اورکا اولین و مهم ترین موزه کودکان انگلستان است. این موزه اخیراً گالری جدیدی مختص فعالیت های تعامل موسیقایی برپا نموده که متکی بر فن آوری های هنری چند رسانه ای مدرن و به طور خاص برای کودکان بین سنین ۳ تا ۱۲ سال طراحی و تدارک دیده شده است، فضای صوت از طریق ایجاد امکان کاوش و جستجو برای کودک در حوزه علوم مرتبط با صوت، موسیقی و اجرا، نوعی تجربه منحصر به فرد را برای وی فراهم نموده است.

فضای صوت با همکاری مبتکرانه هنرمند تحسین شده صدا، تورمک اینتایر برنی و طراحان نمایشگاهی آلمانی  شمالی پدید آمده است. این گالری پیشرو و جدید در مساحتی حدود پانصد متر مربع جهت انواع تجربیات و فعالیت ها درراستای خلق، ابداع و برقراری ارتباط را برای کودکان و مطابق ویژگی های قرن ۲۱ و معیارهای طراحی موزه های جدی کودکان احداث گردیده است.

entry_400

گروه های مختلف کودکان می توانند در طی یک سفر خیالی شگفت انگیز حرکت کرده و به موجودی ناشناخته که درسیاره ای دور افتاد زندگی می کند کمک کنند تا موسیقی راه تجربه کرده و عناصر پایه ای و اساسی ساخت آن را بیاموزد.

3083952615_9604a76e9d_400

 

3084789710_11381fc1e9_400

این موجود خیالی(orby) کودکان را به سمت ۸ مرحله و عرصه متوالی در گالری هدایت کرده و آنها را به مخاطب معرفی می نماید. این عرصه ها به ترتیب عبارتند از:

فضای اول : جایی که کودکان درباره رکورد طلایی که از سوی ناسا در سال ۱۹۷۷ از طریق یک سفینه ثبت شده است، مطالبی را یاد می گیرند. هدف این بخش کشف چگونگی انتقال صوت میان زمین و سیارات دیگر است.

فضای دوم : فضای مارپیچی فعالیت های تعاملی صوتی که به کشف و دریافت علم صوت و قادر ساختن کودکان به مشاهده و احساس ارتعاش، آزمایش منابع صوتی، شدت صوت و غیره با استفاده از آلات موسیقی در ابعاد بزرگتر ازمعمولی می پردازد. همچنین، جایی است که کودکان می توانند خودشان قطعات موسیقی ساخته و به آنها گوش دهند.

فضای سوم : فضایی که کودکان می توانند بر روی یک سن به اوربی کمک کنند تا ویژگی های سالن تئاتر، اجرا وصحبت کردن برای عموم مردم را یاد بگیرد و در واقع در طول این روند، خود کودکان هستند که این مفاهیم را می آموزند.

فضای چهارم : جایی که کودکان می توانند موسیقی را با رقص نور و تغییرات آن تجربه کنند.

فضای پنجم : بازدید کنندگان موزه می توانند از طریق پوشیدن لباس های خاص و گریم، شخصیت های متفاوت و متنوعی خلق کنند.

فضای ششم: فضایی برای بررسی و تحقیق درباره چگونگی دریافت صوت توسط انسان و واکنش او نسبت به انواع مختلف موسیقی و صوت.

ear_400

فضای هفتم: فضایی در جهت آشنایی کودکان با شیوه های مختلف استفاده از موسیقی در نقاط مختلف جهان متناسب با زمینه های بومی فرهنگی خاص آنها.

فضای هشتم : کودکان در این قسمت با ترکیب موسیقی طبیعی و صداهایی که در طبیعت وجود دارد، قطعات موسیقی جدیدی خلق می کنند.

ویژگی برجسته این پروژه رویکرد خاص آن به پدیده صوت است. در عین حال، با وجودی که به نظر می رسد پرداخت جزئی به یک موضوع خاص علمی ممکن است موجب خستگی کودک شود، سعی شده تا با طراحی یک داستان و نیز مراحلی که منطبق با تخیل و داستان پردازی های کودکان طراحی شده است، مفاهیم علمی به طور غیر مستقیم و از طریق بازی های هیجان انگیز به کودک آموزش داده شود. به بیان دیگر ۸ مرحله برنامه ریزی شده برای مجموعه کاملاً منطبق با دنیای ذهنی کودک هستند و نه بر اساس درک و دریافت طرّاحان از آن موضوعات

7880305880_40a831392d_400

‌اهمیت نور پردازی

کلا نور دارای تعریف دقیقی نیست. جسم شناخته شده یا مدل مشخصی که شبیه آن باشد،‌وجود ندارد. نور یک چیز مرئی است و وجود دارد که چشم انسان بیشترین حساسیت را به آن دارد. اولین کسی که طیف نوری را کشف کرد،‌ نیوتون بود. نمی توانیم بگوییم که یک موج یا یک جزء ذره… علم می گوید هر دو.

نور تأثیر مستقیم روی زندگی افراد دارد مثلا گیاهان از نور خورشید تغذیه می کنند، نور باعث تشخیص رنگها می شود،‌ می توان با وجود نور، زشت و زیبا را از یکدیگر جدا کرد،‌ نور موجب رنگین کمان می گردد. نور تقریبا مثل هواست، یک برکت خدادادیست. ما معمولا نور را نمی بینیم ولی بوسیله آن می توانیم ببینیم.

در صنعت پزشکی نور برای جراحی ها و لیزر درمانی استفاده می شود. در ارتش،‌تسلیحات مدرن با نور ساخته می شود. در مخابرات از فیبر نوری استفاده می شود. در عکاسی به وسیله نور،‌ عکس های به یاد ماندنی می گیریم.

امروزه نور به یکی از بزرگترین صنایع تبدیل شده و یکی از عناصر زیباسازی شهرها به شمار می رود.ثابت شده که نور می تواند نقش بسیار مهمی را در وضعیت افراد داشته باشد؛‌ بنابراین طیف رنگی و نور محیط خودمان را باید طوری انتخاب کنیم که باعث کارآیی بیشتر شورد،‌ نور مستقیما روی ذهن ما تأثیر می گذارد پس بهتر است که بیشترین استفاده را از نور طبیعی کنیم تا فضایی کاملا گرم داشته باشیم. همانطور که با نگاه کردن به یک نفر در مورد او قضاوت می کنیم، به همان صورت می توانیم در مورد نور یک فضا نسبت به داخل و خارج آن قضاوت کنیم.

نور چیست؟

 

نور در فضاهای داخلی

در ابتدا باید بدانیم که رنگ دیوارها و سقف نباید زیاد تیره باشد که بتواند نور را در محل انعکاس دهد. اگر ورودی منزل یا فضای ما کوچک است، باید با نورپردازی و ایجاد فضاهای خالی،‌ قسمتی از فضاهای دیگر را ما به ورودی اضافه کنیم. اگر نور موجود در محل به اندازه کافی سقف را روشن نکند،‌ نه تنها فضای این محل کوچکتر جلوه می کند بلکه عناصر دیگری که در طراحی گذاشته ایم نادیده گرفته می شود. تمام قسمت های کوچک اعم از راهروها و یا پاگرد و پلکان با داشتن نور کافی،‌باعث بزرگتر جلوه دادن فضا می شود. استفاده از آینه و بلوک های شیشه ای نیز بی تأثیر نیست.

نحوه نورپردازی در دکوراسیون نقش خیلی مهمی دارد. نورپردازی در یک اتاق
نه تنها در آرامش افراد ساکن،‌بلکه در بزرگ یا کوچک نشان دادن فضا نقش بسیار مهمی بازی می کند. هر چه نور یک اتاق کم تر باشد فضای اتاق کوچکتر و دلگیرتر است و هر چه نور بیشتر باشد، اتاق بزرگتر و دلبازتر به نظر می آید. از آنجایی که اصلی ترین منبع ورود نور و روشنایی در هر فضا، پنجره است، برای استفاده بیشتر از نور طبیعی، ‌باید از پرده های توری و حریر استفاده کرد و این مسئله در شب به تناسب فاصله لوسترها و آباژور از سقف و دیوارها دارد.

به عنوان مثال در آشپزخانه این اصول حتما باید رعایت شود. چون آشپزخانه مرکز ثقل یک آپارتمان است و جایی است که کدبانوی خانه بیشترین وقت خود را در آن می گذراند و رفت و آمد زیادی به آنجا دارد. اگر بخواهیم به صورت سنتی از وسط آشپزخانه لامپ یا لوستری را آویزان کنیم و فقط نور از آنجا منتشر شود،‌طبعا افراد باید پشت به نور مشغول کارهای خود شوند و سایه خودشان بر آن مسلط می شود. با توجه به ساختار کابینت های امروزی نسبت به قبل،‌ ما در قسمت هایی از آشپزخانه که اغلب در آنجا مشغول به کار هستیم احتیاج به نور اضافی داریم.. مثل سطح روی اجاق گاز، ‌سینک ظرف شویی و سطوح روی کابینت ها به منظور آماده کردن غذا. اگر آشپزخانه،‌ محلی برای صرف غذا هم باشد،‌می توانیم از چراغ های سقفی که قابل تنظیم است استفاده کنیم. نورپردازی در حمام و سرویس ها از اهمیت کمتری نسبت به سایر جاهای منزل برخوردار است، ولی نسبت به خود از اهمیت خاصی برخوردار است و نباید ساده از آن گذشت.

،‌نورهای دکوراتیو

نورهای دکوراتیو،‌ نورهایی هستند که چند اصل در آنها رعایت شده باشد:

  • ۱٫ شدت روشنایی: برای تأمین نور هر بخش از فضا باید شدت خاصی از نور را ایجاد کرد که در تمام آن فضا به طور یکنواخت باشد.
  • ۲٫ سطوح مجاور: از تفاوت زیاد در شدت روشنایی سطوح مجاور باید اجتناب کرد.
  • ۳٫ حفظ شدت روشنایی:‌ باید در نورپردازی، از تإمین روشنایی مورد نظر ‌مطمئن شویم و روشنایی نباید کمتر از ۸۰% نور توصیه شده باشد.
  • ۴٫ کنترل خیرگی چشم:‌ به منظور جلوگیری از ایجاد خیرگی ناراحت کننده چشم از منابع انتشار نور، درخشندگی آنها و زاویه دید معمولی باید محدود شود. مثلا
    لامپ های بدون پوشش آزار دهنده هستند.
  • ۵٫ انعکاس ناخواسته: بعض از انعکاسات ممکن است ناخواسته در راحتی دید اشخاص اختلال ایجاد کند،‌ و انعکاس نور از آینه ها و یا سنگ های براق کف منزل.
  • ۶٫ انتخاب مستقیم روشنایی: به این طریق که وسائل روشنایی بتوانند نور کافی برای سقف و دیوارها را تأمین کنند.
  • ۷٫ روشنایی غیر مستقیم: نورهای مخفی و توکار

اتاق نشیمن باید طوری طراحی شود که افرادی که او آن استفاده می کنند از نور خورشید بیشترین استفاده را ببرند. چون اتاق نشیمن معمولا در بعد از ظهرها مورد استفاده بیشتری دارد. برای روشن کردن سرتاسر اتاق نشیمن می توانیم از نورهای سقف،‌دریچه های دیواری و نور خارجی استفاده کرد. می توانیم نورهای منطقه ای به وسیله لامپ های رومیزی یا دیواری و یا لامپ های سقفی ایجاد کنیم.

شاید تشخیص اینکه یک اتاق خواب نور خوبی دارد یا نه، کار راحتی نباشد ولی از تبعات آن می توانید بفهمید. مثلا اگر از خواب بیدار شدید و دیدید سرتان درد می کند،‌چشمهایتان قرمز است و یا از همان ساعات اولیه حالتی پرخاشگر دارید،‌همه نشانگر این است که نورپردازی مناسبی ندارید. چرا که نورپردازی خوب باعث می شود در خانه خود احساس آرامش و امنیت کنید. نورپردازی باید طوری طراحی شده باشد که با فشار یک کلید به راحتی بتوانید نور اتاق را کم و زیاد کنید. مثلا اتاق خواب خود را از یک اتاق نورانی به یک اتاق آرام و رمانتیک تبدیل کنید. در اتاق خواب ها نور اصلی باید در ارتفاع پایین و به صورت موضعی باشد. این نورها حتی می تواند در گوشه های اتاق به صورت مخفی باشد و فقط زمین را روشن کند.

یکی از مسال مهمی که در اتاق خواب کودک باید به آن توجه شود، وضعیت نور اتاق است. در آپارتمان ها،‌ اتاق کودک بهتر است در جنوب شرقی منزل واقع شود تا از انرژی زندگی بخش خورشید برای سلامت کودک استفاده شود. در فنگ شویی آمده که بهتر است اتاق کودک ۸ ضلعی باشد با نور طبیعی و تهویه مناسب و با فاصله نزدیک به اتاق والدین و اگر اتاق به صورت طبیعی تاریک است از نورهای بیشتر استفاده کنیم. به طور کلی وضعیت نور اتاق خواب کودک به لحاظ سن آنها باید از حساسیت بیشتری برخوردار باشد. مثلا در روز نور زیادی داشته باشد تا کودک بتواند دنبال وسایل خودش بگردد، رنگ ها را تشخیص دهد و بتواند لباسهایش را راحت عوض کند. بتواند نقاشی کند و درس هایش را بخواند و در هنگام شب نور به قدری باشد که بتواند راحت استراحت کند و یا وقتی بیدار شد بتواند اطرافش را ببیند. از تخت خواب بیرون بیاید و راه برود.

از آنجا که فعالیت های اداری عموما در روز انجام می شود،‌ نورهای مصنوعی،‌ مکمل نورهای طبیعی در روز است. در ساختمان های اداری معمولا عرض ساختمان زیاد است و قسمت های مرکز از نور طبیعی کمتر بهره می برند. بخاطر همین در این قسمت ها نور مصنوعی در اولویت قرار دارد. در ساختمان های اداری نور پردازی در نمای ساختمان انجام می شود. در سالن های کنفرانس و گردهمایی، تأمین روشنایی برای بهتر دیدن چهره ها به اندازه روشن کردن میزها اهمیت دارد. محل های گفتگو، ‌انتظار و استراحت بهتر است به سبک فضاهای مسکونی نورپردازی شود تا محیطی دوستانه و آرام بخش بوجود بیاورد. با نورپردازی مناسب می توانیم زیبایی ساختمان را تا حد قابل توجهی اضافه کنیم در هر حال معماری و روشنایی دو مقوله غیرقابل تفکیک هستند.

در مورد هتل ها و رستوران ها می توانیم از نورهای رنگی، فانتزی و سبک های پیشرفته استفاده کنیم که در آنها مسائل دکوراتیو نیز بیشتر رعایت شود.

نور چیست؟

فراخوان کارگاه ویژه مقالات علمی- پژوهشی و ISI معماری و شهرسازی تهران، اصفهان، شیراز

فراخوان کارگاه ویژه مقالات علمی- پژوهشی و ISI معماری و شهرسازی تهران، اصفهان، شیراز

فراخوان کارگاه ویژه مقالات علمی- پژوهشی و ISI معماری و شهرسازی

ویژه دانشجویان تحصیلات تکمیلی

شرح دوره:

چگونه یک موضوع انتخاب کنیم؟

تدقیق موضوع و پرسش

استخراج اهداف و فرضیه ها

از ضرورت تا اهمیت

روش تحقیق من کدام است؟

کجا و چگونه جستجو کنیم؟

نظام های جمع آوری اطلاعات

دسته بندی، اولویت بندی و بازتولید

پرداخت جداول و نمودارها

از مهندسی تا معماریِ متن

آموزش نرم افزارهای پژوهشی همچون Endnote و Zotero

نظام های ارجاع و رفرنس نویسی

کجا و چگونه چاپ کنیم؟

یک مقاله: چند پذیرش

هدف این دوره، نه آموزش روش تحقیق و نه مبانی نظری است. در این دوره طی ۸ جلسه می آموزید که از یک سوال قاطع به یک جواب قاطع برسید. شما یک مقاله می نویسید اما تجربه نوشتن چندین مقاله دیگر را موازی با مقاله خود از سر می گذرانید. روشی که در مقاله دیگر اعضا استفاده می شود، می تواند روشی باشد که در مقاله بعدی شما مورد بهره برداری قرار می گیرد. مقالات این دوره برای چاپ در یک ژورنال علمی پژوهشی یا ISI پرورانده می شوند. هدف ما کسب مزیت در دستیابی به مقطع تحصیلی بالاتر و یا  جذب در هیات علمی دانشگاه های کشور است.

آیا می دانید با ۲ مقاله علمی پژوهشی یا ISI بدون نیاز به کنکور می توانید به صورت نامحدود در مصاحبه دکتری دانشگاه های دولتی شرکت کنید؟

مقاله خودتان را خودتان بنویسید…ومقاله دیگران را

در یک تجربه اشتراکی، به اندازه یک مقاله زحمت بکشید ولی نام خود را در چندین مقاله ببینید

مدرس دوره: دکتر محسن اکبرزاده

رزومه مدرس و دیگر اطلاعات در این نشانی قابل دسترس است:

www.motaleatmemari.blogfa.com

برای ثبت نام، نام کامل خود، نشانی پست الکترونیکی و شهر مورد تقاضا را به این نشانی SMS کنید:

۰۹۳۵۸۷۷۲۰۸۳

گروه مهندسین ایران معماری با مدیریت آرشیتکت آرتورامید آذری

در این بخش تحت عنوان مقالات در معماری بر آن شده ایم تا مجموعه ایی از مقالات ،گفتارها و نظریات موجود در جامعه معماری ایران و جهان را ارائه دهیم، تا سرآغازی نوین در عرصه بحث مبانی و مفاهیم نظری معماری باشد.


شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

مناره

(گلدسته) برجی مدور است که یکی از اجزاء معماری اسلامی است و بیشتر در مسجدها بکار می‌رود.

مناره : جای نار، جای نور، جای روشنایی، ساختمان برج مانندی که در کنار راه می سازند برای چراغ روشن کردن یا راهنمایی.

مناره ها یکی از عناصر اصلی فن و هنر معماری اسلامی محسوب می شوند. الگوی اصلی مناره ها، برجهای کوتاه و مربع شکل پیش از اسلام سوریه بود که برای معابد و یا مقاصد کلیسایی ساخته می شد ولی معماران مسلمان بر ارتفاع آن افزودند و به بناهای پله دار چند طبقه ای از نوع فانوس های دریایی رومی نزدیک تر کردند. نخستین مناره در حدود سال ۴۵ هجری به درخواست والی عراق، زیاد بن ابیهی، در مسجد جامع بصره برپا شد. بلافاصله پس از آن، به دستور حاکم مصر، چهار مناره به مسجد عمرو در فسطاط ملحق گردید و این در حالی است که در مصر، مناره های دیگری به مساجد اضافه می شدند. شاید بتوان رواج ساخت مناره ها در جوامعی با جمعیت غالب غیر مسلمان را در تمایل مسلمین به ابراز و تحکیم حضور خود و نیز عاملی در گردآوری مسلمانان پراکنده از نواحی مختلف شهر به منظور انجام فریضه نماز دانست.

swal2v_400

مناره‌ها سه کاربرد اصلی دارند:
۱٫ میل راهنما: برای راهنمایی کاروان‌ها در مسیر جاده‌ها و نشان دادن مکانهای اصلی بافت شهری
۲٫ اذان‌گویی و خبررسانی: مکانی برای گفتن اذان.
۳٫ مناره نماد پیروزی: این نوع مناره‌ها را از جمجمه سر انسان‌ها و حیوانات می‌ساختند.
مناره‌ها از چهار جزء اصلی تشکیل شده‌اند:
پایه یا سکو: مربعی‌شکل یا چندپهلو بوده که بدنه یا ساقه مناره در وسط آن قرار می‌گیرد. پایهٔ مناره رهروان اصفهان و مناره خسروگرد سبزوار مربعی شکل بوده و پایهٔ مناره گار، مناره سین و مناره زیار هشت ضلعی. برخی از مناره‌ها هم بدون سکو هستند مانند: مناره برسیان، مناره علی و مناره ساربان
ساقه: در ایران در مناره‌های پیش از اسلام اغلب مربعی شکل و در دوران اسلامی به شکل استوانه یا مخروطی ساخته می‌شده.
سرپوش: مربع و هشت گوش که مهم‌ترین بخش مناره‌است.
رأس: سایبان که به اشکال مختلف ساخته می‌شود.

---_400_01

 

تعاریف اسکیس

اسکیس در حقیقت انجماد یک ایده د ر حال عبور از ذهن است .

اسکیس طراحی تند , سریع و ساده است .

اسکیس یک ابزار است تا ما بتوانیم ایده ها و افکار درون ذهنمان را به ظهور برسانیم .

اسکیس باز گو کننده یک سلسله تفکرات است که در ذهن معمار یا طراح وجود دارد و از طریق فرآیند طراحی به واقعیت می پیوندد .

اسکیس طراحی دست آزاد است ، دستی فارغ از هرگونه ابزار ، جز قلم برای کشیدن ، دستی توانمند و هماهنگ با ذهن .

24_400

 

 

 

92_400_01

یک اسکیس می تواند نحوه فکر کردن طراح را نسبت به موضوع طراحی بیان کند .

اسکیس به دور از هرگونه دروغ است و ما صادقانه هر آنچه که در ذهن خود می بینیم را به روی کاغذ می آوریم .

اسکیس نوعی بیان معماری و بهتر از آن معمارانه است و از اصالت بالایی در این رشته و سایر رشته های هنر های تجسمی بر خوردار است و ابزار مناسبی برای خلق و بیان ایده ها می باشد .

ذات اسکیس طراحی تند ، سریع می باشد ، پس گاهی ممکن است که یک اسکیس دارای خطوط زیاد باشد .

اسکیس ها کمک خواهند کرد تا ما بیشتر در مورد ایده های خود فکر کنیم و آن ها را بررسی نماییم و بیشتر به پرورش و رشد آن ها بیاندیشیم .

گاهی اوقات در برخی از اسکیس ها و اتود های شخصی و اولیه ممکن است اغراق وجود داشته باشد البته این مورد در مراحل اولیه کار امری است شخصی و برگرفته از بینش طراح ، که در مراحل بعدی بر طرف خواهد شد .

 

اصول معماری ایرانی

مهم‌ترین اصول معماری ایرانی را «درون‌گرایی»، «پرهیز از بیهودگی» ، «مردم‌محوری» ، «خود‌بسندگی» و «نیارش» دانسته‌اند.
درون‌گرایی:
یکی از باورهای مردم ایران زندگی شخصی و حرمت آن بوده که این امر به گونه‌ای معماری ایران را درون‌گرا ساخته است. معماران ایرانی با سامان‌دهی اندام‌های ساختمان در گرداگرد یک یا چند میان‌سرا، ساختمان را از جهان بیرون جدا می‌کردند و تنها یک هشتی این دو را به هم پیوند می‌داد.

پرهیز از بیهودگی:
در معماری ایران تلاش می‌شده کار بیهوده انجام نشود و از اسراف پرهیز می‌کردند.

asadollah_mazar_gerami_house_yazd_3d_tri_dimensional_projection_400

gerami_mazar_house_yazd_basement_floor_cellar_sardab_plan_400_02

 

مردم‌محوری:
مردم‌محوری به معنای رعایت تناسب میان اندام‌های ساختمانی با اندام‌های انسان و توجه به نیازهای او در کار ساختمان‌سازی است. در ایران هم مثل مکان‌های دیگر، معماری هنری وابسته به زندگی است. معمار ایرانی بلندای درگاه را به اندازه بالای مردم می‌گرفته و روزن و روشندان را چنان می‌آراسته که فروغ خورشید و پرتو ماه را به اندازه دلخواه به درون سرا می‌آورد. پهنای اتاق خواب به اندازه یک بستر است و افراز طاقچه به اندازه‌ای است که نشسته و ایستاده به آسانی در دسترس باشد و از طرفی تالار که مخصوص مهمان است به اندازه‌ای پهناور و باشکوه بوده که شایسته پذیرایی باشد.

خودبسندگی:
معماران ایرانی تلاش می‌کردند مصالح مورد نیاز خود را از نزدیک‌ترین نقاط ممکن به‌دست آورند و ساختمان‌ها را چنان می‌ساختند که نیازمند به مصالح جاهای دیگر نباشد و تنها به خود اکتفا کنند. به این ترتیب کار ساخت‌وساز با شتاب بیشتری انجام می‌شد و ساختمان با طبیعت پیرامون خود سازگارتر بود و هنگام بازسازی و نوسازی نیز همیشه مصالح در دسترس است.

نیارش:
نیارش به دانش ایستایی، فن ساختمان و مصالح‌شناسی گفته می‌شود. معماران به نیارش ساختمان بسیار توجه می‌کردند و آن را از زیبایی جدا نمی‌دانستند. آنها به تجربه به اندازه‌هایی برای پوشش‌ها و دهانه‌ها و جرزها دست یافته بودند که همه بر پایه نیارش به دست آمده بود.

گروه مهندسین ایران معماری با مدیریت آرتور امیدآذری

بخشی را درقالب اطلاع رسانی در رابط با آثار تاریخی معماری ایران ، تدوین نموده است تا امکان اطلاع رسانی برای علاقه مندان به معماری را مهیا کرده باشد.

شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر:۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

معماری فرودگاه

فرودگاه در فارسی افغانستان: مَیدان هَوایی)[۱] محلی است که برای نشست و برخاست هواپیماها تعیین شده‌است. در حالیکه فرودگاه‌های کوچک ممکن است از باندهای پروازی کوچک (یک الی دو کیلومتر) خاکی و یا شنی ساخته شده باشند، فرودگاه‌های بزرگی که برای پروازهای بین‌المللی مورد استفاده قرار می‌گیرند معمولاً دارای باندهای آسفالتی و بلندی هستند که طول آنها به چندین کیلومتر می‌رسد. فرودگاه‌های کوچک و فرودگاه‌های بزرگ می‌توانند مجهز به برج کنترل ترافیک باشند و یا در صورت لزوم فاقد آن باشند، این امر بستگی به حجم ترافیک منطقه و همچنین سرمایه گذاری انجام شده در آن فرودگاه دارد، هر چند در اکثر فرودگاه‌های بین‌المللی واحد مراقبت پرواز در محل فرودگاه مستقر است.

فرودگاه

 


فرودگاه درگویش‌های دیگر

میدان هوائی، واژه رایج فارسی دری افغانستان برای فرودگاه است. در فارسی تاجیکی رایج در تاجیکستان به فرودگاه، خیزگه (یعنی جای برخاستن هواپیما) می‌گویند. در زبان کردی به فرودگاه “Firroke xane” گفته می شود.

باند RUNWAY

به محل نشست و برخاست هواپیما باند گویند که میتواند آسفالته یا بتنی باشد . باند ها را به وسیله یک عدد ۲ رقمی در دو سر باند مشخص و نام گذاری میکنند که این عدد نشانگر زاویه باند و میزان انحراف آن از شمال مغناطیسی است و اعداد دوسر باند همیشه ۱۸۰ درجه باهم اختلاف دارند که این اعداد میتواند در ناوبری هواپیما به خلبان هواپیما کمک کند, برای مثال باند فرودگاه مهرآباد تهران را با اعداد ۲۹ و ۱۱ نامگذاری کرده اند که به معنای این است که زاویه یک سر آن ۲۹۰ درجه و سر دیگر باند ۱۱۰ درجه است. باند از قسمتهای مختلفی تشکیل شده است مثل آستانه, تاچ دان زون, شانه خاکی دو سر باند و … باند ها همچنین باید از نظر زیر سازی مقاوم شده باشد تا تحمل وزن هواپیما در هنگام نشست که با توجه به سرعت هواپیما ضربه چندین برابر وزن است را داشته باشد.

تاکسی وی TAXIWAY

به مسیر های فرعی باند که به منظور تردد هواپیما و حرکت از رمپ به باند, از باند به رمپ و از باندی به باند دیگر تعبیه شده تاکسی وی گویند که با خطوط زرد رنگ و با دو عدد و حرف نامگذاری میشود.

تأسیسات فرودگاه

فرودگاه‌های بین‌المللی عموماً دارای مجموعه‌ای از تأسیسات و ساختمانهائی هستند که مسافران در این اماکن به هواپیما سوار یا از آن پیاده می‌شوند و همچنین بار هواپیماها تخلیه و یا بارگیری می‌شوند. تأسیساتی که مسافران از طریق آنها با حمل و نقل زمینی، خرید بلیط، انتقال بار همراه، و چمدانهای خود و همچنین عبور از ورودی‌های امنیتی از آنها استفاده می‌کنند ترمینال و یا پایانه نامیده می‌شود و همچنین ساختمانهائی که مسافران برای سوار شدن به هواپیما در آنجا تجمع می‌نمایند سالن انتظار نامیده می‌شود. در هر صورت این دو اصطلاح بجای یکدیگر قابل استفاده هستند. معمولاً تسهیلات گمرکی موجود در فرودگاه‌های بین‌المللی و همچنین سطح بالای عوامل امنیتی که در این فرودگاه‌ها به چشم می‌خورد از عواملی هستند که آنها را از فرودگاه‌های کوچک قابل تفکیک می‌نماید.

 

پایانه پنج فرودگاه جان اف کندی شهر نیویورک

برای خطوط مسافربری کوچک‌تر و هواپیماهای خصوصی، خدماتی از قبیل، تعمیر و نگهداری هواپیما، خدمات مورد نیاز خلبانان، خدمات مورد نیاز اجاره هواپیما، و همچنین اجاره آشیانه هواپیما توسط پایگاه‌های ثابت که اصطلاحا (fixed base operator) نامیده می‌شوند، صورت می‌پذیرد.

کلیه فرودگاه‌ها منحصراً به‌وسیله کد فرودگاهی انجمن بین‌المللی ترابری هوائی (IATA) و کد فرودگاهی سازمان بین‌المللی هواپیمائی کشوری (ICAO) شناخته می‌شوند. در ایالات متحده آمریکا و همچنین برخی از کشورها، فرودگاه‌ها با نام شخصیتهای نامدار آن کشور، بویژه چهره‌های سیاسی، نامگذاری می‌شوند.در ایران نیز فرودگاه بین‌المللی امام خمینی به نام بنیانگذار جمهوری ایران نامیده شد.

مشکلات فرودگاهها

حجم ترافیک هوائی و همچنین ترافیک هواپیماها روی زمین (حرکت هواپیما در باندهای پروازی و تاکسیروها) که در محدوده هر فرودگاه ایجاد می‌شود، از عوامل موثر در ایجاد آلودگی صوتی (صدای موتور هواپیما) و آلودگی هوا است، و حجم زیاد این آلودگی‌ها می‌تواند برای سلامتی جسمانی مضر بوده و همچنین در برنامه خواب افراد ایجاد اختلال نماید. غالبا ساکنین محلی، به نیت جلوگیری از تخریب ییلاقات حومه شهر، اماکن تاریخی، و زیستبوم محلی، در مقابل ساخت فرودگاه‌های جدید و یا گسترش فرودگاه‌های موجود از خود مقاومت نشان می‌دهند.

 

airport

کد فرودگاهی سازمان بین‌المللی هواپیمائی کشوری (ICAO)

فهرست فرودگاه‌های ایران:[۱]

فهرست شهرهای ایرانکد فرودگاهی ایکائو(ICAO)کد فرودگاهی یاتا(IATA)نام فرودگاه
فرودگاه عمومی
آبادانOIAAABDفرودگاه آبادان
آبادهOISAفرودگاه آباده
آبدانانOICDغرودگاه آبدانان
جزیره ابوموسیOIBAAEUفرودگاه ابوموسی
آغاجاریOIAGAKWفرودگاه آغاجاری
اهوازOIAWAWZفرودگاه بین‌المللی اهواز
اراکOIHRAJKفرودگاه بین المللی اراک
اردبیلOITLADUفرودگاه اردبیل
عسلویهOIBIYEHفرودگاه عسلویه
عسلویهOIBPPGUفرودگاه خلیج فارس
بابلسرOINBBBLفرودگاه بابلسر
بهرگان، (امام‌حسن)IAQفرودگاه بهرگان
بمOIKMBXRفرودگاه بم
بندرعباسOIKBBNDفرودگاه بین‌المللی بندرعباس
بندرعباسOIKPHDRفرودگاه هوادریا
بندر لنگهOIBLBDHفرودگاه بندرلنگه
بهبهانOIAEفرودگاه بهبهان
بیرجندOIMBXBJفرودگاه بیرجند
بجنوردOIMNBJBفرودگاه بجنورد
بندر بوشهرOIBBBUZفرودگاه بوشهر
چابهارOIZCZBRفرودگاه کنارک
دارابOISDفرودگاه داراب
دزفولOIADDEFفرودگاه دزفول
فساOISFFAZفرودگاه فسا
فیروزآباد (تهران)فرودگاه فیروزآباد
دوگنبدانOIAHGCHفرودگاه گچساران
گچسارانفرودگاه گچساران
گنبد کاووسفرودگاه گنبد
گرگانOINGGBTفرودگاه گرگان
همدانOIHHHDMفرودگاه همدان
ایلامOICIIILفرودگاه ایلام
ایرانشهرOIZIIHRفرودگاه ایرانشهر
اصفهانOIFMIFNفرودگاه اصفهان (فرودگاه شهید بهشتی)
جهرمOISJJARفرودگاه جهرم
جاسکOIZJفرودگاه جاسک
جیرفتOIKJJYRفرودگاه جیرفت
کلالهOINEKLMفرودگاه کلاله
شهرستان کنگانOIBJKNRفرودگاه جم
کرجOIIPفرودگاه بین‌المللی پیام
کرمانOIKKKERفرودگاه کرمان
کرمانشاهOICCKSHفرودگاه کرمانشاه (فرودگاه شهید اشرفی اصفهانی)
پیرانشهرOITHKHAKhaneh Airport
خر رودفرودگاه خررود
جزیره خارکOIBQKHKفرودگاه خارک
خرم‌آبادOICKKHDفرودگاه خرم‌آباد
خویOITKKHYفرودگاه خوی
جزیره کیشOIBKKIHفرودگاه بین‌المللی کیش
لامردOISRLFMفرودگاه لامرد
شهرستان لارستانOISLLRRفرودگاه لارستان
جزیره لاوانOIBVLVPفرودگاه لاوان
Mahmudabad, EşfahānMahmudabad (Eşfahān) Airport
Mahmudabad, FārsMahmudabad (Fārs) Airport
بندر ماهشهرOIAMMRXفرودگاه ماهشهر
منظریهOIICKushke Nosrat Airport
مراغهOITMACPفرودگاه سهند مراغه
مشهدOIMMMHDفرودگاه بین‌المللی مشهد (فرودگاه شهید هاشمی‌نژاد)
مسجدسلیمانOIAIShahid Asyaee Airport
مهترکلاتهMehtar Kalateh Airport
نوشهرOINNNSHفرودگاه نوشهر
پارس‌آبادOITPPFQفرودگاه پارس‌آباد-مغان
قزوین (Ghazvin)OIIKGZWفرودگاه قزوین
قزوین (Ghazvin)OIIAQazvin-Azadi Airport
جزیره قشمOIKQGSMفرودگاه دیرستان
جزیره قشمQeshm South Airport
قمOIIQQom Airport
رفسنجانOIKRRJNفرودگاه رفسنجان
رامسر / ]OINRRZRفرودگاه رامسر
رشتOIGGRASفرودگاه رشت
سبزوارOIMSAFZفرودگاه سبزوار
سنندجOICSSDGسنندج
سرخسOIMCCKTSarakhs Airport
SaravanOIZSSaravan Airport
ساریOINZSRYفرودگاه ساری
سروستانSarvestan Airport
سمنانOIISSemnan Airport
سمنانSemnan New Airport
شادگانShadgan Airport
Shahabad, IranShahabad Highway Strip
شهرکردOIFSCQDفرودگاه شهرکرد
شاهرودOIMJShahrood Airport
شیرازOISSSYZفرودگاه بین‌المللی شیراز (فرودگاه شهید دستغیب)
سیرجانOIKYSYJSirjan Airport
جزیره سیریOIBSSXISirri Island Airport
طبسOIMTTCXفرودگاه طبس
تبریزOITTTBZفرودگاه بین‌المللی تبریز (فرودگاه شهید مدنی)
تهرانOIIGفرودگاه قلعه‌مرغی
تهرانOIIEIKAفرودگاه بین‌المللی امام خمینی
تهرانOIIITHRفرودگاه بین‌المللی مهرآباد
جزیره تنب بزرگOIBXفرودگاه تنب
ارومیهOITROMHفرودگاه ارومیه
یاسوجOISYYESفرودگاه یاسوج
یزدOIYYAZDفرودگاه یزد (فرودگاه شهید صدوقی)
زابلOIZBACZفرودگاه زابل
زاهدانOIZHZAHفرودگاه بین‌المللی زاهدان
زنجانOITZJWNفرودگاه زنجان
زرگانOISOفرودگاه زرگان
زرین‌شهرOIFVفرودگاه زرین‌شهر
فرودگاه نظامی
احمدیپایگاه هوایی احمدی
محمودآبادOINJBSMپایگاه هوایی بیشه‌کلا
بستکOIBHپایگاه هوایی بستک
DarrahiDarrahi Air Base
GorrehGorreh Air Base
همدانOIHSپایگاه هوایی نوژه (سوم شکاری)
اصفهانOIFPپایگاه هوایی بدر
اصفهانOIFEIFHپایگاه هوایی هسا
اصفهانOIFHپایگاه هوایی شهید وطن‌پور
کرجOIIMپایگاه هوایی ناجا
کاشانOIFKپایگاه هوایی کاشان
نایینپایگاه هوایی نایین
امیدیهOIAJOMIپایگاه هوایی امیدیه (پنجم شکاری)
Qezel QeshlQezel Qeshl Air Base
شوگاOIMXپایگاه هوایی شوگا
تهرانOIIDپایگاه هوایی دوشان‌تپه
وایقانپایگاه هوایی وایقان

 

 

فرودگاه‌های بین‌المللی

نام فرودگاهکد ICAOکد IATA
امام خمینیOIIEIKA
اراکOIHRAJK
بندرعباسOIKBBND
تبریزOITTTBZ
زاهدانOIZHZAH
شیرازOISSSYZ
اهوازOIAWAWZ
مشهدOIMMMHD
مهرآبادOIIITHR

فرودگاه‌های مرز هوایی

  1. آبادان.
  2. اراک.
  3. اردبیل.
  4. ارومیه.
  5. بم.
  6. بندرلنگه.
  7. بوشهر.
  8. بیرجند.
  9. سنندج.
  10. رشت.
  11. رفسنجان.
  12. ساری.
  13. سبزوار.
  14. شهرکرد.
  15. کرمانشاه.
  16. گرگان.
  17. لارستان.
  18. لامرد.
  19. همدان.
  20. یزد.

فرودگاه‌های داخلی

  1. ابوموسی.
  2. ایرانشهر.
  3. ‌ ایلام.
  4. بجنورد.
  5. ‌ پارس‌آباد.
  6. جهرم.
  7. ‌ جیرفت.
  8. خوی.
  9. داراب.
  10. رامسر.
  11. زابل.
  12. زرقان.
  13. زنجان.
  14. سراوان.
  15. سمنان.
  16. فرودگاه خرم‌آباد
  17. سهند.
  18. سیرجان.
  19. شاهرود.
  20. طبس.
  21. فسا.
  22. کلاله.
  23. نوشهر.
  24. یاسوج.

فرودگاه‌های در دست مطالعه

  1. اقلید.
  2. بروجرد.
  3. تربت حیدریه.
  4. سقز.
  5. گناباد.
  6. ماکو.
  7. آمل.

 

 

 

سازه ای کارامد

مطالعات در زمینه سبک سازی و حذف بتن ناکارآمد از سال ۱۹۸۵ در دانشگاه های آلمان و مجموعه شرکت های گروه فناوری های کوبیاکس درسال ۱۹۹۷ با همراهی مهندسین و متخصصینی از سوئیس و دیگر کشورهای اتحادیه اروپا پایه ریزی و تآسیس شده است و اکنون تبدیل به یک مجموعه متخصص در مورد اسلب های تخت سبک با بتن مسلح شده است.

این دانش از سال ۱۳۸۷ به صورت انحصاری در ایران و تعدادی از کشورهای منطقه در اختیار شرکت خانه سازی پارس مان سازه است.

اجرای سازه کوبیاکس

اجرای سازه کوبیاکس

دلایل انتخاب و ورود تکنولوژی کوبیاکس توسط شرکت خانه سازی پارسمان سازه به کشور عبارتند از:

  • صنعتی سازی
  • عدم نیاز به سرمایه گذاری زیاد برای احداث کارخانجات مواد اولیه
  • عدم نیاز به نیروی کار خیلی متخصص و امکان استفاده از نیروهای موجود
  • امکان احداث کارخانجات تولیدی در اقصی نقاط کشور
  • عدم وابستگی به خارج از کشور
  • سازگاری با مباحث و مقررات ملی ساختمانی کشور
  • اقتصادی بودن تکنولوژی و امکان رقابت با سیستم های رایج
  • انعطاف پذیری سیستم در ارتباط با مسآله معماری و سازه ای
  • تکنولوژی دوستدار محیط زیست

اساس طراحی تکنولوژی Cobiax مبنی است بر سقف سازه ای با ویژگی «سقف دال ۲ طرفه» مشابه سقف های بتنی دال ۲ طرفه مرسوم با این تفاوت که هسته بتن مرکزی در محل هایی که کاربرد سازه ای ندارد با گوی های توخالی جایگزین می گردد. (جنس این گوی ها پلی اتیلن بازیافت یا پلی پروپیلن می باشد)

بدین صورت که این گوی ها در حدفاصل مش های میلگردی بالا و پایین قرار می گیرند. با توجه به اینکه در دال های بتنی ۲ طرفه مشکل تحمل نیروی برشی وجود ندارد، مشکل طراحی این نوع سقف بر مبنای حذف قسمتی از بتن میانی و ایفای عملکرد دال ۲ طرفه می باشد.

در فنآوری Cobiax با حذف بار مرده غیرسازه ای خاصیت باربری ۲ محوره همچنان حفظ می گردد. همچنین با شکل گیری غشای بتنی مستحکم در قسمت فوقانی و تحتانی دال به همراه شکل گیری شبکه تیرچه های داخلی در ۲ امتداد در اثر قراردهی گوی ها در سرتا سر فضای میانی دال بتنی می توان باربری مناسبی را برای این دال متصور شد.

اجزای این سیستم عبارتند از:

  • مدول قفسه ای (گوی های پلاستیکی به همراه خرپای فولادی)
  • دال بتن آرمه

در سیستم Cobiax اعضای دال سقف شامل بتن، آرماتور، توپی های توخالی پلاستیکی، و قفسه مسلح می باشد. توپی های توخالی در هسته مرکزی قفسه مسلح قرار گرفته و یک قفسه مدولار مسلح ایجاد می کند. این کیج مسلح مابین ۲ لایه آرماتور زیرین و رویین دال قرار گرفته و با حذف بتن غیرباربر از درون دال موجب سبک سازی آن می شود. در این سازه سیستم مقاوم در برابر نیروهای جانبی سازه شامل ترکیب دال و ستون (تقریباً قاب ساده) و دیوار برشی بتنی با شکل پذیری متوسط می باشد.

مزایای فنی سیستم کوبیاکس عبارتند از:

  • باربری ۲ محوره
  • بهینه سازی المان های عمودی مانند ستون ها و دیوارهای برشی (ستون های لاغرتر، کاهش ۴۰ درصدی حجمی و عددی ستون ها)
  • بهینه سازی دال و فونداسیون (کاهش بارهای وارد بر پی، دال های تا ۳۰ درصد سبک تر)
  • بهینه سازی المان های سخت کننده (کاهش بارهای افقی)
  • کاهش ارتفاع کلی سازه (بهینه سازی ارتفاع سقف)
  • کنترل خیز بهتر
  • مقاومت بهتر در برابر نیروهای زلزله (کاهش اثر آسیب های لرزه ای، کاهش ارتفاع و سبک شدن سازه)
  • حذف تمام تیرهای اصلی

مزایای معماری سیستم کوبیاکس عبارتند از:

  • انعطاف پذیری در پلان معماری (کاهش عددی ستون ها)
  • قابلیت پذیرش کاربری های گوناگون
  • سهولت تغییر کاربری افقی و عمودی
  • امکان اجرای کنسول تا ۷ متر
  • امکان ایجاد بازشو در هر شکل و اندازه در سقف
  • افزایش فضای مفید (قابلیت اجرای دهانه تا ۱۸ متر بدون اجرای ستون)

مزایای اقتصادی سیستم کوبیاکس عبارتند از:

  • کاهش مصرف بتن
  • کاهش المان های سازه ای
  • کاهش مصرف آرماتور
  • کاهش زمان ساخت
  • کاهش هزینه های اجرای تأسیسات (حذف تیرها و مشکلات ناشی از آویز تیرها)
  • کاهش ارتفاع کلی سازه به دلیل بهینه سازی ارتفاع سقف

کوبیاکس قابلیت انطباق با هر گونه معماری را داراست. نحوه چیدمان گوی های توخالی، اندازه و شکل دال بتنی بر اساس مقتضیات پروژه تعیین می گردند. کوبیاکس را می توان همراه با تکنیک های ساختمانی از قبیل پس کشیدگی و یا سازه های مرکب در دهانه بلندتر از ۱۸ متر مورد استفاده قرار داد.

اجرای تاسیسات الکترونیکی و مکانیکی مشابه روش های سنتی و با قابلیت اجرا در ضخامت دال همانند تصاویر زیر می باشد.

جدول براورد

تعداد طبقاتمصرف مصالحوزن (kg/m۲)ضخامت (cm)کاربریدهانه (m)
۱۱۹۷۵
۰،۴۵۰،۴۲۰،۳۸۰،۳۵بتن۳۹۰۲۰مسکونی۵
۴۵۴۲۳۸۳۵میلگرد
۰،۴۵۰،۴۲۰،۳۸۰،۳۵بتن۳۹۰۲۰تجاری
۴۸۴۵۴۲۳۸میلگرد
۰،۴۸۰،۴۵۰،۴۲۰،۳۸بتن۴۵۰۲۴مسکونی۷
۴۸۴۵۴۲۳۸میلگرد
۰،۵۰،۴۸۰،۴۴۰،۴بتن۵۰۰۲۶تجاری
۵۲۴۸۴۵۴۲میلگرد
۰،۵۲۰،۴۸۰،۴۵۰،۴۲بتن۵۱۵۲۸مسکونی۹
۵۲۴۸۴۵۴۲میلگرد
۰،۵۵۰،۵۰،۴۸۰،۴۵بتن۵۶۵۳۰تجاری
۵۵۵۰۴۸۴۵میلگرد
۰،۵۵۰،۵۰،۴۸۰،۴۵بتن۶۳۰۳۳مسکونی۱۱
۵۵۵۰۴۸۴۵میلگرد
۰،۵۵۰،۵۰،۵۲۰،۴۸بتن۷۲۰۳۸تجاری
۵۸۵۳۵۲۴۸میلگرد

– برآورد فوق بر اساس شرایط خاک نرمال تهیه گردیده و لذا بسته به شرایط خاک پروژه ممکن است مشخصات فونداسیون و به تبع آن مقادیر کلی مصرفی مصالح تغییر یابد.

– این مبلغ بصورت عام اشاره شده و بدیهی است بنا به متراژ و موقعیت کار متغیر خواهد بود.

– با عنایت به آنکه بر اساس استانداردهای مقررات ملی ساختمان ایران می بایست دیوار برشی جهت کنترل نیروی زلزله در ساختمان های گروه دال تخت تعبیه گردد، لذا مقادیر مصالح فوق با فرض کفایت دیوار برشی و جانمائی مناسب آن در هر دو جهت طولی و عرضی ساختمان برآورد گردیده است.

– جدول فوق با فرض ساختمان های روی سطح زمین تهیه گردیده و چنانچه در ساختمانی بدلیل حضور طبقات منفی نیاز به دیوار حایل بتنی باشد، هزینه آن می باست جداگانه محاسبه گردد.

– میزان میلگرد مصرفی بر مبنای کیلوگرم بر متر مربع زیربنا و بتن مصرفی متر مکعب بر متر مربع زیربنا می باشد.

سیستم کوبیاکس از گروه سیستمهای دال ستونی می باشد. به نحوی که دال تخت بتنی بدون نیاز به تیر مستقیماً بر روی ستونها و دیوارهای برشی استقرار می یابد.

هزینه تمام شده ساختمان در بخش اجرای سازه (شامل فونداسیون، ستون، دیوار برشی و سقف) عبارت است از مجموع هزینه های زیر در متر مربع زیربنا:

۱. میلگرد مصرفی: میزان مقادیر میلگرد مصرفی بسته به نوع کاربری، تعداد طبقات، فواصل ستونها از جدول پیوست قابل استخراج می باشد.

۲. بتن مصرفی: میزان بتن مصرفی بسته به نوع کاربری، تعداد طبقات و فواصل ستونها از جدول پیوست قابل استخراج می باشد.

۳. خدمات و پشتیبانی کوبیاکس: هزینه خدمات و پشتیبانی کوبیاکس شامل دو بخش به شرح زیر می باشد:

  • خدمات مهندسی شامل طراحی، محاسبات و تولید نقشه های سازه بر اساس سیستم کوبیاکس، آموزش گروه مجری سقف، حق امتیاز استفاده از تکنولوژی در پروژه و نظارت بر مراحل اجرای سقف.
  • تولید و تحویل کیج ماژولهای مورد نیاز پروژه

۴. دستمزد و اجراء: کارفرما لازم است که برای اجرا سازه پیمانکار مورد تائید خود را انتخاب نماید. بدیهی است حق الزحمه پیمانکار بر اساس شرایط منطقه و قیمت های متداول روز تعیین می شود.

اجرای سازه کوبیاکساجرای سازه کوبیاکساجرای سازه کوبیاکساجرای سازه کوبیاکساجرای سازه کوبیاکس

دکوراسیون داخلی و رنگ

انتخاب رنگ مناسب در فضاهای مختلف خانه، آرامش، هماهنگی و شادی را برای شما به ارمغان خواهدداشت. امروزه همه‌ی ما در دنیایی رنگارنگ زندگی می کنیم. از صبح که بیدار می شویم تا شب که به خواب می رویم، رنگ های گوناگونی از نظر ما می گذرند. رنگ ها به طور نا خود آگاه در روحیات ما تاثیر می گذارند، به گونه ای که حتی خلق و خوی روزانه ی ما متاثر از آنها است. شاید تاکنون متوجه تاثیر رنگ خاصی بر روحیات خود شده اید. اگر در میحط هنری مشغول به کار باشید، احتمال دارد رنگ اتاق کارتان نارنجی روشن باشد. گاهی وارد مکان هایی شده اید که مملو از رنگ های ناهماهنگ بوده، و با دیدن این منظره احساس خفگی به شما دست داده است.

رنگ درمانی در خانه

رنگ درمانی در خانه

در حقیقت رنگ، انرژی نوری است که بر سلول‌های زنده تاثیر می گذارد. براساس تحقیقات علمی، نور دارای فرکانس و ارتعاش است، و در عصر مصر باستان، رنگ برای درمان کلی بیماری ها مورد استفاده قرار می گرفت. در نتیجه میتوان از خاصیت درمانی رنگ در خانه ها سود جست.

رنگ درمانی چیست؟
داشتن احساسی خوب و شاد تنها با استفاده از رنگی خاص از کاربردهاى رنگدرمانى است. از آنجا که خانه مکانی برای استراحت، بازی، کار، و سپری کردن یک عمر زندگی است، کاربرد رنگ تاثیر بسزایی در زندگى شما دارد.

موارد کاربرد رنگ درمانی چیست؟
ابتدا رنگی را انتخاب کنید که بیشتر می پسندید،سپس آن را برای رنگ زمینه ی خانه خود در نظر گیرید. شاید تعجب کنید اگر به شما بگویم انرژی که  از بدن شما به محیط اطراف منعکس می شود رنگی است. مثلا اگر چیزی باعث ناراحتی شما شود، انرژی انعکاسی از بدن شما به رنگی خواهد بود که از آن بیزار هستید. پس رنگی را انتخاب کنید که با روحیات شما سازگار باشد.

چه رنگی مناسب شما است؟
اگر در انتخاب رنگ هنوز به نتیجه نرسیده اید، از رنگ فروشی بروشورهای رنگ را تهیه کرده، به خانه ببردید. با بررسی دقیق رنگ ها، مشاهده کنید که هر یک از آنها به لحاظ احساسی چه تاثیری بر شما دارند. اگر دوست دارید اتاق خواب شما هم آرامش و هم شادابی داشته باشد، از رنگ های خنثی مانند سفید، کرم و خاکستری مایل به قهوه ای برای ایجاد تعادل، استفاده کنید.

رنگ درمانی در خانه

رنگ ها و فواید درمانی آنها

آبی رنگی است تسکین دهنده که سلامتی و آرامش به همراه دارد. هرچه رنگ آن روشنتر باشد، بهتر است.در درمان کلی بیماری هایی مانند تب، تشنج و مشکلات تنفسی بسیار تاثیر گذار است. آبی بهترین رنگ برای اتاق خواب است. اگر این رنگ را دوست ندارید در کنار آن قرمز را بکار برید تا تعادل ایجاد شود.

قرمز رنگ خون است و به شریان خون در بدن کمک می کند. قرمز نماد استقامت و قدرت است. میتوانید از این رنگ، یا زیر مجموعه هایش، در قسمت های کوچکی از دیوار استفاده کنید.

زرد برای عصب های بدن مناسب است و هوشیاری و دقت را بالا می برد. این رنگ انرژی های منفی و صموم را از بدن میزداید. رنگ طلایی، که زیر مجموعه ی زرد است، به شما شهامت میدهد. این رنگ مناسب سرسرا، اتاق های بزرگ و نشیمن است.

سبز میان دیگر رنگ های تعادل ایجاد می کند. به همین دلیل گل و گیاه در خانه احساس خوبی به شما می دهد. این رنگ خواه در یخبندان زمستان، خواه در گرمای تابستان، شما را شاداب و سرحال میکند.


نارنجی تقویت کننده ی انرژی است و شدت رنگ قرمز را ندارد. این رنگ خلاقیت و شادابی به همراه دارد، و مکان های کسل کننده و سرد را فرح بخش می سازد. نارنجی مناسب اتاق کار است.

بنفش رنگ معرفت است، و به ذهن و بدن شما استراحت می دهد. این رنگ مناسب کسانی است که از بیماریهای میگرن و بی خوابی رنج می برند. رنگ یاسی به اتاق خواب شما جذابیت و صفای خاصی خواهد داد.

بسیادی از محافظه کاران _ طرفداران سبک سنتی _ ترجیح میدهند از یک رنگ برای خانه ی خود استفاده کنند. مردم به علت عدم آگاهی از تاثیر رنگ ها و ترس از تغییرات تنهااز رنگ های سفید و خاکستری استفاده می کنند. اما با بکار گیری رنگ مناسب میتوانید خانه ی خود را تبدیل به محیطی شاد و دلپذیر کنید.

رنگ درمانی در خانه

راینو و معماری

راینو سروس(کرگدن) یک نرم افزار درجه یک Class A و کاملا حرفه ای در مبحث CAID/CAD می باشد و با استفاده از پلاگین های توانمندی که بر روی این نرم افزار نصب می شود قابلیت CAE و CAM را نیز برای کاربران فراهم می کند.

mainhall_400_01

 

 

کرگدن نماد حیوانی گوشه گیر ، درون گرا و منزوی است و این خصوصیات برای افراد طراح نیز صدق می کند. از آنجاییکه نرم افزار راینو ، یک نرم افزار طراحی است لذا نام کرگدن برای آن انتخاب شده است . پلاگین های این نرم افزار نیز اکثرا با نام حیوانات (با توجه به خصوصیات هر کدام) نامگذاری شده است.

راینو تلفیقی از نرم افزارهای مدلساز سه بعدی و نرم افزارهای ساخت انیمیشن است که علاوه بر مدلسازی قدرتمند به روش های Solid Modeling و Surface Modeling (مدل های توپر و طراحی سطوح) امکان رندر گیری و ساخت انیمیشن از مدل ها را نیز برای کاربران فراهم می سازد.

از ویژگی های بارز این نرم افزار می توان به طراحی سطوح بصورت بسیار پیشرفته اشاره کرد. کلیه ی سطوح در این نرم افزار بصورت NURBS Modeling هستند ( NURBS مخفف عبارات Non Uniform Rational B-Spline می باشد )و امکان ویرایش بسیار پیشرفته ی آن ها فراهم است.

 

institute2_400

راینو با استفاده از محیط گرافیکی بسیار بالایی که دارد و نیز کاربری ساده User Friend بسیار مناسب برای طراحی مفهومی Concept Design می باشد . از این جهت اغلب طراحان این نرم افزار را برای مدلسازی ایده های اولیه ی خود انتخاب می کنند. لازم به ذکر است که مدلسازی در نرم افزار راینو بصورت غیرپارامتریک می باشد.

نرم افزار راینو هم اکنون در کالج ها و دانشکده های کشور امریکا به عنوان یک واحد درسی اصلی و اجباری تدریس می شود.

 

کاخ چهل ستون

به منظور درک علاقه مندی شاه عباس صفوی به احداث باغ های محصور و عمومی که قدرت و سخاوت او را نشان می دهد، بررسی وقایع مهیج آغاز سلطنت وی ضروری است. پس از مرگ شاه طهماسب صفوی سال ۹۸۴ هـ . ق، هرج ومرج و آشفتگی ایران را فراگرفت، اما این آشفتگی، زمانی به انتها رسید که بزرگان صفوی به پادشاهی عباس میرزای ۱۶ ساله رضایت دادند.

سال ۹۹۵ ه . ق عباس میرزا در مانند یک پادشاه مقتدر وارد شهر قزوین ـ پایتخت ایران ـ شد و در عمارت چهلستون در باغ سعادت تاجگذاری کرد.با قرارگرفتن تاج بر سر عباس میرزا، سر برخی از امرا و بزرگان که با او از در مصالحه و بیعت درنیامده بودند. باقداره از تن جدا شد و بر سر نیزه رفت. این واقعه چون در اولین روز حکمرانی شاه عباس به وقوع پیوست، در یاد و خاطره بسیاری نقش بست.

 

 

باغ سعادت و میدان مقابل این باغ، بهترین محل برای نمایش قدرت به آنان بود که هنوز در فکر دسیسه و توطئه بودند. به این گونه برکارکردهای باغ، کارکردی دیگر افزوده شد: کارکرد سیاسی.

بررسی ایجاد باغ های شاخص و برگزاری مراسم شاهانه در آنها میان سال های ۹۹۵ هـ . ق و ۱۰۳۸ هـ . ق نشان می دهد که چگونه پادشاهان باغ ها را در شهر بخصوص در شهرهایی که به پایتختی انتخاب می کردند برای برقراری مراتبی از سلطه بر رعایا و تحکیم بنیان سلطنت شان پدید می آوردند. (عالمی، ۱۳۸۷: ۴۷) یکی از بهترین باغ های صفوی، باغ چهلستون است که به دستور شاه عباس اول در اصفهان ساخته شد.

شاه عباس که درگیر جنگ با عثمانی ها بود برای آن که از دسترس آنها دورتر باشد، پایتخت خود را از قزوین به اصفهان انتقال داد و اصفهان در سال ۱۰۰۶ هـ . ق رسما پایتخت ایران شد.

او همچنین تصمیم گرفت آرایش شهر اصفهان را تغییر دهد و پایتختی درخور امپراتوری بزرگ صفوی بسازد و مرکز جدیدی برای شهر به دور از شهر پیشین ایجاد کند. (میرمیران، ۱۳۸۳: ۵۶)

دولتخانه صفوی (یا مرکز جدید شهر) مشتمل بر میدان، کاخ های شاهی، مسجد بزرگ شهر و بازارهای جدید در بخشی از باغ نقش جهان استقرار یافت.

دولتخانه دو عنصر اصلی و تشریفاتی داشت: یکی کاخ عالی قاپو که روبه میدان نقش جهان باز می شد و کاملا در معرض نمایش بود و دیگری کاخ چهلستون که در میان باغ و در قلب دولتخانه صفوی جای داشت.

شاه عباس اول با جداکردن بخشی از باغ بزرگ نقش جهان و ساخت بنای ساده ای متشکل از یک تالار و اتاق های گوشواره چهارسوی آن، هسته مرکزی بنای چهلستون را بنیان نهاد و جشن بیست و دومین جلوس خود را در آن برگزار کرد. (شاطری، ۱۳۹۰: ۴۸۳) بنابراین، این کاخ برای پذیرایی های رسمی و ملاقات های شاهانه مورد استفاده قرار می گرفت و ورود به آن از دروازه عالی قاپو و راهروهای سرپوشیده ای که بین بناهای دولتخانه قرار داشته، صورت می پذیرفت. (میرمیران، همان: ۵۷)

کاخ چهل ستون

می دانیم که صفویان به منظور تقویت پایه های حکومت و سلطه شان به راهبرد بقا و استمرار آیین های پادشاهان باستان روی آوردند و خود را وارث امپراتوری ایران باستان ساختند (عالمی، همان: ۴۸) . نقشه (شهرنگ) کاخ چهلستون بازگشت به معماری پیش از اسلام را به خوبی بازتاب می دهد. زیرا قدمت چنین نقشه ای به کاخ اردشیر ساسانی در فیروزآباد بازمی گردد. (هیلن براند، ۱۳۸۰: ۴۳۴)

کاخ چهلستون با چنین جایگاهی، از چشم شاه عباس دوم نیز دور نماند. به دستور وی با ایجاد تغییراتی در تالار و افزودن ایوان و اتاق های جانبی آن و نیز اجرای تزئیناتی نفیس به شکل دیوارنگاره، این کاخ برای پذیرایی از سفرا و انجام مراسم رسمی درباری و برگزاری جشن های نوروز درآمد. وحید قزوینی مورخ عصر صفوی، سال اتمام این بنا را ۱۰۵۷ هـ . ق می داند.

کاخ چهلستون طی برگزاری جشنی در زمان سلطان حسین دچار آتش سوزی شد. سلطان به دلیل خرافه پرستی، خاموش کردن آن را خلاف مشیت الهی دانست و به این ترتیب به این عمارت باشکوه، آسیب های جدی وارد شد، اما پس از این رویداد، پادشاه به بازسازی، نوسازی و تزئین بخش های تخریب شده فرمان داد. (شاطری، همان جا)

اما ضربه مهلک تر هنگام حکومت پسر ناصرالدین شاه در اصفهان به این بنا وارد شد. به دستور این حاکم بی کفایت بسیاری از کاخ ها و عمارات ارزشمند این شهر دچار خسارات و صدمات فراوان شد.

یکی از دلایل این امر، نگرانی سلطان از دلفریبی و چشم نوازی کم نظیر اصفهان بود که وسوسه را در جان دیگران می انداخت که به تسخیر و تصرف این شهر اقدام کنند.

کاخ چهلستون نیز از کوته بینی او بی نصیب نماند چراکه بسیاری از دیوارنگاره های کاخ با ضربه های تیشه مخدوش و با لایه ای از گچ پوشانده شد، آیینه های ستون های ایوان ها و دیوارها فرو ریخته شد و درها و پنجره های نفیس منبت کاری، گره چینی و خاتم کاری آراسته با شیشه های رنگی برای استفاده در کاخ شخصی حاکم به عمارت مسعودیه تهران منتقل شد، اما باز جای شکرش باقی است که این کاخ همچون کاخ های آیینه خانه، هفت دست و نمکدان با خاک یکسان نشد و به حیات خویش تا عصر حاضر استمرار بخشید.

حال که با تاریخچه این بنا به شکل اختصار آشنا شدیم، بهتر است به ویژگی های ساختاری و تزئیناتی این کاخ نیز به اختصار اشاره ای داشته باشیم.

ایوان بزرگ کاخ را که متشکل از ۱۸ ستون چوبی و دارای ۱۳ متر بلندی است، می توان از بهترین قسمت های این کاخ دانست.

این ستون ها امروزه با تخته های رنگ شده پوشش یافته اند، اما تا دوره قاجار با آیینه و شیشه های رنگی کوچک و بزرگ آیینه کاری شده بودند.

از ترکیب ۱۸ ستون این ایوان با دو ستون ایوان عصر شاه عباس اول، ایوانی ۲۰ ستونی پدیدار می شود که تصویر آنها در آب حوض مقابل عمارت ۴۰ ستون را متجلی می سازد.

برخی سبب نامگذاری این کاخ را همین ویژگی می دانند، اما دلایل دیگری نیز می توان برشمرد از جمله، جایگاه عدد ۴۰ در ادب فارسی که نشانه کمال، پختگی یا کثرت است. استنباط تکثر از عدد ۴۰ در فرهنگ ایرانی در لغت های دیگر هم دیده می شود مانند: چهل چراغ، چهل تکه و… همان گونه که دیدیم عمارت سلطنتی قزوین چهلستون نام دارد، اما تعداد ستون هایی که در چهار طرف بنا مشاهده می شود کمتر از چهل است.

کاخ چهلستون علاوه بر ویژگی های ساختاری از جنبه آرایه های تزئینی نیز حائز اهمیت است، از جمله از جهت دیوارنگاره های آن که از بهترین دیوارنگاره های بازمانده در تزئینات دیواری ایران است.

منابع:

۱ ـ آژند، یعقوب، ۱۳۸۵، «ققنوس وار در آتش» در گلستان هنر، شماره ۳، صص ۱۲۲ ـ ۱۱۸

۲ ـ بابایی، سوسن، ۱۳۸۵، «شاه عباس دوم، فتح قندهار، چهلستون و دیوارنگاره های آن»، ترجمه یعقوب آژند، در گلستان هنر، شماره ۳، صص ۱۱۷ ـ ۱۰۲

۳ ـ شاطری، میترا. ۱۳۹۰، «چهلستون» در دایره المعارف بزرگ اسلامی، جلد نوزدهم، صص۴۸۷ ـ ۴۸۳

۴ ـ عالمی، مهوش، ۱۳۸۷، «باغ های شاهی صفوی: صحنه ای برای نمایش مراسم سلطنتی و حقانیت سیاسی»، ترجمه مریم رضایی پور و حمیدرضا جیحانی در گلستان هنر، شماره ۱۲، صص ۶۸ ـ ۴۸

 

مقاله پارادایم کاربری زمین شهری با تاکید بر ساختار کاربری زمین شهری در ایران

مقاله پارادایم کاربری زمین شهری با تاکید بر ساختار کاربری زمین شهری در ایران

نویسنده : مهندس آرتور امید آذری

 

چکیده:

با نگاهی به تحول و دگرگونی پارادایم های کاربری زمین به راحتی دریافت می شود که طیفی گسترده و در عین حال گاهی متناقض ، در حوزه نگاه یا رویکرد مداخلاتی به مقوله زمین شهری ، دیده می شود. از سویی دیگر ، زمین شهری اساسی ترین رکن موجود در ساختار شهری ، می باشد که چگونگی و دامنه مداخلات و رویکردهای موجود در نحوه کاربری زمین می تواند ، نقشی تاثیر گذار در روند توسعه ساختار شهری ، خاصه در قرن اخیر و شرایط فعلی ایران باشد. این همه مهم ، را می توان ضرورت رویکرد نوشتار حاضر بر این مبحث دانست که در روندی اجمالی تلاش می شود تا مورد ارزیابی و بازبینی قرار داده شود.

 

 

ساختار کاربری زمین شهری در ایران

پارادایم کاربری زمین شهری با تاکید بر ساختار کاربری زمین شهری در ایران

مهندس امید آذری- کارشناس ارشد معماری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران.

 

_مقدمه:

بدون شک، زمین عنصر اساسی در شکل‌گیری توسعه و گسترش شهرها و مسکن شهری است و بعبارتی زمین بستر و اولین گام توسعه شهر محسوب می‌گردد. کمیت و کیفیت عرضه زمین برای توسعه و گسترش شهر نقش بسزائی در توسعه هنجار یا ناهنجار شهری دارد. لذا برای توسعه مطلوب مسکن شهری، توسعه بهینه زمین شهری لازم است و توسعه مطلوب زمین شهر نیز وابسته به عرضه بهینه آن است. برای نیل به این منظور ابعاد و وجوه مختلف زمین شهری می‌بایست شناخته شود. زیرا زمین شهری پدیده‌ای چند وجهی است. زمین و مکانیسم عرضه آن متاثر از فضای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جامعه است که این ابعاد برای شناخت موثر و دقیق آن باید تبیین شود.

واقعیت ملموس در بحث زمین شهری،‌ تفاوتهایی است که این پدیده در کشورهای جهان دارد ، چرا که بنا به ماهیت آن ، تفاوتهایی به مقیاس متفاوت در ساختار اقتصادی ‌،‌ اجتماعی و فرهنگی کشورها در زمین شهری نیز مشهود است. بنابراین هر یک از تئوریها و مدلهای ارائه شده تنها زوایایی از موضوع و یا در تحلیل زمین شهری بخشی از کشورهای جهان موثر و موفق است. توسعه و گسترش اغلب شهرهای ایران بویژه در طی چند دهه اخیر ماهیتی برونزا داشته و دارند. موتور محرک آنها اقتصاد متکی به نفت است که در نظام بودجه‌ریزی متمرکز و از طرق مختلف به شهر تزریق می‌شود. مهاجرت دائم نیروی انسانی به شهرها، نیز، بر روند فوق علاوه می‌گردد. لذا از این طریق در نظام ناحیه‌ای شبکه سکونتگاهی، هم تمرکز کارکردی شکل می‌گیرد و هم تمرکز فضایی و هر دو به تمرکز قدرت سیاسی – اقتصادی و تمرکز فضایی فعالیت و جمعیت منجر می‌شود. وجود عواملی چون عدم امنیت اجتماعی سرمایه به ویژه در مراکز کوچک، سودآوری مبادله و تجارت در فعالیت اقتصادی ایران، ضعف فرآیند تولید، توزیع و مصرف و ضعف عملکردی نظام مالیاتی ، چنین تمرکز گرایی را تشدید می‌کند. چنین تمرکزی در سکونتگاههای شهری موجب افزایش فزاینده ارزش منطقه‌ای کالاهای سرمایه‌ای به ویژه زمین شهری و کاربریهای تجاری در شهرهای مختلف کشور شده است. از سوی دیگر ، تنوع ترکیب جمعیتی شهرها و تنوع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موجود، اکولوژی اجتماعی متنوعی را شکل داده‌است. این ویژگی در شهرهای کشور، تقاضای متفاوتی را برای زمین در پایین‌ترین سطح اقتصادی اجتماعی شهر بوجود می‌آورد. برخی به گونه‌ای که متقاضی زمین در بهترین نقاط شهری هستند و گروهی دیگر در محیطی متوسط. عده‌ای از ساکنین شهرها، بدون کمک دولت قادر به دریافت زمین برای ساختمان‌سازی نیستند. عده‌ای دیگر خارج از حیطه عملکرد دستگاههای دولتی به زمین دسترسی دارند و راساً خود در چهارچوب قانون یا خارج از آن اقدام به تهیه زمین و ساخت مسکن می‌کنند. نیروهایی که این سلایق، نیازها و عملکرد را جهت داده ، هدایت و تقویت می‌کنند عبارتند از:

ـ دسترسی حداکثر به رانت اقتصادی زمین

ـ تامین نیاز اولیه به سرپناه

ـ واحدهای همسایگی همگن از حیث اجتماعی و اقتصادی

ـ امنیت اجتماعی و سیاسی

ـ اجبار و …

تقویت وتضعیف کننده این نیرو بطور یقین ، دولت و ساختار اداری و سیاسی جامعه است. بنابراین برای شناخت عرضه زمین و همچنین توسعه شهری در این فرآیند علاوه بر شناخت کارکرد نیروهای فوق،‌باید به نقش سازمانها و نهادهای رسمی بعنوان شکل‌دهنده و تقویت کننده این نیروها، باتوجه و تاکید شود. در عرضه زمین کارایی وعدم کارایی بخش رسمی جایگاه سرنوشت سازی دارد. هدایت درست یا نادرست نیروها و عوامل موثر در فرآیند عرضه و توسعه زمین شهری، به سیاستها ومیزان کارایی دولت بستگی دارد.

با توجه به تجارب جهانی و تحول دیدگاهها در عرصه کاربری زمین و مسکن ، از یک طرف و با توجه به مسائل و تنگناهای موجود در روال برنامه‌ریزی زمین شهری در ایران ، از طرف دیگر ، می توان تغییر و تحولات عمده و اساسی را در زمینه تئوریکی و عملی در سطح جهان مشاهده نمود که اهم آنها عبارتند از :

الف ـ تحول در مفهوم اقتصادی اجتماعی زمین شهری.

ب ـ تحول در مفهوم فیزیکی زمین و «کاربری فضا».

پ ـ اولویتهای جدید در کاربری زمین و سرانه‌ها.

ت ـ تحول در ابزارهای اجرایی کاربری زمین.

ث ضرورت مشارکت بخش عمومی- خصوصی در برنامه ریزی شهری.

۲ ـ تحول در مفهوم اقتصادی اجتماعی زمین

از آنجا که برنامه‌ریزی کاربری زمین اصولاً با اهداف و منافع عمومی شهر و شهروندان سر و کار دارد ، همواره با مسئله مالکیت زمین و ماهیت اقتصادی –  اجتماعی آن درگیر بوده است. سابقه قوانین و اقدامات مربوط به محدود کردن مالکیت اراضی شهری و تبدیل آن از یک کالای خصوصی به یک کالای عمومی به قرن نوزدهم در اروپا و آمریکا بر می‌گردد. به طور کلی در طول چند دهه گذشته ، گرایش چشمگیری در جهت دفاع از زمین به عنوان یک منبع و ثروت عمومی پدید آمده که تا حدود زیادی اهداف و روشهای مربوط به نحوه استفاده از زمین و توزیع کاربریها را تغییر داده است. این تحول در دو راستای عمده صورت گرفته است:

· ۱ـ گسترش مالکیت عمومی از نظر حفاظت محیط و توسعه پایدار.

· ۲ـ گسترش حق «نظارت عمومی» بر عملکرد اراضی خصوصی شهری.

در نتیجه امروزه برنامه‌ ریزی کاربری زمین فقط از انگیزه‌های اقتصادی منشاء نمی‌گیرد، بلکه در آن تأکید روز افزونی نسبت به ارزشهای انسانی، حفظ ویژگیهای طبیعی و فرهنگی اراضی ابراز شده که محیط زیست شهری را بر آسایش همگان در حال و آینده آماده‌تر می‌سازد.

در طول چند دهه اخیر، به دنبال حاد شدن مسائل شهرنشینی و پیدایش دیدگاهها و ضرورتهای جدید در عرصه شهرسازی، تلاشهای نظری و عملی وسیعی، در مقیاس جهانی برای سامان دادن به مشکلات کاربری زمین و کاهش عوارض بهره‌گیری نادرست و غیر عادلانه از آن صورت گرفته است. محورهای عمده این کوششها را می‌توان به صورت زیر خلاصه کرد:

ـ تلقی زمین به عنوان یک ثروت عمومی و ضرورت توسعه پایدار.

ـ افزایش سهم مالکیت عمومی در اراضی شهری و پیرامون آن.

ـ افزایش حق نظارت عمومی بر استفاده خصوصی از زمین.

ـ کوشش در جلب همکاری بخش خصوصی در عمران زمین.

ـ هدایت اضافه ارزش زمین در جهت منافع و رفاه همگانی.

ـ ذخیره کردن اراضی برای تأمین نیازهای آتی و حیاتی شهروندان.

ـ اولویت دادن به کاربریهای مربوط به تسهیلات و خدمات عمومی.

ـ اصلاح ضوابط و مقررات کاربری زمین در جهت رفاه عمومی.

بدیهی است که نحوه و میزان استفاده از این ابزارها، بستگی به شرایط هر کشور و حتی هر شهر دارد. در واقع برنامه‌ریزی برای کاربری زمین و شکل گیری نظام واقعی آن در هر جامعه شهری، بازتاب تأثیر متقابل عوامل و نیروهای مختلفی است که بر روند تقسیم و توزیع کاربریها و تعیین نسبتها و سرانه‌های آنها دخالت دارند. هر چه زمینه‌ها و پیش شرطهای لازم برای نظارت و هدایت توسعه شهری بیشتر ایجاد شود، امکانات تهیه و اجرای برنامه کاربری زمین، به صورت مطلوب و موفق آماده‌تر خواهد شد.]مهدیزاده،۱۳۸۲٫ص ۲۸۴-۲۸۳[

 

۳ ـ تحول در مفهوم فیزیکی زمین و «کاربری فضا»

تحقیقات جدید در مورد برنامه‌ریزی کاربری زمین حاکی از این است که مفهوم و نحوه استفاده از زمین در نواحی شهری تا حدود زیادی متفاوت از مفهوم عام زمین است. زمین در مقیاس کلان، معمولاً به عنوان «منابع طبیعی» تلقی می‌شود و «کاربری زمین» در واقع به معنای «کاربری منابع» مورد نظر است. اما در مقیاس شهری به جای اینکه زمین را از نظر توان تولیدی خاک و یا معادن زیرزمینی ارزیابی کنند، تأکید بیشتر بر روی توان استفاده از رویه زمین جهت استقرار فعالیتهای گوناگون است. در مورد اول، زمین به گروههایی مثل معدن، کشاورزی، مرتع و جنگل دسته‌بندی شده و توان آن بر حسب محصول زمین سنجیده می‌شود. در حالی که در مورد زمین شهری، زمین به گروههایی نظیر تولید، توزیع، خدمات، مسکن، تفریح، حمل و نقل و فعالیتهای دیگر یک جامعه شهری تقسیم و توان آن به عوامل متعددی بستگی دارد که از آن جمله است مکان و موقعیت آن، محدودیتهای موجود زمین در مناطق شهری و خصوصاً در مراکز شهرها، استفاده بهینه از آن را برای فعالیتهای رقیب مطرح می‌سازد و به خاطر این ملاحظات امروزه معمولاً مفهوم «کاربری زمین – فضا» به جای کاربری زمین به کار می‌رود.  بنابراین برنامه‌ریزی کاربری زمین، فقط تعیین نحوه استفاده تولیدی و مادی از زمین نیست، بلکه فراینده سه بعدی است که با «سامان دهی فضا» و کیفیت محیط مربوط می‌شود. از این نظر، ساماندهی فضا، علاوه بر تأمین نیازهای عملکردی می‌باید به اهداف کیفی انسانی مثل ادراک زیبایی، احساسات هویت فضایی و احساس تعلق به محیط نیز پاسخ گوید. چرا که در نهایت، این گونه عوامل هستند که زمینه «آسایش» و «رضایت» شهروندان را فراهم می‌سازند.

درحال حاضر در کشورهای پیشرفته جهان، زمین به عنوان یک «کالای عمومی» و کمیاب تلقی می‌شود که لازم است نحوه استفاده از آن تحت نظارت عمومی قرار گیرد و از سوء استفاده از آنجلوگیری شود. به همین منظور در این کشورها قوانین زیادی به تصویب رسیده است که هدف و مضمون اصلی آنها، استفاده بهینه و پایدار از اراضی شهری در جهت منافع عمومی در حال و آینده است. برخی از مهمترین مفاد این قوانین به قرار زیر است:

ـ واگذاری مالکیت بخش مهمی از اراضی شهرها به شهرداریها و نهادهای عمومی.

ـ حفاظت شدید از منابع طبیعی، اراضی کشاورزی و محوطه‌های تاریخی و فرهنگی.

ـ نظارت بر فعالیتهای بخش خصوصی در اراضی شهری و حومه‌ای.

ـ جذب بخشی از اضافه ارزش زمین در جهت تأمین رفاه عمومی.

ـ اولویت دادن به کاربریهای مربوط به تسهیلات عمومی و خدمات زیرساختی.

در الگوهای جدید شهرسازی در کشورهای غربی برخلاف الگوی طرح‌های جامع سنتی، اصولاً تعیین تکلیف قطعی برای اراضی شهر در حال یا آینده مورد نظر نیست و به همین دلیل در این طرح‌ها « نقشه کاربری زمین» به معنای دقیق کلمه وجود ندارد. این الگوها معمولاً برنامه کلی کاربری زمین به صورت تدوین اهداف، راهبردها و سیاستهای مختلف در موضوعات مختلف کاربری زمین تعیین می‌شود و تصمیم‌گیری در مورد جزئیات تفصیلی به عهده طرح‌های محلی یا اجرایی (موضوعی، موضعی و موردی) واگذار می‌گردد. برنامه کاربری زمین به صورت قطعی و یکباره تعیین نمی‌شود، بلکه در یک فرایند تدریجی و همکاری متقابل میان سطوح بالا و پایین برنامه‌ریزی و در نظر گرفتن نیازها و امکانات واقعی و مشارکت نیروهای موثر در تحقق آن به اجر در می‌آید. علاوه بر این سیاستهای کلان کاربری زمین با توجه به مجموعه‌ای از شاخص‌های محیطی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی تعیین می‌شود.

 

۴ ـ اولویت‌های جدید در کاربری زمین

با حاد شدن مسائل زیست محیطی، اجتماعی و روانی در شهرهای بزرگ امروزی، نیازهای جدیدی برای شهرها و شهروندان پدید آمده که تأمین آنها تا حدود زیادی به نحوه برنامه‌ریزی شهری و به ویژه سیاستهای کاربری زمین بستگی دارد. در واقع، برای مقابله با افزایش تراکم و ازدحام، سلطه اتومبیل، کمبود فضای باز، کمبود تسهیلات عمومی و امکانات گذران فراغت، لازم است که درتوزیع و تقسیم کاربریها و تعیین سرانه‌ها، برخی اولویتها در نظر گرفته شود. از جمله باید به اهمیت و کیفیت کاربری مسکونی، کاربری تفریحی، کاربری فضای سبز و باز و کاربری حمل و نقل اشاره کرد.

بنا به توصیه نهادهای وابسته به سازمان ملل متحد« استانداردهای مسکن» نباید صرفاً بر اساس ملاحظات اقتصادی و کالبدی قرار داشته باشد، بلکه باید ابعاد اجتماعی مسکن نیز مراعات گردد. پیشنهادات سازمان ملل متحد در مورد استانداردهای مسکن شامل برخی ملاحظات تازه است که اهم آنها عبارتست از: قابل حصول برای اکثریت، انعطاف‌پذیری، توجه به ابعاد اجتماعی، تعادل میان اجرای کارکردی و نیازهای ساکنان، توزیع عادلانه، مشارکت ساکنان و… .

موضوع مهم دیگر در تحولات کاربری مسکونی،‌ توجهی است که به ضرورت و تقویت واحدهای شهری و نواحی مسکونی با هویت و تسهیلات عمومی وابسته به آنها معطوف شده است. در تجارب جدید جهانی واحدهای شهری به صورت واحد همسایگی و محله دارای ابعادی اجتماعی و فرهنگی است که هدف عمده آن اعتلای کیفیت محیط مسکونی می‌باشد. تحقق این امر به معیارها و راهکارهای جدیدی در عرصه کاربری زمین و سرانه‌ها نیاز دارد.]همان.ص۲۹۲-۲۸۳[

 

۵ـ تحول در ابزارهای اجرایی کاربری زمین

در الگوی طرح‌های جامع – تفصیلی ، مهمترین ابزار اجرایی برنامه کاربری زمین به عهده ضوابط و مقررات منطقه‌بندی بوده است که معمولاً از آن به عنوان «شهرسازی ضابطه‌ای» یاد می‌شود. اما به دنبال انتقادات جدی اجتماعی، کالبدی و مدیریت به ضوابط و اصول منطقه‌بندی، در طول دو دهه گذشته اصلاحات زیادی در آن به وجود آمده است. در حال حاضر، در الگوی طرح‌های ساختاری – راهبردی ، رویکرد برنامه‌ریزان و طراحان شهری نسبت به این موضوع تا حدود زیادی تغییر کرده است. به نظر «پیتر هال» اصولاً عملکرد منطقه‌بندی مغایر با اصول برنامه‌ریزی و طراحی شهری است. دیدگاه رایج در شهرسازی امروز غرب این است که اگر چه ضوابط منطقه‌بندی در ماهیت خود برای حفظ سلامت و هدایت توسعه شهری لازم است اما دیگر نمی‌توان و نباید آن را با همان اصول و روشهای اولیه خود پذیرفت و به کار برد.

اینک ضوابط منطقه‌بندی برای سه عرصه مختلف یعنی «منطقه‌بندی کاربری»،‌«منطقه‌بندی ارتفاعی» و «منطقه‌بندی تراکمی» تدوین می‌شود و از نظر محتوا و روشهای اجرایی نیز از پویایی و انعطاف‌ بیشتری برخوردار است، در ضوابط جدید منطقه‌بندی، موضوعات تازه‌ای مثل تأمین مناطق فراغتی و تفریحی، حفاظت محوطه‌های تاریخی و فرهنگی، تقویت هویت فضایی وکیفیت اجتماعی وارد شده و خیلی بیشتر از قبل به ملاحظات طراحی شهری توجه می‌گردد. از این رو ضوابط جدید منطقه‌بندی بجای دنباله روی از وضع موجود و تثبیت کاربریها به پیش‌بینی و هدایت توسعه و عمران در آینده می‌پردازد و مسئولیت بالاتری در زمینه تأمین زندگی بهتر برای عموم به عهده گرفته است.[Gollion,1984.p188]

به طور کلی امروزه روشها و مقررات جدید منطقه‌بندی ، بسیار فراتر از اهداف اولیه خود به کار می‌رود. در ضوابط جدید منطقه‌بندی، بر خلاف اصل قدیمی جداسازی کاربریها، توجه زیادی به تنوع و اختلاط کاربریها ، انعطاف پذیری، مراعات همجواری ، انطباق با خواستهای محلی ، تشویق مشارکت و توافق و مانند اینها مبذول می‌گردد.

یکی از انتقادات اساسی به طرح‌های جامع ـ تفصیلی، تأکید بیش از حد آنها بر اهداف کالبدی ـ کارکردی و غفلت از اهداف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بوده است. اصولاً تا حدود دهه ۱۹۶۰ مفهوم عام توسعه معمولاً در معنای محدود توسعه کمی(افزایش تولیدملی و درآمد ملی) به کار می‌رفت و در زمینه طرح‌های شهری،‌معمولاً شاخص‌های هزینه منفعت اقتصادی، بیش از هر شاخص دیگر مورد توجه قرار می‌گرفت. اما از اواخر دهه ۱۹۶۰، تحت تاثیر نیازها و آگاهی‌های جدید، مفاهیم اجتماعی نوینی مثل «رفاه اجتماعی»، «کیفیت زندگی» و «عدالت اجتماعی» در قلمرو برنامه‌ ریزی و توسعه عمومی مطرح شده که بازتاب گسترده‌ای در طرح‌های توسعه و عمران شهری و منطقه‌ای پیدا کرده است. با رواج مفهوم رفاه اجتماعی و حمایت آن از طرف سازمان ملل متحد، «برنامه‌ریزی رفاه اجتماعی» به یکی از محورهای برنامه‌ریزی شهری تبدیل شده که اهدافی فراتر از برنامه‌ریزی کالبدی را جستجو می‌کند. هم چنین در پرتو نفوذ مفهوم «کیفیت زندگی» رویکرد جدیدی در شهرسازی قوت گرفته است که اهداف برنامه‌‌ریزی شهری، علاوه بر اهداف کالبدی و کارکردی، می‌باید به نیازهای کیفی و روانی مردم در محیط شهری، مثل هویت اجتماعی،‌ آسایش روانی، احساس زیبایی، همبستگی و تعلق اجتماعی و غیره نیز پاسخ گوید. از دهه ۱۹۸۰ به بعد با گسترش مقولات «توسعه پایدار» و «جنبش محیط زیست» توجه به اهداف محیطی،‌ اجتماعی و فرهنگی توسعه و عمران شهری، بیش از پیش تقویت شده و رویه‌های علمی مربوط به آنها توسعه پیدا کرده است.]مهدیزاده،۱۳۸۲٫ص ۲۹۲-۲۹۱[

 

۶ – ضرورت مشارکت بخش عمومی خصوصی در برنامه‌ریزی شهری

یکی از موضوعات بحث انگیز و پر مسئله در زمینه مشارکت، وجود تعارض میان اهداف، انگیزه‌ها و روشهای برنامه‌ریزی در بخش رسمی و بخش غیر رسمی است. اصولاً طبیعت وظایف و شیوه عمل بخش رسمی و بخش غیر رسمی در عرصه برنامه ریزی متفاوت است. در یک برداشت اولیه به نظر می‌رسد که بخش غیر رسمی و خصوصی مسئول اجرای طرح های توسعه و عمران است و بخش رسمی وظیفه هماهنگ کردن آنها را به عهده دارد. ولی نباید فراموش کرد که یکی از وظایف مهم بخش رسمی تأمین زیرساخت‌های اقتصادی و خدمات اساسی مورد نیاز جامعه است. از این نظر، بخش رسمی، بر خلاف بخش غیر رسمی فقط تابع سود و زیان و شرایط بازار نیست بلکه باید پاسخگوی عموم باشد. برنامه‌ریزی بخش رسمی اولاً می‌باید در چارچوب وظایف و مقررات قانونی عمل کند و ثانیاً با فعالیت نهادهای مختلف درگیر است که هر کدام اهداف و امکانات متفاوتی دارند. از این نظر برنامه‌ریزی رسمی و غیررسمی متعلق به دو دنیای متفاوت است. یکی از روی رضایت تن به خطرپذیری (ریسک) می‌دهد و دیگری به دلیل پاسخگو بودن درمقابل عموم از خطر کردن بیزار است. یکی فرصت طلبانه و دیگری دیوانسالارانه رفتار می‌کند. یکی به دنبال پاداش مالی است و دیگری به دنبال تأمین رضایت عموم و جلوگیری از مصرف بی‌رویه است. با توجه به این ملاحظات شکافی عمیق میان برنامه‌ریزی بخش رسمی و بخش غیر رسمی وجود دارد، که یافتن راههای حل تعارض برای آنها یکی از وظایف مهم برنامه‌ریزی شهری را تشکیل می‌دهد. [Cullingworth,1997.p18]

در طول دو دهه اخیر، به دنبال تغییر نظامهای اقتصادی و سیاسی در جهان و افول قطعی اقتصاد دولتی و برنامه‌ریزی متمرکز از یک طرف و شکست نظریه‌ها و تجارب طرفداران «اقتصاد بازار» و «دولت حداقل» از طرف دیگر، اینک نقش دولت بعنوان «دولت کارآمد و مسئول» در جهت تأمین منافع عمومی در دستور کار و مورد حمایت قرار گرفته است. در حال حاضر هم طرفداران اقتصاد متمرکز دولتی و هم طرفداران سرسخت لیبرالیسم سیاسی و اقتصادی، پذیرفته‌اند که توسعه و عمران در شرایط دنیای امروز،‌ بدون دخالت و نظارت یک دولت کارآمد و مسئول و بدون «مشارکت عمومی» راه بجایی نمی‌برد.]مهدیزاده،۱۳۸۲: ۳۱۰[

 

– منابع و ماخذ:

۱_مهدیزاده، جواد.«برنامه ریزی راهبردی توسعه شهری، تجربیات اخیر جهانی و جایگاه آن در ایران». تهران.انتشارات حوزه معاونت شهرسازی و معماری وزارت مسکن و شهرسازی». ۱۳۸۲٫

 

۲-Cullingworth,J.Barry:”Planning In U.S.A”.Routledge.London.1997.

۳- Azizi,Mohammad mehdi: “Evoluation of Ubran Land Supply Policy in Iran”. Publisher itd.1998.

۴-Azizi, Mohammad Mehdi: “The Prevision of Urban Infrastructure in Iran: An Empirical Evaluation”. Sydney. Department of Urban and Regional Planning Faculty of Architecture.1995.

۵-Badshah,Akhtar:”Our Urban Future”(New paradigms for equity and sustainability).Oxford University Press.1996.

واژگان کلیدی:

زمین شهری ، پارادایم کاربری زمین ، رویکردهای زمین شهری ، ساختار شهری.

 

پارادایم کاربری زمین شهری

 

 

0907uelsmann01

شما نیز احتمالا آثار او را سحر آمیز می دانید و ممکن است فکر کنید که این تصاویر به طور هدفمند در رابطه با مقصود هنرمند ساخته شده اند. این آثار، تصاویری تلفیقی نیستند که به کمک کامپیوتر شانس و احتمال خلق شان وجود داشته باشد بلکه ترکیب هایی هستند که نخست در “چشم ذهن” جری اولسمن شکل گرفته است. در واقع، ابتدا با انگاره ی هنرمندانه ی او در تاریکخانه ی ذهن اش جایی که مهم ترین بخش زندگی خلاقانه وی سپری می شود به صورت ترکیبی خلق شده اند.

 

 

 

عکس های جری را بسیار سریع می توان تشخیص داد چرا که او استاد کنار هم نشاندن اشیای نامتعارف واقعی و مناظر و حالت های راستین در تصاویریست که با طبیعت و منطق آدمی مطابقت ندارد. عکس های ترکیبی و جادویی او تا به حال در کتاب ها، مجلات و بیش از ۱۰۰ نمایشگاه ارایه شده است.

جری با مهارتی مثال زدنی ترکیب های غریبی به تصویر می کشد. آثار او تفسیرهای واقع گرایانه را برمی انگیزد. همیشه احساس می کنیم که برخی از تصاویر او، داستان های در انتظار کشف شدن هستند اما این تصاویر تنها به منظور خلق تصورات زیبا شناسانه ی جادویی به وجود آمده اند. جالب اینجاست که این نوع تصویر سازی ، هنوز هم در قرن ۲۱ تازه و شاداب به نظر می رسد. او عکاس هنرمندی ست که در مناطق مختلف و از موضوعات متنوع عکاسی می کند. وی در سال ۲۰۰۶ در مورد نمایشگاه اش در موزه هنر ملی پکن می گوید: “در چین نگاتیوهای بسیاری را عکاسی کردم که به بایگانی بزرگ تصاویرم اضافه خواهند شد.” در واقع، جری زمانی که به فرم ها و سوژه های جالب توجه می نگرد، نمی داند که در آینده چگونه از آنها در تصاویر ترکیبی استفاده خواهد کرد اما با این حال بایگانی خود را کامل می کند. برخی اوقات نگاتیوهایی را که ۱۰ سال پیش عکاسی شان کرده به خاطر دارد و می داند که برای خلق تصویری معین، باید از کدام یک از عکس های پیشین استفاده کند. وی همواره می گوید: “اصلا نمی دانم که چقدر از عکس هایی که امروز می گیرم در نهایت به تصاویر مورد علاقه ام تبدیل خواهند شد!”

0907uelsmann03

جری اولسمن لیسانس هنر خود را در سال ۱۹۵۷ از انستیتو تکنولوژی راچستر اخذ کرده و دوره فوق لیسانس هنر را در دانشگاه ایندیانا گذرانده است. او مدتی را نیز نزد اساتیدی چون ماینور وایت، باومونت نیوهال و هِنری هولمز اسمیت کار کرده و معتقد است اسمیت او را به داخل این دریای عمیق هنر هل داده است!

جری از تجربیات آنسل آدامز نیز بهره برده و نزدیک به ۳۸ سال در دانشگاه فلوریدا، در بخش هنرهای بصری تدریس کرده است. وی درباره تاریکخانه ظهور و چاپ می گوید: “همین طور که عکس ها را چاپ می کنم، ایده ها به سراغم می آیند و من احتمالات مختلف را کشف می کنم.” او معمولا دو، سه یا تصاویر بیشتری را با یکدیگر ترکیب می کند؛ هر نگاتیو را در دستگاهی جداگانه قرار داده و به صورت آزمایشی چاپ می زند و در این حین به نوع ترکیبش با تصاویر دیگر نیز فکر می کند. در طی این فرآیند، از دستگاهی به سراغ دستگاه دیگر می رود و مدت زمان نوردهی صحیح برای چاپ هر تصویر را یادداشت می کند. در ترکیب نهایی، هر یک از تصاویر در جای معین خود قرار می گیرد؛ در آفرینشی که حتی نمی توان چگونگی فرایندش را از پیش حدس زد.

هرچه بیشتر به آثار او می نگریم، بیشتر اغوا می شویم. سبک تصویر سازی او همچون اصطلاح رایج فرانسوی، “چشم فریب ” است. آثار وهم گرایانه اش بیننده را وادار به کشف نمادها و نشانه های بصری می کند. پیتر سی بانل، نویسنده ی معروف، در مقدمه کتاب Silver Meditations درباره ی جری اولسمن می نویسد: “جری عاشق خیال پردازی ست. او مقصود از هنر را در کشف کردن می بیند و نه حل مشکلات”. پیتر سی معتقد است که اولسمن دارای قابلیت ممتازی برای ارایه ابهامات بدون استناد به دلایل و واقعیت های بصری ست. برای چنین هنرمندانی نوع اجرا و انگاره ی تصاویر، حسی و شهودی ست. او حتی برخی اوقات پس ازخلق تصاویرش، معانی جدیدی را کشف می کند. وقتی که از او درباره ی علاقه اش به کار کردن با سیستم دیجیتالی پرسیدند، گفت: “من عکس های سیاه سفیدم را با فرآیندهای دیجیتالی حفظ و ذخیره می کنم اما هم چنان دوست دارم که با نگاتیو کار کنم. صفحات چاپ کنتاکت من به دفترچه خاطرات بصری ام می ماند”.

0907uelsmann05

پس از دهه ها کسب تجربه و شکل گیری تکنیک شخصی در ترکیب تصاویر، واضح است که جری اولسمن دیگر نیازی به روی آوری به سیستم عکاسی دیجیتال ندارد چرا که او وابسته به دیدگاه یگانه ی خود است. وی آثار عکاسی اش را “کشفیات در طی فرآیند انجام کار” عنوان می کند و در جایی گفته است: “آرزوی نهایی من شگفت زده کردن خودم است!”.

او در سال ۱۹۹۸ از تدریس در دانشگاه فلوریدا کناره گرفت و اکنون در کنار همسر عکاس اش، مگی تیلور، زندگی می کند. این بازنشستگی به معنای سفرهای بیشتر و در نهایت ثبت عکس های بیشتر برای انتخاب و ترکیب جهت چاپ و فروش است. ماینور وایت، یکی از معلمان عکاسی اولسمن، گفته است: “عکاس باید سوژه را نه بخاطر چیزی که هست (و دیده می شود)، بلکه به خاطر چیز دیگری که هست (و دیده نمی شود) عکاسی کند.” اولسمن در این باره می گوید: “این نگرش همواره به عنوان بخش مهمی از روند تصویر سازی من بوده است. تصاویر من نیزمثل عکس های سنتی دارای صداقت و واقعیت است. البته نوع دیگری از واقعیت را ارایه می کند؛ نوعی از واقعیت جادویی…”

ju_1

ای.دی. کولمن، مدرس و منتقد عکاسی، در کاتالوگ نمایشگاه اخیر جری در سال ۲۰۰۹ چنین نوشته است: “امروزه نوع تصویر سازی اولسمن ثابت و پذیرفته شده است، اما شکی نیست که در گذشته و در رویارویی نخست با این گونه عکس ها، حتی تصور چنین نگرشی به عکاسی بسیار سخت بود. در آثار اولسمن، نشانه های بسیار کمی از نوع ترکیب شدن تصاویر مشهود است، به طوری که بیننده نمی تواند دریابد که کدام تصویر از کجا شروع شده و در کجا با تصویر دیگری ترکیب شده است. مقصود آثار او فریب دادن بیننده نیست؛ در واقع آثار اولسمن نظریه ای را ارایه می دهد که مغایر با پندار بیننده ها در رابطه با صحت مطلق و واقعی بودن عکس ها ست.”

فتو مونتاژ در اوایل قرن بیستم کاملا غیر متداول بود و جری اولسمن، تحت تاثیر استاد خود ، هنری هولمز اسمیت، در دانشگاه ایندیانا سعی و تلاش فراوانی برای “پذیرفتنی شدن” این شیوه تصویر سازی انجام داد. هرچند برای خواننده هایی که عکاسی را با سیستم دیجیتالی آغاز کرده اند، بوی تند تاریکخانه، شرایط سخت و محدود و حتی تر شدن انگشت های عکاس در چاپ و ظهور اتفاقی غیر ملموس به نظر آید چرا امروزه افرادی معدود از فیلم و نگاتیو استفاده می کنند.

منبع:سایت شخصی عکاسhttp://www.uelsmann.net

گرداوری: دینا صنیعی

مقاله ادبیات الگو در فضاهای شهری و معماری

تاملی در حقایق پنهان در معماری و شهرسازی سنتی

yazd-bohran-pamnews.ir_400

نویسنده : دکتر هادی محمودی نژاد


چکیده:

 

با تامل در فضاهای سنتی معماری و شهرسازی ، می توان حقایقی را دریافت که در چارچوب سلسله ای از الگوهای فضایی _ محتوایی ، خود را نشان می دهد ، چنانچه در بستر همین ادبیات کارامد در معماری و شهرسازی سنتی است که در “کتاب شهر سنتی ایرانی” ، دیباچه ای برخوردار از واژگانی اصیل دیده می شود که مقدمه و متن شهر سنتی را با زیبایی و فصاحت کامل رقم می زند. از سویی دیگر ، “زبان معماری” امروز از واژگانی مانند فرم ، مصالح و عملکرد  شکل می گیرد ، حال آنکه ترکیباتی که از واژگان این زبان ساخته می شود ، نمی تواند ارتباط یا پیوستگی اندکی برای نزدیک شدن به یک “زبان الگو” برقرار کند. این واژگان محدود ، ادبیات جدیدی را جایگزین “زبان الگوها” می کند که از کارایی و کارامدی بهینه ، بهره ای ندارد و از توانمندی برای ارتباط با دیگر “زبان های الگو”  بر خوردار نیست. در قالب همین “ادبیات “ناکارامد است که فصلهای “کتاب شهر” در “مقدمه ومتن”بصورت ناصحیح شکل می گیرد و “فضاهایی” را در ساختار شهری بوجود می آورد که هیچگونه “تعامل اجتماعی” و “مراودات شهروندی” را در خود نمی پذیرد و تنها “کالبدی” شکل گرفته از واژگان محدود این زبان _فرم، مصالح و سبکهای معماری_ را رقم می زند. بر این اساس ، لازم بنظر می رسد با تدقیق در ادبیات الگو در فضاهای معماری و شهرسازی سنتی به حقایقی پرداخته شود که می تواند در شهرهای امروز مورد کاربست یابد ، چنانچه ضرورت رویکرد این نوشتار را نیز تشکیل می دهد.

 

 

 

مقدمه:

فضای شهری مکانی است که داستان زندگی جمعی در آن گشوده می شود و از این بستر است که مرزهای اجتماعی در آن ، در نوردیده می شود و برخوردهای از پیش تعیین نشده ، بوقوع می پیوندد. این مقوله از دو جهت دارای اهمیت اساسی است: ” نخست اینکه فضاهای شهری بستر تعاملات اجتماعی و مراودات شهروندی است که نقشی اساسی در شکل دهی به مشارکتهای شهروندی و شکل گیری سرمایه اجتماعی دارد”  ، و “دوم اینکه فضاهای شهری را دارای این توانمندی می دانند که می توانند در افزایش “همبستگی ملی” و “ارتباطات پایدار اجتماعی” که نیازمند بسترسازی کالبدی است ، مفید واقع شوند. این امر ، در معماری و شهرسازی سنتی ایران چنان بازتابی دارد که در اسناد و مدارک تاریخی ، از کوچه هایی بن نام “کوچه های آشتی کنان” یاد می شود که مورد استفاده برای آشتی دادن همسایگان و خویشاوندان بوده است ، چنانچه بدلیل عرض اندک این کوچه ها ، افراد با هم رو در رو شده و تعاملات و ارتباطات اجتماعی انها ، دوباره بازسازی می شده است. ریشه هریک از این کارکردهای اجتماعی را ، بایستی در الگوهای رایج در معماری سنتی شهرهای ایرانی دانست که نقش اجتماعی خود را به بهترین نحو به انجام می رسانده اند. علاوه بر این، “الگوها” را می توان رویکردی به “معیارها” و “سنجه هایی” دانست که امکان بهترین “کارکرد” را ممکن می کنند. بر این اساس یک الگو ، شاخصه ای بارز و سنجه ای کامل است که بهینه ترین و کارامد ترین “راهکار” را در پاسخگویی به “نیازهای یک سیستم” فراهم می کند.کاربست الگوها در علوم می تواند رهیافتهایی برای افزایش کارامدی موثر در عملکرد ، بشمار بیایند و در هنگام هرگونه “مداخله” در ساختار، بر کارامدی نتایج بیفزایند. همچنین الگوها را راه حلهایی برای یک طراحی مناسب می دانند که امکان کارکرد بهینه و مطلوب را در عرصه “پاسخگویی فضایی” ممکن می کند. بکارگیری الگوها در معماری به تحقیقات “کریستوفر الکساندر” (Alexander,1977) و ایشیکاوا (Ishikawa,1977) بر می گردد که به تبیین و تعیین ۲۵۳ الگو در طراحی منجر می شود. بایستی به این نکته اساسی اشاره کرد که اگر در فرایند طراحی فضاهای شهری یا معماری به الگوها التفات نشود، این طراحی توان ان را ندارد که با “کاربران طرح” ارتباط برقرار کند. این امر می رساند که الگوها دارای “زبانی مشترک” در ذات خویش هستند که به مثابه عنصری “ارتباطی” با انسان در طراحی فضا بشمار می آیند. الگوها را می توان به طرق متفاوتی با هم آمیزش داد، در حالی که قواعد و قوانین لازم برای آمیزش این الگوها مورد تدقیق قرار نگرفته است. الگوها می توانند دارای ارتباط و برهمکنش باشند (الکساندر، ۱۹۶۵_۱۹۶۴) و بر این اساس هر گونه نارسایی در الگوها می تواند ناشی از نفهمیدن زبان الگوها باشد. معماران و طراحان شهری از نحوه “ترکیب الگوها” آگاهی ندارند و اغلب طرحی که حاصل می شود، در مقیاس کلان دارای انسجام و “یکپارچگی” برای رسیدن به یک “محیط پاسخگو” نیست. زبان الگو در برنامه نویسی رایانه ای کاربست فراگیری دارد (Gabriel,1996,pp.76-98) بدانگونه که هر راه حلی که در برنامه ای دیگر ظاهر شود ، می تواند الگو باشد (Gamma,1995,pp.32-33 ).بدانگونه که با بکارگیری آنها می توان برنامه های رایانه ای پیچیده ای را پدید آورد (Schmidt, Coplien, 1995,p.76) . الگوها می توانند برهمکنش متفاوتی داشته باشند که در نمایه شماره۱ به انها اشاره شده است. با التفات به شیوه های” اتصال الگوها” می توان بیان کرد که دو وجه مختلف الگوها ، خود را می نمایانند. نخست اینکه “مولفه” های یک الگو گنجایش آن را بعنوان یک الگوی بزرگتر نمایان می کنند. دیگر اینکه “مرز مشترک” این الگو با سایر الگوها ، اشتراکات و ارتباطات ان را در همان سطح تعیین می کند. دو الگویی که در یک سطح قرار دارند ، می توانند یکدیگر را کامل کنند ،گاهی با هم همزیستی کنند یا لزوما مکمل هم باشند. انتقاد وارد بر الگوهای الکساندر در کتاب “زبان الگوها” نیز در این نکته است که با “اقتصاد کاربردی” و “فرایند ساخت” همگونی ندارد . زبان الگو این ایده الکساندر را در بر می گیرد که چگونه می توان “محیط مصنوع” زندگی را انسانی ساخت که شامل الگوهایی می شود که از “کفسازی فضاهای شهری” تا “مقیاس یک کلانشهر” را در بر می گیرد (Alexander,1977 ) بعنوان مثال الگوهای شهری “بلند مرتبه سازی” را رد می کنند و الگوهای ساختمانی نیز “کیفیتهای ساخت” را که پیمانکاران امروزی انها را به اجرا در می آورند. نکته اساسی نیز همین است که چگونه باید این تناقضات را کاهش داد و به نوعی هماهنگی در زبان الگوهای مختلف_بطور مثال الگوهای الکساندر و الگوهای اقتصادی زمین وساخت _را بوجود آورد تا بتوان بهبود کیفی را در ساختار شهری ممکن نمود. ضرورت همین ارتباط در دستر زبان جدید طراحی شهری است که باعث تدقیق در ساختار زبانهای الگو و برهمکنش آن با زبان الگوی معماری و شهرسازی می شود.

 

فضاهای عمومی در معماری و شهرسازی  :

“فضا”، ادراک آگاهانه محیط بوسیله انسان است که تاثیر فعالیتهای انسانی آن را از حالت توده (Mass) به فضا (Space ) تبدیل کرده است (رفیعیان وعسکری، ۱۳۷۸) . همچنین آنرا نقطه ای خاص در سطح زمین می دانند که محلی قابل تعریف و شناسایی برای ارزشهای بشری و اجتماعی است (می هیو ، ۱۹۹۷ ، ص ۳۲۷).  فضا برای اشاره صرف به موقعیتها و محلهای مکانی بکار نمی رود ،  بلکه برای قراردهی مردم در ساختارهای اجتماعی نیز مورد استفاده قرار می گیرد (رلف ، ۱۹۷۶ ، ص ۳۰۱)  بر این اساس “موقعیت فرد در اجتماع”  بر محل “فرد در فضا” نیز تاکید دارد و می توان نتیجه گرفت که این دو معنی در “ظرف زمان “با هم آمیخته شده اند. فضا در راستای “هویت یابی” از عناصر متنوع و “متجانس” تشکیل می شود و نحوه استقرار و جایگیری عناصر و “ارتباطات متقابل” (Interaction ) بین آنها در راستای اهداف مجموعه را،  شکل دهنده پیکره ای همگن و متجانس می دانند که هویت و مفهوم جدیدی را بوجود می آورد که “مکان” نام می گیرد. بر این اساس فضا را شالوده شکل گیری  مکان می دانند که سه عامل “رفتار انسانی”، ” مفاهیم و “شاخصهای فیزیکی” و روابط بین آنها،  در هویت بخشی و مقبولیت اجتماعی آن نقش دارد.(افشار نادری،  ۱۳۷۸ ، ص ۴). فضاهای شهری در صورت کاربست بشری ، می توانند به “مکان شهری” ارتقا یابند و احساس خاص “محلیت “را برای شهروندان حاصل کنند (سیمون، ۱۹۸۲ ، ص ۱۳۱) . رسالت معماری و شهرسازی را نیز می توان در  این امر دانست که “فضا” را تبدیل به “مکان” کند که بمعنای “بالفعل سازی” محتوای “بالقوه محیط”  است (نوربری شولتز، ۱۹۷۵ ، ص ۴۵) . همچنین مفهوم فضا با مکان (هایدگر، ۱۳۷۹ ، ص ۷۳) و با زمان (وینی ،  ۱۳۷۸ ، ص ۲۹۷)  دارای ارتباط تنگاتنگی است که در پیوستگی مفهومی آن با زندگی اجتماعی و تاریخی ، تاکید دارد. فضاهای شهری علاوه بر دارا بودن کارایی کارکردی ، باید در “مفاهیم اجتماعی”  نیز کارامد باشند و تلاش شهرسازی باید در راستای شکل دهی این عناصر ارتقا بخش اجتماعی،  خاصه در عرصه فضاهای عمومی شهری باشد. از سوی دیگر ، یک فضای شهری دارای خصیصه های اقتصادی اجتماعی و حتی معیارهای “زیباشناختی” و “روانشناختی” ویژه ای است (محمودی نژاد ، ۱۳۸۵) . فضاهای شهری و شکل متعالی تر آن یعنی “مکانهای شهری”  می توانند در بستر مفاهیمی مانند روانشناسی رفتاری مورد بررسی قرار گیرند که نشانگر این امر است که فضاهای شهری و خاصه فضاهای عمومی شهری ، مکان تعامل و رفتارهای شهروندی است و روح اجتماعی و احساس تجانس اجتماعی را در خود شکل می دهد (پارکر و کانتر، ۱۹۶۸ و ۱۹۷۷) . کریر (۱۹۹۷Krier,)  بر این گمان است که فضاهای شهری صرفا در ابعاد “هندسی “و زوایای گوناگون ساختمانی تعریف نمی شود زیرا این برداشت از فضا ، اصولا در قلمرو “معماری” حاکم است بلکه معیارهای زیباشناختی ، سهولت “ارتباطات اجتماعی” و “رفتاری”  در مقیاسی برتر است که به فضا ماهیت فضای شهری می دهد و در تناسب با نیازهای زمانی و مکانی افراد جامعه است که خصلت مطلوب یا نامطلوب بخود می گیردGolany,1996) ) . بر این اساس است که فضاهای شهری ظرف “فعالیتهای شهری” و بستری برای “تعاملات اجتماعی” بشمار می آیند که فعالیتهای مرتبط با آن سه طیف متفاوت را در بر می گیرند (Gehl,1987). دسته اول ، فعالیتهای شهروندی در شهر را فعالیتهای با اهمیت می دانند که تحت هر شرایطی اتفاق می افتند و ارتباط خاصی با ویژگیهای منحصر بفرد اجتماعی ندارند. فعالیتهایی مانند رفتن به محل کار و انجام خرید و انتظار در ایستگاه اتوبوس را در این دسته جای می دهند. دسته دوم ، “فعالیتهای گزینشی و انتخابی”  هستند که در شرایط مناسب و وضعیت دلخواه افراد،  ضرورت می یابند. قدم زدن در هوای آزاد،  توقف در مکانهای تفریحی،  نشستن و استراحت در مکانهای جذاب و دیدنی،  از فعالیتهای انتخابی به شمار می آیند.  دسته سوم ، فعالیت شهری را “فعالیتهای اجتماعی”  می دانند که بر اساس ویژگی فضاهای شهری در ابعاد “کالبدی” یا “روانی”،  گستره وسیعی از رفتارهای شهروندی را در بر می گیرند. این فعالیتها به دلیل تاثیر پذیری از فعالیتهای دیگر “فعالیتهای نهایی”  نیز خوانده می شوند. شرایط خاص فضاها در بعد کالبدی ، از نظر ایستادن،  نشستن و بازی کردن  ،  این فعالیتها را تحت الشعاع قرار می دهند. بر این اساس حتی ابعاد کالبدی فضاهای شهری در روند “اجتماع پذیری” و “میزان مقبولیت فضایی” و “توانشهای محیط”  تاثیر دارند و ریشه بسیاری از مسایل را بایستی در شاخصهای “کالبدی”  محیط شهری دانست. فضاهای شهری می بایست مردم را به ساختار خویش  وارد کنند و شکل دهنده هویت های اجتماعی در بستر “مشارکت سازی اجتماعی”  باشند که بی شک از این طریق است که امکان شکل گیری سرمایه اجتماعی در ساختارهای شهری میسر می شود.  در این راستا تجارب گوناگونی در سطح جهانی درباره فضاهای عمومی شهری صورت گرفته است،  در حالی که در کشور ایران ، هنوز تحقیقی بصورت جامع و مرتبط با این امر صورت نگرفته است. تحقیقات و تجارب جهانی صورت گرفته درباره “فضاهای عمومی شهری” را می توان در جدول شماره ۱ مشاهده کرد که در این تحقیق در طرح”سولات پرسشنامه” یا “ادبیات موضوع” مورد مطالعه قرار گرفته اند.

 

۱

Goodman,1968

۲

Calthorpe,1993

۳

Tibbains,1992

۴

Madanipour,1992

۵

Berman,1986

۶

Sorkin,1992

۷

Rogers,۲۰۰۳

۸

Hayden,1995

۹

Vernez,1992

۱۰

Pasogullari,2004

۱۱

Walzer,1986

۱۲

Moudon,1993

۱۳

Meyers,2003

۱۴

Francis,1989

۱۵

Glazer,1987

۱۶

Doratly,2004

۱۷

Wolfgang,2000

۱۸

W0rpole, 1992

جدول شماره۱_تحقیقات و تجارب جهانی درباره فضاهای عمومی شهری

 

این تحقیقات بر این نکته اشتراک دارند که “فضاهای عمومی شهری” ، می بایست مکانی برای “تعاملات اجتماعی” و “زندگی جمعی” باشند .  فضاهای عمومی را دارای رسالتی برای افزایش “سرمایه اجتماعی” در جوامع،  در بستر تعاملات و مراودات اجتماعی می داند که می توانند بستری برای توسعه و شکل گیری “هویت فردی” و “اجتماعی” باشند. (Mitchell,1996) “مطالعات جهانی” صورت گرفته درباره فضاهای عمومی شهری،  این فضاها را در صورت مقبولیت پذیری انها توسط شهروندان،  از راه “توانمندسازی محیط شهری”،  دارای کارکردهای خاص اجتماعی می دانند که می توان آنها چنین بیان کرد:

الف_مکان شکل گیری “تعاملات اجتماعی” و “مراودات شهروندی”.

ب_افزایش میزان “سرمایه های اجتماعی” در ساختار شهری.

پ_مکان شکل دهی به “یکپارچگی اجتماعی” و بسط “همبستگی ملی”.

ت_فرصت سازی برای تقویت کارکردهای سیاسی و تقویت” انجمنهای محلی”.

ث_عرصه نمایش و پرورش “ارزشهای فرهنگی” و “اجتماعی”.

 

ساختار فضاهای عمومی شهری:

فضاهای شهری به پنج دسته اصلی تقسیم می شوند که می توان آنها را عرصه تعاملات شهروندی بحساب آورد.در جدول شماره ۲ می توان انواع فضاهای شهری را مورد استفاده افراد قرار می گیرند ، مشاهده کرد. بایستی به این نکته اشاره کرد که شناسایی بهتر این فضاها از طریق شناخت رفتارهای منعکس شده شهروندان در این فضاها می تواند امکان طراحی بهینه و مناسب تر فضاهای شهری را ممکن کند تا ساختار فضاهای شهری بهتر بتوانند در نقش اصلی خویش که همان ” شکل دهی به تعاملات اجتماعی و شهروندی ” است ظاهر شوند.

 

جدول شماره ۲_انواع فضای شهری و تعریف

نوع فضا

تبیین و تعیین فضای شهری

ورودی

مفصلی برای اتصال دو مکان و نه تیغه ای برای تفکیک که ورود به فضای جدید را ممکن می کند.

میدان

اثر گذارترین فضای شهری در فرایندهای ادراکی و گره های پر رنگ در تصاویر ذهنی شهروندان.

مسیر

ارتباط و اتصال نقاط شهری و دربرگیرنده بیشترین حیات جمعی در میان دیگر فضاهای شهری.

ساحل و کناره

نواحی همجوار با رودخانه و دریا که بستر تعاملات ویژه خویش است.

پله

پستی و بلندی زمین همراه با توپوگرافی که طراحی هوشمندانه آن را تبدیل به فضای شهری می کند.

 

عناصر فضاهای شهری را “کف” و “بدنه” و”سقف” و “اجزای مستقر” در فضا می دانند که از میان آنها آنچه توسط شهروندان ادراک می شود را “منظر شهری” می دانند. مولفه های فضاهای شهری  دارای ترکیبی در ساختار هستند که امکان تفکیک آنها را از هم ناممکن و در صورت انجام  انتزاعی می کند. در جدول شماره ۳ می توان مولفه های فضاهای شهری را مشاهده کرد:

 

جدول شماره ۳_ تعریف و مولفه های فضاهای شهری

نوع مولفه

تبیین و تعیین مولفه های فضای شهری

فرم

بخشی از پدیده و دارای قابلیت ادراک توسط حواس آدمی.

عملکرد

خاصیتی از پدیده و جوابگوی بخشی از نیاز_فایده یک پدیده.

معنی

خاصیتی از پدیده و دارای قابلیت ارتباط آدمی با دیگر جنبه های زندگی.

 

همچنین انتظارات آدمی از فضاهای شهری را می توان نوعی از پاسخگویی محیط دانست که به نیازهای انسان در کالبد فضایی پاسخ می دهد و امکان تحظظ از فضای شهری را فراهم می کند.در جدول شماره ۴ می توان  انتظارات شهروندی از فضاهای شهری (رفیعیان ، ۱۳۸۴) مشاهده کرد:

 

 

جدول شماره ۴_نوع انتظارات از فضاهای شهری

نوع انتظارات

تبیین و تعیین انتظارات از فضاهای شهری

عام

انتظارات انسان از هر فضای شهری بطور کلی مانند زیبایی وحدت هویت هماهنگی و ماندگاری.

موضوعی

انتظارات انسان از نوعی فضای شهری مانند تفاوت گذاری در میان فضای شهری خیابان در برابر میدان.

موردی

انتظارات انسان از سلسله مراتب یک فضای شهری مانند تفاوت انتظار از کوچه با یک خیابان شریانی.

موضعی

انتظارات انسان از فضاهای شهری همگون ولی با هویت ناهمگون مثل خ_لاله زار با خ_انقلاب.

 

زبان الگو در شهرسازی و معماری:

“زبان الگو” را روشی برای تجمیع و “همسازی” الگوها در طراحی یک پروژه واقعی شهری می دانند که برای شکل دهی به “محیط مصنوع” کاربست می یابد. از انجا که زبان الگو یک شیوه طراحی نیست، معماران و طراحان شهری از شیوه خود در طراحی استفاده می کنند و زبان الگوها تنها پس از طراحی برای “تحلیل و ارزیابی” طرحها مورد کاربست می یابد. این امر نیز می تواند دلیل” عدم انسجام” و “یکپارچگی” الگوها با یکدیگر باشد. الگوها در طراحی ساختار شهر می توانند قالبی را بوجود اورند که هر طرحی را بتوان از ان طریق بدست اورد، در حالی که این الگوها طرح را مشخص نمی کنند. در هر صورت الگوها راه های بیشماری را محدود می کنند که این محدود کردن راه حلها، باعث مجاز شدن برخی راه هایی می شوند که می توانند دقیقا با” انسان” ارتباط برقرار نمایند و پاسخگویی به نیازهای انسانی باشند. این امر از آن جهت مهم می نماید که مردم دارای نیازهای فیزیکی و احساسی بنیادی، هستند که بایستی بوسیله محیط مصنوع پاسخ داده شود و بر این اساس طرحهای شهری که بر اساس سازواره” زبان الگوها” شکل بگیرند ، فضاهایی منعطف و پاسخگو به شهروندان خواهند بود. الگوها بوسیله “گره های” متمایزی نمایش داده می شوند و “گراف “حاصل بوسیله “یالهای” متفاوتی بهم مربوط می شود. در واقع زبان الگوهاست که آنها را در قالبی سازمان یافته با هم ترکیب می کند و به الگوها یک اجتماع سازمان یافته ، می دهد. اجتماع ناقص الگوها هیچ سیستمی را بوجود نمی آورد ، چرا که برخی از ارتباطات را کم دارد. قوانین این الگوها به اندازه خود الگوها  اهمیت دارند چرا که الگوها بر اساس انها ترکیب می شوند. علاوه بر این “کلیت” حاصل از ترکیب الگوها در برگیرنده” اطلاعاتی” است که در هیچ یک از الگوهای سازنده “به تنهایی” وجود ندارد. بر این اساس نمی توان خواص یک الگو را که در سطح بالایی قرار دارد ، تنها از روی الگوهایی که در سطوح پایینتر آن قرار دارند، پیشگویی کرد. این امر در “ساختار شهری” نیز صدق می کند ، چنانچه شهر را نمی توان تنها با مولفه های درونی مورد ارزیابی قرار داد. بر این اساس تدقیق در ساختار شهری در مفاهیم “اتصالات” و “گره ها” که باعث شکل گیری “شبکه های شهری” و “الگوهای پراکنده شهری” می شود ،همراه با دیدگاه متعارف و کلی نگر “جامع” به ساختار شهری به مثابه” معماری” که در مقیاس شکل می گیرد، با مانیفست ” شهر به عنوان “سیستم” های اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی”  همگونی ندارد و بایستی با تغییر نگاه به ساختار شهری پیچیده و سرشار از متغیر های درونی و متاثر های بیرونی، امکان راهکارهای مداخله مناسب، بهینه و اجرایی را در ساختار شهری فراهم کرد تا از اقدامات مداخله ای ناهمگون و نا کارامد جلوگیری بعمل آورد. زبان الگو چیزی بیش از اجتماع” زیر سیستم “هایش می باشد چراکه بسیاری از الگوها نیاز دارند با الگوهای دیگر ترکیب شوند ( Passioura,1979 ,p.6  )  و معمولا ترکیبات فراگیری بوجود می آورند که از عهده این امر بر می آید.

11_400

تصویر ۱:

الگوهای مجزا در سطوح پایین با ترکیب و یکپارچه سازی الگوهایی را در ساختارهای بالاتر ایجاد می کنند

22_400

 

تصویر ۲:

از طریق ارتباط بیشتر بین الگوهای بالاتر می توان الگوهای موجود را در قالب الگویی جدید سازمان دهی کرد.

 

33_400

 

تصویر ۳:

سلسله مراتب در ارتباطات الگوها نشان می دهد که چگونه می توان ارتباط و وابستگی الگوهایی که در سطوح بالاتر قرار دارند را با الگوهایی که در سطوح پایین قرار گرفته اند نمایش داد.

ساختار زبان الگو در معماری و شهرسازی:

برای رسیدن به “ساختار زبان الگو” می بایست به گونه ای نظم ساختاری الگوها و اعتبار انها شکل یابد. بر این اساس برای شکل گیری یک ساختار زبان الگو پنج مرحله ضروری بنظر می رسد:

الف_ برگردان انتظام الگوها

ب_اعتبار بخشی به الگوها

پ_سازگاری در زبان الگوها

ت_پیوستگی در زبان الگوها

ث_سلسله مراتب در زبان الگوها

 

الف_انتظام بخشی الگوها:

 

 

 

منظور این است که می بایستی الگوها در ساختار زبانی واحد در حوزه ادبیاتی الگوها مورد انتظام بخشی قرار گیرند. رویکردهای معطوف به این روش می توانند از لحاظ ساختار زبان متفاوت باشند یعنی بعنوان مثال در حوزه ارتباطات شهری ، رویکرد مورد کاربست باید مراتب حرکتی و سیرکولاسیون فضایی باشد.

ب_اعتبار بخشی به الگوها

ب_۱_اعتبار داخلی الگوها:

 

 

الگوهای الکساندر دارای مراتب مقیاسی از “کلان به خرد” می باشند که دارای ساختاری مشابه با روند طراحی و مداخله در شهر هستند بدانگونه که در انجام هر “راهکار مداخله” یا “طراحی ساختار شهر” از دید کلان به خرد حرکت می شود. انتظام دهی الگوها در مقیاس کلان به خرد در صورتی ممکن است که التزام و اعتبار این الگوها ادراک شده باشد ، در حالی که همین انتظام الگویی الکساندر در “فراشد ادراک ذهنی” امری بدیهی بنظر می رسد. برای شناخت اعتبار الگوها باید یکبار آنها را از مقیاس خرد به کلان چید و از انجا که ذهن انسان می تواند به گونه های متفاوتی این الگوها را تلفیق کند، با کاربست این الگوهای جدید، الگوهای بزرگتری شکل می گیرد که علاوه بر خواص اجزا ، خواص دیگری که از اجتماع اجزا حاصل می شود، را دارا می شوند. همین امکان دهی به شکل گیری الگوهای متفاوت و سردر گمی ذهن در رسیدن به یک روش مندی در جایگزینی و سازماندهی الگوها ، بر اعتبار الگوها می افزاید و اهمیت دستور زبان الگوها را تبیین و تعیین می کند.(Dovey, 1990, p.5) چینش الگوهای داده شده در نمایه شماره ۲ در جهت از خرد به کلان و مطالعه این الگوها می تواند این نکته را بنمایاند که ترتیب الگوهای مرزهای شهری نه یک پیشنهاد بلکه آن چیزی است که یک شهر زنده و پویا می بایستی دارا باشد و چیدمان بدیهی الکساندر در کتاب زبان الگوها نه امر بدیهی و بی ارزش ، بلکه می تواند ابزاری برای طراحی مناسب و منطبق بر نیازهای انسانی باشد.


ب_۲_اعتبار خارجی الگوها:

 

 

علاوه بر اعتباری که از چینش از پایین به بالای الگوها در روند طراحی فضاهای شهری حاصل می شود، می توان به “اعتبار خارجی” الگوها نیز اشاره کرد. هر” فضای شهری” بر اساس الگویی خاص شکل می گیرد تا به “نیازهای شهروندان” پاسخ دهد. این پاسخگویی در سطوح” نیازهای رفتاری” شهروندی نیز قابل بررسی است، بدانگونه که ارتباط خارجی الگوها با هم می تواند در شکل گیری قلمروهای رفتاری یا مکان_رفتارهای متعدد در ساختار شهری تاثیر گذار باشد . توانمندی الگوها در آمیزش و ترکیب، دارای ارتباطی تنگاتنگ با الگوهای بنیادی رفتار انسان است و حتی می توان بطور گرافیکی الگوهای رفتاری را به الگوهای معماری ارتباط داد.


پ_سازگاری و پیوستگی در زبان الگوها:

 

 

یک “زبان الگو” باید قادر باشد تا بتواند بگونه ای بین “عناصر داخلی” ارتباط برقرار کند  و در واقع همین “همگونی و سازگاری” در “زبان الگو” است که می تواند در میزان کارامدی آن بالاخص در “سیستمهای پیچیده” مانند ساختارهای شهری تاثیر گذار باشد. پیوستگی یک” زبان الگو” نیز به معنای” ارتباط” بین سطوح دو یا چند زبان الگوست ، بگونه ای که بتواند در میزان کارامدی سیستمهایی که این زبان الگوها در انها کاربست دارند،  بیفزاید. “پیچیدگی” می تواند از شکل گیری ساختار سلیس و بهینه، در زبان الگو جلوگیری کند ولی در هر حال زبان الگو باید بتواند در مرزهایش ، با زبانهای الگوی دیگر ارتباط برقرار کند. بر این اساس مشاهده می شود که سازگاری عنصری “داخلی” و پیوستگی عنصری “خارجی” در زبان الگوها بشمار می رود. همچنین به آسانی دریافت می شود که در سیستمهای شهری پیوستگی از سازگاری اهمیت بیشتری پیدا می کند، چنانچه در سیستم “ترافیک شهری”، ناوگان و وسایل نقلیه نسبت به هم یا زیرساختهای حمل و نقلی، دارای حداقل درجه سازگاری داخلی می شوند ، در حالی که ارتباط انها با دیگر الگوهای شهری اعم از “متجانس”_ مانند خیابانها یا تقاطع های دیگر _ یا الگوهای “متفاوت” _ مانند زیرساختهای شهری یا رفتار شهروندی _ و یا حتی زبان های الگوی دیگر_ الگوهای “متغایر”_ دچار نقصان می شود. همچنین یک “ساختمان” می تواند با حداقل سازگاری  در عناصر و اجزا شکل بگیرد، ولی در این مرحله است که میزان و نحوه ارتباط ان با دیگر زبانهای الگو_ اعم از متجانس یا متغایر یا متفاوت_ اهمیت پیدا می کند. بعنوان مثال دیگر در معماری سنتی ایران یک “ایوان” را در نظر بگیرید. در این ایوان فعالیتهای گوناگونی می تواند صورت گیرد که شامل جمع خانوادگی، صرف شام یا بازی کودکان می شود. این “فعالیتها” نشانگر “الگوهای اجتماعی”_اجتماع خانوادگی و صرف شام_ می باشند که در یک فضای معماری_ایوان_ شکل می گیرد. “الگوی معماری” این فضا ، حداقل داشتن عمق ۲ متر برای ایوان است . بر این اساس چنانچه ایوان به خاطر “ارزان بودن” _که نوعی “سازگاری داخلی” است_ دارای عمق کمتری شود، آنگاه امکان انجام فعالیتهای اجتماعی _که نوعی از” الگوهای اجتماعی” است _ ممکن نمی شود ، یعنی فضای معماری نمی تواند با الگوهای اجتماعی بگونه ای ارتباط _که نوعی “پیوستگی خارجی” است_ ، را برقرار کند. در طراحی فضاهای شهری نیز این مساله صدق می کند ، بعنوان مثال یک “پیاده رو” در نظر بگیرید. این پیاده رو می تواند محل شکل گیری “مکان_رفتار”های گوناگون در جهت “پاسخگویی به نیازهای رفتاری” شهروندان باشد ولی اگر بدلیل ارزان بودن، از زیرساخت مناسب یا عرض کافی، برخوردار نشود، نمی تواند با زبانهای الگوی دیگر مانند زبان الگوی رفتارهای شهری ارتباط و تعامل برقرار کند.


ث_سلسله مراتب در زبان الگوها:

 

 

هر سیستم پیچیده دارای یک ساختار “سلسله مراتبی” است بطوری که به صورت همزمان در “مقیاسها” و سطوح مختلف فراینهای پیچیده ای در حال شکل گیری است، چنانچه ارتباطات در یک سطح و هم در سطح های مختلف وجود دارد (,p.6  Mesarovic,1970 ) زبان الگو نیز دارای رویکرد مشابهی است، چنانچه یک” شبکه ارتباطی” را فراهم می کند که در آن انتظام گره ها در یک سطح، گره های جدیدی را در سطوح بالاتر ، پدید می آورد. الگوهای که در سطح های پایینتر قرار دارند،  در ترکیب با هم خواص جدیدی را پدید می آورند که در هیچ یک از الگوها به تنهایی وجود ندارد و تنها در الگوهای با سطوح بالاتر،  دیده می شود. نارسایی های اساسی در یک سیستم شهری می تواند بر اساس عدم شکل گیری سطوح مختلف بوجود آید چرا که تنها یک شکاف بین سطوح مختلف الگوها می تواند انسجام انها را دچار چالش کند و فاصله سطوح را بیشتر از آنی کند که بتوان ان الگوها را با هم مرتبط کرد. هر الگو باید بصورت عمودی با الگوهای سطوح بالاتر و پایینتر خود ارتباط برقرار کند و همین ارتباط است که به زبان الگو انتظام می بخشد. زبان الگوها یک “درخت”(Alexander,1965) نیست ، چرا که در درخت همه چیزها بر اساس گره موجود در راس مرتب می شوند و گره های موجود در یک سطح بطور مستقیم با هم ارتباط پیدا نمی کنند . سلسله مراتب الگوها نیز یک درخت معکوس نیست ، چنانچه در زبان الگوها،  رئوس اوج و روابط افقی که نمایانگر میزان اطلاعات و ارتباطات سیستم است، فراگیر است و سلسله مراتب درختی مربوط به سیستمهایی است که در انها کنترل از بالا به پایین اعمال می شود.


الگوهای طراحی شهری و الگوهای اجتماعی:

 

 

در ساختارشهری به مثابه یک سیستم،  امکان ارتباط الگوهای متفاوتی در سطوح مختلف فراهم می شود . در این میان “الگوهای معماری یا طراحی شهری” نیز با “الگوهای اجتماعی” ارتباط و تعامل برقرار می کنند. معمار یا طراح شهر است که با خلق فضا ، می تواند در هویت بخشی به ساختار شهری یا “حراست فرهنگهای سنتی” تاثیر گذار باشد. این امر هنوز روشن نیست که میزان تعامل یا برهمکنش الگوهای معماری و الگوهای اجتماعی تا چه حد است ،  ولی بدیهی است که الگوهای معماری در ساختار شهری با الگوهای اجتماعی متناظر می شوند و در ترکیب با هم یک الگوی اجتماعی _معماری، را با هم شکل می دهند. این امر در طراحی شهری که بایستی محافظ حریم فرهنگ جامعه باشد، بیشتر خود را می نمایاند (Fathy,1973,pp.24_27)  . برخی از الگوها دارای ویژگی های فرعی ناخواسته ای، می باشند و تلاش برای حذف این الگوها بدون درک ارتباط آنها با سایر شرایط می تواند زبان الگوها را دچار گسست کند .بر این اساس است که معماران و طراحان شهری بسیاری از الگوهای اجتماعی را از الگوهای سنتی حذف می کنند و زبان الگوهای سنتی را از بین می برند . الکساندر و همکارانش (Alexander ,Jacobson ,Silverstein ,Angel 1977,1979) ، بر این نکته تاکید دارند که تنها طراحی شهری می تواند “کلیت و یکپارچگی” را در ساختار شهر فراهم کند و هر جزیی که به ساختار شهر اضافه می شود باید در کل جلوه دهی مجموعه شهر تاثیرگذار باشد یعنی بایستی جز در کل معنی یابد تا ساختاری یکپارچه ممکن شود. الکساندر بر این نکته تصریح می کند که شهرهای سنتی در تمامی اجزا و عناصر_از بازار و دکان گرفته تا دروازه و باغ_در ایجاد این کل شریک می شوند ، در حالی که شهر امروز چنین نیست. دلیل این امر را می توان در درگیری سبکی یا ادراکات ذهنی طراحان شهری یا معماران دانست که با نادیده انگاری”الگوهای رایج اجتماعی”، باعث شکل گیری فضاهایی در معماری یا ساختار شهری می شوند که از ان توانمندی بر خوردار نیستند تا “محیطی پاسخگو” یا “منعطف” در برابر “رفتارهای شهروندی” باشند. در این جاست که نقش “تسهیلگر شهرسازی” مطرح می شود، چراکه شهرسازی نقش “بازدارندگی یا حذف” ندارد و تنها تلاش دارد تا در روند رویدادهای سیستمی شهر به مثابه محل کنشهای جمعی و مرودات شهروندی یا اهداف کارکردی و عملکردی، نقشی تسهیل کننده داشته باشد. نکته اساسی دیگری که مطرح است این است که بسیاری از قواعد طراحی ساختار شهری یا معماری، هیچ ارتباطی با نیازهای انسانی ندارند و تنها بدلیل شکل دهی کدهای اطلاعاتی ویژه در ساختار ذهنی، می توانند هر کسی را فریب دهند و همین امر است که باعث پوشش این قواعد ناکارامد و کاربست انها در ساختار شهری بصورت همگانی و فراگیر می شود.


زبانهای الگو در شهرسازی سنتی ایران:

 

 

شهرهای سنتی بدانگونه رشد می یافتند که با مطرح شدن نیازهای تازه امکان عرضه فعالیتی جدید در ساختار شهری فراهم می شد (محمودی نژاد ، ۱۳۸۵)  و ساخت کالبدی_فضایی شهری با گذشت زمان شکل می گرفت. با نگاهی به ساختار شهرهای سنتی می توان دریافت که هر مداخله در ساختار شهر سنتی بر مبنای نیازهای شهروندان شکل می گرفت و طراحی شهر نه بر اساس سبکها و غرایض طراح بلکه بر مبنای نیازهای شهروندان بوجود می آمد. مرحوم پیرنیا این اصل را در معماری ایران ، مردم واری می داند ، چنانچه بناهای سنتی بر اساس مقیاسهای انسانی شکل می گرفت. در شهرهای سنتی مانند کرمان ، دزفول و یزد خانه ها به صورت اندازه پایه ای در بافت شهر دیده می شد و هر گونه توسعه تدریجی شهر بر مبنای نیازهای شهروندان در اسکان یا رفع نیازهای دیگر بود. با نگاهی به معماری و شهرسازی اسلامی می توان الگوهای معماری را در ساختار زبان الگوها مورد بازبینی قرار داد. از دید استاد پیرنیا ، مفاهیمی در معماری اسلامی دیده می شد که می بایست در ساختار شهری کاربست یابد. این قواعد عناصر شکل دهنده به الگو های معماری هستند که در جدول شماره ۵ بیان شده اند که کاربست بی بدیل آنها باعث شکل گیری فضاهایی منعطف و پاسخده به شهروندان و نیازهای انها در شهرسازی و معماری سنتی بشمار می آید.


جدول شماره۵ _قواعد” پیرنیا ” در معماری سنتی

قواعد الگوهای سنتی

تعاریف و مفاهیم

۱

مردم واری

رعایت مقیاس انسانی به شکل مطلوب

۲

خود بسندگی

استفاده حداکثر از امکانات موجود و در دسترس و مصالح بوم آورد

۳

پرهیز از بیهودگی

دوری جستن از نصب مجسمه و نقش برجسته و تزیینات مرسوم در سرزمینهای دیگر

۴

نیارش

ایستایی مقاومت و پایداری بنا

۵

درون گرایی

شکل گیری ترکیب بنا به سوی درون حول حیاط مرکزی


الف_الگوهای مرزهای مشترک شهری در محلات سنتی ایرانی

 

 

 

برای مداقه در ساختار زبان الگوهای شهرسازی سنتی ایران  ابتدا می بایستی الگوهای مرزهای مشترک شهری در شهرهای سنتی بیان شود.با نگاهی به ساختار کالبدی شهرهای قدیمی ایران می توان دریافت که پیوندی فضایی در عناصر مجموعه شهری دیده می شود که مرکز شهر، مراکز محلات، گذرهای اصلی و میدان و بازار را در بر می گرفته است.این مفهوم در محلات شهر نیز خود را جلوه می دهد که در جدول شماره ۶ به آنها اشاره شده است.


جدول شماره ۶_ الگوهای مرزهای مشترک شهری در محلات شهرسازی سنتی

۱

هشتی

پاسخگویی به نیازهای ارتباطی افراد به عنوان اعضای خانواده خویشاوند یا همسایه.

۲

خانه

پاسخگویی به نیازهای سکونتی و حریم خانوادگی.

۳

بن بست و سابات

پاسخگویی به نیازهای ارتباطی افراد بین واحدهای مسکونی و فضاهای عمومی.

۴

میدان

پاسخگویی به نیازهای تعاملات جمعی مراسم و آیین های مذهبی و ملی.

۵

گذر

پاسخگویی به نیازهای ارتباطی افراد در تلاقی چند کوچه و پاتوق ساکنین کوچه.

۶

کوچه

پاسخگویی به نیازهای ارتباطی افراد در بین بن بستها و گذرها.

۷

راسته محله

پاسخگویی به نیازهای ارتباطی افراد در بین کوچه ها و مسیرهای ارتباطی بزرگتر.


ب_برگردان انتظام الگوها در محلات سنتی ایرانی

 

 

 

در مرحله نخست بایستی انتظام این الگوها برای رسیدن به مراتب دسترسی از محله تا میدان مورد بررسی قرار گیرد.بر این اساس به ترتیب اولویت در حرکت از شماره ۱ تا ۷ الگوهای این مراکز محلات مرتب می شوند. این بخش همان مفهوم مورد نظر الکساندر در برگردان انتظام الگوها را بیاد می آورد.


پ_اعتبار بخشی به الگوها در محلات سنتی:

ب_۱_اعتبار داخلی الگوها:

 

 

 

در مرزهای مشترک درون محله می توان با استفاده از “جایگشت” های ریاضی به تعداد بیشماری از ترکیبهای احتمالی رسید. تعداد این ترکیبها  با استفاده از فاکتوریل در حدود ۵۰۴۰ جایگشت را بدست می دهد.یعنی یکی از این تعداد روش می توانسته پاسخگو باشد .مثلا شاید بتوان ابتدا از داخل خانه به گذر و سپس به راسته رفت یا وارد کوچه شد_که بطور بدیهی نا درست است_ همانطور که اشاره شد،  این بدیهی بودن اصول حاکم بر زبان الگوها در شهرسازی سنتی ایران دلیل بر بی ارزشی یا سهل الوصولی انها نیست بلکه نشانگر تجربه منطبق بر زمان، در پاسخگویی به نیازهای فرهنگی و رفتاری و ارتباطی شهروندان آن دوره است.

تعداد جایگشتها   =     ۷*۶*۵*۴*۳*۲*۱   =    ۵۰۴۰


ب_۲_اعتبار خارجی الگوها:

 

 

 

الگوهای معماری که در طراحی این فضاهای کالبدی مورد کاربست می یابند، دارای اعتباری در برخورد و تعامل با الگوهای اجتماعی و حتی نیازهای رفتاری کاربران هستند، چنانچه نمی توان فضایی طراحی کرد که محرمیت یا درون گرایی در ساختار شهر ی سنتی در آن رعایت نشود یا مثلا”گذر” پاتوق اهالی محله و کودکان نباشد .


پ_سازگاری و پیوستگی در زبان الگوها محلات سنتی:

 

 

بعنوان مثال هشتی را در نظر بگیرید. در این هشتی فعالیتهای گوناگونی می تواند صورت گیرد که شامل جمع خانوادگی ،  انتظار برای ورود یا خروج مهمان و اعضای خانواده یا استقبال و بدرقه مهمان می شود. این “فعالیتها” نشانگر “الگوهای اجتماعی”_ انتظار برای ورود یا خروج مهمان و اعضای خانواده یا استقبال و بدرقه مهمان _ می باشند که در یک فضای معماری_ هشتی _ شکل می گیرد. “الگوی معماری” این فضا ، حداقل داشتن عمق ۲ تا ۳ متر برای هشتی است . بر این اساس چنانچه هشتی به خاطر “ارزان بودن” _که نوعی “سازگاری داخلی” است_ دارای عمق کمتری شود، آنگاه امکان انجام فعالیتهای اجتماعی _که نوعی از” الگوهای اجتماعی” است _ ممکن نمی شود ، یعنی فضای معماری نمی تواند با الگوهای اجتماعی بگونه ای ارتباط _که نوعی “پیوستگی خارجی” است_ را برقرار کند. در طراحی فضاهای شهری نیز این مساله صدق می کند ، بعنوان مثال یک “گذر” را در نظر بگیرید. این گذر می تواند محل شکل گیری “مکان_رفتار”های گوناگون در جهت “پاسخگویی به نیازهای رفتاری” شهروندان باشد ولی اگر بدلیل ارزان بودن، از زیرساخت مناسب یا عرض کافی، برخوردار نشود، نمی تواند با زبانهای الگوی دیگر مانند زبان الگوی رفتارهای شهری ارتباط و تعامل برقرار کند. بر این اساس مشاهده می شود که یک طراحی درون محله در بعد پاسخگویی به نیازهای ارتباطی ساکنان محلی دارای ساختار زبانی خاصی در ادبیات شهرسازی سنتی ایرانی است.احساس خلوص، شگفتی و محرمیت از حالات باشکوهی است که فضاهای شهرسازی امروز ایران، آنها را کم دارد و می بایست با استخراج این دستور زبانها، امکان کاربست انها را در شهرسازی و طراحی شهری امروز فراهم گردد.در این باره ذکر دو نکته ضروری بنظر می رسد:

الف_انطباق زبان الگوی شهرسازی سنتی با زمان و نیازهای جدید امروز.

ب_گسترش ادبیات شهرسازی سنتی  در حوزه واژگان و دستور زبان.

 

 


نتیجه گیری:

“زبان معماری” امروز از واژگانی مانند فرم ، مصالح و عملکرد گرایی شکل می گیرد حال آنکه ترکیباتی که با واژگان این زبان شکل می گیرد، حتی نمی تواند ارتباط یا پیوستگی اندکی برای نزدیک شدن به یک زبان الگو برقرار کند. این واژگان محدود، ادبیات جدیدی را جایگزین “زبان الگوها” می کند که از کارایی و کارامدی بهینه، بهره ای ندارد و از توانمندی و ظرفیت سازی برای ارتباط با دیگر “زبان های الگو”  بر خوردار نیست. در قالب همین “ادبیات “ناکارامد است که فصلهای “کتاب شهر” در “مقدمه ومتن”بصورت ناکارامد شکل می گیرد و “فضاهایی” را در ساختار شهری بوجود می آورد که هیچگونه “تعامل اجتماعی” و “مراودات شهروندی” را در خود نمی پذیرد و تنها “کالبدی” شکل گرفته از واژگان محدود این زبان جدید _فرم، مصالح و سبکهای معماری_ را رقم می زند. تدقیق در این امر نیز ضروری بنظر می رسد که دیگر نمی توان از طریق دستور زبان جدیدی که از انعطاف و پاسخگویی به نیازهای شهروندی برخوردار نیست، اصول و نحوه استفاده از فضاهای شهری را به شهروندان، دیکته کرد و هرگونه اقدام مداخلاتی در ساختار شهری باید در چارچوب” ادبیاتی مبتنی بر زبان الگوها” شکل گیرد تا از اقدامات ناکارمد و ناشایست که می تواند بر وخامت اوضاع شهر بیفزاید، پرهیز شود. در این بستر است که زبانهای الگو می توانند  با بکارگیری تجربیات گذشته، ما را در انجام عملکردهای گوناگون یاری کنند و از پیچیدگی یا غیر قابل کنترل بودن در سیستمها بکاهند. شهر را نیز سیستمی متشکل از عناصر و اجزایی می دانند که هر کدام دارای الگوی زبان ویژه ای است و رسیدن به اهداف درونی یا بیرونی، نیازمند تجانس و همگونی دستور زبان الگوهای مرتبط با آن است.از سویی دیگر بایستی به شهر همانند یک “سیستم فعال” توجه کرد که نمی توان آن را بطور قطع مورد پیش بینی قرار داد چراکه در دنیای اجتماعی “پیش بینی” دقیق و قطعی غیرممکن است. بایستی در نحوه استقرار کاربریهای شهری “انعطاف” داشت و تصمیم گیری “صرف شهرساز” نه تنها اثر مثبتی ندارد بلکه باید با “مشارکتهای مردمی” محیط شهری را عرصه فعالیت و تعاملات مفید شهروندی ساخت تا علاوه بر امکان دهی به زندگی مناسب و مطلوب “شکل گیری سرمایه های اجتماعی” نیز ممکن گردد گویی باید طرحهای شهری نه یک “کنترل کننده” و “باز دارنده” بلکه یک “تسهیل کننده” رفتار سیستم وار شهری باشد که از خود “سامان دهندگی” ذاتی شهر نشات می گیرد.  دنیای امروز دستور زبان الگوهایی خاص را می طلبد که بایستی در روند تجربه گرایی_ زمان مدار، در مسیر تعالی خویش قرار گیرد تا “ساختار متصل” و “محیطی پاسخگو” و “کارکردی منعطف” را در شهر فراهم کند. طراحی شهری امروز نیز دچار نوعی تکثر گرایی سبکی با مایه هایی از “کولترالیسم فرهنگی” است که تنها معطوف به دیدگاه طراح یا معدودی از افراد است،  چنانچه در جنبش مدرن مرزهای مشترک شهری بعنوان اصلی ترین عنصر برهمکنش و تعاملات اجتماعی حذف می شوند و منشور آتن، معماری و ساختار شهری را “موجودی صنعتی” می داند که می توان آن را “تولید انبوه” کرد. شهر موجودی زنده است و این زنده بودن، تنها با ارضای “نیازهای انسانی” از طریق این” زبان الگو ” فراهم می شود. بر این اساس باید علاوه با “همسان سازی زمانی” در الگوها، به ساختار زبانهای الگو در طراحی شهری و معماری التفات داشت و طرحهای شهری را در ادبیات این “زبانهای الگو” تنظیم و تنسیق نمود.


 

1_400

تصویر ۴: خانه ملک التجار در یزد

2_400

تصویر ۵: کوچه های سنتی در کاشان

3_400

تصویر ۶: نمای خانه های سنتی در یزد

 

منابع و ماخذ:

۱_افشار نادری، کامران (۱۳۷۸) “از کاربری تا مکان” ،مجله معمار، شماره۶، پاییز ۱۳۷۸٫

۲_کبیر،  اختر و شیوا ، حکمتی (۱۳۷۸)”ادراک فضا”،مجموعه مقالات دومین کنگره تاریخ معماری و شهرسازی، جلد نخست ، تهران،سازمان میراث فرهنگی کشور.

۳_نوربری شولتز،کریستین (۱۳۸۰) “تفکر هیدگر درباره معماری” ،ترجمه طهوری،مجله معمار،شماره۱۲،بهار ۱۳۸۰٫

۴_محمودی نژاد ، هادی (۱۳۸۵)”معماری فراکتالی در شهر فراکتالی،”نشریه پیام مهندس، مشهد، تابستان ۱۳۸۵٫

۵_محمودی نژاد ، هادی (۱۳۸۵)”توسعه پایدار شهری و رفاه اجتماعی شهروندی،”نشریه جستارهای شهرسازی، تهران، تابستان ۱۳۸۵٫

۶_محمودی نژاد، هادی (۱۳۸۵) جستاری بر تقسیم بندی معماری معاصر ایران بررسی شاخصه ها و مولفه های اجتماعی و فرهنگی نشریه آبادی تهران پاییز ۱۳۸۵(در حال چاپ).

۷_رفیعیان ،مجتبی (۱۳۸۱)”بازتولید فضاهای شهری”، همایش توسعه و توسعه یافتگی شهر تهران.

۸_رفیعیان ، مجتبی و علی ، عسکری (۱۳۷۸)”سالمندان و ضرورت آمایش فضاهای شهری”، همایش سالمندان .

۹_رفیعیان ، مجتبی و مهسا،  سیفایی (۱۳۸۴)”فضاهای عمومی شهری بازنگری و ارزیابی کیفی”، نشریه علمی پژوهشی هنرهای زیبا ، شماره ۲۳٫

۱۰_محمودی نژاد ، هادی (۱۳۸۵) ارائه راهکاری در برون رفت از بی هویتی معماری و شهرسازی با تاکید بر اجتهاد از معماری و شهرسازی ، همایش هویت هنر و معماری ، مجموعه مباحث همایش هویت هنر و معماری مرکز تحقیقات زبان و ادب فارسی ، در حال چاپ.

۱۱_محمودی نژاد ، هادی (۱۳۸۵) معماری در عصر فرا فضا ، نشریه رایانه معماری و ساختمان ، تهران پاییز ۱۳۸۵(در حال چاپ).

۱۲_لنگ، جان(۱۳۸۱)”آفرینش نظریه معماری، ترجمه علیرضا عینی فر، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.صص ۸۶_۹۶٫

۱۳_کالن، گوردن(۱۳۷۷) ،”گزیده منظر شهری، ترجمه منوچهر طبیبیان، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.صص ۷ _۱۲٫

۱۴_محمودی نژاد ،هادی (۱۳۸۵) ، رفاه اجتماعی شهروندی و توسعه پایدار شهری، نشریه جستارهای شهرسازی ، تابستان ۱۳۸۵٫

۱۵_ Barnard et al, (2000), Inclusion and autism: is it working? London: National Autistic Society, p.19

۱۶_ Barnard et al, 2001, Ignored or ineligible? The reality for adults with autism spectrum disorders, London:

National Autistic Society, p.16

۱۷ _Arefi, Mahyar(1999)”Non-Place and Placelessness as Narratives of Loss”,Journal of Urban design,vol.4,No.2,pp.43-47.

۱۸ _Relph,Edward(1985)”Place and Placelessness”,London,Pion.

۱۹_ Walzer, M (1986),”Pleasure and Costs Of Urbanity” ,Dissent 33(4),pp.470_475.

۲۰_Worpole, K (1992),”Towns for People: Transformating urban Life”, Buckingham University Press.

۲۱_Trancik, R (1986), “Finding Lost Spaces”, Van Nostrand Reinhold,New York.

۲۲_Tibbalds, F (1992), “Making People Friendly Towns:Improving The Public Environments in Towns and Cities”, Longman Press,Harlow,Essex.

۲۳_Talen,E(2000), “Measuring the Public realm : improving assessment of the community” ,journal of Architectural and Planning Research17(4),pp.344_359.

۲۴_Sorkin, M (1992)”Variation on a Theme Park:The New American City and the End of Public Spaces”,Hill and Wang ,New York.

۲۵_Rogers,W(2003),” The excellent city park system”, in What Makes it Great and how to Get There,(ed)Hanrik .The Trust for Public Land; pub,Washington,DC.

۲۶_Pasaogullari,N ; Doratli,N(2004),”Measuring accessibility and Utilization of Public Spaces in Famagusta,”Cities , vol .21,No.3,pp.225_232.

۲۷_Madanipour, A,(1992),”Design of Urban Space: An inguiry into a Socio-Spatial Process”,Willey, West Sussex.

۲۸_Mitchel, D (1996),”introduction: Public space and the city”, Urban Geography 17(2), pp.127_131.

۲۹_Lefebvre, H,(1991),”The Production of Space”,Blackwell,Oxford.

۳۰_Langdon, P(1994),”1994),” A Better place to Live : Reshaping the American Suburb”,University of Massachusetts Press,Amherst.

۳۱_Hayden, D (1995),”The Power of Place: Urban Landscapes as Public History”, MIT Press,Cambridge,Mass.

۳۲_Goodman, W, (1968),” Princhples and Practice of Urban Planning”,international city Managers Association,Washington.

۳۳_Doell, C.E. (1963) element of park and recreation administration, burgess publication co, minneapolis, minn.

۳۴_Eckbo, g. (1950) landscaping for living, architectural recordsloan and pearce co, New York.

۳۵_ Glazer,G., (1996),”Geo-space urban design”, john Willey and son,New York.

۳۶ _ Gehl,jan, (1987), “Life between Buildings”,van Nostrand Reinhold.

۳۷_ Francis , M(1989),”Control As a Dimension of Public Space Quality”, in Public Places and Spaces .(eds)Altman ,EHZube, Plenium Press,New York.

۳۸_ Calthhorpe,P(1993),”The next American Metropolis” , Princeton Architectural Press,New York.

۳۹_ Berman, M,(1986),”Take it to the streets : conflict and community in public space”, Dissent ,pp.479_485.

۴۰_ Arefi,M ; Meyers , W(2003),”What is public about public space: The case of visakhapatnam , India” ,cities, vol.20, No.5,pp.331_339.

۴۱_Appleyard,Donald(1965).”Motion,sequence and the city”, in G.Kepes (Ed).The Nature and Art of Motion. New York:Braziller.pp.176_192.

۴۲_Gibson.j.j.(1950)”The perspective of the visual world.boston:honghton.

۴۳_Gans,H.(1968).”Planning and social life, Friendship and Neighbor Relation in Suburban Communities”in people and plans, New York: Basic books,pp.152_165.

۴۴_ Gans,H.(1968).”The potential Environment and the Enviroment”in people and plans, New York: Basic books,pp.4_11.

۴۵_Cailk.K.H. (1970)”Environnemental Psychologie”. In new Direction in psychology4.new York:Holt.

۴۶_Barker,R.G.(1968)”Ecological psychology: Concepts and methods for studying the environment of human behavior.” Stanford, California: Stanford university press,pp.124_152.

۴۷_Appleyard ,Donald, K. Lynch and j.R.Myer (1973).”The view from the Road “Environmental Perception and behavior, Chicago,Illinois:Public Lith,pp.75_88.

۴۸_Cullen,G.(1961)”Townscape “London: The Architectural Press,pp.3_4.

۱۳_Wicker,A.(1979)”An Introduction to Ecological Psychology”, Monterey, ca :Brooks.

۴۹ _Newman, Oscar (1972)”Defensible Space: People and design in the violent city” New York: Macmillan.

۵۰_Lynch, Kevin, (1960)”The Image of the City”,Cambridge:MIT Press.

۵۱_Alexander, C.(1964),”Notes On The Synthesis of Form” , Harvard University Press, Cambridge, Massachusetts.

۵۲_ Alexander, C. (1965),”A City is not a Tree”, Architectural Forum, vol.122, April, no.1, pp.58_61.

۵۳_ Alexander, C. (1979), “The Timeless Way of Building”, Oxford University Press, New York.

۵۴_ Alexander, C. (1977),” A Pattern Language”, Oxford University Press, New York.

۵۵_Coplien, J. and Schmidt, D., (1995),” Pattern Language of Program Design”, Addison-Wesley, Reading, Massachusetts.

۵۶_Dovey, K.,(1990),” The Patterns Language and its Enemies”, Design Studies, Vol.11, pp.39_40.

۵۷ _Droege, p., (1997),” Intelligent Environments “, Elsevier, Amsterdam.

۵۸_Fathy, H., (1973_, “Architecture for the poor,” University of Chicago Press, Chicago.

۵۹_Gabriel, R., (1996), “Pattern of Software”, Oxford University Press, New York.

۶۰_Graham, S. and Marvin, S. (1996) Telecommunications and the City, Routledge, Lond


 

 

چرا میراث فرهنگی مهم است؟

 

بی هویتی و عقب ماندگی از پیامدهای افراط و تفریط در برخورد با میراث فرهنگی است

بیایید بحث امروز یعنی جایگاه میراث فرهنگی در توسعه کشور را با یک مثال ساده آغاز کنیم. فرض می کنیم شما در بزرگراهی پرتردد در حال رانندگی هستید. در این بزرگراه بجز شیوه رانندگی شما دو نوع دیگر قابل مشاهده است. برخی با سرعت سرسام آور از میان ماشین های دیگر می گذرند و راه را برای خود باز می کنند.

 

 

اینان فقط به مقصد و هرچه سریع تر رسیدن به آن می اندیشند. در نقطه مقابل، رانندگانی هستند که میخکوب آیینه ماشین خود شده و چشم از آن برنمی دارند. آنها ششدانگ حواس خود را به خودرو های پشت سر داده اند و با احتیاطی فوق تصور در حال رانندگی هستند. عقل سلیم حکم می کند از هر دوی اینها فاصله بگیرید، چون احتمال وقوع تصادف در هر دو مورد قابل تصور است. میراث فرهنگی همچون آیینه ای است که جوامع، در مسیر پرتردد و پرحادثه که به پیشرفت و توسعه ختم می شود باید نیم نگاهی به آن داشته باشند. نه می توان این آیینه را از بیخ و بن برکند و دور انداخت و نه می توان میخکوب دائمی آن شد. به عبارت بهتر راننده هوشمند، خود را اسیر این دو شیوه نمی سازد یا به اسم تجدد و شتاب، کشور را مانند پیست اتومبیلرانی بزرگ در نظر و تمام فعالیت های انسانی اعم از خصوصی و عمومی را تابع رسیدن و هرچه سریع تر رسیدن یا به بهانه هویت، در توهم احتیاط و حفظ هر آنچه در پشت سرش قرار دارد به طرد اتومبیل های دیگر و پیشروی غرقه، چراکه نتیجه نگرش نوع اول بی هویتی و پیامد رویکرد دوم عقب ماندگی است.

با این مثال موجز که حکم مقدمه را دارد تعریفی جامع و مانع از میراث فرهنگی ارائه و جایگاه آن را در توسعه پایدار روشن می کنیم.

میراث فرهنگی برگردان فارسی Cultural Heritage است که در تمایز با جنس دیگری از میراث است که به آن میراث طبیعی( Natural Heritage )می گویند؛ اما نکته جالب این که کلمه میراث معرب واژه یونانی میرازوست. میرازو در زبان یونانی یعنی تقسیم و بخش و پخش کردن سهم و قسمت هر کسی را به او دادن. (ملا صالحی، ۱۳۸۹: ۱۹) واژه میرازو احتمالا در هنگامه ترجمه متون یونانی وارد زبان عربی شده و در سال های پس از آن همراه مشتقاتش چون ارث، میراث و توارث در زبان فارسی به کار گرفته شده است.

همان گونه که ملاحظه می کنید در بطن کلمات Heritage انگلیسی، میرازوی یونانی و میراث عربی و فارسی از گذشته به ارث رسیدن مستتر است. بنابراین از این جهت با مفهوم عناصر فرهنگی که از گذشته باقی مانده اند همخوانی کامل دارد، اما به دلیل بار منفی که در عبارت میراث فرهنگی وجود دارد نگارنده به فرهنگستان زبان و ادب فارسی پیشنهاد می کند واژه ای دیگر جایگزین آن شود. نه به دلیل غیرایرانی بودن آن، بلکه به این دلیل که میراث فرهنگی، عناصری به ارث رسیده را به ذهن متبادر می کند که به دلیل ماهیت شکننده شان باید از دسترس دیگران دور نگه داشته شود، اما نیک می دانیم در برنامه های توسعه محور امروزین، بزرگ ترین دغدغه آن است که چگونه می توان آثار تاریخی و میراث فرهنگی شکننده را به عنوان منبعی زنده، توسعه آور و هویت بخش با زندگی روزآمد مردم هماهنگ کرد. بدون تردید اولین و ضرورتی ترین گام، تغییر در مفاهیم و نگرش های سنتی است.

● مفهوم میراث فرهنگی

از آنجا که واژه فرهنگ بیش از ۲۰۰ تعریف مختلف دارد، طبیعی است برای فربه ترین بخش فرهنگ یعنی میراث فرهنگی نیز تعاریف گوناگون وجود داشته باشد، اما به گمان نگارنده، جامع و مانع ترین تعریف چنین است:

«هر پدیده ای (اعم از منقول و غیرمنقول، مادی و معنوی) که قدمتی دارد و حامل پیام انسانی است. چیزی از انسان های گذشته برای عرضه دارد.» (حجت، ۱۳۸۰: ۸۱)

بنابراین با این تعریف شیء بودن، قدمت و پیام انسانی را می توان سه معیار اصلی میراث فرهنگی در نظر گرفت؛ اما فراموش نکنیم این پیام مستتر در آثار تاریخی است که این نوع آثار را از گونه دیگری از مواریث که طبیعی یا طبیعت ساز نامیده می شود، متمایز می سازد. نکته تأمل برانگیز این که درک پیام های نهفته در میراث اعصار و افعال آدمیان در قرآن کریم به کرات توصیه شده است. (مثلا بنگرید به سوره مبارکه یونس، آیه ۹۲)

● ارزش های میراث فرهنگی

شاید یکی از کلیدی ترین موضوعات در مباحث مربوط به میراث فرهنگی موضوع ارزش است؛ چراکه تمام آنچه ما در رابطه با میراث فرهنگی انجام می دهیم اعم از شناسایی، حفاظت و معرفی همه به خاطر ارزش هایی است که در میراث فرهنگی (آثار تاریخی ـ فرهنگی) مستتر است، اما مهم ترین ارزش های میراث فرهنگی عبارت است از:

الف ـ ارزش هویتی: این دسته از ارزش ها نمایانگر پیوندهای عاطفی جامعه با میراث فرهنگی است. عناصری چون رویدادهای اساطیری، داستان های افسانه ای، مراسم آئینی، رخدادها، شخصیت های ملی، مذهبی و… ازجمله عناصر هویت بخش است که دریافت های عاطفی جامعه را شکل می بخشد. اهمیت این ارزش که بنیادی ترین ارزش ها نیز محسوب می شود را با ذکر مثالی ساده مورد تأکید قرار می دهیم. تصور کنید روزی از خواب بیدار می شوید و حس می کنید همه چیز بیگانه است و هیچ چیز را به یاد نمی آورید و همه خاطره ها از ذهنتان زدوده شده است. چون شناسایی افراد و مکان ها نیز بخشی از کارکرد خاطره است، تشخیص این که کجا هستید و چه می کنید ناممکن است. از این بدتر، اطرافیان و آشنایان یا دشمنان و دوستان خود را نخواهید شناخت. این حافظه ماست که به ما کمک می کند در موقعیت های گوناگون رفتار متناسب از خود نشان دهیم. زندگی اجتماعی بدون نیروی حافظه ناممکن است. در مقیاسی بسیار بزرگ تر، میراث فرهنگی، دفتر حافظه گروهی از ملت ها و اقوام است. ملت های دنیا برای دانستن هویت تاریخی خود همیشه در پی یافتن و بازسازی گذشته ای هستند که در آن پیروزی ها، شکست ها و تجربه های گوناگون آنها را شکل داده است (علیزاده، ۱۳۸۶: ۵۴) بنابراین ملت تأثیرگذار، ملتی است با میراث فرهنگی غنی.

ب ـ ارزش های هنری یا فنی: این نوع ارزش ها بر پایه پژوهش های علمی و هنری محققان استوار است که ویژگی هایی چون زیبایی شناختی، تکنیکی، ساختاری، کاربردی و طرز ساخت را آشکار می کند. شاید با استفاده از یک مثال بتوان اهمیت این نوع ارزش را آشکارتر کرد. نگارنده بهار، امسال سرپرستی کاوش باستان شناختی محوطه تاریخی فیض آباد از توابع کاشان را به عهده داشت. در بررسی های باستان شناختی سطح محوطه، سفال هایی با تکنیک لعاب دهی خاص به دست آمد که بنا به نظر دوستان محقق که در زمینه سفال و لعاب های ظروف سفالین در حال پژوهش هستند، این نوع لعاب تنها در دو دهه اخیر در جهان ابداع شده است، اما ساکنان محوطه فیض آباد ۸۰۰ سال پیش به این نوع زیبایی شناسی و تکنیک نائل شده بودند. چه بسا اگر در سنت سفالگری ایران گسست صورت نگرفته بود ابداع کننده این نوع لعاب، ما ایرانی ها بودیم نه کشورهای دیگر.

ج ـ ارزش کم نظیر بودن: روشن است یکی از مهم ترین ارزش های میراث فرهنگی، نادر یا کم نظیر بودن این گونه آثار است. دقیقا به دلیل همین ویژگی است که حفاظت و صیانت از میراث فرهنگی از ضروری ترین اقدامات قلمداد می شود.

د ـ ارزش اقتصادی: درست است که در جهان معاصر فضاهای عام همچون هتل ها، فرودگاه ها، مراکز فروش و… فزونی یافته اند و این گونه مکان ها درک نوینی از فضا فراهم می آورد که سابقه تاریخی آن وجود ندارد، اما این نکته را نباید از نظر دور داشت که در همین دنیای معاصر، ارزش های فرهنگی به منبع مهمی برای تولید پول و ثروت تبدیل شده و تغییر سبک زندگی گرایش به مکان های تاریخی و مصرف کالاهای فرهنگی را افزایش داده است، اما فراموش نباید کرد که سوءمدیریت فرآیند گردشگری می تواند به توسعه نامتوازن، نامطلوب و حتی تخریب یک اثر فرهنگی منجر شود. برای نمونه تنها می توان به تخت جمشید و مسجد جامع اصفهان اشاره کرد که در تعطیلات عید نوروز با فشار انبوهی از گردشگران روبه رو است. کیست که نداند فشار فیزیکی و رطوبت بر اثر تنفس به ترتیب اولی و دومی را با آسیب جدی مواجه می کند.

ارزش کاربردی: در این نوع ارزش، استفاده جدید با یک اثر تاریخی تطبیق داده می شود و کاربردی جدید از ساختاری کهن انتظار می رود. درست است با استمرار کاربردهای مناسب می توان به استحکام مواریث یاری رساند، اما عکس آن نیز صادق است. چه بسا در نتیجه استفاده نامناسب و بی رویه از یک اثر تاریخی آن را دچار فرسایش و نابودی تدریجی کنیم.

و ـ ارزش آموزشی: میراث فرهنگی از توان بالقوه در کمک به گردشگری فرهنگی، ترویج، تعمیق فرهنگ و تاریخ برخوردار است. به قول مولانای بزرگ:

آنچه یک دیدن کند ادراک آن

سال ها نتوان نمودن با بیان

بی شک، ترکیب مناسب مواریث فرهنگی یا برنامه های آموزشی باعث ارتقای کیفی برنامه های آموزشی می شود، اما از دیگر سو می تواند منجر به تخریب یا خدشه به میراث شود.

ت ـ ارزش اجتماعی: این دسته از ارزش ها به فعالیت های اجتماعی و سنتی که قابل تطبیق با زمان حاضر باشد، بستگی دارد. ارزش اجتماعی می تواند برای جامعه محلی نسبت به مواریث فرهنگی ایجاد حساسیت و علاقه کند که نتیجه آن حفاظت، تقویت و تعمیق مواریث فرهنگی است. بی تردید با مشارکت جوامع محلی در زمینه توسعه گردشگری نه تنها می توان از کمرنگ شدن هویت اجتماعی و فرهنگی این گونه جوامع جلوگیری کرد، بلکه بر تقویت و تعمیق آن نیز همت گمارد.

● در های میراث را به روی گردشگران بازکنیم

انسان ایرانی از گذشته های بسیار دور تا یکصد سال پیش آثاری خلق کرده و مورد استفاده قرار داده که آنها را میراث فرهنگی می نامند. میراث فرهنگی، هم ارزش های ذاتی دارند و هم ارزش هایی که حاصل نگرش و رویکرد جامعه هستند و با زیرساخت های سیاسی و اقتصادی جامعه ارتباط دارند. بنابر تعریفی که در قوانین و بخشنامه های مربوط وجود دارد عبرت آموزی مهم ترین بهره ای است که می توان از بازدید آثار فرهنگی ـ تاریخی حاصل کرد. اما بدیهی است این نوع بهره برداری تمام قابلیت های میراث متنوع ایران را آشکار نمی کند. در جهان کنونی که صنعت گردشگری از کارآمدترین و پویاترین فعالیت های فرهنگی و اقتصادی محسوب می شود بایسته است درهای میراث فرهنگی به روی جامعه داخلی و گردشگران خارجی باز شود و این گونه آثار را از حاشیه ایستای زندگی به متن پویا و پرتحرک آن وارد کرد، بویژه در روزهایی که پرهیز از خام فروشی نفت توصیه می شده، صنایع کم ضرر اما بیش بازده به عنوان صنایع جایگزین جستجو می شود. اما باید مراقب بود سوءمدیریت به توسعه نامطلوب یا حتی تخریب یک اثر فرهنگی ـ تاریخی منجر نشود. این مورد غالبا زمانی به وقوع می پیوندد که به جای استفاده از یک رهیافت گروهی مناسب تر هزینه ـ سود، ارزش سود به اشتباه محاسبه شود و کیست که نداند اشتباه در مورد میراث فرهنگی بدون جایگزین، فاجعه آمیز است.

رضا نوری شادمهانی

باستان شناس

 

بیمارستان کودکان اولینا (مکان:لندن انگلستان )

ایده طرح:

فشار های محیطی در بیمارستان های کودکان باعث شد که گروه معماری هاپکینز با تکیه بر شیوه های صحیح ومتعادل زندگی و استاندارد های آن ایده متناقضی را با شعار (بیمارستانی که اصلا شبیه بیمارستان به نظر نمی رسد) ارایه کنند.

ورودی: مجموعه دارای ورودی اصلی در ضلع غربی و یک ورودی در جبهه شرقی می باشد.

 

evelinahome_537x335_400

بنا از ۶طبقه تشکیل شده که این طبقات به وسیله اسانسور وپلکان باهم مرتبط هستند.

اینستالیشن:

یک مخروط با رنگ های شاد است که کودکان می توانند بدان داخل شوندو بازی کنند.این مخروط را می توان ازحیاط خلوت طبقه سوم مشاهده کرد.

23922_400

گلخانه

المان مرکزی در این بیمارستان یک «گلخانه» است، فضایی بزرگ و شیشه ای که شامل فضاهای عمومی، عناصر ارتباطی میانی طبقات(دو آسانسور وسیع و شیشه ای به سمت بخش ها) و خدمات فوق العاده دیگری چون مدرسه وایستگاه رادیویی است، که سبب جان بخشیدن به بیمارستان می شوند.

شیشه ای مواج به گونه ای طرحی شده است که نور وفضای تازه فضا های سبز همسایه مثل پارک آرچ بیشاپ،باغ های کاخ لمبث و رود تمز را به داخل ساختمان هدایت می کند.

 

japan02-hopkins_400

طراحی و اجرای مجتمع مسکونی عسل

گروه ایران معماری (شرکت ساختمانی آلتون سازه) به مدیریت مهندس آرتور امید آذری، متشکل از کارشناسان و متخصصان با استفاده از تکنولوژی روز و متریال های با کیفیت می توانند آنچه در ذهن شماست را به بهترین نحو بیا فرینند.

شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر:۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

مجتمع مسکونی عسل

آرشیتکت: آرتور امید آذری

 

صحبت در مورد کارهای ارتور امید اذری نیاز به مقدمه ندارد. او از افرادی است که کارهایش چه از نظر کمیت چه از نظر کیفیت مورد توجه بوده است . آنچه بیش از هر چیز در آثار مسکونی وی حائز اهمیت پیرامون بناست. ایده‌های وی در این خصوص و همچنین استفاده از تکنولوژی‌های ساختمانی جدید، کنترل انرژی و معماری پایدار موضوعات اصلی فعالیت‌های آکادمیک وی می‌باشند.

زمانی که عناصر همگن باشد از تکرار عناصر همگن به وحدت در طرح میرسیم . در این پروژه عنصر واحد در نما انتخاب شکل مربع می باشد که در ابعاد های مختلف خود نمایی میکند و از تکرار این عنصر در سطوح مختلف به هارمونی میرسیم .فرم معماری به صورت رابطی است که تبادل اطلاعات بین بنا  وناظر را به تکامل میرساند.

در این پروژه عناصری همچون سطوح لرزان با مصالحی همچون اجر وترکیب ان با سنگ تناسب بصری خاصی را ایجاد می کند و تاکید بر تغییر ساختار مکعبی از قسمتهای خاصی و به منظور تقویت تعریف تنوع فضاهای داخلی شده است.

 

 

 

مجتمع مسکونی عسل

 

امکانات پروژه:طراحی بام ، طراحی منظر،طراحی داخلی طراحی لابی

تعداد طبقات:۵

ویژگبهای مهم:توجه به طبیعت و محیط  توجه به نیاز کاربران

 

مجتمع مسکونی عسل  آرشیتکت: آرتور امید آذری

مجتمع مسکونی عسل  آرشیتکت: آرتور امید آذری

مجتمع مسکونی عسل  آرشیتکت: آرتور امید آذری

مجتمع مسکونی عسل  آرشیتکت: آرتور امید آذری

مجتمع مسکونی عسل  آرشیتکت: آرتور امید آذری

مجتمع مسکونی عسل  آرشیتکت: آرتور امید آذری

مجتمع مسکونی عسل  آرشیتکت: آرتور امید آذری

مجتمع مسکونی عسل  آرشیتکت: آرتور امید آذری

مجتمع مسکونی عسل  آرشیتکت: آرتور امید آذری

مجتمع مسکونی عسل  آرشیتکت: آرتور امید آذری

مجتمع مسکونی عسل  آرشیتکت: آرتور امید آذری

کلمات کلیدی : طراحی مجنمع مسکونی، طراحی ویلا، طراحی خانه،طراحی ساختمان های اداری و تجاری

 

 

 

 

این کار پروژه طراحی معماری الیوت وایت دانشجوی سال سوم انستیتو پرات در نیویورک است .این تصاویر از طراحی مفهومی خود برای توسعه مجدد نمایشگاه جهانی کوئینز نیویورک است.

در طول ساخت این پروژه مفهومی بتن با یک کیسه پلاستیکی حمایت شده تا زما نی که بتن سفت وسخت ومتورم شود.در این موزه از فرم  پنج شهرک نیویورک برای طراحی معماری کانسپت  استفاده شده است.

 فرایند طراحی موزه

mooze (5)

 

 فرایند طراحی موزه

 فرایند طراحی موزه

در این پروزه از زمین به صورت یک زیر فضای عمومی برای زمانی که موزه بسته است استفاده شده در ساختمان این بنا از یک شبکه که با یک لایه بتن پوشش داده شده است .

 فرایند طراحی موزه

 فرایند طراحی موزه

 

mooze (6)

 

 فرایند طراحی موزه

گرد اوری: دینا صنیعی

شرکت معماری آرتور و همکاران (AOA)
تلفن: ۲۲۹۸۳۳۸۵ و ۲۲۷۰۶۶۳۱
آدرس: فرمانیه، بلوار اندرزگو، خیابان وطن پور شمالی، بن بست هنگامه، پلاک ۳