دست خط یک معمار
آشنایی با روش معماران بزرگ همواره آموزنده است. کوروش فرزامی هم از آن دست معمارانی بود که توانایی خاصی در بیان ایدههای ذهنی اش روی کاغذ داشت. در این صفحات برخی از اسکیسهای به جای مانده از او را خواهیم دید.
«دانشگاه تهران»؛ به محض شنیدن این نام اولین چیزی که در ذهن تداعی میشود سردر عظیم و بتنی آن است؛ سردری که سالهاست تصویر آن روی اسکناسهای ۵۰تومانی چاپ شده است؛ طرحی که ایدهای است از پرندهای در حال پرواز ولی صاحب طرح همیشه اعتقاد داشت که این طرح به معنی آن است که دانشگاه بیرون و درونش باید با هم فرق داشته باشد و همانند چتری حمایتی است برای دانشجویان. مرحوم کوروش فرزامی در سال ۱۳۱۴ در تهران و در خانوادهای اهل فرهنگ و هنر متولد شد و تحصیلات متوسطه خود را در دبیرستان البرز در رشته ریاضی به پایان رساند و از همان زمان علاقه و استعداد زیادی در زمینههای مختلف هنری از جمله عکاسی از خود نشان میداد و به این ترتیب چندوجهیترین رشته هنری یعنی معماری را بهعنوان رشته دانشگاهی خود برگزید. فرزامی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد و در سال ۱۳۴۶ قبل از فارغالتحصیلی پروژهای بهعنوان مسابقه بین دانشجویان دانشگاه تهران برگزار شد که طرح فرزامی مورد تایید قرار گرفت. در آن سال این پروژه با مبلغ ۶۰۰هزار تومان توسط شرکت آرمه که پیمانکار پروژه بود انجام شد که در ابعاد کار و قالببندیهای سخت و پیچیده آن هزینه زیادی نبود. فرزامی در آن زمان بسیار تحت فشار کسانی بود که میخواستند نظرشان را تحمیل کنند و سردر را با کاشی بپوشانند اما با حمایتهایی که از بیرون دانشگاه از او شد توانست مقاومت کند و نگذارد که این طرح هیچ اضافه و پیرایهای داشته باشد. چون فرزامی یک معمار مدرن بود و این کار هم یک کار مدرن است. مهندس فرزامی دستی بسیار قوی در کشیدن خط داشت و بسیار خوب تناسبات را میشناخت. از کارهای ایشان میتوان به بیمارستان تهرانکلینیک، استودیوی رادیو تلویزیون مهاباد سنندج، شهرک ساحلی آکام شهر، کارخانه داروسازی اکسیر در بروجرد و… اشاره کرد.
از ایشان عکسها و نقاشیهای زیبایی نیز به جا مانده است. مرحوم فرزامی در سال ۱۳۴۶ بعد از فارغالتحصیلی شرکت آرشن را تاسیس کرد که تا سال ۱۳۶۳ به فعالیت در این شرکت پرداخت و در سال ۱۳۶۴ که از ایران رفت شرکت را به دوست خود، مهندس آرامی سپرد.