مکان ها صاحب قدرت هستند؛ نه فقط قدرت فیزیکی حضورشان که می توان به عظمت یا چشمگیر بودن بنا نسبت داد بلکه یک نیروی عاطفی که می تواند حس و حال ما را تغییر دهد؛ البته برعکس آن هم صحیح است یعنی ما هم روی مکان ها نیروی ذهنی و عاطفی اعمال می کنیم.
اگر تا به حال امتحان نکرده اید ما به شما یاد می دهیم چطور انرژی مثبت را به زندگی خود وارد کنید. اگر در این راه موفق شوید آن وقت می توانید به خلق شرایط مثبت یا منفی در زندگی خود مسلط شوید و می توانید خانه ای داشته باشید که شما را خوشحال تر می کند. همین الان شروع کنید.
– تور منزل گردی بگذارید:
برای شروع یک قلم و کاغذ آماده کنید، سپس خودتان را تصور کنید که بعد از یک روز کاری یا بعد از باشگاه یا هر فعالیت دیگری به خانه برگشته اید. منزل شما محلی است که در این شرایط می تواند دقیقا روی وضعیت روحی و جسمی تان تاثیرگذار باشد؛ حال شما را بهتر کند یا حال خوب شما را به وضعیتی بد تغییر دهد. فرقی هم نمی کند کسی در خانه باشد یا نه. حالا فرض کنید از در خانه رد شده اید. حس و حال تان چگونه است؟ احساس تنش و استرس دارید یا راحتی و آرامش؟ خوشحال هستید یا مضطرب یا خشمگین یا افسرده؟ وقتی در خانه راه می روید احساس راحتی، هیجان، اضطراب، ترس، لذت یا ناامیدی دارید؟ حالات خود را به طور خلاصه در ۳ خط روی کاغذ بنویسید.
درحالی که کل خانه را در ذهن خود مرور می کنید به شرایط ذهنی و واکنش های عاطفی خود توجه کنید. تصور کنید به دیوار سمت راست خود دست می کشید و در خانه قدم می زنید. این شیوه دست روی دیوار کشیدن به شما کمک می کند تا فضاهایی را به یاد بیاورید که ممکن است در ذهن خود به آنها بی توجه باشید. برخی از بخش های منزل به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه برای ما خوشایند نیستند. شیوه دست کشیدن روی دیوار به ما کمک می کند تا این بخش ها را فراموش نکنیم.
در حالی که در تصور خود وارد هر اتاق می شوید روی یک خط جداگانه نام اتاق را بنویسید. وقتی از یک بخش به بخش دیگری می روید توجه کنید حس و حال شما چطور تغییر می کند. مثلا ممکن است بوی صابون برای شما آرامش بخش باشد و وقتی وارد حمام می شوید حس خوبی داشته باشید اما وقتی با تعداد زیادی قبض پرداخت نشده روی میز اتاق کار روبه رو می شوید حالتان بد شود. شاید از تصور نشستن یا دراز کشیدن روی کاناپه حس خوبی داشته باشید اما وقتی قرار است از عمق تاریک کمد اتاق خواب چیزی بردارید حس خوبی نداشته باشید. همه این موارد در تغییر حس شما موثر هستند.
با توجه به وضعیت حسی خود به هر بخش منزل نمره بدهید. اگر میز صبحانه به شما حس خوبی می دهد به آن نمره ۱۰+ بدهید. اگر زیرزمین شما را می ترساند به آن ۱۰ بدهید. اگر نسبت به بخشی از منزل هیچ حس خاصی ندارید به آن نمره صفر بدهید. اگر اتاقی خوب است اما عالی نیست به آن ۴+ بدهید و به همین ترتیب.
– بخش های مختلف منزل نمره عاطفی(۱۰ + عالی/ ۱۰ افتضاح)
اگر همه اتاق ها ۱۰ + هستند پس واضح است که نیازی ندارید باقی مقاله را بخوانید! می توانید با خیال راحت به کار و زندگی تان برسید و از زندگی در خانه تان لذت ببرید. اگر شما هم مثل اغلب مردم در بخش هایی از منزل احساس خوبی ندارید، بهتر است هر چه زودتر دست به کار شده و علت را دریابید.
– مشکل را مشخص کنید
بروید سراغ پایین ترین نمره فهرستی که تهیه کرده اید. حالا فرض کنید وسط فضایی که به آن نمره پایین داده اید، ایستاده اید. سعی کنید به صورت ذهنی تمام دکوراسیون آن بخش را به یاد بیاورید و با دقت بررسی کنید. ببینید حس شما در مقابل هر کدام از قسمت های این دکوراسیون چطور تغییر می کند. مثلا ممکن است شما رنگ پرده آشپزخانه را دوست نداشته باشید اما از کابینت ها خوشتان بیاید. اگر برایتان دشوار است که بفهمید دقیقا کدام بخش ها برایتان آزاردهنده است از این دسته بندی تبعیت کنید:
مولفه های حسی: یعنی هر آنچه شما حس می کنید. با موارد قابل دیدن شروع کنید. رنگ اتاق، نور و چیزهایی از این دست چه حسی به شما می دهند؟ مولفه های لمسی مثل بافت اشیا و درجه حرارت محیط نیز اهمیت دارند. اگر صندلی های مدرن شما سفت و سرد هستند شما هرگز نمی توانید درست و حسابی روی آنها احساس راحتی داشته باشید. بو و صدای غالب محیط را نیز فراموش نکنید. بوهای مطبوع(مثلا عود یا خوشبوکننده های محیطی)، صدای خنده دوستان و سکوت آزاردهنده ای که نشان می دهد بچه ها مشغول خرابکاری و بازیگوشی هستند همگی در حس شما موثراند.
کاربردها: یعنی اینکه فضای مورد نظر شما تا چه حد به کار آمده. آیا توانسته نیازهای شما را تامین کند. مثلا اگر کلی برای خرید یک یخچال ساید بای ساید هزینه کرده اید اما درست نمی توانید در آن را باز کنید، چنین آشپزخانه ای می تواند تامین کننده همه نیازهای شما باشد؟
چیدمان: قضیه دقیقا به نظم و ترتیب چیدن اشیا مربوط است. اتاق شما می تواند منظم، مرتب و دقیق چیده شده باشد یا شبیه اتاق یک پسر نوجوان فاجعه بار باشد. این مسئله می تواند تاثیر بسیار مهمی در ذهن و روح شما داشته باشد. اکنون اتاق شما شبیه کدامیک از توصیفاتی است که ذکر شد؟
تداعی معانی: این قضیه می تواند حتی بهترین چیدمان و فضا را نابود کند. مثلا اگر در اتاق شما یادگاری از نامزد سابقتان وجود دارد که رابطه تان برهم خورده یا وسیله ای که شما را به یاد خاطره بدی می اندازد اکنون بهترین زمان برای تغییر دکوراسیون است.
– برطرف کردن مشکلات
وقتی بخش هایی که کمترین علاقه را به آنها دارید مشخص شدند، آنها را روی کاغذ نوشته و برای هر کدام ۳ صفت به کار ببرید. مثلا آشپزخانه شما ممکن است نامنظم، شلوغ و بی حساب و کتاب باشد. شاید گوشه ای از اتاق پذیرایی کسالت آور، فاقد ویژگی خاص و خشک و بی روح باشد. سپس متضاد هر کدام را جلوی صفتی که به کار برده اید بنویسید. واضح است که متضاد نامنظم می شود منظم یا متضاد کسالت آور می شود هیجان انگیز. پس در واقع شما برای هر بخش ناخوشایند منزل ۳ توصیف و برای هر توصیف یک متضاد آن را می نویسید.
اکنون در مرحله نخست به هدفی فکر کنید که به وسیله لغت متضادی که استفاده کرده اید باید تامین شود و دوم اینکه این هدف چطور در آن فضا باید محقق شود و آیا برای این فضا مناسب است یا خیر. وقتی قرار است آشپزخانه شما منظم باشد استفاده از جداکننده های ظرف و ظروف، چیدن مرتبط لوازم آشپزی و منظم کردن موادغذایی در کابینت ها یا یخچال به ذهن می آیند. اگر متضاد کلمه خشک و بی روح را آرامش بخش و گرم نوشته باشید، می توانید به بالش های نرم و کاغذدیواری زیبا فکر کنید.
این کار به شما کمک خواهد کرد تا از فضایی ناخوشایند خارج شده و توجه خود را روی اشیا، رنگ ها و نورها متمرکز کنید تا بتوانید با تغییراتی در آنها فضای بهتری را برای خود بسازید. مشکل همه ما این است در دل دکوراسیون زندانی می شویم و اغلب نمی توانیم تصور کنیم که می توان فضایی متفاوت با آنچه فعلا وجود دارد را با تغییر دکوراسیون ایجاد کرد. راه جدا شدن از این زندان، فکر کردن به مواردی است که به واسطه آنها می توان به کلمات متضادی رسید که شما در فهرست خود نوشته اید. کاری که شما را خوشحال می کند را بنویسید و بعد به راه هایی فکر کنید که می توانند شما را به آن هدف برسانند.
اگر خودتان نمی توانید پاسخ را بیابید از افرادی که در زمینه دکوراسیون تجربه دارند،کمک بگیرید. قطعا در میان دوستان شما افرادی هستند که سلیقه هنری و دید زیبایی شناسی خوبی دارند. می توانید از مشورت آنها استفاده کنید. به این شخص فهرست مکان های ناخوشایند، توصیفات و متضاد این توصیفات را نشان دهید و به او توضیح دهید چرا از فلان بخش خانه خوشتان نمی آید و اینکه دوست دارید چه حس و حالی در آن بخش خاص ایجاد شود. این دقیق بودن در جزئیات به مشاور شما کمک می کند بهترین راه حل را انتخاب کند تا بیشترین تاثیر مثبت در حس و حال شما ایجاد شود.
تبدیل یک فضای ناخوشایند به یک بخش دوست داشتنی و پر از انرژی مثبت، ۲ فایده دارد؛ هم باعث خوشحالی و سرزندگی شما می شود و هم به شما یادآوری می کند که توانایی تغییر موقعیت و فضا را دارید، در نتیجه شما قادر خواهید بود در موقعیت های دیگر زندگی نیز همین طور خلاق و مثبت عمل کرده و مشکلات را برطرف کنید. شما می توانید با شناخت توانایی های خود در تغییر یک فضای کوچک، با تقویت این توانایی ها تغییراتی بزرگ در موقعیت هایی بزرگ تر ایجاد کنید. وقتی کسی بتواند خانه خود را درست مدیریت کند هیچ بعید نیست که بتواند از پس مدیریت مسئولیت های مهم تر نیز برآید.