شعر و ادبیات دو ابزار نیرومند برای طراحی به شمار میروند تمامی شیوههای ادبی سودمند هستند، اما برای اهداف طراحی خلاق، شعر بر ادبیات رجحان دارد. شعر به مثابه مجموعهای از کلام مکتوب است که رویکردهای جمعی مردم را خلاصه میکند و به عنوان بیانگر «یکتایی» ویژه فضا و مکان لازمه هر طرح ملی، منطقهای و محلی است.
قطعات ادبی، مانند «صورت مساله» معماری از اواسط دهه ۱۹۷۰ تا اواخر دهه ۱۹۸۰ مورد توجه بسیاری قرار گرفته بود. آنها از اولویتهای عملی معماری، دست به ساخت گزیدههایی زدند که آنها را میتوان با ارزش هنریشان به عنوان قطعات ادبی تلقی کرد.
یکی از عوامل بنیادی مشترک میان شعر و معماری شفافیت است، سبکی است و یا شاید تمام هستی است. شعر و معماری میتوانند در نور با یکدیگر هم آوا شوند و با ذات نوری خود فاصلهها را از میان بردارند و معماری که شاعر فضای شایسته زندگی است. در آزادمنشی، شعر، همنشینی و آمیزش با تلاشهای خلاقانه، الهامبخشی و انگیزهبخشی را میجوید.
فضایی شاعرانه است که با مواد و مصالح ساخت و ساز و تلفیق فضاها حس سیالیت و سبکی را به مراجعه کننده و فضا ببخشد و تصاویر ذهنی و خیالانگیز ایجاد کند. انسان با حواس پنجگانه خود با محیط اطراف ارتباط برقرار میکند. در بعضی موارد خاطرهای ماندگارو تأثیرگذار حاصل ارتباط انسان با محیط اطراف اوست. در طراحی فضای شاعرانه و ادبیانه چنین کیفیتی مطلوب به نظر میرسد.
«شعروادبیات میتوانند برای طراح از نظر آموزشی وهمچنین الهامبخشی، بسیار مفید باشند. و به شیوههای زیر در راهبردهای آموزشی سودمند واقع شوند:
۱- ازطریق مشاهدهی قواعد حاکم بر ساختار اثر ویژهی ادبی یا شعر.
۲- ازطریق مشاهدهی شیوهای که نویسندگان و شعرا تلاش میکنند ازطریق آن پیام مرکزی را که جوهرهی طرح کلی است آشکار سازند.
۳- ازطریق شیوه برخورد نویسندگان با راز و شگفتی.
۴- ازطریق کمینه ساختن ابزارهای بیان و تلخیص نظامی که فرد برای خلق اثر برمیگزیند.
۵- ازطریق معنایی که به واژههای مختلف و موقعیتها اختصاص دادهشدهاست.
۶- ازطریق کاربرد ویژه زبان، بافت در کاربرد واژهها و بافت کلی اثر ادبی.
۷- ازطریق تقابل وزن، قافیه و آهنگ کلی اثر -که با دشواری کلام آهنگین (مقفا) ارتباط دارد- با ابزارهای دیگری جز اینها برای بیان حال و هوای دوران
۸- ازطریق تأکید بر فرم دربرابر تأکید بر معنا.
۹- ازطریق آهنگ کلی قطعه بهعنوان تفسیری انتقادی از زمان و مکان خود یا قطعهای که بیانگر خرد عمومی و رویکرد کلی مردم نسبت به موضوعات مورد تفکر است.
۱۰- ازطریق سهم ارزشمند تفاسیر نویسندگان و شعرا از حرفه خود و نیز سهم نقد ادبی مجموعهای کامل از نظام زیباییشناختی که ارتباط بسیار قوی با زیباییشناسی معماری دارد.»