پیچیدگی در معماری و شهر سازی

تاریخ هر یک از نظریات پیچیدگی معماری و پیچیدکی علمی از اوایل دهه ۶۰ آغاز میشود.آنها شاید بر هم تاثیر گذاشته اند و با هم رشد کرده اند ولی در هر حال تا آن حد از یکدیگر جدا هستند که به طور جداگانه مورد مطالعه قرار گیرند.

ونچوری در کتاب “پیچیدگی و تضاد در معماری”از آگوست هکشر نقل میکند: تغییر نگرش نسبت به زندگی اساسا ساده و منظم به دیدگاه پیچیده و طعنه آمیز چیزی است که هر فرد از آن عبور میکند تا پخته شود.ولی بعضی از دوره ها این نوع نگرش را بسط و توسعه میدهد.در این دوره ها دیدگاههای متناقض شورانگیز در مقابل نظریات روشنفکرانه قرار میگیرد.از میان سادگی و نظم خرده گرایی زاده میشود اما عقل باوری در تمام مراحل تحول کافی به نظر نمیرسد.در نتیجه باید از تظادها_تعادل و توازن به وجود آید.این آرامش درونی که انسان آنرا به دست می آورد باید کشش بین تظادها و عدم قطعیت ها را نشان دهد …احساس تضاد وجود چیزهای ظاهرا نا همگون را در کنار هم مجاز می سازد و هر نابرابری به نوعی حقیقت فرض میشود.

توسعه و الحاق قسمتی به نگارخانه لندن این پختگی را نشان میدهد.این ساختمان بهصورت واسطه ای است بین عوامل متضادی که در سایت وجود دارد برای طرح بنا هیچ راه حل ساده ویا سبک واحدی وجود ندارد.این ساختمان باید در حدود سه میلیون جهانگرد و علاقه مند به آثار هنری را هر ساله پذیرا باشد.این ساختمان درگیر با سه زمینه و بافت متفاوت در کنار خود است که باید با آنها تطبیق پذیرد و به احتیاجات و عملکردهای داخلی نیز پاسخگو باشد.

این عمل به دو روش انجام میگیرد:کلاسیسیسم جدید مدرنیسم منسوب به میس.کتاب ونچوری به این دلیل “پیچیدگی و تضاد”نامیده شد که نظام متقابل بین معماری وشهرسازیرا عیان نمود.یک تقابل اساسی که باید با آن مواجه شد نه آنکه آنرا پنهان نمود.

نظریه ونچوری اولین مرحله پیچیدگی در معماری بود:پیچیدگی به عنوان تکه چینی راه حلهای موجود و قابل قبول_پیچیدگی به صورت تدبیر کلاسیسم مدرنیسم ویا هر زمینه آشکار دیگر.ولی این روش بیشتر در ارتباط با در کنار هم قرار دادن عناصر موجود و ساکن در کنار یکدیگر است و ظهور کلیتی جدید و نو ظهور را نوید میدهد.

 

خلاقیت و اصول شهر سازی در فضا سازی شهری جایی ندارد

شهرسازی و معماری ایرانی که سال‌های طولانی سازنده و صادرکننده الگوهای معماری منحصر به فرد به دنیا بوده، در جریان الگوبرداری از نمونه‌های غربی محدود شده و در فرایند رشد شتابان شهر‌ها ارزش‌های معماری رنگ می‌بازند. هرچند با توجه به سابقه طولانی معماری ایرانی و اسلامی ظرفیت‌های ویژه‌ای برای بهره‌گیری از اصول معماری و شهرسازی کهن کشور وجود دارد اما به گفته کارشناسان بی‌توجهی به طراحی فضاهای شهری با کیفیت معمارانه نه تنها شهر‌های کشور را به مجموعه‌ای از ساختمان‌های بی‌قواره تبدیل کرده، بلکه انگیزه‌های لازم برای توجه معماران به اصول معماری ایرانی و اسلامی را برای طراحی فضاهای شهر به شدت تنزل داده است. «محمدرضا حائری»، استاد دانشگاه در رشته معماری با بیان اینکه در این دریای متلاطم رشد شهری، قطره‌های معماری و شهرسازی به ندرت یافت می‌شود، گفت: «هر اقدامی در حوزه معماری چندین انعکاس فضایی ایجاد می‌کند و نمی‌توان یک اثر معماری را به تنهایی و جدا از اثری که بر کلیت فضاهای یک شهر می‌گذارد بررسی کرد اما این مهم در ایران جدی گرفته نشده است.»

چنانچه حائری می‌گوید اکنون در شهر‌ها و بناهایی زندگی می‌کنیم که حاصل عکس‌العمل‌های فضایی، اقدامات و ایدئولوژی‌های گوناگون هستند و تناسبی بین معماری و طراحی فضاهای آنها وجود ندارد. وی افزود: «نقش متخصصان در چگونگی سازمان‌یابی‌ فضاها، تعیین‌کننده است.آنها باید آگاهی داشته باشند تا شهرهای ما بی‌قواره و تهی از ایمنی نباشد و این امر مستلزم شناخت دقیق فضاها است.» به گفته این استاد دانشگاه طی دهه‌های اخیر بیش از آن که معماران و شهرسازان در طراحی فضاهای شهری تاثیرگذار بوده باشند، این نقش و مسئولیت به عهده کسانی گذاشته شده که نگاه سودجویانه بر عملکرد آنها در شهرسازی حاکم بوده و این امر از مهم‌ترین ریشه‌های نابودی هویت شهر‌های کشور است. وی تاکید کرد: «معمار و شهرساز کسی است که فضــاهای شهری را به صورت خلاقانه و مبتنی بر روش‌های عقلانی سامان دهد.» حاکمیت الگوهای کپی‌برداری شده غربی در اصول شهرسازی و معماری کشور به گفته دیگر کارشناسان ناشی از ضعف شناخت بدنه کارشناسی کشور نسبت به اصول معماری ایرانی و اسلامی است. چنانچه « محمد صابر »، معمار و شهرساز در این باره می‌گوید دانشجویان معماری در دانشگاه‌های کشور به درستی با اصول معماری ایرانی آشنا نمی‌شوند. وی تصریح کرد: « دانشگاه‌های ایران دانشجویانی را تربیت می‌کند که با ورود به بازار کار کپی برداری‌های ناشیانه از الگوهای معماری غربی را بر معماری ایرانی ترجیح می‌دهد و از آنجا که ورود الگوهای معماری غربی به طور ناقص و بدون تلفیق یا حتی شناخت ارزش‌های معماری ایرانی صورت می‌گیرد، جز افزایش بی‌هویتی سهم دیگری در طراحی فضاهای شهری از خود برجای نمی‌گذارد. »

وی همچنین تجاری شدن هنر معماری را از بزرگ‌ترین آفت‌های دوران حاضر در ایران شمرد و افزود: «وجوه هنر معماری به شدت تحت تاثیر سودای سرمایه و تجارت قرار گرفته است و این بزرگترین خسارتی است که نسل امروز در سایه غفلت مسئولان به معماری و حمایت از آن می‌پردازند.» به اعتقاد «صابر» شهر‌های ما به این دلیل بی‌هویت شدند که نطفه آنها در تصمیمی ‌که توسط قدرت و سرمایه ابلاغ می‌شود، بسته شده و خلاقیت و رعایت اصول شهرسازی در فضاسازی شهر‌ها، جایی ندارد.

تهران از روستا تا کلان شهر

فقدان تمایز و تفکیک اساسی بین ساختارهای اجتماعی ـ اقتصادی (شهری و روستایی) در جامعه ایرانی از دیرباز تاکنون یکی از مسائل مهم در شکل‌گیری و فرایند توسعه اجتماعی ـ اقتصادی بوده است. عدم تفکیک جامعه روستایی و شهری و درهم‌پیچیدگی‌های روابط بین آن‌ها، تنها به زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی منحصر نمی‌شود، بلکه انواع فضاهای ساخته شده را نیز در بر می‌گیرد و در زمینه بسیاری از شاخص‌های فضایی و کالبدی می‌توان بازتاب این در هم تنیدگی را مشاهده کرد.

به عبارت دیگر بسیاری از شهرها و فضاهای شهری در ایران از ساختارهای روستایی تأثیر می‌پذیرند. این پیوستگی و ارتباط از مرحله نخستین شکل‌گیری شهر آغاز می‌شد و گاه تا مراحل توسعه نهایی ادامه می‌یابد. به همین سبب است که بسیاری از شهرهای بزرگ ایران در پی توسعه یک روستا پدید ‌آمده‌اند و شمار شهرهایی که از آغاز به‌عنوان یک شهر طراحی و ساخته ‌شده‌اند بسیار اندک است.

تهران نیز روستایی در دامنه البرز و بین شهر تاریخی ری و آبادی‌های شمیرانات بود که در قرن دهم هجری، در دوره صفویه، به‌عنوان یک شهر توسعه یافت و پیرامون آن حصاری کشیده شد. تا اواخر دوره صفویه شهر به صورتی نسبتاً معمول توسعه یافت اما از هنگامی که تهران به‌عنوان پایتخت حکومت قاجار مورد استفاده قرار گرفت، به‌صورتی بی‌قاعده گسترش پیدا کرد و جمعیت آن به گونه‌ای روز افزون افزایش یافت.

از یک سو افزایش سریع جمعیت و توسعه فضای تهران و از سوی دیگر گسترش روابط بین‌المللی در زمینه‌های سیاسی و اجتماعی موجب آشنایی ایرانیان با جوامع غربی شد. در مرحله بعد، اعزام عده‌ای از دانشجویان ایرانی به کشورهای غربی و سپس رفت و آمد عده‌ای از رجال و درباریان به غرب موجب آگاهی بیشتر مردم از مظاهر فرهنگ و تمدن غربی شد، به‌گونه‌ای که در پی یافتن راه‌حل برای مسائل و مشکلات اجتماعی به پدیده‌ها و الگوهای غربی توجه کردند و تلاش نمودند که با تقلید از ساختار و روابط اجتماعی و فرهنگی در جوامع غربی در راه توسعه سیاسی و اجتماعی گام بردارند. این رویکرد سرانجام منجر به شکل‌گیری انقلاب مشروطیت و سپس تشکیل سه قوه مقننه، قضاییه، و مجریه و نهادهای اجتماعی و اداری مربوط به آن شد. در آن هنگام عده‌ای گمان می‌کردند که تقلید و تبعیت کامل و مطلق از نهادها و الگوهای غربی می‌تواند موجب پیشرفت سریع و همه جانبه جامعه ایرانی شود.‌اما در تجربه‌ای طولانی که تقریباً یک قرن و نیم طول کشید، آشکار گردید که نمی‌توان بدون توجه به خصیصه‌های منطقه‌ای و بومی و تنها با تقلید از مظاهر فرهنگ و تمدن سایر کشورها به توسعه‌ای پایدار دست یافت.

به‌نظر می‌رسد که در زمینه جنبه‌های کالبدی و معمارانه شهر در ابتدا مسائل ساده‌تر بود. توسعه و کاربرد سلاح‌های آتشین و به‌ویژه توپ سبب شد که کارکرد دفاعی حصار پیرامون شهر از میان برود و به همین سبب در طرح توسعه شهر تهران که در دوره ناصرالدین‌شاه روی داد تنها به ساختن خندقی در پیرامون شهر اکتفا شد و دیگر حصاری ساخته نشد.

برتری سلاح‌های آتشین نسبت به سلاح‌های سرد و در نتیجه افزایش توان نیروهای نظمیه و تأمین امنیت شهری بیشتر نسبت به گذشته به همراه کاربرد برخی از وسایط از جمله کالسکه و هم‌چنین طراحی و اجرای طرح‌های شهری در زمینه گسترش شبکه ارتباطات شهری منجر به احداث خیابان‌هایی مستقیم و عریض شد. ساختن این خیابان‌ها در مدتی کوتاه و در پی استفاده از وسایل نقلیه موتوری به سرعت گسترش یافت و بافت کهن شهر را دگرگون کرد.

در نخستین وهله، الگوی تقسیم زمین برای احداث واحدهای مسکونی از شکل و امتداد خیابان تأثیر پذیرفت. سپس ایجاد نوعی امنیت نسبی و اهمیت یافتن دسترسی سواره موجب شد که زمین‌های واقع در کنار خیابان‌ها و سایر معابر اصلی اهمیت بیشتری نسبت به زمین‌های واقع در درون بافت شهری یافتند. به همین ترتیب بسیاری از فضاهای تجاری و خدماتی به تدریج به کنار خیابان‌ها انتقال یافتند و مهم‌تر از آن این‌که همه فضاهای متعلق به نمادهای جدید مانند ساختمان‌ بانک‌ها، وزارت‌خانه‌ها، شهرداری‌ها و سایر مراکز اداری و خدماتی در کنار خیابان‌ها استقرار یافتند.

این تحولات بر ساختار فضاهای معماری نیز تأثیر گذاشت و معماری درون‌گرای تهران را به گونه‌ای خاص از معماری برون‌گرا تبدیل کرد که با الگوهای رفتاری و فضاهای شهری هیچ‌گاه به‌صورتی مناسب سازگاری نیافت و هنوز نیز تهران فاقد ساختار شهری برای زندگی سالم و آرام ساکنان شهر است.

اگر بسیاری از مسائل تهران از نگرشی واقع‌بینانه مورد بررسی قرار گیرند، تنها مسائل این شهر به‌شمار نمی‌آیند، بلکه برخی از آن‌ها جنبه‌ای ملی و منطقه‌ای دارند. یکی از این‌گونه مسائل، موضوع مرکزیت اداری ـ اقتصادی تهران است که جنبه‌ای فراشهری دارد و بدون توجه به مسائل ملی کشور و ایجاد دگرگونی‌های لازم در آن نمی‌توان به حل آن پرداخت.

 

شرکت معماری آرتور و همکاران (AOA)
تلفن: ۲۲۹۸۳۳۸۵ و ۲۲۷۰۶۶۳۱
آدرس: فرمانیه، بلوار اندرزگو، خیابان وطن پور شمالی، بن بست هنگامه، پلاک ۳