اهمیت معماری داخلی در طراحی بیمارستان ها

The Primacy of Interior Architecture in Hospitals

“این مقاله برگزیده بخش هایی از یک تحقیق کما بیش گسترده ای است که حضور معمار داخلی را در تیم طراحی پروژه های بیمارستانی ضروری دانسته و نتیجه این همکاری را ارائه یک کار برتر میداند.”

روند همکاری معمار داخلی در طراحی بیمارستان
برنامه فیزیکی
طراحی بیمارستان با توجه به اوضاع اقلیمی و نیاز های بهداشتی و منطقه ای تا حدودی متفاوت است ولی استاندارد های ثابتی وجود دارد که منشاء اقتصادی و عملکردی دارند و روابط فضاها تحت یک نظام کلی در بیمارستان قرارمیگیرند. یک طرح خوب باید بهترین شکل تقسیم بندی و سازماندهی را داشته باشد.

ThePrimacyofInteriorArchite

قبل از شروع طراحی باید یک برنامه معماری وعملکردی داشت که در آن فضاها و مساحت های آنها مشخص شده است.در برنامه های کاملتر مشخصات تجهیزات داخل و میزان دما و فشار هوا و روشنایی وجنس مصالح وغیره نیز ذکر شده است.
معمار داخل میتواند ثحقیقات لازم را انجام دهد و در این مرحله در شرح معیارهای خاص هر فضا وتهیه چیدمان داخل آنها با ابعاد واندازه های دقیق همکاری کند.

پلان شماتیک

564556

طراحی پلان شماتیک با توجه به برنامه فیزیکی شروع می شود. معمولا برای هر بخش یک بلوک در نظر گرفته می شود و اشکال مختلف ترکیب آنها بررسی می شوند.
ترکیب بخشهای مختلف پرستاری از جنبه های مدیریتی واقتصادی (اقتصاد سرویس دهی پزشکی) بسیار اهمیت دارد. در تمام مسیرهای افقی و عمودی یک عملکرد منطقی چه از نظر بهداشتی وچه از نظر سرویس دهی پزشکی و تدارکاتی وپرسنلی باید وجود داشته باشد، مانند تمایز مسیرها (کثیف وتمیز)، مسیر بیمار سرپایی ،بستری و ملاقات کنندگان بیمار اورژانس وغیره.

پلان مقدماتی
پس ازمطالعه کلی وآنالیز پلان های شماتیک، روی یک پلان معین کار ادامه می یابد. پلان مقدماتی، بسط وگسترش پلان شماتیک خواهد بود که با مقیاس ترسیم می شود. تهیه پلان مقدماتی کار مشترک تیم خواهد بود. یک معمار داخلی با توجه به تمام آنچه گفته شد و با توجه به اطلاعات و تحقیق هایی که در شروع کارش انجام داده، لی آت هایی را برای قسمت های مختلف پیشنهاد می کند. با انتخاب و ترکیب مناسب آنها، طرح مقدماتی شکل می گیرد. ممکن است که درارتباطات کلی پلان های شماتیک هم نظراتی داشته باشد. گاه ممکن است جزئیات داخلی در ارتباط با سازه بنا قرار گیرند. که هماهنگی آن یک کار برتر است. در چنین روشی، جزء به جزء فضا درک می شود وهنگامی که کلیه فعالیت های درون آنها کاملاً روشن باشد، طراحی با خلاقیت بیشتری صورت می گیرد.

6416241

پلان مقدماتی تجهیزات ثابت را نشان می دهد. این خیلی مهم است که بدانیم تجهیزات متحرک در درون اتاق ها جای می گیرد و با ابعاد فضاها مطابقت می کند یا نه. آگاهی ازتجهیزات وعملکردهای داخل بیمارستان و فعالیت هایی که داخل فضاها انجام می گیرد، به معمار داخلی امکان می دهد که شکل جدید فضاهای درون بخش ها را طراحی کند. تمام قسمت های طراحی شده جزء به جزء ترسیم می شوند که در این ترسیمات نیز معمار داخلی با آگاهی از تجهیزات و عملکردهای داخل بیمارستان ،با آرشیتکت همراهی می کند. سپس، مشاوران و مدیران و کمیته ساختمانی لی آت ها را مرور می کنند.
به گفته فرانک لویدرایت: ” پلان خوب هم آغاز است و هم پایان. پلان، پیش بینی علمی و هنری کار است. چون همه پلانهای خوب ارگانیک اند واین پلان، ریتم ها، حجم ها و اجزاء یک دکوراسیون خوب را هم در خود خواهد داشت .”
“با توجه به افزایش روز افزون کاربرد دستگاههای پزشکی در مراحل مختلف درمان، همکاری مهندس پزشکی باآگاهی که از تجهیزات و فعالیت هایی که داخل فضاها انجام می گیرددارد بسیار مفید میباشد.”


تاثیر فضاهای داخلی بر شکل معماری بیمارستان

ارتباطات درون بخش ها، ایجاد بهترین و کوتاه ترین رابطه مرکزپرستاری با اطاقهای بستری، تعداد تخت های تحت مراقبت، چگونگی آرایش اتاقها گرد آن وطریقه نورگیری، شکل بخش های بستری را تعیین می کنند. ترکیب چند بخش کنارهم و سپس با روی هم قرارگیری آنها، شکل هندسی برج بستری بوجود می آید. در بیشتر بیمارستان های ساخته شده با استانداردهای تجربه شده وبازدهی خوب، شکل هایی مشابه حروف الفبا حاصل شده که منعکس کننده ارتباطات بخش هاست. به طورمثال فرم های H,T,Y,X نمایانگرراهروهای ارتباطی بخش ها هستند که به شکل برج در طبقات تکرار شده اند. البته دراین فرم ها، بخش ها به شکل راهرویی مستقیم طراحی شده اند و مسائل اقتصادی و عملکردی در این فرم ها بررسی شده اند.
هرگونه نواندیشی دراین ارتباط، مانند شکل آرایش تختها گرد ایستگاه پرستاری که طریقه مراقبت بیماران رابهتر کند یا سیستم های جدید کنترل بیماران که ممکن است با پیشرفت های پزشکی علمی توسط کامپیوتر انجام شود و درشکل درونی بخش تاثیربگذارد، در نهایت فرم خارجی بیمارستان را متاثر خواهد کرد.
بیمارستان ها، معمولاً راهروهایی با اطاق های کوچک منشعب شده ازآنها هستند. توجه به دید بیمارعاملی تعیین کننده در ارتباطات درونی فضاهای بیمارستان به حساب می آید. برای رهایی از یکنواختی چنین منظره ای می توان راهروها را به شکل فضاهای دلپذیرتری طراحی کرد که در محل های پرستاری تبدیل به مکان های بی تکلف بشوند. البته ازبین بردن راهروها در بخش ها کارساده ای نیست. دید مستقیم برای پرستار بسیار بهتر است و هم چنین امکان گسترش آینده، دلیل منطقی برای وجود راهروهاست. لازمه ایجاد اشکال دیگر بخش ها توجه به این دو نکته است.

642564512645

نقش معمار داخلی در تیم طراحی بیمارستان
کاری که یک معمار داخلی می تواند در تیم طراحی بیمارستان بکند بسیار بنیادی است وممکن است به دلیل توجهات خاصی که به فضاهای داخلی می کند در طرح ریزی کلی تاثیر گذارباشد. البته درروش کارتیمی وگروهی حجم کاربسیار افزایش پیدا می کند اما کیفیت کار بالاتر است.
امروزه توجه بیشتری به تاثیر حیاتی فضاهای اطراف معطوف گشته، به خصوص در زمینه بیمارستان بشدت این نیازبه ملاطفت احساس می شود. همچنین ایجاد رابطه فرهنگی، تخفیف ترس، ایجاد صمیمیت و شادی بخش بودن محیط ضروری به نظر می رسد. یک طراح حتی در مورد پیچیدگی های روانی و احساسی حفظ سلامت تحقیق می کند تا بتواند محیطی کاملاً آرام و با توجه به نیازهای استفاده کنندگانش را خلق کند. درهنگامی که بیماربرای مبارزه با بیماری آماده می شود، محدود شدن اجباری، احساس بی پناهی، نگرانی در مورد مخارج پزشکی و نتیجه تشخیص بیماری و جراحی او را تحت فشار قرارمی دهد، فضاهای جالب برای نشستن های گروهی و بدون تشریفات و غیررسمی و صحبت با دیگران و همدردی می تواند آنها را تقلیل دهد.

اثرات نور و رنگ در بهبودی بیماران
مسئله ای که بدان بی توجهی می شود، معنای بیولوژیکی نور و تاثیر نورآفتاب درامر بهبودی است. همچنین در بستری های طولانی در بیمارستان ها وجود نورهای خاصی ضروری است تا وظایف متابولیکی و گردش خون به درستی انجام پذیرد. کسانی که این گونه محیط ها را طراحی می کنند، باید از اثرات بیولوژیکی نوراطلاع داشته باشند. نمایش ناگهانی نورسبب تحریک غدد فوق کلیوی می شود. ممکن است در این موارد از گردش روز و شب الهام گرفته و مشابه نور طبیعی را ایجاد کرد. همچنین نورهای متصل به سقف و تیرهای مشبک و جنس وجزئیات آنها بررسی شوند. جاسازی وسایل گرمایی و سرمایی و مشخصات ضربه گیر در دیوارها و جعبه های نگهدارنده مخصوص دستگاه های مختلف پزشکی و اتصالات مخصوص، همه از جزئیات داخلی هستند که رابطه تنگاتنگی با طرح معماری و حتی گاه استراکچربنا دارند. برای کم کردن سر و صداهای اضافی در محیط بیمارستان و سیستم های تهویه و غیره باید از قبل با مشاوره معمار داخلی تدابیری انجام گیرد. بنابراین می بینیم که آگاهی ازاثرات فضا، نور و رنگ در حیات اجتماعی سلامت برای هر طراحی مهم است. این تاثیرات ممکن است سلامت را تقویت کند و ممکن است سبب افسردگی، بیهودگی و خواب آلودگی گردد. معماران داخلی می توانند با استفاده از این آگاهی ها بهبودی را افزایش دهند و دسترسی به آرامش درونی را سهل تر کنند.
کارهای هنری روی دیوارها برای تنظیم سیستم عصبی جهت انجام وظیفه مطلوبند. تاثیر رنگ های گرم و سرد و روشنایی مباحث وسیعی هستند. مثلاً کنتراست زیاد سبب سردرد و فشار چشم می شود. افزایش هوشیاری یا گیجی و حواس پرتی، احساس گذرزمان، ایجاد رابطه فرهنگی، غم افزایی یا شادی بخش بودن نتایج یک طراحی داخلی هستند. اطلاع از تئوری های جدید رنگ و رابطه شان با شکل معماری مسئله قابل توجهی است. رنگ و اثرات آن در محیط پزشکی یک بخش مهم از مطالعه تحقیقی معمار داخلی است.

ThePrimacyofInteriorArchite

طراحی داخلی
طرح های معماری داخلی و انتظامی که طراح به فضا می دهد بسیار بنیانی است و با آنچه در استانداردها نوشته شده ممکن است متفاوت باشد. ممکن است بهتر باشد اتاق ها به گونه ای طراحی گردند که بیماران دید بهتری نسبت به خارج و همچنین ارتباط بهتری با پرستاران و یا همراهان داشته باشند. ممکن است دراتاق های روز، جایی که بیماران سیار گرد می آیند امکان بهره مندی از نور طبیعی، آفتاب، درخت وآسمان را ایجاد کرد( مانند یک حیاط محصور) که ارجح است قابل کنترل ازایستگاه پرستاری باشد.
کارهای هنری روی دیوارها و کف ها تکمیل کننده طراحی هستند. مبلمان داخل بهتر است کمترین سطح تماس را با کف سالن یا راهرو داشته باشد. نوع پوشش های کف ودیوارمی تواند رعایت بهداشت را آسان تر کند. برای صندلی های انتظار طرح هایی را می توان ارائه داد که کار شستشوی روزانه را آسان تر کند که ممکن است نیاز به پیش بینی هایی در اجرا باشد. جنس کف ها در اتاق های مختلف و اتاق های عمل توصیه های خاصی را می طلبد.
برای ایجاد شرایط مطلوب دربیمارستان باید ازهمه دانسته های مختلف سود برد، مخصوصاً هنگامی که روح پژمرده انسان بیشترین نیاز را بدان دارد.

● نمای ساختمان خالق نمای شهری است
نمای شهری از مجموعه نماهای مشرف به فضای عمومی به‌دست می آید. این نماها از جهتی همگن و از جهتی ناهمگن هستند. می‌توانند همگن باشند چون با استفاده از زبانی مشترک روی بدنه اجزا شهر اجرا می شوند و اما از آنجا که هر کدام از این فضاها به کمک این زبان، مقاصد و نیازهای خود را بیان می‌کند، ناهمگن هستند. در شهرهای ما زبان مشترکی بین نماها وجود ندارد. نه فرهنگ مشترکی برای بیان دارند، نه مصالح یکسانی به‌کار گرفته اند و نه سبک مشخصی را دنبال می‌کنند.
در واقع هر یک از نماها در شهر نشانه وضعیت اقتصادی و اجتماعی سازنده و نحوه تفکر و نگرش او به مسایل مختلف است.
نمای شهری در واقع ترکیبی از اجزا متفاوت است که بر اساس اتفاقاتی که در خیابان‌ها ومعابر می‌افتد شکل می گیرد.
این اجزا در صورت رعایت مسایلی که پیش از این نیز به آن پرداخته شد می‌توانند با یکدیگر نقاط اشتراک جالبی داشته باشند که نمی توان وجود آنها را نفی کرد.

shian-2_400

 

بررسی آماری نشان دهنده این موضوع است که در هر سال ۵۰ میلیون نفر به جمعیت شهر نشین کشورهای در حال توسعه اضافه می‌شود. در ایران نیز شهر نشینی طی دهه‌های گذشته با شتاب فزاینده ای گسترش یافته و همچنان این روند ادامه دارد.
رشد سریع جمعیت و گرایش مردم به شهر نشینی، تقاضای فزاینده‌ای را برای تهیه مسکن به دنبال داشته که این موضوع در پی خود مشکلات عدیده ای در زمینه توسعه شهری بوجود آورده است. ناتوانی در پاسخگویی مطلوب و مناسب به این مساله، وضعیت نا مطلوبی را به صورت بی مسکنی، بد مسکنی و تنگ مسکنی برای بسیاری از اقشار جامعه به همراه آورده است.
مسکن به عنوان یکی از نیازهای نخستین بشر، ابتدایی ترین سوالی بوده که انسان سعی در یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن بوده است، اما همیشه در برنامه ریزی‌های ملی به مسکن نه به عنوان محلی برای آسایش ساکنان در ابعاد عینی و ذهنی، بلکه به عنوان یک مشکل اقتصادی و فقط از این بعد بر خورد شده است.
سازندگان و تولیدکنندگان مسکن آزاد به‌دلیل اینکه به‌دنبال فروش سریع و بازگشت سرمایه خود هستند، سعی در هر چه بیشتر مطرح کردن خود در محله مسکونی و نمایشی متمایز از بنای خود دارند و به همین دلیل یکی از دلایل عمده ناهماهنگی نمای ساختمان‌ها در سطح شهر هستند.
در رابطه با مسکن تعاونی شرایط بدتری وجود دارد. به دلیل وضعیت مالی ضعیف سازندگان و اینکه ساکنان و مالکان به‌دنبال فروش ساختمان نیستند، بدون انجام عملیات پایانی نظیر نماسازی مورد استفاده قرار می گیرند و یا با کمترین هزینه و بدون طراحی نما، حجم و کالبد ساختمان رها می‌شود. البته در سال‌های اخیر در شهر تهران هیچ ساختمانی بدون نماسازی نبوده است، لیکن این مساله در شهرستان‌ها همچنان انجام می‌شود.

● چگونه به موضوع نما در معماری بیندیشیم؟
نما در لغت نامه دهخدا به معنای صورت ظاهری هر چیزی، آنچه که در معرض دید و برابر
چشم است، آنچه از بیرون سوی دیده می شود، منظره خارجی بنا و عمارت،‌ قسمت خارجی ساختمان و نماسازی، فن روسازی ساختمان و ساختن نمای عمارت است.
در سال‌های اخیر پس از مطرح شدن دوباره اهمیت فضاهای عمومی و ارزش زندگی شهری، نما اهمیت دوباره ای یافته است. نما در عمل درون ساختمان را از بیرون و فضای خصوصی را از فضای عمومی جدا می کند. نما حاکی از موقعیت فرهنگی سازندگان ساختمان است و نشانگر میزان نظم طرح ساختمان، امکانات و ذوق تزیین و خانه آرایی طراح و مالک است. یک نما به مثابه معرفی وضعیت ساکنان ساختمان در بین عموم است. نما در واقع صورت ساختمان و بهترین بیان حالتی است که فرد طراح یا مالک از خود در برابر بیرون دارد. نماهای داخل ساختمان بیشتر جنبه خصوصی دارند، لیکن نماهایی که به سمت کوچه و بافت شهر باز می‌شوند، جنبه عمومی تر دارند.
بنابراین وجوه پشت و جلوی ساختمان از یک طرف دارای نمود اجتماعی و از طرف دیگر نمود مشخص ساکنان خود است بنابراین نمای هر ساختمان باید هم با فضای عمومی همبستگی داشته باشد و هم بتواند حجم داخلی ساختمان را بیان نماید.
نمای هر ساختمان موثر در مجموعه شهری است که در آن حضور دارد و این تاثیر را در بدنه خیابان‌ها یا میدان‌ها که در آن قرار گرفته است می گذارد. اگر به نمای ساختمان واحدی، بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانها فکر شود، همگونی نمای شهری در کلیت از بین می‌رود.
تناقض بین جنبه شهری و بیان فردی نما در صورتی می‌تواند از بین رود که ساختمان جزیی از شهر در نظر گرفته شود و ارتباطات آن با محیط اطراف چند جانبه باشد. نمای رو به کوچه و خیابان باید تابع عوامل همبستگی بین نماهای اطراف باشد. اما در عین حال بر اساس ترکیبی از اجزا مختلف بر حسب عملکرد، ابعاد و مصالحشان شخصیت خاص خود را دارد.
نما در واقع یک سطح صاف و تخت نیست بلکه آن سطح انتقالی بین فضای داخل و خارج است که با عقب نشستگی و پیش آمدگی، تراس و غیره با فضای داخل مسکن ارتباط پیدا می‌کند.
برای اینکه نمای ساختمان حریم خصوصی ساکنان خود را حفظ کند باید نسبت به خیابان بسته‌تر و محفوظتر باشد.
نمای ساختمان باید به‌دنبال خلق یک کلیت هماهنگ به‌وسیله تناسب خوب پنجره ها، بازشوهای در، سایبان و محدوده سقف‌ها،‌ سازه عمودی و افقی، مصالح، رنگ، عناصر تزیینی و… باشد. پنجره‌ها همواره با دیگر عناصر دیوار، ‌سطوح باز و بسته، تیره وروشن، صاف و ناهموار را بوجود می آورند. به علت تکرار دوره ای پنجره ها، در ساختمان‌های چند طبقه، نظم کاملی به چشم می‌خورد. اما گاه به‌علت افزایش نور در طبقات بالاتر کاهش داده می‌شود و این نظم آهنگ خود را از دست می‌دهد.
جداسازی عناصر افقی و عمودی تاثیر کلی در نما دارد. تناسبات عناصر ساختمان لازم است با کل ابعاد ساختمان مطابقت داشته باشد. برای مثال در ساختمان‌های کوتاه عریض، ابعاد عرضی غالب خواهد بود. در ساختمان‌های بلند عناصر باریک برتری خود رانشان می‌دهند. در و پنجره و نعل درگاه‌ها تاثیر خاصی در نما می‌گذارند. ناودان‌ها، سایه بانها، پیش آمدگی‌های سقف و بالکن‌ها ایجاد سایه های خاصی بر روی نما می‌کنند.
تفاوت سطح ها باید در نما مشخص باشد. برای مثال بین طبقه همکف، سایر طبقات و طبقه انتهایی باید یک تفاوت اساسی وجود داشته باشد. ترکیب کلی نما در واقع نظم در این تفاوت‌ها است.
عناصر اصلی نما مثل پنجره، در، سطوح و محدوده پایانی سقف و غیره در شکل، رنگ، و مصالحشان با یکدیگر اختلاف دارند. این عناصر معناهای متفاوتی دارند. مثلا نمی‌توان بالا و پایین پنجره و در را با هم هم‌ردیف کرد. اگر ارتفاع این بازشوها یکسان نباشد می توان از ضرایب مشترک و یا رنگهای یکسان استفاده نمود. نسبت‌های هندسی نقش تعیین کننده ای در هماهنگ سازی ظاهر نما دارند. می‌توان پنجره ها را در گروه‌های کوچکتر ترکیب شده که شکل مشخصی را ایجاد می‌کنند دسته بندی کرد. نماها می توانند از نظر مصالح نیز با یکدیگر متفاوت باشند.
مصالح نما در رنگ، شکل، زبری و خشنی نما تاثیر می گذارد. مصالح بومی نشان می‌دهد که نما مربوط به چه منطقه ای است.
ترکیب پنجره ها، ایوان‌ها، درها و به‌طور کلی بازشوها، همچنین بافت و جنس نما و کمپوزسیون آن در هر عصر متفاوت است و در عین حال در یک تداوم شهری تغییر می‌کند. طراح می‌تواند نما را به عالیترین حد ترکیب معماری برساند و یا آنرا تا حد یک سطح بدون طراحی و فکر رها کند.
در اعصار مختلف بازشوها به شکل مشابهی در سطح نما قرار می‌گیرند و تنوع در قرار گیری آنها تابع عوامل داخلی چون بزرگی ساختمان، عریض بودن آن و یا عوامل اقلیمی چون جهت قرارگیری و محل قرارگیری است. در پهنای دیوار نما تعبیه پنجره دو جداره، آفتاب‌شکن، سایبان و … نقش تنظیم کننده شرایط آب و هوایی فضاهای داخلی را خواهد داشت.
در دیوارهای باریک معاصر این عمل با جلو و عقب آمدن ساختمان انجام می‌شود. یکی از عوامل ضروری درهویت نما تعیین محدوده نما است. نمایی می تواند در طرح خود موفق باشد که به این سوال‌ها پاسخ گوید. محدوده عمودی جانبی ساختمان کجاست؟ خط پایانی افقی ساختمانی چگونه است و مرز ساختمان در آسمان به چه شکل است؟ انتهای ساختمان چگونه به پایان می‌رسد؟ گوشه‌های ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه ای دارد ارتباط نمای ساختمان فعلی با نمای همسایه چگونه به پایان می رسد؟ گوشه های ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه دارد ارتباط نمای همسایه چگونه است و اگر در فضا قطع می شود این ارتباط چگونه است.
محدوده های افقی ساختمان عبارتند از نقطه اتصال به آسمان ( محدوده پایانی ساختمان) نقطه اتصال به زمین (محل نشستن ساختمان بر زمین) و پوشش ساختمان مثل بام و شیروانی. محدوده پایانی ساختمان باید معنای اتمام ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان باید مفهوم نشستن ساختمان بر زمین را برساند. طبقه همکف باید در محدوده قد افراد کشش لازم را بر عابر پیاده و بیننده ایجاد کند.
کنج یا گوشه نما در واقع محل برخورد دو نمای عمود بر هم است. کنج می‌تواند حالت عمود ۹۰ درجه، نیم دایره یا سه وجهی را داشته باشد و هر کدام می تواند تاثیرات متفاوتی را در نما بگذارد. در یک میدان یا چهارراه هماهنگی کنجهای ساختمان هایی که در چهار طرف آن قرار گرفته است می تواند در نمای شهری تاثیر زیبایی داشته باشد.
● نمای ساختمان خالق نمای شهری است
نمای شهری از مجموعه نماهای مشرف به فضای عمومی به‌دست می آید. این نماها از جهتی همگن و از جهتی ناهمگن هستند. می‌توانند همگن باشند چون با استفاده از زبانی مشترک روی بدنه اجزا شهر اجرا می شوند و اما از آنجا که هر کدام از این فضاها به کمک این زبان، مقاصد و نیازهای خود را بیان می‌کند، ناهمگن هستند. در شهرهای ما زبان مشترکی بین نماها وجود ندارد. نه فرهنگ مشترکی برای بیان دارند، نه مصالح یکسانی به‌کار گرفته اند و نه سبک مشخصی را دنبال می‌کنند.
در واقع هر یک از نماها در شهر نشانه وضعیت اقتصادی و اجتماعی سازنده و نحوه تفکر و نگرش او به مسایل مختلف است.
نمای شهری در واقع ترکیبی از اجزا متفاوت است که بر اساس اتفاقاتی که در خیابان‌ها ومعابر می‌افتد شکل می گیرد.
این اجزا در صورت رعایت مسایلی که پیش از این نیز به آن پرداخته شد می‌توانند با یکدیگر نقاط اشتراک جالبی داشته باشند که نمی توان وجود آنها را نفی کرد.
● عناصر پراهمیت درنما
ورودی یکی از عناصر حایز اهمیت نما در ساختمان است که محل و اهمیت طراحی آن به شکل مستقیم نمایانگر نقش و عملکرد ساختمان است. در ورودی نشانه گذر از فضای عمومی خارجی به فضای خصوصی داخلی و یکی از مهم ترین عناصری است که می‌توان به عنوان نشانه ساختمان از آن نام برد.
لیکن به‌دلیل اهمیت اقتصادی که سطوح ساخته شده داخلی برای سازندگان دارند، اغلب ورودی‌ها به فضاهای کم اهمیتی تنزل یافته اند. سرمایه گذاران ساختمانی هم فقط به رعایت ضوابط ضروری طراحی ساختمان بسنده می‌کنند.
بیشترین مشکل زمانی است که ورودی وسایل نقلیه به حیاط پارکینگ با ورودی خود ساختمان یکی شود. در این حالت فرد وارد شونده به ساختمان فقط یک راه باریک کنار دیوار برایش باقی می‌ماند. گاه نیز ورودی یک ساختمان مسکونی بیش از حد پرتجمل است، به‌نحوی که عملکرد ساختمان را دگرگون می‌سازد. زمانی هم ورودی به یک بنای بزرگ تنها با روزنه‌ای امکان پذیر می‌شود. تناسب ورودی و حجم ساختمان می تواند نقش مهمی در توجیه عملکرد و شکل ساختمان داشته باشد.
از آنجا که طبقه همکف ساختمان قسمت اتصال به زمین یا کف پیاده رو است، به صورت قابل توجهی در معرض دید قرار می‌گیرد. طبقه همکف اهمیت ویژه ای در زندگی شهری دارد، به این علت که عابران پیاده این قسمت را به‌طور مستقیم می‌بینند. از این رو نمای این قسمت پر اهمیت است و مصالح مورد استفاده در این قسمت باید نسبت به بقیه ساختمان با دوامتر و مستحکم تر باشد تا عابر در نگاه به نمای ساختمان احساس ثبات کند. ساختمان‌هایی که طبقه همکف آنها عملکرد تجاری دارد، به‌دلیل تغییر دکوراسیون واحدهای تجاری دایما دستخوش دگرگونی می‌شوند. همین موضوع موجب می‌شود که ساختمان مذکور شخصیت ثابت خود را از دست داده و دارای نمای شناخته شده ثابتی نباشد.
تراس‌ها چشم اندازهای جدیدی نسبت به فضاهای بیرون برای ساختمان فراهم می‌آورند. بالکن‌ها نباید حالت موقت و ناپایداری که در بیننده تصور به‌راحتی جدا شدن از بدنه ساختمان القا شود را داشته باشند.
لبه بام حد و مرز ساختمان و آسمان است و از نظر بصری بام انتهای نماست. بام پوسته‌ای است که بر سر ساختمان قرار دارد. بنابراین لبه بام نمی‌‌تواند بدون تفاوت با دیگر قسمت ها در آسمان رها شود.
صورت ظاهر ساختمان و آنچه که در برابر دید عموم قرار دارد، در واقع پر اهمیت ترین قسمت ساختمان در برابر عابران و سایر افراد غیر استفاده کننده از ساختمان است. همان‌طور که عنوان شد نمای ساختمان‌ها، نمای شهری را ایجاد می کند، اما به‌دلیل ضعف قوانین موظف کننده طراح و سازنده در این ارتباط، نمای ساختمان در کمترین اهمیت قرار گرفته است.
در بسیاری از شهر های بزرگ جهان، ضوابط و مقررات ویژه‌ای در ارتباط با سیما و کالبد شهر وجود دارد و گروهی از برجسته‌ترین افراد با تخصص‌‌های مرتبط هنر زیبا سازی و زیبایی شناسی به کنترل طرح های بزرگ و کوچک معماری و شهری از نقطه نظر هماهنگی نمای بیرونی ساختمان‌ها و محیط شهری یعنی از جنبه های رنگ، حجم، مصالح مناسب، فضای پر و خالی نما، رعایت اصول هماهنگی و تناسبات و… می پردازند.
آنچه برای علاقه‌مندان به این موضوع نگران کننده است، پاسخگویی با شتاب به نیازی کاملا محسوس است. در این ساخت و ساز پر شتاب نیاز به بررسی طرح‌های ارایه شده توسط جمعی از صاحب نظران و مسوولان در مراکز تایید پروانه‌های ساختمانی ضروری به نظر می‌رسد. بررسی میدانی طرح ساختمانها با بناهای اطراف از لحاظ کیفیت طرح معماری، نمای ساختمان، تناسب حجم آن با ساختمان‌های اطراف، زیبایی طرح و مصا لح مورد استفاده و… نیز گامی موثر در بالا بردن کیفیت نماهای شهری است. با در نظر گرفتن موارد ذکر شده و القا آن توسط شهرداری هر شهر، می توان شاهد ارتقا کیفیت شهرها و زیباسازی نمای شهرها بود.

 

خلاقیت و آفرینندگی در هنر و معماری نوعی فعالیت جهت یافته است؛ به این معنا که هنرمند یا معمار در جهت ایجاد طرح به صورت سازماندهی شده و هدفمند تلاش میکند.بی شک واضح است که این فعالیت با همه سازمان یافتگی اش به تنهایی طرح و ایده محسوب نخواهد شد مگر اینکه معمار یا هنرمند ابتکار را به عنوان یک چاشنی قوی مد نظر داشته باشد و به مدد آن طراحی کند،چرا که طراحی بدون ابتکار غیر ممکن است. با این وصف در کنار سایر عوامل موثر بر شکل گیری معماری، نمیتوان نقش ابداع و خلاقیت هنرمند را در شکل دادن به هرگونه اثر هنری و از جمله آثار هنری و از جمله آثار معماری نادیده گرفت، زیرا نیروی هنرورانه ذهن آدمی نیرویی زاینده است و همین زایش و خلاقیت وجودی هنرمند، تاریخ هنر را شکل داده و می دهد.

نقش خلاقیت در طراحی معماری

 

داشتن خلاقیت بالا و ذهنی کنش پذیر از جایگاه ویژه ای در روند آفرینش آثار هنری برخوردار است از این رو هر هنرمندی به گونه ای متناسب با خصوصیات شخصیت هنری خویش، تحریک و باروری آنرا بسیار مهم میشمارد. از طرف دیگر مطالعات اخیر نشان میدهند که خلاقیت را نیز میتوان آموزش داد وبا به کارگیری روش های متناسب با ویژگیهای شخصیتی و روانی افراد، تقویت آن امری امکان پذیر است. همین امر باعث رویکرد جدیدی در آموزش شده است که بر خلاف شیوه های معمول آموزشی شده است که بر خلاف شیوه های معمول آموزشی، هدف اصلی، پرورش ذهنی خلاق و پویا در ابعاد مختلف زندگی است.

نقش خلاقیت در طراحی معماری

معماران بزرگی همچون فرانک لویدرایت، لوکوبوزیه، میس ونده رو و برخی دیگر به سبب کارهای خلاقانه شده اند. آثار آنان به عنوان نمودهایی از نبوغ فردی آنها مورد توجه قرار دارد و نقش مدارس عبارت از آموزش اصول کلی آثار آنان و پرورش بذرهای نبوغ که ممکن است در هر دانشجویی وجود داشته باشد.(سلطانزاده،ح، ۱۳۷۶)

خلاقیت و آفرینندگی در هنر و معماری نوعی فعالیت جهت یافته است؛ به این معنا که هنرمند یا معمار در جهت ایجاد طرح به صورت سازماندهی شده و هدفمند تلاش میکند.بی شک واضح است که این فعالیت با همه سازمان یا فتگی اش به تنهایی طرح و ایده محسوب نخواهد شد مگر اینکه معمار یا هنرمند ابتکار را به عنوان یک چاشنی قوی مد نظر داشته باشد و به مدد آن طراحی کند،چرا که طراحی بدون ابتکار غیر ممکن است. با این وصف در کنار سایر عوامل موثر بر شکل گیری معماری، نمیتوان نقش ابداع و خلاقیت هنرمند را در شکل دادن به هرگونه اثر هنری و از جمله آثار هنری و از جمله آثار معماری نادیده گرفت، زیرا نیروی هنرورانه ذهن آدمی نیرویی زاینده است و همین زایش و خلاقیت وجودی هنرمند، تاریخ هنر را شکل داده و می دهد.

لوکوربوزیه در تعریق از معماری جایگاه ویژه ای برای خلاقیت قائل شده است: “. . . اینکه معماری در لحطه ای از خلاقیت به وجود می آید، یک حقیقت انکار ناپذیر است،زمانیکه ذهن درگیر چگونگی تضمین استحکام یک ساختمان و نیز تامین خواسته هایی برای آسایش و راحتی است، برای رسیدن به هدفی متعالی تر از تامین نیازها صرفا کارکردی برانگیخته شده و آماده میشود تا توانایی های شاعرانه ای را به معرض نمایش گذارد که ما را برمی انگیزانند و به ما لذت و سرورمی بخشند.(کلارک، ر، ۱۳۶۹)

نقش خلاقیت در طراحی معماری

در خلق یک اثر هنری توانایی اندیشه و تخیل، نیروی بالقوه ایست که به کمک تلاش، ممارست و فعالیتی هدفمند، به انجام میرسد و از مفهومی ذهنی، به عینیتی قابل ارزیابی بدل میشود. همه آفرینش های هنری نتیجه تحقق اندیشه ها و در یافت های هنرمند است. به بیان دقیق تر این معمارست که بازتاب و تاثیر عوامل گوناگون در معماری را به نمایش میگذارد. معمار به عنوان هنرمند، در روند خلق معماری، دانش و دریافت های خود را با امکانات موجود هماهنگ میکند و هدایت آنها را به مدد نیم کره های مغز به دست میگیرد.او چنان از همه امکاناتش بهره میبرد که همه داشته ها پس از عبور از فیلتر خلاقیت و دیدگاه های شخصی معمار، به پدیده ای یکپارچه و البته نو بدل شود. در نهایت این پدیده نو، همان خلاقیت در طراحی معماریست که میتواند از عناصر و اجزایی مشابه هزاران طرح دیگر ساخته شده باشد اما ابتکار چون روحی به این اجزا و عناصر یا مجموعه آنها دمیده شده و از آن کلیتی خلاقانه ساخته است.

نقش خلاقیت در طراحی معماری

موضوع نما در معماری

نما در لغت نامه دهخدا به معنای صورت ظاهری هر چیزی، آنچه که در معرض دید و برابر چشم است، آنچه از بیرون سوی دیده می شود، منظره خارجی بنا و عمارت،‌ قسمت خارجی ساختمان و نماسازی، فن روسازی ساختمان و ساختن نمای عمارت است.

در سال‌های اخیر پس از مطرح شدن دوباره اهمیت فضاهای عمومی و ارزش زندگی شهری، طراحی نمای ساختمان اهمیت دوباره ای یافته است. نما در عمل درون ساختمان را از بیرون و فضای خصوصی را از فضای عمومی جدا می کند. نما حاکی از موقعیت فرهنگی سازندگان ساختمان است و نشانگر میزان نظم طرح ساختمان، امکانات و ذوق تزیین و خانه آرایی طراح و مالک است. یک نما به مثابه معرفی وضعیت ساکنان ساختمان در بین عموم است. نما در واقع صورت ساختمان و بهترین بیان حالتی است که فرد طراح یا مالک از خود در برابر بیرون دارد. نماهای داخل ساختمان بیشتر جنبه خصوصی دارند، لیکن نماهایی که به سمت کوچه و بافت شهر باز می‌شوند، جنبه عمومی تر دارند.

طراحی معماری نما برای بانک ملت

 

بنابراین وجوه پشت و جلوی ساختمان از یک طرف دارای نمود اجتماعی و از طرف دیگر نمود مشخص ساکنان خود است بنابراین نمای هر ساختمان باید هم با فضای عمومی همبستگی داشته باشد و هم بتواند حجم داخلی ساختمان را بیان نماید.

نمای هر ساختمان موثر در مجموعه شهری است که در آن حضور دارد و این تاثیر را در بدنه خیابان‌ها یا میدان‌ها که در آن قرار گرفته است می گذارد. اگر به طراحی نمای ساختمان واحدی، بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانها فکر شود، همگونی نمای شهری در کلیت از بین می‌رود.

تناقض بین جنبه شهری و بیان فردی نما در صورتی می‌تواند از بین رود که ساختمان جزیی از شهر در نظر گرفته شود و ارتباطات آن با محیط اطراف چند جانبه باشد. نمای رو به کوچه و خیابان باید تابع عوامل همبستگی بین نماهای اطراف باشد. اما در عین حال بر اساس ترکیبی از اجزا مختلف بر حسب عملکرد، ابعاد و مصالحشان شخصیت خاص خود را دارد.

نما در واقع یک سطح صاف و تخت نیست بلکه آن سطح انتقالی بین فضای داخل و خارج است که با عقب نشستگی و پیش آمدگی، تراس و غیره با فضای داخل مسکن ارتباط پیدا می‌کند.

برای اینکه نمای ساختمان حریم خصوصی ساکنان خود را حفظ کند باید نسبت به خیابان بسته‌تر و محفوظتر باشد.

نمای ساختمان باید به‌دنبال خلق یک کلیت هماهنگ به‌وسیله تناسب خوب پنجره ها، بازشوهای در، سایبان و محدوده سقف‌ها،‌ سازه عمودی و افقی، مصالح، رنگ، عناصر تزیینی و… باشد. پنجره‌ها همواره با دیگر عناصر دیوار، ‌سطوح باز و بسته، تیره وروشن، صاف و ناهموار را بوجود می آورند. به علت تکرار دوره ای پنجره ها، در ساختمان‌های چند طبقه، نظم کاملی به چشم می‌خورد. اما گاه به‌علت افزایش نور در طبقات بالاتر کاهش داده می‌شود و این نظم آهنگ خود را از دست می‌دهد.

جداسازی عناصر افقی و عمودی تاثیر کلی در طراحی نمای ساختمان دارد. تناسبات عناصر ساختمان لازم است با کل ابعاد ساختمان مطابقت داشته باشد. برای مثال در ساختمان‌های کوتاه عریض، ابعاد عرضی غالب خواهد بود. در ساختمان‌های بلند عناصر باریک برتری خود رانشان می‌دهند. در و پنجره و نعل درگاه‌ها تاثیر خاصی در نما می‌گذارند. ناودان‌ها، سایه بانها، پیش آمدگی‌های سقف و بالکن‌ها ایجاد سایه های خاصی بر روی نما می‌کنند.

عناصر اصلی نمای ساختمان مثل پنجره، در، سطوح و محدوده پایانی سقف و غیره در شکل، رنگ، و مصالحشان با یکدیگر اختلاف دارند. این عناصر معناهای متفاوتی دارند. مثلا نمی‌توان بالا و پایین پنجره و در را با هم هم‌ ردیف کرد. اگر ارتفاع این بازشوها یکسان نباشد می توان از ضرایب مشترک و یا رنگهای یکسان استفاده نمود. نسبت‌های هندسی نقش تعیین کننده ای در هماهنگ سازی ظاهر نما دارند. می‌توان پنجره ها را در گروه‌های کوچکتر ترکیب شده که شکل مشخصی را ایجاد می‌کنند دسته بندی کرد. نماها می توانند از نظر مصالح نیز با یکدیگر متفاوت باشند.

مصالح نما در رنگ، شکل، زبری و خشنی نمای ساختمان تاثیر می گذارد. مصالح بومی نشان می‌دهد که نما مربوط به چه منطقه ای است.

ترکیب پنجره ها، ایوان‌ها، درها و به‌طور کلی بازشوها، همچنین بافت و جنس نما و کمپوزسیون آن در هر عصر متفاوت است و در عین حال در یک تداوم شهری تغییر می‌کند. طراح می‌تواند نمای ساختمان را به عالیترین حد ترکیب معماری برساند و یا آنرا تا حد یک سطح بدون طراحی و فکر رها کند.

 

عناصرو کیفیت نیروهای بصری

ایجاد آثار هنرهای تجسمی و درست درک کردن آن ها نیاز به یک شناخت اولیه از اصول و مبانی هنرهای تجسمی دارد. همین دلیل این مبانی را می توان به الفبا و قواعد درک زبان و ابدع در هنرهای تجسمی و بصری تعبیر کرد. آشنا شدن با مبانی هنرهای تجسمی می تواند تا حد زیادی در درک کردن جهان بصری مؤثر باشد.
آنچه در روزگار ما در قالب هنرهای تجسمی جای می گیرد عبارت است از : عکاسی، گرافیک، نقاشی ، طراحی و مجسمه سازی. به طور کلی می توان گفت همه هنرهایی که به صورت بصری ارائه یا دیده می شوند و با تصویر سر و کار دارند، اصول و مبانی مشترکی دارند که «مبانی هنرهای تجسمی» یا «مبانی هنرهای بصری» نامیده می شوند. بنابراین در مبانی هنرهای تجسمی الفبای تجسم یا تصویر کردن و همچنین درک آثار هنرهای تجسمی را تجربه خواهیم کرد.

عناصرهنرهای تجسمی

عناصرو کیفیت نیروهای بصری
عناصر و کیفیت نیروهای بصری در هنرهای تجسمی به دو بخش کلی تقسیم می شوند:
۱٫ بخشی که با آنها به طور فیزیکی و ملموس سر و کار داریم مانند : نقطه، خط، سطح، رنگ، شکل، بافت ، اندازه و تیرگی – روشنی.
۲٫ کیفیات خاص بصری که بیشتر حاصل تجربه و ممارست هنرمند در به کار بردن عناصر بصری می باشند مانند : تعادل، تناسب، هماهنگی و کنتراست که به نیروهای بصری یک اثر تجسمی استحکام می بخشند. 
دیدن
در یک معنای کلی عمل دیدن واکنش طبیعی و خود به خود است که عضو بینایی در مقابل انعکاس نور از خود نشان می دهد و انسان به طور طبیعی رنگ، شکل ، جهت، بافت ، بعد و حرکت چیزها را به وسیله پیام های بصری دریافت می کند. اما در هنر و نزد هنرمندان دیدن می تواند فراتر از یک عکس العمل طبیعی تعبیر شود. در نگاه هنرمند جهان به صورت عمیق تر ادارک و تعبیر می شود. او علاوه بر دیدن اشیاء به روابط و تناسبات آن ها با یکدیگر به دقت توجه می کند. همین توجه و نگاه موشکافانه به جهان و پدیده ها به نحوی در آثار او جلوه گر می شود که گویی هیچ کس دیگر قبلاً آن ها را آن گونه ندیده است.
کادر در هنرهای بصری
کادر یا قاب تصویر محدودهی فضا یا سطحی است که اثر تجسمی و تصویری در آن ساخته می شود. به طور کلی منظور از کادر در هنرهایی که با سطح سر و کار دارند و بر سطح به وجود می آیند همان محدوده ای است که هنرمند برای ارائه و اجرای اثر خود بر می گزیند.
کادر می تواند اندازه ها و شکل های گوناگون داشته باشد مثل مربع، مستطیل، لوزی، ذوزنقه، دایره، بیضی چند ضلعی یا حتی تلفیقی از این اشکال به صورت منظم و غیرمنظم باشد.
هنرمند با انتخاب بخشی از فضا و جدا ساختن آن از سایر بخش ها و فضای پیرامون توسط کادری مشخص دو کار انجام می دهد : اول اینکه ارتباط کادر را با محدوده ی داخلی اثر برقرار می کند و انرژی بصری را که از درون به بیرون گرایش دارد، محصور می سازد. دوم اینکه انرژی های بصری بیرون از کادر را که می خواهند به درون آن نفوذ کنند به کنترل درخواهد آورد.

عناصر بصری ( نقطه، خط، سطح و حجم) نقطه 

در هنر تجسمی وقتی از نقطه نام برده می شود، منظور چیزی است که دارای تیرگی یا روشنی، اندازه و گاهی جرم است و در عین حال ملموس و قابل دیدن است. از این نظر در ظاهر تشابهی میان این مفهوم از نقطه با آن چه که در ریاضیات به نقطه گفته می شود، وجود ندارد. در ریاضیات موضوعی ذهنی است که در فضا یا بر صفحه تصور می شود، بدون اینکه قابل دیدن و لمس شدن باشد. نقطه در زبان هنر تجسمی چیزی است کاملاً ملموس و بصری که بخشی از اثر تجسمی را تشکیل می دهد و دارای شکل و اندازه نسبی است. به عنوان مثال وقتی از فاصله ی دور به یک تک درخت در دشت نگاه می کنیم. به صورت یک نقطه تجسمی دیده می شود. اما وقتی به آن نزدیک می شویم یک حجم بزرگ می بینیم که از نقاط متعدد ( برگ ها) و خطوط ( شاخه ها) شکل گرفته است. بنابراین محدوده ی فضا یا سطح که همان کادر است نقش تعیین کننده ای در تشخیص دادن نقطه ی تجسمی و معنا پیدا کردن آن دارد. در صورتی که اندازه لکه یا عنصر بصری نسبت به کادر به قدری کوچک باشد که به طور معمول نتوانیم جزئیات آن ها را به صورت سطح یا حجم تشخیص بدهیم، می توانیم به آن نقطه تجسمی یا بصری بگوییم.

موقعیت های مختلف نقطه
بسته به این که نقطه ی بصری در کجای کادر قرار گرفته باشد، موقعیت های متفاوتی را به وجود می آورد. یک نقطه روابط محدود ساده ای با اطراف خود دارد و به همان نسبت توجه مخاطب را به خود جلب می کند. اما چنانچه نقاط بصری متعددی در یک کادر وجود داشته باشند، بر اساس روابطی که از نظر شکل، اندازه ، تیرگی ، روشنی ، رنگ ، بافت ، دوری و نزدیکی با یکدیگر دارند تأثیرات بصری متفاوتی به وجود خواهند آورد.
گاهی ممکن است نقطه به عنوان کوچک ترین بخش تصویر تلقی شود. در این صورت در اثر تراکم نقطه های تیره تیرگی حاصل می شود و در اثر پراکندگی آنها روشنی دیده می شود.

خط
در زندگی روزمره و در طبیعت، خط حضور چشمگیری دارد. در این زمینه می توان مثال های متفاوتی ذکر کرد. نقوش خطی روی لباس ها، ردیف صندلی ها در سالن امتحانات، خطوط آجرهای چیده شده، سیم ها و تیرهای برق، تنه درختان در کنار خیابان ها ، شیارهای شخم و ..
تنوع مثال ها و نمونه ها به خودی خود نشان می دهد که منظور از خط تجسمی معنایی نسبی از خط است و آن نشان دادن یک حرکت ممتد و پیوسته بر سطح یا در فضاست. بنابراین خط می تواند دو بعدی یا سه بعدی باشد.

جهت خط

خطوط تجسمی بر اساس جهت حرکت مداوم در یک مسیر کلی به چهار دسته ی اصلی تقسیم می شوند که عبارتند از :

الف) خطوط عمودی که در طبیعت به شکل تنه درختان، تیرهای برق و ساختمان های مرتفع دیده می شوند. مفهوم این خطوط می تواند ایستادگی ، مقاومت و استحکام باشد.

ب) خطوط افقی که در طبیعت به صورت سطح زمین، خط افق، پهنه دریا یا یک انسان خوابیده دیده می شود. مفهوم این نوع خط می تواند آرامش ، سکون یا اعتدال باشد.

ج) خطوط مایل که در طبیعت به شکل کناره های کوه، خط رعد در آسمان و سراشیبی دیده می شوند. و در یک اثر تجسمی برای نشان دادن تحرک ، پویایی ، خشونت و عدم سکون و ثبات به کار می روند.

د) خطوط منحنی که معمولاً در طبیعت به شکل تپه ماهور، انتشار امواج، پست و بلندی زمین و حرکت بعضی از جانوران دیده می شوند و در یک اثر تجسمی ممکن است برای نمایش دحرکت سیال و مداوم، ملایمت و ملاطفت به کار گرفته شود. 

حالت خط
خطوط می توانند در مسیر حرکت خود دارای شرایط زیر باشند :
۱ – ضخیم یا نازک، قوی یا ضعیف ، تیره یا روشن شوند.
۲ – به صورت خطوط باریک یا ضخیم یکنواخت باشند.
۳ – می توانند در جهت مسیر اصلی خود به صورت بریده بریده و یا متعدد باشند.
۴ – می توانند در جهت مسیر اصلی خود به شکل زیگزاگ، شکسته و یا موجی در می آیند.
۵ – می توانند به صورت منظم و یا نامنظم در مسیر اصلی حرکت خود تغییر جهت دهند.

کاربرد خط
خط عنصر اصلی طراحی است. ترسیم خطوط پیرامونی یک شکل می تواند تصویر اشیا را به نمایش بگذارد. تراکم و انبساط هاشورها حجم و سایه روشن را نشان می دهد. با ضخیم و نازک کردن خط در طراحی، قسمت های سایه دار مشخص می شوند و حالت خطوط جنسیت و بافت اشیا را از لحاظ نرمی، سختی و استحکام مشخص می کند.
در آثار نقاشان طبیعت گرا که شکل های اشیا به دقت ترسیم می شوند، وجود خط به عنوان پایه ی اصلی طرح قابل مشاهده است در نقاشی ایرانی خط همواره جایگاهی پراهمیت دارد. خط همچنین در رشته های دیگر هنر تجسمی نقش متناسب خود را در شکل دهی به اثر بازی می کند. در هنر گرافیک استفاده از خط کاربردهای متنوعی را در طراحی نشانه، در طراحی و ساخت اعلان، تصویرسازی و صفحه آرایی دارد. همچنان که در طراحی لباس، نقشه کشی، طراحی صنعتی، مجسمه سازی و عکاسی نیز خط همواره پایه اصلی اجرا و ترکیب بصری اثر را به عهده دارد.

سطح
شکلی که دارای دو بعد (طول و عرض) باشد سطح نامیده می شود. در طبیعت و در پیرامون ما سطوح به اشکال متنوع وجود دارند. سطح چیزها در طبیعت گاه به صورت هموار و گاه ناهموار و دارای بافت ها نقش های مختلف است.
در هنر تجسمی سطح را به انحای مختلف می توان تجسم بخشید و به وجود آورد، مانند شکل زیر : 

سطح ممکن است مستوی باشد مانند یدوار یا کف اتاق، سطح زمین فوتبال یا سطح روی یک کتاب
همچنین سطح ممکن است منحنی باشد مانند سطح یک سقف گنبدی.
همه ی سطح ها از سه شکل هندسی دایره، مربع، مثلث یا ترکیبی از آن ها به وجود می آیند. این شکل ها هر یک خصوصیات قابل مطالعه ای دارند.

دایره : دایره شکل کاملی است که حرکت جاودانه و مداومی را نشان می دهد. همچنین دایره نماد نرمی، لطافت، سیالیت، تکرار، درون گرایی، آرامش روحانی و آسمانی، پاکی و صمیمیت به شمار می آید.

مربع : مربع بر خلاف دایره نماد صلابت، استحکام و سکون است. این شکل مظهر قدرت زمین و مادی و در عین حال از زیباترین اشکال هندسی است.
مثلث : مثلث به واسطه زوایای تندی که دارد سطحی مهاجم و شکلی ستیزنده به نظر می رسد که همواره در حال تحول و پویایی است. بر اساس ترکیب هایی از مثلث می توان ترکیب های ساختاری بسیاری به وجود آورد. استفاده از مثلث و شبکه های مثلثی یک اصل ساختاری در طبیعت و در معماری به شمار می رود
حجم

به اجسامی که دارای سه بعد : طول، عرض و ارتفاع یا عمق باشند، حجم گفته می شود.
معمولاً همه ی اشیای مادی در طبیعت دارای حجم هستند.
در هنر تجسمی چنانچه یک نقطه را در سه بعد گسترش دهیم و یا یک پیاژه خط را در جهت های مختلف حرکت دهیم، تجسمی از حجم به وجود می آید. به همین جهت درهنر تجسمی حجم ممکن است همیشه ملموس و مادی باشد ولی از نظر بصری وجود داشته باشد که در این صورت می توان به آن حجم مجازی گفت.
همان طور که سه شکل دایره، مربع و مثلث به عنوان اشکال پایه برای سطح نام برده شدند. کره ، مکعب و هرم را نیز می توان به عنوان اجسام هندسی پایه نام برد. این سه نوع حجم به طور کاملاً منظم به ندرت در طبیعت دیده می شوند. اما به طور کلی همه ی حجم های طبیعت از ترکیب یا تغییر شکل این سه حجم پایه و هندسی به وجود می آیند.
حجم می تواند تو خالی یا توپر باشد. به همین نسبت درون یا بیرون آن اهمیت پیدا می کند. معمولاً فضایی را که حجم اشغال می کند مثبت می گویند و فضای پیرامون آن یا ما بین دو حجم و یا حفره ی میان یک حجم توخالی را فضای منفی و گاه حجم منفی می نامند مثل فضای داخل یک لوله قطور.
حجم نمایی در نقاشی
در نقاشی و طراحی حجم با ترفند برجسته نمایی به وسیله سایه – روشن و رنگ و یا با تغییر شکل و اندازه ی اشکال در اثر عمق نمایی خطی القا می شود. ثبت سه بعدی اشیاء و طبیعت در عکاسی نیز به واسطه نور و سایه روشن صورت می گیرد. در حالی که با نوعی نورپردازی خاص می توان برجستگی و فرورفتگی اجسام را از بین برد و یا در نشان دادن آنها اغراق کرد. 
حجم در مجسمه سازی

حجم ، عنصر اصلی کار مجسمه سازان است. نمایش حجم در فضا و روابط متقابل آن با فضای پیرامونش اصل مهم مجسمه سازی است. این روابط در نقش برجسته سازی که از یک سو با نقاشی و از سوی دیگر با معماری در ارتباط است اهمیتی به سزا دارد. نقش برجسته که از یک سمت بسته و محدود است به حجمی گفته می شود که در آن اشیا به صورت کم و بیش برآمده از سطح به نمایش درآمده باشند. در مجموع نقش برجسته حالتی بینا بینی میان نقاشی و مجسمه سازی دارد. 
نور و حجم
نقش نور در بازنمایی حجم و خصوصیات آن نیز شایسته توجه است. این نور است که امکان رویت اجسام را در فضا برای ما به وجود می آورد. بسیاری از مجسمه ها و نقش برجسته ها بدون رنگ پردازی ساخته می شوند. به همین دلیل توجه به میزان تیرگی و روشنی برجستگی ها و فرورفتگی ها و ایجاد سایه هایی که در اثر تابش نور به روی آن ها شکل می گیرد قابل اهمیت است.

۶ – نقش برجسته چیست؟ توضیح دهید.
نقش برجسته که از یک سمت بسته و محدود است به حجمی گفته می شود که در آن اشیا و پیکره ها به صورتی کم و بیش برآمده از سطح به نمایش درآمده باشند. نقش برجسته گاهی تزئینی برای سطوح معماری دارد. در مجموع نقش برجسته حالتی بینابینی میان نقاشی و مجسمه سازی دارد. در هنر ایران معمولاً نقش برجسته سازی برای موضوعات تاریخی و افسانه ای رواج داشته است و بسیاری از بناهای مهم به وسیله نقش برجسته تزئین شده اند مثل نقش برجسته های تخت جمشید و طاق بستان. 
شکل ، ترکیب و بافت

شکل
در هنرهای تجسمی به کارگیری واژه ی شکل برای بیان حالت و ویژگی های تصویری بسیار متنوع است. به طور کلی، شکل هم به سطح دو بعدی و هم به حجم و هم به نمایش تصویری شکل ها و حجم ها گفته می شود. شکل ها هم به طور طبیعی در پیرامون ما وجود دارند مانند سنگ، صخره ، ابر، درخت و حیوانات، و هم با استفاده از ابزار ساخته می شوند مثل مجسمه ای که از سنگ یا فلز ساخته می شود. همچنین به تصویر آن مجسمه نیز شکل می گویند.

انواع شکل
از نظر قافیه یا حالت، شکل ها یا هندسی و ساده هستند مثل دایره ، مثلث و مربع و یا تلفیقی از این شکل های ساده هستند. مثل شکل سنگ ها و درختان. در یک اثر تجسمی موضوعات ، معانی و احساسات مورد نظر هنرمند از طریق شکل ها و ترکیب آن ها بر بیننده تأثیر می گذارد. به این معنا خطوط، بافت ها ، تیرگی، روشنی و رنگ ها نیز در قالب شکل تأثیرات خود را بر مخاطبان آثار هنری می گذارند.

تغییر و ابداع شکل
در هنر تجسمی با تغییراتی که در یک شکل ساده می توان به وجود آورد، شکل های جدیدی ساخته می شود. هر یک از این شکل های جدید به نحوی می تواند بر ذهن مخاطب تأثیر بگذارد. در این جا چند روش برای ابداع شکل های جدید از شکل های ساده ارائه می گردد.

الف) از طریق برداشتن یا حذف کردن قسمت یا قسمت هایی از یک شکل ساده ی هندسی می توان شکل های جدیدی را به دست آورد.
ب) با ترکیب و کنار هم قرار دادن و تکرار دو یا چند شکل ساده می توان به شکل های متنوع و جدیدی دست یافت.
ج) از طریق برش دادن و یا اصطلاحاً شکستن اشکال و ترکیب مجدد آن ها به صورت دیگر می توان شکل های تازه تری با حالت بصری متنوع به وجود آورد.

ترکیب
ایجاد یک ترکیب موفق هم در جلب توجه مخاطب و بیننده مؤثر است و هم در رساندن پیام بصری مورد نظر هنرمند به مخاطب . در واقع ترکیب عاملی است که با سامان بخشیدن مؤثر به چگونگی چیدمان و نظم عناصر بصری در یک فضا و کادر مشخص بر اساس ذهنیت هنرمند و روابط تجسمی ، سبب می شود تا مخاطبان اثر بتوانند به طرز مؤثری با آن ارتباط برقرار کنند. در یک ترکیب موفق اجرا از کل قابل تفکیک نیستند. زیرا یک اثر وحدت یافته معنایی فراتر و کلی تر از اجزای خود دارد.

زمینه و کادر

در یک ترکیب وجود زمینه برای ایجاد ارتباط بصری میان عناصر و معنی دار شدن شکل ها الزامی است. وحدت بخشیدن به عناصر بصری بدون وجود زمینه که به صورت کادر یا فضای کلی اثر نیز می تواند تصور شود، امکان پذیر نیست.

بدون وجود زمینه شکلی وجود نخواهد داشت و فضای مثبت و منفی پیدا نخواهد کرد. بنابراین با وجود زمینه وجود کادر نیز الزامی ست. ترکیب و سامان بخشی به عناصر بصری در ارتباط با شکل کادر انجام می شود.
علاوه بر کادر که ساختار اصلی در ارتباط با آن شکل می گیرد وجود سه عامل زیر در به وجود آوردن یک ترکیب موفق بصری الزامی است:

۱- وجود تعادل بصری
۲- وجود تناسب و هماهنگی میان عناصر مختلف یک ترکیب
۳- وجود رابطه هماهنگ اجزا با کل و با موضوع اثر
از انواع ترکیب می توان به طور کلی به دو نوع ترکیب قرینه و غیر قرینه اشاره کرد.

بافت
به طور کلی سطح و رویه هر شی و هر شکلی دارای ظاهر خاصی است که به آن بافت گفته می شود. درک کردن بافت هم از طریق لمس کردن و هم توسط احساس بصری میسر است.
در هنر تجسمی درک بافت های مختلف از نظر سختی، لطافت، زبری و صافی و هموار یا ناهمواربودن معمولاً با دیدن و به صورت بصری اتفاق می افتد. 
انواع بافت

الف) بافت های تصویری : این بافت ها معمولاً به صورت شبیه سازی از اشکال و اشیای طبیعت به صورت واقع نما ساخته و پرداخته می شوند و با رؤیت آنها احساسی را که از طریق لمس چیزها تجربه کرده ایم مجدداً در ما بیداری می کند مثل بافت اشیا در تصاویری که در عکاسی از اشیا ضبط می شود ( مانند عکس یک گل یا تصویر ابرها یا تصویر میوه ها ) 

ب) بافت های ترسیمی : این بافت ها به روش های گوناگون تجربی و برای ایجاد تأثیرات بصری خالص به وجود می آیند. بافت های ترسیمی با استفاده از تراکم و تکرار خطوط در ترکیب های متنوع و یا با استفاده از لکه های تیره – روشن و رنگی و یا به کار گرفتن مواد و ابزارهای مختلف به وجود می آیند. لکه های تیره – روشن و رنگی و یا با به کار گرفتن مواد و ابزارهای مختلف به وجود می آیند. تأثیرات بصری این بافت ها بسیار خیال انگیزتر از بافت های لامسه ای و تصویری است. 
روش های ایجاد بافت
با استفاده از روش های گوناگون می توان بافت های بصری مختلفی ایجاد کرد. برخی از این روش ها عبارتند از :

۱ – ترسیم و تکرار انواع شکل ، خطوط، نقاط و یا نقش مایه های خاص
۲ – با استفاده از پاشیدن و مالیدن مواد رنگین و مرکب روی سطوح گوناگون و یا به کمک انواع قلم ها و کاردک ها و یا ابزارهای دیگر
۳ – با استفاده از بافت سطوح طبیعی مواد مختلف که به روی آنها مرکب و رنگ مالیده می شود و سپس برگرداندن آنها به روش چاپ و مهر زدن به روی انواع کاغذ و مقوا
۴ – خراشیدن و تراشیدن و کنده گری سطوحی که مواد رنگین یا مرکب بر روی آنها مالیده شده است.
۵ – چوب، فلزف شیشه، پارچه ، سنگ و سایر مواد طبیعی و مصنوعی نیز بافت های طبیعی آماده ای را ایجاد می کنند و گاه به طور مستقیم در یک اثر به کار برده می شوند.

تناسب، تعادل، تباین، حرکت و ریتم

تناسب
تناسب مفهومی ریاضی است که در هنر تجسمی بر کیفیت رابطه ی مناسب میان اجزای اثر با یکدیگر و با کل اثر دلالت دارد. تناسب یکی از اصول اولیه ی اثر هنری است که رابطه ی بصری هماهنگ میان اجزای آن را بیان می کند.
می توان در یک تابلوی نقاشی روابط متناسبی میان خطوط سیال خیال انگیز، رنگ ها و وسعت سطوح برقرار کرد و یا در یک اثر حجمی روابط مناسبی میان فرورفتگی و برجستگی ها، فضی منفی و فضای مثبت، بافت ها و سطوح مختلف ایجاد کرد.
همانطور که گوش یک نوازنده بلافاصله وجود یک نت خارج را تشخیص می هد، یک دیده ی حساس و کارآزموده به سرعت عدم تناسب میان رنگها و شکل های یک اثر تجسمی را می بیند.

تناسب طلایی

تناسب در اندازه ها از قوانین خاص پیروی می کند که به آنها اصول و قواعد تقسیمات طلایی و یا تناسبات طلایی گفته می شود. بر اساس تناسبات طلایی یک پاره خط را می توان طوری به دو قسمت تقسیم کرد که نسبت قسمت کوچکتر به قسمت بزرگتر مساوی با نسبت قسمت بزرگتر، کل پاره خط باشد. این نوع تقسیم از نظر بصری و همین طور از نظر منطقی نسبت های زیبایی را میان اجزا با یکدیگر و با کل پدید می آورد که هم در معماری و هم در هنرهای بصری از آن استفاده بسیار شده است.

تعادل
در طبیعت همه چیز به شکل متعادلی جاری است. از جمله آمدن شب و روز از پی یکدیگر، تغییرات فصل ها و بسیاری از پدیده های دیگر.
وجود تعادل یکی از لوازم زندگی بشر است. بر همین اساس در هنر نیز تعادل اجزای اثر نقش عمده ای دارد. در یک اثر تجسمی وجود تعادل بصری برای ایجاد تأثیر مثبت بر مخاطبان ضروری و لازم است. در صورت عدم تعادل میان نیروهای بصری مختلف پیام اثر خوشه دار می شود و تأثیرگذاری خود را از دست می دهد. به طور طبیعی انسان هنگام مشاهده ی چیزها آن ها را با محورهای افقی و عمودی در ذهن خود مقایسه می کند و وجود یا عدم تعادل را در آن ها تشخیص می دهد.
اثر هنری بدون تعادل و هماهنگی میان اجزایش، اثری ناقص خواهد بود که قادر به ارائه مطلوب پیام مورد نظر هنرمند نخواهد بود.

ایجاد تعادل بصری
می توان در سطح یک اثر تسجمی عناصر بصری را نسبت به محور افقی و عمودی آن اثر سازمان دهی کرد.
در صورت عدم سازماندهی صحیح نیروهای بصری و خدشه دار شدن هماهنگی میان اجزای یک ترکیب انرژی بصری عناصر یکدیگر را خنثی می سازند.
در واقع وجود تعادل در یک اثر تجسمی مبین تأثیرگذاری متناسب و هماهنگ همه عناصر در آن ترکیب می باشد. چنانچه انرژی بصری همه عناصر به گونه ای سامان داده شود که هیچ بخشی از اثر انرژی بصری دیگر بخش ها را از میان نبرد و باعث اغتشاش بصری نشود، ترکیبی موزون و متعادل به وجود می آید. در سامان بخشیدن به یک اثر متعادل ، تیرگی – روشنی، رنگ ، اندازه و محل قرار گرفتن عناصر بصری در فضای کار دخالت دارند. ضرورت ایجاد تعادل نه تنها در سطوح و آثار دو بعدی بلکه در همه ی آثار تجسمی به ویژه در مجسمه سازی از اهمیتی اساسی برخوردار است.

انواع تعادل
الف) تعادل متقارن :‌به کارگرفتن تعادل قرینه ساده ترین روش برای ایجاد تعادل بصری است. زیرا همه چیز نسبت به محورهای افقی، عمودی و مورب که از وسط اثر عبور می کنند سنجیده می شوند. تعادل قرینه کاملاً طبیعی و سهل الوصول است به راحتی قابل درک می باشد. 

ب) تعادل غیر متقارن :‌در این روش ایجاد تعادل بصری بر اساس فاصله ی شکل ها، عناصر نسبت به محورهای افقی، عمودی و مورب در وسط کادر تعیین نمی شود، بلکه انرژی بصری شکل ها بر اساس اندازه ، جهت ، تیرگی – روشنی ، رنگ، بافت و جای آنها نسبت به یکدیگر و نسبت به کادر تصویر مشخص می شود. در ترکیب هایی که از تعادل غیرمتقارن استفاده کرده اند انرژی بصری پرتحرک و پویاتر احساس می شود.
در هنر معاصر به واسطه ی پیچیده تر شدن جوامعف شکل زندگی و نگاه مخاطبان آثار هنری، بیشتر از تعادل غیرمتقارن بهره گرفته می شود.

توازن

هر گاه در یک اثر تجسمی انرژی بصری اجزای آن با یکدیگر و نسبت به کل اثر متعادل باشند. آن اثر دارای ترکیبی متوازن خواهد بود. اگر چه ممکن است اجزای آن نسبتبه یکدیگر قرینه نباشند در واقع توازن بیان کننده روابط متعادل عناصر بصری در یک ترکیب غیرمتقارن است. شکل زیر مسئله توازن میان اجزای یک اثر را به صورت ساده ای نمایش می دهد.

کنتراست
کنتراست به معنای تضاد، تباین و کشمکش متقابل میان عناصر و کیفیت بصری است. کنتراست ارتباط منطقی و در عین حال متضادی را میان اجزا و عناصر مختلف یک ترکیب و یا یک اثر هنری بیان می کند. بهره گرفتن از کنتراست در آثار هنری باعث جلوه ی بیشتر معنی، گویاتر شدن حالت، قوی تر نشان دادن احساس و در نتیجه انتقال مفاهیم و پیام ها به شکلی مؤثرتر و عمیق تر است. در حالی که عدم بهره گیری از کنتراست در کیفیات و عناصر تأثیر گذار معمولاً باعث یکنواختی ، ملال و ناپایداری در تأثیرگذاری و عدم جذابیت اثر می شود. در هنر تجسمی تباین یا همان کنتراست بیانگر کیفیتی حسی ناشی از عملکرد متقابل دو یا چند خصوصیت متضاد عناصر بصری است. این تباین ها را می توان از نظر اندازه، جهت، حالت ، رنگ ، تیرگی ، روشنی و بافت شکل ها و یا از نظر فضای پر و فضای خالی ، حجم مثبت و حجم منفی، فرورفتگی و برجستگی، شکل و زمینه مورد بررسی قرا داد. البته کنتراست رنگ نیز بعداً مورد بررسی قرار خواهد گرفت. 

حرکت
حرکت به معنای تغییر و جابه جایی در مکان و در زمان است. اما این معنا بیشتر به حرکت مکانیکی اطلاق می شود . در حالی که حرکت معنایی عمومی تر و عمیق تر نیز دارد.
حرکت به عنوان یکی از مظاهر حیات در هنر نیز کاربردهای خود را دارد. نمایش حرکت در هنر تجسمی با تکرار و توالی یک شکل یا یک حالت به وجود می آید و معمولاً نمایشگر نوعی ریتم ( ضرب آهنگ) است. در همین حال اشکال کشیده ی عمودی و افقی و خطوط مداوم و جهت دار و نیز تکرار آنها به دلیل هدایت نگاه از سمتی به سمت دیگر می توانند بیانگر حرکت بصری باشند.

 

ریتم ( ضرب – آهنگ)
ریتم با ضرب – آهنگ واژه ای است که معمولاً در موسیقی به کار می رود اما در هنرهای تجسمی نیز مرسوم است. در هنر تجسمی ریتم معنایی تصویری دارد و عبارت است از تکرار، تغییر و حرکت عناصر بصری در فضای تجسمی ، به عبارت دیگر تکرار منظم و متوالی یک عنصر تصویری ضرب – آهنگ بصری را به وجود می آورد.

انواع ریتم

۱- تکرار یکنواخت :
در این نوع ضرب – آهنگ یک تصویر به طور یکنواخت و به صورت متوالی تکرار می شود. نمای خطی آن در شکل آورده شده است. 
۲ – تکرار متناوب :
در این ضرب – آهنگ یک عنصر بصری تکرار می شود اما تکرار آن با تغییرات متناوبی متنوع خواهد شد و هر بار عکس العمل مخاطب و توجه او را با یک حرکت یا یک تصویر میانی تحت تأثیر قرار می دهد. نمای خطی آن در شکل نمایش داده شده است. 

۳ – تکرار تکاملی :
در این نوع ضرب – آهنگ یک تصویر و یا یک عنصر بصری از یک مرتبه و حالت خاص شروع می شود و به تدریج با تغییراتی به وضعیت و یا حالتی تازه تر می رسد، به طوری که نوعی رشد و تکامل را در طول مسیر تغییرات خود به دنبال خواهد داشت. نمای خطی آن در شکل نشان داده می شود. 

۴ – تکرار موجی :
این نوع ضرب آهنگ که عمدتاً با استفاده از حرکت منحنی سطوح و خطوط به وجود می آید و از نوعی تناوب هم برخوردار است نمونه ی کاملی از ضرب – آهنگ تجسمی است که در فضای معماری، حجمی و تصویری وجود دارد و به شکل مأنوسی با زندگی انسان پیوند خورده است. نمای خطی آن در شکل نشان داده می شود. 

فضای تجسمی
مفهوم فضا در هنر تجسمی با توجه به فاصله ها و ابعاد، اجزا و عناصر بصری یک اثر معنا پیدا می کند. به این ترتیب سازمان دهی فضای تجسمی معمولاً با معنی درک مکان، زمان و اشیا و ارتباط آن ها با یکدیگر انجام می شود. با وجود عناصر بصری و روابط میان آنهاست که می توان از فضا، شکل فضا، فضای مثبت ،فضای منفی ، فضای پر و فضای خالی سخن گفت . بنابراین وقتی از فضای یک اثر سخن به میان می آید، تأثیرات کلی اثر در همه ابعاد مادی و محتوایی آن مورد نظر می باشد.

فضاسازی در آثار هنرمندان را می توان به چند دسته تقسیم کرد:
فضای سه بعد نما ( واقع گرا) ، فضای دو بعد نما (غیرواقع گرا) ، فضای همزمان (تلفیقی) و فضای وهمی که در زیر هر یک را به طور خلاصه شرح می دهیم.

الف) فضای سه بعد نما( واقع گرا) :
در این روش برای نمایش فضای سه بعدی به روی سطح دو بعدی از سه بعد نمایی ( پرسپکتیو) و تجسم عمق و نشان دادن دوری و نزدیکی استفاده می شود.سه بعد نمایی که معمولاً در آثار نقاشی واقع نما دیده می شود به روش های زیر انجام می گیرد:
۱- تغییر اندازه
۲ – تغییر رنگ و تیرگی
۳ – تغییر وضوح

ب) فضای دو بعد نما (غیرواقع گرا):
ممکن است بدون آنکه قصد واقع نمایی از طبیعت در میان باشد، هنرمند به ایجاد فضا و عمق تجسمی بپردازد. همانند آنچه در آثار گرافیکی و انتزاعی صورت می گیرد. در این روش ایجاد عمق و فضای بصری به روش های زیر انجام می شود :

۱ – تغییر اندازه شکل های مشابه به صورتی که برخی از آن ها کوچکتر از برخی دیگر ترسیم و دیده شوند.
۲ – تغییر تیرگی یا رنگ به صورتی که برخی از اشکال تیره تر و برخی روشن تر ترسیم شوند.
۳ – شفاف نمایی و روی هم قرار گرفتن شکل ها می تواند عمق فضایی ایجاد کند.
۴ – تغییر وضوح و بافت شکل ها نیز می تواند عمق بصری ایجاد کند.
۵ – ترسیم یک شکل از چند زاویه ی مختلف و یا تغییر شکل و تغییر جهت دادن آن می تواند عمق فضایی را به وجود آورد.

ج) فضای همزمان (تلفیقی):
در برخی از آثار نمایش فضای تجسمی به صورت تلفیقی از فضاسازی واقع نما و دو بعد نما صورت می گیرد. در این روش هنرمند بدون رعایت قواعد واقع نمایی در کل اثر ، ساختار ترکیب خود را از مکان های مختلف به صورت موازی و به طور همزمان شکل می دهد.

د) فضای وهمی :
در برخی از آثار تجسمی هنرمند فضای بصری را طوری با استفاده از نمایش عناصر و شکل های واقع نما به وجود می آورد که در عین حال وهمی و غیرواقعی جلوه می کند. این شیوه از فضاسازی در آثار هنرمندان رمانتیک، نمادگرا و سورئالیست بسیار دیده می شود. نمایش این فضاها که جنبه ای خیالی و ذهنی دارد اگر چه توسط قوه خیال قابل تجسم است اما در واقعیت و به طور طبیعی نمی تواند اتفاق بیفتد یا وجود داشته باشد.

اجرای طرح و دکوراسیون داخلی ساختمان اداری AOL شهر کالیفرنیا ایالات متحده امریکا به‌گونه‌ای صورت گرفته که با گذر تنها چند ماه از سال ۲۰۱۱ میلادی، توجه بسیاری از متخصصان این حرفه را به خود جلب کرده است. استودیو معماری
داخلی صنعت ساختمان‌سازی کالیفرنیا با نام O+A مجری این پروژه اداری است و با در اختیار داشتن فضایی به مساحت ۷۳ هزار و ۲۴ مترمربع، بخش‌های مجزایی با طرح‌های متفاوتی را در معرض نمایش عموم درآورده است.

دکوراسیون و طراحی داخلی ساختمان AOL

هر یک از بخش‌های این ساختمان با توجه به نوع فعالیت صورت گرفته و اجرای کنفرانس‌های مختلف با موضوع‌های متفاوت طراحی شده‌اند. به‌طوری که اگر یکی از میزهای کنفرانس به صورت مدور با بدنه مکعب مستطیلی عمودی طراحی شده
است، سقف و نوع روشنایی به‌کار رفته در آن سالن نیز درست منطبق با آن بخش طراحی شده‌اند.
اجرای طرح‌های گرافیکی طبیعی بر روی سطح دیوار، کف‌پوش و سقف ساختمان اداری AOL از دیگر قابلیت‌های برتر اجرای دکوراسیون داخلی آن محسوب می‌شود. همچنین این بخش‌های مختلف با طرح یک لگوی مختص به خود معرفی می‌شوند
که طرح این لگوها نیز با توجه به نوع فعالیت انجام شده در سالن موردنظر صورت گرفته است.

دکوراسیون و طراحی داخلی ساختمان AOL

دکوراسیون و طراحی داخلی ساختمان AOL

دکوراسیون و طراحی داخلی ساختمان AOL

دکوراسیون و طراحی داخلی ساختمان AOL

دکوراسیون و طراحی داخلی ساختمان AOL

دکوراسیون و طراحی داخلی ساختمان AOL

دکوراسیون و طراحی داخلی ساختمان AOL

دکوراسیون و طراحی داخلی ساختمان AOL

دکوراسیون و طراحی داخلی ساختمان AOL

 

وظایف یک معمار داخلی

تفکیک فضاهای داخلی به خرده فضاها یی همچون اتاق خواب، آشپزخانه، اتاق کنفرانس، اتاق انتظار و…..در حوزه عمل معماری داخلی قرار می گیرد به طور کلی معماری داخلی فضای داخلی را به شیوه کاملا فیزیکی  از طریق کف، سقف، دیوار، رنگ، نور و بافت سازماندهی می کند این مرحله از سازماندهی فضا گام اول به شمار می آید و گام های بعدی به ترتیب با “طراحی داخلی” و “دکوراسیون” داخلی برداشته می شود ویا می تواند تکمیل شود.

یک طراح حرفه ای می بایست با مطالعه، تحقیق و ارائه راه حل های خلاقانه، محیطی امن، سالم و راحت و دلنشین ایجاد نماید. مهم ترین کار یک طراح داشتن هنر و علم درک رفتار مردم و نیازهایشان است. وی می بایست  شرایط جغرافیایی، اقلیمی، اجتماعی، مذهبی، تاریخی را به منظور ایجاد فضاهای کاربردی بررسی می کند.

مسئولیت طراحان داخلی شمامل وظایف متنوعی است از جمله سازماندهی فضا با توجه به عملکرآن. حصول اطمینان از مطابق بودن طرح ها با طراحی ساختمان و مسائل ایمنی و حتی طراحی آکوستیک و انتقال صدا یک طراح داخلی همچنین مسئولیت انتخاب و نظارت بر چیدمان لوازم و مبلمان، رنگ، نور و سایر موارد مرتبط نیز هست.

مباحث مرتبط با معماری داخلی مباحثی چون روانشناسی رفتار، ساختارها و مواد و مصالح ساختمانی، ارگونومی، طراحی مبلمان و المانهای خاص و طراحی سه بعدی رایانه ای و شناخت و عملکرد صنعت ساختمان سازی شامل می شود.

مسئولیت و وظایف یک معمار داخلی

دکوراسیون داخلی چیست و دکوراتور کیست

همانطور که با اندکی تامل از نامش پیداست با عناصری سرو کار دارد که بیشتر جنبه تزیینی دارد به نحوی که نقش تزیینی آنها از نقش عملکردشان بیشتر است. عناصری چون مبل، پرده، آباژور، تخت خواب، تابلوهای نقاشی و….. و نحوه ترکیب بندی اینها با هم از لحاظ رنگ بافت و چه از لحاظ فرم عملکرد بر عهده دکواتور داخلی است به طور کلی هرگونه حرکتی درجهت زیباتر جلوه دادن فضا از طریق چیدمان وسایل مبلمان و عناصر تزئینی با در نظر گرفتن نقش و کارکردشان مربوط به مقوله “دکوراسیون داخلی” می باشد.

مسئولیت و وظایف یک معمار داخلی

معماری داخلی

کلمه وسیله ایست برای شاعر تا احساسات و نقطه نظرهای خود را بیان کند , صوت ابزاری است برای تحلیل هیجانات روحی و الهامات آهنگ ساز و بلاخره خط , شکل , فضا , بافت , نور و رنگ عواملی هستند برای عینیت بخشیدن به درون مایه نقاشان , پیکر تراشان و معماران.نقاش در صفحه دو بعدی , پیکرتراش بر حجم سه بعدی و بلاخره معمار داخلی در فضای درونی ساختمان با بکارگیری همین عوامل در معنا دادن به فضا و کار خود میکوشد

از معماری رحم تا گور , انسان پیوسته خود را در فضا ها می یابد , اما کمتر فضائی را می یابد , که از شان بالقوه انسانی نشات گرفته باشد.پس از انقلاب صنعتی معماری در شکل کلی و شهری جلوه خود را از دست داد ; معماری شکل سطحی و غیر کالبدی به خود گرفت و روح بلند فضاهای داخلی به حس غریبی بدل شد.که حتی نیاز های اولیه برای انجام فعالیت های روزمره را نیز بر آورده نمی ساخت.بی گمان معماری داخلی , ماهیت خود را از ارتباط با درونی انسان به دست می آورد.

تاثیر معماری داخلی در فضای درونی ساختمان

 

از این رو , با روحیه انسان رابطه مستقیمی دارد و توان تاثیرات عمیق تری را نیز میتواند دارا باشد.پس امروزه باید با نگاهی تازه تر به اطراف نگریست انسان فقط یک وجود فیزیکی ساده که به جا و مکان نیاز داشته باشد نیست , بلکه پاسخهای احساسی وی نیز از اهمیت فراوانی برخوردارند.همچنانکه که دانش انسان نسبت به خود و محیط اطرافش گسترش می یابد , حوزه دید او از زندگی و امکانات آن نیز وسیع تر میگردد و به دنبال ایجاد نظم در دنیای اطراف خود میگردد و آنگونه نظمی , منظور و مطلوب خواهد بود که بتواند بیشترین سازگاری را با طبع و روح انسان برقرار کند.روابط زیبا ترین اجزاء گوناگون همیشه به روح انسان اثری ذلپذیر می گذارد , وجوه زیبائی نظم فع الواقع در هنر فشرده گردیده , واجد معنی ویژه ای می گردند و این تجمع عناصر زیبائی شناسی و انسانی است که به فضا شخصیتی ویژه اعطاء می کند

انسان در طول تاریخ اشیائی را با استفاده از تناسبات مرتبط با بدن خود خلق نمود تا مورد استفاده قرار دهد و این مسئله باعث پیدایش علم طراحی شد گسترش و پیشرفت سریع تکنولوژی و شهر نشینی موجب شد تا علم طراحی نیز دائمآ در حال تغییر و تحول باشد.اگر مدل و یا طرحی در یک دوره مورد توجه قرار گیرد به این دلیل است که بر اساس نیازهای زمان خود طراحی شده است از این رو طرحهای دکوراسیون و الگو های آن همواره با تغییراتی کلی و جزئی هموار هستند باید به گونه ای طراحی شود که منطبق با خواسته های درونی انسان باشد , هدف اصلی از انجام دکوراسیون , بالا بردن زیبا سازی فیزیکی و هماهنگی آن با احساسات درونی انسان میباشد که جز با تاکید بر روابطی چون عاملیت و عملکرد با فرم و… و همچنین به وسیله عناصر متعلقه و مرتبطی چون رنگ , بافت و….

میسر و مقدور نمی باشد.طراحی داخلی با بکار کیری عناصر فوق سعی در بهینه سازی فضا ها و دست یابی به کار آیی و کارکرد مناسب در کنار زیبائی و معانی و معنا ها می باشد.طراحی داخلی با ایجاد مجموعه ای از بایدها و نبایدها , کثرت ها و کاستی ها , و قرار دادن فرم در برابر فرم و فضا , هندسه در برابر طبیعت , داخل در برابر خارج و همچنین قدرت و منطق مردانه از یک سو و احساسات زنانه از سوی دیگر می کوشد ارتباط معنائی و فرمال ( formal )را مفهوم بخشد..در واقع طراحی داخلی به وسیله این ترکیب می خواهد به اهداف مورد نظر خود در طراحی فضا دست یابد. طراحی داخلی در ایجاد فضایی مطلوب و دلنشین برای افراد جامعه نقش موثردارد.محیط مناسب یعنی فضایی که بشر در آن بتواندبه دور از فشارهای ناخواسته روانی رشد کرده و شکوفا شود و این از خواسته های عقلانی و منطقی هر جامعه است.بنابراین , هدف طراحی داخلی بهبود عملکرد فیزیکی و روانی و دست یابی به اصول زیبا شناسی فضای داخلی و دکوراسیون  است.در این میان , اصولی که در طراحی با هدف ایجاد فضائی معمارانه در نظر گرفته می شود , در ۹عنوان زیر تقسیم بندی می شوند:

۱. فرم

بافت و فرم مهمترین نقش را در آذین و دکوراسیون بر عهده دارند آنها زیبائی و عملکرد را به برنامه خود می افزایند.انتخاب بافت و فرم از سبک معماری و محدودیتهای محیطی و همچنین اولویتهای شخصی متاثر خواهد شد.بدون شک گزینه های امکانپذیر زیادی وجود دارد که وظیفه تعیین فرم را دارند اگر به نقش این قواعد توجه کنیم آنگاه میتوانیم انتخابی آگاهانه و هوشمندانه داشته باشیم و بدین گونه خطا های بصری را میتوان شناسائی کرد.فرم ها می توانند در نگاه ما به تناسب اثر بگذارند.به وسیله دنباله این قواعد خردمندانه خواهیم توانست فرم مناسب را برای افزایش فضا انتخاب کنیم

۲.رنگ

یکی از ملاحظات روانشناختی رنگ که در کاربرد هنری رنگ اهمیت دارد ، بررسی تأثیر متقابل رنگ ها است . جلوه یا اثر هر رنگ در جوار رنگ دیگر تغییر می کند هر رنگ نسبت به دیگری میزان تیرگی یا روشنی ذاتی اش را می نمایاند . معکوس کردن این ترتیب طبیعی ، ناسازگاری رنگی به بار می آورد. رنگ های سرد ، مختصر کاهش در دمای بدن نگرنده ایجاد می کنند و رنگ های گرم باعث مختصر افزایش دمای بدن می شوند . به لحاظ بصری ، رنگ گرم پیش می آید و رنگ سرد پس می نشیند.رنگهای درخشان به تنهایی جذاب هستند اما اگر در یک الگو یا ردیفی منظم قرارگیرند از نظر بصری تاثیر بیشتری خواهند داشت. این نوع آرایش یک ساختار ساده را بر این رنگها حاکم میکند و در نتیجه یک مفهوم و یا نوعی نظم را، ورای حضور محض رنگها، منتقل خواهد کرد.همچنین رنگها میتوانند به نگاه ما نسبت به بافت ها تاثیر بگذارند.بافت هائی با کنتراست بالا یک احساس فعال و پر انرژی ایجاد می کنند و رنگها را برای ایجاد محیطی آرام محصور میکنند

۳.بافت

کلیه مواد و اجسام دارای نوعی بافت داخلی و ساختمانی هستند.بافت را توسط دو حس لامسه و بینایی میتوان تشخیص داد .در کارهای هنری بافت های ملموس و بصری ممکن است با هم تلفیق شوند و یا از یکدیگر متمایز گردند.نیاز به بافت در محیط اطراف احتیاجی برای انسان است.طبیعت , مملو از اثرات بافتی زیبا است.اماکن پر بافت موجب فشار ذهنی و آشفتگی خاطر میگردند و متقابلآ محیط های یکنواخت اثرات بدی و کسالت باری بر انسان باقی می گذارند.بکارگیری طبیعی مواد , لذت بصری بیشتری دارد.پاره ای بافت ها , ظریف و زیبا و برخی دیگر خشن و ناهنجار بنظر میرسند.تضاد , بر میزان زبری یا ظریف , به نظر آمدن یک بافت , اثر می گذارد.بافتی که در برابر یک پس زمینه صاف دیده میشود , شفاف تر از هنگامی است که در مجاورت بافتی مشابه قرار داده می شود ; کما اینکه هنگام دیده شدن در برابر یک پس زمینه زبر تر , نرم تر و با مقیاسی کوچکتر به نظر خواهد رسید

۴.نور

نور اصلی ترین عامل پویایی یک فضای داخلی و دکوراسیون  است.بدون نور , فرم , رنگ , یا بافت قابل دیدنی وجود نخواهد داشت.و نه هیچگونه حصار مرئی جهت فضای داخلی.بنابراین , نخستین عملکرد طراحی نور , روشن کردن فرم ها و فضای یک محیط داخلی و نیز اجازه به کاربردهای فضا است تا فعالیت ها و وظایف خود را با سرعت , دقت و راحتی در خود انجام دهند.نور بر ادراک ما از بافت تاثیر میگذارد و در عوض و خود هم توسط بافتی که آن را روشن می کند , تحت تاثیر قرار می گیرد.نور مستقیم که روی سطحی با بافت فیزیکی می تابد , بافت دیداری آن را افزایش میدهد ; در حالی که نور پراکنده , بافت فیزیکی را تشدید کرده و حتمآ می تواند ساختار سه بعدی آن را مبهم نماید.نحوه چیمان منابع نوری و الگوهای روشنایی ساطع شده توسط آنها بایستی با جنبه های معمارانه ی یک فضا و الگو های کاربردی آن , هماهنگی داشته باشند.از آنجا که چشمان ما همواره در جستجوی درخشنده ترین اشیاء و پرتحرک ترین کنتراستهای سایه و روشن در میدان دیدشان می باشد , این هماهنگی در طراحی نورپردازی متمرکز سطح کار , اهمیت ویژه ای می یابد

۵.بازشوها

بازشوها , سطوح را از نظر بصری مجزا می کنند و آنها را به طور انفرادی تفکیک مینمایند.هر چه بر اندازه و تعداد این بازشوها افزوده شود , بسته بودن فضا کمتر احساس می گردد , فضا بازتر می شود و شروع با ادغام با فضای مجاور می کند.تاکید بصری بیشتر روی سطوح محصور کننده است تا حجم تعریف شده توسط این سطوح.و از آنجا که شدت تابش نور خورشید برای ما تقریبآ و جهت آن قابل پیش بینی می باشد , چگونگی تاثیر آن بر وجوه , فرم ها و فضا های یک اتاق از نظر بصری به وسیله اندازه , محل قرار گیری , و جهت پنجره ها و نور گیری آن اطاق تعیین میشود.برای تعیین نوع نور طبیعی ای که یک اتاق میگیرد و جهت پنجره یا نورگیری میتواند مهمتر از اندازه آن باشد

۶.خط دید در فضا

آسمان در روز توسط خط افق از زمین مجزا می گردد.در شب اشکال اسمانی و ستارگان وجه تمایز آسمان از زمین هستند.فضای داخلی نیز توسط دیوار ها و سقف شکل گرفته , از فضای بیرون مجزا می شود.فضا و شکل دو عنصر جدا ناشد نی اند , زیرا تمام اشکال در فضا تحقق می یابند و در همان حال فضا را اشکال , شکل می دهند.در معماری , تفاوت های ناگهانی شکل ها در جهات بالا و پایین و یا در عرض و طول , فضایی پر هیاهو و فعال بوجود می آورند.به وسیله دکور و مبلمانی که بر ارتفاع خاصی تاکید ندارند و با تعادل و نظم و وحدتی بدیع در میان کف و سقف می توان تحرک بیشتری در فضا ایجاد کرد و از کسالت فضائی کاست و همچنین اثرات بیانی انها نیز وسیع تر خواهد شد .آنها چشم و روح را به سرعت و به طریقه الهام بخشی به بالا هدایت می نمایند و بر راسی استوار میگردند.وضع بی دوام یافته و کسالت آور را پایان می بخشد و گویای کنشی مستمر خواهند بود.اشکال اگر بزرگ و منظم و یکسان باشند فشار قابل توجهی به وجود می آورند , اگر کوچک و نا منظم باشندممکن است قدرت خود را با دفع شدن نیروهای شیی بلند تر ازدست بدهند.بهمین سبب مقیاس و تناسب در رابطه با مبلمان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

۷.مبلمان و چیدمان دکوراسیون

از این رو با مبلمان و رنگی متناسب خواهیم توانست ترکیب بندی با ثبات داشته باشیم. هر ترکیب بندی را میتوان کارآمد دانست به شرط این که عناصر صحنه به طور موثر با بینندگان مورد نظر آن، ارتباط برقرار کند. در اغلب موارد، نکته اساسی در شناسایی عناصر کلیدی صحنه نهفته است تا با نظم مبلمان و میزان نور ، آنها را از دل سایر عناصر تصویری متفرقه، بیرون بکشید. همین اشیاء مزاحم، صحنه ها را مخدوش میکنند و همچنین،بهتر است به جای تمرکز زیاد روی جزییات خیلی خاص، تنها روی ساختار کلی صحنه تمرکز کنید. چرا که تاثیر آنها در مقابل ترکیب بندی عمومی، بسیار سطحی است.منظور از مبلمان کارآمد مبلمانی است که نه تنها فضا را تزئین کرده و آن را از لحاظ زیباشناختی میاراید , بلکه دارای کارایی و عمکرد مناسب و متناسب باشد.این عناصر می توانند از لحاظ دیداری برای چشمان ما لذت بخش , برای قوه لامسه ما جالب و یا محرکی برای ذهن باشد.

۸.عملکرد فضائی و محدودیت ها

عنصری که در شروع باید مدنظر قرار گیرد عملکرد و نحوه استفاده از فضای داخلی است.یک چهار دیواری میتواند به عنوان اطاق خواب “نشیمن ” اطاق بچه ” اشپزخانه” یا دفتر کار شخص معین برای فعالیت مشخص قرار گیرد ضروری است با استفاده از عواملی چون نورپردازی و چیدن مبلمان تقسیم گردد تا عملکرد هر یک دقیقآ مشخص گردد.شکل و نظم اثاثیه می تواند همچون دیوارها در یک فضای بزرگ ایجاد نوعی محصوریت کرده و الگو های خاصی را به نمایش بگذارد.حتی یک عنصر تنها قادر است از طریق فرم , اندازه و شکل خود , فضای را تحت الشعاع قرار داده و حوزه فضایی را نظم بخشد.همچنین نور و الگو های تاریک و روشن آن باعث می شود تا قسمتی از فضا جلب نظر کرده و در عوض از اهمیت سایر قسمت ها کاسته شود و در نتیجه , فضا از این طریق تقسیم بندی می شود.بنابراین با افزایش عناصر یک طرح , روابط فضایی نیز تنوع می یابند.این عناصر , درون مجموعه ها و دسته هایی قرار میگیرند که هر کدام نه تنها فضا را اشغال میکنند بلکه بیانگر یا مشخص کننده فرم فضایی نیز هستند. در نهایت شکل گیری فضا به نحوه ی استفاده ما از آن فضا بستگی قاطع دارد.ماهیت فعالیت های ما و نحوه انجام آنها بر طرح , نظم و سازمان دهی فضای داخلی تاثیر میگذارد.

۹.مقیاس در فضا

به سایز و مقیاس در فضا توجه نمائید.امکانات و حس فضائی بزرگ در فضائی کوچک به ما احساس عظمت میدهد.مقیاس انسانی , به حس بزرگی اطلاق میشود که یک شی به ما میدهد.اگر ابعاد یک فضای داخلی یا اندازه ی عناصر داخلآن برای ما حس کوچکی القاء کنند , می توانیم بگوییم آنها فاقد مقیاس انسانی هستند.از طرف دیگر , در صورتی که عناصر یک فضا از طریق نیازهای ابعادی مربوط به دسترسی و فواصل ایمن یا حرکت , تناسب راحتی را برای ما فراهم کرده یا به نظر کوتاه نیایند , میتوانیم بگوییم دارای مقیاس انسانی است.

 

طراحی رستوران

درطراحی موفق یک رستوران در محیطهای شلوغ و پرازدحام سردر (Facade) رستوران باید به گونه ای باشد که کاملاً مشخص و مجزا به نظرآید و جلب توجه کند. این مساله به ویژه در مورد رستورانهای حاشیه جاده ها بسیار حایز اهمیت است و باید به گونه ای طراحی شود که اتومبیلی که با سرعت از آن محل عبور میکند تابلوی رستوران (Signage) و سردرآن را مشاهده نمایدو تابلو رستوران یکی از اجزای بسیار پراهمیت درطراحی خارجی رستوران است و عامل مشخص کننده ای در نمای خارجی رستوران به شمار می رود زیرا موجب جلب توجه مشتری شده, در ذهن آنها به عنوان نشانه رستوران باقی می ماند. امروزه طراحان گرافیک, با بهره گیری از رنگ, فرم خاص و نورپردازی, تابلوهایی بسیار تاثیرگذار که پیام آن نیز روشن, واضح و در عین حال بسیار جذاب است, خلق می کنند. سبک حروف روی تابلو نیز باید منعکس کننده نوع رستوران باشد و به مردم نشانه هایی را که بدانند در داخل رستوران با چه روبرو می شوند, ارائه نماید. گذشته از شکل تابلو, خوانا بودن حروف روی آن نیز, امری ضروریست. تابلو ضمن اینکه از اجزای تکمیل کننده طراحی ساختمان است, در عین حال عاملی مستقل است که باید با طراحی معماری هماهنگ باشد. بنابراین وجود تابلویی که خواندنش آسان باشد و نیز جلب توجه نماید ضروری می باشد.

 

طراحی معماری رستوران

مشخص بودن سردر رستوران را می توان با رنگی کردن و بنوعی جدا کردن از ساختمان های اطراف طراحی کرد و نمی بایست تابلو را با خط های که خواندن آن به راحتی امکان پذیر نیست نوشت یا تابلورا با رنگهای زمینه و نوشته یک رنگ طراحی و آویزان کرد , طراحی برای سردرساختمان رستوران , خود به تنهایی, موجب تمایز آن رستوران از سایر رستورانهای رقیب است و تصویری به یادماندنی در ذهن میهمانان ایجاد می نماید البته باید به نامی که برای رستوران انتخاب می شود توجه کرد که نام مناسب انتخاب نمایند.
اغلب مشتریان ممکن است از آشنا یان خود, راجع به رستورانی چیزی بشنود, یا تبلیغ آنرا بخواند, یا قسمت ها و طراحی های بیاد ماندی را به خاطر بسپارند تمامی این اطلاعات موجب می شود که مشتری به رفتن یا نرفتن به آن رستوران برای اولین بار تصمیم بگیرد.با صرف اولین غذا دررستوران, بیشتر مشتریان در مورد بازگشت مجدد به آنجا تصمیم می گیرند.

در مواجهه با اسلایدی از یک انبار علوفه بر روی دامنه ای شیب دار،ابتدا مستطیلی با نسبت مشابه اسلایدی۳۵میلی متری(نسبت۲:۳)ترسیم نمائید و اسکیس را با تعیین لبه های مهم افقی و عمودی موضوع را آغاز نمائید(مرحله اول).اهمبت این مرحله در قرار دادن صحیح اشکال اصلی در موقعیت مناسب خود میباشد.قابل توجه اینکه،خط افق سمت راست لبه ی چارچوب با فاصله ی حدود۵/۲ از لبه ی پائینی آغاز میشود و لبه ئ سمت راست انبار علوفه با فاصله ای در وسط پهنای چهارچوب قرار گرفته است.

55-001_400

اشکال الف و ۱ب شیوه ای دیگر از تعیین نسبت ها را با در کنار هم قرار دادن مربع هایی نشان میدهند.موقعی که اشکال اصلی کامل شدند،اشکال کوچکتر یا زیر مجموعه ها همچون پنجره ها،ورودی ها به آنها اضافه نمایید(مرحله دوم)
در مرحله ی سوم،با استفاده از هاشور،خطوط مورب با تراکم های مختلف،اضافه میگردد.طیف تیرگی حس حجمی انبار علوفه را در طول روز ایجاد می نماید.

1_400_08

جزئیات بافت در مرحله ی چهارم ترسیم به کار برده میشود.در این مرحله جزئیات شامل جداره های انبار علوفه،برآمدگی بر روی سقف فلزی و پوشش گیاهی حول و حوش انبار میباشد. در در اعمال این جزئیات متوجه خواهید شد که تراکم خطوط مشخص کننده جداره ی چوبی ضلع سمت راست انبار،طیف تیرگی بیشتری را ایجاد میکند.با توه به این تکنیک،در حین ترسیم اشیای خاص باید متوجه ارزش طیف تیرگی جزئیات آنها شده و تراکم خطوط را به نحو صحیح خود به کار ببرید.

2_400_03

52_400

چنانچه خودتان از چنین هنری برخوردارید می توانید روی برخی از قسمت های دیوارهای ساده خانه خود به طراحی و نقاشی نقوش و طرح هایی زیبا بپردازید و اگر در خودتان نمی بینید اما علاقه به چنین دکوراسیونی برای دیوارها دارید از فردی ماهر برای این کار کمک بگیرید.

یکی از رازهای مهم موفقیت یک دکوراسیون رسیدگی به جزئیات دکوراسیون دیوارها است. کاغذ دیواری ، قاب ها ، و حتی کاشی کاری و دیگر تکنیک ها روی دیوار می تواند به مقدار زیادی جذابیت و گیرایی را به دکوراسیون فضا اضافه کند.

دکوراسیون،راه حل هایی برای تغییر دکوراسیون دیوار

خطوط پهن و عریض

ایجاد خطوط عریض بر روی دیوار یکی از راه هاییست که با کمک آن ها به خوبی می توان به یک اتاق ساده هویت و روح داد. این یکی این خطوط جلوه ای با ثبات و قوی به دکوراسیون می دهند.


432-500x250

به نمایش گذاشتن علایق خود بر دیوار

کمی از رنگ و کاغذ فراتر برویم : اگر یک پارچه ای را خیلی دوست دارید و با دیدن و لمس ان احساس خوشایندی به شما دست می دهد هیچ اشکالی ندارد که به جای کاغذ و رنگ دیوار خود را پارچه پوشش دهید این کار نه تنها عجیب و دور از ذهن نیست بلکه بسیار هنرمندانه و مبتکرانه است.

به نمایش گذاشتن علایق خود بر دیوار

چوب های دکوراتیو

یکی دیگر از عناصر دکوراتیوی که می تواند جلوه دیوارها و دکوراسیون اتاق را دارای بافت و بسیار شیک کند، تخته های چوبی است که هم می توان به شکل طبیعی با همان گره های طبیعی و به صورت رنگ شده از آن ها استفاده کرد و هم می توان از انواع طرح دار آن ها استفاده نمود. تخته های چوبی دکوراتیو بر دیوار به دلیل طبیعی بودن احساس لطیفی را در کنار زیبایی به دیوارها و در نتیجه به دکوراسیون اتاق القا می کنند.

-چوب های دکوراتیوwall-decor

طراحی دستی بر دیوار

چنانچه خودتان از چنین هنری برخوردارید می توانید روی برخی از قسمت های دیوارهای ساده خانه خود  به طراحی و نقاشی نقوش و طرح هایی زیبا بپردازید و اگر در خودتان نمی بینید اما علاقه به چنین دکوراسیونی برای دیوارها دارید از فردی ماهر برای این کار کمک بگیرید.

طراحی دستی بر دیوار

طراحی دستی بر دیوار

موزائیک کاری

استفاده از هنر موزائیک کاری روی دیوار حتی اگر به نصب یک تخته کوچک موزائیک کاری شده روی بخشی از دیوار خلاصه شود می تواند جلوه دکوراسیون دیوار و کل فضا را متحول و دگرگرن سازد. هنر موزائیک کاری به دکوراسیون اصالت و هویت می بخشد و از ارزش و اهمیت زیادی برخوردار است.

mosaic-in-home-decor-7_0

mosaic-in-home-decor- موزائیک کاری دیوار

استفاده از سنگ

پیاده کرده انواع سنگ های بر روی دیوار نیز یک ایده زیبا برای دکوراسیون دیوار است سنگ هایی از قبیل مرمر، سنگ رودخانه و … هر یک احساسی منحصر به فرد را وارد فضا می کنند و سبب وزین شدن جلوه دیوارها و دکوراسیون فضا می شوند. شما می توانید به تناسب فضا و کاربرد آن از انواع سنگ های به صورت کلی و یا بر قسمتی از دیوار استفاده نمایید.

استفاده از سنگ بر روی دیوار

استفاده از سنگ بر روی دیوار

استفاده از سنگ بر روی دیوار

طیف های رنگ آبی

کاشی کاری بر دیوار با کاشی های آبی در فضاهایی از قبیل سرویس بهداشتی و رخت شوی خانه می تواند جلوه تسکین دهنده و لطیف را خلق کند. این کار بسیار دارای سبک و شکیل است و جلوه ای کلاسیک و اصیل دارد.

دیوار سرویسهای بهداشتی

fun-kids-bathroom-design-sk

پتینه

هنری پتینه کاری از دیگر تکنیک هایی است که از آن می توانید دیوار ها را از سادگی و بی روحی نجات دهید و رنگ های متنوع و بافت را به آن ها بیافزائید. این هنر بسیار گسترده و در عین حال ساده است تنها کافیست ابزار لازم آن را فراهم کنید و نکاتی ساده را رعایت کنید.

پتینه

پتینه

پتینه

دیوار آشپزخانه

دکوراسیون قسمتی از دیوار آشپزخانه که در حد فاصل کابینت های بالایی و پایینی قرار دارد از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا نقش موثر و تعیین کننده ای بر دکوراسیون آشپزخانه دارد. برای این قسمت موارد متعددی برای دکوراسیون وجود دارد که استفاده از انواع کاشی ها از جمله رایج ترن و پرطرفدارترین انتخاب برای دکوراسیون این بخش است. نکته ای که مهم است این است که دکوراسیونی که برای این قسمت از دیوار انتخاب می کنید باید متناسب با سبک دکوراسیون آشپزخانه باشد.

Kitchen-backsplash-tile-ide

 

 

اسکیس کشیدن از محیط
محیط،تاریخ سیاره و داستان تحول انسان را در خود جای داده است.اگر شما یک طراح حرفه ای
یا فردی علاقمند به توسعه ئ اسکیس و اگاهی های خود از محیط هستید،فرصت های بی شماری برای مکاشفه در آن وجود دارد.اگر در حال مسافرت به سرزمین ها و فرهنگ های دیگر یا در حال مکاشفه ئ محل زندگی خودهستید،اسکیس کشیدن وسیله ی موثر و مناسب در کسب غنای درس هایی است که محیط ممکن است درخود جای داده باشد.

292969_310186412411904_1760807058_n_400

422583_317256765038202_2108195463_n_400

387074_312644072166138_460403207_n_400

 

208173_332084763555402_2109326229_n_400_01

262948_317255335038345_254801283_n_400

 

شاید بتوان معماری را از آن گونه واژه هایی دانست که همواره به راحتی به کار می‌رود ولی کمتر پیش می‌آید که گوینده مفهوم دقیق آن را بداند و با ریشه و حوزه کارکرد این واژه آشنا باشد.

واژه “معماری” در زبان عربی از ریشه “عمر” به معنای عمران ،آبادی و آبادانی است. اما کلمه معماری (Architecture) ریشه در واژه یونانی Architektonike دارد که به معنای ساختن ویژه است؛ ساختنی که هدایت شده و همراه با آرخه باشد. آرخه نیز (Arkhe) از فعل آرخین (Arkhin) به معنای هدایت کردن و اداره کردن است.

اگر سری به لغت نامه های مختلف، اعم از فارسی و انگلیسی بزنیم می توانیم تعریف های مختلفی در ارتباط با معماری پیدا کنیم. برای مثال، در لغت نامه دهخدا این تعاریف برای معماری آمده است: بنایی و علم بنایی و شغل معمار/ عمل و شغل معماری/ آبادانی و آباد سازی.

همچنین، در دوره‌های مختلف تعریف‌های متفاوتی در این زمینه ارایه شده است. برای نمونه، فرانک لوید رایت، معمار نامدار اوایل قرن بیستم و یکی از  پیشگامان معماری مدرن در این باره می‌گوید: “معماری عصاره زندگی است و به عبارتی، زندگی را شکل می‌دهد. معماری، حقیقی‌ترین روش ثبت زندگی در دنیای گذشته، امروز و آینده است. یا در تعریف دیگری از لوکوربوزیه، یکی دیگر از پیشگامان معماری مدرن داریم: “معماری بازی با اشیا است در زیر نور.”

 

طراحی معمارانه

 

اما آنچه اهمیت دارد این است که این تعریف های متفاوت در برخی ریشه ها دارای وجه مشترک هستند بطور کلی این تعاریف را می توان در سه گروه اصلی دسته بندی کرد:” معماری به عنوان یک پروسه، معماری به عنوان یک حرفه و در نهایت، معماری به عنوان یک سند.

معماری به عنوان یک پروسه

در این دسته بندی، معماری فعالیتی است در زمینه طراحی، بنا کردن بنا و دیگر ساختارهای فیزیکی که توسط یک فرد و یا افرادی برای ایجاد سرپناه انجام می شود.

در این پروسه، خلاقیت و نوآوری نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند، همانگونه که لوکوربوزیه می‌گوید: “… اینکه معماری در لحظهای از خلاقیت بوجود می آید، یک حقیقت انکار ناپذیر است.”

همچنین، طراحی معماری می‌تواند در ابعاد بسیار وسیع باشد، مانند اینکه ساختمان چگونه با محیط اطراف می‌آمیزد و یا اینکه در مقیاس کوچک باشد، اینکه ساختارهای جزیی طراحی چگونه می‌تواند در طرح شکل گیرد. بطور کلی، معماری در این گروه، طراحی برای هر گونه سیستم است.

معماری به عنوان یک حرفه

در این گروه تعاریف، معماری نقشی است که افراد به عنوان ارائه‌دهندگان خدمات می‌پذیرند.

همانگونه که در لغت‌نامه دهخدا نیز دیدیم و از آن به عنوان بنایی، علم بنایی و شغل معمار یاد شده است.

معماری به عنوان یک سند

در این دسته بندی، معماری مبتنی بر طراحی‌ها و اسنادی است که بیان کننده ساختار و رفتار یک ساختمان و یا هر نوع سیستم ساخته شده است.

به عنوان مثال می‌توان به آثار معماری اشاره کرد که سمبل‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی یک کشور شناخته می‌شوند.

ساختمان‌هایی مانند تخت جمشید و اهرام ثلاثه مصر از این نوع آثارمحسوب می‌شوند. آثاری که پیوند دهنده افکار و تصورات مردم زمان خود با حال و آینده است

 

خانه La Vall de Laguar

خانه ساده در روستایی نشسته بر کوهی مشرف به دریای مدیترانه در سایتی پر از درختان گیلاس و چشم انداز زیاد در La Vall de Laguar – اسپانیا – واقع و توسط معماران Enproyecto طراحی شده است . مقررات نقشه کشی تنها اجازه یک ساختمان کوچک برای ذخیره سازی ابزار کشاورزی حداکثر ۲۵ مترمربع و یک مخزن آب تعبیه شده در زمین با مساحت ۵۰ مترمربع را میداد . فضای اصلی این ساختار ، اتاق نشیمن و آشپزخانه و بر بالای آن با استفاده از ارتفاع مجاز ، یک اتاق خواب می باشد . برای ساده کردن توضیح چنین فضای کوچکی ، یکی از دیوارها ضخیم تر می شود تا فضای ذخیره سازی ، کابینت و شومینه را در خود جای دهد .

1151634417769388251250201158238255_400

1151634417769665282500201126235285_400

1151634417769523720000201112233725_400

1151634417770257782500201125237785_400

1151634417770427157500201142237155_400

اکثر شما مبتدی یا اینکه بعد از مدتی مجددا به اسکیس کشیدن بازگشته اید.تمرین های قابل توجهی اینجا تدارک دیده شده تا مهارت های خوب مشاهده کردن در شما را اعتلا و ارتقا ببخشد.اولین تمرین از این سری مربوط به اسکیس خطوط محاطی ست.در این تمرین از دست دیگر خود به عنوان الگو استفاده نمایید.کار ترسیم را با طولانی ترین خطوط یا لبه ها شروع کنید.در حالی که قلم طراحی را روی کاغذ و چشم را روی موضوع نگه داشته اید، لبه ها و چین های دستتان را چنان دنبال کنید که انگار آنها را لمس میکنید.عجله نکنید! با صبر و حوصله کلیه ی تغییرات و جزئیات شکل و فرمی را که میبینید مشاهده و ثبت نمایید.اگر اسکیس ها بی نظم و خارج از تناسب هستند، نگران نباشید زیرا اسکیس های بوجود آمده به اندازه ی خلق عادات و تمرکز مشاهده با اهمیت نیستند.

gnomon3_400

موقعیت دست را تغییر دهید تا ترکیبات قابل توجه دیگری برای ترسیم حاصل شود.زمان بیشتری باید صرف مشاهده ی موضوع تا کنترل ترسیم حاصل از آن شود.این را هم به خاطر بسپارید که این فرآیند ترسیم است که دارای اهمیت میباشد نه نتیجه ی حاصل از آن.از عادت ترسیم سریع و یکنواخت خطوط پرهیز کنید.به تدریج به جزئیاتی خواهید پرداخت که قبلا به آنها توجه نکرده بودید.

dinord_14072145_400

اشیای قابل توجه دیگری برای اسکیس خطوط محاطی وجود دارند.مناسب ترین آنها اشیایی هستند که شکلشان غیرقابل پیش بینی ست.اشیایی همچون کاغذی مچاله شده، میوه ی درخت کاج و یا یک جفت کفش ورزشی با بندهای در هم تنیده شده که نیازمند دقت بیشتری هستند.
این اجازه را به خود بدهید که با دقت خاصی موضوع را مشاهده کرده و نگران زمان مورد نیاز برای ترسیم کامل آن نباشید.این تمرینات چشمانتان را به نحوی عادت میدهند تا هرآنچه که میبینید را به تصویر درآورید.باور داشته باشید.

s81fwxhojgz5rrydmjre_400

اشیای قابل توجه دیگری برای اسکیس خطوط محاطی وجود دارند.مناسب ترین آنها اشیایی هستند که شکلشان غیرقابل پیش بینی ست.اشیایی همچون کاغذی مچاله شده، میوه ی درخت کاج و یا یک جفت کفش ورزشی با بندهای در هم تنیده شده که نیازمند دقت بیشتری هستند.
این اجازه را به خود بدهید که با دقت خاصی موضوع را مشاهده کرده و نگران زمان مورد نیاز برای ترسیم کامل آن نباشید.این تمرینات چشمانتان را به نحوی عادت میدهند تا هرآنچه که میبینید را به تصویر درآورید.باور داشته باشید.

 

9-cloudsketchset2_400

همچنین لازم است مصنوعات دم دست را نیز تجربه نمایید.به دلیل آشنایی با این اشیا فکر میکنید که اسکیس آنها راحت تر خواهد بود.چنین پندارهایی میتواند شما را از دقت بیشتر در موضوع طراحی باز بدارد.این بی توجهی میتواند با تمهیدات زیر کاهش و اسکیس های جالبی خلق بشوند:
۱٫ انتخاب اشیا با انحناهای پیچیده
۲٫ انتخاب چارچوب دید به اشیا از زوایای غیرمعمول
۳٫ قرار دادن اشیا در مقابل نور زیاد و دنبال نمودن لبه ی سایه ها و انعکاسات

sketch_400_01

دکوراسیون منزل، فرش ایرانی ، دکوراسیون ایرانی

رابطه خصوصیات محیط و دکوراسیون با طرح و نقشه فرش

چه فرشی برای کجا مناسب تر است ؟

بیش از هر توصیه در این زمینه یاد آوری این مطلب خالی از لطف نیست که معمولا فرش های دستباف اکثر شهرهای ایران در سه قالب اصلی به لحاظ طرح بافته می شوند که عبارتند از :

لچک ترنج – خشتی و افشان که در میان آها لچگ ترنج از قدیم مورد استقبال بیشتری قرار گرفته و اغلب فرشهایی را که شما در منازل یا در فرش فروشیها می بینید در همین طرح بافته شده اند .

البته طرح های دیگری نیز وجود دارند که در شهرهای مختلف بر آن اساس بافته می شوند . گبه ها ، فرش های ترکمنی و غیره از این دسته هستند .

دکوراسیون منزل، فرش ایرانی ، دکوراسیون ایرانی

در فرش های لچک ترنج دار علاوه بر حاشیه  ای پهن که دور تا دور فرش را احاطه کرده است ، نقشی در قالب شکلی هندسی دایره و یا بیضی در میان گرفته که به آن ترنج می گویند و در چهار گوشه داخلی حاشیه چهار نقش با فرم مثلثی قائم الزاویه که وتر آن خطی هلالی است وجود دارد که هر یک از این چهار نقش را هم لچک می گویند .

برخی از کارشناسان فرش ادعا می کنند که طرح های اصلی فرش های ایرانی برگرفته از معماری ساختمان های آن روزگار است .

در نتیجه هنگامی که در ساختار خانه ها تغیر اساسی ایجاد می شده ، طراحان فرش نیز از این تغییر تبعیت می کردند . آنها بر این عقیده هستند که طرح لچک ترنج فرش ها از طرح پردیس معماری ساختمان های سده آخر دوره اشکانیان الهام گرفته است .

این معماری از فضای اندرونی بیرونی تشکیل شده است و در واقع فرش های لچک و ترنج دار نمادی از حیاط این ساختمان ها بوده اند .

لچک ها باغچه های سبزی کاری چهار وجهه حیاط را یاد آور می شدند . گل های میان آنها نیز به گلکاری گل محمدی حیاط اشاره می کردند .

پس از گذشت زمان و ایجاد تغییرات در معماری و حذف حوض میانی و باغچه های سبزیکاری ، طرح افشان فرش به وجود آمد .

در این طرح دیگر اثری از لچک و ترنج نبود و با حفظ همان حاشیه اصلی در فضای میان حاشیه ها نقش هایی از میان انواع گل و ساقه و برگ دیده می شدند .

طرح های خشتی جمله دیگر طرح های فرش ایرانی هستند که بر اساس آن تمام سطح داخلی ما بین حاشیه ها به مستطیل هایی مساوی تقسیم شده و در داخل هر یک نقش ای بافته می شود که ممکن است این نقشه ها چند بار در خشت های مختلف تکرار شود .

البته عدم تکرار آنها نشانی بر مرغوبیت نقشه و ابتکار طراح است . این طرح در برخی از شهرها هم نیز به گلستان نیز معروف است .

امروزه طراحان نقشه های فرش با ابتکارات خود و بر اساس سلایق متقاضیان در همین قالب های اصلی به ارائه طرح های متفاوت و زیبا پرداخته اند که با توجه به نامشان ثبت شده اند .

مثلا در فرش های تبریز نقش های علیا ، بهشتی ، شیو ا، بنام ، تقی زاده ، قلی نامی و بسیاری نقشه های دیگر وجود دارند که با توجه بنام طراحانشان نام گذاری شده اند و اگر چه به لحاظ طرح و رنگ با هم متفاوت هستند ولی همگی در غالب طرح اصلی لچک ترنج جای می گیرند .

با توجه به تنوع موجود ، دست برای انتخاب مناسب ترین فرش برای فضای مورد نظر باز است .

پس در همین راستا به پیشنهادات زیر توجه کنید :

در فضای با وسعت کم ، پهن کردن فرش با نقش و نگاری فشرده و متراکم ، به شلوغی فضا و در نهایت کوچکتر به نظر آمدن آن کمک می کند .

هنگامی که کفپوش ثابت مورد نظر شما طرح دار است فرشی با طرح های خلوت انتخاب کنید تا تعادل طرح و نقش در کف محیط حفظ شود . مثلا در صورت امکان استفاده از گبه به لحاظ سبک دکوراسیون محیط بهترین انتخاب برای روی کفپوش پارکت آن هم در فضای مدرن گبه است .

دکوراتور ها همواره فرش های با طرح افشان را برای فضاهای کوچک توصیه می کنند .

انتخاب فرش های لچک ترنج برای فضای معمولی و نسبتا بزرگ بسیار مناسب است ولی انتخاب فرش خشتی برای این قبیل مکان ها توصیه نمی شود زیرا سبب کوچکتر جلوه کردن محیط می شود .

رنگ و انتخاب فرش :

برای فضایی با وسعت کم ، فرشی با ترکیب رنگی روشن انتخاب کنید . این مسئله در مورد مکان های با محدودیت نور کافی نیز توصیه می شود .

هر چه کف زمین روشن تر باشد فضا بزرگتر و نورانی تر جلوه می کند .

در ضمن به هنگام انتخاب رنگ فرش ، به پالت های رنگی موجود در فضا شامل رنگ دیوارها ، پارچه روکش مبلمان ، پرده ها و حتی رنگ چوب لوازم و از همه مهمتر رنگ کفپوش توجه کنید .

حفظ هماهنگی میان طرح و رنگ فرش انتخابی و دیگر عناصر یک فضا از جمله مهترین عوامل در انتخاب فرش مناسب است .

کاربرد محیط و فرش مناسب :

این که فرش مورد نیاز در چه مکانی و با چه کاربردی پهن می شود در انتخاب تعیین کننده است . مثلا برای فضاهای پررفت و آمد مثل اتاق نشیمن و فضای ورودی خانه ، فرش های روشن و با بافت ظریف و به اصطلاح رج بالا انتخاب نکنید .

این گونه فرش ها در این مکان ها در معرض آسیب دیدگی بیشتری قرار می گیرند .

سبک دکوراسیونی :

انتخاب فرش نیز مانند انتخاب دیگر لوازم دکوراسیونی تابع رعایت قوانین سبک دکوراسیونی به کار رفته در محیط است .

لذا پیش از خرید فرش به انتخاب نقشه ای مناسب با سبک دکوراسیونی فضای خانه تان بیاندیشید

رنگ و انتخاب فرش:

براى فضایى با وسعت کم، فرشى با ترکیب رنگى روشن انتخاب کنید. این مسئله در مورد مکان هاى با محدودیت نور کافى نیز توصیه مى شود. هر چه کف زمین روشن تر باشد فضا بزرگتر و نورانى تر جلوه مى کند. در ضمن به هنگام انتخاب رنگ فرش، به پالت رنگى موجود در فضا شامل رنگ دیوارها، پارچه روکش مبلمان، پرده ها و حتى رنگ چوب لوازم و از همه مهمتر رنگ کفپوش، توجه کنید. حفظ هماهنگى میان طرح و رنگ فرش انتخابى و دیگر عناصر یک فضا از جمله مهمترین موارد در انتخاب فرش مناسب است.

کاربرد محیط و فرش مناسب:

این که فرش مورد نیاز در چه مکانى و با چه کاربردى پهن مى شود در انتخاب تعیین کننده است. مثلاً براى فضاهاى پر رفت وآمد مثل اتاق نشیمن و فضاى ورودى خانه، فرش هاى روشن و با بافت ظریف و به اصطلاح رج بالا انتخاب نکنید. اینگونه فرش ها در این مکان ها در معرض آسیب دیدگى بیشترى قرار مى گیرند.

سبک دکوراسیونى: انتخاب فرش نیز مانند انتخاب دیگر لوازم دکوراسیونى تابع رعایت قوانین سبک دکوراسیونى به کار رفته در محیط است. لذا پیش از خرید فرش به انتخاب نقشه اى مناسب با سبک دکوراسیونى فضاى خانه تان بیاندیشید.

طراحان این تصاویر با توجه به ابتکار در طرح، به فرش جنبه کاربردی بودن هم داده‌اند. جنس و طرح و نقش این فرش‌ها بسیار متفاوت با فرش‌هایی است که ما در منزلمان داریم!

modernrugs23

این طراحی زیبا و منحصر به فرد توسط Esti Barnes انجام شده است که دارای نقشی گلدار می‌باشد.

modernrugs11

این فرش دارای طرحی مدرن و برگرفته از نقوش ایرانی می‌باشد که توسط Katrin Sonnleitner طراحی شده است، در ضمن شما می‌توانید با طرح دلخواه خود نقش فرشتان را تغییر دهید.

modernrugs10

فرشی با طرح برشی از تنه درخت

modernrugs13

این هم طرحی نو برای فرش کنار تخت مخصوص دمپایی‌های شما!

 

modernrugs02

این هم طراحی بسیار جالب هوشمندانه برای یک پادری!

modernrugs24

modernrugs15

 

یکی از راه‌های مهم برای داشتن خانه‌ای گرم و صمیمی، استفاده از رنگ‌های گرم و گاهی نیز بهره‌گیری از رنگ‌های متضاد به طرزی چشم‌گیر است. استفاده از رنگ‌های قوی و روشن، خانه را درخشان و پرتلالو می‌سازد.

یکی از راه‌های مهم برای داشتن خانه‌ای گرم و صمیمی، استفاده از رنگ‌های گرم و گاهی نیز بهره‌گیری از رنگ‌های متضاد به طرزی چشم‌گیر است. استفاده از رنگ‌های قوی و روشن، خانه را درخشان و پرتلالو می‌سازد. این جلوه وحشی و خاص برای همه افراد نمی‌تواند کارآمد و صحیح باشد و باید با احتیاط و دقت از رنگ‌های گرم و قوی در دکوراسیون خانه استفاده شود تا این رنگ‌ها به دکوراسیون شما جذابیت و زیبایی ببخشند.

اکثر افراد نگران این هستند که ممکن است رنگ‌های گرم خانه را شعله‌ور و خفه کنند، در حالی که این نگرانی بی‌مورد است. رنگ‌های تند و قوی از قبیل رنگ گل‌ها، رنگ آسمان در هنگام ظهر یا رنگ برگ‌های نوشکفته و تازه و بسیاری از رنگ‌های زنده و قوی دیگر که در طبیعت وجود دارند، مولد نشاط و طراوت در خانه هستند نه خفگی و گرفتگی. از به کار بردن این نوع رنگ‌ها در دکوراسیون خانه خود نهراسید و شجاعانه این راه را بیازمایید.

دکوراسیون داخلی، دکوراسیون گرم برای منزل

 

استفاده از قطعاتی به رنگ‌های گرم و قوی در دکوراسیون، می‌تواند به تعریف فضا و جاری ساختن انرژی در فضا منجر شود. رنگ‌های گرم برای دکوراسیون یک اتاق نشیمن دوستانه و صمیمی، اتاق کودک، آشپزخانه‌ای نشاط‌آور و هم‌چنین اتاق غذاخوری، می‌تواند ایده‌آل و مناسب باشد. به طور کلی رنگ‌های گرم و قوی برای فضاهای پر رفت و آمد و پویا که فعالیت و جنب و جوش زیادی در آنجا رخ می‌دهد، گزینه‌های بسیار خوبی هستند؛ به خصوص اگر این فضاها از نظر معماری رو به شمال یا رو به شرق و از نور طبیعی کمی بهره‌مند باشند.

home-decorating-blogs

اگر تمایل دارید که از تند و زننده شدن بیش از اندازه دکوراسیون فضا به دلیل وجود رنگ‌های گرم و قوی پیشگیری کنید، از مخلوط کردن رنگ‌های گرم با رنگ سفید، و ملایم کردن آن‌ها بپرهیزید؛ به جای این کار، رنگ‌های گرم را با همان تندی و قدرتی که دارند در دکوراسیون استفاده کنید و برای تلطیف فضا رنگ سفید (یا رنگ‌های مایل به سفید) یا مقداری رنگ طبیعی را کنار رنگ‌های گرم قرار دهید و با هم هم‌نشین سازید؛ در این صورت تاثیر رنگ‌های گرم مختل نخواهد شد و در عین حال از آزاردهنده بودن این رنگ‌ها جلوگیری شده و احساس حاکم بر فضا تلطیف می‌شود. در اتاقی که از رنگ‌های گرم و قوی برای دکوراسیون آن استفاده می‌شود، سقف، ابزارها و وسایل چوبی را با رنگ سفید رنگ‌آمیزی کنید تا چشم افراد مجالی برای استراحت داشته باشد. استفاده از مبلمان و کاناپه‌ای با رنگ کرم نیز می‌تواند همین تاثیر را داشته باشد.

رنگ‌های گرم مکمل خوبی برای اشیاء و قسمت‌های چوبی با رنگ طبیعی چوب هستند. با اضافه کردن بافت‌های تاثیرگذار و باثبات مانند یک قالیچه به فضا و هم‌چنین با قراردادن متریال طبیعی از قبیل بامبو و سنگ‌ها در دکوراسیون آن، تعادل ایجاد کنید و اگر تمایل دارید سبک دکوراسیون به سمت بالی‌وود سوق داده شود، از پارچه‌های حریر و سیلک در رنگ‌های تند و گرم، بیشتر استفاده کنید.

در این تصویر کف‌پوش چوبی، هماهنگی زیادی با رنگ‌های گرم و مات موجود در دکوراسیون دارد. سوزانندگی و شعله‌وری دیوارهای نارنجی رنگ و سرویس غذاخوری قرمز تند با وجود کاناپه‌های آبی رنگ تعدیل شده و حرارت آن‌ها با خنکی رنگ آبی فروکش کرده است. این تصویر نشان‌دهنده دکوراسیونی کاملا مدرن و نشاط‌آور است.

رنگ‌های تند و قوی می‌توانند پس از یک روز پرکار و پر کش‌وقوس، برای افراد نشاط‌آور و تسکین‌دهنده باشند.

در ادامه مطلب نمونه‌هایی را از فضاهای مختلف برایتان آورده‌ایم که در آن‌ها از رنگ‌های تند و پویا برای نشاط آور و پرانرژی کردن فضا استفاده شده است. در این تصاویر از رنگ‌ها و سطوح طبیعی مانند سنگ‌ها، چوب و پارچه‌هایی با بافت طبیعی برای تکمیل رنگ‌های دراماتیک موجود در دکوراسیون استفاده شده است.

  • در این تصویر بین رنگ صورتی تند و گرمی که برای دیوار استفاده شده و رنگ آبی قالیچه تضادی فاحش و اصولی وجود دارد. این دکوراسیون با اکسسوری‌های مناسب و تابلوی نقاشی بسیار زیبا و متناسبی که به خوبی انتخاب شده، به زیبایی کامل شده است.
  • نقاشی تنها یک دیوار با رنگی گرم سبب شده تا از خفه و گرفته شدن فضا جلوگیری شود.
  • استفاده از رنگ‌های نارنجی، قرمز و زرد در دکوراسیون این آشپزخانه، به طرز شگفت‌انگیزی فضا را پر انرژی و پویا کرده است. استفاده از مقداری رنگ سفید و هم‌چنین عناصر نقره‌ای رنگ سبب تعدیل فضا شده و به چشم‌ها مجالی برای استراحت داده است.
  • رنگ قرمز گوجه‌ای که برای دیوارها استفاده شده است، در شید رومی و صندلی‌های موجود در دکوراسیون نیز به چشم می‌خورد و این امر، سبب انجسام در دکوراسیون شده است. کابینت‌های سفیدرنگ نیز دکوراسیون فضا را تعدیل و تلطیف کرده‌اند.

رنگ آبی گرمسیری و سبز لیمویی و مقداری زرد که در این دکوراسیون به چشم می‌خورد، سبب شده تا احساسی آرام و تسکین دهنده متعلق به سبک هندی در فضا القا شود.

رنگ‌ها در دکوراسیون آشپزخانه هر خانه‌ای، به عنوان قلب آن خانه از اهمیت زیادی برخوردارند و انتخاب رنگ برای این فضای مهم و کلیدی در خانه بسیار مهم و حساس است. یکی از گزینه‌های مناسب و ایده‌آل برای رنگ دکوراسیون آشپزخانه، خانواده رنگ‌های گرم هستند که می‌توانند انرژی و نشاط لازم در این فضا را به خوبی تامین کنند. آشپزخانه فضایی است که در آن باید احساس شادی و نشاط حکم‌فرما باشد و رنگ‌های گرم به خوبی می‌توانند این کار را انجام دهند. در این آشپزخانه زیبا و مدرن تضاد موجود بین کابینت‌های قرمز مات با دیوارهای سفید، کانترهای مشکی و جزئیات نقره‌ای رنگ، توانسته به مقدار زیادی زیبا و شیک جلوه کند و محیطی سراسر انرژی را به وجود آورد.

44b3824b265069d1d631f3902ed

حال به حالت‌های مختلف برای دکوراسیون این آشپزخانه توجه کنید:

  • آبی ملایم رنگی بسیار تسکین دهنده و ملایم است که در این تصویر برای دیوارها استفاده شده، در عین حال، طیف تیره آبی، می‌تواند به خوبی قسمت‌های مختلف فضا را تعریف و تفکیک کند. ترکیب آبی و سفید ترکیبی کلاسیک است و برای دکوراسیون آشپزخانه زوجی بسیار مناسب به شمار می‌رود.
  • دیوارهای قرمز و سبز در کنار کف‌پوشی مشکی توانسته سبکی منحصر به فرد که متعلق دهه ۱۹۵۰ است برای دکوراسیون این آشپزخانه تداعی کند.
  • در دکوراسیون این آشپزخانه، دیوارهای نارنجی و زرد به مقدار زیادی جلب توجه می‌کنند و وجود کابینت‌های شکلاتی ساده و کف‌پوشی بژ، تعادل لازم را برای این دکوراسیون بوجود آورده است.
  • زرد، رنگی نشاط‌آور و انرژی‌زاست که در این دکوراسیون با کابینت‌های سفید رنگ هم‌نشین شده است؛ هر روز صبح با دیدن این آشپزخانه می‌توانید انرژی لازم برای کل روز را کسب کنید.
  • کف‌پوش تیره این دکوراسیون، فضای آشپزخانه را صمیمی و خودمانی کرده است و این تیرگی کف با استفاده از طیف‌های ملایم و تیره‌رنگ آبی برای دیوارها تعدیل شده است.
  • سبز لیمویی که برای دیوارها در این دکوراسیون استفاده شده، از جمله رنگ‌های بسیار مناسب برای دکوراسیون آشپزخانه است که در این تصویر در کنار کابینت‌های آبی رویال (لاجوردی) استفاده شده و تضادی چشم‌گیر و خوشایند به وجود آورده است.
  • کابینت‌های سبز رنگ در این دکوراسیون، تضادی قوی با دیوارها و کف‌پوش سفید دارد که توانسته احساسی خوشمزه و دلچسب در فضا ایجاد کند.
  • کابینت‌های قرمز در این دکوراسیون، هارمونی و هماهنگی زیبایی با دیوارهای نارنجی رنگ دارد و فضایی گرم و صمیمی به وجود آورده است.

 

استیکر چیست؟

اگر به دنبال روشی آسان و کم هزینه برای تزئین منزل و محل کار خود هستید از می توانید از استیکر  استفاده کنید استیکر محصولی جدید در دکوراسیون می باشد. این محصول جایگزین مناسبی برای کاغذ دیواری و نقاشی روی دیوار و تابلوهای تزئینی می باشد.استیکر ها معمولا در طرح ها و رنگ های مختلف و با جنسیت های متنوع مانند pvc -جیر-آیینه ای که از متداول ترین  نوع استیکر های موجود در بازار است.

استیکر ها قابلیت این را دارند تا در کوتاهترین زمان ممکن تحولی بزرگ را در دکوراسیون و چیدمان منزل یا محیط کار شما ایجاد کنند.

نحوه نصب آن نیز بسیار راحت و آسان است ،کافیست محلی را که می خواهید استیکر را بچسبانید تمیز کرده و استیکر را از لایه زیر آن جدا کرده و با دقت بچسبانید.

wall-stickers-دکوراسیون داخلی،طرح های متنوع استیکر در دکوراسیون

مزایای استیکر :

_ ارزان بودن

_ تنوع طرح و رنگ

_ نصب آسان و سریع (بدون نیاز به افراد متخصص )

_ قابل نصب بر روی کلیه سطوح صاف

_ قابل شستشو

_ دوام طولانی

wall-stickers-دکوراسیون داخلی،طرح های متنوع استیکر در دکوراسیون

تاپ استیکر چیست ؟

تاپ استیکرها ، برچسب‌هایی هستند که با کمترین هزینه می‌توان آن‌ها را با رنگ مبلمان، پرده، فرش یا حتی چند شمع کوچک ست کرد.

اتاق هایی مانند اتاق کودک طی مراحل نوزادی – نوپایی – خردسالی ونوجوانی باید دچار تغییر در طراحی دکوراسیون شوند.

گاهی روند تغییر علاقه مندی ها و سلیقه کودک بسیار سریع و والدین مجبور به ایجاد تحولی اساسی در اتاق کودک میشوند.

یکی از راه های پیشنهادی ما استفاده از تاپ استیکر های مخصوص هر سن برای ایجاد فضای مناسب با سن اشخاص است.

 

دکوراسیون داخلی،طرح های متنوع استیکر در دکوراسیون

wall-sticker-white-دکوراسیون داخلی،طرح های متنوع استیکر در دکوراسیون

برچسب های دیواری تاپ استیکر

دیوار ها تاثیر گذارترین سطوح در هر فضا هستند. رنگ – بافت و شکل های دیوار ها میتوانند محیطی ساده – رسمی یا دراماتیک یا فانتزی ایجاد کنند.

علاوه بر رنگ آمیزی و کاغذ دیواری و تکنیک های مانند پتینه – استفاده از استیکرها (برچسب های دیواری تاپ استیکر)برای تغییر در دیوار های ساده امکان پذیر است .

استیکر ها راه حلی ساده و کم هزینه برای تغییر اتاق ها هستنند . علاوه بر روی دیوار ها بروری کاشی و سرامیک وسایل آشپزخانه شیشه و روکش های چوبی قابل اجرا هستند.

البته سطح زیرین آنها باید کاملا صاف و بدون هرگونه برجستگی باشند.

رنگ آمیزی یا استفاده از کاغذ دیواری در تمامی اتاق ها همیشه به سادگی امکان پذیر نیست.در فضاهایست مانند آشپزخانه نیز تعویض قسمت های بین کابینت زمینی و دیواری مقرون به صرفه نخواهند بود . بنابراین حتی به عنوان تغییری کوتاه مدت یا برای پوشاندن عیوب دیوار ها میتوان از تاپ استیکر استفاده کرد که نصب آنها آسان و ساده است.

قسمت پشت تاپ استیکرها دارای چسب است و به سادگی به سطوح میچسبد .
اگر وا‍‍‍‍‍ژه یا طرح خاصی مد نظرتان است که دوست دارید همیشه جلوی چشمتان باشد با استفاده از تاپ استیکر ها میتوانند آنها را روی دیوار اجرا کنید .
تاپ استیکرهای هوشمند در واقع باتری های خورشیدی هستند که طی روز انرژی خورشید را ذخیره شب ها با بازتاب نوری ملایم باعث زیبایی دیوارها میشوند. برخی از استیکر ها برای استفاده دور پریز ها و کلید ها استفاده میشوند.

۱- نوع خوب این برچسب‌ها قابل شستشو یا دستمال کشیدن هستند.

۲- با کندن برچسب‌ها، رنگ دیوار به دلیل نازک بودن جنس آن‌ها کنده نمی‌شود (البته باید با دقت انجام شود )

۳- این برچسب‌ها برای پوشاندن سطوح آسیب‌دیده مانند ترک دیوار، ترک کاشی آشپزخانه قابل استفاده بوده و همچنین میتواند جایگزین مناسبی برای کاغذ دیواری شود.

۴- استیکر دارای تنوع و در طرح‌ها و رنگ‌های مختلف بوده و حتی قسمتی از برچسب‌ها براق و اکلیلی هستند.

۵- گلها با ساقه بلند، برچسب‌های کارتونی با چیدمان متفاوت، برچسب مخصوص اتاق کودکان و نوجوانان، پذیرائی، حمام ، شیشه و آشپزخانه و … بر روی تمام سطوح قابلیت اجرائی دارند.

۶- در مقابل رطوبت مقاوم هستند و به همین دلیل بر روی کاشی حمام قابل استفاده و جلوه‌ای زیبا می‌بخشند.

۷- از تنوع طرح و رنگ زیادی برخوردارند.

۸- طریقه نصب آن‌ها نیاز به مهارت خاصی نداشته و به راحتی نصب می‌شوند.

۹- اگر با دقت از روی دیوار کنده شوند به دیوار آسیب نمیزند برای کندن از سشوار می توان کمک گرفت.

دکوراسیون داخلی،طرح های متنوع استیکر در دکوراسیون

دکوراسیون داخلی،طرح های متنوع استیکر در دکوراسیون

Wall-stickers-دکوراسیون داخلی،طرح های متنوع استیکر در دکوراسیون-

wall-stickers-دکوراسیون داخلی،طرح های متنوع استیکر در دکوراسیون

 

wall-stickers-chalk-دکوراسیون داخلی،طرح های متنوع استیکر در دکوراسیون

Wall-stickers-دکوراسیون داخلی،طرح های متنوع استیکر در دکوراسیون

wall-sticker-stars-kids-دکوراسیون داخلی،طرح های متنوع استیکر در دکوراسیون

wall-sticker-world-دکوراسیون داخلی،طرح های متنوع استیکر در دکوراسیون

شاید دربهار آینده شاهد یکی از بزرگترین برج های دنیا در دبی باشیم . زاها حدید و پاتریک شوماخر طراحی این برج را انجام می دهند .   این آسمانخراش ۱۹۵ طبقه دارد که شامل ۵۵ طبقه مسکونی ۷۵ طبقه تجاری و ۶۵  طبقه هتل ورستوران می شود .گفته می شود که در طراحی این برج به عناصر مهمی از جمله تاثیر سایه متقابل این دو برج بر روی هم توجه شده است . این دو آسمان خراش طوری طراحی شده اند که به صورت شیب دار نسبت به برج  دو دیگری به نظر  می آیند.

جدیدترین   طراحی معماری زاها حدید

جدیدترین   طراحی معماری زاها حدید

جدیدترین   طراحی معماری زاها حدید

دکوراسیون کار ساده‌ای نیست اما با یادگیری اصول کار می‌توانید آن را انجام دهید.

آشنایی با ۱۰ قانون در دکوراسیون

۱-    عدم انتخاب رنگ‌های نامناسب

برای دکوراسیون خانه یا اتاق خود کمی وقت بگذارید و مشخص کنید چه سبکی را با توجه به طرح، رنگ، نور، مبلمان و وسایل انتخاب می‌کنید. می‌توانید با آگاهی از قوانین دکوراسیون داخلی، طرح‌های شگفت‌انگیز داشته باشید.

۲- آگاهی از سلیقه، سبک و اولویت‌ها

آگاهی از دوست داشته‌ها، هنگام دکوراسیون اتاق یا خانه، به شما جهت می‌دهد.

۳- تعیین بودجه

باید میزان هزینه‌ای را که می‌خواهید صرف دکوراسیون کنید، مشخص نمایید تا بتوانید در محدوده زمانی‌ای که دارید، همه کارها را انجام دهید. در غیر این صورت مجبورید اتاق را نیمه‌کاره بگذارید و تکمیل آن را به زمانی نامشخص واگذار کنید که چندان خوشایند نیست.

قیمت موارد اصلی مانند رنگ، کاغذ دیواری، مبلمان را بگیرید و بر اساس آن بودجه خود را برنامه‌ریزی کنید.

home-interior-decoration.-_دکوراسیون منزل، ده اصل مهم در دکوراسیون

۴- در نظر گرفتن فضا

هنگام دکوراسیون اتاق یا خانه، همیشه میزان فضای موجود را در نظر بگیرید تا بعد از خرید مبلی که خوشتان آمده با مشکل جا روبه‌رو نشوید. در خانه یا آپارتمان‌های کوچک دقت کنید از مبلمان جمع‌وجور استفاده کنید تا جادارتر به نظر برسد.

۵- راه رفت‌وآمد را باز بگذارید

مبلمان را سر راه قرار ندهید. مانع درست نکنید. این مسئله به خصوص در خانه‌های کوچک اهمیت بیش‌تری پیدا می‌کند.

۶- کانون توجه

یکی دیگر از قوانین مهم در دکوراسیون، ایجاد جایی به عنوان مرکز توجه است تا بتوانید در اطراف آن بقیه طرح خود را راحت‌تر پیاده کنید. این مکان می‌تواند شومینه، تخت‌خواب یا حتی یک پنجره بزرگ باشد.

۷- پیوند و هماهنگی

برای آن که دیزاین اتاق یا خانه شما خاص شود، چیزی پیدا کنید که اجزاء مختلف طرح شما را به هم پیوند دهد. این می‌تواند یک سوژه، رنگ یا سبک باشد که دکور را به هم ارتباط ‌دهد.

home-decoration-دکوراسیون منزل، ده اصل مهم در دکوراسیون

۸- عدم انتخاب رنگ‌های نامناسب

بعضی رنگ‌ها به هم نمی‌آیند. از به کار بردن صرفا چندین رنگ خنثی یا طیف‌های مختلف از یک رنگ خودداری کنید تا یکنواخت و خسته‌کننده به نظر نرسد. رنگ‌های متضاد به خوبی به هم می‌آیند. می‌توانید آن‌ها را با رنگ خنثی هم هماهنگ کنید. می‌توانید از رنگ‌های متضاد در مبلمان و وسایل نیز استفاده و سبکی خاص را پیاده کنید.

۹- هماهنگی میان اندازه وسایل و مبلمان

یکی از قوانین مهم در دکوراسیون، هماهنگ بودن اندازه وسایل یک اتاق است. وسایل خیلی بزرگ آن را سرد و بی‌روح و اگر فضای کافی وجود نداشته باشد، حتی آن را کوچک نشان می‌دهد. وسایل خیلی کوچک هم آن را شلوغ و درهم برهم می‌کند.

قبل از انتخاب مبل به فکر رنگ نباشید

انتخاب رنگ با توجه به مبلمان موجود برای شما راحت‌تر خواهد بود. بعضی مبل‌ها به بعضی رنگ‌ها نمی‌آیند. ممکن است هماهنگی آن‌ها با رنگ موجود سخت بوده، جلوه‌ای نداشته باشند.

۱۰- تطبیق

به این فکر کنید که چطور طرح اتاق با طرح خانه هماهنگ می‌شود. ممکن است دوست داشته باشید یک اتاق را کاملا متفاوت با سایر قسمت‌ها طراحی کنید اما اگر سبک کلاسیک را ترجیح می‌دهید، دیزاین اتاق‌های مختلف را با هم هماهنگ کنید.

Bedroom-by-TareqBanama-دکوراسیون منزل، ده اصل مهم در دکوراسیون

•نمونه رنگ‌ها، بافت‌ها و عکس وسایل همه با هم به شما در ساختن تصویری از طرح آتی اتاق یا خانه‌ کمک می‌کند. برای اطمینان، دکوراسیون داخلی را ساده انتخاب کنید.

white-and-black-دکوراسیون منزل، ده اصل مهم در دکوراسیون

مشورت و الگو گرفتن از سایت‌های موجود که مملو از ایده‌های دکوراسیونی است، به شما در درک مفهوم پیچیده دکوراسیون داخلی مورد علاقه کمک می‌کند.

home-interior-decorationدکوراسیون منزل، ده اصل مهم در دکوراسیون

 

trendy-دکوراسیون منزل، ده اصل مهم در دکوراسیون

شرکت معماری آرتور و همکاران (AOA)
تلفن: ۲۲۹۸۳۳۸۵ و ۲۲۷۰۶۶۳۱
آدرس: فرمانیه، بلوار اندرزگو، خیابان وطن پور شمالی، بن بست هنگامه، پلاک ۳