برای پوشش نمای بیرونی و یا دکوراسیون داخلی ساختمان ها به صورت دیواره ، پارتیشن و سقف کاذب کاربرد فراوانی دارد این ورق ها متشکل از دو لایه ورق آلومینیومی در پوسته های بیرونی و یک لایه از مواد پلی اتیلن و یا مواد نسوز کانی در وسط می باشد . ورق های کامپوزیت با توجه به ضخامت ، نوع آلیاژ آلومینیومی لایه ها ، نوع رنگ بکار رفته در پوسته بیرونی و نوع مواد بکار رفته در لایه میانی تنوع وسیعی را به ورق های مذکور می دهد که هر کدام از انواع آن کیفیت و کاربرد معینی را دارا می باشد از این رو جابه جایی کاربرد آن ها زیان های فاحشی را بوجود می آورد.کامپوزیتها موادی چند جزئی هستند که خواص آنها در مجموع از هرکدام از اجزاء بهتر است.ضمن آنکه اجزای مختلف، کارایی یکدیگر را بهبود میبخشند. اگرچه کامپوزیتهای طبیعی، فلزی و سرامیکی نیز در این بحث میگنجند، ولی در اینجا ما تنها به کامپوزیتهای پلیمری میپردازیم.
نمای کامپوزیت
نمای کامپوزیت
کامپوزیت (ماده مرکب یا چندسازه) بصورت زیر تعریف میشود:
- در مهندسی مواد این اصطلاح معمولاً به موادی گفته میشود که از یک فاز زمینه (ماتریس) و یک تقویت کننده (پرکننده) تشکیل شده باشند.
- تعریف انجمن متالورژی آمریکا: به ترکیب ماکروسکوپی دو یا چند مادهٔ مجزا که سطح مشترک مشخصی بین آنها وجود داشته باشد، کامپوزیت گفته میشود
کامپوزیت از دو قسمت اصلی ماتریس و تقویت کننده تشکیل شدهاست. ماتریس با احاطه کردن تقویت کننده آن را در محل نسبی خودش نگه میدارد. تقویت کننده موجب بهبود خواص مکانیکی ساختار میگردد. به طور کلی تقویت کننده میتواند به صورت فیبرهای کوتاه و یا بلند و پیوسته باشد
دستهبندی کامپوزیتها از دیدگاه زیستی
- کامپوزیتهای طبیعی. مانند استخوان، ماهیچه، چوب و …
- کامپوزیتهای مصنوعی(مهندسی)
دستهبندی کامپوزیتهای مهندسی از لحاظ فاز زمینه
- CMC کامپوزیتهای با زمینهٔ سرامیکی
- PMC کامپوزیتهای با زمینهٔ پلیمری
- MMC کامپوزیتهای با زمینهٔ فلزی
دستهبندی کامپوزیتها از لحاظ نوع تقویت کننده
- FRC کامپوزیتهای تقویت شده با فیبر
- PRC کامپوزیتهای تقویت شده توسط ذرات
کامپوزیتهای سبز(کامپوزیتهای زیستتجزیهپذیر)
در اینگونه کامپوزیتها، فاز زمینه و تقویت کننده، از موادی که در طبیعت تجزیه میشوند، ساخته میشوند. در کامپوزیتهای سبز، معمولاً فاز زمینه از پلیمرهای سنتزی قابل جذب بیولوژیکی و تقویت کنندهها از فیبرهای گیاهی ساخته میشوند.
مزایای مواد کامپوزیتی
مهمترین مزیت مواد کامپوزیتی آن است که با توجه به نیازها، میتوان خواص آنها را کنترل کرد. به طور کلی مواد کامپوزیتی دارای مزایای زیر هستند:
- مقاومت مکانیکی نسبت به وزن بالا
- مقاومت در برابر خوردگی بالا
- خصوصیات خستگی عالی نسبت به فلزات
- خواص عایق حرارتی خوب
- به دلیل صلبیت بیشتر، تحت یک بارگذاری معین، خیز کمتری(بعضا دهها برابر کمتر) نسبت به فلزات دارند.
کاربردها
فایبرگلاس یکی از پرکاربردترین کامپوزیتهاست. فایبرگلاس یک کامپوزیت با زمینهٔ پلیمری است که توسط فیبرهای شیشه تقویت شدهاست. در ساخت بدنه جنگندههای رادارگریز از کامپوزیتهااستفاده میشود. همچنین در ساخت قطعات هواپیما و پرهٔ نیروگاه بادی و پرهٔ هلیکوپتر از کامپوزیتها استفاده می شود. بطور کلی مواد کامپوزیتی(مواد مرکب) به دلیل داشتن جرم بسیار کم و مقاومت بالا نسبت به فلزات، در صنعت هوا و فضا کاربرد وسیعی دارند.
سختی کامپوزیتهای تک جهته
سختی کامپوزیتهای تک جهته مانند دیگر مواد سازهای میتواند توسط روابط مناسب و صحیح تعیین شود. ضرایب یا ثوابت این روابط ، میتواند در یک دستگاه ثوابت مهندسی یا کامپلیانس یا مدولهای جزئی جمع آوری شود. مقادیر هر یک از دستگاهها میتواند مستقیماً توسط ترمهای مقادیر دیگر دستگاهها تعریف شود. سختی کامپوزیتهای تک جهته توسط همان روابط تنش-کرنش که در مواد سنتی مهندسی موجود است ، محاسبه میشود. جز آنکه تنها تعداد ثوابت مستقل در کامپوزیتها چهار عدد است.
سه مرحله از تنش روی کامپوزیتها وجود دارد :
- میکرومکانیکال یا تنش منطقه ایکه همان محاسبه بر اساس تفاوتهای موجود میان فازهای پیوسته الیاف، ماتریس و در برخی از موارد فصل مشترک تقویت کننده و ماتریس حبابهای هواست.
- تنش لایهای که محاسبه بر اساس همگن انگاشتن هر لایه مجزا یا گروهی از لایه هاست. به این ترتیب که الیاف و ماتریس طوری آمیختهاند که دیگر فاز مجزایی وجود ندارد.
- برآیند تنش یک لامینیت N یا برآیند ممان یک لامینیت M عبارتست از متوسط تنش لایهها در ضخامت آن لامینیت.
به هنگام کار کردن با کامپوزیتها باید به علائم توجه تام شود. چراکه اختلاف بین مقاومتهای فشاری و کششی ممکن است چند صد در صد باشد. به علاوه اختلاف بیشتری میان مقاومتهای برشی منفی و مثبت وجود دارد. علی رغم مواد سنتی که علائم در آنها از اهمیت کمی برخوردار است، در کامپوزیتها اشتباه در علائم، نتایج وخیمی دربر خواهد داشت.
سه دستگاه از ثوابت مواد وجود دارد که هر یک به تنهایی میتواند بطور کامل سختی کامپوزیتهای تک جهته روی محوری را روشن کنند. ویژگی این دستگاهها عبارتند از :
- مدولها جهت بدست آوردن تنش از کرنش بکار برده شدهاست. این اساسی ترین دستگاهی است که برای سختی لامینیتهای چند جهته مورد نیاز است.
- کامپلیانسها جهت محاسبه کرنش از روی تنش بکار میرود. این دستگاهی است که جهت محاسبه ثوابت مهندسی مورد نیاز است. این دستگاه جهت بدست آوردن سختی لامینیتهای چند جهته مورد نیاز نمیباشد.
- ثوابت مهندسی از آثار مواد سنتی است. و طراحان سنتی در کار کردن با ثوابت مهندسی احساس راحتی بیشتری میکنند. میتوان از یک دستگاه ثوابت ، دستگاه دیگری را یافت. و همه در عین حال معادل یکدیگرند. یک رابطه مستقیم میان مدولها و کامپلیانسهای جزئی وجود دارد. و هر یکی برگردان دیگری است.
کامپلیانسهای کوپل و مدولهای کوپل با هم برابرند. به عبارت دیگر از دیدگاه اصطلاح جبر ماتریس، کامپلیانس و مدول قرینه است.
نمای کامپوزیت
کامپوزیت چیست؟
برای پوشش نمای بیرونی و یا دکوراسیون داخلی ساختمان ها به صورت دیواره ، پارتیشن و سقف کاذب کاربرد فراوانی دارد این ورق ها متشکل از دو لایه ورق آلومینیومی در پوسته های بیرونی و یک لایه از مواد پلی اتیلن و یا مواد نسوز کانی در وسط می باشد . ورق های کامپوزیت با توجه به ضخامت ، نوع آلیاژ آلومینیومی لایه ها ، نوع رنگ بکار رفته در پوسته بیرونی و نوع مواد بکار رفته در لایه میانی تنوع وسیعی را به ورق های مذکور می دهد که هر کدام از انواع آن کیفیت و کاربرد معینی را دارا می باشد از این رو جابه جایی کاربرد آن ها زیان های فاحشی را بوجود می آورد.کامپوزیتها موادی چند جزئی هستند که خواص آنها در مجموع از هرکدام از اجزاء بهتر است.ضمن آنکه اجزای مختلف، کارایی یکدیگر را بهبود میبخشند. اگرچه کامپوزیتهای طبیعی، فلزی و سرامیکی نیز در این بحث میگنجند، ولی در اینجا ما تنها به کامپوزیتهای پلیمری میپردازیم.
نمای کامپوزیت
نمای کامپوزیت
در کامپوزیتهای پلیمری حداقل دو جزء مشاهده میشود:
۱٫ فاز تقویت کننده که درون ماتریس پخش شده است.
۲٫ فاز ماتریس که فاز دیگر را در بر میگیرد و یک پلیمر گرماسخت یا گرمانرم میباشد که گاهی قبل از سخت شدن آنرا رزین مینامند.
تقسیم بندیهای مختلفی در مورد کامپوزیتها انجام گرفته است که در اینجا یکی از آنها را آوردهایم: خواص کامپوزیتها به عوامل مختلفی از قبیل نوع مواد تشکیل دهنده و ترکیب درصد آنها، شکل و آرایش تقویت کننده و اتصال دو جزء به یکدیگر بستگی دارد. از نظر فنی، کامپوزیتهای لیفی، مهمترین نوع کامپوزیتها می باشند که خود به دو دسته الیاف کوتاه و بلند تقسیم میشوند. الیاف میبایست استحکام کششی بسیار بالایی داشته، خواص لیف آن (در قطر کم) از خواص توده ماده بالاتر باشد. در واقع قسمت اعظم نیرو توسط الیاف تحمل میشود و ماتریس پلیمری در واقع ضمن حفاظت الیاف از صدمات فیزیکی و شیمیایی، کار انتقال نیرو به الیاف را انجام میدهد. ضمناَ ماتریس الیاف را به مانند یک چسب کنار هم نگه میدارد و البته گسترش ترک را محدود میکند. مدول ماتریس پلیمری باید از الیاف پایینتر باشد و اتصال قوی بین الیاف و ماتریس بوجود بیاورد. خواص کامپوزیت بستگی زیادی به خواص الیاف و پلیمر و نیز جهت و طول الیاف و کیفیت اتصال رزین و الیاف دارد. اگر الیاف از یک حدی که طول بحرانی نامیده میشود، کوتاهتر باشند، نمیتوانند حداکثر نقش تقویت کنندگی خود را ایفا نمایند. الیافی که در صنعت کامپوزیت استفاده میشوند به دو دسته تقسیم میشوند: الف)الیاف مصنوعی ب)الیاف طبیعی کارایی کامپوزیتهای پلیمری مهندسی توسط خواص اجزاء آنها تعیین میشود. اغلب آنها دارای الیاف با مدول بالا هستند که در ماتریسهای پلیمری قرار داده شدهاند و فصل مشترک خوبی نیز بین این دو جزء وجود دارد. ماتریس پلیمری دومین جزء عمده کامپوزیتهای پلیمری است. این بخش عملکردهای بسیار مهمی در کامپوزیت دارد. اول اینکه به عنوان یک بایندر یا چسب الیاف تقویت کننده را نگه میدارد. دوم، ماتریس تحت بار اعمالی تغییر شکل میدهد و تنش را به الیاف محکم و سفت منتقل میکند. سوم، رفتار پلاستیک ماتریس پلیمری، انرژی را جذب کرده، موجب کاهش تمرکز تنش میشود که در نتیجه، رفتار چقرمگی در شکست را بهبود میبخشد. تقویت کنندهها معمولا شکننده هستند و رفتار پلاستیک ماتریس میتواند موجب تغییر مسیر ترکهای موازی با الیاف شود و موجب جلوگیری از شکست الیاف واقع در یک صفحه شود. بحث در مورد مصادیق ماتریسهای پلیمری مورد استفاده درکامپوزیتها به معنای بحث در مورد تمام پلاستیکهای تجاری موجود میباشد. در تئوری تمام گرماسختها و گرمانرمها میتوانند به عنوان ماتریس پلیمری استفاده شوند. در عمل، گروههای مشخصی از پلیمرها به لحاظ فنی و اقتصادی دارای اهمیت هستند. در میان پلیمرهای گرماسخت پلیاستر غیر اشباع، وینیل استر، فنل فرمآلدهید(فنولیک) اپوکسی و رزینهای پلی ایمید بیشترین کاربرد را دارند. در مورد گرمانرمها، اگرچه گرمانرمهای متعددی استفاده میشوند، PEEK ، پلی پروپیلن و نایلون بیشترین زمینه و اهمیت را دارا هستند. همچنین به دلیل اهمیت زیست محیطی، دراین بخش به رزینهای دارای منشا طبیعی و تجدیدپذیر نیز، پرداخته شده است. از الیاف متداول در کامپوزیتها میتوان به شیشه، کربن و آرامید اشاره نمود. در میان رزینها نیز، پلی استر، وینیل استر، اپوکسی و فنولیک از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. در بخشهای بعدی، رزینها و الیاف و روشهای شکل دهی کامپوزیتها را مورد بحث قرار دادهایم.