در یک نگرش کلی به رسالت معماری در سدهی اخیر میتوان این نکته را دریافت که: آثاری موفق و حائز اهمیت بوده و از آن ها به نیکی یاد میشود که به یک نکتهی انحصاری توجه داشتهاند. نکتهی بارز مختص هر پروژهی موفق نوع مسئله و ایدهی پاسخگویی به آن مسئله بوده است. پس میتوان چنین نتیجه گیری کرد که یک معماری موفق فارغ از مسایل جانبی از قبیل سبک، تکنیک اجرا و …دارای سه خصوصیت بارز می باشد.
۱-نظریه
۲- مسئله
۳-ایده
نظریه:
در مواجه با چند معماری ساخته و پرداختهی یک طراح با تحلیل های تئوریک – ایدوئولوژیک و کالبدی میتوان به موضع گیری و استراتژی نسبتاً مشخصی رسید در خصوص نوع برخورد با فضاها، توده ها، نحوهی قرارگیری طرح روی زمین، نوع توجه و ارزشگذاری به بستر، نوع نگاه، اعتماد و توجه به دخالت استراکچر، محیط پیرامون و غیره که از خودآگاه و ناخودآگاه شخص طراح برخاسته است. با تحلیل آثار معماری چون زاها حدید میتوان به نوع جهان بینی ،نگرش و نظریهی معماری وی پی برد.
او معتقد است زمین پایدارترین عنصر موجود در طبیعت، نیروهایی شناخته و نیروهایی ناشناخته دارد که در هر محیط و در هر شرایط، نوع تاثیرگذاری آن بر ساخته ی بشر مشخص است. معماری از زمین برخاسته و به آن هم باز خواهد گشت. این گفته ها را میتوان دیدگاه و نظریه ی زاها حدید نسبت به معماری دانست.
مسئله:
در یک معماری موفق دو نوع مسئله وجود دارد که طراحی و پروسه ی طراح حول شکلگیری شالوده و پاسخ این مسئله صورت میپذیرد. این دو مسئله جدای از هم و هر یک از آن ها طی مسیر خود را میطلبند. یکی مسئلهی ساختمان که روحیهای فیزیکال، کاربردی و تکنیکی دارد و دیگری مسئلهای منجر به کشف ناشناخته ها و واقعیات دور از ذهن میشود مانند کشف خصوصیات مدل و فیگورهای جدید فضا، فضایی که باید به کشف ماهیت درونی آن رسید تا از آن لذت برد.
گاهی مسئله توسط طراح مطرح میشود و گاه توسط کارفرما، این دو صورت از طرح مسئله با توجه و به تبع شرایط، گاه منجر به انزوا و انحراف میشود. گاه به هدف و مقصود میرسد و آن بستگی دارد به این که در چه مواردی مسئله توسط طراح و در چه شرایطی توسط کارفرما مطرح شود که زاویه ی دید آن ها نسبت به موضوع در آن شرایط عمیق تر و دقیق تر باشد.
ایده:
معماری عبارت است از طرح ایده های فضایی که علاوه بر حل مسائل پروژه، مسئله ای در مورد فضا مطرح کند. معماری از مجموع ایده و ساختمان تشکیل میشود که در آن فضا مسئله ای مفهومی و ساختمان مسئله ای فیزیکال است.
طرح مسئلهی فضا ممکن نمیشود مگر این که ایده ی فضا ادراک موجود نسبت به خود را مورد نقد و ارزیابی قرار داده و آن را متحول سازد، یعنی از یک سو در مقابل ساخت و سازهای بی رمق و متداول روز قرار گرفته و از سوی دیگر معماری جلوههای ویژه را مورد نقد قرار دهد. در این صورت معماری تحقق یافته است.
ایده مانند آب است و در همه جا نفوذ میکند. حتا ایده های پیش پا افتاده ای نظیر شلوار جین و کوکاکولا که جهان را فتح میکنند.
در عصر حاضر یکی از عمدهترین فعالیتهای بشر تولید ایده است، روبوتها و کامپیوترها بقیهی کارها را انجام میدهند. تولید ایده، در حقیقت یکی از مهم ترین فعالیت های مغز است که کامپیوتر قادر به انجام آن نیست و معماری به مثابهی ایده از دهه ی ۱۹۶۰ به بعد در مسابقات، ملاک قضاوت قرار گرفته است. امروزه، بسیاری از آثار مهم، بیش از آن که به زیبایی شناسی بپردازند، به نشان دادن ایده ی معماری میپردازند به همین سبب گاه این آثار خشک و شماتیک مینمایند. فرم معماری سعی میکند به خالص ترین وجه، تقریباً مشابهی دیاگرام ها و فرم های خلاصه، ایدهی آغازین را به طور موثر بیان کند. به عنوان مثال میتوان طرح دفتر فناوری های ریاست جمهوری بهرام شیردل و نحوه ی ارایه ی او را در جام فضایی، فیلتر سبز، خرده اقلیم و سیستم ارتباطات پیوسته به وضوح مشاهده کرد.
معماری امروز اگر صاحب ایده نباشد نه تنها به لحاظ فرهنگی منسوخ است بلکه حتا طراح به جای پرداختن به مسائل پروژه، ناچار است به دور آن بچرخد و با شعبده بازی های سلیقهای مشروعیتی ظاهری برای خویش کسب کند.