فنگ شویی در دکوراسیون

 

ابتدا باید به بخش های مختلف خانه بپردازیم. البته باید دقت کنید که به کارگیری فنگ شویی صبر و حوصله ی خاصی می خواهد. و پس از انجام هر تغییر در فنگ شویی باید صبر کنید و آن تغییر را بررسی کنید سپس تغییر بعدی را انجام دهید. و به قول چینی ها مانند جادوگری که تازه به چوب جادو رسیده است عمل نکنید. در اصل فنگ شویی پنج اصل دارد که عبارتند از:‌

 

۱- فنگ شویی توصیه نمی کند که قواعد آن باید مو به مو ایجاد شود. این اصل را در اتاق هایی به کار ببرید که فکر می کنید لازم دارید.

۲- به کارگیری فنگ شویی، اضافه کردن وسایل ساخت چین به لوازم منزل نیست.

۳- هر وسیله شکسته، خراب و بی استفاده را بازبینی کنید و شهامت دور ریختن یا تعمیر آن را داشته باشید.

۴- هدایا و وسایلی را که از آنها خوشتان نمی آید در کمدهایتان انبار نکنید. کمتری ضرری که دارند این است که بیهوده جای شما را اشغال کرده است.

۵- از بی نظمی بپرهیزید. هوا را تهویه کنید و به طور مرتب خانه را نظافت کنید تا انرژی مثبت آزادانه جریان داشته باشد.

نکته مهم ان است که ما نباید عمل فنگ شویی در زندگیمان را دست کم بگیریم. فنگ شویی پیروی از خرافات و موهوم پرستی های چین باستان نیست. مدیتیشن و تمرین روحی نیست. روشی زودگذر و دوره ای نیست. جادو هم نیست. بلکه هنری است ساده،‌ انعطاف پذیر و ملموس برای افزایش نشاط، آرامش و تعادل در زندگی روزمره که با انواع سبک های دکوراسیون در منازل سازگاری دارد.

ورودی، فضای ارتباطی میان دنیای بیرون و آشیانه گرم شماست. در این مکان است که افراد و انرژی ها داخل و خارج می شوند و از نظر فنگ شویی در ورودی، دهانه ی خانه است زیرا انرژی (چی) پس از ورود از درب بلافاصله در تمام اتاق ها پراکنده می شود و در زندگی اشخاص جریان می یابد.

در فنگ شویی ۵ عنصر اصلی وجود دارد که به واسطه هر کدام می توان به تعادل و هارمونی دست پیدا کرد.

آتش که نماد اشتیاق و انرژی بالاست. و جهت آن جنوب، شمال شرق و جنوب غربی است و رنگهای مرتبط با آن، قرمز، نارنجی،‌بنفش،‌صورتی، زرد پر رنگ است. زمین نهاد پروردگی، ثبات و پایداری است و جهت آن مرکز خانه و رنگهای مرتبط با آن بژ، زرد کمرنگ و لیمویی است. فلز نماد روشنی، قطعیت، شفافیت و با خود صداقت، دقت، لیاقت و کفایت را به همراه دارد. جهت آن غرب و شمال است و رنگهای مرتبط با آن،‌ طوسی، خاکستری و سفید است.  آب نماد آسایش و تازگی و آرامش و فراوانی است. جهت آن شمال و شرق است و رنگهای مرتبط با آن آبی و مشکی است. چوب نماد شادابی، زندگی، نشاط و با خود شفا، حیات، رشد و ثروت را به همراه دارد. جهت آن شرق و جنوب شرق می باشد و رنگهای مرتبط با آن قهوه ای و سبز است.

مراحل فنگ شویی

برای شروع باید از مراحل ساده شروع کنیم. و بعد گام به گام به مراحل پیشرفته تر حرکت کنیم. در ابتدا باید ناهنجاری ها را از بین ببریم یعنی کلیه ی اشیایی را که دوست نداشته و علاقه ای نسبت به آنها ندارید از محیط اطرافتان حذف کنید. البته این مرحله اجباری است. شبیه نوعی پروسه روان درمانی است. دوم اینکه جریان هوا و میزان نور را تنظیم کنید. که این دو عنصر برای انرژی مثبت (چی) خیلی مهم هستند و سعی کنید درب ها و پنجره ها را به طور مکرر باز کنید. برای پاکسازی هوا از دستگاه تهویه استفاده کنید و تا جایی که ممکن است نور خورشید را به داخل خانه راه بدهید. سوم اینکه طرح انرژی مثبت فنگ شویی (با-گوا) خانه خود را بکشید که در هر مکان متفاوت است و مخصوص به همان مکان می باشد. مثلا جنوب شرقی خانه ارتباط مستقیم با انرژی پول و ثروت دارد. چهارم این که در مورد ۵ عنصر اصلی که گفتیم تحقیق کنیم و جهات مرتبط با آن را پیدا کنیم. به طور مثال اگر می خواهید در زندگی موفقیت و کامروایی بیشتری داشته باشید باید از عنصر چوب و آب در مناطق جنوب شرقی خانه بیشتر بهره بگیرید.  آخر اینکه عنصر ولادت فنگ شویی خود را پیدا کنید. و با استفاده از آن خانه ای بسازید که این عنصر را حمایت می کند. به عنوان مثال اگر عنصر شما آتش است، باید از نماد آتش در خانه خود استفاده کنید و یا می توانید از رنگهایی نظیر قرمز، نارنجی، ارغوانی، زرشکی، و زرد و اشکال سه گوش و مثلثی استفاده کنید. و همچنین نیاز مبرمی به استفاده از عناصر چوبی را در منزل دارید چرا که چوب آتش را تغذیه می کند.  همچنین باید سه گانه خانگی فنگ شویی را بشناسیم. یعنی همیشه در منزل خود از نظر ذهنی توجه دقیقی به مثلث سه گانه ی خانگی فنگ شویی یعنی اتاق خواب، حمام و آشپزخانه داشته باشیم.

چند توصیه مهم

ورودی اصلی خانه را نباید به انبار و محل نگهداری اشیاء‌ اضافی تبدیل کرد. آسانسور، راه پله ها و راهروی ساختمان باید روشن و از عرض کافی برخوردار باشد. دقت در کیفیت پوشش کف، راهروها، پوشش دیوراها و نوع روشنایی آن ها بسیار مهم است. ورودی داخل منزل باید تا حد امکان وسیع باشد و روشن باشد تا انرژی مثبت بتواند آزادانه حرکت کند. بنا براین از گذاردن رخت آویز برای آویزان کردن لباس در این فضا خودداری کنید. مگر آنکه آن ها را داخل کمد مخصوص آن کار جای دهید.  کفش ها نیز به همین ترتیب در جا کفشی چیده شوند و اگر ورودی شما کوچک و تاریک است انرژی مثبت برای داخل شدن به بخش های مختلف خانه دچار مشکل می شود. زیرا این مکان باید از روشنایی کافی برخوردار باشد.

در صورت امکان نصب یک لوستر با کریستال های کوچک باعث افزایش انرژی مثبت و مفید می شود. اما اگر با دکوراسیون شما سازگاری نداشت از هالوژن ها یا       نورافکن های کوچک استفاده کنید. و نور را به چهارگوشه ورودی پخش کنید. بهتر است شب ها به ویژه در زمستان چراغ ها روشن باشد. اگر ورودی کوچک است یک آینه بزرگ در این مکان نصب کنید ولی مراقب باشید که آینه را جلوی در ورودی قرار ندهید زیرا از نظر فنگ شویی این کار انرژی مثبت را باز پس می فرستد. بهتر است روبروی در ورودی اتاق نشیمن باشد و بهتر است مقابل در ورودی یک فرش نرمی پهن شود و در صورت امکان گذاردن یک کنسول و گلدان طرح دار روی آن وسیله ای مناسب است و دیوار روبروی درب ورودی محل مناسبی برای نصب دعاها و نمادهای مذهبی است.

اتاق خواب یکی از جاهای مهم و محل استراحت و آرامش و کسب انرژی است. بنابراین هر گونه وسایل اضافی مانند تلویزیون، کامپیوتر، وسایل ورزشی و لوازم کار را حتی اگر داخل کشو هستند از آن بیرون آورید. هنگام شب، استفاده از نور شمع (وارمر) مناسب است. اگر این امکان وجود ندارد برای تنظیم نور از سوئیچ کم و زیاد کننده (دیمر) استفاده کنید. طیف رنگی از سفید تا شکلاتی برا ی اتاق خواب مناسب است. اتاق خواب دارای بزرگترین مبلمان است پس ایجاد تعادل در آن اهمیت زیادی دارد. برای این منظور از دو پاتختی در دو طرف تخت استفاده کنید. یکی کافی نیست. و روی آنها وسایل تزئینی قرار دهید تا انرژی کامل شود.  بهتر است بالای تخت لبه دار باشد معمولا جنس چوب که با پوشش نرم پوشیده شده باشد، مناسب است.

آشپزخانه باید از نور مناسب، تهویه مطبوع و پاکیزگی برخوردار باشد. آشپزخانه را ساده نگه دارید و وسایل اضافی در آن پر نکنید. گاز، یخچال و سینک را طوری قرار دهید که یک مثلث تشکیل دهد به این ترتیب بین دو عنصر آب و آتش تعادل برقرار
می شود. استفاده از گلهای تازه و یک ظرف میوه یا گلدان با گل های طبیعی برای میز آشپزخانه بسیار مهم است.

سعی کنید برای عدم تداخل انرژی سرویس بهداشتی، با سایر جاها، درب آن همیشه بسته باشد. استفاده از آینه در کنار عنصر آب حس خوبی به شما می دهد. انتخاب رنگ سفید، خاکستری  کمرنگ و آبی برای این مکان مناسب است. انتخاب مواد معطر مانند روغن های مختلف با رایحه دلخواه را برای ریختن در آب فراموش نکنید. و همیشه حمام را گرم نگه دارید.

 

 

 کاغذ دیواری و انواع رنگ کاری

 

تاریخچه کاغذ دیواری

داستان کاغذ دیواری در واقع به چین باستان بر می گردد. اول اینکه چینی ها مخترع کاغذ بودند و دوم اینکه آنها کاغذی را که از برنج درست کرده بودند را ۲۰۰ سال پیش از میلاد به دیوارهای خود می چسباندند. در قرن ۸ میلادی یک زندانی چینی راز کاغذ را به عرب ها فاش کرد که در نتیجه آنها نیز دانش کاغذ سازی را به اروپا منتقل کردند. از آن به بعد اروپایی های ثروتمند به هنرمندان سفارش کاغذهای نقاشی شده را به ابعاد بزرگ می دادند که آنها را به دیوارهای خانه خودشان نصب کنند اما کاغذ دیواری واقعی با پیدایش صنعت چاپ متولد شد. در دوره رنسانس کاغذ دیواری با استفاده از تکنیک چاپ کلیشه چوبی تولید می شد. اولین کاغذ دیواری تقریبا از پوست درخت و کنف بوده و در اواسط قرن دوم هجری به مناطق اسلامی و همچنین ایران عزیزمان رسیده است.

 

 کاغذ دیواری و انواع رنگ کاری

 

کاربردهای کاغذ

تکه های پارچه های پنبه ای که از کارخانه های بافتنی به دست می آید برای ساختن کاغذهای تحریری و کاغذهایی مثل کاغذ سیگار و نظایر آن به کار می رود. روزنامه، دستمال کاغذی انواع دفتر و کتاب، سایر مواردی هستند که کاغذ در آنها نقش مهمی را بازی می کند.

برای ساخت کاغذهای خاص در جاهایی که چوب در دسترس نیست از تفاله نیشکر، خیزران، ساقه کتان،‌کاه و الیاف دیگر استفاده می شود ولی قسمت عمده کاغذ جهان از مغز چوب ساخته می شود.

 کاغذ دیواری و انواع رنگ کاری

کاغذ دیواری

ما اصلا از کاغذ دیواری استفاده می کنیم چون کاغذ دیواری ارزان است و هزینه آن کمتر از رنگ است و از اتلاف وقت نیز جلوگیری می شود.

در کاغذ دیواری که برای دکور استفاده می شود معمولا از مواد با کیفیت بالا استفاده می شود بسیاری از محصولات و تولیداتی که می توانند رنگ بشوند بعد از مدت کوتاهی کم رنگ و یا رنگی متمایل به زرد پیدا می کنند ولی با استفاده از کاغذ دیواری می توانیم رنگ ثابت داشته باشیم.

کار کردن در پروسه رنگ آمیزی با چکه کردن و ترشح کردن، باعث ناراحتی و آزار
می شود حتی در رنگ های قدیمی تر بوی رنگ تا ماهها در فضا می ماند ولی در موقع نصب کاغذ دیواری اگر چسب هم روز زمین یا کنار پنجره چکه کند آن را می توانیم به راحتی با یک تکه اسفنج نمناک پاک کنیم. و یا در زمانی که ما تمام کاغذهامون را چسباندیم کار ما تمام شده است ولی در نقاشی باید منتظر شویم تا خشک شود. پس ما در سرعت کار نیز جلو هستیم و می توانیم توی وقت هم صرفه جویی کنیم.

کاغذ دیواری همیشه رنگ درستی دارد و خیلی به ندرت حالت اویه خود را از دست می دهد . کاغذ دیواری جو خاصی را ایجاد می کند، ساده و اقتصادی است خیلی راحت خودش را با دکوراسیون وفق می دهد. کاغذ دیواری ها حلت دیگری رو از زندگی بیان می کند. شما می توانید با انتخاب درست کاغذ دیواری شخصیت و منش خودتون را به نمایش بگذارید. کاغذ دیواری ها فضاها و اتاق ها را مجزا و مشخص می کند.

انواع کاغذ دیواری

معمولا کاغذ دیواری ها از لحاظ طرح به ۳ دسته تقسیم می شوند:

  • ۱- طرح های ساده و تک رنگ،
  • ۲- ۲- طرح هایی که از بافت گرافیکی که از نقش های کوچکی که تکرار می شوند بوجود می آیند،
  • ۳- ۳- طرح هایی که مثل یک نقاشی دارای تصویر مشخصی هستند.

بر اساس علم ریاضی در چین نقش های گرافیکی فقط به ۱۷ روش می توانند در کنار هم تکرار شده و تشکیل یک تصویر بزرگ را بدهند و تولیدات همه سازندگان کاغذ دیواری در دنیا بر اساس همین ۱۷ روش می باشد. جالب اینجاست که این مبحث درعلم ریاضی به نام گروه کاغذ دیواری شناخته می شود.

 

 کاغذ دیواری و انواع رنگ کاری

رنگ کاری

رنگ کاری در معماری و دکوراسیون داخلی به چند دسته تقسیم می شود که عبارتند از: رنگ پلاستیک،‌رنگ روغنی،‌مولتی کالر،‌ بلکا، اکریلیک،‌پتینه و رنگ های بی بو.

رنگهای پلاستیک از قدیمی ترین نوع رنگ بوده و در کیفیت های مختلفی در بازار موجود است. به دلیل اینکه انعکاس نور ندارد و زود خشک می شود. بیشتر مصارف آن برای سقف ها و دیوارها می باشد . رنگ های روغنی نیز از رنگهای سنتی و قدیمی محسوب می شود ولی همواره برای رنگ آمیزی در ب و پنجره های فلزی به عنوان یکی از بهترین گزینه ها محسوب می شود .رنگ های روغنی به سه دسته روغنی، نیمه مات و مات تقسیم می شوند. رنگ های فوری نیز کارائی مثل روغنی دارند با این تفاوت که پایه آنها تینری است و زودتر خشک می شود.رنگ های مولتی کالر به خاطر مقاومت در برابر جذب ذرات معلق در هوا بیشتر از موارد فوق بهداشتی می باشد. مولتی کالر ضد آب بوده و روی تمامی سطوح اجرا می شود. در دکوراسیون کاربرد زیادی دارد و به راحتی ترمیم می شود سرعت بالا و خشک شدن سریع از ویژگی های آن می باشد.

بلکا متشکل از الیاف سلولوزی و سنگهای تزئینی می باشد که به صورت خمیر در آمده  با ماله های شیشه ای بر روی دیوار و سقف اجرا می شود. از مزیت های آن می توان به این اشاره کرد که به عنوان تمامی عایق ها از آن می توان استفاده کرد. مثل عایق صوتی، حرارتی،‌آبی و اینکه در مقابل ضربه مقاوم بوده و براحتی خود شخص می تواند ترمیمش کند.

پتینه یک نوع ترکیبات از پوشش های سلولوزی است که مثل رنگ ها برای سطوح اجرا می شود و می توان آن را به صورت شکل های هندسی نیز اجرا کرد.

رنگ های اکریلیک این رنگها دارای پایه اکریلیک و سیلیکونی بوده و در نماهای داخل وخارج ساختمان مورد استفاده قرار می گیرد. حلال آنها آب است و در کمتر از یک ساعت خشک می شود.

به غیر از این موارد چیز دیگری که با استفاده از ان بتوانیم رنگ فضا را تغییر دهیم رنگ جدیدی به نام کاور پلاست یا همان چرم نما است که یک پوشش چرمی برای کلیه سطوح ساختمان از جمله نما ؛‌داخل استخر و سونا ، سدها و سازه های آبی می تواند باشد و تنوع رنگ بسیار بالایی دارد در برابر سرما و گرما مقاومت دارد و بدون بو می باشد. اگر بخواهیم مثال دیگری بزنیم می توانیم از کنیتکس و رولکس نام ببریم که بیشتر در فضاهای پارکینگ استفاده می شود و معمولا یا با کاردک و یا با پیسوله های مخصوص پاشیده می شود و حلال آن میتواند آب باشد و در برابر سرما و گرم مقاوم است . کنیتکس های روغنی به هیچ وجه با آب مخلوط نمی شود و به هیچ عنوان پوسته نمی کند و دارای تضمین زیادی است.

 

طراحی معماری کارگاه معماری سانگات

طراحی این ساختمان و محیط اطراف آن فضایی دلپذیر را برای کار دکتر دوشی و کارمندانش تشکیل می دهد .” سانگات ” در واقع دفتر کار شخصی و کارگاه معماری دکتر دوشی با فضایی برای ملاقات ها و پذیرایی از مهمانان است. یک مکان آزاد , دنج و آسوده که فارغ البال از بافت شهر , به کار به عنوان یک تفریح و استراحت نگاه می کند و در مکانی خلوت به طور تخصصی به پرورش ایده های شخصی معماری , وسپس عملی ساختن و انتشار آنها می پردازد.

کارگاه معماری سانگات

کارگاه اداری طراحی معماری سانگات ـ بال کرشنادوشی

 

 

 

کارگاه معماری سانگات

 

 

 

این معماری که سبک و مقیاس بومی , درون مرزی و منطبق با محیط خود دارد . علاوه بر این نوعی نقطه عطفی در عقاید و شیوه عملی دکتر دوشی در پیروی از پروتالیسم مدرن ( سبک معماری اواسط قرن بیستم با جلوه ای محکم و عظیم , سنگین , توپر و زمخت و ستبر به صورت یکپارچه که از سنگ و بتن و آجر به صورت عریان و بدون روکش ساخته می شودو در آن عناصر سازه ای نمایان می شوند) است که در آن منطقه گرایی مدرنیسم آشکار شده , به او در راه متجلی ساختن ارزش هاو ویژگی های فرهنگ و هویت هندی در قالب اصول این مکتب معماری کمک می کند .

 

 

کارگاه معماری سانگات

 

فرهنگ واژگان و دایره عناصر آن, از فضاهایی با تاق های قوسی به عنوان شاخصه و زبان معماری پدیدار می شود. فضای کارگاه به اندازه یک متر در زمین فرو رفته و یک نیم طبقه بالکنی نیز به آن اضافه شده که به فضای کارگاه مشرف است. این قوس ها از دو لایه نازک بتنی مسلح شده با میلگردهای باریک تشکیل شده که در میان آن ها یک لایه عایق گرمایی شامل مخروط های رسی قرار دارد .

 

کارگاه معماری سانگات

لایه بیرونی با کاشی های سفید سرامیکی به صورت تکه های خرد شده پوشش داده شده تا گرما و نور خورشید را پس بزند.
محوطه سازی با منطبق کردن و پله پله کردن زمین اطراف ساخته شده که به سمت ساختمان بالا می آید تا به ایوان هایی که با کاشی های سرامیکی معرق کفسازی شده اند برسد . روی این ایوان جوی آب و ستون های نور هویدا می شود. حس و تاثیر نهایی این فضا عزلت نشینی در یک غار خلوت و دور افتاده است.

 

کارگاه معماری سانگات

 

کارگاه معماری سانگات

 لزوم نگرشی تازه به فرم پارک و فضای سبز شهری

لزوم نگرشی تازه به فرم ,فضای شهری

امروزه شهرهای ایران به خصوص شهرهای مرکزی و مهم مانند تهران از آنجایی که در مرحله گذار بین سنت و مدرنیته قرارگرفته اند درحال پشت سرگذاشتن دوران مهمی از تاریخ خود می باشند. گسترش این شهرها در اوایل قرن بیستم بر اساس یک اقتباس ناآگاهانه و ناقص از سیستم شهرسازی غرب بوده که به تبع آن باعث به وجود آمدن مشکلات متعدد از قبیل عدم تطابق سازمان فضایی قسمتهای توسعه یاقته با هسته مرکزی شهرها و یا عدم توجه به سیستمهای اکولوژیکی و اقلیمی گشته است.

در این میان با ورود شهرسازی غربی فضاهایی مانند پارک نیز وارد عناصر شهری ایران شدند که در دوران گذشته مورد توجه چندانی قرار نمی گرفتند. اما امروزه با توجه به مشکلات محیط زیستی شهرها و نیز نیازهای اجتماعی مردم توجه مسئولین به گسترش فضاهی سبز از جمله پارک ها جلب شده است که به تبع آن شاهد احداث پارکها و بوستانهای محلی در گوشه و کنار شهرها به خصوص تهران می باشیم. علی رغم توجه و تلاش مسئولین به گسترش فضای سبز شهری مشکلات اساسی در این میان وجود دارد که نه تنها روند گسترش فضای سبز شهری را با مشکل مواجه می سازد بلکه عدم توجه به آنها باعث ناکارآمدی فضاهای سبز احداث شده نیز می شود. عدم برخورداری شهروندان از مزایای فضاهای سبز به طور یکسان در محلات مختلف، گران بودن قیمت زمین در مناطق مرکزی شهرها و امکان پذیرنبودن احداث فضاهای سبز قابل توجه در آنها، وجود شرایط اقلیمی سخت، کمبود آب، عدم استفاده از نیروی متخصص در طراحی و سپردن این مهم به معماران یا طراحان شهری ناآشنا به مسائل تخصصی تنها بخشی از مشکلات موجود در احداث، گسترش و مدیریت فضاهای سبز می باشد. از این رو این سوال به ذهن خطور می کند که گسترش پارک بصورت موجود تا چه حد امکان پذیر بوده و آیا اصولا این فضاهای وارداتی با بستر شهرهای ایران همخوانی لازم را دارند یا خیر؟
به طور کلی پارک بصورت لکه ای سبز در شهر یک فضای وارداتی از سیستم شهرسازی غربی می باشد که در ایران بدون بومی شدن بکار رفته است و با تمامی مشکلات موجود در حال گسترش یافتن می باشد. در شهرهای اروپایی و اکثر شهرهای آمریکا پارک بصورت لکه ای سبز و وسیع به کار می رود که قابلیت ایجاد خرداقلیم های متعدد را در شهر دارا می باشد. به گفته نادر اردلان، محقق و معمار برجسته ایرانی، فضاهای سبز در شهرهای غربی گاهی تا بیست درصد بلوکهای شهری را به خود اختصاص می دهند. در این زمینه باید توجه داشت که همخوان بودن این فضاها با اقلیم شهر امکان احداث، نگهداری و مدیریت این فضاها را در سطوح وسیع و چشمگیر بسیار تسهیل می کند. آنچه مسلم است وارد کردن این فضاها در شهرهای ایران، در این گفتار تهران، که بیشترین سطح آن را فضاهای ساخته شده و مصنوع _به خصوص بلوکهای مسکونی با قیمتهای بالا_ به خود اختصاص می دهد امکان پذیر نبوده و اگر با صرف هزینه بالا مبنی بر خرید زمین و اختصاص آن به پارک نیز اقدام به احداث چنین پارکهای وسیعی صورت گیرد، به خاطرشرایط سخت اقلیمی، شهر را با هزینه های سنگین نگهداری این فضاها مواجه ساخته ایم. در این جا این سوال به وجود می آید که هدف از ایجاد پارک و فضای سبز شهری چیست و چگونه می توان این فضاها را به نحوی بومی کرد که بتوان آنها را در وضع موجود شهرها با کمترین هزینه گسترش داد؟
سنترال پارک نیویورک، نشان دهنده بستر مناسب و شرایط مناسب اقلیمی شهر جهت احداث پارک در سطح وسیع می باشد.
به طور کلی مهمترین وظیفه پارکهای شهری، ایجاد بستری فراغتی بوده که باعث افزایش تعاملات اجتماعی و بهبود سلامت فیزیکی و روانی جامعه از طریق افزایش تماس بیشتر مردم با طبیعت میگردد. در مطالعات فضاهای باز و سبز شهری معمولا مطالعات به دوبخش “ارزشهای مختلف فضاهای سبز شهری” و “گونه های مختلف فضاهای سبز شهری” تقسیم می شوند. پارکهای لکه ای به صورت گسترده فقط یک نوع از این فضاهای سبز شهری می باشند که امروزه در شهر تهران مورد توجه قرارگرفته اند. هرچند در صورت امکان احداث این گونه فضاها در مقیاس متناسب با شهر، گام بزرگی در جهت بهبود محیط زیست شهری در سطحی کلان صورت میگیرد اما بهبود تعاملات اجتماعی و شرایط زیست محیط در مقیاس خرد در شهر تهران نیازمند به بکار گیری دیگر گونه های فضای سبز و طراحی آنها در قالب فرمهای جدید می باشد.
یکی از انواع فضای سبز شهری پارکهای خطی می باشند که بهره مندی شهروندان از مزایای فضای سبز را به طور یکسان در سطح محلات امکان پذیر می کند. پارکهای خطی برخلاف پارکهای لکه ای که برای احداث نیاز به تخصیص فضایی وسیع دارند، امکان رشد در فضاهای خالی شهر را دارا بوده و علاوه بر بهبوده منظر شهری، ایجاد یکپارچکی به فضاهای تکه تکه شده شهری و حس تعلق، باعث افزایش سرانه فضای سبز در سطح شهر نیز می گردند. در شهری مانند تهران که به خاطر قیمت و تراکم بالای زمین امکان گسترش پارکهای لکه ای در سطحی وسیع وجود ندارد، استفاده از پارکهای خطی می توان راهکار مناسبی جهت گسترش فضای سبز در لابه لای بلوکهای شهری و فضاهای خالی شهر باشد. گونه های گیاهی و عملکردهای بکار رفته در پارک خطی با توجه به انتظاراتی که باید برآورده سازند با پارکهای لکه ای متفاوت بوده و همین خصیصه ها رشد و گسترش این فضاهای را در سطح شهر امکان پذیر می کند. پارکهای خطی قابلیت تلاقی با مسیرهای پیاده، اتصال به فضاهای سبز ترافیکی موجود در سطح شهر مانند رفویژها و حتی اتصال به باغچه های موجود در خیابانها را دارا بوده و از انعطاف پذیری بالایی جهت گسترش برخوردار می باشد و این امکان را به وجود می آورد که با سرمایه گذاری قابل قبول گامی موثر در افزایش سرانه فضای سبز در سطح شهر برداشته شود. نکته قابل توجه این است که پارک خطی در ایران یک پدیده جدید نبوده و می توان سابقه آن را در فضاهایی مانند خیابان چهارباغ اصفهان ردیابی کرد. . هرچند چهارباغ را نمی توان یک پارک خطی صرف دانست اما می توان دید که چگونه فرم باغ ایرانی در رویارویی با فضای شهری به گونه ای مناسب تغییر شکل داده و در شهر گسترش می یابد. اگرچه پارک را یک فضای غربی می دانیم اما می توان باغ ایرانی را در ایران معادل مناسبی برای آن درنظر گرفت که به گفته نادر اردلان بر اساس مسائل اقلیمی و متناسب با میزان آب موجود گسترش می یافته است. باغ ایرانی برخلاف پارک غربی یک فضای خصوصی بوده است که در یک منطقه محدود و چهارگوش احداث می شده اما بر اساس شواهد تاریخی می توان دید که فرم باغ در برخورد با فضای شهری و سرویس دهی به عموم مردم از حالت چهارگوش خارج شده و بصورت خطی با عنصر غالب درخت در چهارباغ اصفهان تغییر شکل می دهد. با اقتباس از این منبع تاریخی می توان به مقوله فرم پارک نگاهی تازه داشت مبنی بر اینکه پارکهای لکه ای تنها پاسخ مناسب برای گسترش فضای سبز در سطح شهرها نمی باشند بلکه با تکیه بر انواع دیگر پارکها مانند پارک خطی می توان در برآورده کردن نیاز مرد گامی موثر برداشت

تغییر شکل دادن باغ ایرانی از حالت لکه ای به خطی در برخورد با فضای شهری
هدف از این تحقیق این است که خصوصیات یک پارک خطی را شناسایی کرده و آنرا به عنوان یک گونه بومی شده پارک با قابلیت گسترش در سطح شهر معرفی کند. نحوه تلاقی این فضاها و سرویس دهی آنها به عابرین پیاده و بهبود زندگی عابرین پیاده در سطح شهر مورد بررسی قرار می گیرد و در نهایت اصول و راهکارهایی جهت مکانیابی و احداث این گونه فضاها در سطح شهر ارائه می گردد. در پایان نیز این اصول و راهکارها به عنوان نمونه در یک منطقه به عنوان نمونه موردی در قالب یک طرح به معرض نمایش گذاشته می شوند.

امید ریسمانچیان
منبع: معماری منظر

طراحی پیست دوچرخه سواری BNKR Arquitectura

طراحی پیست دوچرخه سواری

پیشرفت سریع دوچرخه سواری حرفه ای در سینالوای مکزیک در دهه های گذشته، انگیزه و تمایلی برای ساخت پیست دوچرخه سواری جدید کولیاکان شده است ، و همچنین منجر به اتخاذ سیاستی جدید در برنامه های شهری شده است تا از دوچرخه سواری به عنوان شیوه ای از حمل و نقل در مکان های عمومی حمایت شود.

طراحی پیست دوچرخه سواری BNKR Arquitectura

پیشنهادنامه BNKR Arquitectura این شور و شوق کشف شده جدید دوچرخه سواری را به موضوع واحدی هدایت می کند که احداث ساختمانهای ورزش حرفه ای را با توسعه پارک دوچرخه سواری-گرا تلفیق می کند.

طراحی پیست دوچرخه سواری BNKR Arquitectura

پیشنهاد ما برای یک سری رمپ های مارپیچی که در اطراف و بالای پیست دوچرخه سواری (ولودروم) المپیک در کولیاکان کشیده می شود، تلاشی است برای اتصال این ساختمان، به عنوان نماینده آرمان های رقابتی سینالوا، با بافت شهری آن.

طراحی پیست دوچرخه سواری BNKR Arquitectura

در حال حاضر، پیست های دوچرخه سواری در سراسر جهان، دارای امکانات تخصصی احاطه شده با پارکینگ های بزرگ هستند. برای مقابله با این رویکرد ماشین-گرا در ساخت اماکن ورزشی، ما ادغام کامل آنرا با پارک رودخانه مجاور درنظر گرفته ایم .

طراحی پیست دوچرخه سواری BNKR Arquitectura

مسیرهای دوچرخه سواری از پارک به سایت کشیده می شود و بصورت رمپ ملایم دایره ای، شروع به بالا رفتن و حرکت مارپیچی در سراسر پیست به سمت بالای ساختمان می کند

طراحی پیست دوچرخه سواری BNKR Arquitectura

دو رمپ اصلی که توسط پوسته شبکه ای فولادی شفاف محافظت شده، به بالا می رود و در بالا به یک تک حلقه می رسد تا مسیر پیوسته ای ایجاد می کند که بالا می رود و دوباره به پائین باز می گردد. مجموع طول مسیر یک سفر ۳٫۵کیلومتراست. از داخل و خارج ساختمان، شما می توانید دوچرخه سواری عمومی را در پوسته آن ببینید.

طراحی پیست دوچرخه سواری BNKR Arquitectura

از داخل مسیر خط کشی شده دوچرخه سواری، شما می توانید از مسابقات و یا وقایعی که در مسیر پیست یا گردشگاه مرکزی اتفاق می افتد لذت ببرید. که به معنای اتصال جهان دوچرخه سواری آماتور با حرفه ای و ایجاد قابلیت دید و علایق عمومی و تقویت هر دو آنهاست. پوسته ای که پییست دوچرخه سواری را می پوشاند ادامه ای است از بافت شهری، غشاء ای است زنده و قابل سکونت و فضای عمومی جدیدی برای شهر است.

 

سایت پلان پیست دوچرخه سواری BNKR Arquitectura

سایت پلان

 

نما پیست دوچرخه سواری BNKR Arquitectura

نما

نما پیست دوچرخه سواری BNKR Arquitectura

 

نما

 

-section-مقطع پیست دوچرخه سواری BNKR Arquitectura

مقطع

 

-section-مقطع پیست دوچرخه سواری BNKR Arquitectura

نما

 

1346283954-01

ماکت

 

روند طراحی و جزئیات پروژه

روند طراحی و جزئیات پروژه پیست دوچرخه سواری BNKR Arquitectura

1346284031-a-05

 

 

 

1346284037-a-08

1346284049-a-11

1346284042-a-10

1346284057-b-03

1346284064-b-04

1346284070-b-05

 

1346284078-c-01

1346284086-c-02

 

1346284092-d-01

1346284097-d-02

1346284102-d-03

 


نمایشگاه و پاویون خرده فروشی در غار Postojna

نمایشگاه و پاویون خرده فروشی در داخل غار Postojna ، اولین طراحی ساختمان اداری پست زیرزمینی در جهان است . هدف از طراحی این پروژه نمایشگاه  ، نوسازی پاویون در سالن کنسرت بود . طراحی معماری این نمایشگاه و پاویون در دو بخش انجام شده .بخش پاویون یک منطقه شفاف و گذرپذیر با چهار ورودی و خروجی است که در داخل یک حجم طولی به شکل حرف S طراحی شده ، در نتیجه دیوار سالن زیرزمینی را منعکس می کند . طراحی معماری حجم به شیوه ای ساخته شده که جریان بازدیدکنندگان را هدایت کرده و نقاط ورودی و خروجی را نشان می دهد .

نمایشگاه  خرده فروشی

 

نمایشگاه  خرده فروشی

بخش خدمات بازسازی شده ساختار ، نواحی خدمات و امکانات بهداشتی جدید برای بازدیدکنندگان غار Postojna را فراهم می کند . عملکرد فضای داخلی ساختار به عنوان یک فضای یکنواخت و انعطاف پذیر عمل می کند .

 

نمایشگاه  خرده فروشی

حجم نمایشگاه و فضای خرده فروشی به عنوان یک فرمت از سالن در سراسر کل ارتفاع داخلی شفاف است . هدف از این پروژه ، نوسازی پاویون در سالن کنسرت بود . کل ساختار به حداکثر ابعاد درساختار تخریبی موجود ساخته می شود در حالی که ساخت و ساز غار زیرزمینی نیاز به استفاده از مصالح ساختمانی غیر ارگانیک مناسب برای چنین شرایطی دارد .

 

نمایشگاه  خرده فروشی

 

 

نمایشگاه  خرده فروشی

 

 

نمایشگاه  خرده فروشی

 

نمایشگاه  خرده فروشی

 

 

سهراب معمار

 

کتاب … هنوز در سفرم (یادداشت های منتشر نشده سهراب سپهری)  را می خواندم …

:” چه عشقی به بنایی داشتم – دیوار را خوب می چیدم، طاق ضربی را درست می زدم . آرزو داشتم معمار شوم . حیف دنبال معماری نرفتم”

 

 

این جملات به من تلنگری زد که اگه سهراب معمار می شد چه می شد؟

آیا به همین جایگاهی که در نقاشی و شعر داره می رسید و معمار جاودانی می شد؟ نامی درخشان و ماندگار که معماری نو و تازه ای را عرضه می کرد و از همه عناصر معماری آشنایی زدایی می کرد…

یا اینکه استعدادی بود که به هدر می رفت چون زمینه بروزش را پیدا نمی کرد؟ یعنی یا به دام ابتذال کارهای بازاری می افتاد و یا با این شرایط کنار نمی اومد و به گوشه ای می خزید و برای خودش شعر می گفت و نقاشی می کشید!…

شایدم فقط در حوزه آموزش معماری تجربه اندوزی می کرد…

ولی واقعاً اگه همین سهراب که می شناسیم معمار بود چه افتخار بزرگی بود شاگردی اش … چشمها را می شست و جور دیگر دیدن را یادمان می داد…

من قالی بافی را یاد گرفتم و چند قالیچه کوچک از روی نقشه های خودم بافتم.

چه عشقی به بنایی داشتم. دیوار را خوب می چیدم. طاق ضربی را درست می کردم. آرزو داشتم معمار شوم.

حیف، دنبال معماری نرفتم. 
… شهر من رنگ نداشت. قلم مو نداشت. در شهر من موزه نبود. گالری نبود. استاد نبود. منتقد نبود. کتاب نبود. باسمه نبود. فیلم نبود.

اما خویشاوندی انسان و محیط بود. تجانس دست و دیوار کاهگلی بود. فضا بود. طراوت تجربه بود. می شد پای برهنه راه رفت و زبری زمین را تجربه کرد.
… معماری شهر من، آدم را قبول داشت. دیوار کوچه همراه آدم راه می رفت و خانه، همپای آدم، شکسته و فرتوت می شد.

همدردی ارگانیک داشت. شهر من الفبا را از یاد برده بود اما حرف می زد. جولانگاه قریحه بود نه جای قدم زدن تکنیک.
در چنین شهری، ما به آگاهی نمی رسیدیم.

اهل سنجش نمی شدیم. شکل نمی دادیم. در حساسیت خود شناور بودیم. دل می باختیم، شیفته می شدیم و آنچه می اندوختیم، پیروزی تجربه بود. تجربه بود.

)سهراب سپهری/ هنوز در سفرم(

 



 

هر آینه بخواهیم تصویری درست از آن چیزی داشته باشیم که امروزه در گستره مرمت شهری در نقاط گوناگون دنیا می گذرد، در درجه اول باید به سازگاری یا تفاهمی در باب تعریف مرمت شهری رسیده باشیم.
در واقع، مدعیان توفیق در امر مرمت شهری پر شمارند و به شمار تجربه هایی که دارند، شیوه پاسخگویی به نیاز مرمت شهری دیگری را ارائه می دهند؛ در یک جا، مرمت شهری یعنی نوسازی شهری ( و این نیز در مقیاس کلان) دانسته می شود و ؛ در جایی دیگر، می خواهند حفاظت و حراست از تمامی آن چه از گذشته های شهر تا امروز باقی مانده است، هدف اصلی و اساسی قرار گیرد. در یک جا، متناسب سازی ابعادی پیکره قدیمی شهر با آمد و شدها و نیز به پیکره های کالبدی – کاربردی روح مرمت شهری دانسته می شود و ، در جای دیگر، پرداختن به شکل برونی بناهای قدیمی واقع در طول شریان های بزرگ شهری و تزیین آنها به شکل و رنگ دیروزشان را مرمت شهری تلقی می کنند. به راستی، جان کلام را کجا می توان جست؟

.

شهر، نهادی است انسانی – مدنی که زندگی و پایداری حیاتش را مرهون دگرگونی است.

شهر اگر دگرگون نشود می میرد، دگرگونی ای که، همزمان، در گستره های کالبدی و ارتباطی، جمعیتی و فرهنگی، تولیدی و خدماتی تحقق می پذیرد و به یقین دانسته نیست که کدام عامل و کدام متغیری پیش و بیش از سایر عوامل و متغیرها به دگرگونی شالوده ساختاری شهر می انجامد.
تا آنجا که همگان هم رأی­اند، شهرها از روزی حیات آغاز می کنند که، در پی توافق هایی اولیه، از توان تولید، نگهداشت، و داد و ستد ارزش افزوده بهره مند می شوند.
و از آن روز به بعد است که شکل تعمیم یافته انگیزش آفرینی و انگیزش پذیری معطوف به جهان روزمرگی ها، شهر را فرا می گیرد و موجب می شود که آدمیان شهرنشینی حرکتهایی را آغاز کنند که نقطه عطف آنها مرکز همان شهری است که در آن می زیند.
شهر، به مثابه نهادی انسانی ۰ مدنی، به اتکا و تحت تاثیر عوامل و پدیده هایی که سر و ریشه در سرزمین یا « حوزه شهری اش» دارند، سیری همواره متحول را آغاز می کند و، معمولاً، پس از رفع نگرانی هایی ریشه ای و اساسی که به منابع اصلی حیاتش معطوف می شوند، در شهر، پذیرای همه چیز و هر چیز می شود، شهر عناصری از لایه های گوناگون جمعیتی خود را کوچ می دهد و پذیرای ورود عناصری از لایه های اقتصادی- اجتماعی و مدنی- فرهنگی دیگر می شود.
خلاصه، شهر تحول یافته و گسترش یافته و توانمند شده، الزاماً سیری مترقی و متعالی را پی نمی گیرد؛ آدمی، به همان صورت که شیفته زیبایی می شود، به نهان کاری و سیاهکاری هم روی می آورد که می توانند راه دست یابی وی را به منزلتهایی که مطلوب جلوه می کنند، برایش کوتاه کننده. و از اینجاست که معنای تحول شهری را باید به زبان و بیان رایج در ادبیات کشورمان – به دقت مطرح کنیم.
شهرها، که در عرف به نیکی و به قصدی سازنده و خیرخواهانه پدید می آیند و حیات پر شوری را آغاز می کنند، معمولاً به اعتبار مدیریتی مثبت و سازنده راه خود را به پیش می برند؛ مدیریتی که هرگز رأی به خلاف و به شر نمی دهد و خود را خواستار تاریکی جلوه نمی دهد و هرگز خود را نهادی نامردمی بر نمی شمرد. اما، در عمل وضع شهر به عنوان نهادی که در اصل انسانی – مدنی و نیکخواه است، پذیرایی دگرگونی هایی نیز می وشد که انتفاعی و « این جهانی» اند؛ دگرگونی هایی که مادی و به حال سرنوشت متعالی شهرونداننی که پیوستگی و وابستگی های میان خود را به نور انسانی آراسته اند و هم به ضابطه های مدنی منور کرده­اند، زیانبارند.

۲٫ دوگانگیها در پیکره یگانه شهری

چنان که می دانیم، شهرها در طول زمان و در پی سیری تدریجی، متحول می شوند. در طول این سیر تحول تدریجی، شهروندان پدیده هایی شناخته شده و گاه نو، رویدادهایی به ظاهر پیش بینی ناشدنی و ورود فراورده­هایی نو به صحنه زندگی خود را تجربه می کنند.

این پدیده ها و رویدادها و فراوردهای (عملمی، فکری، صنعتی، کشاورزی …)، الزاماً با یکدیگر همسو نیستند و همیشه راه رستگاری و تعالی شهروندان را هموار نمی کنند. و چه خوب دانسته شده است که در شهرها، و بیشتر در مرکز شهرهایی که تراکم ارتباطات اجتماعی و تجاری آنها افزایش پیدا می کند، یا به بیان دیگر نسبت سنتی و تجربه شده آشنایی ها و داد و ستدها و آمد و شدها با میزان فضای ساخته شده­ای که در اختیار شهروندن قرار دارد افزایش پیدا می کند، تنافر و حتی تضادی چشم گیر میان نیت ها و هدفهای شهروندان رخ می نماید. در چنین وضعیتی است که بخشهای قدیمی تر شهرها نشانگانی را می نمایانند که حکایت از بر خوردن تعادل میان انسانها و فضای ساخته شده آنها دارد.

هم سو یا ناهمسویی نیت ها و هدفهایی که شهروندان دنبال می کنند، همیشه و الزاماً زیانبار نیست؛ حتی آنگاه که به دگرگونیهایی در فضای ساخته شده ارزشمند- در مرکز محله ها، بازارها، میدان ها و خانه های مسکونی قدیمی بافتهای شهری- انجامد. مسئله از روزی بحرانی می شود که این ناهمسویی به پیمودن دو راه متنافر، یکی به نیکی و دیگری به شر، شباهت پیدا کند. شهرهای قدیمی از روزی وضعیتی بحرانی پیدا می کنند که رشد و توسعه متعارف و منضبط ارتباطات اجتماعی، مدنی، اقتصادی، تجاری و خدماتی شهروندان، به شکلی نهانکار و به دور از خاستگاههای مقبول و شناخته حرکتی متعالی، به سود فرد یا گروه خاصی، راه انتفاع مادی یا سودجویی به هر قیمت و به هر شکل، را می پیماید. بر پایه آنچه دیدیم، دو نکته اساسی به میان می آید که موضوع بحث خواهند بود.

اول-  میان تراکم ساختمانی و تراکم ارتباطات شهروندان نسبتی قابل تمییز برقرار است که هر گاه دگرگون شود، وضعیتی بحرانی پیش می آید.

فضای ساخته شده، آنگاه که بخشی از حجم خود را نوسازی می کند و فزونی می بخشد و به کارهایی نو، متفاوت و ناسنجیده اختصاص می دهد، به آن گونه فضای اجتماعی خاصی شباهت پیدا می کند که بخشی از توان ارتباطاتی خود را به قصد انتفاعی ناسنجیده نوسازی و محتوای آن را دگرگون کرده و تراکمش را افزایش داده است.

دوم- شهروندان می توانند، نه بر مبنای سنت ها و در راه پایدار و ماندگار نگه داشتن ارزش های مقبول، بلکه بر مبنای آنچه خود می پسندند و می خواهند، هم فضای ساخته شده و هم فضای ارتباطاتی شهر را به وضعیتی بحرانی ببرند.

در این فضای بحرانی، بازیافتن راه و رسمی درست می تواند الزامی نباشد؛ کسانی که برانگیخته شده­اند تا به بیشینه مقدار سود برسند، می توانند از راه و رسم هایی نهان کار و زیانبار بهره گیرند و آنها را کار آمد سازند تا جوامع شهری را با سرنوشتی نامیمون و تلخ رو به رو کنند.

به این ترتیب، شهری که دیدیک نهای انسانی- مدنی بود، متحول می شود؛ از حالی به حال دیگر می شود؛ اما نه همیشه و الزاماً با هدفی که ذاتاً انسانی – مدنی به معنای متعالی است. در مقابل، هشر که نهادی انسانی – مدنی است، در شأن و منطلت خود نمی یابد که سیاه کاری و سود جویی ناهنجار و بی حرمتی نسبت به سنت ها و ارزشهای زمانه خود را آشکارا بیان کند و آنچه را می کند، پیشاپیش برای همگان بازگوید.

مدت زمان نسبتاً کوتاهی است که متخصصان به این مهم پرداخته اند که میان عامل ها و پدیدیه ها و رویدادهایی که دیدم چگونه بحران می آفرینند، تعادلی مقبول و مطلوب برقرار کنند.

این تعادل چیست و چگونه به دست می آید؟

خاطر نشان می شود که تعادل، به معنایی که مورد نظر این نوشتار است، ریشه در عدل و داد ندارد و بر مفهومی صورت متکی است. از این روی است که بیشتر به هم وزن و همسنگ بودن و برقرار توازن و تقارن و تساوی عامل ها و پدیده های موثر در دو سوی وضعیتی خاص و معین و یا دو وضعیت متمایز می نگرد. چنان که می توان دریافت، تعادلی به این شکل،هر آینه بتوان وجودش را به مثابه یک فرضیه تایید کرد، چیزی چون سکون است. تعالی به این معنی، هرگز در شهر- در این مکان که در اصل برای رشد و توسعه ای پیوسته پدید می آید- برقرار نمی شود. تعادلی به این مضمون، با ذات شهر ( که به نیروی محرکه اجتماعی و اقتصادی و علمی- فرهنگی زنده است) متعارض است؛ ضمن اینکه شهر، زاده می شود تا بزید؛ و برای اینکه بزید، باید دگرگونی را بپذیرد. از هنگامی که شکل گیری شهر آغاز می شود، دگرگونی می پذیرد و فقط در لحظه هایی- در آنهایی- از زمان می تواند ساکن به تصور آید.

از این رو است که پویایی، دروان مایه حیات و خصیصه ذاتی شهر به شمار می آید؛ پویایی اجتماعی، اقتصادی و علمی – فرهنگی، چه انگاه که به خواست شهروندان تحقق پیدا کند و چه انگاه که پدیده های زنده در شهر، به دلیل پیوستگی ها و وابستگی هایی که میان خود دارند، بدون این که فرد یا گروهی خاص برای دگرگون کردنشان تصمیمی بگیرد و مداخله ای عمدی بکند، با دگرگونی همراه و همزاد است. پس، شهر هم به خواست ساکنان و شاغلان و کارگزارنش و هم به اعتبار ویژگی های ذاتی پدیده هایی که در درونش زاده میشوند، در بستر شرایطی پویا به سر می برد. در مقابل این وضعیت، هم برخی از ساکنان و شاغلان و کارگزاران، و هم ذات برخی از پدیده ها و عوامل موثر بر شهر یافت می شوند که میل به سکون دارند و تعالی میان تمامی عوامل، پدیده ها، افراد و گروه های اجتماعی و فضای ساخته شده شهری را خواستارند. درست همان سه مؤلفه اصلی که برای دیگران باید پیوسته کارایی داشته باشند، به دگرگون کردن هر چیز قدیمی راه می برند و ثروتی افزون، فکر ین و ارتباطی بیش و بهینه را میان آدمیان و فضای ساخته شده آنها پدید آورند.

ناگفته پیداست که دو واژه تعادل و پویایی که ذاتاً متفاوت اند، در کنار هم مفهومی بس مهم و پر جاذبه به دست می دهند و کلید راه یابی به مقوله مرمت شهری به شمار می آیند؛ به خصوص هر گاه توجه کنیم که « مرمت، عبات است از تأمین تعادل پویای یک وضعیت».

۳٫ مرمت شهری در نگاهی اجمالی

هدف از نوشتن این مقاله آن است که در باب آخرین تلاشهایی که برای تدوین طرحهای مرمت شهری صورت می گیرند، تصویری روشنگر ارائه دهد که گرایش های شناخته تر امروزی را در بر گیرد. اما، چنان که از فحوای مطالب پیشین بر می آید، نیاز به ذکر پیشگفتار جای کمی بر ای بیان موضوع اصلی باقی گذارده است، در این مقوله نیز، از یک سو اهمیت انسانی- مدنی موضوع، و از سوی دیگر، شرح دامنه پراکندگی ها و ناهنجاریهایی که در روند اقدامات مرمت شهری در کشورمان به چشم می خودرند، سخن را کمی به درازا کشانید. از این جا به بعد می خواهیم به شناخته شده ترین شیوه های مواجه با نیاز به مرمت شهری در این روزگار، نگاهی بیندازیم. با این هدف، نخست یادداشتی کوتاه در مقدمه می آوریم و سپس به شاخص های اصلی راه هایی که پیموده و ایده هایی که مطرح می شوند، می پردازیم و در پایان، به اقداماتی که در این چارچوب باید در کشورمان انجام دهیم، نظر خواهیم کرد. بدیهی است که این همه را در مجالی تنگ باید به فشردگی بیان داریم.

هرگاه به سیر تجربه مرمت شهری در کشورمان گوناگون بنگریم، پی می بریم که شرایط کنونی، یعنی نورس بودن ایده ها و تجریه های مرمت شهری در جهان، هر کشوری که بخواهد برای دستیابی به نتایجی بهینه در این زمینه برسد، باید از ابزارهای حقوقی- قانونی خاص این مقوله بهره بگیرد. قانون، برای گشودن مشکلات مرمت شهری کلیدی اساسی به شمار می آید.

در شرایط کنونی تجریه های جهانی در باب مرمت یا باز زنده سازی (نوسازی) شهری، ایم مؤلفه ها عوامل اصلی تلقی می شوند و از هر لحاظ تعیین کننده­اند:

اول. مجموعه ابزارهای حقوقی – قانونی متعلق به هر نهاد اجتماعی- مدنی، که معمولاض نسبت به ایده ها و آرایی که نو به نو پرداخته می شوند، متاخراند.

دوم. ایده ها و آرایی که از سوی کارشناسان و پژوهشگران علاقه مند به نوسازی شهری ارائه می شوند، به افق هایی روشن و سرانجامی متعالی می نگرند و بدون این که قصدی خاص و یا ستیزی منظور نظر باشد، معمولاً با راه و رسمهای رایج برای بهره بردای و سودجویی از عرصه و اعیان شهری همسویی نمی کنند.

سوم. مالکان عرصه و اعیان واجد ارزش تاریخی، مدنی و هنری، صاحبان آن دانسته می شوند و این اصل اساسی نادیده انگاشته می شود که حیثیت کالبدی و فضایی شهرها، در کل مقیاس قابل بهره وری اس، ثروتی مدنی به شمار می آید که، در حد آسمانی بودن مقدس دانسته می شود.

مابین این مولفه های اصلی مرمت شهری، در بسیاری از کشورهای جهان، و فاقی وجود ندارد که از حد دلسوزی های موردی فرا رود. بسیار اندکند کشورهایی که شهرهای کهن زیبای خود را هزیه جذب گردشگران می کنند و بدون بازگویی رسمی این خواسته، از کمکهای مالی و فنی- تخصصی سازمانهای شناخته شده بین المللی نیز بهره می برند. و نیز مدیریتهایی را در کشورها می شناسیم که در ظاهر، خود را میراث دار ثروتهای فرهنگی و تاریخی و هنری موجود در سرزمین خود می دانند، اما در خلوت به تعیین سرنوشت یادمان هایی می پردازند و برای آنها تصمیم هایی اتخاذ می کنند که صاحب و مالکی جز نسل های پیایی آدمی ندارند.

۴٫ نگرش ها و روشهای اساسی امروزی مرمت شهری

اگر از موارد خاص درگذریم، و علیرغم اهمیتی که برخی تجریه های مرمت شهری چه در زمینه اندیشه پردازی و چه در زمینه روند اجرای خواسته ها و طرحهامی توانند برخودار باشند، دست کم به اعتبار و تعمیم نیافتن راه و روش شان، آنها را مایه اصلی گزارش خود به شمار نمی آوریم …، در این صورت سخن ما رساتر و ساده تر می شود و زیاد هم شکل تخصصی به خود نمی گیرد. ناگفته پیداست که برخی از تجربه های پیشتاز در نوسازی در آغاز استثنایی می نموده­اند. اما، با گذشت زمان، توفیق آنها در اجرا و تحقق نظریهایی پیشرو، موجب شده به نقطه عطفی بزرگ تبدیل شوند. به دلایلی که به هدف این نوشتار ربط پیدا نمی کنند در حوصله ان هم نمی گنجند، آشنایی با این رده تجربه های پیشرو را به فرصتی دیگر وا می گذاریم و به امید تخصصی شدن همین نشریه، گزارشهای را در این باب، به تدریج، ارائه می کنیم و به محک سنجش خواهیم گذارد.

اما، در شاخته های اصلی، موضوع را با معرفی دو گرایش عمده پی می گیریم که هر دو مثبت و معتبرند و بر خاستگاه­هایی که همه جا دیده و شناخته می شوند متکی­اند؛ به این دو گرایش می نگریم.

نخست. مرمت شهری با هدف توسعه پایدار

هر آینه فضای ساخته شده شهرها- هنوز هم بدون در نظر گرفتن ارزشهایی تاریخی یا هنری یا فرهنگی که می تواند داشته باشد- به مثابه یک ثروت ملی نگریسته شود، و این امر مهم مورد توجه قرار گیرد که برای برپا داشتن خانه ای و یا شهری، مقادیری از ثروتهای سرزمینی آدمیان جا به جا میشود، تغییران فیزیکی – شیمیایی و شکلی پیدا می کنند و معمولاً به هیبتی در می­آیندکه دگرگونی دوباره­ای را بر نمی تابند؛ نیز اگر به یادآوریم که هر بنایی بر پا شود، بخشی از ثروت ساکنان شهر که به ساختن میان شالوده های شهری (شبکه های خدمات رسانی فنی- رفاهی  و راه یابی، یعنی زیر بناهای شهری) را هزینه خود میکند، و نیز اگر بخاطر آوریم که برای ساختن بناها و محله های شهری، شهروندان غیر از سرمایه مالی، زمان و انرژی صرف کرده­اند، آنگاه هم بر مبنای اندیشه ها و فرهنگ و سنت های کشورمان و هم بر مبنای یافته ها و دیدگاههایی که دست کم طی پانزده ساله اخیر به نحو پر دامنه ای بسط، یافته اند، برای تعیین چگونگی اقدامات مرمت شهری، دعوات به چاره اندیشی و یا ناگزیر به آن می شویم.

نخستین راهی که می خواهیم به آن توجه کنیم، به مرمت شهری در گستره معرفتی «توسعه پایدار» می پردازد. تمامی موهبت های مادی، معنوی، محسوس، و ادراکی – عاطفی موجود در فضای ساخته شده، به یاری نگرشی تحلیلی و علمی بررسی می شوند. آدمی و فضای ساخته شده­ای که در اختیار دارد- چه از راه تملیک و توارث، و چه از راه اجاره یا تصرف قراردادی و مجاز- با یکدیگر بر هم کنش دارند و در گستره­ای زمانی که از دیروز تا فردا را می بیند، به میان آورده می شوند.

در این صورت است که مرمت شهری، به نهایت ظرافت و به حداکثر میزان تعهدپذیری در بازشناسی برای حفظ ارزشها تلاش و علی الاصول، خود مرمت یا اقدام برای بهسازی شهرهای تاریخی را عملیاتی ظریف و سنجیده تلقی می کند.

این راه نخست، به هر دو وجه مادی- مالی و ارزشی- فرهنگی محوطه ها و شهرهای تاریخی می نگرد و در پی ادغام دوباره موجودیت کالبدی – ارزشی بناهای تاریخی در پیکره جامعه­ای است که تحول را به قید حرمت گذاری بر معنویات می خواهد و، در این راه، گزینش های خود را به موهبتهای محیطی مشروط می کند.

در این راه، ایده­­های که بازشناخت ارزشهای فضای کالبدی بافت های شهری در چهار چوب زمانی- مکانی آنها مقید است، دست در دست ساکنان و شاغلان و مراجعه کنندگان به بافت تاریخی شهر دارد. و این، دستی است که « بولدوزر» ها را پس می راند.

تجربه هایی را که در این رهگذر فرار راه جامعه بشری امروزی فراهم آمده­اند در استکهلم، وین، آمستردام و در چی چسترهای دنیا می یابیم. در این راه، نخست میتوان ویژگی هایی اصلی و اساسی را از قرار زیر برشمرد:

الف. نگهداشت پیکره های کالبدی بناها

همراه با بهره گیری از تمامی امکانات تکنولوژی مدرن ساختمانی، و فراهم آوردن شرایط مقبول فنی- رفاهی لازم برای سکونت و اشتغال در درون آنها، در تضمین بقای ساکنان و شاغلان بومی در محیط آنان؛

ب. یکسان سازی شرایط شهر زیستی

به معنای از میان برداشتن فرسودگی های شکلی و کاستی های بهداشتی و ارتباطاتی شهری در بافتهای تاریخی شهری، و هم تراز کردناینها با بافتهای نوساز؛

پ. ادغام مجدد مراکز و بافتهای قدیمی شهری در محیط

به معنای بهسازی فراگیر و بهینه بخش های فرسوده و آسیب دیده، در چارچوب شهر و سرزمین یا حوزه شهری آن، بخصوص با اتکا بر جنبه های مثبت پویایی اجتماعی؛

ت. مشارکت دادن شهروندان در مرمت  شهری

بر مبنای اصول و مقررات قراردادی موردی، که در زمینه های طراحی و ساخت و بهره وری فضای موضوع مرمت معماری- شهری، از هر گونه سودجویی نامتعارف از عرصه و اعیان پیش گیری شود؛

ث. طرح موضع بهسازی شهری در محافل چند رشته ای

به گونه ای که تعادل در بهره برداری و استمرار بازآفرینی شرایط زیست محیطی، به قدی پویایی­ای که از شناخت و برنامه ریزی های عملی پدیده ها و عوامل محیطی ناشی می شود.

رده نخست تجربهای مرمت شهری، چنان که به اختصار دیدیم، اقدامی انسانی- مدنی به شمار می آید که موضوع اصلی کارش فضای ساخته شده، با توجه و اتخاذ تدبیر در دو مقیاس متقابل است، که عبارتند از تک بناها و چهارچوب محیطی شهر به معنای گسترده. در این مقیاس دوم، عوامل و پدیده های قابل شناخت، به ویژه در محفلهای: اکولوژیکی، جمعیت شناختی(چه درون کوچی و چه برون کوچی شهری)، اقتصاد شهری، مردم شناسی فرهنگی، جامعه شناسی تاریخی، شهرشناسی (به ویژه در باب شالوده فضایی و شالوده مدنی شهر)، چهارچوب به میان شالوده­ای شهری و ساختار زیست شناختی- زمین ساختی موضوع بازشناسی و بررسی و ارزش یابی و برنامه ریزی برای طراحی قرار می گیرند.

دوم. مرمت شهری با هدف توانمندی سازی شهری

هر آینه فضای ساخته شده شهری را در محوطه هایی خاص، در مرکز، بازار، محله های مسکونی تاریخی و ارزشمند شهرها به مثابه میراثی برای شهر در جهت استفاده برای تقویت وضعیت اقتصادی و اقتصادی- اجتماعی شهر در نظر گیرند، آنگاه است که بینش خاصی بر شهر و سرنوشت آن چیره خواهد شد که معمولاً به طور منظم ( و بی توقف) فضای ساخته شده فرسوده و آسیب دیده تاریخی شهرها را هدف دگرگونی هایی خاص می کند. در این بینش، حتی بدون اینکه هشدار یا اظهار نظری شود، یادمان های تاریخی موجود در پیکره بناهای قدیمی ارزشمند شهر، به مثابه ابزاری برای توان بخشی اقتصادی به شهر مورد توجه قرار می گیرند و انگیزه اصلی حفاظت و مرمت آنها، نوسازی ساختار اقتصادی شهر خواهد بود.

در این گونه اقدامات برای مرمت شهری، به شرط تضمین بهره جویی هایی که هم اقتصادی و هم خواستار دستیابی به بهبود بخشهایی در شرایط اجتماعی  شهروندان اند، از هر گونه امکانی که مفید به ظنر رسد بهره گرفته می شود. زمینه تدبیر برای مرمت شهری بیشتر روی به نوسازی و نوسازی- بهسازی فضای ساخته شده تاریخی شهر دارد و کمتر به بهسازی و احیای آن، با نگاه محیطی و محیط انسانی، می پردازد. نقطه حرکت یا سرآغاز این تدبیرها، احیا و بهسازی بخشهایی از شهر است که توان کارایی خود را به دلیل فرسودگی کالبدی و عدم دسترسی به شبکه های خدمات رسانی فنی -رفاهی مدرن از دست داده­اند و، به همین دلیل، ساکنان و شاغلان و مراجعان به آنها رغبت خاصی به زندگی در این گونه پیکره های شهری ندارند.

در چنین محوطه ها یا محله های شهری که موضوع یا ابزار برای تقویت اقتصادی شهرها می شوند، از آنچه به عنوان بناها یا بافت ارزشمند تاریخی موجود شناخته می شوند، از طریق نوسازی و مرمت پیکره های کالبدی آنها، حفاظت می شود. اقدامهایی مرمتی از این دست (که حداکثر توجه را به کیفیت کارهای ساختمانی مبذول می دارد)، وجه ظاهری بازسازی شده یا بهسازی شده بناها و بافت ها را به عنوان ارزشی می نگرد که همگان می توانند ( یا باید بتوانند از آنها بهره برداری کنند.

در این راه، ایده مقید به استمرار ارزش های فرهنگی – عاطفی- اجتماعی به چشم نمی خورد؛ ساکنان و شاغلان ( و نه مالکان) معمولاً در پژوهش ها، بررسی ها و تصمیم گیری هایی که به طراحی مرمت شهری ربط می یابند، مداخله داده نمی شوند و دست قادری برای پس زدن « بولدوزر»ها در میان نیست.

تجربه هایی را که در این راه می شناسیم، بیش از همه جا در پاریس نیمه دوم سده بیستم یافته ایم و در نوسازی هایی که در دوران کوتاه میان دو جنگ جهانی اول و دوم در شهرهای مهم ایتالیا و اسپانیا بس کمتر، در همین مشهد کشورمان می یابیم. در این راه دوم، مشخصه های اساسی زیر را می توان یافت:

الف. نگهداشت نسبی پیکره کالبدی بناها

همراه با کاربرد ابزارها و روشهای پیشرفته تکنولوژی ساختمان برای تضمین بهره وری بیشینه فنی -رفاهی، تنها برای کاربری هایی که ارجح دانسته می شوند؛

ب. تقویت موانع یا مکان های مرمتی

به قید انجام بررسی ها و ارزیابی­های که در این سطح، معمولاً خواستار برازنده و مجلل شدن فاضی مرمت شده  و نوسازی شده­اند؛

پ. ادغام بافت مرمت شده با فضاهای مجاور

در پی رفع اختلاف سطحی صورت می گیرد که میان آنچه در چارچوب متعارف ادامه حیات می دهد و آنچه نوسازی و مرمت می شود، برای این که بازدهی اقتصادی و اقتصادی- بیشتر شود، این امر بدون سنجش در چارچوب شهر و از طریق الگوبرداری متحقق می شود؛

ت. استقلال اقدامهای شهرسازی از شهروندان و بافت اجتماعی شهر

امری که در ریشه ماهیت یا نوع اقدام مرمتی دارد؛ طرحهایی از این دست که در پی توانمند کردن شهرند، زمینه ای محاسباتی مستقل از تعلق خاطرهای مردم و ارزشهای مردم شناختی- فرهنگی دارد؛

ث. محدودیتهای در فضای علمی معرفتی طرح

به اعتبار نیازهایی که بار کاربردی دارند و از الزامهای ساختمانی و تاسیساتی- تجهیزاتی محلی ناشی می شوند، به فراخوانی متخصصانی مبادرت می شود که محیط را به مقیاس و در محدوده طرح درک می کنند.

رده دوم تجریه های مرمت شهری، که به گوتاهی از آن یاد کردیم، اقدامی اقتصادی- شهر ساختی به شمار می آید که به تناسب آمد و شدها و محاسبات و « تسویه»هایی که باید صورت گیرند، ماهیت اجتماعی محدود و گذرایی پیدا می کند. در بسیاری موارد در این گونه اقدام مرمت شهری می شناسیم، واقعیت امری خیرخواهانه می نماید و برای جوینده حقیقت این سوال پیش می آید که کدام یک از این دو گروه فضای شهری موضوع اصلی کار در میان مدت و بلند مدت است: محدوده مرمت شده شهری یا بافتهای شهری مجاور آن، یعنی فضایی که پس از تقویت کارآیی های بخش مرمت شده، باید سرنوشت خود را باز شناسند. در این رده از تجریه­ها، علومی محیطی که در رده نخست از آنها نام بردیم، پس از چندی به میدان می آیند تا به بازشناسی آسیبهای محیط بپردازند.

۵٫ بررسی شناخت دست مایه های نظری

وارسی دو طریقه اصلی، که دیدیم نمایانگر تجربه های آشکارتر و شاخص تر مرمت شهری بودند، بی ثمر نیست.

این دو طریقه متمایز، که قاعدتاً نظامهای مدیریت شهری متفاوتی انها را پشتیبانی می کنند، میتوانند شکل و محتوای گوناگون نیز پیدا کنند؛ زیرا هر شهر و هر مورد مرمت شهری، وجهی خاص خود دارد. نیروهای اقتصادی – اجتماعی، شرایط اکولوژی – زیست شناختی، ویژگی های شهر ساختی – کالبدی و میان شالوده­ای، و نیز داده­های تاریخی- مدنی هر بار به نتیجه متفاوتی می رسند و هویت طرح مرمت شهری را تعیین یا تعریف می کنند.

از سنجش دو طریقه نگرش به شهر تاریخی نیازمند به مرمت، نکاتی اساسی به میان می آید که میتوان تعهد آورترین و تعیین کننده ترین وجه آن را به قرار زیر بیان کرد:

اول- شهر ار متعلق به شهروندان بدانیم، یا آن را مکانی تلقی کنیم که میزبانی دارد و میهمان سرایی است پذیرای شهروندان؟ در حالت اول، مشارکت گسترده و ژرف شهروندانی که از علم و معرفت روز بهره مندند و در محفلی میان رشته ای آموزش می بینند تا بتوانند به درستی و به کمال در زمینه شالوده ساختاری شهر نظر بدهند، شاخصی اصلی و اساسی دانسته می شود.

در حالت دوم، کسانی که توانمند و صاحب منصب و اعتبارند، با یگانه و بر هم کنشی دانستن سرنوشت شهر با توسعه اقتصادی آن، به تصمیم سازی- تصمیم گیری هایی می پردازند که تنها به زعم خودشان بارهای فرهنگی و زیبا شناختی و اجتماعی دارند- و نه این که از دیدگاهی علمی واجد چنین بارهایی باشند.

دوم- آیا شهر از طرح مرمت شهری استمداد می جوید تا مسئل و مشکلاتش را پاسخ گوید و یا این که طرح، به مثابه نظامی که بر شهر چیره و سرنوشت ساز آن است، تهیه و ترسیم می شود؟

در حالت نخست، طرحهای مرمت شهری صلب و نامنعطف نیستند و امکان می دهند آن چیزی به میان آید که ضرورتاً دگرگونی هایی کمی و کیفی می پذیرد. در این صورت است که طرح مرمت شهری با ذای پویا و همواره متغیر نسبت به گذشته های شهر مطرح می شود و اقدامهای معطوف به آنها در مقوله توسعه پایدار شهر بررسی و ارزیابی می شوند.

در حالت دوم، طرحهای مرمت شهری از تمام مشخصه های دستورالعملی برخودارند که مدل یا الگوهای کالبدی- کاربردی قطعی و نهایی شده ای به دت دهند؛ این نگرش به تدریج فضای شهری را به فضای معطوف به انتفاع تبدیل می کند و جلوی هر دگرگونی مقبول و مدرن شکلی و معنایی و ارتباطی شهر را می گیرد.

سوم- آیا فضای کالبدی همواره متغیر شهر تاریخی(یا به بیان بهتر، شالودهساختاری شهر) به مثابه هویتی انداموار تلقی می شود که سر و ریشه در سرزمین یا حوزه شهری شهردارد، یا این که هر بنا یا مجموعه ساختمانی تاریخی یا ارزشمند شهر را به مثابه موجودیتی می دانند که متکی بر امکانات ذاتی خودش باید مرمت شود؟

در حالت اول، به همان بینش و بر پایه همان شناختی به شالوده ساختاری شهر و بخصوص به بخش تاریخی آن پرداخته می شود که شهر، از نخستین روزهای زاده شدنش تاروز تدوین طرح مرمتی اش، به حیات خود ادامه داده و پایگاههای تغذیه مادی و معنوی و محیطی اش به شمار می آیند؛ و این جایی است که آب، هوا، و خاک شهر در ابعادی کسترده پاکیزه نگه داشته می شوند تا، بر مبنای اصول مرمت محیطی، شهروندان و کارگزاران شهر پیکره کالبدی آنها را در تمامی بناها یا واحدهای معماری- شهری اش حفاظت و بهسازی کنند.

در حالت دوم، در بهترین شرایط، در مدت زمانی در حد عمر یک نسل و در شرایط متعارف، به زمان کوتاه و به ابعاد چند سال، بناها و مجموعه­ها و بافت کالبدی تاریخی شهر شکلی جذاب پیدا می کنند، و بینش تزیین و چشم نواز می شوند. در این فرصت  است که برخی ظاهر سازی ها در پوسته خارجی بناهای تاریخی، در معابر معروف تر شهری تحقق پیدا می کنند تا در پس آنها ساخت و سازهایی دیگر رخ نمایند.

چنان که می بینیم، این دو راه و ورش به دو نتیجه متفاوت و متمایز می رسند. اولی، گام های سنگین بر می دارد تا به مقوله هایی اساسی مانند توسعه پایدار، و به تعادلی پویا در تحولات شهری پاسخی مقبول و مطلوب دهد، و دومی دافع اندیشه ها و تدبیرها و طرح هایی است که سرمایه گذاری روی عرصه و اعیان را در جهت افزایش دادن توان اقتصادی شهر، به ارزشهای معنوی انسانی- الهی و مدنی- فرهنگی رایج و زنده شهر مشروط می کنند.

شناخت حقیقی تفاوت میان این دو طریقه، در شرایطی که امروزه در کشورمان تجربه و زندگی می کنیم، برای پرداختن به مسئله بسیار مهم مرمت شهرهای تاریخی مان حیاتی است.

۶٫ مرمت شهری در ایران در سالهای جاری

طی گزارش بسیار کوتاه، موضع بسیاری از کشورهای جهان تشریح شده که به مسئله بهسازی شهرهای تاریخی خود اهمیت داده و به قید اندیشه و نظریه پردازی به آن پرداخته اند. در مطالب بالا مجالی پیش نیامد که مستقیماً به تجربه های سوئد، هلند، ژاپن، و تونس بپردازیم؛ اما در اینجا می خواهیم فقط به صورت اشاره ای گذرا به موضوع مرمت شهری در ایران نظر کنم و بر این نکته تاکید ورزیم که این موضوع بسیار گسترده، تجربی متمایز دیگری نیز دقت کنیم که عبارت است از آنچه در کشورهای جهان سوم، کشورهای در حال توسعه یا کشورهای که به شتاب توسعه نیافته اند، می گذرد؛ آنچه که بر این گستره، که ایران را به عنوان یکی از قطبهای توسعه یا کشورهای که به شتاب توسعه نیافته اند،می گذرد. به این گستره، که ایران به عنوان یکی از قطبهای درخشان آن می شناسیم، نظر می افکنیم.

در دو سه سده پایانی قرن گذشته، نوشتارها و تجربه های ارزشمندی در باب بهسازی شهری فراهم آمده است . آنچه از این موهبت ها نصیب جهان سوم شد، بیش از هر چیز هشیاری و بیداری است. این بیداری، که سیر فراگیر شتابانی را می پیماید، دو نوع پیامد اساسی دارد:

اولاً، خواسته سودآور، به نفع حفاظت از ثروت های فرهنگی- تاریخی شهرها و روستاها؛ دوم، خواسته زیانبار، که گاه آشکارا و گاه پنهان، بناها و محوطه های تاریخی شهر را به مثابه کالایی از جنس عرصه و اعیان می نگرد و مطالبه می کند.

در ایران در سالهای اخیر، علیرغم تمام سخنان زیبایی که شنیده می شود حکایت از مورد اول- و فقط از این مورد می کنند. رویدادها و پدیده هایی نگران کننده رخ می نمایندو تحقق پیدا می کنند که ناخواستنی و ، در نزد علاقه مندان ثورت های فرهنگی کشورمان، اهریمنی اند. می خواهیم در این سطرهای پایانی نوشتار خود این امر مهم را یادآوری کنیم که در امر مرمت شهر فاصله زمانی چندان درازی ما و سایر کشورهای جهان پیش رفته را ازیکدیگر جدا نمی کند؛ چهار پنچ دهه پیش، اروپاییان نیز، مانند امروز ما، با دشواری های زیاد و ژرفی در امر مرمت شهری رو به رو بودند که یا بر مبنای قوانین مترقی و یا براساس توافق ها و تفاهم های محلی متکی بر نهاه های زنده در جامعه شهری، و استوار بر پایه روحیه مثبت و مسئولیت پذیر شهروندان، به آنها پاسخ گفته اند.

با توجه به عمر تجربی نسبتاً محدود دانش مرمت شهری در جهان، و با در نظر گرفتن شاخص های اصلی موضوع، می خواهیم بگوییم که، پیش از روشن شدن ضوابط و مقررات خاصی که باید پنج مولفه زیر را به شرایط تعادل پویا سوق دهند، نمی توانیم به طرح مرمت شهری مقبولی دست پیدا کنیم. این پنج مولفه، که طی پنج سال گذشته از سوی مولف این سطور در بسیاری محافل رده بالای کشورمان عنوان شده­اند، عبارتند از: ۱٫ سرمایه گذاری در عرصه و اعیان؛ ۲٫ مدیریتهای محلی؛ ۳٫ قوانین و مقررات ناضر بر فضای ساخته شده؛ ۴٫ توان علمی و مسئولیت پذیری های مدنی متخصصان تدوین کننده طرح مرمت شهری؛ ۵٫ مشارکت شهروندان در مدیریت فضای شهری.

این پنچ مولفه یا مقوله، به کمک یکدیگر و درکارآمد و کارساز کردن اندیشه ها و اقدامات و طرحهایی که باید راهی متعالی برای شهرهای تاریخی نیازمند به مرمت را ترسیم کنند، چه شهروندان و شهرداران بخواهند و چه نخواهند، همواره مطرح می شوند. حقوق دانانی که به این حوزه فرا خوانده می شوند تا در راه اجرای طرح ها از تخصصشان بهره برداری شود، وقتی نخواهند ضعف ها و متاخر بودن قوانین و مقررات و بخشنامه های رسمی و جاری را برای رسیدن به اهدافی متعالی معرفی و بر ملا کنند، مسئول دانسته می شوند و در صف سایر متخصصانی قرار می گیرند که بر کهنه بودن و ناکارآمدی نظریه ها و تجربه های رایج وقوف ندارند. سرمایه گذاران در عرصه و اعیان، که برابر با دستورالعملهای « بازار مثبت» و به نسبت توان مالی خود ( و صرفاً به بهانه ایجاد اشتغالهایی که معمولاً گذرا و در حقیقت منفعل اند) عمل می کنند، به این معنی که به این امر که به خود شهر تعلق دارند یا نسبت به آن به مثابه بیگانه، یعنی بدون نظارت شهروندان حقیقی شهر بر کارشان، اقدام می کنند.

هرگاه بخواهیم شراطی را فراهم آوریم که شهرهای تاریخی و فرهنگ مدار کشورمان بتوانند به طرح هایی در حوزه مرمت شهری دست یابند که راهی متعالی برا تک تک ساکنان و شاغلان، و برای مراجعه کنندگان و بهره وران از امکانات خدماتی و تولیدی و تجاری شهر ترسیم و هموار می کنند، نخست باید با این پنج مولفه و به اعتبار رابطه هایی که مابین این مولفه ها برقرار است آشنا شویم و چگونگی کارایی کمی و کیفی آنها را، چه در شرایط بالفعل و چه در شرایط بالقوه، بشناسیم.

جمعبندی

از دیدگاه ما، هرگاه بخواهیم در باب بافت کالبدی شهرهای تاریخی بزرگ و میانی  و کوچک کشورمان به تدبیر بپردازیم تا راه زندگی متعالی شهروندان آنها را همورا کنیم و ثروتهای فرهنگی، تاریخی، مدنی، و هنری نهفته در آنها را در شرایط توسعه پایدار شهر و سرزمین اش حفظ کنیم و بافت معماری – شهری یا شالوده ساختاری بخش قدیمی یا تاریخی شهر را در شرایط تعادل پویا قرار دهیم، باید با نوع روابطی آشنا شویم که مابین پنج مولفه بر شمرده شده برقرارند و آنها را به نفع جمعیت آینده ای متعالی برای شهری که به بهسازی آن اقدام می کنیم، تغییر دهیم.

منصور فلامکی

 

بررسی تجارب دنیا و ایران در زمینه مداخله در بافتهای مرکزی شهرها

نتایج اولیه ارزیابی اقدامات سازماندهی توسعه شهری در ایران در سالهای اخیر نشان می دهد که سیاستهای توسعه شهری بمیزان لازم از درون گری جامع برخوردار نبوده­اند و تحلیل علمی شرایط توسعه جامعه، تکیه­گاه اصلی تدوین راهبردها و تنظیم سیاستها نبوده است. بازتاب این کمبود در اختاذ

راهبردها و سیاستهای ناهمخوان با امکان تخصیص منابع به مقوله توسعه شهری آشکار است. انتخاب روشهائی که به اندازه لازم از تنوع برخوردار نیستند و برای هدایت رشد شهری برپایه تغییرپذیری ظرفیت­ها و تنگناها فاقد انعطاف­پذیری کافی هستند، می­توانند شرایط دشواری را ایجاد کند.

 

بدیهی است سیاستهای یک سویه با تأکید بر تجهیز بر هزینه ظرفیتهای برون شهری بدون توجه به گرانی تأمین منابع مالی، حجم نیازهای  فنی- انسانی و نیازهای کلان تجهیزاتی و … سیاستی تردیدآمیز است. توسعه موزون شهری نیاز به واقع بینی و شناخت دقیق ظرفیت­ها و تنگناها دارد.

تنظیم سیاستها و تدوین برنامه­ های توسعه شهری بدون شناخت دقیق و واقع بینانه از شرایط و درجه رشد اقتصادی- اجتماعی ممکن نیست.

چرخش جدیدی که در سیاستهای اخیر توسعه شهری با تأکید بر استفاده از ظرفیت­های موجود شهری- توسعه دورن شهری- به چشم می­خورد، به همراه استفاده محدود از سایر روشها، نشانه­ای از  شناخت موضوع است.

سیاستهای جدید وزارت مسکن و شهرسازی برای مداخله در بافتهای مرکز شهری با هدف بهره­وری بهینه از ظرفیت­های موجود آن بازتاب سیاستهای برنامه پنج ساله دوم توسعه ملی در احیای هزار هکتار از بافتهای مراکز شهرهاست و می تواند نشانه­ای از گسترش شناخت وجوه گوناگون توسعه شهری باشد.

۲- پیشگفتار

مداخله در مراکز شهرها به معنای مداخله در شهر کهن است. هسته­های اولیه شهر که امروزه کهنه شده و فاقد کارایی لازم­اند. (۲)

در کشور پهناور ایران در حال حاضر بالغ بر ۵۰۰ شهر وجود دارد که بسیاری از آنها دارای سابقه طولانی شهرنشینی هستند. بررسی کالبدی این شهرها نشان می­دهد که در اکثر این شهرها محله­های قدیمی و تاریخی وسیعی وجود دارد که عمدتاً دارای فرسودگی شدید بوده و غالباً در مرکزیت شهرها و یا نقاط حساس شهری قرار گرفته­اند(۳)

از اینرو لازم است در اینجا فرسودگی و اشکال مختلف و علت آن تعاریفی، بیان کنیم.

۳- تعریف فرسودگی شهری:

فرسودگی شهری دارای معنای مرکبی است: متروکی زودرس، خرابی کالبدی و روبه زوال گذاشتن، وجود کمبودهایی در فضای شهری. بطور کلی فرسودگی دو شکل دارد: اول شکل ساده و دوم شکل پیچیده.

برای تعیین اشکال مختلف فرسودگی می­بایست معیارهائی تعیین گردند، اینگونه معیارها به دو دسته قابل تقسیم­اند:

دسته اول: معیارهای مربوط به فضاهای دورنی که خود از دو دسته زیر تشکیل می­گردد:

الف: معیارهای مربوط به کالبد فضای درونی (مثل عمر، مصالح و …)

ب: معیارهای مربوط به جمعیت ساکن/ استفاده کننده از فضای درونی و رابطه بین جمعیت و کالبد (نرخ مواد، تراکم­­ها و …)

دسته­ دوم: معیارهای مربوط به فضای بیرونی که خود از دو دسته معیار تشکیل می­شود:

الف: معیارهای مربوط به کالبد فضای بیرونی (کیفیت و معابر و …)

ب: معیارهای مربوط به جمعیت استفاده کننده از فضای بیرونی و رابطه بین کالبد و جمعیت (دسترسی و کافی بودن فضا و …)

فرسودگی ساده زمانی اتفاق می­­افتد که تعدادی از معیارهای فوق در ناحیه­ای از شهر وجود داشته باشد و فرسودگی پیچدگی زمانی اتفاق می­افتد که یک یا ترکیبی از سه عامل زیر حضور داشته باشند:

اول: وجود ناسازگاری در ترکیب کاربردها بنحوی که کاربردهای فرعی حیات کاربردهای اصلی را تهدید نمایند (همجواری کاربرد صنعتی و مسکونی یا آموزشی).

دوم: وجود خطرات ناشی از همجواری کاربردها (همجواری کارخانه مواد شیمیائی یا منفجره با محله­ای مسکونی).

سوم: وجود خطرات طبیعی و شرایط غیربهداشتی (اراضی و فضاهائی که در معرض سیل و طوفان قرار دارد).

۴- علت فرسودگی شهری:

فرسودگی شهری بدون توجه به روابط بسیار پیچیده علت و معلولی در تشخیص دلایل ریشه­­ای فرسودگی، یعنی عللی که اکثراً جنبه ­های اقتصادی و اجتماعی دارند، دارای ماهیت تک بعدی بوده و به همین دلیل برخورد با مسأله فرسودگی، مستلزم برخورد با عوامل ایجاد کننده آن می­باشد. (۴)

۵- تجارب دنیا در زمینه مداخله در بافتهای مرکزی شهرها:

با اینکه در این قسمت از کلمه دنیا استفاده شده، ولی در منابع موجود کشورمان، تنها از تجربه­ های اروپا سخن به میان آمده است و این امر شاید به سبب پیشگامی اروپا در مداخله در اینگونه بافتهای شهری است. در اینجا از تجربه و روش دو کشور یعنی فرانسه و انگلستان یاد می­کنیم.

الف- تجریه کشور فرانسه:

فرانسه اواخر سده ۱۹ میلادی با پشت سرگذاشتن یک سده از وقوع انقلاب کبیر همچنان دوران ناآرام و پر تنشی را می­گذارند. حکومتهای جدید برای اثبات حاکمیت و از بین بردن ناآرامی دست به اقدام می­زدند، ولی شاید اقدامهای هوسمان شهردار پاریس از همه مهم­تر باشد. وی بین سالهای ۱۸۵۳ تا ۱۸۶۹ میلادی مبلغی در حدود ۵/۲ میلیارد فرانک صرف طرحهایش کرد.(۵)

اصول برنامه هوسمان برای تغییر نقشه پاریس از بیم شورش مردم در خیابها متأثر بود. او برای عملی ساختن طرحهایش از اندیشه­های ویوله لودو را مبنای کار قرار داد و با مهم جلوه دادن چند بنا، اقدام به تخریب بافتهای همجوار آن کرد. هوسمان برای تخریب از یک ابزار قانونی بهره برد. در فرانسه قانون ۱۸۵۰ میلادی، به شهرداری­ها- بعنوان تنها مسؤولان دخالت در شهرها- اجازه داد تا در مسائل بهداشتی واحدهای مسکونی نظارت کنند و هر کجا لازم بدانند دست به سلب مالکیت بزنند، او از این قانون در یک مقیاس وسیع استفاده کرد.(۶)

اصول برنامه هوسمان به این شرح است:

الف) تخریب، شامل:

۱- پاکسازی بافت پیرامون ساختمانهای مهم، کاخها و سربازخانه­ها برای ایجاد دسترسی بهتر هم در روزهای جشن و هم در روزهای شورش.

۲- پاکسازی بافت محله­ های مسکونی مرکز شهر برای بهبود وضع بهداشتی شهر. زیرا این محله­ها، آلوده و منشأ بیماریهای واگیردار بودند. (هوسمان نتوانست همه این محله­ها را از بین ببرد).

ب) ساخت روی نواحی تخریب شده، شامل:

۱- ایجاد بولوارهای وسیع که علاوه بر برخورداری از هوا و نور، عبور سربازان نیز در آنها میسر بود.

۲- احداث بناهای یادواره­ای برای تأکید بر انجام کار و ایجاد مرکزیت در شهر.

۳- ایجاد دسترسیهای مناسب به ایستگاههای راه آهن، مراکز تجاری و مکانهای تفریحی پاریس به صورتیکه بدون تاخیر و بدون ایجاد ازدحام انجام شود.(۷)

با اینکه روشنفکران و هنرمندان آن دوره، هوسمان را برای تخریب محله­های قدیمی پاریس و ابتذال بناهای جدید سرزنش می­کردند. شهرداران سایر شهرهای فرانسه نیز دست به اقدامهای مشابه زدند و با دخالت در بافتهای کهن شهرهای لیون (LYON)، مارسی MARSELLE)، تولوز(TOULOUSE) و … بسیاری از ساختمانهای پر ارزش را از بین بردند.(۸)

ب: تجربه کشور انگلستان:

عرف و عادت انگلیسی­ها با سایر کشورهای اروپائی متفاوت است. روحیه محافظه­کاری و حفظ سنتهای ملی یکی از مشخصات بارز فرهنگ انگلستان به شمار می­رود. گروهی بر این عقیده­اند که گرایش عمومی به کهنه پرستی در این کشور، زندگی هنرمندان پیشقدم را دشوار ساخته است و کسی که می­خواهد تجربیات تازه­ای ارائه دهد راه خود را به تنهائی و با تقلای بسیار بگشاید و شاید در زمانهای طولانی بتواند جایی در اجتماع برای خود باز کند.(۹)

انگلستان با شیوه برخوردی متمایز از فرانسه و با بهره­گیری از قوانین اقدام به دخالت در بافتهای قدیمی کرد. پاره­ای از این اقدامها، خود به صورت مستقیم به بافت شهرها مربوط نبود. بلکه اجرای آن بر اینگونه بافتها اثر می­گذاشت. برای نمونه اولین قانون بهداشت عمومی که در سال ۱۸۴۸ میلادی برای اجرا در سرتاسر انگلستان تدوین شد، مالکان را قبلاً از همه امکانات ساختماهی و کاربرد زمین و بنا آزادانه استفاده می­کردند، ناچار به ایجاد شرایط بهداشتی در واحدها نمود.(۱۰)

مسئولیت اجرا و نظارت بر مفاد قانون که بشرح زیر است، به عهده انجمن­های محلی بود:

۱- احداث شبکه رفع فاضلاب در سطح واحداها و محله

۲- به وجود آوردن امکان توزیع آب آشامیدنی

۳- ایجاد باغچه و فضای سبز عمومی

۴- ایجاد کف سازی در معابر

۵- رسیدگی به نظارت در سطح شهر

۶- ایجاد نظم و پاکیزگی کشتارگاهها

۷- جلوگیری از سکونت در اماکن نامناسب مانند زیر زمین­ها

۸- از بین بردن مکانهائی که برای بروز رشد بیماریها مساعدهد.(۱۱)

از بررسی مفاد قانون مشخص می­شود که اجرای آن الزاماً متکی بر تدوین معیارهایی است که به تشریح جزئیات، اقدام را عملی سازد، از سوی دیگر، بهره­گیری از اندیشه­های مبتنی بر اهمیت محیط شهری نیز در این دسته اقدامها قابل مشاهده است. در اینجا باید یادآور شد که بر خلاف آن چه بنظر می­رسد تصویب این مقررات که حتی امروز، منطقی و عادلانه هستند،  در آن زمان با مخالفت­های فراوانی روبه رو شد، که صاحبان املاک و خانه­ها و لیبرالها بخاطر ترس از محدود شدن مالکیت خصوصی از آن جمله­اند.(۱۲)

از ویژگیهای نحه برخورد انگلستان در اواخر سده نوزدهم این است که به بهداشتی کردن محله­ های قدیمی و ناسالم و ساختن نواحی تازه بصورت کاملاً وابسته و مرتبط برخورد می­شد و در این برخورد بخش دولتی و خصوصی با یکدیگر همکاری می­کردند.(۱۳)

۶- تجربه ایران در زمینه مداخله در بافتهای مرکزی شهرها:

زمان گنجانده شدن بخش عمران شهری در برنامه ۵ ساله و نیز قانونی شدن تهیه طرح جامع شهری برای شهرهای ایران را اواسط دهه ۵۰-۱۳۴۰ می­توان دانست. (معادل تقریبی نیمه دهه ۷۰-۱۹۶۰). اما این تاریخ نشان دهنده زمان اولین دخالت در بافتهای شهری نیست.

از چند سال پیش از وقوع جنگ جهانی دوم، دولت ایران بارها از کارشناسان خارجی (بیشتر فرانسوی و ایتالیائی) برای مداخله در بافت شهرها، بخصوص بافت کهن مرکز شهرها کمک خواسته بود. تفحص درباره سیر اندیشه­ها و اقدامها اندیشمندان و کارشناسان ارواپائی نشان دهنده فکری آنان از تخریب به سوی دخالت آگاهانه است، با این حال مراکز کهن بسیاری از شهرهای ایران، مانند تهران، یزد، کاشان، کرمان، همان و تبریز در اویل سلطنت پهلوی به بعد با طرحهای کارشناسان از هم گسیخته شد و برای ورود وسایل نقلیه، هویت خود را از دست داد.

این وضعیت مختص ایران نیست. در دهه ۵۰- ۱۹۴۰ با بسیاری از شهرهای کهن غیر اروپائی نیز از این طرز برخورد انجام گرفته است، از جمله قاهره، دمشق و موصل. اروپائی­های سده ۱۹ میلادی، تنها هنگامی که ناچار به یک اقدام سریع مشکلی خاص- در شهرهای دارای بافت قرون وسطائی بودند، بافت کهن را با خیابانهای عمود بر هم می­بریدند و یا به اصطلاح شهر را مصلوب می­کردند. نمونه آن ناپل در ایتالیا است. این روش برخورد که اروپائیان خود نان روش مصلوب کردن شهرها را برای آن برگزیده­اند، الگوئی­های مداخله در بافت قدیم شهرهای ایران شد و در سالهای بعد شاهد تکرار آن هستیم. به این ترتیب پس از گذشت چند دهه از تخریب اولیه در عین اینکه جریان تخریب بافتهای سنتی همچنان ادامه دارد، چند سازمان مسئوول اجرای طرحهای حفاظت و احیای بافتهای کهن شده­اند، در کنار این فعالیتها چند اقدام پراکنده نیز انجام گرفته است که به ترتیب عبارتند از:

۱- پاکسازی بافت کهن پیرامون حرم امام رضا(ع)، مشهد. این طرح که با مخالفت صاحبنظران مسائل بافتهای کهن همراه بود در آخرین سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به اجرا درآمد.

۲- پاکسازی بافتهای کهن پیرامون چهار باغ و تخریب چند ساختمان ارزشمند در فاصله چهارباغ تا میدان نقش جهان اصفهان.

این طرح در اولین سالهای پس از پیروزی انقلاب در اصفهان اجرا شد.

۳- طرح بهسازی و نوسازی محله عودلاجان تهران. اندیشه تهیه این طرح که برای یکی از کهن­ترین محله­های مجاور بازار تهران آماده شد به سال ۱۳۵۶ بر می­گردد. مطالعات اصلی این طرح در سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰ انجام شد و پس از انفجار بمب در سال ۱۳۶۰ در گوشه­ای از این بافت کهن، اقدامات متوقف ماند.

۴- اجرای بیش از هفتصد پروژه تعمیراتی در بیش از ۳۵۰ بنا و مجموعه تاریخی کشور.

۵- تهیه ضوابط برای نوسازی در محله جلفای اصفهان، این طرح در حدود سالهای ۶۶- ۱۳۶۵ تهیه شد.

۶- طرح بهسازی محله جماله واقع در میدان کهنه اصفهان و … (۱۴)

۷- جمع­بندی و نتیجه ­گیری:

از مجموعه مطالب گفته شده می­توان چنین نتیجه گرفت که تجربه دنیا در خصوص مداخله در بافتهای مرکزی شهرها حاکی از رشد فکری آنان از تخریب اینگونه بافتها به دخالتی آگاهانه است و در این راستا گزینش شیوه ­های گوناگون از سوی کشورها با در نظر گرفتن شرایط و امکاناتشان می­باشد. برای مثال شیوه کشور فرانسه، پاکسازی بافتهای کهن و نگهداری یادبودها بوده است. شیوه ایتالیا رشد ایده­های حفاظت بدون تجربه­های ارتقای کیفیت سکونت است و شیوه انگلستان، حرکت از پاکسازی به سوی بهبودبخشی­های بدون تخریب و بعد حفاظت است.(۱۵)

۸- پیشنهادات

در زمینه مداخله رد بافتهای مرکزی شهری کشورمان باید به موارد ذیل عمیقاً توجه نمود:

۱- بافتهای مرکزی اغلب شهریمان (بخصوص شهرهای بزرگ) فرسوده­اند، برخورد با مسأله فرسودگی مستلزم برخورد با عوامل ایجاد کننده آن می­باشد.

۲- بافتهای مرکزی شهری به کل شهر وابسته است، برای مداخله در آنها باید کل شهر را در نظر داشت.

۳- مداخله در بافتهای مرکزی شهری، نیازمند برنامه­ریزی صحیح می­باشد،شیوه کار برنامه­ریزی باید برخورد سیستمی باشد بدین معنی که برنامه­ریزی اینگونه بافتهای نوعی برنامه­ریزی همه جانبه در زمینه­های مختلف جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی است که روابط متقابل این زمینه­ها بر یکدیگر و روابط و تاثیر پذیری­های دوسویه میان این سیستم و سیستم بزرگتر یعنی شهر توجه نمود.

۴- تشکیل سازمانی کارآمد و فراگیر متشکل از متخصصان که به امر تدوین سیاستها و اتخاذ تدبیرهای لازم بپردازند.

۵- ضرورت ایجاد تشکیلات سرمایه­گذاری و اجرائی با حضور مجموعه­ای از نهادهای دولتی، نیمه دولتی و خصوصی و تعاونی.

۶- مداخله در بافتهای مرکزی امری مداوم است، لذا بایستی به مساله مشارکت ساکنان و شاغلان اینگونه بافتها توجه کافی نمود.

منابع و مآخذ

۱- مقاله نوسازی شهری- مداخله در مراکز شهر- ابوالفتح سپانلو- مجله معماری و شهرسازی، دوره ششم شماره ۳ و ۴- سال ۷۵، ص۵۹-۵۸
۲- همان منبع، ص ۵۹
۳- مجموعه مقالات دومین سمینار سیاستهای توسعه مسکن در ایران، جلد دوم ص۲۷
۴- جزوه درسی تکنیک برنامه­ریزی شهری، خانم دکتر دانشور، دانشکده معماری و شهرسازی و دانشگاه شهید بهشتی، سال تحصیلی ۷۵-۷۴
۵- کتاب فضا، زمان، معماری، زیگفریدگیدیون، ترجمه منوچهر مزینی، چاپ سوم، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی- تهران- سال ۱۳۶۵- ص۶۱۰
۶- کتاب تاریخ معماری مدرن، لئونارد و بنه ولو، ترجمه دکتر سیروس باور، چاپ اول، دانشگاه تهران، ۱۳۵۸، ص۵۴۲
۷- کتاب فضا، زمان، معماری، زیگفریدگیدیون، ترجمه منوچهر مزینی، چاپ سوم، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی- تهران- سال ۱۳۶۵- ص۵۸۵
۸- منبع شماره ۶، ص۱۵۱
۹- منبع شماره ۶، ص۴۵۳
۱۰- کتاب باززنده سازس بناها و شهرهای تاریخی، دکتر محمد منصور فلامکی، چاپ اول، دانشگاه تهران، ۱۳۵۶، ص۱۶۹
۱۱- همان منبع، ص۱۷۰
۱۲- منبع شماره ۶، ص۲۲۸
۱۳- همان منبع شماره ۶، ص۵۴۲
۱۴- پایان نامه خانم مهندس سازا علیزاده، بهسازی حوزه­های فرسوده مسکونی شهری با تکیه بر مطالعه موردی محله کهنه بازار تبریز، دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی، سال ۱۳۷۱- ۱۳۷۰ ص۱۷۲-۱۷۰
۱۵- همان منبع، ص۶۹
۱۶- مقاله مرمت شهری در ایران، دکتر محمد منصور فلامکی، مجله معماری و شهرسازی شماره ۳و ۴، دوره ششم، ص۶۹

 

طراحی ساختمان E8 نتیجه یک مسابقه طراحی است که با هدف توسعه بلندپروازانه پارک فن آوری ” آلاوا ” برگزارشد .

1337238395-mainimage-coll-barreu-arquitectos-e8b-aleixbague-photo08

1337238616-coll-barreu-arquitectos-e8b-aleixbague-photo03

ساختمان E8 ، نتیجه یک مسابقه طراحی

تصمیم گرفته شد که این طرح طوری توسعه پیدا کرده که تا زمین های نزدیک مراتع و جنگل های بلوط پیش برود. اما هدف علیرغم تغییر و تحولات غیر قابل اجتنابی که با ورود ساختمان ها ایجاد می شد، حفظ مکان با دوره های زمانی و با تثبیت فرمت آن بود.

1337238638-coll-barreu-arquitectos-e8b-aleixbague-photo06

ساختمان E8 به شکل یک صلیب با حفظ مناظر طبیعی بنا شد. این مسئله مهم است اما مسئله مهم تر آن است که اگر در آینده طبیعت این منطقه محو شود، این ساختمان شیشه ای یادآور آن محیط و زمان خواهد شد.

1337238658-coll-barreu-arquitectos-e8b-aleixbague-photo23

در ساخت بنای E8 ، استراتژی کنترل آب و هوا با استفاده از یک لایه ضدآب داخلی و یک پوشش خارجی دیگر شبیه آفتابگیر برای تهویه ساخته شده است. در فصل زمستان، اتاق میانی عایقی است که ساختمان را از هوای سرد بیرون دور نگاه می¬دارد و در روزهای گرم، سیستم به گونه ای تعبیه شده که با اختلافات فشار، فضای داخلی را به صورت طبیعی خنک می کند.

 

1337238691-coll-barreu-arquitectos-e8b-aleixbague-photo27

1337238720-coll-barreu-arquitectos-e8b-aleixbague-photo28

1337238805-coll-barreu-arquitectos-e8b-aleixbague-photo29

1337238880-coll-barreu-arquitectos-e8b-aleixbague-photo30

1337238917-coll-barreu-arquitectos-e8b-aleixbague-photo31

پلان ها

1337238832-1st-floor-plan

 

1337238955-2nd-floor-plan

1337239013-3rd-floor-plan

پلان زیرزمین ساختمان e8-basement-floor-plan

ساختمان e8-ground-floor-plan

پلان سقف ساختمان e8-roof-plan

building e8-سایت پلان-site-plan

نما

نما ی ساختمان e8-مرکز تخصصی معماری ایران

 

-elevation-نما ساختمان- e8- building

--نما ساختمان e8elevation-arturarch.com-building-e8

arturarch.com-elevation-building-e8

 

 

پژوهشگران دانشگاه‌های امیرکبیر و صنعت نفت با استفاده از نانوذرات اکسید روی، به پوشش‌های اپوکسی/پلی آمیدی با خواص بهبود یافته ضد خوردگی و فیزیکی-مکانیکی دست پیدا کردند. هدف این کار تحقیقاتی ساخت این پوشش‌ها جهت کاربرد در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی برای سازه‌های فلزی مختلف بوده است.

پژوهشگران دانشگاه‌های امیرکبیر و صنعت نفت با استفاده از نانوذرات اکسید روی، به پوشش‌های اپوکسی/پلی آمیدی با خواص بهبود یافته ضد خوردگی و فیزیکی-مکانیکی دست پیدا کردند. هدف این کار تحقیقاتی ساخت این پوشش‌ها جهت کاربرد در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی برای سازه‌های فلزی مختلف بوده است.

 

پوشش اپوکسی یک پوشش آلی پرکاربرد با خواص منحصربه‌فرد فیزیکی-مکانیکی و ضد خوردگی است. از این پوشش جهت کاهش نرخ خوردگی فلزات در معرض محیط‌های خورنده استفاده می‌گردد. کاربرد عمده این پوشش‌ها بر روی سازه‌های فلزی نظیر لوله‌های انتقال نفت، گاز و آب است. علیرغم خواص ضد خوردگی مناسب این پوشش، کاهش عملکرد ضد خوردگی این پوشش به دلیل تخریب در محیط خورنده در زمان‌های بسیار طولانی و نیز قرار گرفتن در محیط‌های به شدت خورنده دور از انتظار نیست. از همین رو، روش‌های مختلفی جهت اصلاح عملکرد ضد خوردگی و دوام پوشش اپوکسی صورت پذیرفته است که استفاده از نانوذرات یک روش موثر جهت دستیابی به این هدف است.

دکتر بهرام رمضانزاده کراتی فارغ‌التحصیل مقطع دکتری رشته مهندسی پلیمر از دانشگاه امیرکبیر به عنوان یکی از محققان این کار توضیح داد: «سالانه در کشور رقم قابل توجهی از خسارت‌های وارده به تأسیسات فلزی، به مشکلات خوردگی آن‌ها اختصاص دارد و حجم بالایی از پوشش‌های آلی جهت حفاظت خوردگی فلزات مورد استفاده قرار می‌گیرد. این در حالی است که استفاده از پوشش‌های بر پایه نانوذرات طول عمر سازه‌های فلزی مورد استفاده در تأسیسات را بسیار بالا می‌برد. به همین منظور این کار تحقیقاتی را با هدف ساخت پوشش‌هایی جهت کاربرد در تأسیسات صنایع نفت، گاز و پتروشیمی انجام دادیم.»

نانوذرات به دلیل برخورداری از سطح تماس بالا قادرند نفوذ عوامل خورنده به داخل پوشش را سخت کنند. در این پژوهش از نانوذرات اکسید روی استفاده شد تا خواص ضد خوردگی و فیزیکی/مکانیکی پوشش اپوکسی بهبود داده شود. دکتر رمضانزاده ادامه داد: «نانوذرات اکسید روی به دلیل اندازه ذرات پایین و سطح ویژه بالا قادرند تا یک سد فیزیکی در برابر نفوذ عوامل خورنده به درون پوشش و به سطح فلز ایجاد نموده و زمان رسیدن این عوامل خورنده را به سطح فلز طولانی‌تر نموده و طول عمر سازه فلزی را کاهش دهند. نانوذرات همچنین با کاهش چگالی اتصالات شیمیایی و افزایش چگالی اتصالات فیزیکی پوشش، باعث بهبود مقاومت یونی و مقاومت در برابر تخریب هیدرولیتیکی (تخریب در حضور آب) شده و دوام پوشش را افزایش می‌دهند. همچنین با این مکانیزم بهبود خواص فیزیکی-مکانیکی از جمله کاهش شکنندگی پوشش و افزایش چقرمگی آن نیز حاصل می‌شود.»

در این کار تحقیقاتی که با همکاری دکتر محمدرضا محمدزاده عطار از دانشگاه صنعتی امیرکبیر و دکتر منصور فرزام از دانشگاه صنعت نفت آبادان صورت گرفته است، ابتدا ساخت فرمولاسیون پوشش‌های اپوکسی/پلی آمیدی در درصدهای مختلفی از نانوذرات اکسید روی صورت گرفت. سپس با اعمال پوشش‌های نانوکامپوزیتی بر روی زمینه‌های فلزی از پیش آماده‌سازی شده، نمونه‌های خام به دست آمدند. با پخت نمونه‌ها در کوره در دما و زمان مشخص، پوشش‌های مورد نظر به‌دست آمدند که با آزمایش‌های گوناگون خواص این پوشش تعیین شدند.

دکتر رمضانزاده با اشاره به نتایج این کار تحقیقاتی، ابراز داشت: «آزمون‌های EIS برای ارزیابی خواص ضد خوردگی، آزمون FT-IR برای ارزیابی مقاومت در برابر تخریب هیدرولیتیک، آزمون AFM برای ارزیابی چگونگی پخش نانوذرات و آزمون DMTA و DSC برای ارزیابی خواص فیزیکی-مکانیکی پوشش‌های به‌دست آمده صورت گرفت که نتایج به‌دست آمده نشان دهنده تأثیر نانوذرات بر فرآیند پخت پوشش اپوکسی، کاهش چگالی اتصالات عرضی و افزایش چگالی اتصالات فیزیکی بود. استفاده از درصد بهینه نانوذرات پخش مناسب نانوذرات و بهبود خواص فیزیکی-مکانیکی را باعث گردیده و مقاومت به خوردگی پوشش اپوکسی را به طرز قابل توجهی بهبود دادند. همچنین در این تحقیقات نشان داده شد که نانوذرات مقاومت یونی و مقاومت در برابر تخریب هیدرولیتیکی پوشش اپوکسی در محیط خورنده آبی را افزایش داده‌اند.»

این در حالی است که نانوذرات با بهبود خواص سدکنندگی و مقاومت یونی، باعث بهبود خواص ضد خوردگی پوشش اپوکسی شده است. در ادامه، آزمایش‌ها بر روی نمونه‌ها نشان دادند که استفاده از درصدهای بالای نانوذرات، باعث افت خواص ضدخوردگی و فیزیکی-مکانیکی می‌شود که به دلیل پخش نامناسب نانوذرات رخ می‌دهد.

نتایج این کار تحقیقاتی در مجله Progress in Organic Coatings‏ (جلد ۷۲، شماره ۳، ماه نوامبر ‌سال ۲۰۱۱) منتشر شده است. علاقمندان می‌توانند متن مقاله را ‏در صفحات ۴۱۰ الی ۴۲۲ همین شماره مشاهده نمایند.‏

 

پلانتاگون، اولین مزرعه عمودی در سوئد

درطراحی این گلخانه، گیاهان رشد می کند و سبزیجات تازه می رویند که این حرکت می تواند راه حلی برای کاهش آلودگی در شهر باشد.

ground-breaking-first-plantagon-پلانتاگون

چند سال پیش یک کمپانی آمریکایی ـ سوئدی به اسم Plantagon از طرح هایش برای سلسله گلخانه های عظیم بلندی که برای کشاورزی شهری در شهرهای بزرگ تعبیه شده بودند، پرده برداشت.

ground-breaking-first-plantagon-پلانتاگون

در آن زمان، پیشنهاد مزرعه مارپیچ عمودی به نظر خوب آمد و پلانتاگون مراسم پی ریزی و آغاز ساخت اولین مزرعه عمودی را چند هفته پیش در شهر لینکوپینگ سوئد به مرحله اجرا درآورد.

پلانتاگون، اولین مزرعه عمودی در سوئد

دراین گلخانه، گیاهان رشد می کند و سبزیجات تازه می رویند که این حرکت می تواند راه حلی برای کاهش آلودگی در شهر باشد.

پلانتاگون، اولین مزرعه عمودی در سوئد

به نظر می رسد پلانتاگون در طراحی اولیه گنبد متشکل از سطوح هندسی خود برای این برج عظیم هر دو مورد به عنوان ویترینی از گیاهان و هم رشد گیاهان درون آن را در نظر گرفته است.

ground-breaking-first-plantagon-پلانتاگون

نام این ساختمان نمونه «مرکز بین المللی تعالی کشاورزی شهری» خواهد بود و مکانی برای دانشمندان برای آزمایش فن آوری های جدید مورد نظر برای توسعه کشاورزی شهری می باشد.

plantagon02

درون این دیوارهای عظیم شیشه ای، گیاهان در گلدان ها می رویند و سپس به طبقه هایی که در مارپیچ بزرگ مرکزی قرار دارند منتقل می شوند.

plantagon03

همان طور که مارپیچ آرام آرام به سمت پایین می رود، گیاهان رشد کرده و وقتی به پایین رسیدند آماده برداشت هستند.

plantagon04

کود و پس مانده گیاهان برای سیستم های خنک کننده و گرم کننده گلخانه تبدیل به بیوگاز می شوند. خواسته دانشمندان از مزرعه عمودی نه تنها تهیه غذا بلکه کمک به توسعه راه حل های پایدار برای انرژی، گرما و مسئله آب در زندگی شهری می باشد.

plantagon05

پیش بینی می شود که ساخت اولین گلخانه عظیم عمودی ۱۲ الی ۱۶ ماه به طول انجامد.

plantagon06

 

 

در یک نگرش کلی به رسالت معماری در سده‌ی اخیر می‌توان این نکته را دریافت که: آثاری موفق و حائز اهمیت بوده و از آن ها به نیکی یاد می‌شود که به یک نکته‌ی انحصاری توجه داشته‌اند. نکته‌ی بارز مختص هر پروژه‌ی موفق نوع مسئله و ایده‌ی پاسخگویی به آن مسئله بوده است. پس می‌توان چنین نتیجه گیری کرد که یک معماری موفق فارغ از مسایل جانبی از قبیل سبک، تکنیک اجرا و …دارای سه خصوصیت بارز می باشد.

 

۱-نظریه

۲- مسئله

۳-ایده

 

 

نظریه:

در مواجه با چند معماری ساخته و پرداخته‌ی یک طراح با تحلیل های تئوریک – ایدوئولوژیک و کالبدی می‌توان به موضع گیری و استراتژی نسبتاً مشخصی رسید در خصوص نوع برخورد با فضاها، توده ها، نحوه‌ی قرارگیری طرح روی زمین، نوع توجه و ارزشگذاری به بستر، نوع نگاه، اعتماد و توجه به دخالت استراکچر، محیط پیرامون و غیره که از خودآگاه و ناخودآگاه شخص طراح برخاسته است. با تحلیل آثار معماری چون زاها حدید می‌توان به نوع جهان بینی ،نگرش و نظریه‌ی معماری وی پی برد.

او معتقد است زمین پایدارترین عنصر موجود در طبیعت، نیروهایی شناخته و نیروهایی ناشناخته دارد که در هر محیط و در هر شرایط، نوع تاثیرگذاری آن بر ساخته ی بشر مشخص است. معماری از زمین برخاسته و به آن هم باز خواهد گشت. این گفته ها را می‌توان دیدگاه و نظریه ی زاها حدید نسبت به معماری دانست.

 

مسئله:

در یک معماری موفق دو نوع مسئله وجود دارد که طراحی و پروسه ی طراح حول شکلگیری شالوده و پاسخ این مسئله صورت می‌پذیرد. این دو مسئله جدای از هم و هر یک از آن ها طی مسیر خود را می‌طلبند. یکی مسئله‌ی ساختمان که روحیه‌ای فیزیکال، کاربردی و تکنیکی دارد و دیگری مسئله‌ای منجر به کشف ناشناخته ها و واقعیات دور از ذهن می‌شود مانند کشف خصوصیات مدل و فیگورهای جدید فضا، فضایی که باید به کشف ماهیت درونی آن رسید تا از آن لذت برد.

گاهی مسئله توسط طراح مطرح می‌شود و گاه توسط کارفرما، این دو صورت از طرح مسئله با توجه و به تبع شرایط، گاه منجر به انزوا و انحراف می‌شود. گاه به هدف و مقصود می‌رسد و آن بستگی دارد به این که در چه مواردی مسئله توسط طراح و در چه شرایطی توسط کارفرما مطرح شود که زاویه ی دید آن ها نسبت به موضوع در آن شرایط عمیق تر و دقیق تر باشد.

 

ایده:

معماری عبارت است از طرح ایده های فضایی که علاوه بر حل مسائل پروژه، مسئله ای در مورد فضا مطرح کند. معماری از مجموع ایده و ساختمان تشکیل می‌شود که در آن فضا مسئله ای مفهومی و ساختمان مسئله ای فیزیکال است.

طرح مسئله‌ی فضا ممکن نمی‌شود مگر این که ایده ی فضا ادراک موجود نسبت به خود را مورد نقد و ارزیابی قرار داده و آن را متحول سازد، یعنی از یک سو در مقابل ساخت و سازهای بی رمق و متداول روز قرار گرفته و از سوی دیگر معماری جلوه‌های ویژه را مورد نقد قرار دهد. در این صورت معماری تحقق یافته است.

ایده مانند آب است و در همه جا نفوذ می‌کند. حتا ایده های پیش پا افتاده ای نظیر شلوار جین و کوکاکولا که جهان را فتح می‌کنند.

در عصر حاضر یکی از عمده‌ترین فعالیت‌های بشر تولید ایده است، روبوت‌ها و کامپیوترها بقیه‌ی کارها را انجام می‌دهند. تولید ایده، در حقیقت یکی از مهم ترین فعالیت های مغز است که کامپیوتر قادر به انجام آن نیست و معماری به مثابه‌ی ایده  از دهه ی ۱۹۶۰ به بعد در مسابقات، ملاک قضاوت قرار گرفته است. امروزه، بسیاری از آثار مهم، بیش از آن که به زیبایی شناسی بپردازند، به نشان دادن ایده ی معماری می‌پردازند به همین سبب گاه این آثار خشک و شماتیک می‌نمایند. فرم معماری سعی می‌کند به خالص ترین وجه، تقریباً مشابه‌ی دیاگرام ها و فرم های خلاصه، ایده‌ی آغازین را به طور موثر بیان کند. به عنوان مثال می‌توان طرح دفتر فناوری های ریاست جمهوری بهرام شیردل و نحوه ی ارایه ی او را در جام فضایی، فیلتر سبز، خرده اقلیم و سیستم ارتباطات پیوسته به وضوح مشاهده کرد.

معماری امروز اگر صاحب ایده نباشد نه تنها به لحاظ فرهنگی منسوخ است بلکه حتا طراح به جای پرداختن به مسائل پروژه، ناچار است به دور آن بچرخد و با شعبده بازی های سلیقه‌ای مشروعیتی ظاهری برای خویش کسب کند.

 

رستوران گو وِر از آی وی وی؛ مینیمالیسم بومی

این یک رستوران با مساحت کلی ۲۳۰ متر مربع در سمت جنوب سالن نمایشگاه کشاورزی در پکن است . این طرح ، بازسازی یک ساختمان قدیمی با یک بخش تازه ساخته شده است . دیوار جدید بیرونی شامل ورقه های فیبر با روکش سیمان ، هر کدام با ۱۰ میلی متر ضخامت و ۳۰۰ میلی متر عرض همراه با شیشه و ورق های فلزی می باشد . این دیوار روکش دار با ضخامت ۳۰۰ میلی متر ، به عنوان ساختار و دیوار داخلی عمل می کند . فضای داخلی توسط نور روزِ بیرونی به وجود می آید که همچنان که از ضخامت شیشه عبور می کند ، نور آن نیز تضعیف می شود . این بازسازی در طول ۴ روز به اتمام رسیده .

طراحی معماری رستوران

 

 

Restaurants_around_theworld_2

 

طراحی معماری رستوران

 

 

طراحی معماری رستوران

 

 

طراحی معماری رستوران

 

Interior space 1

طراحی مدرسه ی پل

پلی که دو قلعه ی باستانی را در خانه های روستای چین ارتباط می دهد، یک مدرسه طراحی معماری تلفیقی است و اقتصاد محلی را از سر می گیرد ، در حالی که به دقت ارتباط میان معماری گذشته و آینده را در نظر می گیرد و با محیط خود هماهنگ است.مدرنیزاسیون سریع چین باعث تضاد های مطلق میان ساختارهای قدیم و جدید شده است، گسستگی میان معماری گذشته و حال باز شده، و بسیاری مناطق روستایی توسعه نیافته رها شده و با ظاهر به سرعت در حال تغییر مناطق شهری ارتباط نیافته.

 طراحی مدرسه ی پل

pol-school1

ایالت روستایی فوجیان Fujian ، در سواحل جنوب شرقی چین ، یک منطقه ی کوهستانی با آب و هوای نیمه گرمسیری و مرطوب است – به طور سنتی توصیف میشود ” کوه هشت بخشی ، یک قسمت آب و یک قسمت زمین های کشاورزی” . روستای کوچک زیاشی Xiashi در فوجیان چندین ساختمان جدید دارد. برای چندین سال پیاپی نه تنها به یک مدرسه ی ابتدایی ،‌ بلکه به یک مرکز اجتماعی جدید برای ارائه ی یک فضای اجتماعی مرکزی نیاز داشت.

ماموریت: هدف اصلی طراحی مدرسه ی پل Bridge School بود برای از سر گرفتن اجتماع زیاشی و برای حفظ فرهنگ سنتی و شیوه ی زندگی از طریق یک زبان زیبایی شناسانه معاصر که با سنت در حال رقابت نیست اما در عوض ارائه می شودو با سنت در روش های جدید در ارتباط است. وقتی از معمار لیژیادونگ خواسته شده بود که مدرسه را طراحی کند ، او الهام این را داشت که آنرا روی پلی میان دو توتولوی باستانی ancient toulou – قلعه مانند سنتی- مانند ساختارها قرار دهد – که در دو طرف رودخانه از طریق روستا ایجاد می شود. در اصل ساخته شده توسط اجداد مردم محلی هاکا Hakka ، این قلعه های مدور متمایز ، دیوارهای ضخیم و محکم کوبیده شده در زمین است. ساختاری که پلها دو نیمه روستا را در ارتباط نمادین گذشته و حال درنظر می گیرند.

 طراحی مدرسه ی پل

تحقق:
توسط پایه های بتنی تقویت شده ،‌ سازه های فلزی ساده همانند یک شاه تیر جعبه ای غول پیکر که کمی جا به جا شده عمل می کنند ، بنابراین ساختمان ماهرانه می پیچد ، بالا می رود و پایین می آید به عنوان محدوده ی نهر . در داخل یک جفت تقریبا یکسان، کلاس های درس گوه ای شکل است، که هر کدام به سمت نقطه ی میانی ساختار باریک می شود. اگر چه امکان این برای استفاده ساختمان اصلی به عنوان پل وجود دارد ، یک گذرگاه باریک در زیر سازه های فلزی به حالت تعلیق درآمده است و لنگر توسط سیم های کششی یک مسیر جایگزین و مستقیم تر ارائه می کند.

 طراحی مدرسه ی پل

از جمله در طرح ساختمان یک زمین بازی برای کودکان در یک طرف آب است. سبکی طبیعی و سیالیت فضایی عناصر کلیدی ساختار است. با استفاده از درب های کشویی وتاشو ، مدرسه به تئاتر تصنیف و یا ساختار بازی تبدیل می شود. این توانایی برای حرکت کودکان و تشویق آنها برای درگیری فعال با معماری است. قاب فولادی در حجابی از میله های چوب باریک پیچیده شده است ، که نور را فیلتر میکند و فضای داخل را با نسیم خنک معتدل می کند. ساختار در تضاد کامل با معماری سنگین دو طرف نهر، به نظر سبک میرسد.

 

 طراحی مدرسه ی پل

 

مفهوم ساختمان الهام گرفته از طب سنتی چینی است، که انسان را به عنوان یک سیستم کامل با قطعات بهم پیوسته می بیند. با نزدیک شدن به پروژه این روش برای در نظر گرفتن جامعه به عنوان کل برای ایجاد ساختمان های انعطاف پذیر و مطبوع پسندیده است. مدرسه ی پل در بسیاری سطوح به وحدت رسیده:‌ بین گذشته و حال ، میان سنت و مدرن، میان دو طرف رودخانه ، و بین اعضای جامعه. ساختمان ، روح بخشی موفقیت آمیز جامعه ، پرداختن به نیازهای اجتماعی از طریق مداخله های معماری را در بر دارد.

طراحی شده توسط :‌ آتلیه لیژیادونگ Li Xiaodong Atelier

گرداوری:دینا صنیعی

دکوراسیون  آپارتمان 
اگر قصد ندارید مدت طولانی در یک مکان ماندگار شوید یا اگر نمی‌خواهید در هزینه‌های نگهداری و تعمیرات ساختمان خود با سایر مالکان سهیم باشید، اجاره خانه بهترین کار است. اغلب مستأجرین با این مشکل مواجه‌اند که نمی‌توانند آپارتمانشان را آن طور که دوست‌دارند تزئین کنند زیرا اغلب مالکین نسبت به هرگونه تغییر در دکوراسیون داخلی و طرح آپارتمان خود سختگیر و حساس هستند.در این مقاله نکاتی برای تغییرات جزئی اما چشمگیر در آپارتمان اجاره ای شما ارائه می شود.

ایجاد فضاهای جدید در آپارتمان:

یکی از راه‌های ایجاد تغییر و اعمال سلیقه در دکوراسیون داخلی آپارتمان، تقسیم اتاق‌های بزرگ به چند قسمت کوچک‌تر است.
این کار به‌راحتی با استفاده از پاراوان که در طرح‌ها، رنگ‌ها و اندازه‌های متنوع در بازار وجود دارد، امکان‌پذیر است. با این کار نه‌تنها فضاهای بیشتری خواهید داشت بلکه با انتخاب صحیح و مناسب پاراوان‌ها، به نوعی سلیقه خود را نیز به‌نمایش می‌گذارید.

خلاقیت در آپارتمان اجاره ای

اگر می‌خواهید خلاقانه‌تر عمل کنید، می‌توانید درهای قدیمی را از کهنه‌فروش‌ها خریداری کنید و با کاغذدیواری، پارچه یا رنگ، سطح آن‌ها را بپوشانید و تزئین کنید. اگر این پیشنهاد مطابق سلیقه شما نیست، با استفاده از یک کاناپه نیز می‌توانید فضای اتاق را تقسیم کنید. به این ترتیب بخشی به‌عنوان نشیمن و بخشی به عنوان غذاخوری مورد استفاده قرار می‌گیرد و از یک فضای بزرگ بدون دیوار حائل برای دو منظور استفاده می‌شود.

خلاقیت در آپارتمان اجاره ای

استفاده از کابینت‌ها:

شما می توانید با ایجاد تغییراتی در کابینت‌ها، طرح شخصی خود را در آپارتمانتان پیاده کنید. کابینت‌ها اغلب دستگیره‌های ساده ای دارند. آن‌ها را به سلیقه خود عوض کنید. البته دستگیره‌هایی انتخاب کنید که استاندارد باشند و موقع جابه جایی بتوانید آن‌ها را به محل جدید منتقل کنید.

درب کابینت‌ها را نیز می‌توانید به سلیقه خود عوض کنید و همه این‌ها را مجدداً در زمان جابه جایی به وضعیت اول برگردانید. حتی اگر مالک سختگیر هم باشد این تغییرات کوچک قابل‌قبول است.

تغییرات در کف و دیوارها:

اگرچه نمی‌توان در خانه استیجاری موکت‌ها را کند یا رنگ دیوارها را تغییر داد، ولی باز هم می‌توان ترفند‌هایی به‌کار برد. برای مثال ورقه‌های پهن را با نوارهای چسبی بر روی دیوار بچسبانید یا با کاغذهای آماده پشت‌چسب‌دار دیوارها را بپوشانید.

برای کف اتاق‌ها از چند تکه قالیچه کوچک که تنوع زیادی در محیط ایجاد می‌کنند، استفاده‌کنید. حتی می توانید با چند تکه از نمونه‌های کوچک موکت‌ها و سایر کف‌پوش‌ها که در فروشگاه‌ها ارائه می‌شوند، یک طرح جدید درست کرده و الگوی خاص خود را اجرا کنید.

ابتکارات کوچک تغییرات بزرگ به وجود می‌آورند:

با تغییرات جزئی آپارتمانتان را منحصر به‌فرد کنید. برای مثال نصب یک پوشش پارچه‌ای شیک به دور جام دستشویی، فضای مناسبی برای قرار دادن وسایل اضافه ایجاد می‌کند و به دستشویی جلوه‌ای خاص می‌بخشد. استفاده از تابلوها و  گیاهان آپارتمانی نیز در زیباتر شدن محیط مؤثرند.

شما می‌توانید تابلوهای سبک و کم‌وزن را بدون سوراخ کردن دیوارها از یک نخ ماهی‌گیری که از حاشیه گچ‌بری‌ها عبور کرده ‌آویزان کنید. البته می‌توانید تابلوها یا آثار هنری را روی سه‌پایه‌ها، تاقچه‌ها یا پایه‌های سه‌گوش کنج دیوارها نیز قرار دهید. همین روش را برای گیاهان آپارتمانی نیز می‌توانید به کار برید. گیاهان به محیط زیبایی و تنوع می‌بخشند و به پاکی هوای آپارتمانتان کمک می‌کنند.

با کمی خلاقیت و ابتکار می‌توانید به سلیقه خود محیطی دکوراتیو با تزئیناتی منحصر به فرد بیافرینید.‌    

خلاقیت در آپارتمان اجاره ای

مرکز فرهنگی و گالری هنری پل کله

در ۲۰ ژوئن سال ۲۰۰۵ مرکز فرهنگی پل کله در های خود را روی علاقه مندان هنر سراسر جهان گشود.مرکز فرهنگی پل کله یک نماد بین المللی است که به منظور تقدیر از پل کله ،نقاش ،موسیقی دان ،معلم و شاعر بزرگ قرن بیستم توسط رنزو پیانو ساخته شده است .این بنا در شهربرن ،جایی که او نیمی از عمر خود را در آن سپری کرده است ،قرار دارد .از حدود ده هزار اثر پل کله تقریبا چهار هزار اثر آبرنگ و طراحی در این گالری جمع آوری شده است .می توان گفت این مرکز بزرگترین مجموعه در جهان است که تنهابه اثاریک هنرمند اختصاص یافته است.

“رنزو پیانو “در خصوص طراحی این موزه می گوید: “باید اول گوش دهید که زمین به شما چه می گوید ،چرا که سایه طرح از قبل درآنجاست . در این مورد خاص باید به صدای پل کله نیز گوش کنیم وایده بگیریم.در آثار او همیشه طبیعت ،درختلن ورنگ ها دیده می شود…”
بدین ترتیب وی با الهام از آثار پل کله و توجه به بستر و زمینه ساختمان بنایی را طراحی نموده است که هم اکنون در زمره موفق ترین آثار با هدف پیوند با زمینه می باشد.

resized_492x246_492x246_resized_750x375_750x375_kultur_paul-klee-zentrum_400

طرح معماری بنا
سه تپه ساخته شده از فولاد و شیشه به سه ساختمان تقسیم شده است که با عملکردهای مختلف شناخته میشود . در حقیقت علاوه بر فضای نمایش گسترده،این موزه محوطه مدرن موسیقی و تئاتر برای برنامه های خود مرکز و مهمانان دارد .همچنین شامل یک موزه برای کودکان چهار سال و بالاتر می باشد که در آن می توانند با روش های گوناگون هنر را درک کنند. به طور کلی می توان گفت این مجموعه یک گردشگاه چند منظوره با تاسیسات ارتباطی ،سرسراها ،سالن های اجتماعات،سالن سمینار می باشد.ساختمان به سه قسمت متصل به هم تقسیم شده است :بال جنوبی (کوتاهترین موج)شامل دفاتر مدیریت ،اداری،تحقیقات و سرویس است قسمت مرکزی (موج میانه)به مجموعه های دائمی و نمایش غیر دائمی و همچنین محل انبارها اختصاص داده شده است و موج سوم و بلندترین آنها به پذیرش و شروع حرکت یعنی قسمت ورودی و سالن اجتماعات و … اختصاص یافته است.
این سه طاق که تمامی فضاهای اصلی موزه را در خود جای داده اند توسط راهرویی شیشه ای به طول ۱۵۰ متر به یکدیگر متصل می شوند که پیانو ازآن به عنوان خیابان موزه یاد می کند و از پنجره های آن به راحتی می توان مناظر اطراف و چمن هایی که بر روی سقف موزه روییده است را مشاهده کرد . پیانو محل ساخت بنا را نیز در مکانی از سایت انتخاب نموده است تا منحنی ملایم اتوبانی که در دسترسی اصلی موزه نیز می باشد از این راهرو شیشه ای دیده شود.

108_400

 

34_400_01

 

 

بازدیدکنندگان هنگامی که به قسمت نمایش آثار داخلی وارد می شوند ،کم کم به داخل تپه ها قدم می گذارند،سپس به ئمرکز تحقیقات و مطالعات درباره کله و آثارش می رسند.
بال های مختلف و گوناگون توسط یک مسیر ارتباطی به هم متصل می شوند.ورودی اصلی مرکزی از طریق یک پل شکل می گیرد که در آن مسیر قسمتی وجود دارد که بدنه شفاف آن در یک حفره عمیق فرو رفته است،این کار ابتکاری نوین برای مخفی کردن اندازه واقعی بنا است .از این قسمت بازدیدکننده شکل تپه یا موج مانند ساختمان را تحسین می کند.

ایده طراحی
ایده طرح بادر نظر گرفتن فراز و فرودهای روح یک مجسمه مطابق با پستی بلندی و شیب زمین بود. بنابراین موزه دقیقا شکل زمین را می گیرد،در عین حال تا جایی که ممکن است حومه و طبیعت را کامل می کندو حس زیبایی و نامحدودی را که توسط کوهستان ایجاد شده است امتداد می دهد.

e1_400

تعامل با تپه های اطراف
رابطه نزدیک کارهای کله با طبیعت بود که باعث شد رنزوپیانو ساختمانی را طراحی کندکه با تپه ها و محیط اطراف متعامل باشدو در نتیجه ساختمانی سبک وزن،به شکل سینوسی که بیشتر از استیل و شیشه تشکیل شده ،طراحی شدکه بیشتر به مجموعه ای از تپه ها می ماند.
مسیر شهری
همچنین از ابتدا مشخص بود که ارزش کله و هنر او بسیار فراتر از یک ساختمان معمولی است واین مرکز باید به آثار “شاعر سکون”تعلق گیرد،بنابراین ایده های پیانو در حول و حوش سکوت وسکون موزه چرخید.عبور یک مسیر شهری از نزدیکی محل پروژه نه تنها برای او مشکلی ایجاد نکرد ،بلکه او احساس کرد که باید این پروژه هم از لحاظ عملکردی و هم از نظر زیبایی شناسی به رگ اصلی وبنیاد تمدن متصل شود.

 

 

قاب خمشی

قاب های خمشی تشکیل شده اند از یک یا دو قاب پرتال که تیر ها و ستون های آن با اتصالات مقاوم خمشی به هم متصل شده اند که تغییر شکل های خمشی را از تیر به ستون و یا بالعکس منتقل می کنند. تیرها و ستون ها با یکدیگر کار می کنند تا سازه در مقابل نیرو های وزنی و جانبی مقاومت کند. مقاومت خمشی باعث می شود که قاب های خمشی منعطف ترو شکل پذیر تر از قاب های مهاربندی شده و یا دیوار های برشی باشند. رفتار شکل پذیر این سیستم باعث می شود که انرژی ناشی از زلزله را جذب کند ولی تغییر مکان جانبی را که برای آرامش ساکنین و امنیت آنها مهم است را افزایش می دهد.

7_400_01

قاب های خمشی باعث ایجاد فضا های آزاد معماری با کمترین تداخل سازه ای می شوند. ساختمان های اداری که معمولا نیاز به فضا های منعطف با کاربری های متنوع دارند از این سیستم استفاده می کنند. برای کاهش تغییر مکان جانبی در ساختمان های بلند سیستم های دوگانه استفاده می شود که از مهاربندی و یا دیوار های برشی بهره می گیرند و معمولا در هسته داخلی قرار داده می شوند زیرا در این نقاط انعطاف پذیری پلان زیاد مهم نیست.

به علت هزینه بالای اتصالات خمشی موجود در این سیستم ساختمان های با ارتفاع کم ممکن است از این سیستم در چند دهانه محدود استفاده شود. دیگر دهانه های مفصلی تنها بار های قائم را تحمل کرده و توسط دهانه های دیگری که قاب خمشی هستند پشتیبانی می شوند.اتصال تیر به ستون معمولا قائم بوده و تلاش می شود که بعد از تغییر شکل نیز قائم باقی بماند. تیر ها با مقاومت در مقابل پیچش به تحمل بار های جانبی کمک می کنند.

۱- قاب پرتال با اتصالات مفصلی در مقابل نیرو های جانبی ناپایدار است

۲- اتصال خمشی در تراز پایه و اتصال مفصلی در تیر ، تغییر مکان زیاد

۳- اتصال مفصلی در پایه و تیر صلب با اتصال خمشی ،تغییر مکان زیاد

۴- اتصال خمشی در پایه و تیر صلب،تغییر مکان به نصف کاهش یافته

۵- پایه با اتصال مفصلی و اتصالات خمشی در تیر، تیر دارای نقطه عطف است

۶- بار قائم، پایه مفصلی، تیر با اتصال خمشی ، تیر دارای دو نقطه عطف است

۷- بار جانبی ، تمام اتصالات مفصلی ، نقطه عطف در تیر و ستون

۸- بار قائم ، تمام اتصالات خمشی ، نقطه عطف در تیر و ستون

۹- تغییر شکل قاب با چند دهانه تحت بار جانبی

۱۰- تغییر شکل قاب با چند دهانه تحت بار قائم

 

 

 

گروه مهندسین ایران معماری با مدیریت آرشیتکت آرتورامید آذری

در این بخش تحت عنوان مقالات در معماری بر آن شده ایم تا مجموعه ایی از مقالات ،گفتارها و نظریات موجود در جامعه معماری ایران و جهان را ارائه دهیم، تا سرآغازی نوین در عرصه بحث مبانی و مفاهیم نظری معماری باشد.


شماره تماس برای کسب اطلاعات بیشتر: ۰۲۱۲۲۹۸۳۳۸۵

شوادان
این فضا که شبادان، شبابیک، خشیان و باد کش نیز نامیده می شود به طور مشخص در شهرهای دزفول و شوشتر دیده می شود. و زیر زمینی با عمق بسیار زیاد است. با توجه به ویژگی خاک این دو شهر، در واقع در دل زمین حفر می شود و معمولاً فاقد مصالح بنایی است و حداکثر در مواردی بخش هایی از دیواره ی آنرا با گچ می پوشانند. سقف آن گنبدی و فاقد سازه است. در بالاترین قسمت سقف، سوراخی وجود دارد که معمولاً به کف حیاط می رسد.
این فضا که گاه ۶ تا ۷ متر در زیر زمین پایین می رود به حریم مالکیتی خانه ی مجاور نیز نفوذ می کند.
شوادان ها علاوه بر مکش سوراخ بالا که موجب جریان هوا می شود، از پدیده ی نفوذ تأخیری فصول در زمین استفاده می کنند. در چنان عمقی معمولاً با دمای یک یا حتی دو فصل قبل روبرو هستیم.

18b_400

شوادان ها یکی از ویژگی های خاص و ویژه معماری دزفول است که کاربری های متنوعی داشته است از جمله کار تهویه هوا و خنکی ساختمان را بر عهده داشته ، به این صورت که شوادان دریچه ای در بیرون خانه برای ورود هوا داشته و با توجه به عمق شوادان و رطوبت موجود در آن ، هوای در شوادان خنک شده و این هوای خنک از طریق کانال هایی در بخش های مختلف ساختمان توزیع می شده است. علاوه بر آن به عنوان محلی خنک و آرام در تابستان ها مورد استفاده قرار گرفته ، همچنین این شوادان ها به خانه های همجوار راه داشته است و به این صورت ارتباط نزدیکی میان همسایه ها وجود داشته است.
ر این فضا(شوادان) محلهایی برای نگهداری مواد غذایی نیز وجود داشت. مثلاً نگهداری گوشت که بوسیله زنجیرهای بسیار قطور از سقف آویزان بود : تنها بهانه‌ای که شخص را در روز به بیرون از شوادان می‌کشاند پختن نان بود. می‌توان گفت در معماری این ناحیه بیشتر ارتباطات عمودی است تا افقی.
واژه کت که قسمتی از فضای شوادان است در جاهای دیگر معماری دزفول استفاده می‌شود. به این ترتیب که در کنار رودخانه دز تپه‌هایی با ارتفاع ۳۰-۲۰ متر با خاک و سنگ بسیار پیوسته و متراکم وجود دارد. درون این تپه‌ها را سوراخهایی یا فضاهایی برای استراحت درست کرده‌اند«کاملاً طبیعی» که در گذشته استفاده‌های دیگری داشته ولی امروزه برای تفریح و استراحت مورد استفاده قرار می‌گیرند این فضاها که همه به هم پیوسته و راه دارند کت نامیده می‌شوند و فضاهای تقسیم کوچکتر را کتول می‌گویند.

17b_400_02

شرکت معماری آرتور و همکاران (AOA)
تلفن: ۲۲۹۸۳۳۸۵ و ۲۲۷۰۶۶۳۱
آدرس: فرمانیه، بلوار اندرزگو، خیابان وطن پور شمالی، بن بست هنگامه، پلاک ۳