گروه مهندسین ایران معماری با مدیریت آرشیتکت آرتورامید آذری
در این بخش تحت عنوان مقالات در معماری بر آن شده ایم تا مجموعه ایی از مقالات ،گفتارها و نظریات موجود در جامعه معماری ایران و جهان را ارائه دهیم، تا سرآغازی نوین در عرصه بحث مبانی و مفاهیم نظری معماری باشد.
شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵
شعار کانستراکتیویسم:
کانستراکتیویستها خواستار دگرگونی بنیادین در روش های ساخت و ساز سنتی و بطور کلی نگرش جدید نسبت به هنر و زیبایی بودند . یکی از اولین شعارهای آنها در اوایل دهه ۱۹۲۰ چنین بود .
جریان های هنری اوایل قرن بیستم پیش گویانی بودند که ازآینده خبر دادند وبه زمان پیوستند,چیزی که در دهه های بعد به نام هنر و معماری مدرن از میان این جریان ها برخاست رویای دور و دراز این موجهای جوان بود.زلزله هایی مانند فوتوریسم,کوبیسم, کانستراکتیویسم ,داستیل,دادا و….پس لرزه هایی برای هنریک قرن باقی گذاشتند که مرزها را طی کردند و جهانی شدند.
کانستراکتیویسم یکی ازنهضت های تاثیر گذار در هنر و معماری قرن بیستم و حتی بیست و یکم بود که در سالهای بعد از انقلاب سوسیالیستی اعلام موجودیت کرد.دولت تازه تاسیس تا سال ۱۹۲۰(همانطور که قبلا” گفته شد)درگیرمسائل بعد از انقلاب رکود اقتصادی و بحرانهای کوچک و بزرگ بود در سالها بعد کانستراکتیویسم روزهای شکوفایی خود را میگذراند.زاده شدن در این بستر تاریخی کانستراکتیویسم را از نظر ایدئولوژیک تا حدی به سوسیالیسم نزدیک میکند.
اهمیت مطالعه سبک کانستراکتیویسم
مطالعه این سبک شاید از چند نظر حائز اهمیت باشد . ۱٫ نخست آنکه شاید بدلیل کیفیت معمار گونه اش ، بیش از هر نهضت هنری مدرن در معماری زمان ما و به ویژه گرایشهای اخیر آن تأثیر گذاشته است . شاید متناقض بنظر برسد و لی دکانستراکتیویسم سالهای اخیر با کانستراکتیویسم یا پاره ای از شاخه های آن پیوندی نزدیک دارد . دوم و شاید مهمتر اینکه کاستراکتیویسم نیز زائیده تحولات جدید ناشی از انقلاب صنعتی و علمی و چیرگی آن بر زندگی آدمیان بود . و مانند فوتوریسم به پیشرفتهای علمی و فنی و نتایج آن سخت خوشبین . کانستراکتیویسم تقریبا” از همان آغاز در روسیه شوروی به دو شاخه شوروی و اروپایی یا جهانی انشعاب پیدا کرد . اما در هر دو شاخه این خوشبینی به پیشرفتهای جدید و استقبال از آن مشاهده می شود . سوم آنکه کانستراکتیویسم به تعبیری زاده انقلاب اکتبر بود . چون می دانیم که این نهضت درست در هنگامی متولد شد که انقلاب اکتبر به پیروزی رسیده بود و کسانی چون برادران پوزنر که مدتی پیش روسیه را ترک کرده بودند دوباره به روسیه پس از انقلاب برگشتند و عملا” در پدید آمدن کانستراکتیویسم شرکت کردند . البته این دو برادر و تنی چند از هنرمندان دیگر در اندک زمان همین که ماهیت محدود کننده رژیم حاکم بر شوروی را دریافتند آن کشور را ترک کردند . ولی در آغاز پیروزی انقلاب پیروزی کامل اندیشه های جدید و توفق علمی ماتریالیسم بود .
کانستراکتیویسم در بین عده ای از نخبگان هنری که عمدتا” شامل نقاشان ، مجسمه سازان و معماران بودند ، در بعد ازانقلاب سوسیالیستی شوروی مطرح شد . آنها همچون فوتوریست ها و سایر مدرنیست ها ، اعتقاد به تکنولوژی ، صنعت و عملکرد داشتند . کانستراکتیویستها خود را مدرنیستهای شوروی محسوب می کردند . و خواستار توسعه و پیشرفت و ورود این کشور عقب مانده به جهان مدرن بودند . هم سوسیالیسم به عنوان یک مشی سیاسی و هم کانستراکتیویسم به صورت یک سبک هنری هر دو به گسست از گذشته و نگاه به آینده معتقد بودند . هر دو ترقی و تعالی در آینده و بازسازی شوروی را از طریق اتکا به علم و تکنولوژی دست یافتنی می دانستند .
در اوائل دهه ۱۹۲۰عده ای از هنرمندان این مکتب که اغلب اروپایی بودند به خاطر اختلاف نظر و همچنین سیستم حکومت شوروی را ترک کردن و شاخه اروپایی این نهضت نام گرفتند که از معروفترین آنها برادران پوزنر را میتوان نام برد تفاوت اساسی شاخه اروپایی وکانستراکتیویست های روسی در این بود که کانستراکتیویست های روسی که تحت تاثیر مارکسیست به فایده اجتماعی هنر معتقد بودند اما هنرمندان شاخه اروپایی مانند برادران پوزنر اعتقاد داشتند فایده هنرغیر مستقیم است.
ولادمیر تاتلین نماینده شاخه روسی و برادران پوزنر از معروفترین چهره های شاخه اروپایی بودند.
آنتوان و نوام پوزنرمجسمه سازان کانستراکتیویست در سال ۱۹۲۰بیانیه رئالیستی خود را در روسیه صادر کردند و پس از آن نائوم پوزنر که بعدها به نام نائوم گابو مشهور شد اولین مجسمه متحرک را ابداع کرد.
معماری کانتراکتیویستی با تاکید بر شفافیت,حرکت,ویژگی مصالح,استفاده از شیشه و فولاد و مصالح زاده تکنولوژی آن روزها به دنیا آمد.
همکاری بین سوسیالیسم و کانستراکتیویسم برای یکدیگر نیز مفید بود . چنانچه دولت نوپای سوسیالیستی با طرفداری از عقاید و طرح های کانستراکتیویسم ، خود را مدافع پیشرفت و توسعه و علم و تکنولوژی معرفی می کرد . معماران کانستراکتیویسم نیز با حمایت حکومت قادر به اجرای پروژه های بزرگ بودند .
در روسیه ساختارگرایی دو مرحله متفاوت را طی کرد . دوره اول با ساختن تیرهای چوبی که در نمایشگاهها و یا درفرمهای انقلابی هنر خیابانی بکار گرفته می شد . دوره دوم دوره حرفه ای بود . بطوری که ساختمانها حالت تصنعی و کاذبی داشتند که چیزی شبیه به فرم های ماشینی و ساختارهای بیولوژیک بود . بخشی از ایدئولوژی علمی این مرحله مربوط به نوآوری در زمینه مجموعه سازی واحدهای مسکونی و همچنین نشان دادن روش های دسترسی مانند رامپ آسانسور بود . این جریان همچنین پیش زمینه طراحی وسایل در مورد معماری مانند نورافکن ، گیرنده های هوایی و آنتن های رادیویی و تجهیزات سینما توگرافی را فراهم ساخت .
دنباله اندیشه کانستراکتیویسم
مکتب کانستراکتیویسم (سازندگی):
دنباله این اندیشه (سازندگی )بدانجا انجامید که حتی ترسیم اشیاء سه بعدی در نقاشی یعنی تجسم آنها در دو بعد نیز نوعی تقلید بشمار آمد و نقاشان این نهضت ، خود اشیاء را بجای ترسیم سه بعدی آنها در کارهایشان بکار گرفتند و نقاشی ایشان عملا” نوعی نقش برجسته شد که آنرا کنتراریلیف و کرنر ریلیف نامیدند .نکته ای دیگر نیز البته این کیفیت دوم کانستراکتیویسم را توجیه می کرد و آن اصرار هنرمندان این مکتب بر نشان دادن ماهیت واقعی اشیاء و اجسام بویژه محصولات صنعتی جدید مانند شیشه ، پلاستیک و آهن بود . همین کیفیت یعنی راه دادن اشاء سه بعدی به هنر نقاشی به آثار نقاشی نوعی ویژگی معمارگونه داد که تأثیر آن را در معماری بیشتر و پایدارتر کرد . تاتلین که از بانیان این نهضت بود از فرهنگ مواد سخن می گفت و مرادش این بود که باید ماهیت مواد مصالح حاصل صنعت در عرصه هنر کاملا” پژوهش و شناخته شود . کانستراکتیویسم ها ماندد فوتوریسم ها به پیشرفتهای علمی و فنی سخت خوشبین بودند . مایاکوفسکی که او نیز مانند تاتلین از منسوبین به شاخه شوروی کانس بود در یک سخنرانی به سال ۱۹۱۸ این گرایش کانستراکتیویسمها را چنین به زبان آورد :
بیانیه مایاکوفسکی
ما به مقبره و بارگاه هنر مرده که در آن آثار وفات یافته زیارت وپرستش شود نیازی نداریم ، بلکه به کارخانه زنده جان آدمی در هر جا که باشد ، درخیابان ، در ترن و اتوبوس ، درکارخانه ها و کارگاهها ودرخانه های کارگران … نیازمندیم .
خوشبینی به صنعت و جانشین کردن آن بجای ارزشهای قدیمی ، یا به قول مایاکوفسکی « مقبره هنر مرده » همان است که در گفته فوتوریستها و فی المثل مارینتی به بیان می آمد و این درست در هنگامی بود که صنعت و ماشین بعنوان نیروهای رها کننده بشر مورد ستایش و احترام قرارگرفته بودند .
مرگ بر هنر، زنده باد تکنولوژی………………زنده باد تکنسین های کانتراکتیویسم
واژه کانستراکتیویسم به معنی سازندگی دو منظور این مکتب را میرساند که یکی بر این تاکید داشت :
۱٫ که هنر ناشی از الهام درونی و ضمیر ناخودآگاه نیست که فی البداهه خلق شود پس باید آن را آگاهانه و از سر قصد ساخت و دومی میگفت :
۲٫ تقلید از طبیعت به هیچ صورت پذیرفته نیست زیرا در آن سازندگی وجود ندارد و به علاوه دوربین عکاسی به بهترین وجه این کار را انجام میدهد.
دنباله این اندیشه بدانجا انجامید که حتی ترسیم اشیاء سه بعدی در نقاشی یعنی تجسم آنها در دو بعد نیز نوعی تقلید بشمار آمد و نقاشان این نهضت خود اشیاء را بجای ترسیم سه بعدی آنها در کارهایشان بکار گرفتند
اثر کانستراکتیویسم بر نقاشی
در این شیوه رسم شیء بکلی متروک شد و نقاشی به رسم مستطیل ها و نوارهایی تبدیل گشت که غرض هنرمند ایجاد رابطه ای بین آنها در فضا بود . اساس کار به تحقیقی در فضا و ایجاد رابطه ای مجرد با حجم مختلف استوار بود بی آنکه غرض وی بیان شیء بخصوصی باشد .در این شیوه حجم ها و سطوح مختلف در کنار یکدیگر با هم ترکیبی بوجود آورده اند که اگر چه حاصل ترکیب ساختمان برای مقصدی خاص نیست اما خود ترکیب شبیه کاری معماری است . ازهمین تعبیرات است که می توان رابطه نزدیک معماری و مجسمه سازی و یا نقاشی جدید را بهتر دید .
معماری کانستراکتیویسم
یکی از سبکهای مهم معماری مدرن است خاستگاه این معماری شوروی بود می توان عنوان نمود که تنها سبکی که درطی چند سده در این کشور ظهور کرد و بر معماری و هنر غرب تأثیر گذارده سبک دیکانستراکتیویسم بوده است.
کانستراکتیویسم را نمی توان یک سبک برآمده ازایدئولوژی سوسیالیسم دانست و نمی توان گفت اهداف آن ا کاملأ منطبق بر اصول سوسیالیسم است، به عبارتی کانستراکتیویسم را نمی توان مترادف هنر سوسیالیسم یا هنر پرولتاریا قلمداد کرد ملی با این وجود این نکات مشترک متعددی بین این دو وجود دارد.کانستراکتیویسم زاده تحولات ناشی از انقلاب صنعتی و علمی و چیرگی آن بر زندگی بود.
کانستراکتیویسم در بین عده ای ازنخبگان هنری که عمدتأ شامل نقاشان،کجسمه سازان و معمارانی بودند که بعد ار انقلاب شوروی مطرح شد، آنها همچون فوتوریست ها و سایر مدرنیست ها اعتقاد به تکنولوژی،صنعت و عملکرد داشتند.کانستراکتیویسم ها خود را مدرنیست های شوروی محسوب می کردند و خواستار توسعه و پیشرفت در این کشور عقب مانده به جهان مدرن بودند.هم سوسیالیست به عنوان یک مشی سیاسی و هم کانستراکتیویسم به صورت یک سبک هنری هر دو به کسست از گذشته و نگاه به آینده معتقد بودند.هر دو تعالی و ترقی در آینده وباز سازی شوروی را از طریق اتکا به علم و تکنولوژی دست یافتنی می دانستند.
همکاری بین سوسیالیسم و کانستراکتیویسم برای یکدیگر مفید بود، چنانکه دولت نو پای سوسیالیستی با طرفتاری از عقاید وطرح های کانستراکتیویسم خود را مدافع پیشرفت و توسعه و علم و تکنولوژی معرفی می کرد.
واژه کانستراکتیویسم به معنای سازندگی دو منظور این مکتب را توامأ می رساند، اولأ اینکه هنر از الهام درونی وضمیر ناخوداگاه نیست که فی البداهه خلق شود، بلکه باید آن را کاملأ آگاهانه و از سر قصد ساخت- ثانیأ تقلید از طبیعت به هیچ وجه مجاز نیست زیرا در آن هیج سازندگی وجود ندارد و بعلاوه دوربین عکاسی به بهترین صورت آن را انجام می دهد. دونباله این اندیشه به آنجا انجامید که حتی ترسیم اشیاء سه بعدی در نقاشی ، یعنی ترسیم آنها در دو بعدی نیز نوعی تقلید به شمار آمد ونقاشان این نهضت خود اشیا را به جای تر سیم سه بعدی آنها در کارهایشان به کار گرفتند و نقاشی ایشان عملأنوعی نقش بر جسته شد که آن را (کنتراریلیغ و کرنرریلیف ) نامیدند. نکته دیگر نیز البته این کیفیت دوم کانستراکتیویسم را توجیه می کرد وآن اصرار هنرمندان این مکتب بر نشان دادن ماهیت واقعی اجسام ، به ویژه محصولات صنعتی جدید مانند شیشه، پلاستسک و آهن بود.همین کیفیت یعنی راه دادن اشیاء سه بعدی به هنر نقاشی، به اثار نقاشان کنستروکیسم نوعی ویژگی معمار گونه داد که تأثیر آن را در معماری بیشتر و پایدارتر کرد.
تاتلین که از بانیان این نهضت بود از فرهنگ مواد سخن می گفت و مرادش این بود که باید ماهیت مواد و مصالح حاصل صنعت در عرصه هنر کاملأپژوهش و شناخته شود که کانستراکتیویسم ها مانند فوتوریسم ها به پیشرفت های علمی و فنی سخت خوش بین بودند.
مایاکوفسکی که مانند تاتلین از منسوبین به شاخه شوروی کانستراکتیویسم بود در یک سخنرانی در سال ۱۹۱۸ این گرایش کانستراکتیویسم ها را چنین به زبان می آورد:
ما به مقبره و بارگاه هنر مرده که در آن آثار وفات یافته زیارت و پرسش شود نیازی نداریم بلکه به کارخانه زنده،جان آدمی در هر کجا که باشد،در خیابان ها، در ترن در اتوبوس درکارخانه و کارگاه ها و در خانه ها نیازمندیم.
تفاوت عمده کانستراکتیویسم های شوروی و آنان که از شوروی بریده بودند و کانسترکتویسم را درعرصه جهان و اروپا رواج دادند این بود که گروه نخست به نمایندگی تاتلین و به تأثیر مارکسیست ها به( فایده اجتماعی ) هنر معتقد بودند و گروه دوم بیش از همه برادران پوزنر معرف آن بودند معتقد بودند که فایده اجتماعی هنرهای خلاقه غیر مستقیم است.برای این که اگر هنرحامل این یا آن ایدولوژی بشود محدود و مقید می شود.
یکی از اولین و شناخته شده ترین آثار معماری کانستراکتیویست ها بنای یادبود سومین انترناسیونال کمونیست های تاتلین است.حرکت و پویایی و به کار گیری مصالح جدید هر سه از مظاهر مختصه کانستراکتیویسم ها بود که در این کار کاملأ مشخص است. اگر برج ایفل طلیعه عصر تکنولوژی مدرن را نوید می داد برج اخیر بشارت دهنده سپیده دمان عصر سوسیالیسم بود.لئون تروتسکی وزیر امور خارجه و سپس رهبر ارتش سرخ شوروی معتقد بود: «جدایی میان هنر و صنعت محو خواهد شد سبک بزرگ هنری، شکل دهنده- و نه تزئینی-خواهد بود. در این زمینه حق با فوتوریست ها است. »
ولی بورسیوویچ کامنف از دیگر رهبران سوسیالیستی م عضو کمیته مرکزی حزب بیان داشته:«دولت کارگران باید جدا از اعتباری که تا به حال به تمام فوتوریست ها – کوبیسم ها تخیل گرایان و سایر پیچ و تاب طلبان اعطا نموده است دست بردارد. این هنر مندان زحمت کش نبوده و هنرشان متعلق به ما نیست آنها فراورده های فساد و زوال بورژوازی می باشند.»
کانستراکتیویست ها خواستاره دگرگونی بنیادی در روش های ساخت و ساز سنتی و به طور کلی نگرش جدید نسبت به هنر و زیبایی بودند. یکی از اولین شعار های آنان دراوایل دهه ۱۹۲۰ چنین بود: « مرگ بر هنر زنده باد تکنولوژی … زنده باد تکنسین های کانستراکتیویسم.»
کنستان ملینکوف اولین معمار روس بود که شهرت بین المللی کسب کرد . از کار های مهم وی طراحی غرفه شوروی در نمایشگاه هنر های تجسمی در پاریس ۱۹۲۵ بود .
از دیگر کارهای مورد توجه او، طراحی پنج باشگاه کارگران در مسکو بین سالهای ۱۹۲۷ تا ۱۹۲۹ بود.
در زمینه نقاشی، کازیمرمالویچ معروفترین نقاش مرتبط با این سبک بود.« وی عمدتأ خواستار آزاد ساختن هنر از قید اشیا بود. جنبش مرسوم به گروه برتر (super matism) را در سال ۱۹۱۳ و یا به عبارتی در سال ۱۹۱۵ در مسکو بنیان نهاد. مالویچ هنر انتزاعی را با نئعی سادگی هندسی درهم آمیخت.
الکساندررودچنکو دیگر نقاش معروف ئابسه گروه برتر است،الکساندروسینر یکی از بظریه پردازان و معماران مهم کانستراکتیویسم و طراح ساختمان روزنامه پراودات در سال ۱۹۲۳ بود.ال لیستیزکی معمار و هنرمند کانستراکتیویسم در سال ۱۹۲۹ در تبعیین طرح ساختمان روزنامه پراودا می نویسد:
« این ساختمان نمودار عصری است تشنه شیشه، آهن وبتن. تمام وسایل ولوازمی که یک خیابان در یک شهر بزرگ برای یک ساختمان لازم می آورد. لوازم و وسایلی مانند ساعت- تابلواعلانات بلند گو ها و حتی آسانسورهای داخلی بنا، همه و همه جزئی از ترکیب ساختمات شده اند و در طرح اهمیت یافته اند وبدین ترتیب به ساختمان وحدت داده اند این است آنچه زیبایی کانستراکتیویسم را به مجود می آورد.ال لیسیترکی در طراحی بنای یادبود سومین انترناسیونال با تاتلین همکاری کرده بود. وی یکی از بنیان گذاران کانستراکتیویسم محسوب می شد او بیش از هر معمار دیگر روسی با غرب در ارتباط بود.ایسترکی با میس ونده رو و تئوفن اولیسبورگ معمار و هنر مند شاخص استیل همکاری کرده بود. لیسیترکی در سال ۱۹۲۲ در نمایشگاهی در برلین کانستراکتیویسم را به اروپایان معرفی نمود.
منابع و ما خذ :
منوچهر مزینی . از فضا وزمان . انتشارات شهیدی
محمد رضا جودت . نومدرن ها کجایند . گنج هنر
وحید قبادیان . مبانب و مفاهیم در معماری معاصر غرب . دفتر پژوهشهای فرهنگی