمربع و پیرامون آن فضایی سبز و زیبا موسوم به پارک مجسمه با تندیسهایی ارزشمند از هنرمندان پر آوازه معاصر ایران و جهان قرار گرفتهاست.
ساختمان موزه ،که یکی از نمونههای با ارزش و کم همتای معماری نوین ایران است، با الهام از معماری سنتی ایران و مفاهیم فلسفی آن بنا شده است.
طراحی و معماری این بنا به دست کامران دیبا انجام گرفته است. هشتی، چهارسو، معبر و گذرگاه از جمله عناصر چشمنوازی هستند که بازدیدکنندگان هنر دوست را به تأمل در هنر و فرهنگ ایران زمین وا میدارند. موزه هنرهای معاصر مرکز فعالیتها و رویدادهای مهم هنری ایران در زمینه هنرهای تجسمی به شمار می آید.
گالری موزه مکان برگزاری نمایشگاههای مختلف هنری است. به هنگام برپایی هر نمایشگاه، یک یا دو گالری نیز به نمایش گنجینههایی از هنرمندان بزرگ جهان اختصاص مییابد.
ساختمان موزه تلفیقی ازمعماری مدرن و سنتی است که با الهام از بادگیرهای مناطق حاشیه کویر ایران ساخته شده است. تندیسهایی زیبا و با ارزش از هنرمندان معاصر همچون هنری مور، آلبرتو جیاکومتی و پرویز تناولی فضای سبز اطراف را به پارک مجسمه بدل ساخته است. بیننده مسیری چرخشی را در پیرامون فضای اصلی موزه میپیماید و پس از تماشای نگارخانهها به هشتی میرسد در دل هشتی اثر زیبا و نوین ماده و فکر، که آن را هنرمند ژاپنی نوریوکی هاراگوچی، از روغن و پولاد ساخته است خود نمایی میکند.
ساختمان موزه هنرهای معاصر تهران به مثابه اثر ی هنری است که هنر معاصر ایران وبخشی از تاریخ هنر مدرن جهان را نمایندگی می کند.
معماری منحصر به فرد مدرن این موزه ، الهام گرفته شده ازمعماری سنتی ایرا ن است که مفهومی فلسفی با خود به همراه دارد و با استفاده ازطاقهای مرسوم روستایی ونورگیرهای برگرفته ازبادگیرهای کویری طراحی شده است. وطرح مارپیچ داخلی آن از الگویی کاملاً مدرن پیروی می کند.
این شیوه طراحی هم ادای دینی به معماری سنتی است و هم مبین این نکته که تلفیق این دو معماری (الهام از اصول معماری سنتی ومدرن )امکان پذیر است.
در طراحی موزه هنرهای معاصر دو دیدگاه مورد بررسی قرارگرفته که هر دو آنها به درستی انتخاب و مورد بازبینی قرار گرفتند: یکی در محوطه اطراف موزه است یعنی بوستان لاله که فضایی نسبتا بزرگ است و دیگری مسیر دسترسی به موزه که در کنار یکی از محورهای حرکتی پارک لاله قرار دارد.طراح موزه حیاط مرکزی را انتخاب کرد که علاوه بر اینکه یکی از نشانه های معماری ایرانی باشد بتواند به کمک آن فضایی مجزا از بوستان را ایجاد کند.
علاوه بر آن با طراحی دید مناسب از حیاط مرکزی به بوستان ، سعی بر برقراری رابطه با بوستان نیز دارد. این رابطه در طراحی داخلی نیز با پنجره های دیواری و سقفی حفظ شده است.در دل این بوستان بزرگ محوطه ی وسیعی وجود دارد که به دلیل نصب مجسمه هایی از هنرمندان نامدار ایرانی وخارجی به ” به باغ مجسمه ” معروف است .ودقیقاً یادآور باغ های ایرانی است که از دل تاریخ واندیشه باصلابت وشکوهند ایران بیرون آمده است .آنهایی که با جغرافیای ایران آشنایی دارند به درستی درک می کنند که درپهنا وحاشیه کویر ، باغ هایی با درختان سربه فلک کشیده قد علم کرده اند ودرون هریک از باغ ها ،عمارتی یا بناهایی ساخته شده که کام ودل ساکنانش را با پیچش نسیم به بار نشسته درون بادگیرها، هشتی ، چهارسو ومعبر همراه می کند .
بنابراین اقلیم ومختصات کویر ،بهترین وبیشترین موضع معماری درجهت همراهی با طبیعت را انتخاب می کند.ساختما ن موزه درزمان حال بیشتر وواضح تر تاریخ گذشته ایران را درذهن ها جا می اندازد. ساختمان موزه از سنگ وبتون ساخته شده و روی هم رفته۸۵۰۰مترمربع مساحت دارد.
سطح کلی دیوارهای موزه نیز مساحتی بالغ بر۲۵۰۰ مترمربع را تشکیل می دهد. که شامل ۹ گالری کوچک وبزرگ ودارای تجهیزات کامل جهت نمایش آثار هنری است .این موز ه یکی از فعال ترین وپرثمرترین مراکز فرهنگی وهنری در تهران است که دربافت شهری نمودی بسیار زیبا وخوشایند دارد . این مرکز دربیست ویکم مهرماه سال ۱۳۵۶درمساحتی حدود ۸۵۰۰متر افتتاح شد و از تاریخ سی ام همان ماه درمعرض بازدید کنندگان قرا گرفت .این ساختمان درحاشیه غربی پارک لاله درخیابان کارگرشمالی قرار دارد که از نقطه نظر جغرافیای شهری در مرکز شهر تهران قرار دارد.شایدهم ازاین منظر بتوان گفت موزه هنرهای معاصر تهران ساختمانی پست مدرنیستی است که با بهره گیری از عناصر معماری کهن ایرانی به صورتی مینی مالیستی خود نمایی می کند.
بادگیرها به وضوح در کالبد و فرم بنا خود نمایی می کنند .بادگیرهایی که سابقا نقش تهویه و جریان باد را در ساختمان داشتند اکنون وظیفه انتقال نور به داخل بنا را دارند.
باد از دل بادگیرها عبور کرده و در دل فضا بخش می شود. سایه ها – نیم سایه ها و نورها به طوری کنار یکدیگر قرار گرفته اند که هر گالری را به بخشی مجزا برای نمایش آثار تبدیل می کند.مسیر آغازین بازدید کنندگان یک رمپ است که با حرکت دورانی مخاطب خودرا به زیر زمین هدایت می کند. مخاطب مجبور است درادامه حرکتی آرام و مارپیچ را دنبال کند. ودرآخر هم مخاطب بدون این که احساسی ناخوشایندی از حرکت در مسیر پیچ درپیچ داشته باشد به جای نخست خود باز می گردد یعنی سردرموزه هنرهای معاصر تهران.
ساخت مجتمع مسکونی شبیه قله های یخی!
این قله های بر افراشته به گونه ای ساخته شده اند که هم به ساختمان ها و خانه های همسایه اجازه ی حفظ ویژگی های خود را داده اند و هم خود را با تمام شگفتی های زیباییشان به آرامی زیر نور خورشید در بین تمامی این شلوغی ها قرار گرفته و از تماشای اقیانوس لذت می برند.
خانه های یخی دانمارک، تبدیل به بهترین بخش بندر آرهوس شده اند!
جایی که در عکس مشاهده می کنید شاید شبیه به قصر برفی در یک مکان آرام به نظر بیاید اما در کمال تعجب باید بدانید که این ساختمان های رویایی در میان انبوه رفت و آمد کشتی ها و ازدحام معمول بندر آرهوس دانمارک جای گرفته اند!
جایی که پیشرفت قابل توجه آن به کمک بازسازی و استفاده مفید از قسمت های بلا استفاده و قدیمی، آن را به دومین شهر بزرگ و پیشرفته ی دانمارک تبدیل کرده است.
پروژه ی عظیم خانه های یخی به دنبال ساخت خود پیشرفت بسزایی را برای آرهوس به ارمغان آورده است. حال این سوال را پیش می آورد که آیا بندر آرهوس به سکوی پرتابی برای توسعه اقتصادی و پیشرفت های دیگر دانمارک تبدیل خواد شد؟
انتخاب این قسمت از شهر بعنوان محل استقرار این کوهستان یخی که قراراست مسکن خیلی ها باشد ، به جهت نزدیک بودن به فضای مناسب کار و اشتغال وفعالیت های اجتماعی گسترده، داشتن مردمانی با فرهنگ های گوناگون و خانه هایی از انواع مختلف در حوالی خود بوده است.
از برنامه های این پروژه کنار گذاشتن حدود ۲۰۰ واحد آپارتمانی برای اجاره دادن با قیمتی بسیار پائین است. هدف از این کار این است که برای افراد مختلف از هر فرهنگ و مشخصه ی اجتماعی مناسب باشد تا به نوعی ارتباط وهماهنگی با محیط اطراف برسند.
طبق این گزارش روند ساخت و اتمام پروژه نیز به نوبه ی خود با موانعی روبه رو بوده است .برای مثال تضاد میان مساحت مورد نظر سازندگان و محدودیت فضایی که در دست داشتند و نیز محدودیتی که برای ارتفاع ساختمان در نظر گرفته شده بود مانع ازداشتن منظره ی فوق العاده ی اقیانوس برای تمامی واحد ها می شد، اما سازندگان آن نهایت سعی خود را کرده اند که از حداکثر ارتفاع مجاز بهره ببرند.
در نهایت این قله های بر افراشته به گونه ای ساخته شده اند که هم به ساختمان ها و خانه های همسایه اجازه ی حفظ ویژگی های خود را داده اند و هم خود را با تمام شگفتی های زیباییشان به آرامی زیر نور خورشید در بین تمامی این شلوغی ها قرار گرفته و از تماشای اقیانوس لذت می برند.
فراخوان دومین دوره پذیرش در مرکز رشد تخصصی هنر – دانشگاه هنر اصفهان
فرصتی مناسب برای دانش آموختگان، کار آفرینان، هنرمندان و صاحبان ایده
اولین مرکز رشد تخصصی هنر*
که توسط دانشگاه هنر اصفهان با همکاری شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، راه اندازی شده است، با هدف حمایت از ایجاد و گسترش کسب و کارهای دانشبنیان توسط فارغ التحصیلان، کارآفرینان، هنرمندان و صاحبان ایده در زمینه:
– هنر
– صنایع دستی
– معماری
– شهرسازی
و رشته های وابسته اقدام به پذیرش گروه های کاری فعال در زمینه های مختلف هنر، می نماید.
* مرکز رشد، مرکزی است تحت مدیریت متخصصین حرفه ای که با ارائه خدمات حمایتی از ایجاد و توسعه حرفه های جدید توسط کارآفرینان فعال در زمینه های مختلف نوآوری و فناوری، پشتیبانی می کند.
شرایط پذیرش در مرکز رشد هنر:
– داشتن تیم کاری مناسب (متخصص، خلاق و کارآفرین)
– داشتن ایده محوری و زمینه کاری مبتنی بر دانش/ ویژگی های هنری با جنبه های اقتصادی و بازار کار مناسب
– دارا بودن برنامه کاری متناسب با زمینه کاری و متکی بر شناخت بازار
آمادگی برای ثبت شرکت یا موسسه
حمایت ها و خدمات در مرکز رشد هنر:
– خدمات پشتیبانی عمومی (اسکان و فضای کاری، تلفن و دورنگار، اتاقهای کنفرانس، تجهیزات سمعی و بصری و ….)
– خدمات اطلاعرسانی (دسترسی به شبکه و اینترنت، دسترسی به کتابخانه و مراکز اطلاع رسانی و ….)
– خدمات مشاورهای و آموزشی (مشاورههای علمی، مدیریتی، مالی، حقوقی، بازاریابی، دوره ها و کارگاه های آموزشی مورد نیاز شرکت های تازه تاسیس)
– حمایت های مالی و اعتباری (بهره مندی از اعتبارات خدماتی و تحقیقاتی جهت کاهش هزینه های شرکت ها نوپا و تبدیل ایده به محصول، کمک به دسترسی به منابع مالی و جذب سرمایهگذاران، تسهیل در جذب پروژههای تحقیقاتی)
– خدمات پشتیبانی فنی (امکان استفاده از امکانات آزمایشگاهی و کارگاهی)
متقاضیان باید:
۱ – اطلاعات لازم و راهنما و کاربرگ های پذیرش در مرکر رشد را از لینک کاربرگهای جذب دریافت و حداکثر تا ۳۰ آذر ماه ۹۴ ، کاربرگ تکمیل شده را به پست الکترونیک artincubator[at]aui.ac.ir ارسال نمایند. بدیهی است اولویت پذیرش با شرکتها/موسسات و تیم های کاری است که زودتر کاربرگ های پذیرش را تکمیل و ارائه نمایند.
۲ – با مراجعه به آدرس bpm.istt.ir و عضویت در سامانه جذب و پذیرش، کارتابل شخصی ایجاد کنند و پس از ساختن گردش کار جدید، مرکز رشد تخصصی هنر را به عنوان مرکز مورد تقاضا انتخاب نمایند.
– ایجاد فرصتی مناسب برای تبادل اطلاعات و ارائه دستاوردهای نوین پژوهشی بین اندیشمندان، محققان، صنعتگران، دانشجویان و دستاندرکاران در زمینه معماری و سازه.
– تداوم گفتمانهای بینالمللی در زمینه مفاهیم، نظریات و تئوریهای مرتبط با محورهای کنفرانس.
– ارتقا سطح دانش جامعه مهندسی و عموم در مسائل مرتبط معماری و سازه و نقش علم بیونیک در طراحی.
– توسعه و ترویج فرهنگ تحقیق و پژوهش در زمینه مباحث کنفرانس.
– معرفی نمونههای موفق طراحی بیونیک در سطح جهان و بررسی آنها از دیدگاههای مختلف.
محورهای کنفرانس:
– بایونیک منبع الهام در معماری
– مصادیق معماری بایونیک در معماری گذشته ایران و جهان
– بایونیک در سایرعلوم
– بایومیمکری در معماری
– بایونیک و انرژی
– بایونیک و معماری پاسخگو
– بایونیک و سازه های باز و بسته شونده
– بایونیک و ساختمان های بلند
– بایونیک و هندسه در معماری
– بایونیک و فرم یابی در معماری
– بایونیک و فرآیند ساخت در معماری
– بایونیک و فناوری های دیجیتال در معماری
– بایونیک و متدولوژی انتقال ایده ها از طبیعت به معماری
تاریخ های مهم:
آخرین مهلت ارسال مقالات کامل: ۱۳۹۴/۹/۱۵
اعلام نتیجه داوری مقالات: ۱۳۹۴/۱۰/۱۰
ارسال مقالات نهایی: ۱۳۹۴/۱۰/۲۰
شروع کنفرانس: ۱۳۹۴/۱۱/۱۸
پایان کنفرانس: ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
دبیرخانه:
تهران، خیابان انقلاب، دانشگاه تهران، پردیس هنرهای زیبا، دانشکده معماری، قطب علمی فناوری معماری
تلفن: ۶۶۴۰۱۰۱۵- ۰۲۱
سایت مرتبط: icas.ut.ac.ir
منبع خبر: www.MemarNews.com
در یادگارهای یزد، نوشته ایرج افشار آمده است که مطالعه تاریخ قدیم یزد نشان می دهد که باغ های مهم و بزرگ و زیبا از قدیم ترین ایام در آنجا ساخته می شده و ذکر بسیاری از آنها در آن کتب موجود است. از جمله در تاریخ جدید یزد از سی باغ نام رفته است. ولی افسوس که اثری از هیچکدام از آنها اکنون برجای نیست. باغ دولت آباد یزد ازنمونه باغ های بزرگ ایران است که در سال ۱۱۶۰ هجری قمری « دوره زندیه» بنا گردیده است. بادگیر مرتفع و زیبای آن با ارتفاع ۳۳ متر از سطح زمین بلندترین بادگیری است که تاکنون شناسایی شده است. این باغ بزرگ یکی از بنیادها و آبادانی های محمدتقی خان مشهور به خان بزرگ، سر سلسه خاندان خوانین یزد و مرد مقتدر آن عهد است. او ابتدا قناتی با نام دولت آباد ایجاد کرد و سپس از آب آن قنات باغ دولت آباد را به وجود آورد. قنات تاریخی عظیم و مهم دولت آباد دارای قدمتی بیش از دویست سال است که از احداث پنج رشته قنات تشکیل شده است.
مؤلف جامع جعفری ذیل عنوان « ذکر قنات مبارکه دولت آباد یزد ایراد وقف نامه آن از منشـآت عالم ربانی آقای سید احمد اردکانی…» و پس از عبارت پردازی ای زیاد می نویسد:
«… تخمیناً معادل پانصد درب باغ و مساوی دوهزار جریب زمین از آن آب شاداب است… منبع و مظهر آن هر دو در بلوک مهریجرد است و … و در ساحت نه فرسنگ زمین قمری به جهت آن آب حفر فرموده از بلوک مهریجرد به حوالی ولایت کشانیدند و در حومه شهر به زراعت رسانیدند و آسیابی در قریه محمدآباد چاهوک که واسطه میان مهریجرد و شهرت بنا فرموده، از آن آب دائر ساختند … بالجمله بنای قنات مزبور بر چهار رشته قنات است… رشته اول قنات مسمی به باقر آبادست که در اصل مرغابی بود و بعد از انتقال به نواب جنت مآب خان مغفور سعید آبی بر روی کارش آمد… رشته دوم قنات مسمّی به مهدی آبادست… رشته سیم قنات مسمّی به … است … رشته چهارم نصفه از قنات قدیمه بغداد آبادست که منتقل به خود فرموده … و این چهار رشته قنات را بر روی هم مسمّی به قنات دولت آباد ساخت از ساحت مهریجرد به عرصه حومه شهر چنانکه مسطور گشت جاری گردانیده و در موضع آبشاهی ربع از قنات دولت آباد را مفروز نموده و به اولاد فرخنده نهاد خود بخشیده اند و سه ربع دیگر را به حومه آورده ربعی از آن سه ربع را به ضمیمه باغ دولت آباد که نیز از ابنیه آن بزرگوارست با اراضی تابعه باغ مزبور وقف بر چهارده معصوم فرموده اند که متولی شرعی آن (نام متولی را از نسخه خطی زدوده اند)…»
مؤلف جامع جعفری سپس به نقل متن وقفنامه پرداخته است و بلافاصله پس از اتمام آن توصیف عمارات مربوطه به باغ را موضوع سخن خود قرار داده و تلخیص آن بدین صورت است:
«یکی دیگر از بناهای نزهت انتمای آن بزرگوار باغ دولت آبادست که متصل به دروازه چهار منار و خارج شره واقع است و از آب قنات دولت آباد مشروب می شود… فضای باغ به حسب طول به بسط … و به حسب عرض … و در سمت شرقی عمارتی به طرح هشت … طرح ریزی کرده اند… حیاض حوضخانه ها هشتی طرحش… آب حوض فلک را… برباد داده و اعجوبه بادگیر عیوق طرحش … راه آمد شد با کیوان گشاهد … مقابل آن عمارت در سمت غربی که بدایت باغ است طرح عمارت دیگر ریخته اند…» (یادگارهای زد؛ ایرج افشار)
باغ دولت آباد پس از محمد تقی خان رو به ویرانی رفت و اگرچه دوباره مورد مرمت قرار گرفت ولی هیچگاه به روزگاران آبادانی و دلگشایی عهد خان بزرگ نرسید.
عملیات مرمت و بازسازی باغ دولت آباد از سال ۱۳۴۸ توسط دفتر فنی سازمان ملی حفاظت آثار باستانی آغاز شد و تا سال ۱۳۱۶ ادامه داشته است. بخش هایی از مجموعه که مورد مرمت قرار گرفت عبارتند از: عمارت تالار آیینه، عمارت مستخدمین، آشپزخانه ها، عمارت تهران، قسمت ساباط و آب انبار عمارت حرمخانه، عمارت بادگیر و عمارت سرو، عمارت بهشت آیین، همچنین در فاصله سال های ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۱ عملیات باغسازی و محوطه سازی در این باغ تاریخی صورت پذیرفت. باغ دولت آباد یزد در تاریخ ۲۳/۱۲/۱۳۴۶ به شماره ۷۷۴ در ردیف آثار ملی کشور قرار گرفت.
نویسنده : سعید جعفری
شاید اگر بخواهیم یک تعریف ساده- و نه چندان علمی – از معماری به دست آوریم، آن را باید هنر استفاده مناسب از خلاقیت های موجود برای فراهم کردن شرایط مطلوب مکانی معنی کنیم. به این معنی که معماری با استفاده از المان ها و ابزارهای دم دستی – و نه لزوماً پیچیده و غیرقابل دسترس- شرایطی ایجاد می کند که در نزدیک ترین فاصله ممکن با وضعیت ایده آل قرار دارد و فضای لازم برای زندگی راحت را به دست می دهد. اصلی ترین وظایف یک معمار آن است که با استفاده از امکانات ذهنی«همه آن قوانین و استانداردهای طراحی که علم و هنر معماری براساس آن شکل گرفته است» و همین طور امکانات فیزیکی «همه آن چیزها و ابزارها و ادواتی که به طور طبیعی یا به مدد تکنولوژی های مدرن به شیوه مصنوعی در اختیار معماران قرار دارد» فضایی ایجاد کند که متناسب با کارکرد آن، بهترین شرایط را داشته باشد. مثلاً در معماری شهری امروز که اساساً دچار محدودیت های فیزیکی و مکانی است، یک معمار که ناگزیر از توسل به شیوه های حجمی محدود مثل ترکیب های مکعبی است، هنر معماری و وظیفه او آن است که با استفاده از المان های مختلف، چه در طراحی و چه در به کارگیری از مصالح و ابزار مناسب، ساختار خشن این ترکیب های مکعبی را تلطیف کند و تا حدودی از حجم بی تخفیف و سنگین خطوط قطع عمودی و افقی بکاهد. تصور کنید اگر همین معدود المان های تلطیف کننده، مثل آرک های قوسی شکل یا فرم نورپردازی و مصالح جدید پوششی دیوارها و کف خانه ها و فرم پنجره ها و… هم اگر نبود، زندگی در این قوطی های مکعبی روی هم سوار شده، تا چه حد مشکل و غیرقابل تحمل می شد، کما اینکه همین الان در غالب موارد و با احتساب وضعیت نابسامان معماری ساختمان ها و آپارتمان های ما زندگی چقدر سخت، فرساینده و غیرقابل تحمل است.
شاید به همین اندازه که درباره معماری کلی سخن گفته شد، بد نباشد چند سطری هم درباره کلیات مفهوم کلمه پرطمطراق «محیط زیست» هم سخن بگوییم: واژه یی که اگرچه در وهله اول بسیار ساده به نظر می رسد و مفهومی چون محل طبیعی زندگی را در ذهن متبادر می کند، اما هرچه بیشتر درباره آن تامل می کنیم، پیچیده تر به نظر می رسد: به همان اندازه یی که زیستن و زندگی مفهوم پیچیده یی است و زوایای پنهان و آشکار زیاد و دامنه وسیعی دارد. همان طور که تعریف ساده از محیط زیست، تصویر گل، گیاه، سبزه، باغچه، درخت، پرنده، گربه، حیوان و… این مفاهیم ساده طبیعی را در ذهن آدم ایجاد می کند، سنگ و آجر و چوب و آهن و همه آنچه در اطراف ما است و البته ترکیب همه اینها با یکدیگر هم به همان اندازه جزء محیط زیست ما به حساب می آیند. پس بی راه نیست که بگوییم، وقتی از نسبت معماری و محیط زیست قرار است حرف بزنیم، باید از نسبت ترکیب همه آنچه اطراف ما است با محیط فیزیکی که در آن زندگی می کنیم، سخن بگوییم و درباره مطلوبیت وضع موجود و مقایسه آن با ایده آل های نسبی صحبت کنیم.
در واقع آنچه حاصل مشاهدات عینی نگارنده از وضع موجود معماری شهری و به خصوص معماری شهری ساختمان های تهران است، نشان دهنده وضعیت چندان مطلوب و خوشایندی نیست. به این معنی که معماری غالب ساختمان ها و آپارتمان های ما به گونه یی است که با توجه به امکانات و ابزارهای محدود موجود هم می توانست به لحاظ ارتباط منطقی با محیط زیست شرایط بهتری داشته باشد. صحبتی در کمبودهای فیزیکی- مثل مسائل مالی یا حتی ابزاری- نیست، اما در واقع مساله اصلی ما در ناسازی این تناسب به لحاظ فرهنگی است. از یک سو فشارهای وارده از طرف متولیان امور ساخت و ساز که تو گویی در برابر هیچ طرح جدید و متفاوت (و البته حساب شده یی) حاضر نیستند از خود انعطاف نشان دهند و خود را در حصار ساده ترین و مکعبی ترین طرح هایک به زعم خودشانک به لحاظ اقتصادی مطمئن چنان در بند کرده اند که رهایی از آن خارج از حد تصور است و از سوی دیگر نبود یک نظام کارآمد نظارتی و صنفی و از آن مهم تر عدم احساس نیاز به داشتن چنین نظامی، شرایطی را به وجود آورده تا علاوه بر همه محدودیت های مالی و فیزیکی، فقر فرهنگی هم در ماجرا، مزید بر علت شود. شاید اگر می شد به بساز و بفروش ها و انبوه سازان شرکت های ساختمانی اطمینان داد که دادن فرصت ابتکار و ایجاد شرایط حداقلی برای ظهور و بروز خلاقیت در ایجاد ترکیب های مطلوب معماری – زیست محیطی، چندان هم غیراقتصادی نیست و حداقل می تواند به اندازه طرح های تکراری مقرون به صرفه باشد، نیمی از راه طی می شد. یا شاید اگر می شد دل به نظام نظارتی کارآمدی خوش داشت که اقلاً در مورد رعایت حداقل ها در طراحی و اجرای ساختمان ها بتواند از خود واکنش نشان دهد، باز هم می شد تا حدودی به ادامه ماجرا امیدوار شد. مثلاً نظام مهندسی که درباره طراحی سازه و محاسبات و اجرا این همه سختگیری می کند، اگر یک دهم این سختگیری را درباره رعایت کف استانداردهای فضای سبز داخلی و خارجی ساختمان ها و مجتمع های مسکونی از خود نشان می داد یا در برابر زیاده خواهی های صاحبان و سازندگان املاک در تصرف و تسخیر فضاها یک دهم وسواسی که در مقابل زیاده خواهی های سازه یی از خود نشان می دهد، ایستادگی می کرد، باز هم می شد تا حدودی به آینده ساختمان های شهری مان خوش بینانه نگریست. امید به روزی که نقش معمار و معماری از این وضعیت دکوری و سمبلیک بیرون بیاید و چیزی فرای یک امضا و مهر پایه چند، پای نقشه ها معنی دهد و در حد و اندازه مفهوم معماری – به معنای هنر ترکیب مناسب همه اجزای محیطی موجود برای فراهم کردن شرایط مطلوب مکانی – ارزش پیدا کند.
در سالهای اخیر بحثهای بسیاری در مورد عملکرد و جنبه های سمبولیک آشپزخانه صورت گرفته است. از دیر باز غذا خوردن وجمع شدن خانواده پیرامون سفره یا میز غذا خوری بهانه ای برای ایجاد محفلی صمیمانه برای گفت وگو و جایی برای ابراز احساسات خانواده ها بوده است.
حال جای این سؤال پیش آمده که آیا آشپزخانه های مدرن امروزی که مملو از وسایل مختلف برقی و غیره هستند، از دیدگاه زیباشناسی تناسبی با روحیات افراد دارند؟ و آیا هنوز هم محفلی صمیمانه برای زدودن استرسهای ناشی از کار و خستگی روزانه به شمار می آیند؟
«رودو لفودو رودونی» طراحی است که سعی کرده با توجه به شرایط زندگی مدرن امروزی شیوه ای در کار خود متجلی سازد که آشپزخانه را با حفظ قابلیتهای عملکردی اش به محیطی مساعد برای ارتباط افراد خانواده همانند یک اتاق نشیمن تبدیل سازد.
او درباره شیوه کارخود می گوید: «من آشپزخانه را طوری طراحی کرده ام که داد و ستد میان تکنولوژی و عملکرد مانع کارآیی جنبه های استیتیک محیط نشود.» نتیجه این تفکر توسعه آشپزخانه به مثابه یک اتاق نشیمن است.
طراح برای این منظور درهای کابینتها را از جنس روکش نمای سنگ، چوب گردو و یا بلوط انتخاب کرده است که با ترکیب نمای استنلس استیل اجاق نمای زیبایی پیدا کرده است. علاوه بر آن تمامی وسائل برقی نظیر یخچال و فریزر و مایکروفر و غیره در مکانهای مناسبی مخفی شده اند.
بدین ترتیب منظر عمومی آشپزخانه با ترکیبی متناسب به صورت محیطی برای گردآمدن افراد خانواده نه صرفاً برای غذاخوردن در آمده است.
از دیدگاه هنر دکوراسیونی، برای دستیابی به محیطی مطلوب، همواره نیاز به استفاده از لوازم و وسائلی از یک جنس، یک رنگ و یک سبک نیست. البته در تلفیق گونه های متفاوت نیز، شرایطی خاص وجوددارد که به وجودآمدن محیطی دلپذیر، حاصل رعایت آن قوانین پایه ای است.
تصویری که دراین صفحه ملاحظه می کنید نیز حاصل گونه ای دیگر از تلفیقی اصولی و موفق از وسایل مختلف است و همانگونه که شاهد آن هستید، باوجود درکنار هم قراردادن یک ترکیب ولی با مدلهای متفاوت، نه تنها خللی در چیدمان و سبک آن پدیدنیامده بلکه به دلیل آنکه برای روکش مبلها از پارچه هایی با رنگهای مشترک استفاده شده است، محیط بسیار هماهنگ و دلنشین می نماید.
نکته مهم دیگر در چیدمان یک فضا، حفظ ارتباط و ایجاد وحدت بین لوازم موجود است که با چرخش رنگ، نقش و مدل میسرمی شود، در این اتاق نیز این نکته هم از نظر چرخش رنگی، با قراردادن آباژوری سفید، شمع داخل شمعدان هم از نظر چرخش طرح: با آویختن پرده و کوسن هایی از پارچه هرمبل روی مبلی دیگر و بالاخره ازنظر چرخش جنسی، به کاربردن لوازم مختلف فلزی (فرفورژه) که درجای جای اتاق به گونه های مختلف دیده می شود، رعایت شده است که از آن جمله می توان به جاگلدانی، جاشمعی، میزوسط و میزکناری مبل، قاب فلزی تزئینی پنجره و حتی قاب عکسهای روی میزگرد اشاره کرد.
ازجمله مشخصه های بارز این اتاق، محصورشدن آن توسط پنجره در دورتادور اتاق است و طراح برای جلوگیری از ایجاد یکنواختی دراین محیط، فرم تزئین فلزی را انتخاب کرده که طرحی بسیار زیبا دارد. این فرم دست ساز بوده و نصب آن روی پنجره، هم ستون سفید عمودی چارچوب پنجره را قطع کرده و نمایی دلنشین و زیبا را برای پنجره به وجودمی آورد، هم ابتکاری جدید در تزئین پنجره محسوب می شود. البته به آن شرط که پنجره یا سیستم کشویی داشته، یا هیچگاه احتیاجی به بازوبسته کردن آن نباشد.
پیرو انتشار اطلاعیه ای در سایت سازمان سنجش و هفته نامه خبری و اطلاع رسانی پیک سنجش مورخ ۲۷/۳/۸۷ در خصوص اعلام اسامی معرفیشدگان چند برابر ظرفیت رشتههای بورسیه و دارای شرایط خاص و همچنین برنامه زمانی برگزاری آزمون تشریحی و یا پروژه عملی در کد رشتههای ذیربط ، بدین وسیله به اطلاع داوطلبان هر یک از کد رشتههای امتحانی ۱۳۵۱، ۱۳۵۲، ۱۳۵۷، ۱۳۵۸ آزمون ورودی تحصیلات تکمیلی (دورههای کارشناسی ارشد ناپیوسته داخل) سال ۱۳۸۷ که بر اساس مندرجات کارنامه اولیه دریافتی مجاز به انتخاب رشته شدهاند، میرساند که آزمون تشریحی و یا پروژه عملی کد رشتههای مذکور در روزهای ۳/۵/۸۷، ۴/۵/۸۷ و ۵/۵/۸۷ منحصراً در شهرستان تهران برگزار خواهد شد. لذا داوطلبان هر یک از کد رشتههای امتحانی فوق که بر اساس مندرجات کارنامه اولیه مجاز به انتخاب رشتههای تحصیلی بودهاند و فرم انتخاب رشته اینترنتی خود را در موعد مقرر تکمیل نمودهاند، لازم است برای دریافت کارت ورود به جلسه آزمون با در دست داشتن شناسنامه یا کارت شناسایی عکسدار معتبر و اصل قبض رسید واریز مبلغ ۳۰۰۰۰ ریال به حساب شماره ۷۴۸ خزانهداری کل قابل واریز در شعبههای بانک ملی ایران، بابت هزینه برگزاری یک نوبت آزمون تشریحی یا پروژه، از ساعت ۸ صبح لغایت ۱۲ و از ساعت ۱۴ (۲ بعد از ظهر) لغایت ۱۸ (۶ بعد از ظهر) روزهای سه شنبه و چهارشنبه ۱ و ۲/۵/۸۷ به دانشگاه تربیت معلم تهران واقع در تهران ـ خیابان انقلاب – دروازه دولت – خیابان خاقانی مراجعه نمایند.
ضمناً اضافه مینماید برای آندسته از داوطلبانی که مجاز به شرکت در آزمون دو پروژه میباشند، دو کارت ورود به جلسه صادر شده است که لازم است اینگونه داوطلبان نسبت به دریافت هر دو کارت ورود به جلسه اقدام نمایند و برای دریافت ۲ کارت ورود به جلسه، لازم است برای هرکارت، یک قبض رسید پرداخت مبلغ ۳۰۰۰۰ ریال و یا جمعاً یک قبض ۶۰۰۰۰ ریال ارائه گردد.
(۱ ) تعداد سؤالات و زمان پاسخگویی، محل برگزاری آزمون و سایر اطلاعات لازم به همراه کارت ورود به جلسه آزمون، به اطلاع داوطلبان گرامی خواهد رسید. (۲) به داوطلبان کد رشته امتحانی ۱۳۵۱ (طراحی شهری) برای انجام آزمون عملی اسکیس دو برگ مقوای اشتنباخ ۷۰×۵۰، و دو برگ کاغذ a4 در جلسه آزمون داده خواهد شد. (۳) به داوطلبان کد رشته امتحانی ۱۳۵۲ در رشتههای مهندسی معماری و مهندسی معماری اسلامی برای انجام آزمون عملی اسکیس یک برگ مقوای اشتنباخ، و دو برگ کاغذ a4 وبه داوطلبان رشته معماری منظر یک برگ مقوای اشتنباخ ۷۰*۵۰ ( قبلاً ۹۰*۶۰ اعلام شده بود که در این رابطه تجدید نظر شده است)، و دو برگ کاغذ a4 در جلسه آزمون داده خواهد شد.
(۴) به داوطلبان کد رشته امتحانی ۱۳۵۷ در رشتههای تحصیلی کارگردانی و ادبیات نمایشی به ترتیب برای انجام آزمون تشریحی درس تجزیه و تحلیل نمایشنامه و پروژه نمایشنامه نویسی یک دفترچه آزمون تشریحی به ضمیمه برگ سؤال در جلسه آزمون به داوطلبان داده خواهد شد که لازم است داوطلبان پاسخ سؤالها را در همان دفترچه بنویسند. ضمناً منابع آزمون تشریحی درس تجزیه و تحلیل نمایشنامه عبارتنداز: ریچارد سوم (ویلیام شکسپیر)، مرغابی وحشی (هنریک ایپسن)، پیکنیک در میدان جنگ (فرناندو آرابال)، کودک مدفون (سام شپارد)، شببخیر مادر (مارشا نورمن)، دایی واینا (آنتوان چخوف)، آدمآدم است (برتولت برشت)، تعلیم ریتا (ویلی راسل)، گلنگری- گلنراس (دیویدممت)، هشتمین سفرسندباد (بهرام بیضایی).
(۵) به داوطلبان رشته تصویر متحرک (انیمیشن)، ارتباط تصویری، تصویرسازی و نقاشی از کد رشته امتحانی ۱۳۵۸ چند برگ تحریر a4 به صورت دفترچه به ضمیمه برگ سؤالات در جلسه آزمون داده خواهد شد و لازم است داوطلبان پاسخ مربوط یا طراحی مربوطه را در همان اوراق a4 (دفترچه پاسخگویی) درج و یا ترسیم نمایند. ضمناً به داوطلبان رشته نقاشی علاوه بر دفترچه برگ a4 یک برگ کاغذ اشتنباخ به ابعاد a3 داده خواهد شد. (۶) به داوطلبان رشته طراحی صنعتی از کد رشته امتحانی ۱۳۵۸ برای انجام پروژه عملی طراحی صنعتی سه برگ مقوای اشتنباخ ۷۰ * ۵۰ درجلسه آزمون داده خواهد شد.
(۱) ابزار ترسیمی و راندو باید توسط داوطلب تهیه و در جلسه آزمون مورد استفاده قرار دهد. (۲)داوطلبان رشتههای تصویرمتحرک، نقاشی ، تصویرسازی و ارتباط تصویری از کد رشته امتحانی ۱۳۵۸ لازم است مداد سیاه ، روان نویس (ضخامتهای مختلف )، مداد رنگی، خط کش، گونیا ، شابلون، مداد پاکن، لاک سفید و تخته شاسی که کاغذ a4 یا a3 روی آن به سهولت قرار گیرد، در جلسه آزمون به همراه داشته باشند . (۳) داوطلبان پروژه های اسکیس ( طراحی شهری، معماری ومعماری منظر) و طراحی صنعتی دوبرگ کاغذ پوستی در ابعاد ۷۰*۵۰ به همراه داشته باشند و از آوردن ابزاری مانند قلممو، زغال طراحی و رنگهایی مانند اکرلیک و گواش، پاستل گچی، پاستل روغنی و … اکیداً خودداری نمایند.
(۱) هیچیک از داوطلبان اجازه آوردن وسائل اضافی اعم از کتاب، جزوه، تلفن همراه، پیجر، نتبوک و هرگونه وسیله الکترونیکی مجهز به دوربین فیلمبرداری و یا عکسبرداری و غیره(به جز موارد خواسته شده فوق )را ندارند.(۲) استفاده از هرگونه کتاب طراحی، کاغذ، (بجز آنهایی که در جلسه آزمون به داوطلب داده خواهد شد)، تصاویر متفرقه در جلسه آزمون اکیداً ممنوع بوده و درصورت مشاهده، تقلب محسوب می شود. (۳) در حین انجام پروژه قدم زدن، سرکشی برروی کار دیگران، هر نوع پرسش و پاسخ وکمک به همدیگر مجاز نبوده ودرصورت انجام آن به عنوان تقلب محسوب خواهدشد. (۴) هرگونه کولاژ کردن، چسباندن و نصب کردن مصالح متفرقه بر روی پروژه عملی یا تشریحی ممنوع میباشد. (۵) ازآنجائیکه داوطلبان کد رشته امتحانی ۱۳۵۸ فقط می توانستند در آزمون دو رشته پروژه دار شرکت نمایند، چنانچه توسط برخی ازداوطلبان این موضوع رعایت نشده باشد،برای این دسته ازداوطلبان نیزبا توجه به اولویتهای انتخابی که در زمان انتخاب رشته اعلام نموده اند ، فقط برای دو رشته پروژه دار کارت ورود به جلسه صادر می گردد.
روابط عمومی سازمان سنجش آموزش کشور
ضمیمه:
راهنمایی کلی برای موفقیت در اسکیس معماری کنکور کارشناسی ارشد و دکتری
پرسش دانشجو: نحوه ارائه اسکیس ؟سیاه و سفید یا رنگی؟
پرسش دانشجو: سلام ، خسته نباشید. می خواستم بدونم برای اسکیس ارشد رنگی کار کنیم بهتره یا سیاه و سفید؟ چون من خودم در ارائه رنگی مشکل دارم می خواستم بدونم برای ژوری فرق می کنه؟
جواب : در حقیقت هیچ فرقی ندارد و در صورت تسلط بر یک نحوه ارائه به همان نحو ارائه فرمائید ولی جهت اطلاع اکثر اسکیسهای مطرح و اسکیسهای منتخب کنکورها یا به صورت تکرنگ و یا از ترکیب ۲ رنگ استفاده شده است.البته در بحث اسکیس طراحی شهری به دلیل نشان دادن کاربریهای مختلف با چند نوع رنگ در نشان دادن طرح کلی پلان مجموعه کار میشود و نیز در اسکیس معماری منظر معمولا تنالیته ای از رنگ های سبز به کار میرود.
راهنمایی کلی برای موفقیت در اسکیس معماری کنکور کارشناسی ارشد و دکتری
۱-پیشنهاد میشود بر یک تکنیک تسلط کافی یافته و از همان استفاده کنید.
۲- توجه داشته باشید در اسکیس نوع رسیدن به طرح و به عبارتی “سیر از سوال به جواب” و نشان دادن پروسه طرح گاه بسیار مهم و برای نمره دهی هیات ژوری بسیار مهم است.
۳- همچنین نوع شیت بندی پروژه و نحوه قرار دادن اجزا در کادر نیز بسیار مهم و دارای اهمیت است.
۴- گاه نمودارها و دیاگرامهایی به صورتهای آنالیز پروژه پیشنهادی و همچنین نمادهای نشاندهنده کانسپت در روند طراحی و روند طراحی خود بسیار واجد اهمیت است.
۵- بر عناوین کاربری فضاهای پروژه تسلط کافی داشته باشید.به عنوان مثال برنامه فیزیکی یک موزه کوچک یا مجموعه فرهنگی یا سینما یا مسجد و غیره.یعنی قبلا باید نوع کاربری فضاها را بشناسید.
۶- بر چندین نوع و نمونه کاراکترهای ترسیمی فضایی انسان فیگور انسان حیوان ماشین درخت بوته گیاه فضای سبز جزییات و …تسلط کافی پیدا کنید تا بتوانید روز امتحان جهت هم طبیعی جلوه دادن فضاها و هم دادن مقیاس انسانی به آن استفاده کنید.
۷- برخی از مهمترین شیوه های بیان معماری گرافیکی در طراحی معماری را به خاطر بسپارید.
موفق باشید
ناچار است مکانی باشد برای یادآوری فراموشی، جایی که باید به خاطر آوریم تا فراموش کنیم. اما این مفهوم و کالبدی کردن آن فرایندی ‹متفاوت› را می طلبد چرا که قرار است با دیدی ‹متفاوت› به هر آنچه که قبلا وجود داشته نگاه کنیم. لذا محتوایی با چنین سنگینی و دهشتبار، فرمی نوین را می خواهد که معماری سترون شده مدرن از پس آن بر نمی آید. به ناچار باید این حکم تلخ را بپذیریم که هولوکاست نتیجه آرمان و ایده آل متعالی و متافیزیک منشی است که در میان مدرنها به همسان سازی مشهور است. همسان سازی و تبعات آن از همان بدو ظهور خود در قالب مدرنیسم در همه نمودهای نظری و علمی متجلی گشته است. ریاضیدانان به توابعی که در قواعد موردنظرآنها نمی گنجد عناوینی چون گنگ و مبهم و نامعین نسبت می دهند. ساختارگراها به دنبال کلیت های دگرگونی ناپذیری می گشتند که فارغ از تفاوتها بتوان آنها را در هر کجا و در هر زمینه فرهنگی بتوان باز تولید کرد. کلیت هایی که به قول آدورنو از یهودستیزی جدایی ناپذیرند، این امر دامنگیر معماری نیز شد و تحت عنوان معماری بین الملل گسترش ایده همسان سازی را مد نظر خود قرار داد. معماری بین الملل با پشتوانه های فکری مدرن را می توان گونه ای از ستیز با تفاوت، اقلیت و نوعی از هولوکاست فرهنگ معماری بشر نامید. اما لیبسکیند از همان آغاز کار خود، رویه ای دیگرگونه در پیش می گیرد و یکسره به سراغ نشانه های اقلیت می رود. ستاره داوود یا همان مهر سلیمان.
«این ستاره جنبه های مکمل مختلفی را نشان می دهد. مثلث سر بالا نماد آتش و در عین حال نماد انسانی است که در جهت کائنات فعال و در جهت زمین منفعل است. مثلث سرپایین را انسانی می دانند که در جهت زمین فعال و در جهت آسمان منفعل است.»
لیبسکیند با در هم ریختن این نماد یهود که در همه جنبه های زندگی آنها رسوخ کامل پیدا کرده توانسته مفاهیم زیر را به عرصه متفاوت دنیای امروز فراخواند.
۱ – شروع پروسه یادمان سازی برای یهود و به معنای دیگر پایه و شالوده آن از خود قربانی شروع می شود. شاید بهتر است بگوییم با این کار موزه یهود از دایره بسته فرهنگهای آشغال و کثیف و در عین حال حتی منتقدی که آدورنو مورد سرزنش قرار داده بود خارج می شود. موزه از همان بدو امر خود ارجاع و معطوف به خود است . در واقع می خواهد که متنی خود ارجاع باشد.
۲ – از همان لحظه شکست ستاره، موقعیتی که آن را جنون دیگر بودگی نشانه ها می نامیم شروع می شود.
این موقعیت را بدینگونه تعریف می کنیم:
موقعیتی که در آن نشانه ها از مدلولهای پیشینی خود گسیخته و سعی در ارائه مدلولهای نوینی دارند. گسیختگی نشانه تنها در فضایی می تواند رخ دهد که از هر لحاظ در حوزه فضاها و موقعیت های مالوف و آشنای قدیمی نگنجد. در واقع می توان گفت که جنون دیگر بودگی نشانه ها گونه ای آشنایی زدایی کردن از ادراک مالوف و معمولی است . این همان موقعیتی است که فوکو آن را تحت عنوان شکل ویران شده خرد، به معنای مالوف آن، یعنی جنون معرفی کرده. شکلی که هماره توسط خرد همسانساز مدرن سرکوب شده حتی اگر تحت لوای پیرا پزشکی و برپایی آسایشگاه باشد . در این راستاست که موزه یهود باید مکانی باشد تا از طریق آن نشانه ها از آسایش ابدی خود گسیخته و وارد حوزه متفاوتی از دلالتگری شوند.
موزه یهود به این اعتبار دارالمجانین نشانه هاییست که خود را از تبار خود نمی دانند. آنان از تبار خویش به نحوی دهشتبار می گریزند، چرا که غیر از این توانایی حمل معانی، مفاهیم و مدلولهایی را ندارند که از موقعیت یهودیت نشات گرفته اند. در واقع زبان صریح و یقین دکارتی مدرن جای خود را به ترکیبی از ناسازه ها می دهد. این یقین و صراحت امروزه در فضایی چون موزه یهود بیرنگ شده و گسست کامل از آن زبان آغاز می شود.برای بیان مفاهیم ‹دیگری› ، مفاهیمی که در دایره به ظاهر جهانشمول‹ خود› مدرنیستی نمی گنجد به زبانی دیگر نیازمندیم که موزه یهود الفبای آن را می سازد. اما خود این الفبا، این دایره واژگان و نشانه نمی تواند به ثبات برسد، نباید به کلیشه ای شدن، جهان شمولی و بازنمود در آینده بیاندیشد چرا که در اینصورت دوباره در دام اندیشه ای می افتد که انگیزه های ساخت این موزه را فراهم کرده است.
با شکستن ستاره یهود در درجه اول تقابلهای زمین/آسمان ، فعال/منفعل،….. رنگ می بازند. مرزهای بین زمین و آسمان، انسان و خدا و همه نمودهای فرهنگی آنها که به شکلی دیگر در توتالیتاریسم به ظاهر روشنگرانه عقل تسلیحاتی مدرن، در عصر اقلیت ستیز ظاهر می شود، درهم ذوب شده و در شکل حرکتی سریع ، بی بازگشت و بدون پسماند به تاریخ سایتی که موزه در آن قرار می گیرد به صورتی کاملا ناسازه وار ملحق می شود. ( قدم دوم جنون).
بی شک نشانه هایی که به دیگربودگی می رسند لحظه ای برق آسا در تاریخند که به نام هنر ناب و برای همیشه در تاریخ ثبت می شوند. آنان همیشه وصله های ناجوری بوده اند که به تن تاریخ منظم و دارای سلسله مراتب و فرموله بشری پینه خورده اند. موزه یهود اینگونه باید به تاریخ قبل و بعد از خود پیوند بخورد: هولناک، بی بازگشت ، بدون پسماند و بسان خاطره ای هر چند برق آسا که میخواهیم فراموش کنیم.
ایده شکستن نشانه یهود ایده ایست که قبل از هر چیز به هویت فاقد تفکر ارزشگذارانه پیوند می خورد. نشان از نگرشی n بعدی دارد. ایده ای که از دید آن به قول ادورنو : «جلادان و قربانیان، چه در مقام کسانیکه کورکورانه ضربه می زنند و چه در مقام آنانی که کورکورانه دفاع می کنند، هر دو متعلق به یک چرخه معیوب فاجعه بارند»((آدورنو، تئودور و/ هورکهایمر ماکس،۲۹۱:۱۳۸۴). به همین دلیل هم در موزه یهود هیچ نشانه ای از ضدیت با نازیسم وجود ندارد.
فرم پس از تولد و در مسیر خود جهت الحاق به نشانه های تاریخی سایت، همچنانکه آرام نمی نشیند و مدام در جهت گیری خود قطعیت ها را از بین می برد، به نحوی از خودویرانگری نیز دست می زند. کسی نمی تواند ابتدا و انتهای آن را از هم تشخیص دهد. فرم موزه نشانه ایست که از هر مدلول قطعی برق آسا می گریزد. پیچ و تاب های این نشانه در هیچ مختصات دکارتی قابل پیش بینی نیستند.ضد هندسه و ضد جایگاه پذیری در هر عنوان هندسی هستند.
چنین فرمی هم، نمی تواند خالص باشد. کسی هم که در داخل این فرم قرار است هولوکاست را در قالب عملکردی متشکل از سیرکولاسیونها و مکثها تجربه کند نباید از روزنهای آشنا به بیرون بنگرد. گویی زاویه دید کاربر همان شکافها و گسیختگیهایی است که فرم به مثابه یک ابر نشانه یا شاید فرا نشانه در مسیر عریان کردن خویش از دلالتهای پیشین به تن خریده است. گسیختگی هایی که به سبب نا آشنا و نامالوف بودنشان هراس انگیزند و همین هراس برای انسان امروزی که بااطمینان به دور از هیچ ترسی به بالا رفتن آسانسورها و جت ها اعتماد می کند کافیست.
شکافها در متن فرم موزه یهود شکافهایی به شدت تاویل پذیرند. رولان بارت در کتاب لذت متن ، موقعی که از انواع لذت در خوانش اسم می برد به مفهومی تحت عنوان برهنگی موضعی اشاره می کند. از دید او برهنگی موضعی هر آن لذت بخشتر از عریانی و برهنگی محض است، چرا که مدام خواهش ما را برای دیدن آنچه که خارج از آن موضع عریان و برهنه نیست بر می انگیزد و بدینسان شهوتی از تمایل به خوانشی دیوانه وار را در درون انسان رقم می زند. پشت شکافهای موزه یهود چه چیزی نهفته است؟ اگر با عریانی کامل موقعیتی را که لیبسکیند فراهم کرده بود می دیدیم شهوتی برای خوانش و دیدن باقی می ماند و یا حتی برعکس، آیا در پوشاندن کامل آن نیز، همان لذت باقی بود؟ در واقع آنچه از موزه یهود فرمی خوانش پذیر ارائه داده، همان گسیختگیهای شهوتناکی هستند که مدام ما را در ارضای کامل دیدن آنچه نباید ببینیم آویزان باقی می گذارند. شکافها عناصر نرینه تفکر ما را برای رسیدن به ارگاسم کامل به سخره می گیرند.اگر چه هیچ ورودی ای تعریف شده به معنی کلاسیک و حتی مدرن در این موزه وجود ندارد اما باید رفت و دید. شهوت رفتن ما را از ماندن باز می دارد. در واقع شکافها و گسیختگیهای فرم در موزه یهود همان difference یا ‹تفاوت› هایی هستند که از دید دریدا معنا را به سبب فاصله ای که از موضوع دارند به تاخیر می اندازند.
بدین اعتبار موزه یهود یک متن باز است. متنی که از هرگوشه آن می توان شروع به خوانش کرد. شاید بهتر آن باشد که بگوییم این همان، ضد متن وضد کتابی است که دریدا آرزوی نوشتنش را داشت. همان دریدایی که روزگاری احتمال شکست دکانستراکشن را با ذهن فرمول گریزش محاسبه کرده بود. متنی باز که به هر ذهنی اجازه دست درازی،تعارض و تجاوزی را می دهد که می خواهد ارگاسمهای خود را در ارضای شهوتناک خوانش تجربه کند.
در پایان می توان موزه یهود را جزو معدود آثار معماری دانست که با دیدی واسازی گرا همچنان پس از ساخت و کالبد یافتن، دوباره و از نو قابل واسازی، خوانش و تاویل دیگرباره اند. لیبسکیند ثابت کرده است کالبد و تجسد یافتن نمی تواند پایان راه واسازی در معماری باشد، بلکه همچنان نیز که قبلا نیز گفته شد، می تواند نه تنها آغاز راه بلکه موجد متون و کالبدهای نوین باشد. از این روست که باید گفت این موزه همزمان با فراموش کردن و به یاد آوردن مدام در معرض آگاهی بخشی و آگاهی یابی قرار دارد. لذا به حوزه پایان ناپذیر معناها متصل شده، موردی که امروزه بشر بیش از پیش به آن نیازمند و محتاج است.
نکته مهم دیگر در راستای موفقیت این موزه در حوزه معماری را می توان به رابطه بین اثر و تئوری نسبت داد. لازم به ذکر است که همواره بین اثر هنری و تئوری رابطه ای دو سویه برقرار بوده و هست. همین بس که بسیاری از تفکرات عصر مدرن از آثار هنری بزرگ نشات گرفته اند. میلان کوندرا نویسنده بزرگ چک در کتاب « هنر رمان، میراث گمشده سروانتس» می گوید: « مارکسیسم قبل از اینکه به عنوان تفکری عظیم ظاهر شود در رمان و ادبیات اتفاق افتاد.» یا در مصاحبه ای اینشتین گفته بود نظریه نسبیت را از رمان برادران کارامازوف آموختم. این مسئله در معماری نیز وجود داشته و دارد. گمان نمی رود هیچ معماری حتی پیشرو، تئوریهایش را قبلا روی کاغذ آورده و سپس تک تک به مفاد آن عملکرده باشد. هنر همواره چه خوب، چه بد عرصه آزمونها و خطاهای بشر بوده برای رسیدن به تعالی آگاهی. این سویه را می توان سویه « از هنر به سوی تئوری» نامید. یعنی در واقع به جایی برسیم که آثار موجد تغییرات و دگرگونیهای فکری شوند. اما سویه دیگری نیز وجود دارد که آن را می توان در حوزه «از تئوری به سوی هنر» دسته بندی کرد. تاریخ هنر و تلاش هنری بشر نشان داده که این سویه هیچگاه عمر چندانی نداشته، برای اثبات این ادعا نگاهی به تاریخ ظهور و افول مکاتب مختلف هنری در سر آغار قرن بیستم کافیست.
آیزنمن و چومی را در کارهای اولیه خود، خصوصا در دو اثری که با نظارت فیلسوف ساخته می شد می توان در زمره دار و دسته دوم ( از تئوری به اثر) طبقه بندی کرد. به همین دلیل هنر آنها و آثارشان در این دو اثر تنها و تنها جوابگوی توقعات و انتظاراتی بود که خود آنها از آثارشان داشتند. برعکس این رویه را در کارهای لیبسکیند می توان دید. نگرش اثر به هنر نگرشی است که آخر سر به تولید اثری هنری ای می انجامد که خود مولد دلالتهای بعدی است. ما آزادیم که در خوانش موزه لیبسکیند آن را واسازی تفکر مفهومی مدرن بدانیم یا نه، و همچنان آزادیم که روش و فرآیند طراحی او را فرایندی واسازیگرایانه قلمداد کنیم، چرا که به هیچ پیش زمینه تئوریک و بسته و در عین حال مانیفستی وابسته نیست. موزه یهود متنی خود ارجاع است که برای خوانش و قرائت مجدد آن نیاز به هیچ منبع دیگری غیر از خود موزه و اثر نداریم. اما اعلام شروع یک فاز معماری دکانستراکت از سوی آیزنمن و چومی به ناچار دست منتقد و مخاطب را برای رسیدن به رهیافتهای نوین معنایی می بندد.آن دو به تولید متنی پرداختند که اگر چه با بسیاری از ایده های دکانستراکشن منطبق بود اما همین انطباق از پیش تعین شده از آثار، متنی بدست داد که نتوانست خود ارجاع باشد. ما می بایست و هنوز هم می باید برای تاویل این آثار به گزیده گوییهای معمارانشان و فیلسوفان مولد آنها مراجعه کنیم. بی شک لاویلت و وکسنر مانیفست معماری دکانستراکت هستند اما هر مانیفستی نیز تاریخ انقضایی دارد و این را نیز در نظر داشته باشیم واسازی فرایندی است برای پایان دادن به روشهایی که به تولید تفکراتی با تاریخ مصرف معین منجر شده اند. واسازی هیچ چارچوب از پیش تعین شده ای را بر نمی تابد.
ساختار هر اثر با تولید آن به دنیا می آید، و در معماری این مقوله از همه شاخص تر است خصوصا اینکه در معماری فرصتی برای جبران و اصلاح نیست. ممکن است از خواندن کتابی ناخوشایند خسته شده و آن را به گوشه ای پرت کنیم اما هیچگاه نمی توانیم در ساختمانی که ناخوشایند طراحی شده زندگی نکنیم.
۱٫سبک خراسانی
۲٫سبک رازی
۳٫سبک آذری
۴٫سبک اصفهانی
……………………………………
۱- سبک خراسانی:
با طلوع اسلام ساخت بناهای مذهبی به خصوص مساجد آغاز گردید. سبک خراسانی اولین سبک معماری اسلامی بوده، چون اولین بناها در خراسان ایجاد شده، لذا به سبک خراسانی معروف است. این سبک در قرون اولین (۱ تا ۴ هجری) رایج بوده و تحت تأثیر پلان و نقشه مساجد عربی با ساختمانی ایرانی (پارتی) با فضای ساده (فاقد تزئینات) بنا احداث شدهاند.
پلان مستطیل شکل
فضای شبستانی یا چهل ستونی
ساده و بیپیرایه (فاقد تزئینات)
مصالح اولیه خشت خام و آجر
فاقد پوشش و تزئینات یا گاهاً پوشش کاهگل
استفاده از تک منار منفک با مقطع دایرهای در شمال بنا
قوسهای بیضی، تخممرغی، ناری
در سبک خراسانی پلان و نقشه مساجد عربی و ساختمان بنا ایرانی است.
مسجد جامع فهرج
مسجد تاریخانهی دامغان
مسجد جامع نیریز
مسجد جامع ابرقو
مسجد جامع میید
مسجد جامع اردستان
مسجد جامع اصفهان
ارگ بم در کرمان
رباط ماهی یا چاهه در سرخس
پل – سد امیر در شیراز
مسجد جامع اردبیل
……………………………………………….
۲-سبک رازی:
تغییرات اسلوب معماری روندی تدریجی و آرام دارد، آغاز تغییرات در اسلوب خراسانی و نزدیک شدن آن به سبک رازی از دورهی آل زیار و سامانیان صورت پذیرفته است. سبک رازی دومین سبک معماری پس از اسلام در ایران میباشد. که اوج آن در دورهی سلجوقی بوده است.چون اولین بناها در شهر ری (راز) احداث گردیده، به سبک رازی معروف است. از مهمترین تغییرات این سبک حذف فضای شبستانی و ستونهای آن و احداث ایوان، گنبد با پلان چهار ایوانی میباشد. اصلیترین متنوعترین سبک معماری ایرانی، سبک رازی است. سبک رازی تحت تأثیر سبک پارسی و پارتی قرار دارد.
روند تغییر مساجد شبستانی به ایوانی:
مساجد شبستانی: مانند مسجد جامع فهرج یزد، مسجد تاریخانهی دامغان. مساجد چهار طاقی: مانند مسجد یزد خواست، مسجد جامع اردبیل. مساجد تک ایوانی: مانند مسجد جامع نیریز، مسجد جامع رجبعلی (درخونگاه تهران) مسجد جامع یزد، مسجد جامع سمنان. مساجد دو ایوانی: مسجد جامع زوزن (فریومد خراسان)، مسجد جامع ساوه. مساجد چهار ایوانی: مسجد جامع اصفهان – مسجد امام اصفهان
پلان مستطیل شکل
فضای ایوانی
مصالح اولیه آجر
ساخت ایوان پلان ،ایوان مربع شکل میباشد
استفاده از طاقهای جناقی (تیزه دار)
ساخت گنبد و متعلقات آن (گوشواره و فیلپوش)، گنبدها بر پشت ایوان جنوبی ساخته میشده است.
ساخت زوج مناره بر ایوان جنوبی
استفاده از تزئینات (گچبری، آجرکاری، گرهسازی، کاشی خشتی)
مقبرهی امیر اسماعیل سامانی در بخارا
گنبد سرخ مراغه
مقبرهی امیر ارسلان جاذب در مشهد
برج رسگت در سواد کوه مازندران
برج لاجیم در مازندران
برج اردکان در گرگان
برج مهماندوست در دامغان
برج طغرل در شهر ری
برج علاءالدین تکش در ورامین
برج مقبرههای خرقان در همدان
گنبد قابوس در گرگان
مسجد برسیان در اصفهان
مسجد جامع اردستان
مسجد جامع کبیر قزوین
رباط شرف (کاروانسرای شرف) در سرخس
مسجد جامع گلپایگان
مسجد جامع اصفهان (عتیق اصفهان)
گنبد علویان درهمدان
پل شهرستان در اصفهان
حرم حضرت عبدالعظیم
……………………………………………………
با ورود مغولان (ایلخانی) این شیوه معماری آغاز گردید و تا زمان صفویه ادامه داشته است. چون اولین بناها درتبریز احداث گردید به سبک آذری معروف است. دورهی حکومت غازان خان را آغاز سبک آذری میدانند.
سبک آذری خود به دو شیوه قابل تفکیک میباشد:
الف: شیوهی اول سبک آذری مربوط به دورهی ایلخانی به مرکزیت تبریز با ویژگیهای زیر:
ساخت بناهای سترگ و عظیم
توجه به تناسبات عمودی بنا
ساخت ایوان با پلان مستطیل شکل
تنوع در ایوان سازی
استفاده از تزئیناتی چون گچبری، کاشی زرین فام و کاشی نقش برجسته.
ب: شیوه ی دوم سبک آذری مربوط به دورهی تیموری به مرکزیت سمرقند با ویژگیهای زیر:
ساخت ساقه (گلوگاه) بین فضای گنبد و گنبد خانه.
ایجاد سطوح ناصاف در تمامی بنا.
استفاده از تزئینات کاشی معرق (موزاییک کاری)
دورهی تیموری اوج معماری سبک آذری میباشد.
از بناهای سبک آذری:
شنب غازان
ربع رشیدی
رصدخانهی مراغه
ارگ علیشاه در تبریز
مدرسه و تکیهی امیر چخماق
زندان اسکندر یا مدرسهی ضیاییه در یزد
مسجد جامع ورامین
گنبد سلطانیه یا مقبرهی اولجایتو
جرم امام رضا (ع)
مقبرهی شیخ صفی الدین اردبیلی
مسجد کبود تبریز یا جهانشاه
مدرسهی امامی اصفهانی
مسجد جامع یزد
مسجد گوهرشاد
مجموعهی تاریخی سنگ بست
مقبره ی شاه نعمتالله ولی در ماهان کرمان
مدرسهی غیاثیه خردگرد در خواف
مسجد جامع عتیق شیراز
مقعههارونیه در توس
گور امیر تیمور در سمرقند
مزار شیخ احمد جام در تربت جام
مقبرهی سلطان بخت آغا در اصفهان
مسجد و مدرسهی طلاکاری در سمرقند
مجموعهی آرامگاههای شاه زند در سمرقند
مدرسهی گوهرشاد در هرات
مسجد بیبی خاتون در سمرقند
مدرسهی میر عرب در بخارا
کاروانسرای انجیره در جاده یزد – طبس
کاروانسرای چهار آباد درجادهی نطنز – اصفهان
پل قافلانکوه
منارجنبان
………………………………………………………
به شیوهی معماری دورهی صفویه، سبک اصفهانی اطلاق میشود. چون اولین بنا در شهرهای اصفهان ساخته شده و به سبک اصفهانی معروف است. دورهی حکومت شاه عباس را عصر طلایی سبک اصفهانی میدانند.
ویژگیهای سبک اصفهانی (تزئینیترین سبک معماری ایرانی)
پلان مستطیل شکل و چند ضلعی ساده
پلان ایوانی
مصالح مرغوب و بادوام
در تزئینات بناها از کاشی خشتی، هفترنگ، مقرنس کاری، یزدیبندی، کاربندی یا رسمی بندی استفاده شده است.
بناهای سبک اصفهانی:
کاخ چهلستون در قزوین
کاخ عالیقاپو در قزوین
کاخ صفیآباد در بهشهر مازندران
مسجد هارون ولایت در اصفهان
مسجد علی در اصفهان
مسجد جامع ساوه
میدان نقش جهان
کاخ چهلستون در اصفهان
کاخ هشت بهشت در اصفهان
مدرسهی چهار باغ اصفهان یا مدرسهی مادرشاه
مسجد حکیم اصفهان
تالار اشرف در اصفهان
مجموعهی گنجعلی خان در کرمان
پل الله وردی خان (سی و سه پل)
پل خواجه در اصفهان
پل رودخانهی کوی
باغ فین کاشان
کاروانسرای شبلی در تبریز – میانه
کاروانسرای خان خوره در شیراز – آباده
کاروانسرای امینآباد در شیراز – آباده
کاروانسرای دهبید در شیراز
کاروانسرای زینالدین در یزد – کرمان
کاروانسرای زیزه در کاشان – نطنز
کاروانسرای اقبال در تاکستان – قزوین (دوایوانی)
کاروانسرای دو کوهک در شیراز – قهلیان (دوایوانی)
کاروانسرای تینوش در قم – کاشان (چهار ایوانی)
کاروانسرای سن سان در قم – کاشان (چهار ایوانی)
کاروانسرای جاکرد در کرمان – مشهد (چهار ایوانی)
کاروانسرای ریوادوبستان در نائین – اصفهان (چهار ایوانی)
کاروانسرای کوهپایه در یزد – نائین (چهار ایوانی)
کاروانسرای دیرگچین در تهران – قم
کاروانسرای مهیار در اصفهان (چهار ایوانی)
کاروانسرای شیخ علی خان در اصفهان
کاروانسرای مادرشاه یا هتل عباسی در اصفهان
در صورت استفاده از سقف کاذب کناف نسبت به سقف کاذب سنتی مزایای بسیاری در پی خواهیم داشت، از جمله : ســـــرعـــت، دقـــــت، کیـــــفـــیـــت، انــــعـــطـــــاف قابل ملاحظه طرح همچنین هـــزیــنـــه ها ی کمتر کناف نسبت به سیستم سنتی، عدم جــوش کاری و کاهش هزینه های برق، همچنین سهولت نظــافت واحد ها (به دلیل عدم به کار رفتن ملات)
*مقاومت این سیستم در برابر زلزله : به علت سبکی وانعطاف پذیری بسیار بالا
*ایمنی : بدلیل اتصالات مناسب . در دیوارها و سقف های کاذب کناف معمولا اتصالات به صورت پیچی و مطابق ضوابط و آیین نامه های مدون انجام میشود.
*سرعت اجرای بالا : سیستم کناف در شرایط کاملا طبیعی ، با نیروی معقول نسبت به سیستم سنتی تا ۴برابر سریع تر قابلیت اجرا را دارا میباشد !!
*اجرای راحت : به دلیل طراحی مناسب
*وزن کم و طبعا کاهش هزینه: به دلیل نوع ساختار سیستم (درصورت استفاده از این سیستم در دیوار نسبت به سیستم های متداول امروزی (مانند تری دی پنل) به دلیل کاهش وزن قابل توجه بار مرده،در صورت محاسبه، اسکلت سازه تا ۲۵% سبک تر میگردد که به دلیل این صرفه جویی عملا اجرای دیوار کناف برای سازنده رایگان در می آید !! در صورتی که مهندسین محاسب بارگذاری را بر اساس دیوار کناف انجام دهند تفاوت قابل توجه ابعاد تیر و ستون و سبک شدن اسکلت را خواهند دید.
*افزایش سطح مفید زیر بنا : به دلیل کاهش اشغال فضاتوسط دیوارها و پارتیشن های کناف
*عایق حرارتی مناسب : سیستم کناف در صورت اجرای اصولی به شدت عایق حرارت می باشد.
*عایق صوتی مناسب : فراموش نکنید در اجرای اصولی دیوار کناف کلیه المانهای فلزی با نوار های عایق از زمین و سقف مجزا شده و نیز دیوار کناف حتما باید تا سقف اصلی (نه سقف کاذب) ادامه یابد.
*مقاوم در برابر آتش سوزی (پانلها FR شرکت کناف ایران) مقاوم در برابر حریق
*مقام در برابر رطوبت (پانلهای MR شرکت کناف ایران) مقاوم در برابر آتش
* قابلیت اجرا در کف تمام شده : بر خلاف پارتیشن های سنتی، پارتیشن های کناف پس از کف سازی، حتی بر روی سرامیک و سنگ (بدون تخریب) قابل اجرا می باشند از این رو بهترین گزینه جهت عملیات باز سازی می باشند.
* قابلیت فرم پذیری بالای کناف مخصوصاً در بحث دکوراتیو
*قابلیت تغییر فضاهای قدیمی وتبدیل به کاربریهای جدید با پتانسیل بالا کناف مناسبترین سیستم جهت کارهای باز online casino سازی می باشد
*بازیافت بیش از ۷۵ درصد مصالح مصرفی
*کاهش نخاله های ساختمانی به میزان قابل توجه (نسبت نخاله های ساختمان در سیستم کناف نسبت به سیستم سنتی ۱ به ۵ میباشد!!! که موجب کاهش هزینه های حمل مصالح ، کاهش هزینه ی نظافت و کاهش هزینه های تخلیه نخاله ها از کارگاه میشود ، به میزان کاملا محسوس
*کاهش اکیپ های کارگری در ساختمان به دلیل سهولت و سرعت اجرای سیستم کنافاکیپ های مختلف اجرای دیوار (اعم از دیوارچینی، گچ و خاک ، سفید کاری) به یک اکیپ اجرایی کاهش خواهد یافت! حتی در صورت اجرای سقف کاذب کناف به جای سقف کاذب با میلگرد و رابیتس عملا در اجرای سقف کاذب اکیپ جوش کار ، رابیتس کار و گچ گار سقف را فقط یک تیم انجام خواهد داد.
* عبور راحت تاسیسات از فضای مابین دیوار کناف بدون هیچ گونه تخریب
*دسترسی سریع و مناسب به تاسیسات ساختمانی : دیوارها و سقف کاذب کناف به دلیل اتصال خشک (استفاده از پیچ و عدم استفاده از ملات) به راحتی قابل ترمیم میباشند ، همچنین در دیوار و سقف کاذب کناف در محل های پیش بینی شده دریچه های بازدید قرار می گیرد.
*صرفه جویی کلی در مصالح ساختمانی : چنانچه طراحی استراکچر ساختمان بر اساس سیستم کناف باشد موجب صرفه جویی در مصالح به خصوص فولاد و سیمان وبی نیازی از برخی از مصالح نظیر گچ و آهک و خاک می شود .
*بی نیازی کنافبه جوش کاری : به دلیل بالا بودن مشکلات استفاده از برق شهری جهت جوش کاریکناف جایگزینی مناسب برای روش های پر هزینه سنتی می باشد.
*جنبهای زیست محیطی :کاهش تولید زباله های ساختمانی غیر از صرفه جویی در هزینه دفع زباله هادرسطح ملی از جنبه حفاظت محیط زیست و استفاده بهینه از منابع کافی داری اهمیت است که همه با سیستم ساخت و ساز کناف میسر است.