اسکیس های رافائل
رافائل
سانتسیو که بیشتر با اسم کوچکش، رافائل، شناخته میشود، نقاش و معمار ایتالیایی دوران اوج رنسانس است. او به همراه میکلآنژ و لئوناردو داوینچی، سهگانه استادان بزرگ دوران خود را تشکیل میدهند.
عمده آثار و اسکیس های رافائل بین سالهای ۱۵۰ تا ۱۵۰۷ بهوجود آورده است از سوی آثار مردم مقدس شناخته میشدند. این آثار تحت تأثیر لئوناردو قرار داشتند که نوآوری بزرگی را از سال ۱۴۸۰ در نقاشی بهوجود آورده بود. مخصوصاً این تأثیر بیشتر از تابلوهای «حضرت مریم» و «کودک و خیابان» گرفته شده است. در این زمان رافائل به یادگیری چگونگی ترکیبهای ساختاری تابلوهایش مشغول بود و یگانگی جدیدی از ترکیب و منع از وجه تمایزات غیرضروری در آثارش از جمله تغییرات تابلوهای او در فلورانس بود که بیشتر مدیون تکنیک نور لئوناردو است. او نقاشی سیاه قلم را نیز نزد داوینچی یاد گرفت که متأثر از سبک اسفاماتو، یعنی سبک لئوناردو در استفاده از سایه نرم و نازک به جای خط گذاشتن در شکلها و چهرهها، بود. تابلوهای پرتوان رافائل، نظیر «مریم کوچک» با لطافت و توازنش بدون شک تأثیر گرفته از مایکل آنجلو است. در مدت زمانی که رافائل در فلورانس بود دوک گایدوبالدو او را برای کشیدن تابلویی برای هِنری هفتم، پادشاه انگلستان، به خدمت گرفت. در این تابلو که «جرج مقدس و اژدها» نام دارد، رافائل پرتره جرج را بهعنوان یک جنگجوی دلیر که در مقابل قسمت بیرونی و راست کنام اژدها میجنگد، نشان میدهد. در تقابل با نبرد درون تابلو، در پس زمینه آن وضع آرام بیسروصدایی دیده میشود. در داستان جرج مقدس بعد از اینکه اژدها کشته میشود تمام شهر به دین مسیحیت برگردانده میشوند که سمبل پیروزی مسیحیت بر همه است.
همانطور که ملاحظه کی کنید رافائل، قبل از شروع تابلوها و دیگر آثار خود، ابتدا اسکیس های اولیه ی آنها را ترسیم نموده است. این بیانگر اهمیت اسکیس در تمامی حوزه های زیباشناسی و هنرهای زیبا است.