گروه مهندسین ایران معماری
دانشنامه معماری قرن بیستم حاوی اطلاعات جامع و تخصصی در باره هنر و معماری ، توسط محققین گروه ایران معماری تدوین شده است تا راه گشای فضای علمی و پژوهشی جامعه معماری ایران باشد.
اکسپرسیونیسم Expressionism
معماران اکسپرسیونیست، مانند نقاشان این مکتب، گروه فرهنگی برنامهریزی شده فعال و متحدی نداشتند و معمارانی که به این مکتب روی آوردند دورۀ فعالیتشان برهۀ کوتاهی بود، اما با وجود این همین دوره، نقطه اوج فعالیت هنری آنان بود. در بین کارهای بهترین آنان انواع مختلف دیدگاه ها و تأثیرات هنری را می توان شناسایی کرد. این جنبش اصولاً پدیدهای آلمانی به شمار می رود.
در آلمان در سالهای قبل از ۱۹۱۴، معماری پیشگام شامل کارهای کسانی بود که از طرفداران جنبش آرت نووُ بودند، با آن میراث گرانقدری که آرت نووُ از سبکهای تاریخی در خود داشت و با آن تصویرپردازی های کلی و تجربهای که در کشف فرمهای ارگانیک به دست آورده بود. بنابراین برخی حلقههای پیوند با جنبش اکسپرسیونیستی دای بروک Die Brucke (پل) و در بلاو ریتر Der Blaue Reiter (دورۀ آبی) را به سهولت می توان ردیابی کرد. در این زمینه کارهای اندیشمندانه اتو اکمان، برنارد پانکوک، هرمان ابریست، آگوست اندل و ژوزف ماریا البریخ – که در آن دوره ، با کارهایش در دار مشتاد نقش کلیدی داشت- و مهمتر از همه ریچارد رایمرشمید با ساختمان کارخانۀ هله رائو (۱۹۱۰) و هانری وان دو ولد ، عمدتاً بر معماری اکسپرسیونیستی تأثیرگذار بودند.
پیتر بهرنز با ساختمانهایی که برای شرکت AEG در برلین طراحی کرد (۱۳-۱۹۰۸) به نوعی سنتگرائی در گذر از مکتب اکسپرسیونیسم دست یافت. این مختصر در پی آن نیست که المانهای ارتباطی را که به وضوح در پیشبرد سبک راسیونالیسم تأثیرگذار ظاهر شدند نشان بدهد.
کارهای بهرنزد رد ارتباط با سنت عملکردگرایی جنبه های کاربردی نداشت، اما نسبتاً نمایانگر توان نوینی بود و هویت نمایشی داشت، بطوری که از عملکردگرایی واقعی فاصله میگرفت.
علاوه بر بهرنز، قبل از جنگ اول جهانی فقط دو معمار اکسپرسیونیست را می توان به وضوح شناسایی کرد: هانس پوئلزیک وماکس برگ. نماسازی سنتی ماکس برگ با استفاده از بتن آرمه در ساختمان تالار جشن سده بر سلاو (۱۳-۱۹۱۲) با گنبد عظیمش به طول دهانۀ ۶۵ متر از داخل به شکل هیجان انیگزی رفتار سه بعدی ندارد. پیش از این هیچ ساختمان بتن آرمهای به اجرا در نیامده بود که تا اندازه ای طرح کلی آن شبیه به رفتارهای فضایی غنایی این تالار باشد. هر چند که از این سه معمار بیش از همه پوئلزیگ بود که به نحوی آگاهانه به مکتب اکسپرسیونیسم وابسته بود. ساختمان بسیار بزرگ مجموعۀ صنعتی لوبان (۱۲-۱۹۱۱) در این دوره از لحاظ طرح کلی منطقی تر از کارهای بهرنز است. احجام معماری او از قطعاتی تشکیل می شود که به صورت نامتقارن روی هم انباشته شدهاند و همچون انداموارۀ متحدی به نظر می آیند و از نظر المان های طراحی شخصیت مستقلی دارند. سه سال قبل از این ، پوئلزیگ خانه بزرگی در نزدیکی برسلاو ساخته بود، که از نظر همبستگی تجسمی المان های آن در جهت ایجاد تداوم حجم یادآور بعضی از کارهای ویلائی هانری وان دو ولد در آن عصر بود.
به علت کمبود پیش زمینۀ الگویی در طراحی این مهندسانمعمار طراح پروژههای صنعتی بودند که در این راه در هر شرایطی مقاومت کرده و تجربیات مترقیانهای در آن عصر عرضه داشتند. این موضوع را در ساختمان بزرگی که پوئلزیگ در ۱۹۱۱ به اجرا در آورد به خوبی میتوان مشاهده کرد، ساختمان بزرگ برج آب که طبقۀ همکف آن سالن نمایشگاه است؛ در این بنا برای پوشش اسکلت فلزی از نماسازی آجری استفاده شده است. احجام جسورانۀ این بنا تا به امروز یکی از مهمترین و جسورانه ترین ساختمانهای آلمان به شمار می رود. در مجموع همراه با نوعی تقدم و تأخر ایدۀ شخصی یکی از کارهای کی یر چنر باعث شد که به عنوان یک اصل هنری پذیرفته شود. یک سری طرحهای اولیۀ مربوط به این دوره که بسیار تأثیرگذار بودند در واقع طراحیهای اسکار کوکوشکا بود. او به نوعی معماری جسورانه گرایش داشت، که هیچ بخشی از بدنۀ نماها را به صورت آزاد رها نمی کرد.
فرهنگ آلمان در سالهای بعد از جنگ رفته رفته جنبههای سیاسی به خود گرفت. انقلاب سوسیالیستی نهضت اکسپرسیونیسم را حداقل به مدت ده سال از نظر ایدئولوژی به مثابه یک جبهه مخالف در رابطه با هویت فرهنگی و سیاستهای مترقیانه همراهی کرد، نمونه این گونه جهت گیری ها را در گروه آربیتسرات فور کنست و گروه نوامبر می توان مشاهده کرد. گروه دوم مشهورترین هنرمندان پر شور آلمان مانند گروپیوس، مندلسون و برونو تائوت را در بین سالهای ۲۰-۱۹۱۸ جذب کرد. این برنامه ریزی اعتبار زیادی به معماری بخشید و به معیارهای اجتماعی توجه داشت. این گروه بعد از سرکوبی خونین تجزیه طلبان منحل شد، و با ناامیدی دوباره در جمهوری وایمار و با ظهور جنبش نوی زاخ لیشکایت که به ایدههای اکسپرسیونیسم گرایش داشت قاطعانه جان تازهای گرفت.
از سویی باوهاوس، به ویژه در دورۀ وایمار بسیاری از دیدگاه های اکسپرسیونیسم را به خود جذب کرد: پراگماتیسم خشن، صراحت عریان سادهگرائی، برداشت قوی از واقعیتی که با احساس سادهگرائی، برداشت قوی از واقعیتی که با احساس شورانگیز انسانی ترکیب بود، به طور کلی با روش های برنامه ریزی آموزشی مدرسه به خوبی هماهنگ شد و همچنین طراحی که در واقع نوعی تکرار پیامد حاصل از مبانی نظری مکتب اکسپرسیونیسم بود. در پرتو این روش بعضی از کارهای پیشگامان راسیونالیسم در این دوره به اکسپرسیونیسم طراحی شده اند. مانند کارهای میس واندر روهه در پروژه ساختمان اداری فردریش استرازه، برلین (۱۹۱۹) و ساختمان خاطره انگیز روزا لوگزامبورگ و کار لیب کنخت در برلین (در ۱۹۲۶ خراب شد) همچنین کارهای والتر گرویپوس، ساختمان یادبود جنگ در وایمار (۱۹۲۲) و ساختمان تئاتر جنا (۱۹۲۳) .
در زمره مهمترین ساختمانهای که در اولین سالهای بعد از جنگ به شیوۀ اکسپرسیونیسم ساخته شدند میتوان از نمونههای زیر یاد کرد: ساختمان چیل هاوس در هامبورگ کار فریتز هوگر (۴-۱۹۲۳)، بالین هاوس کار برادران هانس و اسکار گرسون (۲۴-۱۹۲۲) و ساختمان اسپرینکن هوف (۸-۱۹۲۶) به طور کلی تحت تأثیر فریتز شوماخر بود. در پتسدام، برج انیشتین کار اریک مندلسون (۲۱-۱۹۱۷) و در فرانکفورت ساختمان اداری هوخست دی ورکز کار پیتر بهرنز (۵-۱۹۲۰) در قسمت ورودی تالار ساختمانی که بهرنز طراحی کرده بود در بدنۀ دیوارها از انواع مختلف مواد فلزی استفاده می شد که تأکید بر نوعی احساس ناآرامی و بی ثباتی داشت که به صورت پنهان کل فضای معماری را برش می داد.
آجرکاری تیره رنگ در کنار رنگ های آبی و نارنجی و زرد به صورت پالت نقاشی (یادآور نقاشیهای آبرنگ نُلده یا کی رچنر بود. از سوی دیگر اریک مندلسون تحت تأثیر در بلو ریتر (جنبش آبی) بود. او با فرانتس مارک و واسیلی کاندینسکی در ۱۹۱۱، هنگامی که در مونیخ تحصیل می کرد آشنا شد. سبک خاطره انگیز یوگند استیل از این سرچشمه ناشی می شد. اسکیسهای سریع او که در بین سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۲۰ کشید، به همین شیوهاند و آن حالت ملکوتی و شیوۀ کاوش گر و غنائی نورانی او به مثابۀ رهائی و در عین حال حاوی نوعی ارتباط عارفانه با جهان است و مانند نمونه کارهای دوره آبی معروف به در بلو ریتر نگرشی روحانی دارند. وی با استفاده از اسکیس های ساده و سریع، بدون توجه به ایستایی به تجربهای دست یافت که در سبک اکسپرسیونیسم استثنایی بود.