طراحی ساختمان اداری با رویکرد جدید

شرکت معماری بین المللی MVRDV  اخیرا ساختمان اداری جدیدی را در شهر شنژن چین طراحی کرده است که رویکرد جدیدی را برای یک محیط اداری دنبال می کند.

Building Guosen

در حقیقت هدف اصلی طراحان در این پروژه، ایجاد نمایی مناسب است به گونه ای که استفاده از نور مستقیم روز را برای تمام کارکنان در تمام طبقات فراهم آورد. برای دستیابی به این منظور در فضای ۱۸۴۹ مترمربعی این ساختمان اداری، هیچ محوطه کاری از نمای خارجی ساختمان بیش از ۱۱ متر فاصله ندارد و محیطی لذت بخش و متفاوت را در اختیار کارمندان قرار می دهد.

Building Guosen

این تفکر در طراحی در نهایت منتهی به یک برج۲۰۴ متری شد که لبه طبقات مربعی آن با زاویه ۳۵ تا ۵۵ درجه به سمت پایین تا شده و سایه بانی را برای طبقات پایینی خود فراهم می کند.

ساختمان اداری جدیدGuosen با بهره‌وری انرژی

از سوی دیگر لبه هر طبقه شیشه های بزرگ بادگیر ها را به را به هم وصل کرده که اندازه بادگیرها با توجه به جهت و موقعیت ساختمان متفاوت است این بادگیرها در قسمت شمالی کوچکتر و در قسمت جنوبی بزرگتر هستند.

Building Guosen

سیستم لوله‌های آب طویلی در سراسر ساختمان حرکت کرده و از گرمای حاصل از سلول‌های خورشیدی برای گرم کردن آب استفاده می‌کند (لوله‌ها در ساختمان دیده نمی‌شوند). در قسمت ورودی ساختمان، بادگیرها بالا کشیده شده‌اند و شیشه ورودی بزرگتر است و بدین صورت ورودی اصلی، رستوران و مرکز کنفرانس به وضوح دیده می‌شوند.

 

ساختمان اداری جدیدGuosen با بهره‌وری انرژی

Building Guosen

 

Building Guosen

Building Guosen

ساختمان اداری جدیدGuosen با بهره‌وری انرژی

ساختمان اداری جدیدGuosen با بهره‌وری انرژی

ساختمان اداری جدیدGuosen با بهره‌وری انرژی

ساختمان اداری جدیدGuosen با بهره‌وری انرژی

ساختمان اداری جدیدGuosen با بهره‌وری انرژی

 

معماری وتمدن هند

هند دارای چندین زبان و لهجه و گویش است خط و زبان اولیه آنها سانسکریت است که کتابهای زیادی به این زبان وجود دارد. مهمترین زبان عصر حاضر هند زبان اردو است که تشکیل شده است از لغات فارسی – عربی و ترکی و انگلیسی و لغات محلی .کلمه هند از نام بومی سیندهو که نام یک رودخانه بومی هند است و ایرانیها سیندهو را به هندو بدل کردند و هند را به نام هندوستان یعنی سرزمین رودخانه ها خواندن از این کلمه یونانیها کلمه ایندیا را بکار بردند.

 

 

به طرف جنوب غربی جاری است و پنچ شعبه مهم دارد که به پنجاب مشهور است .
▪ زبان : هند دارای چندین زبان و لهجه و گویش است خط و زبان اولیه آنها سانسکریت است که کتابهای زیادی به این زبان وجود دارد. مهمترین زبان عصر حاضر هند زبان اردو است که تشکیل شده است از لغات فارسی – عربی و ترکی و انگلیسی و لغات محلی .کلمه هند از نام بومی سیندهو که نام یک رودخانه بومی هند است و ایرانیها سیندهو را به هندو بدل کردند و هند را به نام هندوستان یهنی سرزمین رودخانه ها خواندن از این کلمه یونانیها کلمه ایندیا را بکار بردند.
▪ باستانشناسی هند : هنوز در هند حفاریات باستانشناسی به طور نسبی هم انجا م نگرفته است و از آثار دوره پارینه سنگی هند چیز زیادی بدست نیامده و تنها اشیاء نادری هست که در موزه های کلکته و بمبئی نگهداری می شود.
هنر دره سند :هند تمدنی به قدمت ایران و مصر و بین النهرین دارد چهار مرکز مهم تمدن باستانی هند شامل:
ـ موهنجودارو در هزاره سوم ق م
ـ هاراپا با فاصله کوتاهی بعد از تمدن موهنجودارو و در هزاره دوم ق م
ـ لوتال هزاره دوم ق م
ـ چان مودارو هزاره دوم ق م .
تمدن موهنجودارو در شمال غربی هند یعنی پاکستان قرار گرفته و هاراپا در پنجاب غربی واقع شده است و این دو شهر با وجود فاصله زیادی که از هم دارند تمدن نزدیک به همی دارند و این تمدن ها قبل از ورود آریائیها به هند است.
موهنجودارو و هاراپا از نظر معماری برای ساختن خانه های خود از خشت پخته و نیز از مصالح چوب برای پلکان و کف و بام خانه ها استفاده کرده اند و در این دو شهر حمامهای عمومی ،فاضلاب و مغازه های متصل به منازل ساخته اند و خیابانهای پهن و کوچه های بطور عمودی به یکدیگر ساخته شده و خانه ها اغلب چهارگوش و اطراف آنرا حیاط فرا گرفته و موهنجودارو بعدها بر اثر طغیان رود گنگ از بین رفته و لایه هایی ازشن و ماسه خانه ها را پرُ کرده است.
آثار هنری در سند به پنچ دسته تقسیم می شود :
ـ ظرفهای سفالین یا سفالینه های منقوش
ـ پیکره های سفالین کوچک اندام و بت های گلی
ـ مهرهای مسطح چند ضلعی
ـ مفرغینها
ـ مجسمه های سنگی با نقوش برجسته.
وسایل و اشیاء سفالین شامل سبوها و شکسته هایی از کاسه و ظروف دیگر به رنگ سرخ روشن و نخودی به ابعاد کوچک تا بزرگ، و ظروف بزرگ غالباً برای ذخیره آذوقه بوده است و نقوش روی زمینه های سرخ روشن و نخودی غالباً هندسی بارنگ سیاه بصورت دوایر متقاطع و نقش درخت و گاه پرندگان و جانوران و انسان هم دیده شده اند و بعضی از این سفالها با چرخ کوزه گری ساخته شده است که در زمان خودش ممتاز بوده است .پیکرهای سفالین چند نوع هستند بعضی ها احتمالاً اسباب بازی کودکان بوده مثل گاوهای کوهان دار کوچک با ارابه های گلی و میمونها که با ریسمانی به زمین کشیده می شدند.

● سر ستون سارانات
▪ مجسمه ها : مجسمه ها که در ابعاد کوچکتر ساخته می شد و بهترین نمونه این مجسمه ها مردی است با ریش بلند که از سنگ آهک ساخته شده و شبیه به مجسمه های سومری است و لباس یکره سنگی منقوش به گل سه پر است.

● اهمیت تمدن موهنجودارو:
تاریخ نشان داده زمانی که خئوپس اولین هرم بزرگ را در مصر می ساخت موهنجودارو دوره ترقی خود را طی می کرد و با سومر و بابل روابط بازرگانی و مذهبی و هنری داشته و دلیل وجود این روابط مهره های مشابهی است که در موهنجودارو و سومر پیدا شده و همچنین در خرابهای بابل مهره های گلی بدست آمده که به نظر” سرجان مارشال “در حدود هزاره دوم ق م از موهنجودارو به بین النهرین آورده شدند بعضی از پژوهشگران عقیده دارند که این تمدن شگفت انگیز از تمدن سومری اقتباس شده و برخی دیگر معتقد هستند که سومریان فرهنگ خودشان را از هند گرفته اند”وولی” هردو تمدن سومری و هند باستان را از یک اصل و یک فرهنگ می داند به هرحال نتیجه می گیریم که در آغاز هزاره سوم ق م تمدن سند از فرهنگ بابلی جلوتر و شکوفاتر بوده است .

● تمدن هند و تقسیمات آن :
هند را به دوره های مختلف تقسیم می کنند:
۱) دوران دراویدها
۲) دوره ودائی که ۱۵۰۰ ق م تا ۸۰۰ ق م
۳) دوره برهمن
۴) عصر فلسفی که از ۵۰۰ تا ۱۰۰ ق م
۵) احیاء هندوئیزم و عقیده بر پیدایش مظاهر الهی ۱۰۰ ق م تا ۵۰۰ میلادی
۶) دوره اسلامی قرن ۱۶ میلادی
۷) دوره استعمار و مسیحیت.
▪ دوره دراویدها : که ارواح کوه ،درخت و ستاره و سگ ومار واژدها را می پرستیدند و مار در بین این مردم مظهر ظهور و نیروی تولید می دانستند و جنبه الوهیت داشته است.
▪ دوران ودائی : قدیمی ترین خدایان ودائی نیروها و عناصر موجود در طبیعت بوده مثل آسمان و خورشید و زمین و آتش و نور وباد و آب و…
ودا به معنی دانش است و از کلمه ویده مشتق شده است یعنی دانش مقدس ،دعاها و وردها و اسطوره ها همه در کتاب ودا معروف است و یکی از معروفترین کتابهای دنیا است که به زبان سانسکریت نوشته شده و با کتاب اوستا حالت خواهری دارند و به همین دلیل اسطوره ها و خدایان ایرانی با هندی فوق العاده نزدیک هستند .خدایان در هند حالت طبقاتی دارند و به سه طبقه تقسیم می شوند:
ـ فرمانروا
ـ جنگجو
ـ مظاهر طبیعت.
▪ اوپانیشادها (برهمن ) : اوپانیشادها چکیده وداها هستند و به معنی نزد استاد نشستن است برهمن خالق کل است و “آتمن” یعنی” خود” و روح خود است و در مقابل برهمن است و اول باید انسان خود را بشناسد و سپس خالق کل را بشناسد و اوپانیشادها مردمی بودند که در جنگلها و دور از مردم زندگی می کردند و تزکیه روح و نفس می شدند و این منابع به آنها الهام می شده و یکی از منابع عرفان جهان است .
شاگردی از استادش سوال می کند که موجودات بعد از مرگ به کجا می روند و استاد جواب می دهد که برای ارواح ود راه وجود دارد ۱- راه خدایان ۲- راه نیاکان .
هندوها از همان زمان ودائی اعتقادداشتند که بعد از مرگ چشم انسان به خورشید برمی گردد و نفس و دم به باد می پیونددو کلامش به اتش و بطور کلی اعضاءبدنش به کائنات متصل می شود ولی در اوپانیشادها مراتب هستی توسعه پیدا کرده است کسانی که راه نیاکان را می پیمایند بعد از مرگ به دود تبدیل می شوند و بعد وارد سیاهی شب شده و از آنجا مرحله ای را طی می کنند تا به ماه برسند و این روح که بالا آمده در ماه مستقرمی شود و به اندازه کارهای نیکی که انجام داده در آنجا بهره می برد و وقتی فضایل او به اتمام رسید با همان شرایط از ماه خارج می شود و وارد هوا می شود و تبدیل به دود می شود و به صورت ابر و باران به زمین می رسد و مثل دانه ای در زمین رویش می کند و تغذیه می کند و بعد وارد مرحله جدیدی می شود راه نیاکان راهی
است که افراد عادی طی می کنند یعنی کسانی که در زندگی دنیوی دارای قید و بند بودند و به مقام آزادی و نجات نرسیده اند و بعد از مرگ دچار گردونه دنیا می شوند و ماه یک بهشت موقت است برای آنها.
راه خدایان : به نظر اوپانیشادها دانایان و فرزانگان که بیشتر زندگی خود را صرف تصفیه نفس کرده اند به واقعیت مطلق رسیده اند بعد از مرگ به آتش وارد می شوند و سپس به روشنایی روز و بعد به ماه می رسند و بعد به خورشید و سرانجام به بارگاه برهمن راه پیدا می کنند و این راهی است بی بازگشت.
▪ عصر فلسفی ۵۰۰ تا ۱۰۰ ق م :
جین ها : موسس این مسلک “مهاویرا” بود تولد او را قرن ششم ق م می دانند .این مذهب به علت اینکه با سیستم کاست موافقت داشته در هند استمرار پیدا کرده است جین ها پا برهنه راه می روند و تنها از پوشش یک لنگ استفاده می کنند و گوشت هیچ موجود زنده را نمی خورند و هنگام عبور از معابر جارو بدست موجودات کوچک را کنار می زنند و راه رستگاری را در ریاضت کشی می دانند و اعتقاد به این موضوعات دارند:
ـ دروغ نگوئید
ـ هیچ موجود
زنده را نکشید
ـ به لذتهای دنیا توجه نکنید
ـ چیزی را که به شما نداده اند به زور نگیرید.
بودا ::بودا شاهزاده ای بود در بنارس بدنیا آمده و در زیر درخت به روشنگری رسید و بعد به نیروانا وارد شد.
در هند یکی از کسانی که این مذهب را گسترش داد “آشوکا” بود که سومین پادشاه از سلسله موریانی هند بود .
روحانیون مذهب بودائی لباس بلند می پوشیدندو برحسب دوره های مختلف تحصیلی و کسب علوم دینی رنگ لباسها فرق می کند مثلاً رنگ زرد نشانه اجتهاد است و مومنین سرهایشان را می تراشند زن و مرد، وتسبیح بلند نیز دارند.
ساتوها هستند که در طرفین بودا قرار می گیرند .چشمان مجسمه های بودا فرو افتاده که علامت بصیرت هست و بینایی کامل ،گوشهای بزرگ که تا روی شانه هست که رمز و علامت دانایی است و خال وسط پیشانی به معنی چشم سوم و علامت معرفت است و موهای روی سر جمع شده و سمبل فوق
جنسیت است و گاهی در بین مجسمه ها لبخندی بچشم می خورد که مفهوم آن بی اعتنایی به دنیا است.
▪ هنر معماری بودایی :بودا هنگام رحلت از جهان به شاگردانش وصیت کرد که او را بسوزانند و خاکستر او را بر تقاطع چهار راهی دفن کنند این چهار راه به معنی رمز و علامت است و این علامتها عبارتند از :
ـ مرده سوزی
ـ قرار دادن خاکستر مرده درون یک ظرف
ـ دادن کفاره
ـ نصب یادبود . البته عمل مرده سوزی در آئین هندوئیزمها وجود داشته که وارد مذهب بودائی شده و در بین بودائی ها گاهی بعد از مرده سوزی خاکستر مرده را یا به آب گنگ می دهند یا از فراز کوهی به باد می دهند که چیزی از آن باقی
نماند.بعداز اینکه خاکستر را دفن نمودند بر فراز آن ظرف خاکستر ،تلی از خاک انباشته کرده و به همان شکل بنایی سنگی بوجود آمد که در اصطلاح زبان هندی به آن “استوپا” می گویند که بناهای سنگی هندی هستند یکی از بزرگترین استوپاها در زمان “آشوکا” و بنام” سانچی استوپا” (تل خاک بسیار بزرگ ساخته شد .

● استوپا قدیمیترین بنای مذهب بودیسم
استوپاهای قدیمی غالباً یکی از آثار بودا در زیر آن دفن است مثل دندان ،تارمو،جارو،و غیره استوپاها دارای چهار دروازه ورودی هستند که احتمالاً این دروازه ها چوبی بوده که بعداً به علت پوسیدگی از دروازه های سنگی استفاده کردند و تمام قسمتهای این دروازه ها پر از نقوش است که عمل کنده کاری روی چوب را تداعی می کند و فضای خالی بین نقوش وجود ندارد که از مهمترین خواص هنر شرق است نقوش عبارتند از : نقش فیل – درخت – بودا ساتوها- گردونه مقدس – گل نیلوفر- چتر سلطنت – اسب بی سوار – تخت خالی – جای پا – زنان وسوسه گر.

● مراحل تحول اولیه استوپا
▪ استوپا سانچی : گنبد بسیار بزرگی است که در روی یک صفه سنگی است که این بنای گنبدی شکل را بعضی تشبیه به تخمدان گل نیلوفر می کنند و بسیاری از محققین عقیده دارند این نوع گنبدها بی تاثیر بر روی گنبدهایی که بعداً در شرق بوجود آمده نیست .دورتادور گنبد دارای نرده است که سابقاً چوبی بوده که حالا سنگی است و دور کل بنا نرده بزرگی است که زوار بتوانند به راحتی این محل مذهبی را زیارت کنند بالای گنبد میله ای قرار دارد که علامت چرخ سلطنت است.

معابد بودایی بطور کلی به دو دسته تقسیم می شوند:

۱) معابدی که دارای یک سالن بزرگ مرکزی و دوتا سالن جناحی هستند که این سالن های جناحی بوسیله ستونها مشخص می شوند و در بالای تالار اصلی یک استوپا قرار دارد.
۲) معابد مستطیل شکل که دارای تالار مرکزی که در اطراف این تالار حجرهایی قرار دارد که مربوط به راهبان هندی است.
غارهای آجانتا : مجموعه معابدی هستند که در دل کوه کنده شده که این مجموعه دارای ۳۳ زیارتگاه بوده که اکنون ۲۹ عدد از آنها سالم مانده است و بقیه به علت نفوذ بیگانگان بخصوص انگلیسی ها در هند از بین رفته چرا که کشف این غارها بطور تصادفی بوده و بیگانگان با عجله آثار هنری داخل آنها را به تاراج برده اند و نقاشیهای داخل غارها در اثر بی توجه ای از بین رفته است (معابد بودایی بطور کلی جهت زیارت مطلق نیست بلکه بیشتر برای ریاضت کشی است )
آثار درون غارهای آجانتا مربوط می شود به قرن دوم ق م تا قرن ششم میلادی و بیشتر آثار مربوط به بودائیان است طرز کشیدن نقشها به این شرح است: ابتداء دیوار غار را صاف می کردند و بعد چند لایه مخلوطی از شن و پودر صدف و گرد آجر و یک نوع سریشم مخصوص با لعاب سبوس برنج که چندین بار این لایه ها روی دیوار کشیده شده بود و آخرین بار پوشش از موم و پودر سنگ خارا به دیوار اضافه می کردند ورنگهای بکار رفته در نقوش سفید- سیاه – آبی – قرمز و زرد است که همه از مواد طبیعی گرفته می شد و طرح های اولیه با ذغال مشخص می شده و بعد از اتمام نقاشی رنگ ذغال را پاک می کردند و طرز طراحی به طریق خطوط تند و کند بوده است (ظریف و ضخیم )اطراف بینی و چشمها را بسیار ظریف قلم گیری می کردند و بطور کلی مجموعه نقاشی در مرکز صحنه، خود بودا قرار داشت و جای خالی دیده نمی شود.
نفوذ هنر هخامنشی در هند در دوران آشوکا: بعضی از محققین اعتقاد دارند که وارث تمدن هخامنشی در هند اسکندر و سردارانش بوده اند در حالی که وارث حقیقی این تمدن سلسله موریانی هند بوده است بسیاری از بناهایی که در این دوران در هند ساخته شده کاملاً تحت نقوذ هنر هخامنشی بوده و احتمالاً سلسله موریانی از نژاد ایرانیان می باشند.ستونهای فرمان یا منفرد که در سراسر هند نظیر آنها پیدا می شود مربوط به آشوکا است که تعلیمات بودا و گفته های آشوکا روی آنها نوشته شده که این ستونها الهام گرفته از ستونهای ایرانی است (دوران هخامنشی داریوش )
ونهای هخامنشی (پرس پلیس) تخت جمشید آپادانا از هر تسفلد ۴- سرستون پاتالی پوترا ۳- مدخل لومارساریشی نخستین نمونه سنگ نگاری هند از سالنامه باستان شناسی هند
▪ مقایسه ستونهای دوران آشوکا و ستونهای هخامنشی:پایه ستونهای تخت جمشید به صورت زنگ برگشته و بدنه ستون دارای تراش قاشقی شکل است و سرستون هخامنشی دو گاو یا عقاب یا شیر پشت به هم داده است ولی در هند پایه ستونها مربع شکل است و بدنه ستون بدون تراش و بر روی آن تختک قرار دارد و در روی تختک سه شیر پشت بهم داده شده است و در چهار طرف تختک چهار نقش برجسته وجود دارد که نشانگر چهار حیوان مقدس است شیرهای دوره آشوکا قابل مقایسه با شیرهای هخامنشی است و اندازه ستونها در هردو کشور قابل مقایسه است تفاوت این ستونها در این است که در تخت جمشید ستون جزء ساختمان است و حمال سقف است ولی ستونهای هند منفرد و جنبه فرمان دارد .گل نیلوفر در هردو کشور زیاد استفاده شده ولی در مذهب بودا جنبه تقدس دارد ولی در ایران علامت سلطنت است.
دوره هندوئیزم (برهمنیزم ) در هندوئیزم به سه خدای مهم بر می خوریم: ۱- برهما ۲- شیوا ۳- ویشنو برهما که خالق کل است و هندی ها اعتقاد زیادی به این خدا ندارند چرا که با خلقت ،مردم را به رنج و عذاب انداخته است.
۳) شیوا یکی از بزرگترین خایان هند است که یک حالت پیچیده دارد خدای کشنده و فنا کننده است قهار و جبار است و اگر برگ خشکی از درخت بیفتد معلول قدرت اوست و مردم قدیم عقیده داشته اند او در کوهستان زندگی می کند و از قله کوهها می آید و باعث نابودی می شود و برای این باعث نابودی می شود که زمینه را برای زنده کردن آمده کند و این دلیل آب و هوای هند است و در این سرزمین نابودی مطلق نیست و اگر چنین فکر را مو شکافی کنیم می بینیم که شیوا خدای بدی نیست بلکه نمادی از تولد و تناسل است پیرها باید بروند تا جوانان بیایند و او را بصورت رقص نشان می دهند در روی مجسمه شیطان دروغ و او دارای چهار تا بازو است در یکدست طبل کوچک است و در دیگری شعله فروزان و شکل هلالی ماه روی سرش است و چشمی در پیشانی و آب رود گنگ از موهای او جریان دارد و سرتا پای وجودش نیروی حیات است و رقص شیوا رمز چرخش زائیدن و مردن است یکی بدنیا می آید و با سرعت بسوی مرگ می رود و چشم پیشانی نشانه قدرت بیشتر اوست و رنگ صورت او کبود است و گردنبندی از مار به گردن دارد و صورت دیگری که از شیوا نشان می دهند در حال تفکر است و اطراف او خاکستر است و موهایش پریشان است و به همین دلیل او را حامی مرتاض ها می دانند و برای شیوا چند همسر قائل هستند و حتی پرستش همسرهای شیوا در هند خودش یک مکتبی را بوجود می آورد.یکی از فرزندان شیوا سرفیل و پیکر انسان دارد و دیگری بصورت گاو تجسم شده است .
رقص شیوا رمز زادن و مردن است بطوریکه رقص در هند جنبه مذهبی دارد و رقاص سعی می کند با تنظیم حرکات بدن خودش را به خدا نزدیک کند و شیوا بر طبل می نوازد و آغاز حیات را اعلام می کند و آتش که به دست دارد رمز مردن و تباهی است و همسر شیوا مهمترین رقص مذهبی را انجام می دهد و بر خاکستر شیوا می رقصد یکی از سمبلهای مهم شیوا مار است رقص شیوا با مار کبری به این ترتیب است که اگر رقاص از گزند نیش مار رهایی یابد توانسته است با حرکات رقص او را سحر کند و به مرتبه خدایی برسد.(رقص همسر شیوا بر روی خاکستر شیوا معروف است )
▪ معماری برهمنیزم : معابد ویشنو پرستان در شمال هند است و مشخصات آن عبارتند از تالار بزرگ به علاوه یک بتکده مربعی شکل با برجی بسیار بلند و بام اغلب این معابد بصورت نیلوفر است در داخل تالار معبد نقش برجسته خدایان است و ویشنو گاهی بصورت شیر و زمانی بصورت قهرمان انسانی تجسم می شود
مهمترین معبد ویشنو بصورت کالسکه ای بزرگ با چرخ ساخته شده است که هرکدام از چرخها حدود ۱۰ پا بلندی داردو در حقیقت معبد را شبیه به ارابه ای نقش کرده اند که ویشنو را به آسمان ببرد.
معابد شیوا پرستان در جنوب هند قرار گرفته است و دارای حیاط وسیع و مستطیل شکل و با پوشش سقف بصورت زیگورات است
غالباً خارج معابد دارای تزئینات بی شمار است و هزینه قسمت خارجی معابد از تمام هزینه های ساختمان بیشتر است حدود هزارو دویست معبد قدیمی در هند است که همه دارای نقشهای برجسته است که این نقوش شبیه کنده کاری روی چوب است نقوش زن در بین حجاری ها دیده می شود که غالباً به مفهوم مادر می آید و نقوش جزئی از معماری است و نقوش فیل ومارکبری وافعی زیاد است و مجسمه های مختلف در داخل معابد است و برهما را گاهی
بصورت سه صورت یا چهار صورت نشان می دهند و شیوا را با سه چشم تجسم می کنند.

معماری وتمدن هند

سقف های تیرچه بلوک :

سقف های تیرچه بلوک

یکی از سیستم های رایج اجرای سقف در سازه های بتنی سقف های تیرچه بلوک هستند که اجزای تشکیل دهنده آن عبارتند از میلگرد – تیرچه – بلوک یا پلاستفوم (یونولیت) – بتن بالا یا بتن درجا که در بالای سقف قرار گرفته و موجب اتصال تیرچه ها به همدیگر و یکپارچه کردن آنها می گردد که مراحل اجرای آن به شرح زیر است : 
ابتدا به ستون سازی  می پردازیم به طوری که میلگرد ها و خاموت ها طبق نقشه های سازه ای بسته می شود…

سقف های تیرچه بلوکسقف های تیرچه بلوک

و سپس قالب بندی ستونها و بتن ریزیآنها انجام میشود.

سقف های تیرچه بلوک
سقف های تیرچه بلوک

پس از اجرای ستونها کف سازی برای ایجاد شناژها انجام میگیرد

سقف های تیرچه بلوک

پس از کف سازی آهن گذاری تیرهای دهانه ها انجام می شود و آهن هایی که به صورت عمودی در تیرها قرار دارند آهن ریشه برای ستونهای بالا هستند.

سقف های تیرچه بلوک
سقف های تیرچه بلوک

طبق تصاویر بالا با آهن گذاری تیرهای اصلی  بوجود آمدند و در مرحله بعدی تیرچه ها را در دهانه ها گذاشته می شوند.

سقف های تیرچه بلوک

حداکثر سازه های ۲ تیرچه نباید از ۷۰ سانتی متر بیشتر باشد ولی اغلب قریب به اتفاق مهندسین ایرانی فاصله ۲ تیرچه را ۵۰ سانی متر محاسبه می نمایند به همین دلیل کلیه بلوک هایی که در بازار ایران موجود است ۴۰ سانتی متر میباشد (محور تا محور تیرچه ۵۰ سانتی متر) که در بین تیرچه ها قرار میگیرند.

سقف های تیرچه بلوک

بعد از چیدن تیرچه  بلوک روی سقف میلگرد های حرارتی را میچینند قطر میلگرد حرارتی حداقل ۶ میلی متر و فاصله آنها از یکدیگر حداکثر ۳۰ سانتی متر و جهت آنها عمود بر میلگرد های بالای تیرچه می باشد و  در ۲ جهت چپ و راست هم چیده می شود و در نهایت با بتن ریزی سقف تکمیل و به طور کامل اجرا می شود .

سقف های تیرچه بلوک

 

گردآوری: رامین صادقی

 

 

 

 

 

 

 

نمونه اسکیس های دانشجویان و تحلیل استاد آرتور

اسکیس برگزیده هفته اعضای باشگاه مهندسان ایران

اسکیس از : Arc 370
روان نویس(نوک نمدی)، ماژیک، مداد شمعی

تحلیل استاد : آقا / خانم arc 370 کار شما خوب شده. ۱- آزادی خطوط خوب بود ولی کمی هدفمندتر باید باشد، تا بنا بیشتر مورد توجه باشد.
۲-آسمان بناهایی همچون برج ها بهتر است که تا طبقه آخر نرود.
موفق باشید . به امید کار بهتر

نمونه اسکیس های دانشجویان و تحلیل استاد آرتور

اسکیس از : سحر
تکنیک : پاستل

تحلیل استاد :سحر خانم کار شما برای شروع خوب بود ولی ۱- باید سعی کنید در ارائه با پاستیل پس زمینه از بنا جدا شود و تاکید بیشتر روی بنا باشد.
۲- کنتراست شیت هم باید بیشتر شود.
موفق باشید.

نمونه اسکیس های دانشجویان و تحلیل استاد آرتور

اسکیس از: فرهیخته
عنوان:طرح شماتیک داخلی
تکنیک:آبرنگ
مدت زمان طراحی و ارائه: ۱:۲۰

تحلیل استاد : خانم فرهیخته عزیز سعی کن که به خطوط عمودی بیشتر توجه کنی و نیاز است برخی از سطوح مثل کف و دیوارها بیشتر تیره شود تا کنتراست بیشتری ایجاد شده و پرسپکتیو گویا تر شود.
موفق باشید.

درز انبساط (کنترل) :
درزهای عمومی در نظر گرفته شده که درزهای کنترل یا انبساط نامیده می شوند نیروهای ناشی از انقباض و انبساط را با یک الگوی منظم جذب می کنند و تا حد معینی از کنده شدن قطعات بتنی (پیاده رو) جلوگیری می کنند. درزهای انبساط در فاصله‌های ۲۰ فوتی (۶ متری) در دال‌های بتنی کف که روی زمین قرار گرفته‌اند و در دیوارهای بتنی اطراف ساختمان در نظر گرفته می شوند.

 

555

 

نیمی از طول میلگردهای بکار رفته در دیوار و سنگفرش در هر درز کنترل قطع خواهند شد تا موجب ایجاد شکاف در آن قسمت‌ها بجای قسمت‌های دیگر شوند.
۳- دیوارهای بلوک بتنی تمایل دارند تا در هنگام سخت شدن و از دست دادن آب کاهش حجم داشته و ترک بر دارند آنها در فواصل ۲۰ تا ۴۰ فوتی (۶ تا ۱۲ متری) به درزهای انبساط نیاز دارند که به میزان محتوی رطوبت بلوک‌ها در زمانی که در محل خود نصب می شوند بستگی دارد.

 

دیوارهای گچی خارجی نیز مستعد کاهش حجم‌اند و برای آنها هم درزهای انبساط در فواصل حدود ۱۰ فوت (۳ متر) برای مهار ترک‌برداشتن توصیه می شود- سطوح دیوارهای داخلی و سقف اغلب به درزهای انبساط احتیاجی ندارند. زیرا از دیوارهای گچی پیش ساخته و یا پوشش گچی ساخته شده‌اند و گچ بعد گیرش در اثر تغیرات دما چندان تغییر حجم ندارد- لکن ازدیاد حجم گچ هنگام گیرش و تراکم و درهم فشردگی حاصله از آن همچنین جابجایی‌های ساختار زیرین می تواند باعث ایجاد ترک در دیوارها و سطوح وسیع گچ کاری شده گردد، بنابراین دیوارهای گچی و سقف‌های بزرگ باید بوسیله درزهای انبساط در فواصل ۳۰ فوتی (۹ متری) تقسیم‌بندی شوند – در جزئیات یک درز انبساط معمولی برای گچ، رابیتس در روی خطوط درزهای انبساط قطع شده و موجب بوجود آمدن خطوط ضعیفی می شود که حرکات داخل دیوار را به سمت خود سوق می دهد و از ایجاد آن در جاهای دیگر جلوگیری می کند، نوار فلزات انعطاف‌پذیر ضمن ایجاد ظاهری زیبا سطوح گچی را در یک تراز نگه داشته و در جابجایی‌ها براحتی می تواند حرکت کند.

 

888

آجر نیز با جذب مقادیر اندکی رطوبت (در ماهها و سالهای بعد) کمی منبسط می شود لذا در دیوارهای آجری درزهای انبساطی در حداکثر فواصل ۲۰۰ فوتی (۹۰ متری) توصیه می شود، یک نوار سخت لاستیکی در مرکز دیوار، قطعات دیوار را بهم متصل می کند.

برخی واژگان مهم و ضروری زبان تخصصی معماری :

  • معماری مصری
  • Egyptian architecture
  • معماری یونان
  • Greek architecture
  • معماری ایرانی
  • Persian architecture
  • معماری کلاسیک
  • Classical architecture
  • معماری رومی
  • Roman architecture
  • روم
  • Rome
  • معماری رومانسکی
  • Romanesque architecture
  • معماری اسلامی
  • Islamic architecture
  • معماری گوتیک
  • Gothic architecture

 

 

مقاله توسعه گردشگری و  مناطق آزاد تجاری در توسعه گردشگری

نویسنده : مهندس آرتور امید آذری

گردشگری در مناطق آزاد

 

توسعه گردشگری و

مناطق آزاد تجاری در توسعه گردشگری

مهندس امید آذری- کارشناس ارشد معماری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران.

 

چکیده:

با نگاهی به مناطق آزاد تجاری می توان دریافت که توانمندی فراگیری در جذب و نگهداشت جهانگردان و دریافت سرمایه در این مناطق وجود دارد چنانچه می توان این مناطق را دروازه های طلایی اقتصاد بشمار آورد. از انجا که در رویکردهای جدید برنامه ریزی منطقه ای برای برخورداری و توزیع مناسب امکانات و پتانسیلهای درونی جایگاهی ویژه برای مناطق آزاد در نظر گرفته می شود می توان دریافت که این مناطق علاوه بر وجود جاذبه های فراگیر در توسعه گردشگری می توانند بهبود و رشد اقتصادی فراوانی را نیز بهمراه آورند و علاوه بر کار آفرینی و بهبود اقتصادی در عرصه ملی بر گسترش گردشگری و فواید حاصل از ان نیز موثر باشند. این امر چشم اندازی جامع را به حوزه مناطق آزاد تجاری در حوزه برنامه ریزی منطقه ای می طلبد تا کارامدی موثر و بهینه را در حوزه مداخلات برنامه ریزی کلان منطقه ای را در بر گیرد. در این گفتار به مواردی چند از این مراتب و تعاریف و معیارهای توسعه در رویکردی معطوف به مناطق آزاد اشاره می شود.

 

– مهندس معماری و کارشناس ارشد شهرسازی دانشگاه تربیت مدرس

– دکترای معماری و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس

 

گردشگری و توریستی در مناطق آزاد

۱_مناطق آزاد:

۱_۱_تعاریف و مبانی:

مناطق آزاد را محدوده جغرافیایی مشخصی در کشور میزبان می دانند که مجهز به انواع امکانات برای پردازش صادرات و واردات یا انبارهای آزاد نگهداری کالا برای ترانزیت یا صادرات مجدد است و هدف اصلی از ایجاد آن دستیابی به شرایط و زمینه های مورد نظر در توسعه اقتصادی از قبیل جذب و جلب سرمایه های داخلی و خارجی افزایش تولید و پشتیبانی از آن نزدیکی بازارهای مصرف و عرضه کالاهای تجاری و صنعتی در بستر بهره وری از استعداد و امکانات موجود در منطقه است.تسهیلات ایجاد شده در مناطق آزاد شامل حذف تعرفه های گمرکی و سود بازرگانی و حذف مالیات برای تولید کنندگان رفع محدودیتهای صادراتی و ایجاد تسهیلات در ورود و خروج اتباع خارجی است.بر این اساس می توان دریافت که برای افزایش میزان ورود اتباع خارجی یا افراد داخلی می بایست در مناطقی که از توانمندی قرار گیری در زمره مناطق آزاد را برخوردار هستند و ترکیب و ادغام انها با مناطق گردشگری امکان بهبود هر دو رویه را در کارامدی و ارتقا موثر رشد اقتصادی این دروازه های طلایی اقتصاد فراهم کرد.

 

۲_جهانگردی:

۲_۱_مبانی و مفاهیم:

توریسم را عامل جهانگردی می دانند که دارای انواع گوناگونی به ترتیب زیر می باشند:

۱_جهانگردان مقیم یک کشور که در خود کشور سفر می کنند.

۲_جهانگردان اهل آن کشور که به خارج سفر می کنند.

۳_جهانگردان خارجی که به آن کشور سفر می کنند.

طبق تعریف سازمان بین المللی جهانگردی توریسم کسی است که به کشوری که در آن اقامت ندارد سفر می کند و هدف سفر انجام فعالیتهای اقتصادی نیست و در داخل مرزهای کشوری که مسافرات می کند حداقل یک روز و حداکثر یک سال اقامت می کند که این مفهوم با معنای توریسم بین المللی مطابقت دارد.

 

۲_۲_انواع جهانگردی:

توریسم را می توان از سه دیدگاه متفاوت تقسیم بندی نمد:

۱_تقسیم بندی بر اساس داخلی یا بین المللی بودن.

۲_تقسیم بندی بر اساس طول دوره اقامت.

۳_تقسیم بندی بر اساس فردی یا دسته جمعی بودن.

جهانگردان اعم از داخلی و خارجی بر حسب قصد از سفر و طول دوره اقامت در کشورهای خارجی یا مناطق مورد بازدید به دو دسته جهانگردان با اقامت طولانی و جهانگردان با اقامت کوتاه تقسیم می شوند.علاوه بر تقسیم بندی فوق می توان جهانگردان را بر حسب سایر مشخصات و خصوصیات به گروههای مختلف دیگر تقسیم کرد مثلا از نظر میزان درامد شغل سن و جنس و مرز ورودی یا نوع حمل و نقل هوایی دریایی زمینی به انواع گوناگون تقسیم می شوند. جهانگردی داخلی همانگونه که از نامش استنباط می شود به مسافرتهایی اطلاق می شود که بر اساس تعریف جهانگردی در داخل کشور صورت می گیرد بعبارتی فعالیتهای مربوط به جهانگردی داخلی دارای حدود معین و در قلمروی جغرافیایی یک کشور روی می دهد در حالی که جهانگردی بین المللی از لحاظ حدود جغرافیایی هیچگونه محدودیتی ندارد.

 

۲_۳_توسعه جهانگردی و شاخصهای  اقتصاد ملی:

از نظر اقتصادی وجه تمایز خاصی بین جهانگردی داخلی و بین المللی وجود دارد که بر تاثیر جهانگردی بر موازنه ارزی و تراز پرداختهای کشوری با در نظر گرفتن مبدا و مقصد جهانگردی استوار می شود.بدین معنی که مصارف جهانگردی خارجی در عین اینکه از نظر کشور صادر کننده شخص جهانگرد یک نوع واردات کالا و خدمات محسوب می شود در جدول موازنه ارزی آن کشور در ستون پرداختها منظور می گردد. از دید کشور پذیرای جهانگرد یک نوع واردات کالا و خدمات محسوب می شود که در جدول موازنه ارزی ان کشور در ستون دریافتها منظور می گردد.این نکته نشانگر این مطلب نیست که جهانگردی داخلی اگرچه بر خلاف جهانگردی بین المللی باعث نقل و انتقال ارزهای خارجی نمی شود کوچکترین تاثیری در ارقام تراز پرداختهای کشور ندارد معهذا تاثیر ان در توسعه اقتصادی داخلی قابل توجه است و بر همین اساس در زمره مولفه های اساسی در توسعه کمی کشور که از رکنهای توسعه پایدار و همراه با التزان در نظر گیری زیست بوم کشور بشمار می رود.

 

۳_انواع جاذبه های توریستی در مناطق آزاد:

از انجا که در حوزه میزان پذیرش جهانگردان چگونگی جذب و جاذبه های محیطی تاثیر دارد می توان دریافت که بر اساس بهره گیری مناسب و بهینه از این جاذبه های درون ذاتی محیط مناطق آزاد است که می توان به جذب گردشگر و جهانگردان داخلی و خارجی پرداخت. این امر می طلبد که در بستر نگاهی جامع به ماهیت جاذبه های مناطق آزاد اقداماتی در راستای بروز بیشتر و ساماندهی انها صورت گیرد تا امکان دریافت این جاذبه ها به مثابه جذب کننده های توریستی افزون و افزونتر گردد. انواع جاذبه های توریستی در مناطق آزاد را می توان بر حسب شرایط و نوع منابع طبیعی یا دست ساز بشری دارای تقسیم بندیهایی دانست که در میزان و چگونگی جذب جهانگردان دارای مراتب گوناگونی هستند که در ادامه به انها اشاره می شود:

جهانگردی و گردشگری

۳_۱_جاذبه های مهیا در مناطق آزاد:

جاذبه های مهیا عبارتست از عواملی که بهره برداری از انها مستلزم هیچ نوع خرج اضافی برای خود سرمایه نمی باشد که از این نوع می توان به اب و هوا و مناطق زیبای گردشگری و کوه و کوهنوردی اشاره کرد.به عنوان مثال در منطقه زیبای قشم می توان از همجواری با دریا و نوع ساختار اقلیمی ان و پتانسیلهای طبیعی فصلی این منطقه در فصول خاصی از سال یا وجود مناظر زیبای طبیعی و چشم اندازهای درونی اشاره کرد.

 

۳_۲_جاذبه های نامهیا در مناطق آزاد:

عناصری که بهره گیری از انها مستلزم سرمایه گذاری در تجهیز انها می باشد که می توان از آثار تاریخی و آبهای معدنی و موزه ها نام برد.در این بخش نیز می توان به انواع موزه ها منابع طبیعی یا موزه های صنایع دستی و هنری اشاره کرد که در راستای بهبود آشنایی با فرهنگ کشور پذیرای جهانگرد مفید و کارامد واقع می شود.

توسعه گردشگری

۳_۳_جاذبه های فرعی و کمکی در مناطق آزاد:

جاذبه های فرعی معمولا بصورت غیر مستقیم در جنب جاذبه های مهیا می باشند چنانچه مثلا آب و هوا بعنوان جاذبه های مهیا بخودی خود می تواند جذب توریست داشته باشد ولی جاذبه های فرعی و کمکی در کنار جاذبه های مهیا خود را عرضه می کنند و در عین حال مانع جهانگرد برای وصول به سایر جاذبه ها نمی باشند.

۳_۴_جاذبه های مذهبی در مناطق آزاد:

ایران سرزمینی است که اماکن مذهبی گوناگونی را در خود جای داده است که بسیاری از انها مورد احترام و تقدس مذاهب و ادیان گوناگون می باشند که می توانند پذیرای بسیاری از زایران و جهانگردان باشند.علاوه بر ان اعیاد و مراسمات مذهبی و دینی مانند ایام عاشورای حسینی یا سوگواریهای محرم یا مراسمی خاص که در یک اقلیم انجام می شود _مانند مراسم قالیشویان مشهد اردهال_ نیز می توانند از جمله مراتب مذهبی در صنعت جهانگردی و جاذبه های مذهبی بشمار روند. در مناطق آزاد نیز می توان چنین مناطقی را مورد توجه قرار داد یا بگونهای و در صورت وجود چنین اماکنی انها را احیا و بازسازی دوباره کرد. این امر نیز معطوف به وجود چنین اماکنی در مناطق آزاد است که تا حدودی امکان احراز شرایط مطرح شده در جاذبه های مذهبی یا ملی را در بر گرفته باشد.

۳_۵_جاذبه های طبیعی در مناطق آزاد:

تلاش بشر امروزی برای گریز از محیطهای شهری آلوده و پناه بردن به دامان طبیعت از جمله دلایلی بشمار می رود که می تواند در جذب توریسم به مناطق طبیعی مورد ارزیابی قرار گیرد. در این میان توجه به اقلیم و گونه های گیاهی و آب و هوا نیز مهم می نماید که انواع جلوه های طبیعی جنگلها مراتع و مناطق باصفا و مفرح طبیعی در دامنه کوهها و دریاچه ها را در بر می گیرد و می تواند مکانی برای پناه بردن به دامان طبیعت شمرده شود. شاید بر این اساس بتوان دریافت که چرا قرار گیری در کویر و جاذبه های آن برای بسیاری جذاب می باشد هرچند که استمرار قرارگیری در ان مناطق دشوار می نماید. مناطق آزاد تجاری نیز می توانند در بستر احیا و توانمند سازی این جاذبه های طبیعی علاوه بر جذب گردشگران و بالاخص گردشگران خارجی امکان توسعه صنعت گردشگری را با افزایش رشد اقتصادی مناطق آزاد همراه کنند و امکان شکوفایی همزمان را برای هر دو مولفه های فوق فراهم نمایند.

جاذبه های گردشگری

 

۳_۶_جاذبه های تاریخی در مناطق آزاد:

آثار بجامانده از گذشته و تاریخی هموراه مورد توجه جهانگردان داخلی و خارجی می باشد که امکان آشنایی با فرهنگ و تمدن یک کشور دیگر یا آگاهی از سابقه تاریخی یک کشور را برای اهالی همان کشور میسر می کند.علاوه بر این آثار تاریخی معماری و شهرسازی می توانند نقشی اساسی در پراکنش ارزشهای فرهنگی و مذهبی و ملی داشته باشند که قسمت عمده جاذبه های جهانگردی را بخود اختصاص می دهند. بر این اساس برخی از مناطق آزاد تجاری می توانند از این جاذبه ها استفاده کنند که نمونه های ان در صنعت گردشگری جهانی مشهود و قابل لمس است.

جاذبه های توریستی

۳_۷_جاذبه های فرهنگی در مناطق آزاد:

تنوع قومی و فرهنگی همواره از زیباترین جاذبه های صنعت توریسم بشمار می روند که بدلیل بهره گیری از ویژگیهای قومی و فرهنگی یکی از ایلها و قومها یا استانهای یک کشور می توانند دارای جذب و پذیرش خیل عظیم توریسمهای داخلی و خارجی باشند که در این میان می توان به صنایع دستی و محلی و مراسمات خاص منطقه ای مانند گلابگیری کاشان و مراسم ساحل نشینان جنوب ایران اشاره کرد.این جاذبه ها را مهمترین و کارامدترین جاذبه های مناطق آزاد می دانند که بدلیل بهره گیری از شاخصه های قومی و نژادی و محلی هم امکان رشد و توسعه بیشتری را دارد و هم می تواند با شرایط محیطی و متاثرهای بیرونی همخوانی و سازگاری بیشتری برقرار نماید.

جاذبه های گردشگری و توریستی در مناطق آزاد

۴_ارکان صنعت جهانگردی و توسعه گردشگری در مناطق آزاد:

ارکان صنعت جهانگردی را می توان در چهار گروه تقسیم کرد:

 

الف_منابع طبیعی:

شامل منابع طبیعی موجود در دنیا مانند آب و هوا جنگلها و سواحل دریا و حیوانات و جانداران هر منطقه و گلها و گیاهان می شود. این امر بدیهی است که هر منطقه تجاری آزاد دارای اقلیم و شرایط کلیماتولوژیک ویژه ای است که نقشی اساسی در توسعه صنعت گردشگری در این مناطق آزاد بخود می گیرد.

جاذبه های طبیعی

ب_عوامل زیر بنایی:

عوامل زیر بنایی شامل شاهراهها فرودگاهها و خطوط راه آهن و هوایی تسهیلات دریایی و بندری اتوبوس و هتلها و متلها و اماکن تفریحی و زیارتی است که دارای نقشی اساسی در جذب توریست بشمار می روند. این رکن صنعت گردشگری را می توان مهمترین رکن در توسعه گردشگری مناطق آزاد دانست که می بایستی از طریق برنامه ریزی کلان و ارزیابی کیفی مکانیزمهای زیر بنایی موجودبه اقدامات بهبود و بهسازی در راستای افزایش کیفیت و تسهیل در خدمات رسانی و جذب جهانگرد پرداخت. بدون شک در این میان وجود پایانه های حمل و نقل مناطق آزاد و نوع و چگونگی شاهراهها و فرودگاهها و تسهیلات دریایی و بندری مهمترین نقش را در افزایش یا کاهش میزان جهانگردان خارجی بخود معطوف می دارد. بعنوان مثال می توان با ارایه خدمات بیشتر یا بهبود کیفی در میزان و چگونگی ارایه خدمات و تسهیلات در حوزه حمل و نقل امکان افزایش رفاه را برای جهانگردان داخلی و خارجی فراهم کرد.

پ:تجهیزات حمل و نقلی:

شامل کشتی هر اتوبوسها قطارها و هواپیماها و وسایل نقلیه موتوری و غیر موتوری می شود که اسباب حرکت و از مولفه های اساسی در صنعت توریسم بشمار می روند. نوع و کیفیت وسایل و ناوگان حمل و نقلی بالخص پروازهای هوایی در میزان استفاده از مناطق آزاد و بهبود کیفی این مناطق تاثیر فراگیر دارد که ضرورت برنامه ریزی در این امر را دارای التزامی خاص می کند.

ت_منابع فرهنگی و روحیه مهمان نوازی:

منابع فرهنگی هر منطقه مانند صنایع مستظرفه ادبیات و تاریخ موسیقی و هنرهای نمایشی رقص ورزشها و سایر فعالیتهای فرهنگی می شود. منابع فرهنگی نیز در مناطق آزاد بعلت نوع فرهنگ جاری بر این مناطق در میزان جذب و نگهداشت جهانگردان و گردشگران تاثیر فراوانی دارد و می بایستی مورد التفات برنامه ریزان تصمیم گیران و تصمیم سازان در مناطق آزاد قرار گیرد.

توسعه جهانگردی و گردشگری

جاذبه های توریستی

منابع و ماخذ:

۱-کهن،گوئن،(۱۳۷۶) ،شاخص شناسی در توسعه پایدار،تهران، شرکت چاپ و نشر بازرگانی.

۲-الیوت،جنیفر.آ،(۱۳۷۸) مقدمه ای بر توسعه پایدار در کشورهای در حال توسعه،ترجمه عبدالرضا رکن الدین افتخاری و حسین رحیمی،تهران،موسسه توسعه روستایی ایران.

۳-سایث،آشوانی،(۱۳۷۵) راهبردهای توسعه و روستاییان فقیر،ترجمه بهنام شاهپوری،تهران، وزارت جهاد سازندگی،مرکز تحقیقات و بررسی مسائل روستایی.

۴-مارک هنری،پاول،(۱۳۷۴) فقر،پیشرفت و توسعه،ترجمه مسعود محمدی،تهران،موسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه.

۵-تودارو،مایکل،(۱۳۶۳) برنامه ریزی توسعه،مدلها و روشها، ترجمه عباس عرب مازار،تهران،سازمان برنامه و بودجه.

۶-خادم آدم،ناصر،(۱۳۷۵) اصلاحات در سیاست توسعه،تهران،انتشارات اطلاعات.

۷_ قدوسی , مهران . مک هارگ , GIS , شهر و محیط زیست . مجله شهرنگار . شماره ۱۸ . سال سوم . ۱۳۸۰

۸_ فری , هیلدر براند . طراحی شهری , به سوی یک شکل پایدارتر شهر . ترجمه : دکتر حسین بحرینی . انتشارات شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری . چاپ اول . ۱۳۸۳

۹_ ژیرارده , چگونه شهری پایدار بسازیم . ترجمه : فریبا قرائی . انتشارات دانش نما . چاپ اول . ۱۳۸۳

 

برج چند منظوره میلاد با هدف احداث سازه‏ای به یاد ماندنی و به عنوان نمادی برای شهر تهران و به منظور رفع نیازهای مخابراتی و تلویزیونی تهران ساخته شده‌است.
این برج سازه‌ای است بتنی با کاربردهای متنوع، ۴۳۵ متر از سطح زمینهای مجاور ارتفاع دارد که ۳۱۵ متر از آن مربوط به شفت بتنی و ۱۲۰ متر دیگر مربوط به آنتن برج است. وزن برج میلاد ۱۶۱٬۰۰۰ تُن و زیربنای آن ۵٫۵ برابر یک زمین فوتبال است. پایهٔ اصلی برج بتن آرمه است. ارتفاع آن ۳۱۵ متر از روی زمین‌طبیعی با مقطع حجره‌ای (سلولار) است. حدود ۳۳۰۰۰ متر مکعب بتن در آن مصرف شده‌است. این بدنه شامل هسته مرکزی و چهار عدد باله‌است. درون هسته مرکزی ۳ حجره به آسانسورها و یک حجره به راه پله اضطراری اختصاص یافته‌است.

 

Milad_Tower_Tehran

tower_2

 

 

باله در تراز صفر برج به‌صورت ذوزنقه در چهار طرف قرار دارد و تا ارتفاع ۲۴۰ متری به‌صورت هرمی شکل کاهش مقطع دارد. هسته مرکز از این تراز به تنهایی تا ۳۱۵ متر ادامه می‌یابد. از تراز ۲۴۵ تا ۳۱۵ متر سازه رأس برج قرار دارد.

tower_3

 

ساختمان رأس برج میلاد مجموعه‌ای از ۱۲ طبقه با کاربردهای مختلف در طبقات است. این ساختمان پس از اجرای بدنه اصلی برج تا تراز ۳۱۵+ ساخته و در بالای بدنه اصلی نصب می‌شود. قسمت مرکزی سازه رأس برج بتنی است که قبلاً در امتداد بدنه اصلی برج و از تراز ۲۴۷+ تا ۳۱۵+ اجرا شده‌است. سه طبقه تأسیساتی به ترتیب در ترازهای مختلف وجود دارد که مساحت هر طبقه ۷۰ متر مربع است.

N_8594

آب و معماری

در همه دوران تاریخی معماران ما آب را در مجموعه های خود وارد می کردند و گنجینه ای از خصوصیات فیزیکی ، مذهبی و اسطوره ای را به خدمت می گرفتند تا معماری آنان از غنای بیشتری برخوردار باشد .چنان که می دانیم نزد ایرانیان از روز گاران بسیار کهن آب مانند آتش مقدس بوده به گواهی اوستا و همه نامه های دینی پهلوی و بسیاری از نویسندگان یونان و روم  و خود همین هردوت ایرانیان آب و آتش را بزرگ می پنداشتند و می ستودند و آلودن  آنها ازگناهان بزرگ به شمار می رفت آب خواه شیرین و خواه شور چه رود و چه دریا در خور ستایش و نیایش است .

 

 

آب و آتش لازم و ملزوم یکدیگر برای ادامه حیات می باشند .هر دو هم هستی بخش و هم ویرانگر هستند .

پرستشگاهان بسیار باشکوه آناهیتا (ناهید) ،ایزد نگهبان آب، در سراسر ایران زمین و خاکهای همسایه برپا بود . آبان یشت و آبان نیایش که در اوستا به جای مانده در ستایش همین ایزد است از این گذشته بسا دریای شور و رود های شیرین درنامه کهن سال یاد گردیده و ستوده شده از آنهاست وئوروکش Vouru Kaska (دریای گرگان ،خزر ) چئچست Caecasta ( دریاچه ارومیه ) کاسائویه Kasaoya (در پهلوی ، کیانسیه =دریاچه هامون = زره سیستان )، دائیتیا Daitya (در پهلوی ، روت داتیک یا وه روت =آمویه ، جیحون) و جز اینها ستایش آب نزد ایرانیان بیش از این است .

احترام به آب

احترام ایرانیان به آب توسط اردوسیو آناهیتا فرشته آب و احترام به درختان و پرستیدن آنها در ایران قدیم وجود داشت (چنین چون بود مردم گز پرست – شاهنامه)بعدها در اروپا بصورت احترام به چاه (بویژه در انگلستان ) و گذاردن درختان کریسمس در کلیساها شد.

مروری بر تاریخچه آب گرمابه و پاکیزگی در ایران

هرودت مورخ یونانی چنین می نویسد « … ایرانیان … در آب تف نمی اندازند در آن دست نمی شویند و متحمل هم نمی شوند که دیگری آن را به کثافت آلوده کند و احترامات بسیاری برای آن منظور می دارند …».

استرابون جغرافی دان می نویسد :« ایرانیان در آب جاری استحمام نمی کنند . در آن لاشه و مردار و آنچه ناپاک است نمی اندازند … به خصوص احتیاط می کنند که آب را به خون نیالایند  …»

آگاتریاس مورخ یونانی قرن ششم بعد از مسیح نیز نوشته های هرودت و استرابون را مبتنی بر اینکه ایرانیان آب جاری را به هیچ وجه به کثافات نمی آلایند و دست و روی در آن نمی شویند و به آن دست نمی زنند مگر برای آشامیدن و یا آب دادن به گیاه تایید می نماید .

آئین شستشوی مهر پرستان

سابقه مراسم شستشو در ایران زمین به پیش از زمان زرتشت می رسد و به نظر می آید که مهر پرستان برای انجام مراسم مذهبی می بایستی به مدت سه روزو سه شب در فواصل معین غسل کنند تا قادر  گردند در برنامه های دینی شرکت جویند . اهمیت آب در مذهب مزبور به حدی بود که می بایستی مهرابه ها یعنی عبادتگاهشان در محلی قرار گیرد که آبی روان از کنارش بگذرد یا اینکه در کنار چشمه ساری قرار داشته باشد . با این ترتیب یکی از اعتقادات آئین مهر شستشو و حمام رفتن به عنوان یک فرضیه مذهبی بوده است .

شستشوی در آئین مزدیسنا

در آئین مزدیسنا نیز پاکی جسم و روان از اهمیت ویژه ای بر خوردار بوده است . بر اساس این تفکر و اندیشه وابستگی پاکی جسم و روان به یکدیگر از نعمات بزرگ شمرده می شده است .

به همین جهت برای دور نمودن آلودگی و گناه همواره شستشو می کردند و معابدی برای فرشته و پاسدار آب آناهیتا ترتیب داده بودند که اگر چه از تشریفات در آن مکان اطلاع کاملی نداریم ولی به احتمال قوی در ارتباط آب مراسم تطهیر انجام می گرفته است .

ناهید یا آناهیتا

ناهید که مقام ایزدی در آئین زرتشت دارد و نگهبان آب می باشد در نزد ایرانیان خاصه دوران ساسان مقامی بس ارجمند داشته و مورد ستایش بوده است . ناهید و آناهیتا به معنی پاکی و بی عیبی است و منظور از اردوی « سور آناهیتا » بنا به متن آبان یشت هم نگهبان آب و هم رودی مینوی و تصوری است که مظهر تمام آبهای روی زمین است .

ناهید یا آناهیتا اثری از خود در کتیبه های باقی مانده از دوران شاهان هخامنشی به جا نگذاشته است ولی پاره ای از مورخان وقایعی که از جهتی به ناهید مربوط می شود ذکر نموده اند . بنا به گفته مورخ کلدانی بروسوس که در قرن سوم قبل از میلاد مسیح می زیسته اردشیر دوم ستایش ناهید را در قلمرو حکومت خود معمول داشت .

معبد آناهیتا در بیشاپور

یکی از ساختمانهای مهم و شاخص دوره ساسانی بیشاپور موسوم به معبد آناهیتا دارای حجم مکعب شکلی است که نیمی از آن درون زمین قرار دارد وچرخش آب از مسیر های زیر زمینی به داخل مشهود است . آب پس از وارد شدن به حوضچه مربع شکل آن از مسیر دیگری خارج می شود اگر چه مراسم خاص مربوط به آن مشخص نیست ولی واضح است که آب در این بنا در درجه اول اهمیت قرار دارد .

این بنا مهمترین مدرک تاریخی در استفاده از آب درون یک ساختمان در شهر بیشاپور با وجود اینکه رودخانه شاپور در کنار شهر است .

آب انبار

نیاز به آب در سراسر راههای ایران و در اکثر شهرهای این سرزمین باعث ایجاد معماری آب انبار شد که هم آب را مدتی ذخیره کنند و بعضی از آب انبار هایی که در شهرهای خشک کم آب ساخته شده خود اثری بسیار زیبا و از لحاظ معماری شایان توجه است . سابقه ساخت آب انبار در ایران بسیار طولانی بوده و هنوز آب انبارهایی از قرن ۶و۷ هجری به جا مانده است. برای اینکه آب داخل آب انبار نگندد چند بار آهک ونمک داخل آن می ریختند بدین ترتیب روی آن لایه بسته شده و اگر پرده روی آن پاره می شد آب آن می گندید وغیر قابل استفاده می شد.

شیوه های مختلفی برای ساخت آب انبارها در نقاط مختلف ایران به کار می برند .

خزانه بعضی آب انبارها مثل آب انبار حاج آقا علی در کرمان خیلی بزرگ است به طوری که زیر کاروانسرای آن تماما خالی است . در آب انبار وزیریا میرزا مقیم ۴ بادگیر دارد و آب آن در تابستان بسیار خنک است . تمامی ساختمانهای وابسته به راه با آب با طراوت می شوند مثل ساباط ، رباط ، کاربات وکاروانسرا . ساباط ، که خود به معنای آسایشگاه و رباط به ساختمانهای کنار راه و به ویژه بیرون از شهر اطلاق می شود.

شیوه های آبرسانی در تمدن اورارتو

آبداری آبیاری از مسائل بسیار مهم و توجه به آن در کشور اورارتو به حدی بوده که بعضی از محققین این تمدن را دارای جامعه هیدرولیک می دانند تامین آب آشامیدنی ساکنین قلعه ها و استحکامات نظامی که اغلب در ارتفاع نسبتا زیادی از محیط اطراف خود قرار داشتند . به خصوص در زمان حصار بندان دشمن ، به زیر کشت بردن زمینهای بایر و مرتفع تر از سطح منابع آبی موجود . هدفی بوده که در طول سه قرن و اندی حکومت این دولت دنبال شده است .

بسیاری از متون نوشتاری اورارتویی به فعالیتهای عمرانی اختصاص دارند و در این میان تاکنون حدود سی کتیبه که به اهداف کانال ، دریاچه ذخیره آب ، سد ، آب انبار و سایر تاسیسات هیدرولیکی پرداخته اند به دست آمده است .

برای تامین آب آشامیدنی در قلعه وان چشمه های موجود در داخل باروها که امروز نیز جریان دارند ، امکان برداشت آب در مواقع اضطراری را بدون مواجهه با دشمن فراهم می کرده است . در توپراخ قلعه جهت جمع آوری آب باران ، تمهیداتی در بخش های صخره ای قلعه به کار رفته بود. در دواتی بلور (آرگیشتی هینیلی)در ارمنستان و در چاووش تپه (ساردوری هینیلی) در ترکیه ،انبار های بزرگی جهت ذخیره آب در صخره ها تراشیده شده بود . در بیشتر قلعه های اورارتویی روش آخر جهت تامین آب در مواقع ضروری اعمال می شد.

سدها ، دریاچه ها و کانالهای آبیاری متعدد ساخته شده توسط اورارتوها باعث رونق کشاورزی در کشور شده بود . این تاسیسات ساختاری داشتند که در مقابل زلزله های شدید معمول منطقه مقاوم بود و به همین دلیل بیش از موارد مشابه خود که در دورانهای بعدی ساخته شدند کاربرد داشتند.

آب و هنر در باغ

یکی از عناصر اصلی و حیاتی در باغ وجود آب است که قسمتی از آن منحصرا برای آبیاری حفاظت گیاهان و بخش دیگر به منظور ایجاد و خلق زیبایی در طراحی مورد استفاده قرار می گیرد. ولی آنچه که مورد توجه است وجود و تاثیر آب از دیدگاه خلق زیبایی و تنوع در محیط از قبیل تشکیل انواع نهرها ،به طور مصنوعی آب نما ها (حوض و حوضچه ) آبشارها چشمه های مصنوعی ،حلقه چاه ها استخر و آبشخور پرندگان است .

از طرف دیگر وجود آب در باغ به هر یک از صور فوق ،خود به نحوی در متعادل کردن درجه حرارت هوا ، تامین رطوبت نسبی جهت گیاهان و ایجاد طراوت خاص موثر می باشد که نتیجتا مجموعه این عوامل از یکنواختی و خشکی محیط می کاهد  . بنا براین لازم است در مورد صور مختلف کاربرد آب در باغ ، به طور جداگانه  به اختصار توضیحی داده شود .

فرق باغهای  ایرانی و اروپایی در این است که اروپاییان به دلیل داشتن آب و هوای معتدل به پرورش گل و بوته اشتیاق دارند به خاطر اینکه بتوانند از آفتاب بیشتری برخوردار شوند ولی ایرانیان بدلیل اینکه هوای گرم و خشکی دارند بیشتر از بوته استفاده میکنند تا از سایه و خنکی سایه استفاده کنند و از آب نیز استفاده زیادی در باغ می کنند تا باغ را با طراوت کند .

پناگاههای بین راه گاهی قهوه خانه هایی بودند دارای حوض آب و مقداری گلدان در گرداگرد حوض و بعضی از اوقات باغچه ای معطر که نهر آبی در آن جریان داشت .

خشکی و بی درختی فلات ایران باعث شده است که باغ را نمونه ای از بهشت موعود بدانند . چهار باغ طرح نمونه باغهای ایران است که در آن ممکن است یک محور بلند تر از محور دیگر باشد .از زمان ساسانیان در اینگونه طرحها در شکار گاهها در محل تقاطع محور ها کوشکی بنا می کردند .آب وسیله اساسی ایجاد باغ در ایران است .

وسیله اصلی تهیه آب در ایران کاریز است . از دوره هخامنشیان قنات مرسوم بوده است . آب قنات تقریبا با یک میزان واحد در تمام سال از دهانه قنات خارج می شود .

قالی در حومه اصفهان بافته شده است و بافنده در طرح آن از باغهای معاصر شاه عباس الهام گرفته است باغ مذبور به قدری بزرگ است که هر یک از قسمت های چهار گانه آن نیز به وسیله نهر های آب به چند قسمت دیگر تقسیم شده است در استخر بزرگ که در مرکز باغ واقع گردیده است تصویر یک کوشک در ارتفاع مستقیم به چشم می خورد  و امکان دارد که این کوشک در پشت استخر واقع شده است .گنبد ظریف این کوشکها از کاشیهای به رنگ آبی پوشیده شده است .

ایجاد باغ بدون آب مخصوص ایالت خراسان و شمال شرقی ایران است .حوضخانه به معنی حوضی که در داخل عمارت تعبیه می کنند . غالبا حوض یا استخر را در یکی از محور های اصلی فضای خانه یا باغ احداث می کنند به طوری که طول حوض یا استخر در امتداد طول فضای منزل یا باغ قرار بگیرد و برای آنکه هنگامیکه حوض یااستخر پر از آب می شود مقدار آب زیادی به طبق اصل جاذبه زمین به بیرون سرازیر شود، در ساختمان آن شیب مختصری می دهند . ایرانیان اطراف استخر را از سطح آن قدری بالاتر می برند و یک نوع آبرو برای آن تعبیه می کنند که مقدار آب اضافی را به خارج می برد واین روش خاص ایرانیان است هرگاه ذخیره آب به حد کافی باشد این حوض ها و استخرها همیشه لبریز ازآب می باشند به طوری که از یک فاصله کوتاه شخص پهنه ای از آب را مشاهده میکند که به نظر نا محدود می آید .

از علائم مشخص و بر جسته دوران صفویه در اصفهان احداث حوضهای پاشویه دار است بعضی از آنها دارای چهار پاشویه بوده که هریک را زیر دیگری تعبیه می کردند .

به طور کلی آب در استخرهای بزرگ به خاطر تیرگی و انعکاس آن مورد پسند ایرانیان قرار می گیرد کف جویهای رو باز را با کاشیهای آبی می پوشانیدند .

استخر

طبیعت گرایش موجودات به آب و آب تنی، سبب شده که انسان ها بالاخص به نحوی از انحناء از این موهبت حیاتی تا آنجایی که میسر است ، حداکثر بهره برداری را بکنند . از آنجایی که سیر تسلسل علمی و تاریخی می نمایاند ، انسان ها از آغاز تا تا به امروز ارتباط خاصه خود را با آب حفظ کرده اند . اقوام و مردمانی که در کنار دریا و دریاچه ها می زیستند حداکثر امکان را برای استفاده از آب داشته اند آن دسته که امکان کمتری در اختیارشان بوده از آب های معدنی ، برکه های طبیعی، رودخانه ها و … سود برده اند .

سیر تاریخ وافزایش تجملات حیاتی ، تکنولوژی مدرن و امکانات مالی ،انسان را بر آن داشته که نیاز به آب تنی را با احداث حوض ،حوضچه یا استخر در منازل ، استخرهای محله ای و کوچه ای یا استخرهای عمومی در استادیوم ها بر آورده کنند .

اگر به طرحهای مختلف استخرها توجه کنیم ، می بینیم که این گونه استخرها در اوایل قرن بیستم بیشتر به صورت مستطیل ، بیضی یا به اشکال هندسی منظم بوده است در طول قرن حاضر بخصوص بعد از جنگ جهانی دوم ، در طرح اینگونه استخرها تجدید نظرهایی گردیده و اشکال هندسی نا منظم با خصوصیات بهداشتی بیشتر ،تزئینات نوری و تولید امواج مصنوعی در آب ، تفنن خاصی را به همراه آورده است .

در منازل بر حسب موقعیت ساختمان و امکان وجود فضای کافی ، استخرها در اندازه و اشکال مختلف ساخته می شوند.

آب نماها

یکی دیگر از عوامل تزئینی تلفیقی و ارتباطی با محیط که به نحوی در فضا و مکان باغ موثر می افتد انواع آب نماها می باشد . این نوع آب نماها را در زبان فارسی با توجه به روابط سنتی که سینه به سینه انتقال یافته حوض و حوضچه می گویند ولی در حقیقت این دو ( حوض و حوضچه ، آبنما ) با یکدیگر فرقهایی دارند در حالی که هر دو فضایی یا انباری از آب است .

متخصصین فن این فرق را اینگونه توجیه و توصیف می کنند آب نما حوض و حوضچه هر کدام از نظر معماری تابع اصول معین و خاص خود می باشند . آب نماها دارای عمق کمتر از حوض و حوضچه ها است و با تزئینات مدرن از قبیل چراغهای رنگارنگ مخصوص داخل آب فواره های متنوع گاهی جایگاهی برای گیاهان آبی و باغچه های در کنار یا در وسط آن بوده و اشکال آنها کمتر از اصول هندسی منظم پیروی می کنند . در این آب نماها بیشتر از اشکال تغییرشکل یافته هندسی استفاده می شود.

معمار فواره ” تروی ” می گوید : این فواره نشان دهنده حرکت کلی آب است که هرگز از عمل خود باز نمی ایستد و توقف آن حتی برای لحظه ای نا ممکن است.

فواره ها به طور خطی بر روی محورهای اصلی با عث تشخّص مکان می شوند و مسیرهایی را بوجود می آورند که راهنمای انسان در فضا می شود . فواره ها در واقع موسیقی فضاها محسوب می شوند . می توانند کوتاه و زمزمه گر بوده و مثل موسیقی متن عمل کنند و می توانند با نشاط و پر هیاهو بوده و شادی بخش فضای اطراف شوند . بر خلاف فواره ها ، چشمه ها و رودخانه ها که ذاتا عناصری جنبشی هستند، دریاچه ها ، آبگیرها و حوض ها عناصری آرام هستند . آبهای راکد به طور طبیعی انعکاس دهنده تصاویر هستند و منعکس کننده آسمان هستند . آب نماها آینه محیط اطراف هستند .

در معماری ما حوض به عنوان سمبل آب راکد استفاده می شود . حوضهای جلو بناها مکمل معماری می شوند و مانند آینه آنها را در خود منعکس می کنند . نمونه بارز آن چهلستون است .

صدای که آب تولید می کند نیز مانند مفاهیم خالص بصری آن تنوع دارد . آب با برخورد با مانع و یا زمان عبور از روی سطوح نا هموار و یا ریزش بر روی خودش ایجاد صدا می کند . توجه به مفاهیم صوتی آب از اهمیت زیادی بر خوردار است . اکر صدا خیلی کم باشد می تواند حتی ناراحت کننده شود مثل چکه شیر آب . صدای زیاد در فضاهای محدود که بیش از تحمل فضاست ، مبتذل جلوه می کند .

نهرها

شرح و توضیح اختصاصی درباره نهرهایی که جنبه تزیینی داشته باشد، بستگی کامل به سلیقه و ذوق فردی دارد . بنا براین اگر ایجاد نهرها صرفآ به منظور آبیاری باشد و می توان از آن نیز برای خلق زیبایی به صور مختلف استفاده نماییم از شیب ها یا گردش های آب در زوایای مختلف و آبشار های کوچک و شره آب استفاده می شود تا صدای آرامش بخش آن روان خسته رهگذران را بیاساید .

درکتاب آثار ایران

در مورد چهار باغ اصفهان در عصر شاه عباس پیترودلاواله توضیحاتی بس زیبا داده است که قسمتی از آن بدین شرح است حوضهای بسیار متناسب و در اشکال مختلف دیده می شود که همگی بدون لبه هستند وآبی که در سطح سنگ فرش خیابان جاری است به آنها می ریزد البته برای عبور سواره و پیاده راهی در کنار وجود دارد و این حوض از جویبار بزرگ وسط خیابان تغذیه می کند .

شاردن که حدود ۵۰ سال بعد در زمان شاه سلیمان سفرنامه خود را نوشته چنین می نویسد : همه جای این خیابان یک دست نیست و تراسهایی است که هر یک حدود ۲۰۰ قدم طول دارند این تراسها در این سوی رود خانه هر یک از تراس قبلی خود حدود ۳ پا پایین تر و در آن سوی رود به عکس به همین اندازه بلندتر است و این تفاوت ارتفاع به همراه فواره ها حوض ها و آبشار هایی که در حاشیه تراسها به نمایش می گذارد و سپس به توصیف هفت حوض که میان کوشک و رود خانه قرار گرفته می پردازد .

اینک آنچه فلاندن و کوست در سال ۱۸۴۰ به هنگام سفر به ایران درباره  چهار باغ نوشته اند «… چهار ردیف چنار غول آسا با تنه های عظیم الجثه و سر هایی که چون چتر به هم پیوسته اند پنج شعبه خیابان پهن و مستقیم را در مقابل چشم های ما گشوده اند که فقط طول زیاد آنها مانع می شود که قادر باشیم انتهای آنها را ببینیم . در شعبه وسطی کانالی که تمام عرض خیابان را گرفته وجود دارد که در آن آبی زلال جاری است . در هر ۲۰۰ قدم آب به داخل حوض هایی  بزرگی می ریزد و با تشکیل چندین آبشار از یکی به دیگری می رود . از هر سوی این حوض ها کوشک هایی الوان و یا پوشیده از کاشی ساخته اند . در حد فاصل آنها باغهای وسیعی است که شاخ و برگ درختان آن ها از بالای دیوار هایی که به خیابان شکل داده اند سر زده اند و به سلسله ای از طاق نماها زیبایی بخشیده اند .

در این زمان متاسفانه چهار باغ به صورت خیابانی تجارتی در آمده . دیگر نه حوضی بر جای مانده و نه آبشاری و نه کاخی با این همه هنوز هم به هنگام عصر تفرجگاه ساکنان اصفهان است .

حوضخانه های کاشان

نظر به اینکه کاشان در حاشیه کویر قرار گرفته و دارای آب و هوای کویری است و در بعضی از ماهها ، گرمای هوا طاقت فرسا می شود ، بخصوص که از نظر آب ، و مواهب طبیعی هم در مضیقه می باشد لذا معماران مبتکر و خوشفکر و چربدست این شهر با ابداع احداث خانه های گودال باغچه و ساختن یک یا دو طبقه ساختمان در اعماق زمین ،ساخنمانها را به صورتی طراحی کرده اند که علاوه بر استفاده از خواص نارسانایی مصالح سنتی ساختمانی ،نوع طرح و نقشه بنا نیز در عدم انتقال و جابجایی حرارت و یا مقاومت در مقابل گرما و سرما و سر و صدا ، محیط و شرایط راحتی برای سکنه فراهم آید و بعلاوه از نظر اختلاف سطح و شیب نیز به صورتی باشد که آب جاری قناتها هم به آنها مشرف باشد .

بررسی نشان می دهد که داشتن عمارت حوضخانه ، یکی از علائم و نشانه های تشخّص و تعیّن هم بشمار می آمده است و لذا افرادی که از نظر مالی امکان ساخت چنین بنایی را می یافته اند ،از لحاظ اظهار وجود و پیدا کردن شخصیّت اجتماعی و سر شناس شدن در جامعه هم مبادرت به احداث حوضخانه می کرده اند تا علاوه بر برخورداری از فضای مطبوع آن در تابستان ، به عنوان طبقه ممتاز جامعه هم مطرح باشند .

از عناصر و فضا های تاج محل به روایت پادشاه نامه (ملا عبدالحمید لاهوری)

چهارخیابان ، نهر ها ، فواره ها ، چبوتره و حوض باغ

در چار[چهار] خیابان وسط باغ که به عرض چهل ذراع است -نهری است به عرض شش گز-و درآن فواره ها از آب دریای جون جوشان -در ملتقای انهار چبوتره است به طول و عرض بیست و هشت گز که نهر مذکور اطراف آن گشته – و در وسط چبوتره حوضی است به طول و عرض شانزده گز و در آن پنج فواره نصب شده – فرش خیابان های این نمودار جنت از سنگ سرخ است که آن را به طراحی تمام گره بندی نموده اند.

عبدی بیگ شیرازی در مثنوی دوحهالازهاراز شاهنامه می نویسد:

یکـــی بـاغ پـیش اندر آمد فـــراخ           بــــرآورده ازگوشــــه بـاغ  کــــاخ

بشـــد تازیـــــان با تنی چند شــاه           همــی یود لشــکر بنـخجیــر گـــــاه

چـو بهــرام گـور اندر آمد به بـاغ           یکـی بـاغ دیـد از فراخی چــو راغ

زمـیـنش زدیبـــــــا بیــــاراستـــه           همـــه بــاغ  پـــر بنـده و خواستـــه

میــــــــــــان گلستــان یکی آبگیر           بلــــــب بر نشستـــــه یکی مرد پیر

( شاهنامه فردوسی )

در بیت آخر از متن فوق به وجود آبگیری در میان گلستان یا باغ اشاره شده است . البته در بسیاری از باغ ها ،عمارت کوشک را در وسط یا در مکانی در میان باغ طراحی و برپا می کردند که از لحاظ برخی از خصوصیات معماری از جمله منظر و نحوه دسترسی از بهترین مکان های باغ به شمار می رفت . عموما در این حالت ، یک حوض یا یک آبگیر در جلوی کوشک طراحی و ساخته می شد که بر کیفیت منظر و فضای مزبور افزوده می شد .

طبس ، باغ گلشن

این باغ دارای نوعی طرح است که آبگیر آن در وسط باغ قرار گرفته است و آن را می توان نمونه ای از نوعی باغ دانست که فردوسی در ابیات خود به طراحی آن اشاره کرده است .

تنها در شمار اندکی از باغ ها ، حوض یا آبگیری بزرگ را در وسط باغ می ساختند و این در حالتی بود که به سبب برخی از عوامل و پدیده های طبیعی ، عمارت کوشک را در میان باغ نسازند ، در این حالت خاص ، حوضی در مکان مرکزی باغ و غالبا در محل تلاقی امتداد راه های اصلی طراحی و ساخته می شد . باغ گلشن در طبس را می توان از نمونه های خوبی به شمار آورد که حوض آن در مرکز محوطه مربع شکل کرت ها قرار داده شده بود. بنا براین اشاره شاهنامه به طراحی و ساخت آبگیری در وسط باغ ، موضوعی است که از لحاظ پیشینه طراحی باغ ها مصداق هایی از آن وجود داشته است .

عرصه حرم در یک سوی باغ قرار داشت و چند عمارت بلند در آن ساخته شده بودو شماری حوض در محوطه آن بود که گویا همه یا بیشتر آنها شکل مربع بودند و باغچه هایی پیرامون برخی از حوضها وجئد داشت و گلهای زیبایی در آنها کاشته شده بود . یک یا چند فواره در هر حوض  وجود داشت که موجب صفا و طراوت فضا می شد . آب حوض ها بسیار صاف و زلال بود به گونه ای که کف آنها به خوبی دیده می شد و به گفته شاعراگر سوزنی دریکی از حوض هامی افتاد،به خوبی قابل مشاهده بود.

توصیف دقیق و گاه اغراق آمیز حوضها که تنها بخشهایی ازابیت مربوط به آنها در این متن آورده شده است ، اهمیت این عنصر را در معماری ابران نشان می دهد و به همین سبب است که همواره در باغهای طراحی شده یک حوض در جلوی عمارت اصلی یا به عبارت دیگر در جلوی ایوان اصلی عمارت طراحی و ساخته می شد .

باغ واقع در کنار رودخانه

بسیاری از شهرهای قدیمی ایران در کنار یا دو سوی رودخانه ای بزرگ یا متوسط شکل می گرفتند و توسعه می یافتند . در بعضی از موارد که باغی در این گونه از شهر ها در کنار رودخانه ساخته می شد،در صورت امکان ترجیح می دادند که عــــمارت کوشک آن را به جای آنکه در میان باغ بسازند ، در کنار رودخانه برپا کنند ، زیرا در این صورت از منظررودخانه به بهترین نحو ممکن می توانستند استفاده کنند . کـــــاخ آیینه را در اصفهان که در دوره صفویه در کنار زاینده رود ساخته شده بود ، از این گونه عـمارت ها به شمار می رود این کاخ در دوره قاجار ویران شد و اکنون اثری از آن و فــــضاهای سبز و ساخته شده پیرامون آن در دوره صفویه بر جای نمانده است ، بلکه تنها تصویری که از آن باقی مانده است نشان می دهد بسیاری از ویژگیهای معماری آن مانند  عمارت کاخ چهل ستون در اصفهان بوده است ، این عمارت نیز دارای محوری با یک جهت بود که به سمت زاینده رود طراحی و تنظیم شده بود و منظر اصلی ایوان ستون دار واقع در جلوی عمارت به طرف رودخانه بود .

در هند ، شماری رودخانه پرآب و بزرگ وجود داشت که در اطراف آن محیط هایی سر سبز و خرم پدید می آمد . به همین سبب در آن سرزمین در هنگام ساختن باغ در کنار این نوع از رودخانه ها ، غالبا عمارت کوشک را در کنار رود خانه طراحی و احداث می کردند . ساختن عمارت مزار تاج محل در کنار رودخانه جمنا را می توان در تداوم همین سنت طراحی به شمار آورد .

باغ آبی

منظور از باغ آبی گونه ای از باغ است که آبگیری بزرگ در قسمتی از عرصه آن به شکل مصنوعی یا با استفاده از عوارض طبیعی ساخته می شد و برای پدید آوردن منظره ای بدیع و خوشایند ،عمارت کوشک در روی سکویی که در میان آبگیر با مصالح مقاوم در برابر آب ساخته می شد ،بر پا می گردید و برای ایجاد دسترسی به کوشک غالبا معبر یا پلی بین کوشک و عرصه واقع در کنار آبگیر ساخته می شد کمبود آب در بیشتر نواحی ایران موجب می شد که شمار بسیار اندکی از این گونه باغها در کشور ساخته شود . باغ ائیل گلی در تبریز یکی از نمونه های باقی مانده از این گونه باغ ها به شمار می آید .

گردآورنده : محمد قلاسی

 

نکاتی در مورد طراحی معماری

بهتراست هیچوقت این موضوع رو فراموش نکنیم، اسکیس هدف نیست فقط یک وسیله است .
هدف اصلی طراحی معماری ست و یکی از ابزار های این کار اسکیس های دستی به حساب میاد .
شاید بشود خیلی بهتر با کامپیوتر و یک نرم افزار و یا حتی با ماکت مثلا تکه های یونولیت یا پاره های مقوا و… بزرگ ترین بنای قرن رو طراحی کرد ! پس ابزار مهم نیست !
مهم خلاقیت شخصی است که از اون ابزار استفاده می کند…
اسکیس هم یکی از هزاران راهی است که می تواند استعداد های یک معمار را شکوفا کند.

آموزش به صورت مراخل زیر پیشنهاد می شود:
تقویت دست :

۱.طراحی با دست آزاد
۲.کروکی معماری از روی عکس برای به دست آوردن اعتماد به نفس
۳.کروکی معماری در محل برای درک بهتر فضاهای معماری

هم اکنون دست قوی شده و شخص توانای دارد آنچه را می بیند به تصویر در آورد و
در ادامه قرار است آنچه را در ذهن دارد به تصویر بکشد :

۴. طراحی معماری : اسکیس

۴.الف – تمرین پرسپکتیو و کشیدن حجم های معماری
۴.ب – آشنایی با پلان ، مقطع ، نما ، سایت ، دیاگرام و …
۴.ج- کانسبت و تفکر در کنار دیدن کار معماران بزرگ
۴.د – مطالعه معماری و بررسی موارد بالا در تاریخ معماری و معماری معاصر

۵.پرزانته :
۵.الف ـ شیت بندی
۵.ب – راندو : پرسناژ ، درخت ، آب ، آسمان
۵.ج راندو : شناسایی تکنیک ها و استفاده از رنگ برای بهتر تعریف کردن فضا

در آخر :
۶. نقاشی کشیدن کافی است!!!!
با انتخاب موضوع های مختلف شروع به طراحی معماری کنید
و کار خود را با اساتید خود کرکسیون کنید !

 

 

واکاوی معماری مساجد

پیش گفتار

در تاریخ هنر، هیچ هنری به اندازه‏ی هنر اسلامی بحث‌بر انگیز و در عین حال متعالی و حیرت‌انگیز نبوده است. از یک سو نگاه عارفانه و شهودی هنرمندان اسلامی با تأسی به مبانی قرآنی و عرفانی و نیز مبتنی بر هندسه و ریاضیات، آثاری پدید آورده است که شگفت‌انگیز و بس زیبا و متعالی است و از سوی دیگر، نگاه فقهی و کلامی. هنر اسلامی، روایت زیبایی توسط راویان و حکایت‏گرانی است که در متن عالم در پی رد پای یار جان، هرچه زیبایی است را کاویده‌اند تا گوهر مروارید کمال را به چنگ آورند و آن‏گاه به عنوان تجلی حق، چراغ فروزان راه کسانی کنند که به دنبال حقیقتند  و وصل به عرش یار. این هنر، روایت شیدایی است، حکایت کشف و شهود است. تصویر و تجلی «اعیان ثابته» و حقایق نازله در عالم ماده. هنری که از « الحمرا» تا «تاج‏محل»، بستر بی‌نظیری از دریافت کاشفانه‏ی هنرمندان مذهب، در منظر چشم حیرت‌فزای جهانیان قرار داده است. یکی از هنرهای اسلامی، هنر معماری مسجد است.

 

 

نخستین خانه ای که برای مردم (ونیایش خداوند) قرار داده شد، همان خانه کعبه است که درآن برکت وهدایت خلایق است.

(آل عمران،۹۶)

 

اولین پدیده های معماری اسلامی که با ظهور اسلام ظهور یافتند، مساجد بودند. برای ادای فریضه واجب نماز که انجام آن به طور گروهی و اجتماعی توصیه شده است، بهترین محل، همان جایگاههایی بودند که مردم قبل از اسلام در آن جمع می شدند، این مکانها عمدتاً، معابد، آتشکده ها، پرستشگاهها کلیساها بودند که با تغییر شکل مختصری، تبدیل به مساجد شدند از آنجا که در ایران پیش از اسلام، مهر پرستی و دین زرتشت رواج داشت، بناهای باقی مانده از این آیین، تبدیل به مساجد شدند.

 

اولین مسجد، در زمان پیامبر اکرم۹در شهر مدینه و به دست انصار ساخته شد.این مسجد که به شکل مربع و مصالح آن از خشت و سنگ لاشه بود. ابتدا شکل سرپناهی با ستونهایی از درخت نخل و پوششی از نی و بوریا برای جلوگیری از تابش شدید نور آفتاب داشت که بعدها همین سرپناه به شبستان تبدیل شد. اطراف مسجد نیز صفه هایی به نام صحابه پیغمبر۹ از جمله ابوذر به وجود آمد.

واکاوی معماری مساجد

 

پلان مسجد النبی در سال هفتم هجری

 

واکاوی معماری مساجد

 

به طور کلی ، مساجد ایران را به چهار گروه شبستانی، چهار طاقی، ایوانی و چهار ایوانی تقسیم می کنند.

 

۱)   شبستانی
مسجد فهرج یکی از اولین مساجد شبستانی است و از بخش سرپوشیده در جانب  قبله و حیاط مرکزی و ایوان جلوی آن و صفه هایی در اطراف

واکاوی معماری مساجد

تشکیل یافته است. به اعتقاد اکثر محققان و پژوهشگران و با توجه به بررسی های به عمل آمده، مسجد فهرج جزو اولین مساجد قرن اولیه هجری است.

دومین مسجد شبستانی را تاریخانه دامغان می دانند. که نقشه مستطیل شکل با حیاط مرکزی مربع و شبستانی در جهت قبله و رواقهایی در اطراف دارد.

 

 

واکاوی معماری مساجد

 

۲)   مساجدچهارطاقی
طرح این مساجد، همانطور که از نام آنها پیداست، شامل چهار ستون در چهار گوشه مربع شکل می باشد که بوسیله چهار قوس در چهار جهت اصلی نمایان شده است و چون از چهار طرف باز بوده به چهار طاقی شهرت یافته است. این طرح ساده دارای چهار گوشواره به منظور ایجاد زمینه ای دایره شکل برای گنبد است. این فضا که بر روی آن گنبد مدوری با خیز کم و بدون ساقه قرار گرفته است و به وسیله چهار درگاه به فضای خارج خارج ارتباط می یابد. بناهای چهار طاقی عمدتاً به عنوان آتشکده و یا آتشگاه مورد استفاده قرار می گرفته اند مانند چهار طاقی نیاسر و خرم دشت در کاشان و چهار طاقی برزو در اراک و چهار طاقی فراشبند در فارس.

واکاوی معماری مساجد

۳)   مساجد ایوانی

بسیاری از کارشناسان عقیده دارند که شرق ایران به ویژه خراسان، جایگاه ایوانهاست و ما ایوانهای بزرگ را از دوره اشکانی که قلمرو آنها در شرق ایران بوده، در اختیار داریم. اولین ایوانهای اسلامی در جنوب و مقابل گنبد خانه شکل گرفتند و سپس، ابتدا ایوان شمالی در جهت قرینه سازی با ایوان جنوبی و بعضاً برای استفاده از آفتاب زمستان، ساخته شد. بدیهی ست که یکی از کاربردهای ایوان جنوبی دوری از گرمای تابستان است. چون ایوان جنوبی پشت به آفتاب و در سایه قرار گرفته است،

نمازگزاران به مقتضای فصل از دو ایوان شمالی و جنوبی استفاده می کنند. از مساجد تک ایوانی می توان از مسجد نیریز که بنایی ساده با یک ایوان دارد و همچنین از مسجد جامع رجبعلی واقع در محله درخونگاه تهران و مسجد جامع یزد و نیز مسجد جامع سمنان نام برد.

ساجد دو ایوانی

مساجد زوزن در فریومد سر راه جاده خراسان و مسجد ساوه از نمونه های مساجد دو ایوانی هستند. مسجد دو ایوانی ساوه که از مسجد سلجوقی ست ویژگی خاصی دارد که ایوان شمالی و جنوبی آن مقابل هم نیستند.

 

واکاوی معماری مساجد

 

 

 

مسجد ساوه

 

مساجد چهار ایوانی

می دانیم که سلجوقیان در کنار احداث بناهای متعدد، به ساختن مسجد رغبت بیشتری نشان داده اند و از این روی تعداد بسیاری مسجد از عصر خود به یادگار گذاشته اند. در عصر سلجوقی کسی که به احداث و عمران و آبادانی مساجد و متعلقات مربوطه به آنها دارالضیافه و مدرسه و کتابخانه و دارلایتام و رباط و آب انبار، سعی و اهتمام داشت خواجه نظام الملک وزیر ملکشاه سلجوقی بود. از این روی آثار زیادی از دوره سلجوقی در ایران و فلات ایران داریم که تا این زمان به خوبی بر جای مانده اند. به نظر آندره گدار فرانسوی اولین مسجد چهار ایوانی در ایران مدرسه خوارگرد یا خوارجرد خواف است و بعد از آن مسجد جامع اصفهان و مسجد جامع زواره و اردستان را جزو مساجد اولیه چهار ایوانی ایران می دانند.

 

مسجدجامع اردستان

 

واکاوی معماری مساجد

 

 

عناصر مشترک در معماری مساجد

به طور کلی مساجد دارای عناصر مشترکی هستند که آنها را از سایر بناها متمایز می سازد. این عناصر مشترک عبارتند از: صحن، ایوان، رواق، مناره، گنبد، شبستان و محراب. ولی باید توجه داشت که بعضی از مساجد فاقد صحن و مناره هستند. مانند مسجد شیخ لطف الله اصفهان و تعدادی از مساجد اولیه اسلامی نیز ایوان و گنبد ندارند. مانند تاریخانه دامغان، اما هیچ مسجدی نمی تواندمحراب نداشته باشد. بنابراین کلیه عناصر ذکر شده به نوعی کم و زیاد در ساختمان مساجد اسلامی به کار رفته شده اند. مثلاً بعضی از مساجد دارای چندین محراب هستند. مانند مسجد جامع اصفهان که ۹ محراب دارد ولی اکثر مساجد دارای یک محراب در جنوب مسجد اند. در ساختار بعضی از مساجد طاق نماها نقش اساسی و کاربردی دارند در صورتی که در برخی دیگر منحصراً دارای جنبه زیبایی شناختی و تزئینی و ایجاد تقارن و خارج کردن دیوارها از شکل یکنواختی می باشد.

صحن و حیاط

یکی از عناصر مهم معماری مساجد اسلامی، صحن و حیاط است که به دلیل پیروی از طرح و و نقشه اولین مسجد جهان (مسجد النبی) طرح مربع و یا مربع مستطیل دارد و فضای آزاد و روحانی را برای واردین به مسجد ایجاد می کند. در واقع شکل و فرم و عناصر تزیینی ابتدا در همین صحنها به نمایش در می آیند و شما هنگام ورود به مسجد بسیاری از عناصر معماری و تزیینات وابسته به معماری را یک جا مشاهده می کنید.

 

 

واکاوی معماری مساجد

 

 

صحن مسجد جامع زنجان

 

رواق
رواق ها فضاهای سرپوشیده ستون دار اطراف صحن و حیاط مساجد هستند که معمولاً در پشت آنها دیوارهای انتهایی مسجد قرار دارند. ما در تاریخانه دامغان شاهد این رواقها هستیم. همچنین در مسجد حضرت آیت الله بروجردی در قم در کنار صحن قدیمی آستانه حضرت معصومه، دوطرف ایوان جنوبی رواق دارد، اما رواقها بیشتر در کشورهای اسلامی حوزه مدیترانه و هند و پاکستان به کار گرفته شده اند.

 

 

ایوان
بدون تردید زباترین و عالی ترین ایوانها در مساجد و بناهای اسلامی ایران مشاهده می شود. ایوانهای مساجد ایران از نظر ارتفاع و تناسبات فنی و عناصر تزیینی در بین سایر بناها و مساجد اسلامی کشورهای جهان نمونه و منحصر به فرد هستند. تنوع و زیبایی بعضی از ایوانها به قدری زیاد است که نمی توان آنها را با یکدیگر مقایسه نمود. هر ایوانی زیبایی خاص مجموعه خود را دارد. ایوانهای ایرانی، اغلب بلند و متناسب با بنا ساخته شده اند.

واکاوی معماری مساجد

ایوان ورودی مسجد شیخ لطف الله اصفهان

 

 

مناره ها:

مناره ها بناهایی هستند در قالب برج بلند و باریک که معمولاً در کنار مساجد و بقاع متبرکه برای گفتن اذان ساخته می شوند. در گذشته مناره ها، نقش میل راهنما در کنار جاده ها و ابتدای شهرها و در کنار مساجد و کاروان سراها و یا مدارس و دارالضیافه ها، (مهمان پذیرها) را ایفا می کردند. این بناها به دلیل روشن کردن چراغ و یا آتش، بر فراز آنها برای راهنمایی مسافرانی که شب هنگام از راههای دور به طرف شهر می آمدند به «مناره» یا محل نور مرعوف می شدند و برخی از منابع به آن هم گفته اند. کلمه منار یا مناره، به معنی جای نور و نار (آتش) است و در فرهنگهای لغت نیز، به همین معنی آمده است. پلکانهای مناره ها از داخل به صورت مارپیچ است و هر چه به طرف رأس منار پیش می رود پهنای پله ها کمتر و باریک تر می شود. از آثار و علایم مناره های قبل از اسلام که تعداد کمی از آنها برجای مانده اند. معلوم می شود که مناره ها با هدف کاربری علایم راهنمایی در دوران قبل از اسلام ساخته می شده اند. قدیم ترین منار یا برج راهنمای موجود در ایران، میل اژدها مربوط به دوره اشکانی ست که در غرب نورآباد ممسنی قرار دارد. این میل هفت متر بلندی دارد و مصالح آن از سنگهای سفید با تراش منظم است. پلکانهای میل اژدها از داخل است و در بالای آن آتشدان سنگی وجود دارد.

زیباترین منارهای زوجی ایران در زمان صفویه احداث شدند که نمونه های زیبای آن مناره های مسجد امام خمینی(مسجد شاه اصفهان)و مناره های مدرسه چهارباغ(مادر شاه)در چهار باغ اصفهان است. منارسازی در ایران از دوره قاجاریه روبه

سقوط و افول نهاد هم چنان که اکثر بناهای سنتی ایران از دوره قاجاریه به بعد شکلهای سنتی خود را از دست دادند.

 

 

واکاوی معماری مساجد

 

مناره مسجد و مدرسه چهارباغ

 

مناره ها به طور کلی به دو دسته تقسیم می شوند:

۱)میل یا منارهای راهنما که پیشتر شرح آن ارائه شد.

۲)منارها یا گلدسته هایی که برای گفتن اذان و خبررسانی کاربرد داشته و دارند. از این رو در دوران اسلامی نام «مأذنه» نیز به خود گرفتند که قبل از وجود بلندگو بر بالای آنها اذان می گفتند. شکل مأذنه ها متفاوت است اما در ایران تقریباً تمامی گلدسته ها یا مأذنه ها شبیه هم هستند. بدنه یا ساق همه آنها در ایران مدور است

 

در کشورهای عربی بیشتر از طرحهای چهارضلعی و شش و هشت ضلعی استفاده کرده اند بدنه مأذنه ها در این کشورها باریکتر از مأذنه های ایران است.

 

گنبد
گنبدها یکی از علایم معماری اسلامی هستند که متنوع ترین آنها درایران به کار گرفته شده اند. این گنبد ها از خشت خام با اندود کاهگل تا آجر و سنگ در سرتاسر ایران اسلامی خودنمایی می کنند. انتخاب رنگ آبی که رنگی است آرام بخش و متعادل و روحانی برای خود مزیتی ست برای گنبدهای ایرانی، هنگامی که از بلندای شهر یا روستایی، منظره آن را مشاهده می کنیم گنبدها همانند نگین فیروزه ای در میان بافتهای شهری و روستایی می درخشند.

 

واکاوی معماری مساجد

گنبد مسجد چهار باغ

 

 

 

نورگیرها
اگر به دقت گنبد خانه های بناهای اسلامی را ملاحظه کنید، اطراف گنبد و یا در ساق یا ساقه آن نورگیرهای زیبایی را خواهید دید که به علت شدت و ضعف نور، طرحهای بدیعی را به وجود آورده و بر زیبایی مسجد یا آرامگاه و یا زیارتگاه افزوده اند. این پنجره ها که معمولاً در بغل ایوانها نیز به وجود آمده اند و اصطلاحاً به آن چنگ می گویند. در اکثر مساجد قدیمی جزو عناصر همراه مسجد هستند. نورگیرها از مصالح کاشی، معرق، سنگ، آجر، کاشی و چوب ساخته می شوند و دارای نقوش اسلیمی یا هندسی هستند. جنس پنجره های نورگیر در کشورهای هند و پاکستان از سنگ مرمر است.

 

 

کاشی کاری

به طور کلی نقش کاشی در ایران بسیار مهم و اساسی بوده است. زیرا تقریباً غالب بناهایی که از شاهکارهای معماری ایران محسوب می شوند بخش عمده زیبایی و شکوه خود را از کاشی کاریهای زیبای خود را دارند که با هماهنگی رنگها و طرحها در گوشه و کنار بنای مساجد و زیارتگاهها جای گرفته اند. این کاشی کاریها به صورت خشت و معرق کار شده و یکی از ویژگی های تزئینات معماری ایران، کاشی کاری است که در نهایت استادی و تلفیق رنگها با هم در دیواره های جانبی و ایوانها خودنمایی می کند.

واکاوی معماری مساجد

متن کتیبه مسجد جامع اصفهان:

 

چون نامه جرم ما به هم پیچیدند       بردند و به میزان عمل سنجیدند

بیش از همه کس گناه ما بود ولی       ما را به محبت علی بخشیــدند

 

 

مقرنس کاری

یکی از عناصر تزیینی معماری که در زیبا ساختن بناهای ایرانی بخصوص مساجد و نقش مهمی دارد مقرنس کاری است. مقرنس ها که شباهت زیادی به لانه زنبور دارند، در بناها به شکل طبقاتی که روی هم ساخته شده برای آرایش دادن ساختمانها و یا برای آنکه به تدریج از یک شکل هندسی به شکل هندسی دیگری تبدیل شود، به کار می روند. این مقرنس ها را می توان ازجمله وسایل موثر ساختن گنبد ها دانست، که بعدها محتوای نظری اولیه را از دست داده و بیشتر برای تزیین به کار رفت.

برخی معماران ایرانی نیز که این مقرنسها را در جبهه ساختمانها به کار می برده اند، در ساختن آن مهارت را به حدی رسانده اند که نمی گذاردند موجب سنگینی ساختمان شود و بر اصل و پایه فشار آورد.

با مشاهده شکلهای طبیعی قندیلهای یخی و آهکی درون غارها در می یابیم که به احتمال زیاد هنرمندان نخستین این فن از همان قندیلها برداشتی هنرمندانه کرده اند و عینا آن را در سطوح داخلی و خارجی بناها با استفاده از آجر، گچ و یا سیمان به کار گرفته اند. مقرنسها معمولا در سطوح فرو رفته گوشه های زیر سقف ایجاد       می شود.اما محل قرار گیری این عنصر تزیینی میتواند در بالای دیوارها،سقفها،گوشه ها، سردرها و … باشد.

 

واکاوی معماری مساجد

 

مقرنس کاری ایوان مسجد جامع یزد

 

 

کاربندی ( رسمی بندی )

کاربندی مجموعه باریکه طاق های موربی است که از تقاطع آنها جهت زدن طاق، به منظور ایجاد پوشش استفاده می کنند.

قالب این باریکه طاق ها با استفاده از نی و گچ به دست می آید ( این باریکه ها را تویزه یا لنگه می نامند).

 

طرز کار به این ترتیب است که ابتدا دو یا چهار طاق کامل به عنوان تویزه اصلی و باربر با مصالح بنایی اجرا کرده، بقیه باریکه طاق ها را به آن متصل می کنند. پس از اینکه همه تویزه ها را در فضا به همین ترتیب واداشتند، روی آنها طاق می زنند.

اگر کاربندی به صورت پوشش دوم مطرح باشد، جهت اتصال بین پوشش کاربندی با سقف اصلی در دهانه های بزرگ، اکثر اوقات از سازو( طنابی است از الیاف خرما و نی) استفاده می کنند که کار کابل را انجام می دهد.

کاربندی ها معمولاً به دو بخش عمده قالب شاقولی و سرسفت تقسیم می شوند.

واکاوی معماری مساجد

نمونه ای از اجرای کاربندی

 

 

 

تعیین اضلاع کاربندی

برای تعیین اضلاع کاربندی از فرمول زیر استفاده می کنیم:

تعداد اضلاع کاربندی = (a+b-2) 2

در اینجا a  طول مستطیل کاربندی و b عرض آن می باشد.

نحوه رسم :

ابتدا دایره محیطی مستطیل زمینه را رسم می کنیم.

چون کاربندی ما ۱۰ ضلعی است، دایره را به ۱۰ قسمت تقسیم می کنیم.

 

 

واکاوی معماری مساجد

 

واکاوی معماری مساجد

 

چون طول مستطیل در مقابل سه قسمت از تقسیمات دایره قرار می گیرد، بقیه نقاط را سه به سه به هم وصل می کنیم.

 

 

واکاوی معماری مساجد

 

 

 

عرقچین روی کاربندی در این شکل به صورت سروی است. از نمونه های کاربندی ۱۰ ضلعی، حجره های پایین مدرسه خان شیراز و قیصریه ابراهیم خان کرمان و حمام وکیل کرمان را می توان نام برد.

منابع :

۱)محمد کریم پیر نیا، معماری اسلامی ایران
۲)محمد یوسف کیانی، معماری ایران در دوره اسلامی
۳)پپ آبراهام ، مترجم صدری افشار غلامحسین، معماری ایران

۴)لویی واندنبرگ، مترجم عیسی بهنام باستان، باستان شناسی ایران

۵) شعرباف، اصغر، ۱۳۸۵، گره و کاربندی، انتشارات سازمان میراث فرهنگی کشور.

۶) بزرگمهری، زهره، ۱۳۸۵، هندسه در معماری، انتشارات سازمان میراث فرهنگی کشور.

 

گرداورنده: دینا صنیعی

 

 

 

نقش بام در طراحی معماری

یک بام سبز، بامی است که مقدار یا تمامی آن با پوشش گیاهی و خاک، یا با محیط کشت روینده، پوشانده می شود. لفظ بام سبز

همچنین می تواند برای بامهایی که مفاهیم “معماری سبز” را مد نظر قرار می دهند، نظیر پانلهای خورشیدی و یا صفحات فتوولتائیک، بکار رود.

بام سبز

 

بام سبز

تاریخچه کاربرد بامهای سبز
بامهای سبز مدرن که از سیستم لایه های پیش ساخته تشکیل می شوند، بالنسبه پدیده ای نو می باشند. این نوع بامها در دهه ۱۹۶۰ در آلمان توسعه و به بسیاری از کشورهای اروپا گسترش یافتند. بر اساس برآوردهای موجود، امروزه حدود ۱۰ درصد از کل بامهای آلمان، بام سبز می باشند. ایلات متحده نیز بامهای سبز قابل توجهی دارد، اما تعداد آنها به اندازه اروپا نیست.

مزایای بامهای سبز
• تامین فضایی سازگار و مطبوع برای کاربران ساختمان – به دلیل قراردادن حیاط و پاسیو

امکان پرورش میوه جات، سبزیجات و گلها

    • کاهش بار گرمایش (با افزودن توده و لایه عایق حرارتی) و سرمایش بنا (از طریق سرمایش تبخیری) – بویژه اگر بصورت شیشه ای بوده و بعنوان گلخانه و یا سیستم گرمایش غیرفعال خورشیدی عمل نماید. بر اساس پژوهشی که در سال ۲۰۰۵ توسط Brad Bass از دانشگاه تورنتو انجام یافت، نشان داده شد که بامهای سبز می توانند اتلاف گرمایش و مصرف انرژی را در زمستان به مقدار قابل توجهی کاهش دهند.

    کاهش اثرات گرمایش و تغییرات آب و هوایی شهری

      • افزایش محدوده زندگی (بامهای سبز می توانند بعنوان فضای تفریح، استراحت مورد استفاده قرارگیرند.)

      کاهش سیلاب

        • تصفیه هوا و کاهش CO2 هوا
        • کاهش و تعدیل شدت صداهایی که تا dB18 وارد ساختمان می شود و از آن خارج می شود به میزان dB3 یا بیشتر

        افزایش زیستگاه جانداران در مناطق مسکونی بهبود مناظر اطراف ساختمان با فراهم کردن یک فضای سبز زیبا

          • بالا بردن طول عمر غشای بام (دو یا سه بار بیشتر) با محافظت از آن در برابر اشعات UV مضر و صدمات آب و هوایی
          • افزایش ارزش ملک

           

          معایب بامهای سبز
          • برخی پیامدهای منفی استفاده از بامهای سبز به شرح زیر است:
          • نیاز به تقویت سازه بامهای موجود برای استقرار بام سبز و وجود این حقیقت که اغلب این بامها برای حضور انسان طراحی نمی شوند.

          در برخی موارد، تطبیق طراحی این بامها با شرایط اقلیمی منطقه کاری دشوار است.

            • بامهای سبز همچنین نیازمند معیارهای سازه ای قابل قبول می باشند. بسیاری از بامهای موجود، بدلیل بار وزن ملزومات خاک و گیاهان برای دارابودن بام سبز مناسب نیستند. (در این بین یک دال بتنی در تبدیل به بام سبز بسیار کاراتر از دالهای چوبی یا فلزی است).

            بام سبز

            2646-4

            منبع:پایگاه اطلاع رسانی شهرسازی و معماری

             

            مترو شهر استکهلم در سوئد

            در طراحی دکوراسیون مترو شهر استکهلم تقریبا در هر ۱۰۰ایستگاه مترو این شهر هنرمندان اثاری را پدید آورده اند و مترو را به یک گالری بزرگ هنری تبدیل کرده اند .ایستگاه مرکزی که توسط الوف اولتوت در دهه ۷۰میلادی طراحی شده ، شبیه غاره تاریخی است و دیوار های آ نیز با نقاشی هایی آراسته شده است.

            طراحی معماری و دکوراسیون مترو

            طراحی معماری و دکوراسیون مترو

            طراحی معماری و دکوراسیون مترو

            طراحی معماری و دکوراسیون مترو

            طراحی معماری و دکوراسیون مترو

            طراحی معماری و دکوراسیون مترو

             

            طراحی معماری و دکوراسیون مترو

            طراحی معماری و دکوراسیون مترو

            طراحی معماری و دکوراسیون مترو

             

            طراحی معماری و دکوراسیون مترو

            معماری زیر زمینی

            دلیل تأکید بر اهمیت معماری زیر زمینی ، گذشته از دلایل فضایی و زیبا شناختی ، فواید علمی آن است . اگر چه بهره برداری از زیر زمین با مشکلاتی چون دشواری های بهره گیری از نور طبیعی ، تهویه و حرکت به روبه روست ، مزایای بیشماری هم دارد از جمله :آزاد کردن سطح زمین از بنا و تاسیسات مزاحم ، کاهش هزینه تامین انرژی ، محافظت در برابر خطراتی از جمله گردباد ، طوفان ، سرقت و ایجاد ارتباط دوستانه با محیط زیست . ضمن آن که احداث بنا در درون زمین ، خود به خود عایق صوتی مناسبی پدید می آورد.معماری در زیر زمین همچنین فرصت های متفاوتی ایجاد می کند از جمله :گسترش در جهات مختلف (مانند ریشه درخت ) بدون نیاز به تعریف نما و حجم بیرونی ، نور پردازی طبیعی و مصنوعی بسیا ر تأثیر گذار ،تاکید بر فضای درون ،تلفیق معماری با طبیعت ، خلق فضاهای پیچیده و پیوسته همچون غارهای طبیعی ، القای حال و هوایی رمز آلود و اسرار آمیز و دوری از کلیشه های معماری مبتنی بر زیبا شناسی حجم بیرونی بنا . معماری زیر زمینی با اهداف معماری پایدار هم پیوند بیشتری دارد  بسیاری از معماران می کوشند بامعماری پشیده در خاک موجب کاهش مصرف انرژی و آلودگی های بصری ، محیطی و صوتی شوند.

            طراحی معماری خانه زیرزمینی پایدار

            طراحی معماری خانه زیرزمینی پایدار

            طراحی معماری خانه زیرزمینی پایدار

            طراحی معماری خانه زیرزمینی پایدار

            طراحی معماری خانه زیرزمینی پایدار

             

            طراحی معماری خانه زیرزمینی پایدار

            طراحی معماری خانه زیرزمینی پایدار

            طراحی معماری خانه زیرزمینی پایدار

            طراحی معماری خانه زیر زمینی   OUTria

            معماری این خانه حک شده در زیر زمین با یک لایه با شکوه از چمن زیر زمین پنهان شده است .جالب ترین ویژگی این خانه ، دسترسی به داخل آن از طریق سقف می باشد .در زیر نمای پنهان پله ها از تراز منفی به تراز مثبت در حال صعود هستند.

            طراحان : شرکت معماری لهستانی Promes KWK

            طراحی معماری خانه ای بسیار زیبا

            طراحی معماری خانه ای بسیار زیبا

            طراحی معماری خانه ای بسیار زیبا

             

            طراحی معماری خانه ای بسیار زیبا

             

            طراحی معماری خانه ای بسیار زیبا

            طراحی معماری خانه ای بسیار زیبا

            خانه زیر زمینی در سویس

            این ویلا در برش دایره ای شکل از کوه قرار گرفته ، بنابراین در مقطع مثلثی وحیاط و نمای در پلان مدور است.نحوه قرار گیری این بنا شاید ما را به یاد مقبر هخامنشی در تخت جمشید و نقش رستم بیندازد . جذاب ترین بخش این بنا حیاط و نمای آن می باشد که حجمی واحد و مقعر به نظر می رسد. به رغم نمای وسیع و نور پردازی عالی ،طراحی معماری و دکوراسیون  این ویلا کمترین اخلال بصری را در چشم انداز عمومی ایجاد می کند .

            گروه طراحی : هستنبروگ ومولر

            5

            9

            4

            2196341919796908537502010494859

            1

            2

            6

            7

            نگاهی به زندگینامه استاد حسین لرزاده ، افتخار معماری ایران

            استاد حسین لرزاده به سال ۱۲۸۵ قمری در تهران متولد شد. در سن هفت تا هشت سالگی بود که حدود شش ماه به مکتبخانه «میرزا حسن» در نزدیکی چهارراه حاج رضا خیابان بلورسازی رفت و سپس او را به مدرسه ای در کوچه پشت گذر مهدیخان فرستادند. سالهای آخر دبستان برای استاد مفهومی نداشت، چرا که درسالهای قبل، هندسه و حساب و رسم فنی و نقاشی را در کلاسهای بالاتر و سطحی عالی تر طی کرده بود.

            استاد حسین لرزاده

            پس از دوران ابتدایی، چند سالی به دبیرستان سلطانی واقع در پل امیربهادر فرستاده شد. از آنجا که این مدرسه، رشته فنی مورد علاقه اش را نداشت، مدرسه را ترک و به شعبه مجسمه سازی مدرسه «کمال الملک» فرستاده شد. پس از یکسال و نیم که قالبگیری و قالبسازی آموخت، به دلیل شبهه حرمت این شغل، او را نزد مرحوم «سیدمحمد تقی نقاش باشی» که کار تابلوسازی می کرد، فرستادند. استاد خود می گوید: «مایل به ادامه تحصیل در مدرسه کمال الملک بودم، اما به هر صورت به دفتر کار نقاش باشی در خیابان ناصریه روانه شدم» اما از طرف دیگر، پدرش او را به کارهای فنی و رشته های معماری نیز وا می داشت و در جلسات شبانه که معماران برای آموختن رموز معماری در خانه ایشان جمع بودند، لرزاده را نیز در کار آنها شرکت می داد. استاد جوان نیز با استعداد و قریحه خود، نمونه ها را با گچ و مقوا اسکلت (اصطلاحی که قبلا به آن ماکت سازی می گفتند) می کرد و به طور عملی معماری را فرا می گرفت.
            پس از مرگ پدر، به دعوت استاد «جعفرخان کاشانی» که مشغول ساختن عمارت سنگی تپه علیخان در سعدآباد بود به آنجا رفت و مشغول به کار نقاشی در یکی از اتاق های این عمارت شد. نخستین کار مستقل استاد را می توان سر در بانک شاهی (بانک تجارت فعلی) واقع در میدان توپخانه تهران دانست.

            استاد لرزاده در طول عمر هنری نزدیک به یک قرن خود، مساجد متعددی را طراحی و اجرا کرده (بنا به گفته شاگردانش ۸۴۲ مسجد) که در رأس آن مسجداعظم قم به دعوت مستقیم آیت الله بروجردی از وی است. همچنین بنابه مأموریتی که آیت الله بروجردی به وی محول کرد، مأمور تعمیر و پاره ای تغییرات در حرم مطهر حضرت سیدالشهدا در کربلا شد که طی حکمی از طرف آیت الله شهرستانی تولیت وقت آن حرم مطهر در عراق به عنوان افتخارآمیز «معمار آستانه مقدسه حضرت اباعبدالله الحسین(ع)» نایل گردید.
            استاد حسین لرزاده تعداد زیادی مسجد (تعداد آنها به طور دقیق مشخص نیست) را طرح و بعضا اجرا و یا نظارت کرده است. همچنین برخی از احکام، جوایز و نشانهای دریافتی توسط استاد لرزاده شامل مدال فردوسی به خاطر طراحی و ساخت ساختمان مقبره حکیم توس، مدال و نشان علمی به دلیل لیاقت حسین لرزاده(معمار)، دریافت درجه کارشناس آستانه مقدس حسینی(کربلا) به خاطر تعمیر آستانه مقدسه اباعبدالله الحسین مخصوصا تجدید بنای ایوان بزرگ و…
            همچنین استاد صاحب تألیفاتی نیز هستند، از جمله: «احیای هنرهای از یاد رفته» در دو جلد که شامل آموزش اصول اربعه معماری سنتی با روشی بسیار سهل و ممتنع است، «نغمه لرزاده» شامل اشعار، «خاطرات»، «صدامیه» مجموعه اشعار استاد در زمان جنگ و انقلاب  تعدادی تابلو و لوح از گره های بنایی بدیع و یگانه و همینطور مقرنس و رسمی و سرقلم های گوناگون طراحی و رنگ آمیزی کرده است که به صورت تابلو، زینت بخش اتاق و منزل اوست.

            مروری مختصر بر شیوه های کار استاد:

            به گفته شاگردان استادلرزاده، چنانچه کارهای معماری وی را در یک منظر کلی بررسی کنیم، بزرگترین ویژگی شان سهل و ممتنع بودن آنهاست. هیچیک از آثار استاد؛ شگفتی آفرین نیست و هیچ انگشتی از مشاهده آثار ایشان به دندان گزیده نمی شود، بلکه به آرامی آنچنان با جان آدمی عجین است و به دل می نشیند که اصلا دیده نمی شود؛ اما با مخاطبان، بده بستان دارد. در واقع این بزرگترین و معمول ترین شیوه کار اوست که آثارش با انسان صمیمی است و نگاهی از بالا، تحقیرآمیز و از سر لطف به آدمی نمی کند؛ آنگونه که این روزها و در این ایام به غایت شیوع یافته است. آثار استاد لرزاده با مخاطب خودمانی است، بی آن که در این رهگذر باجی به مخاطب دهد و عوام فریبی کند.

            این ویژگی، تنها با ارتباط با کلیت آثارش و توجه و تحلیل رخ می نمایاند وگرنه، آنقدر صمیمیت در آنها وجود دارد که اصلا دیده نشود. استاد تقریبا بر همه عوامل معماری ایران مسلط است. در مقاله اعجاز و ایجاز رنگ در معماری مسجد ایرانی که توسط مهناز رئیس زاده شاگردش به دومین کنگره مساجد در کاشان ارائه شد، مقایسه و تحلیلی بر دو کار استاد می باشد: نخست، مسجد گیتی (سجاد) واقع در خیابان جمهوری نبش فخررازی و شبستان مسجد سپهسالار واقع در میدان بهارستان انجام گرفته که با دقت بر روی کارهای وی، راه گشاست. استاد در مسجد گیتی از رنگ بر روی نقوش گره استفاده ای به کمال کرده و آن قدر به ظرایف و دقایق نقوش و رنگ آمیزی آن و نیز نورپردازی و ارتباط آنها در حجم و جهت دادن نقوش به سمت قبله پرداخته است که شاید بتوان ادعا کرد کار را در این مسجد کوچک به کمال رسانده و از عناصر کلیشه ای در این باب همچون مناره و گلدسته و حتی گنبد پرهیز کرده است. در حالی که این پرهیز هیچگاه به چشم نمی آید و چنین ویژگی ای در استاد منحصر بفرد است.
            حال آن که در شبستان سپهسالار که با فاصله چند ساله نسبت به مسجد سجاد ساخته شده، اصولا مقوله رنگ نقشی ندارد . استاد این بار سایه روشن و ترام را با همان ویژگی ها و در خدمت حجم و پرسپکتیو و نیز در جهت قبله سامان می دهد.

            کاسه سازی یا «شمسه زیاد» در آثار لرزاده

            کاسه سازی یا شمسه زیاد قبل از استاد لرزاده بسیار کار شده و به هیچ وجه ابداع او نیست، کمااینکه هفت کاسه ورودی شرقی مجموعه سپهسالار کار مرحوم استاد جعفرخان کاشانی هنوز از نفایس هنر معماری است اما این هنر به وسیله استاد لرزاده به اوج رسید، تا آنجا که می توان کاسه سازی یا شمسه زیاد را امضای استاد لرزاده بر آثارشان دانست. در مساجد امام حسین(ع)، انبار گندم، مساجد تخریب شده سنگی، سلمان، عمار، فخریه، سجاد و سپهسالار همه جا، این یادگار ارزنده استاد، هنوز پابرجا هستند. حتی استاد برروی پخی باریکی که در پیش ورودی گنبدخانه سپهسالار است، یک نه کاسه مادر و بچه ظریف طراحی و اجرا کرده تا این هنر را به کمال رسانده باشد.

            آثار یادبودی لرزاده

            ویژگی دیگر در کار استاد لرزاده، اگر بی سابقه نباشد، کم سابقه است. به عنوان مثال سردر دارالفنون که طرح و عمل وی است، آن چنان با ساختمان اصلی پیوند زده شده که اصلا تصور دارالفنون بدون این سردر، بعید می نماید. یا سر در بانک شاهی میدان توپخانه که یک چهار کاسه را در درون خود جای داده و به عنوان ورودی حتی در مقایسه با آنچه که امروزه در چنین مواقعی به کار می برند، نقشی بی بدیل و در عین حال غیرمتظاهرانه و ناگسستنی با خود بنای اصلی دارد.
            از بزرگترین و شاخص ترین بنای یادبودی که استاد هم در طراحی و هم در ساخت آن نقش نخست را ایفا کرده، می توان به مقبره فردوسی اشاره کرد. این مقبره نخست توسط مرحوم آندره گدار پایه ریزی شده و تا پله دوم نیز اجرا گردیده بود؛ اما طرحی که برایش در نظر گرفته شده بود، هرمی چون اهرام مصر بوده است. این طرح مورد قبول ذکاءالملک فروغی رئیس انجمن آثار ملی، قرار نمی گیرد و قرار می شود که معماری ایرانی با طرحی باستانی آن را تکمیل کند. به این ترتیب طرح آندره گدار به کشورش بازگردانده می شود. استاد لرزاده مأمور طراحی و ساخت مقبره حکیم فردوسی می شود و طی دو سال طرح را اجرا و به اتمام می رساند. از آنجا که فردوسی شاعری شیعه مذهب است، استاد در سردابه مقبره یک چهار کاسه به نشانه ارکان اربعه شیعه برروی سنگ بنا می کند و سپس از طریق سوسن ها، کناری به حجرات دیگر زیربنای یادبود مرتبط می سازد.

            استادان و همکاران لرزاده

            از جمله استاد کارانی که از نظر اجرایی با استاد همکاری داشته اند، می توان به مرحوم حاج محمد معمار کاشانی و حاج محمد شعر باف، حاج حسن خواتین شیرازی و حاج حسین شکل آبادی اشاره کرد. در مسجد سپهسالار هنرمندان دیگری نیز بوده اند که نام آنها در لوحه جنب محراب گچ بری شده، آمده است. به عنوان مثال، کاشیکاری سر در جلوخان، کار اسدالله عموحسین و معرق کار حسین برهانی است. قسمت زنانه مسجدلرزاده و سردر، با کمک حاج حسن انگشت باف به انجام رسیده است.
            در مقبره فردوسی نیز با هنرمندانی چون مرحوم عمادالکتاب، عباس و غلامعلی دهشیری و حسین حجار باشی همکاری داشته است. از همکاران استاد لرزاده در گنبد کاخ مرمر می توان از احمدخاک نگار مقدم و طاهرزاده بهزاد نام برد.
            استاد لرزاده در مجلس ترحیم مرحوم استاد محمدکاشی گفته است:

             

            «اینها دستهای ما و انگشتانمان هستند که یکی یکی قطع می شوند.»
            آثار حسین لرزاده هرکدام به جهتی از دیگر کارهای وی شاخص و متمایزند. اما خود می گوید: «در هیچ بنایی همچون کاخ مرمر همه استادان جمع نبوده اند». در واقع این کاخ، جامع کلیه هنرمندان زمان خود بوده است.

             

            خانه زیر زمینیdolder

            ین خانه بر روی یک شیب تند رو به جنوب واقع شده که طراحی آن با توجه به سایت بوده است .ستون ها در فرم حیوانات افسانه ای متصل به قوس هایی در سقف ساخته شده است .از  بتن و عایق فوم پرتال در ساخت این بنا استفاده شده است .

            dolder6gr

            dolder4gr

            ا

            dolder2gr

            dolder0gr

            dolder5gr

            dolder3gr

            شرکت معماری آرتور و همکاران (AOA)
            تلفن: ۲۲۹۸۳۳۸۵ و ۲۲۷۰۶۶۳۱
            آدرس: فرمانیه، بلوار اندرزگو، خیابان وطن پور شمالی، بن بست هنگامه، پلاک ۳