نحوه آموزش درمدرسه معماری باهاوس
برنامه آموزشی مدرسه به صورت یک دوره کارآموزی و پس از آن ارائه و تدریس روس پایه به طور سخت و جدی معرفی شد.
پایه و اصول تدریس در باوهاوس، کارگاه ها بودند. آموزش های کارگاهی، پیش از آن در مدارس اصلاح شده هنر و صنعت دیگر شهرهای آلمان ، به عنوان عنصری مهم در آموزش هنر محسوب می شد. ولی چیزی که باهاوس را از دیگر مؤسسات متمایز می کرد، سیستم آموزشی – کارگاهی آن بود. کارآموزان نه تنها توسط استادان متخصص درهر صنعت، بلکه به وسیله هنرمندان زیبا آموزش می دیدند. استادان متخصص ، روش ها و تکنیک ها را تعلیم می دادند و هنرمندان چگونگی همکاری نزدیک با صنعت گران و راه شناسایی اسرار خلق یک اثر هنری را به آنان می آموختند و به ایشان کمک می کردند تا هر یک زبان خاص خود را بیان هنر بیابند. هنرمندان «استاد شکل شناسی» نامیده شده و صنعت گران به طور معمول از هر نظر ، هم طراز آنان بودند، «استادکارگاهی» خونده می شدند.
این دوره کارآموزی پیش نیاز بود ، یعنی اگر دانشجویی ،آن را در حد قابل قبول و رضایت بخشی طی نمی کرد، اجازه ارتقا به دوره آموزشی کارگاه را نداشت.
دوره آموزشی مقدماتی و دوره آموزش کارگاهی، زیربنای آموزش باوهاوس بود که گروپیوس امید داشت آن را به شکلی صحیح بنیان نهاده باشد.
بنیان گذار
ویژگی های اولیه باوهاوس را توصیف کنیم؛ تأکید و اصرار بر صنعت گری به جای تولید ماشینی؛ کوشش در جهت ایجاد رابطه ای ایده آل و ظریف ؛ استخدام نقاشانی با تمایلات آرمان گرایانه به عنوان کارمند، برنامه آموزشی با هدف تحول و ارتقاء شخصیت دانشجویان و فراهم آوردن توانایی های تکنیکی آنان، همگی نشان دهنده جنبه های مختلفی از تمایلات باوهاوس در جهت اصلاح آموزش هنر و اصلاح جامعه بود.
والتر گروپیوس در ۱۸ می ۱۸۸۳ در شهر برلین و در خانواده ای تحصیل کرده با پیشه معماری به دنیا آمد. پدر بزرگ او نقاشی مشهور و از دوستان آرشتیکت معروف شینکل بود. یکی از عموهای پدرش طراحی ساختمان موزه هنر و صنایع برلین و مدیر مدرسه وابسته به موزه بود. پدر گروپیوس نیز آرشیتکت بود. والتر گروپیوس در شهرهای مونیخ و برلین به تحصیل معماری پرداخت. او به سرعت و تنها پس از گذران پنج ترم به دورهبعدی راه یافت. والتر تنها یک بار در دوران تحصیلش وقفه ایجاد کرد تا به مدت یک سال به طور داوطلبانه در هنگ پانزدهم (Hussar) خدمت کند. او پس از کسب صلاحیت علمی در سال ۱۹۰۷ به کلاس های عملی پیتر برنس ۱ در برلین پیوست. در همان سال بهرنس به سمت سرپرست طراحی آاِگ منصوب شده بود.
گروپیوس پس از سه سال برنس را ترک کرد تا کار عملی مستقل خود را آغاز نماید و تقریباً بلافاصله مشغول به کار شد که شهرت فراوانی برایش در پی داشت. او ساختمان کارخانه کفش سازی فاگوس را در آلفلد ریورلاین (شهر کوچکی نزدیک هیلد شهایم) به کمک آدول مه یه که درسالهای آینده شریک و همکار او شد- طراحی کرد.
این ساختمان به طور شگفت آوری پیشرفته تر از زمان خود بود، خصوصاً به دلیل استفاده ابتکاری گروپیوس و مه یر از فولاد و شیشه و جایگزین کردن آن به جای دیوارهای سنگین و سخت متداول.
دیدگاه های انتقادی، دوره مقدماتی را نوعی شستشوی مغزی می دانستند که هر چه را دانشجویان از قبل فرا گرفته بودند، از ذهن آنان بیرون برده و آنها را آماده پذیرش ایده ها و روش های جدید می ساختند. موافقین این دوره نیز، آن را به عنوان راهی برای آزاد شدن قدرت خلاقیت و پتانسیل فردی هر دانشجو می دانستند.
در دومین تمرین نیز کار هنری آنان با در نظر گرفتن خط های موزونی که محتوای اصلی وروح کار را در بر گرفته است، تجزیه و تحلیل می شد. پیش از آنکه دانشجویان این تمرینات را انجام دهند، از آنان خواسته می شد تا با حرکات ورزشی، مدیتیشن و تمرینات تنفسی، ذهن و جسم خود را آرامش بخشند.
به اعتقاد ایتن «تمامی احساسات و درک آدمی به صورت تضادهایی شکل می گیرند،هیچ چیز به خودی خود و مستقل از چیز دیگر با کیفیت متفاوت، دیده نمی شود.
آموزش های کِله ، متمرکز بر در نظر گرفتن عناصر اولیه شکل هاست که به اعتقاد او «تمامی چیزهای طبیعی از آن مشتق می شوند. هنر باید این فرم ها را نه با تقلید ظاهری از آنچه در طبیعت یافت می شود، بلکه با تلاش در دنبال کردن فرآیندی که آنها را رشد می دهد، نشان دهد. در تابلوهای نقاشی، طبیعت باید دوباره متولد شود و در صورتی که از دنیای طبیعی جدا شود، باید همان قوانین را در محیط مستقل و گسسته خود دنبال کند.»
«روند خلقت را در طبیعت دنبال کنید. کاربردی و مناسب بودن فرم ها را حفظ کنید. طبیعت بهترین مدرسه است. هنگامی که کار را با طبیعت آغاز کنید،به شکل های خاص خودتان دست می یابید و ممکن است روزی خود شما همچون طبیعت شروع به خلاقیت کنید.»