دنیل لیبسکیند
موزه یهود
شبی در رستوران دنیل لیبسکیند در هنگام خوردن شام موزه یهود را روی دستمال کاغذی ترسیم کرد…
((به نقل از سایت architizer ))
دنیل لیبسکیند معمار شاعرانهها که سعی دارد احساس را درون آثارش به جریان درآورد. این احساس همواره با لطفات نبوده است. و وی در تلاش است با یادآوری اتفاقات و تاریخ در موزه یهود طرح ریزی کند. در این موزه سعی شده تا با تمام توان مردم روند خارج شدن یهود از آلمان را به خاطر سپرده و فراموش نکنند. این موزه با توجه به زندگی یهودیان شکل گرفته و با خطوط شکسته و هندسی طراحی شده است تا سختیها و نابرابریها را به تصویر بکشد.بنای جدید موزه دارای تفاوت فاحش با بنای قدیمی است. تضاد بین این دو بیانگر مفاهیم متناقض است.
داستان خطوط نما
نمای بنا متشکل از خطوطی مورب است که مانند جراحاتی بر نما فائق آمدهاند. این خطوط به را در وهله اول برگرفته از نقشه مکان یهودینشین برلین دانستهاند. در وهله دوم با توجه به شکل زیگزاگ گونه موزه مه گویی تا بی نهایت در امتداد خود حرکت خواهد کرد، برگرفته از اپرایی به نام موسی و هارون که قطعه پایانی آن هیچگاه ساخته نشد.
فرد، در این بنا بعد از ورود به زیرزمینی وارد میشود که دارای سه مسیر است. این سه مسیر ارتباط بین زمان قدیم و جدید را حفظ میکند و تدوام گذر زمان را در عین فراموش نکردن اتفاقات گذشته به منصه ظهور میرساند. اصلی ترین فرآیند آن متشکل از سه راهرو است.
راهرووی اول به بنبستی ختم میشود که بیانگر اتفاق هولوکاست و جان باختن تمامی یهودیانی که در این واقع بودند. مسیر دوم رویارویی با داستان مهاجرت آنها است که به باغی خارج از موزه به اتمام میرسد. و مسیر سوم که طولانیترین مسیر موزه است و به نمایشگاهها و پلکان ختم میشود، فرآیند تداوم تاریخ را در گذر زمان به نمایش میگذارد.
نما موزه یهود