کاخ گلستان این روزها در شوک ناگهانی به سر میبرد. بیشتر عمارتهای آن تعطیل و هر گوشه آن تپهای از خاک و سیمان انباشته شده است. اتفاقی که باید طی ۳۰ ساله گذشته انجام میشد و حالا به دلیل کاندیدا برای ثبت جهانی با شتاب در حال انجام است. شواهد اما حکایت دیگری دارد؛ حکایتی از مرمتهای ناشناخته در مهمترین اثر قاجاری ایران.
این روزها، هرکسی که به کاخ گلستان میرود، با صحنههایی مواجه میشود که هرگز طی سالهای گذشته ندیده بود. بیشتر عمارتهای آن تعطیل و هر گوشه آن انباشتی از مصالح مرمت است.
به نظر میرسد، اقدامات مرمتی که قرار بوده، طی ۳۰ ساله گذشته برای این کاخ – موزه قاجاری انجام شود، طی همین چند ماهی کاخ گلستان نامزد ثبت جهانی شده در حال انجام است.
این در حالی است که کارشناسان مرمت، بارها و بارها بر لزوم رعایت نکتههای مرمتی و همچنین صبر و شکیبایی در این امر تاکید کردهاند. بررسی و گردآوری اسناد و مدارک، عکسهای قدیمی و همچنین پژوهش در امر مرمت مسئلهای است که جزو اصول پایهای بهسازی بناهای تاریخی به شمار میرود.
پشت پنجرههای عمارت مجاور خلوت کریمخانی تیغه کشیده شدهاست. چرا؟ هیچ کس پاسخگو نیست
شاید برای همین است که بیشتر این مرمتها شوک برانگیز میشود؛ مانند مرمت پنجرههای دیوار عمارت چسبیده به خلوت کریمخانی که اکنون تیغه کشیده شده و چارچوبهایی ناهمخوان با سایر چارچوبهای این بنا روی آن کار گذاشته شدهاست.
کاشیکاریها به سرعت در حال انجام بوده و یادآور مرمت ناهمخوان دو کاشی است که پیشتر در خبرها آورده شده بود.
مرمت کاشیکاری یکی از ظریفترین مرمتهاست. طی سالهای گذشته در کاخ گلستان چه میگذشت که همه مرمتها موکول به همین چند ماه اخیر شدهاست؟
سرعت مرمت آنقدر بالاست که اگر همراه با دیدگاه کارشناسی بود، میتوانست نکتهای مثبت باشد، اما کارشناسی نبودن این مرمتها از آن جایی مشخص میشود که ناگهان وسط عمارت خوابگاه، آسانسور تعبیه میشود و کسی درباره این اتفاق پاسخگو نیست.
مرمت آیینه کاریها و کاشیکاریها، برداشتن دیوارهای کاذب، محوطه سازی، رنگ آمیزی چراغهای برق، رنگ آمیزی نردههای بیرونی کاخ، تعبیه هواکش، برطرف کردن رطوبت، رسیدگی به ترکها، بهسازی ایوان و… بخشی از مرمتهای در حال انجام است.
نصب فن کولر روی پنجرهها! آیا جای دیگری برای تعبیه این فن نبود؟
همه این مرمتها با هم به یکباره در حال انجام است. سوال اینجاست که آیا بهتر نبود طی سالهای گذشته با دقت و نظارت بیشتری این مرمتها انجام میشد که هم مرمتها اصولی و بادقت بیشتری انجام میشد و هم اگر در فصل گردشگری، توریستی به ایران میآید، با درهای بسته موزه مواجه نشود؟
از مسئولان کاخ گلستان اما کسی پاسخگو نیست. سوالها بیجواب میماند. حتی کارشناسان ناظر پروژه معرفی نمیشوند تا بیشتر امیدها برای ساماندهی این بنا افزایش یابد.
کاخ گلستان نه تنها امروز، بلکه آن زمان که پایههای نقارهخانه آن کشف شد و این پایهها بدون هیچ دلیل موجهی زیر بتنها مدفون شد، پاسخگویی نداشت. کارشناسان میراث فرهنگی هم به دلیل محدودیتهای ایجاد شده از سوی روابط عمومی این سازمان حاضر به همکاری نیستند.
اکنون دوستداران میراث فرهنگی امیدوار هستند که این بنا در حافظه جهانی ثبت شود اما آنچه که در یاد و خاطرهها قرار است جاودانه شود، چیست؟ شاید برای همه این مرمتها دلایلی باشد، اما چرا این دلایل عنوان نمیشود؟
چراکه کارشناسان میراث فرهنگی بر این باور هستند که کاخ گلستان، بخش مهمی از خاطره فرهنگی پایتخت است که چند دوره تاریخ این کشور را رقم زده است. مجموعهای از بناها که امروز محور گردشگری ایران را تشکیل میدهد؛ به همین دلیل است که برخورد با این بنا باید به مثابه برخورد با متون تاریخی باشد که اگر کلمهای جا به جا شود؛ تاریخی مخدوش میشود.
منبع: میراث فرهنگی